×

امنیت

همه چیز درباره " امنیت "

امنیت

تابعیت-در-قانون-مدنی

تابعیت در قانون مدنی

[...]

با سلام. همسرم در دادگاه خانواده برعلیه من شکایت کرده است که چون من مشگل روانی دارم از جانب من امنیت جانی ندارد. منهم در دادگاه گفتم که حاضرم بهمراه همسرم توسط پزشکی قانونی معاینه شویم. در پزشکی قانونی از همسرم هیچ معاینه ای بعمل نیاوردند و پس از چند مرحله آزمایش روی من وقتی به هیچ نتیجه ای نرسیدند طی نامه ای به دادگاه اعلام نمودند "زوج مبتلا به برخی ویژگی های اختلال شخصیتی بوده که بالقوه خطرناک است و .." . این نتیجه بمن ابلاغ نشد و قاضی نیز برمبنای آن برعلیه من حکم صادر کرد. اکنون من به یک روان پزشک مراجعه کرده ام و ایشان گواهی کرده است که من سالم هستم. آیا من میتوانم برعلیه پزشکی قانونی طرح شکایت کنم؟ به کجا مراجعه کنم؟ برعلیه قاضی چطور؟ ممنونم

باعرض سلام، در پاسخ، بعرض می‌رساند که مرجع اعتراض به نظریه پزشکی قانونی، همان مرجع در هیئت سه نفره و بالاتر میباشد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام من و همسرم با سهم مساوی در سال 93 یک واحد آپارتمان پیش خرید کردیم و قرارداد را هم در محضر ثبت کردیم. بر اساس قرار داد مقرر شد که فروشنده در تاریخ مشخصی ملک را تحویل و 8 ماه بعد هم آنرا سند کند. برای تاخیر در تحویل و سند هم جریمه تعیین و در قرارداد ذکر کردیم حال بعد از گذشت 2 سال هنوز ملک تحویل نشده و کار به کندی پیش میرود . در تاریخی که برای سند مشخص شده بود به محضر مراجعه کردم و گواهی عدم حضور فروشنده گرفتم. از طریق دادگاه هم تا کنون دوبار اظهار نامه برای ایشان فرستادم. اکنون که موقع تحویل ملک نزدیک است من از شورای حل اختلاف درخواست تامین دلیل با جلب نظر کارشناس کردم و کارشناس هم در محل حاضر شد و تخمین زده که ملک 4 ماه دیگر آماده تحویل است فروشنده در نظر دارد تا دو هفته دیگر فقط واحد ما را آماده کرده و سریعتر تحویل دهد( بدون آنکه کل آپارتمان قابل تحویل و سکونت باشد چون من با این وضعیت آپارتمان را تحویل نمیگیرم آیا فروشنده میتواند چک تحویل مرا به اجرا بگذارد یا نه؟ پیشنهاد شما برای ادامه چیست و من باید چه کارهای دیگری بکنم؟

با سلام تحویل و تسلیم مورد معامله باید به نحوی باشد که خریدار انتفاع مورد نظرش را تمام و کمال داشته باشد و معمولا در هر مجتمع هم قسمتهای اختصاصی هست و هم مشا و به فرض که قسمت اختصاصی اماده باشد باید با توجه به دیگر قسمتها هم قابلیت استفاده و بهره برداری را داشته باشد

