×

نانو

همه چیز درباره " نانو "

نانو

سلام . من مدیر یک داروخانه هستم. پرسنلی داشتم که به مدت هفده سال در این داروخانه مشغول و بیمه بوده است. مدت دو سال هست که این داروخانه تغییر مدیریت داشته و من مدیر ان هستم . اما تغییر پرسنلی نداشته ام. اخیرا این پرسنل با سابقه با بنده درگیری لفظی داشته و تهدید به ترک کار کرده است و من نیز او را اخراج کردم. و با اصرار او حاضر به بازگشتش به داروخانه نشده ام. حالا وی ادعا میکند که برای دریافت بیمه بیکاری باید از من شکایت کند تا بیمه برقرار شود‌. ضمن اینکه ایشان همزمان خود کارفرمای یک نانوایی بوده اند. و اخیرا برای دریافت بیمه بیکاری کارفرمایی واحد نانوایی خودش را به شخص دیگری واگذار کرده است. از من تقاضا دارد تارخ اخراجش را قبل از تاریخ تفویض کارفرمایی خودش نزنم تا بتواند بیمه بیکاری بگیرد. خواستم از شما بپرسم که اگر چنین کاری بکنم عواقبی برای من ندارد و اینکه چه هزینه هایی به من متحمل می شود. سپاسگزارم.

با سلام در صورتی که کارگر خود ترک کار کند هیچی بوی تعلق نمی گیرد و در صورتی که به نحوی دیگر بیکار شود

مشاهده پاسخ کامل

سلام، منزل ما انتهای یک کوچه بن بست با عرض 6 متر و طول حدود15 متر می باشد به عبارت دیگر انتهای بن بست دو درب باز شده است که یکی از دربها مربوط به منرل ما بوده و درب کناری مربوط به منزل همسایه می باشد که حدوداً عرض هر درب ما 3 متر و درب همسایه هم همین مقدار می باشد. در طول بن بست 15 متری نیز دو منزل دیگر شرقی و غربی وجود دارند . که البته هرکدام یک درب شمالی نیز به کوچه اصلی دارند . این دو منزل هر دو داخل بن بست و دقیقا چسبیده به درب منزل ما بر روی دیوار حیاط خانه خود درب ورودی دیگری باز کرده اند. سوال اول این است که ایا این دو منزل با توجه به اینکه درب ورودی و پارکینگ اصلی آنها به کوچه 10 متری باز شده است حق باز کردن بر روی دیوار حیاط خود در داخل بن بست و چسبیده به منزل ما را دارند یا خیر؟ سوال دیگر این است که حق پارک خودور داخل این بست برای منازل به چه صورت می باشد ایا منازل نبش کوچه اصلی هم حق پارک دارند یا خیر. ممنون می شم جواب بدهید . لطفاً برای اثبات حق خود به همسایه ها در صورت جواب دادن به سوال بنده خواهشمندم مراجع خود و یا بند های قوانین موجود در جواب سوال ذکر شود. با تشکر فراوان

دوست محترم درب باز نمودن با اجازه شهرداری می باشد و این یعنی تغییر در نقشه اولیه ساختمان فلذا امری بدیهی است تخلف است .حال از منظر حقوق عمومی

مشاهده پاسخ کامل

بدینوسیله سوالات مورد نظر به تفصیل زیر به حضور ایفاد میگردد. 1- در یک مجتمع مسکونی که تعداد محدودی پارکینگ جهت بعضی از واحدها تامین شده است وطبقه منفی یک به عنوان فضای پارکینگ بوده و سا کنین مجتمع حتی جهت ورود و خروج از طبقه همکف استفاده مینمایند و هیچگونه ارتباطی با فضای پارکینگ ندارند آیا قسمت مشاء فضای پارکینگ مر بوط به تمام ساکنین میباشد یا تنها (به عنوان فضای مشاء خاص) مربوط به مالکین پارکینگ قلمداد میگردد؟ 2- آیا مالکین پارکینگ طبق تصمیمات اکثریت (مالکین پارکینگ)حق دخل و تصرف در آنقسمت از مشاءفضای پارکینگ را به صورت اجاره (موقعیت پارک خودرو به اشخاص دیگر) به منظور درآمد زایی جهت هزینه های پارکینگ را دارند یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ آیا هیات مدیره ساختمان حق دخالت در این تصمیمات را دارد و یا خیر 3- آیا هیات مدیره ساختمان بدونه اجازه نامه کتبی از سایر ساکنین (اعم از مالکین و مستاجرین) میتوانند اقدام به اجاره فضای مشاء محوطه (حیاط)مجتمع جهت پارک خودرو نمایند یا خیر و در صورتیکه حق اینکار را نداشته باشند هر نحوه طرح شکوائیه در کدام محاکم (حل اختلاف یا دادسرا )و به چه صورتی (انفرادی با تهیه استشهادیه یا به صورت گروهی)میباشد؟ لازم به ذکر است تحت تاثیر این تصمیم نادرست آسیب هایی به کف محوطه که بام پارکینگ محسوب میشود وارد شده که در فصول بارندگی موجب نشت آب در شکستگیهای سقف پارکینگ شده است. 4- در صورتیکه مدیر ساختمان با سوء استفاده از موقعیت خود و با تهیه اظهار نامه غیر قانونی (تهیه شده در سربرگ اظهار نامه بدون مهر و تایید دادسرای منطقه و ارسال به صورت دستی) و تهیه صورتجلسات سوری با سایر ساکنین سعی بر ارعاب مدیر پارکینگ داشته و با اظهارات کذب در اظهارنامه فوق با اشاره به اتهاماتی که مجازاتهای حبس و جریمه دارد سعی در اخذ مدارک و صورتجلسات و درآمدهای پارکینگ را داشته باشد حکمش چیست و طرح شکواییه در کدام محاکم و به چه صورت میباشد . (لطفا جهت پاسخ به موارد فوق با ذکر ماده واحد قانون یا تبصره های موجود اظهار نظر فرمایید متشکرم)

