×

روانی

همه چیز درباره " روانی "

روانی

سلام وقت بخیر.برادر من 7 ساله که ازدواج کردند و یک پسر سه ساله دارند و قصد دارند از همسرشون جدا بشن. همسر ایشون متاسفانه بسیار تنبل و بی مسئولیت بوده و به امور منزل و تربیت فرزند به درستی رسیدگی نمی کنند،و ضمنا مبتلا به بیماری وسواس هستند بطوری که در سرمای شدید زمستان در پارک یا فضای باز اقدام به شستشوی بچه می کنند و... که البته چون این بیماری رو قبول ندارند بدنبال درمان هم نیستند،هیچ برنامه ای برای آموزش و تربیت کودک ندارند و تقریبا دو سوم از ساعات حضور در منزل رو بهمراه کودک در خواب بسر می برند،در طول روز فقط یک وعده غذایی به بچه میدن و به تغذیه و سلامتیش اهمیت نمیدن و... میخوام بدونم در صورت اثبات موارد فوق ، برادرم میتونند بعد از طلاق حضانت فرزند رو بعهده بگیرند ؟ یا در هر صورت و با وجود تمام این مشکلات بازهم حضانت فرزند رو به مادرش میدن.

سلام وقت به خیر حضانت فرزند پسر تا بلوغ یا رسیدن به سن رشد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام. همسرم در دادگاه خانواده برعلیه من شکایت کرده است که چون من مشگل روانی دارم از جانب من امنیت جانی ندارد. منهم در دادگاه گفتم که حاضرم بهمراه همسرم توسط پزشکی قانونی معاینه شویم. در پزشکی قانونی از همسرم هیچ معاینه ای بعمل نیاوردند و پس از چند مرحله آزمایش روی من وقتی به هیچ نتیجه ای نرسیدند طی نامه ای به دادگاه اعلام نمودند "زوج مبتلا به برخی ویژگی های اختلال شخصیتی بوده که بالقوه خطرناک است و .." . این نتیجه بمن ابلاغ نشد و قاضی نیز برمبنای آن برعلیه من حکم صادر کرد. اکنون من به یک روان پزشک مراجعه کرده ام و ایشان گواهی کرده است که من سالم هستم. آیا من میتوانم برعلیه پزشکی قانونی طرح شکایت کنم؟ به کجا مراجعه کنم؟ برعلیه قاضی چطور؟ ممنونم

باعرض سلام، در پاسخ، بعرض می‌رساند که مرجع اعتراض به نظریه پزشکی قانونی، همان مرجع در هیئت سه نفره و بالاتر میباشد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام چند روز پیش بنده بخاطر سبقت غیر مجاز اتوموبیل روبروییم و برای فرار از شاخ به شاخ شدن مجبور شدم که به سمت شونه خاکی حرکت کنم که متاسفانه به دلایل زیر دچار صانحه تصادف شدیدی شدم ..: فاصله بین شونه خاکی و اسفالت بیش از ۳۰ سنتیمتر بود (اختلاف ارتفاع داشت) جاده با جدول محصور شده بود و امکان فرار به خاکی نبود .... بدلایل بالا پس از اینکه اتوموبیلم به سمت راست متمایل شد و پس از افتادن در فرو رفتگی جاده برای کنترل و جلوگیری از برخورد با جدول کنار جاده سعی کردم به سمت چپ برگردم که متاسفانه کنترل ماشین از دستم خارج شد و با انحراف به چپ شدید و برخورد با یک اتوموبیل دیگر تصادف شدیدی صورت گرفت که به لطف خدا و دعای خیر پدر و مادرم به طرز معجزه اسایی از مرگ نجات پیدا کردم ... فارغ از آسیب شدید به ماشین و ضرر مالی بسیار این تصادف مشکلات روحی عدیده ای برای من و خانواده ام بوجود اورد در حدی که تا چند روزی حتی اعصاب رفتن به اداره محل کارم را هم نداشتم ..و گریه های دو دخترم بیشترین فشار روانی را به من و خانواده وارد کرده است. با ذکر توضیحات بالا از ایا بنده از نظر قانونی میتوانم از شهرداری و یک اداره که مسوول این جاده و حریم ان هستند شکایت کنم .. این جاده جاده شرکت فولاد خوزستان است و شهرداری منطقه با همکاری شرکت فولاد دست به تعمیرات و تغییرات در این جاده میزند ...