مشاهده پاسخ کامل

بدینوسیله سوالات مورد نظر به تفصیل زیر به حضور ایفاد میگردد. 1- در یک مجتمع مسکونی که تعداد محدودی پارکینگ جهت بعضی از واحدها تامین شده است وطبقه منفی یک به عنوان فضای پارکینگ بوده و سا کنین مجتمع حتی جهت ورود و خروج از طبقه همکف استفاده مینمایند و هیچگونه ارتباطی با فضای پارکینگ ندارند آیا قسمت مشاء فضای پارکینگ مر بوط به تمام ساکنین میباشد یا تنها (به عنوان فضای مشاء خاص) مربوط به مالکین پارکینگ قلمداد میگردد؟ 2- آیا مالکین پارکینگ طبق تصمیمات اکثریت (مالکین پارکینگ)حق دخل و تصرف در آنقسمت از مشاءفضای پارکینگ را به صورت اجاره (موقعیت پارک خودرو به اشخاص دیگر) به منظور درآمد زایی جهت هزینه های پارکینگ را دارند یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ آیا هیات مدیره ساختمان حق دخالت در این تصمیمات را دارد و یا خیر 3- آیا هیات مدیره ساختمان بدونه اجازه نامه کتبی از سایر ساکنین (اعم از مالکین و مستاجرین) میتوانند اقدام به اجاره فضای مشاء محوطه (حیاط)مجتمع جهت پارک خودرو نمایند یا خیر و در صورتیکه حق اینکار را نداشته باشند هر نحوه طرح شکوائیه در کدام محاکم (حل اختلاف یا دادسرا )و به چه صورتی (انفرادی با تهیه استشهادیه یا به صورت گروهی)میباشد؟ لازم به ذکر است تحت تاثیر این تصمیم نادرست آسیب هایی به کف محوطه که بام پارکینگ محسوب میشود وارد شده که در فصول بارندگی موجب نشت آب در شکستگیهای سقف پارکینگ شده است. 4- در صورتیکه مدیر ساختمان با سوء استفاده از موقعیت خود و با تهیه اظهار نامه غیر قانونی (تهیه شده در سربرگ اظهار نامه بدون مهر و تایید دادسرای منطقه و ارسال به صورت دستی) و تهیه صورتجلسات سوری با سایر ساکنین سعی بر ارعاب مدیر پارکینگ داشته و با اظهارات کذب در اظهارنامه فوق با اشاره به اتهاماتی که مجازاتهای حبس و جریمه دارد سعی در اخذ مدارک و صورتجلسات و درآمدهای پارکینگ را داشته باشد حکمش چیست و طرح شکواییه در کدام محاکم و به چه صورت میباشد . (لطفا جهت پاسخ به موارد فوق با ذکر ماده واحد قانون یا تبصره های موجود اظهار نظر فرمایید متشکرم)

با توجه به اینکه پارکینگها محدود بوده و فقط به برخی تعلق داشته لذا این فضای اشتراکی صرفا مشا بین همان تعداد می باشد ماده 2 و 4 قانون تملک اپارتمانها و تبصرههای ماده 4. لذا دیگر مالکین

مشاهده پاسخ کامل

با سلام احتراما سوالی در مورد نظریه شورای محترم نگهبان در سال 1364 درموضوع غیر شرعی اعلام نمودن تملکات وفق ماده34 سابق قانون ثبت درصورتی که قیمت ملک بیش از طلب طلبکار باشد و ملک تماما اعم ازاینکه کمتر یا بیشتراز طلب باشد به تملک طلبکار دراید غیر شرعی اعلام گردید که متعاقبا در سال 1386ماده 34 سابق قانون ثبت اصلاح و ایین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا نیز اصلاح گردید سوال حقیر این میباشد که: 1-ایا نظریه شورای محترم مطلق چنین تملکاتی را غیر شرعی اعلام نموده یا اینکه فقط تملکاتی که در انها قیمت ملک تملک شده به طلبکار, بیش از مبلغ طلب باشد؟به عبارتی چنانچه هم اکنون دعوی ابطال عملیات اجرایی که بر اساس ماده34 سابق قانون ثبت ملک کلا به تملک طلبکار درامده مطرح گردد دادگاه در مقام رسیدگی بایستی با استناد به نظریه ان شورای محترم اینگونه تملکات را غیر شرعی و عملیات اجرایی را باطل اعلام نماید یا اینکه بایستی با ارجاع امر به کارشناسی و براورد قیمت واقعی ملک و طلب طلبکار در زمان تملک،  در صورت بیشتر بودن قیمت ملک نسبت به طلب عملیات را باطل اعلام نماید؟. 2-نظریه موصوف شورای نگهبان در سال 1364 برای اولین بار اعلام گردید ولی نهایتا سال1386 ماده34 سابق قانون ثبت اصلاح و تغییر کرد حال سوال این هست که تکلیف عملیاتهای اجرایی که طبق ماده34 سابق قانون ثبت و ایین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا مصوب1355 انجام میگرفته تا قبل از اصلاح سال1386 ,چه میباشد نظر به اینکه قانون لازم الاجرای کشور که مراجع ثبتی را با تکلیف قانونی روبرو میکرده قانون قدیم بوده لذا تکلیف اینگونه عملیاتهای اجرایی چه میباشد؟ با نهایت تشکر