با توجه به اینکه پارکینگها محدود بوده و فقط به برخی تعلق داشته لذا این فضای اشتراکی صرفا مشا بین همان تعداد می باشد ماده 2 و 4 قانون تملک اپارتمانها و تبصرههای ماده 4. لذا دیگر مالکین

مشاهده پاسخ کامل

با سلام پدر بزرگ من مغازه نانوایی زیر خانه خود دارد که به گفته خودش سرقفلی را واگذار کرده. من مدارک را دیدم و فقط یک قرارداد دستی به متن زیر وجود دارد قرارداد فی مابین اینجانب ...با ... به قرار زیر: اول کلیه قراردادهایی که قبلا فی ما بین اینجانبان رد و بدل شده بوده راجع به مغازه نانوایی از درجه اعتبار ساقط و هیچگونه رسمیت ندارد دوم یک باب مغازه نانوایی با تمام وسایل فروختم به ... و وجه آنرا که مبلغ 80000 تومان می باشد را دریافت کردم. و مال الاجاره از قرار ماهی 1200 تومان و کلیه بدهی تا این تاریخ از قبیل بیمه و شرکت و غیره به عهده خریدار می باشد و ایشان می تواند هر جایی که احتیاج می باشد تصفیه حساب بگیرد و در محضر اجاره خط دریافت نماید. تاریخ 1/11/1358 در ضمن بعد ازین بخاطر اینکه نانوا هیچ وقت تسویه حساب نگرفته هیچ وقت اجاره خط هم بینشان بعدا نوشته نشده است. آیا این به معنی فروش مغازه است یا فروش سرقفلی با توجه به سالی که قرارداد نوشته شده آیا سرقفلی معتبر است ؟ آیا ایشان مستاجر است یا صاحب سرقفلی؟

با سلام، نانوایی را فروختم ...و.مبلغ...ریال دریافت نمودم به وضوح کاشف از وقوع عقد لازم بین طرفین است و عدم انجام

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و تشکر از بابت پاسخ جامع به سوال قبلی [ کد پیگیری سوال : 33202736 ] //// در ادامه سوال قبل متاسفانه مستاجر مغازه ادعای جدیدی مطرح کرده و احتمالا با چند نفر مشورت کرده و دیده که ادعای بالکن رد می شود و آن اینست که می گوید موقعی که این مغازه اجاره داده شده زیر زمین داشته که مالک آنرا از من گرفته و در ازای آن اجازه بالکن داده. در این مورد پدر بزرگم می گوید که قبل از کفاشی مغازه در اجاره فرد دیگری با شغل کبابی بوده وقتی این فرد مغازه را تخلیه می کند پدر بزرگم زیر زمین را مسدود کرده و آنرا از مغازه کسر و به قسمت مسکونی خود اضافه می کند و بعد به کفاشی اجاره می دهد. آیا با این ادعا می تواند خسارت بگیرد؟ در ضمن هیچ نوشته ای در این مورد رد و بدل نشده و در اجاره نامه محضری هم هیچ حرفی راجع به بالکن یا زیر زمین و یا متراژ مغازه نیست. /// سوال دوم اینکه در کنار این مغازه یک مغازه نانوایی هم موجود است اخیرا کل در مغازه و دیوار سمت کوچه را برداشته و کاملا شیشه میرال کرده است و از پدر بزرگم اجازه نگرفته است. وقتی ایشان می پرسد که چرا اینکار را کرده ای می گوید که اداره بهداشت اجبار کرده. حال سوال اینست که در صورتیکه ادعای نانوا درست باشد آیا این تعدی محسوب می شود و با استناد به ان می شود مغازه را تخلیه کرد؟ اگر ادعا نادرست باشد چطور؟ در ضمن با ایشان اجاره نامه دستی مربوط به قبل از انقلاب دارند

باسلام/ملاک زمان انعقاد عقد اجاره است و مطابق ماده 472 قانون مدنی عین مستاجره باید معین باشدو اجاره عین مجهول یا مردد باطل است /رویه قضایی نیز