با سلام شما بعد از تصادف حتما به کروکی پلیس راهور نیاز دارید. و در این کروکی نحوه تصادف بیان می شود و مقصر ذکر می شود. اگر ارتفاع شانه خاکی علت تصادف بیان شود

مشاهده پاسخ کامل

با سلام اینجانب حدود یک و نیم سال پیش طی قرارداد دست نویس شراکت بین خودم و آقایی که با هم دوست بودیم و قصد ازدواج داشتیم، مبلغ 30 میلیون بابت شراکت در کار پوشاک دادم و 30 تومن هم ازش سفته بدون ذکر مبلغ و تاریخ و صرفا حاوی امضا و شماره ملی و آدرس محل سکونت دارم و فیش پرداختی هام. فقط چند ماه اول کمی سود بهم داد که در مجموع کمتر از 4 میلیون تمونه. از اردیبشهت 94 درخواست کردم پولم رو بده و لی تاکنون به بهانه های مختلف از جمله ورشکستگی و به سود نرسیدن سرمایه گذاریهاش و ... از ادان پول خودداری کرده. 3 ماه پیش رفتم آدرسی که تی سفته اش نوشته بود ولی اونجا نبودن و ادعا کرد که خانوادش از اونجا پاشدن. هیچ آدرسی از محل کار یا سکونتش ندارم. صرفا شماره موبایل، شماره چندتا حسابهای بانکی، شماره ملی و سفته و اون قرارداد رو ازش دارم. میخواستم بدونم می تونم بهش اتهما کلاهبرداری بزنم و بگم از اعتماد من و رابطه ای که داشتیم سوء استفاده کرده و کلاهبرداری کرده؟ و همچنین اتهام تهدید. چون گفته اگه برم شکایت کنم اون هم خانواده ام رو در جریان رابطه امون می زاره. ممنون

اصل بر حقوقی بودن دعاوی است و خلاف اصل عمل نمودن مجتاج نص قانون و اثبات عنوان مجرمانه با عناصر مادی معنوی و قانونی می باشد.ظاهر اقدامات شما

مشاهده پاسخ کامل

1- پسری 25 ساله دارم که هنوز بعد از 7 سال تحصیل نتوانسته است مدرک کارشناسی خود را بگیرد. در تابستان 94 وقتی من با پسرم راجع به درس نخواندن او و خود درمانی اش بحث میکردم ابتدا پسرم به تحریک همسرم با من دست به گریبان شد و سپس همسرم وارد دعوا شده و با پلیس تماس گرفت و مدعی شد که من او را زده ام و فردای آن روز ضمن خودزنی و ایجاد کبودی در انگشت کوچک دست خود به پزشکی قانونی مراجعه نمود و تاییدیه آنها را گرفت و در دادسرا طرح دعوا نمود و دادگاه نیز پس از طی مراحلی من را محکوم نمود. اینجانب به حکم دادگاه اعتراض نموده ام ولی تا کنون نتیجه نهایی اعلام نشده است. 2- چون همسرم از همان زمان از تمکین خاص خودداری میکند من به دادگاه خانواده شکایت کردم ولی چون دادگاه از من شاهد طلب نمود و اینجانب نیز نمیتوانستم شاهدی معرفی کنم شکایت من رد شد. 3- در چند ماه قبل همسرم با مراجعه های مکرر به دادگاه خانواده مطالبه مهریه و اجرت المثل را نموده و اینجانب نیز پس از تعیین آنها توسط دادگاه مبالغ مربوطه را به دادگاه پرداخت نمودم 4- اینک همسرم ضمن ارسال دادخواستی جدید به دادگاه خانواده با استناد به حکم صادره در بند 1 و بدون آنکه هیچ مدرکی ارائه بدهد مدعی شده است که اینجانب دارای " بیماری روانی و اختلال شخصیتی پارانوئید " میباشم و اظهار نموده که ماندن نامبرده در منزل اینجانب متضمن خوف ضرر جانی برای اوست و درخواست صدور حکم مبنی بر تهیه مسکن جدا برای خود نموده است. تقاضا دارم ضمن راهنمایی اینجانب بفرمایید 1-چه راه حلهایی برای اینجانب متصور است 2- من میتوانم متقابلا چه اقداماتی بر علیه همسرم انجام بدهم؟ 3- آیا این درخواست میتواند دلیلی بر این باشد که همسرم میخواهد از تمکین خاص خودداری نماید؟ اگر چه همین الان نیز همسرم از تمکین عام و خاص خودداری میکند