دوست محترم به طور کلی قانون عطف به ما سبق نمی گردد مگر اینکه قانون گزار در متن قانونی صراحتا آن را عطف به ما سبق نماید که این استثنا بر اصل است در خصوص نظریات شورای محترم نگهبان در سمینارهای قوه قضاییه و نظرسنجی ها اختلاف نظرات زیادی مشاهده میشود در عمل نظر به اینکه عطف به ما سبق شدن یا نشدن صرفا

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و خسته نباشید.بنده زمانی شهردار بودم.بعد از پایان دوران شهرداری تو سط شهردار بعدی بدلیل آنکه ساکن تهران بودم با ابلاغ رسمی مامور پیگیری بعضی امور شهرداری تابعه در وزارت کشور و سازمان شهرداریها شدم.این ماموریت در زمان شهردار بعدی هم تمدید شد.ولی به تازگی متاسفانه دو تن از کارمندان که در دوره ی بنده بدلیل رفتار نامناسب و تخلف آنها را جابجا کرده بودم از طریق پلیس امنیت شکایتی علیه اینجانب تنظیم و به دادگاه ارائه داده اند..زمان بازپرسی اجازه ندادند وکیل بگیریم و اینکه نمیگفتند شاکی شما چه کسیست.وقتی پرونده به قاضی ارجاع شد با ز هم بدون اطلاع بنده رسیدگی انجام و رای غیابی صادر کردند.و دریافت حقوق اینجانب را در این مدت بعنوان تحصیل مال نامشروع اعلام و دو سال حبس برای من بریده اند.اولا اینکه اگر من غیبت کرده ام که میبایست مسئله در هیئت تخلفات اداری رسیدگی میشده و چه ربطی به پلیس امنیت داشته؟ ثانیا آیا این مورد تحصیل مال نامشروع بر آن مترتب است ؟ ثالثا نهایت این حکم حتی اگر من گناهکار باشم مگر رد مال نیست.؟در آخر اشاره میکنم که احکام ماموریت اینجانب کاملا رسمی است و مدیران وقت همگی شهادت میدهند.ضمن اینکه استانداری نیز کاملا در جریان ماموریت بنده بوده است.در تحقیقی که انجام دادم متوجه شدم مسئله از طریق گروه خاصی (..........) برای تخریب اینجانب هدایت میشود بطوریکه قاضی حتی حاضر به دیدن ما نیست .جالب اینکه آقای قاضی اجازه نمیدهد که اسناد و مدارک مثبته به پرونده اضافه کنیم حتی اجازه نداد رضایت شهرداری در پرونده درج شود.جدیدا که وکیل خواستیم بگیریم قاضی به وی گفته بود خودت را علاف اینها نکن.به هر شکل هر گونه دفاعی را از ما سلب میکنند.خواهش میکنم کمکم کنید.من بیست سال صادقانه خدمت کردم .البته میدانم که مبارزاتم بر علیه کارمندان خلافکار و جلوگیری از حیف و میل شهرداری این زمینه را ایجاد کرد.

حتما وکیل بگیرید. مهم نیست در پلیس امنیت بودید یا هر جای دیگر. چیزی که اهمیت دارد پیگیری کار شما و نحوه سیر مراحل در دادسرا است. تحصیل مال نامشروع