مشاهده پاسخ کامل

باسلام و وخسته نباشید.مغازه پدرم (صاحب سرقفلی)ازسال 1337 درشغل نانوایی فعال بوده که 18سال پیش بعد ازفوت ایشان، وراث مغازه رابصورت شفاهی و بدون سند رسمی وبدون اطلاع موجر اجاره میدهند که فقط رسید دریافت اجاره باامضای یکی ازوراث موجود میباشد.از15ماه پیش مستاجر ادعای سرقفلی کرده واجاره نمیدهد .حال باتوجه به اینکه وراث توان اداره مغازه رانداشته انداستدعا دارم درخصوص سوالات زیر ماراراهنمایی فرمایید. آیامستاجر میتوتندادعای سرقفلی نماید؟ آیا میتواند ادعای حق کسب وپیشه نماید؟(برخلاف تبصره 2 ماده 19موجر ومستاجر) چرادردادگاه هابه تبصره فوق عمل نمیشود؟ درصورت راضی شدن مستاجر بامبلغ یک سوم ارزش سرقفلی به صلاح ماهست که کاررابه دادگاه بکشیم؟(باتوجه به 15 ماه اجاره معوقه) آیافعال بودن مغازه 35 سال قبل ازاجاره واینکه مستاجر تاثیری دررونق آن نداشته است برمبلغ حق کسب موثراست؟ آیا درصورت اثبات تخلف کسبی نظیر فروش آرددولتی،حق کسب سلب خواهدشد؟ برای کاهش مبلغ ازچه قوانینی میتوان استفاده نمود؟ باتشکر

با درود وشاد باش جشن نوروز، دوست عزیز موضوع مطروحه (دعاوی مربوط با امور استیجاری املاک تجاری) بسیار فنی و پیچیده و از طرفی سوال شما گنگ و اندکی مبهم است اما تلاش می کنم با بیان فروض مختلف پاسخ لازمه را برای استفاده احتمالی شما بیان کنم: نخست این که، اگر شما به موجب عقد اجاره یا حکم دادگاه حق و یا اجازه انتقال منافع به غیر داشته باشید حق دارید همانند مالک انجام تعهداتش را از منتقل الیه(مستأجر دوم) بخواهید و هم درخواست تخلیه مورد اجاره را مطرح نمایید. اما اگر فاقد حق انتقال به غیر بوده و مورد اجاره را به غیر واگذار نموده باشید آن وقت مالک طبق بند 2 ماده 14 ق ر م م سال 1356 در قبال تخلف مستأجر حق در خواست فسخ و تخلیه عین مستأجره را دارد و بنابراین در این حالت نمی توان به شما( مستأجر اول )حق در خواست تخلیه داد به علاوه اصولا رابطه استیجاری بین شما (مستأجر اول) و منتقل الیه برقرار نمی شود تا شما(مستأجر اول) بتوانید به استناد مقررات موجر و مستأجر درخواست تخلیه را مطرح سازید.اما درمورد اجاره بهای مقرر فی ما بین، نظر به عدم وجود رابطه استیجاری، شما نمی توانید تحت عنوان اجاره بها مبلغی را از منتقل الیه مطالبه کنید ولی از این باب که تا عدم تخلیه مورد اجاره از ناحیه مالک ، شما(مستأجر اول) کماکان مستأجر مورد اجاره و مالک منافع شناخته می شوید و می توانید از منتقل الیه اجرت المثل ایام تصرف را مطالبه کنید. دوم ،اگر مستأجر حق انتقال منافع به غیر را هم به موجب قرارداد و یا حکم دادگاه داشته باشد به موجب "تبصره 2 ماده 19 قانون یاد شده" تنها با تنظیم سند رسمی می تواند سرقفلی ناشی از آن را به دیگری واگذار کند وگرنه چنان چه انتقال بدون تنظیم سند رسمی انتقال یافته باشد این انتقال از حیث تعلق سرقفلی به مستأجر دوم معتبر نیست. سوم چنانچه مستأجر که حق انتقال منافع به غیر ندارد هنگاه انتقال مورد اجاره به غیر، وجهی به عنوان حق کسب و پیشه یا تجارت از متصرف اخذ نموده باشد، نصف حق کسب و پیشه مقرر در حکم تخلیه، به متصرف مورد اجاره پرداخت می شود اما چنان چه از این بابت از متصرف وجه یا مالی نگرفته باشد، نصف حق کسب و پیشه به مستأجر پرداخت می شود نه به متصرف "(تبصره1 ماده 19 قانون مزبور)" چهارم، فروش غیر قانونی آرد از سوی مستأجر از موارد مذکور در قانون یاد شده برای فسخ یا اسقاط حق کسب یا پیشه و تجارت هم نیست. پیروز باشید.

مشاهده پاسخ کامل

«سند-راهبردی-علوم-و-فناوری‌های-شناختی»

«سند راهبردی علوم و فناوری‌های شناختی»

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.