در رابطه با ادعای خانم، قضات با تحقیقات معمول و استفاده از نظر کارشناس رسمی دادگستری و ارجاع امر به ایشان نسبت به ادعای خانم تحقیق کرده و دادخواست وی بر اساس مواد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و تشکر از حضرتعالی احتراماً معروض می دارد دختر بنده در 3 سال پیش به عقد یکی از فامیل در آمد و در این مدت با ناسازگاریهای متعدد و بهانه گیری های مختلف از جانب همسرش علی رغم تمامی گذشت ها و فرصت هایی که به او داده شد و همچنین استفاده 10 جلسه مشاوره خانواده و چند نوبت کدخدا منشی و پا درمیانی ریش سفیدان اقوام که هر نوبت به آشتی منجر و مجدداً بهانه گیریها شروع شده نهایتاً دخترم دیگر حاضر به تشکیل زندگی با وی نیست و همچنان در عقد می باشد دخترم دانشجو و در مشهد با ما زندگی می کند و همسرش در شهری دیگر که هر چند گاهی به اینجا می آمده لازم به ذکر است که اختلاف فی مابین از نوع مالی و یا تقاضای مسایل اقتصادی نبوده و بر اثر دخالت های نابجای مادرشوهر و تحت نفوذ بودن شوهرش با توجه به نداشتن تعادل روحی روانی مناسب ناشی از یتیم شدن ایشان از پدر در سن 4 سالگی و بزرگ شدن با مادر بی سواد و شدیداً سنتی می باشد و علی رغم تمام مذاکرات اینجانب و شوهر م با ایشان و همچنین نصایح فامیل فایده ای نداشته و دخترم تصمیم به طلاق گرفته و دخترم باکره و در حال عقد است و مهریه ایشان 114 سکه و نصف منزل ( معادل 50 میلیون تومان ) که در سند ازدواج به پول محاسبه شده است می باشد و مهریه فوق توسط داماد و مادر ایشان تنظیم و با موافقت ما ثبت شده و عندالمطالبه و بر ذمه شخص زوج می باشد .حال با توجه به تمامی تلاش ها جهت تفاهم و نتیجه ندادن راهنمایی فرمایید چگونه طلاق بگیرد و یا به اجرا گذاشتن مهریه به چه صورت است و آیا نتیجه ای جهت گرفت قسمتی از مهریه دارد یا خیر ؟ و طلاق توافقی به چه صورت است و ایا بایستی حتماً از تمامی مهریه بگذرد؟ از لطف وعنایتی که میفرمایید سپاسگزارم

در مورد مهریه نصف مهریه شامل حالش می شود در مورد طلاق در صورتی دخترتان حق طلاق دارد که شوهرش از یکی از بندهای عقد نامه

مشاهده پاسخ کامل

با سلام من یک استاد دانشگاه هستم و از زمانی که پدر و مادر همسرم فوت نموده اند بعلت دخالت های برادر های همسرم در زندگی ما با همسرم اختلاف پیدا کرده ام. اگر چه در زمان ازدواج همسرم رعایت مسایل شرعی را مینمود ولی اکنون نماز نمی خواند – تمکین نمیکند– بدون اجازه صبح از منزل خارج میشود و عصر برمیگردد و وقتی از او سوال میکنم شروع به فحاشی میکند و در تربیت فرزندان مانع میشود. او علیرغم عدم علاقه به ادامه زندگی با این خیال که نیمی از اموال من را تصاحب نماید حاضر به درخواست طلاق نیست.. دو پسر دارم که پسر دوم من 25 سال دارد و دارای اضطراب شدید است بدون نظر پزشک دارو مصرف میکند و کاملا به خود درمانی عادت کرده است و وقتی به این کارش اعتراض میکنم همسرم شروع به حمایت از او میکند. پسرم نیز به باج گیری عادت کرده است و هر وقت به درخواست باج او جواب مثبت ندهم نامه هایی مینویسد و برای همکارانم ارسال میکند و اخیرا که من در مقابلش مقاومت کردم دو نفری (همسرم و پسرم ) من را مورد ضرب و شتم قرار دادند. پسرم حاضر نیست فقط با مجوز روان پزشک دارو مصرف کند و یا بهمراه من پیش روان پزشک برود. من همه نوع نیاز های آنها را تامین میکنم ولی باز هم دونفری از من باج میگیرند بطوری که تصمیم گرفته ام جدا از آنها زندگی کنم. اکنون چند سوال از شما دارم. 1- اول این که با توجه به عدم تمکین همسرم آیا من موظف به پرداخت هزینه های او هستم یا نه؟ اگر آری ، چقدر؟ 2- پسرم اگر چه دانشجو است ولی بعلت این که رعایت دستورات پزشکان را نمیکند و بعلت دخالت های همسرم و گمراه کردنهای او ، بیماری اش ادامه دارد و پیشرفت تحصیلی نیز ندارد. آیا من موظف به تامین هزینه های او هستم؟ چقدر و تا کی؟ لطفا بفرمایید چگونه رفتار کنم که این جدا زندگی کردن عواقب سویی برای من نداشته باشد.

مطابق قانون علیت عمومی این شرایط معلول حوادثی در گذشته است و ناگهانی ایجاد نشده است .تامل نمایید چه کرده اید که منتج به این رفتارها شده است .شیوه رفتاری خود را تغییر دهید و با آزمون و آزمایش سیاست های رفتاری گوناگون سررشته زندگی را بدست آورده و با پشتکار و صبر قانون خود را در خانواده تثبیت نمایید .در صورت امکان از

مشاهده پاسخ کامل

قانون-آیین-دادرسی-کیفری-(مصوب-سال-1392)بخش-4

قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب سال 1392)بخش 4

قانون-آیین-دادرسی-کیفری-(مصوب-سال-1392)بخش-3

قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب سال 1392)بخش 3

آیین-دادرسی-کیفری-بخش-2

آیین دادرسی کیفری بخش 2

آیین‌نامه-مراقبت-بعد-از-خروج-معتادان

آیین‌نامه مراقبت بعد از خروج معتادان

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.