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و احترام به چه شکل می توان پارانوئید (بد بین بودن)، ناسازگاری، اسکیزوفرنی، ناپایداری روانی زوجه را ثابت نمود؟ همسر بنده تا به حال چند بار بنده را کتک زده، نشکون های شدید گرفته، بدون هیچ دلیلی جیغ و داد در محله و همسایه ها را انداخته، به بیرون از خانه رفته و داد و بیداد کرده و تمام محله را جمع کرده و گفته من می زنمش در صورتی که بنده اصلا نمی زنمش و فقط تحملش می کنم، به سمت من کفش پرتاب می کنه و مرتبا بدبینه که من همیشه دارم با مامانم حرف می زنم و دارم با اون مشورت می کنم برای زندگی خودمان، در صورتی که این چنین نیست. چطوری می تونم عدم ثبات روانی را ثابت کنم، این در حالی که خود همسرم پزشک رزیدنت داخلی است. تحمل کردن ایشان برای بنده دیگر واقعا سخت و عذاب آور شده بعد از تنها 6 ماه عروسی !!! از شب عروسی شروع کرد و روی من دست بلند کرد ولی این اتفاقات زمانی می افتد که بنده هیچ شاهدی نداشته باشم، خود بنده هم دانشجوی دکتری یک رشته فنی و مهندسی در یکی از بهترین دانشگاه های دولتی و روزانه تهران هستم. آیا می توانم برای انجام پایان نامه ام به تهران بروم و دو یا سه ماه هر دفعه یه سری به خانه بزنم، در صورت انتخاب این راه حل، کارم را که در اصفهان است از دست می دهم، آیا می توانم در یکی از شهرهای اطراف اصفهان مثل فولاد شهر، بهارستان، سپاهان شهر ، ... یک منزل اجاره کنم و به تنهایی زندگی کنم و به همه حتی همسرم هم بگویم که تهران هستم و دارم پایان نامه ام را انجام می دهم، (می خواهم کارم را ازدست ندم) و هر یک ماه یکبار به منزل مشترکمان بروم، آیا این کار منع قانونی دارد؟ اگر زوجه این دروغ بنده را بفهمد آیا از لحاظ قانونی می تواند برای من مشکلی درست شود یا خیر، حاضرم خرجی و نفقه و .. را برایش کارت به کارت هم بریزم (که مدرکی باشد برای دادن خرجی و نفقه) ولی جدا در یکی از این شهرک های مذکور برای خودم زندگی کنم.

با سلام سئوالاتی که شما مطرح کردید نیاز به مشاوره ی حضوری داره ولی اجمالا خدمت شما عرض شود که در کل شما نیازی به اثبات بیماری همسرتون ندارید در صورتی که وی مشکل روحی روانی داره و ادامه این زندگی برای شما میسر نیست به راحتی میتونید با

مشاهده پاسخ کامل

با سلام سوالی که داشتم در مورد طلاق هست. همسر من حدود 3 هفته پیش پس از یک مشاجره تلفنی بر سر اینکه سر کار نروند به منزل مادر و پدر خود رفت. 2 شب پس از این حرکت زمانی که به تلفن همراه ایشان زنگ زدم مادرشان گوشی را جواب داده و گفتند می خواهیم طلاق دخترمان را بگیریم و دلیل این تصمیم را تمام اتفاقات ریز و درشتی که در طی این 8 سال زندگی مشترک افتاده اعلام کردند. و گفتند دختر من امنیت جانی ندارد. در طول این 3 هفته همسرم تنها 4 بار به زنگ های من پاسخ داد و شاید حدود 10 یا 15 بار جواب پیامک های من رو دادن. که در تمام آنها اعلام کردند که تصمیم گرفتند جدا شوند. از آنجایی که اینجانب قصد جدایی نداشته و نیز هیچ گونه پرونده کیفری یا حتی دستگیری توسط پلیس به اتهام ضرب و جرح و ... نداشته و آلودگی به هیچ ماده مخدر، الکل، قمار و ... ندارم و همچنین تمام امکانات زندگی را در حد عالی فراهم آورده (از قبیل ماشین، منزل شخصی، سفر خارجی،خرید لباس و ... و طلا در حد بالا) و نیز به جای مهریه ایشان را که 313 سکه طلا بوده است، 3 دانگ آپارتمان جدید الاحداث که در سال 89 تقریبا معادل همان تعداد سکه بود به نامش زدم که همسرم نیز در ذیل دستخط عادی قبول دریافت کرده و متعهد شده که 3 دانگ دیگر آپارتمان را به نام من بزند.(قولنامه به نام همسرم هست) . ضمن اینکه ماشین هم به نام ایشان بوده و ایشان در فردای روزی که مادرشان اعلام کردند که قصد طلاق دخترشان را دارند وارد منزل شده و کلیه طلاها و رسیدهای طلاها را خارج کردند (به ارزش حدود 100 میلیون تومان).. حال سوال من این است که آیا همسرم می تواند از من جدا شود؟ در صورتی که موافق نباشم؟ و 2- اگر می تواند تحت چه شرایطی می تواند؟ 3- تکلیف مهریه و نفقه و سایر حقوقاتش چه می شود؟ 4- ایشان شرط بازگشت به منزل را دادن حق طلاق اعلام کردند.. چه تبعاتی برای من دادن این حق دارد.؟ 5- آیا می توانند باقی دارایی من را نصف کنند. (هیچ شرط اضافه ای در قباله ازدواج نیست و شروط همان های چاپ شده است.) با تشکر

با سلام نظر به تبصره ماده 1133 قانون مدنی: زن نیز می تواند با وجود شرایط مقرر در مواد (1119) ، (1129) و (1130) این قانون ، از دادگاه تقاضای طلاق نماید. همسر شما با توجه به موارد ذیل می تواند

مشاهده پاسخ کامل

سلام . من میخوام در زمینه ی حقوق تجارت (به صورت تخصصی) مشاوره داشته باشم . من 1 ایده ای دارم که میتونه خیلی ارزش داشته باشه واسه ی شرکت های جستجو گر (موتور سرچ).پروپوزالش رو هم از ایده تا اجرای کامل تهیه کردم ، میخوام همراه با وکیلم ایده ام رو با این شرکت ها مطرح کنم که امنیت داشته باشه و ایده ام دزدیده نشه . اگر شما در تخصصتون هست این قضیه بفرمایید و اینکه هزینه ی مشاوره ی اولیه رو هم بفرمایین ممنون میشم . منتظر پاسختون هستم ، با تشکر مرتضی نوری

با سلام بنده دقیقا تخصصم همین موضوعاته

مشاهده پاسخ کامل

باسلام و خسته نباشید مدت شش سال با مردی که دو دختر کوچک داشت زندگی کردم از هیچ کوششی برای او و بچه هایش دریغ نکردم بچه ها مادر صدایم کردندمرد که هیچی نداشت صاحب خونه شد تمام حقوقم در جیبش بود طلاها و پس اندازم را در اختیارش گذاشتم هر چند ماه ماشینش را عوض می کرد وکار به جایی رسید که شروع به بهانه جویی مکرد که اجازه بده زن بگیرم اذیت ها شروع شدکتک خوردم بارها از خانه بیرون شدم ولی بدنبالش اظهار نامه می فرستاد که به خانه برگردحدود 15دفعه با وساطتت برگشتم چند بار خواهان طلاق توافقی شد در بار آخر در خانه اش بودم که دادخواست طلاقم داد من هم مهر اجرا گذاشتم بعد رفت دادخواستش را پس گرفت ودادخواست عدم تمکین داد من که تمام تلاشم را برای زندگی کردم چرا دادگاه رای به نفعش صادر کرد ه؟ عدالت چیه؟چکار کنم ؟ ممنون از حوصله و صبر تان

با سلام و عرض ادب دوست عزیز اگر زمان زد و خورد شکایت مطرح نمود بودید همسرتان موفق به گرفتن حکم تمکین نمیشد . اما چون

مشاهده پاسخ کامل

با سلام بنده قصد ازدواج با دختری را دارم. بدین منظور چندین جلسه در باب آشنایی با هم ملاقات داشتیم. در یکی از این ملاقات ها گشت امنیت اخلاقی ما را گرفته و در همان محل از ما تعهد گرفتند. تاکید می کنم فقط تعهد گرفته شده. ما را به آگاهی نبردند و هیچ اثر انگشتی هم ندادیم. فقط در حد تعهد بوده. با این اوصاف می خواستم بدونم آیا بعدها برای استخدام دولتی و گواهی عدم سوء پیشینه مشکلی پیش نمی آید؟ خواهشمندم هرچه زودتر پاسخ دهید تا از نگزانی در بیام. ممنون

پاسخ داده شده

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.