×

وظیفه

همه چیز درباره " وظیفه "

وظیفه

با سلام من در یک فروشگاه اینترنتی وظیفه تنظیم قراردادها را دارم اخیرا این فروشگاه با عقد قرارداد با تولیدکنندگان و واردکنندگان کالاهایشان را با کسب درصدی پورسانت به فروش میرساند و این نوع قرارداد را چند صد بار امضا کرده اما در مورد یکی از قراردادها با یکی از واردکنندگان کالا ، طرف وارد کننده قبل از امضا قرارداد یکی از مواد مربوط به فسخ قرار داد را پاک کرده و آنرا با ماده دیگری بدین صورت جایگزین کرده (( طرف تامین کننده این حق را دارد در صورت عدم رضایت از روند همکاری راسا و بدون نیاز به مراجعه به مرجع حل اختلاف این قرارداد را بصورت یکطرفه فسخ نماید و در این صورت فروشگاه اینترنتی موظف است مبلغ پنجاه میلیارد ریال به طرف تامین کننده پرداخت نماید )) و مجدد قرار داد را پرینت کرده و ما هم با تصور قبلی از قرارداد بدون مطالعه تمام صفحات آنرا امضا کرده ایم حال با وجود اینکه چند صد بار این فروشگاه قراردادهایی کاملا یکسان با این قرارداد را امضا کرده و این ماده در آنها وجود نداشته: آیا اصلا همچین وظیفه غیر منطقی ای و بی اساسی که در این بند قرارداده شده از طرف قاضی قابل قبول است ؟ آیا با زدن امضا پای این قرارداد موظف به پذیرش و انجام این ماده من در آوردی هستیم ؟

متن امضا شده قرارداد برای قاضی ملاک است

مشاهده پاسخ کامل

با سللام . در مورد برقراری حقوق وظیفه فرزند دختر سوالاتی دارم که به ترتیب خدمت شما عرض می کنم . الف ) فرزند دختری که از حقوق وظیفه مادر خود بهره مند است ایا امکان دریافت حقوق وظیفه پدر خود را نیز دارد ؟ ( فرزند دختر دارای شرایط دریافت حقوق وظیفه می باشد ) ب ) اگر پدر ازدواج مجدد کرده یاشد و دارای همسر دوم باشد ایا این حقوق به همسر دوم هم تعلق می گیرد ؟ ( به طور پیش فرض همسر دوم شرایط دریافت حقوق وظیفه را دارد ) در صورت مثبت بودن نسبت تقسیم حقوق وظیفه بین دختر و همسر پدر چگونه است ؟ (با توجه به این که همسر دوم پدر "نامادری"محسوب می شود ) ج ) ایا همسر دوم در صورت بهره مندی از حقوق وظیفه می تواند بدون حضور فرزند دختر به تنهایی درخواست برقراری حقوق وظیفه را ارائه دهد ؟ د ) فرایند دریافت حقوق وظیفه پدر برای دختر شامل چه مراحلی است و به چه مدارکی نیاز دارد و همچنین اگر دختر به دلیل بیماری یا سایر دلایل قادر پیگیری شخصی نباشد انجام این امور از سوی وکیل حقوقی میسر است ؟ توضیحات تکمیلی : فرزند دختر 55 ساله و مطلقه می باشد و دارای یک برادر می باشد ( برادر 50 ساله کارمند دولت می باشد ) حقوق وظیفه مادر در سال 1391 برای دختر برقرار گردیده است . مادر کارمند اداره اموزش پرورش ناحیه 2 اصفهان بوده است . پدر کارمند شرکت نفت ملی ایران بوده است و خدمات بیمه تامین اجتماعی خود را اداره تامین اجتماعی دریافت می کرده است . دختر مدت کوتاهی قبل از فوت مادر تحت پوشش بیمه درمانی پدر بوده است و پدر حق اولاد دریافت می کرده است که پس از برقراری حقوق وظیفه مادر از پوشش بیمه پدر خارج شده و تحت پوشش بیمه اداره اموزش و پرورش مربوط به مادر قرار گرفته است .

با سلام کاربر محترم در خصوص قسمت الف سوال پاسخ بلی است در قسمت ب سوال به دلالت ماده 48 قانون حمایت خانواده همسران متوفی از حقوق وظیفه به تساوی می برند. در بخش نحوه تقسیم سوال به دلالت تبصره یکم ماده 48 قانون حمایت خانواده به تساوی می برند

مشاهده پاسخ کامل

با سلام. احتراما به عرض می رساند اینجانب متولد سال 1363 می باشم و خدمت نظام وظیفه را انجام نداده ام. لازم بذکر است پدر بنده در سال 1389 فوت نموده اند و بنده در زمان حیات ایشان مشمول بوده ام. هم اکنون بنده متاهل بوده و کفالت مادر که دارای پرونده بهزیستی نیز بوده و یک خواهر کوچکتر دانشجو و یک خواهر که از همسر خود جدا شده اند را بر عهده دارم. لذا هم اکنون خواهان استفاده از قانون معافیت کفالت می باشم. خواهشمند است راهنمایی ها و مشاوره های لازم را دراین زمینه به اینجانب مبذول فرمایید. با سپاس

مشاهده پاسخ کامل

بدینوسیله سوالات مورد نظر به تفصیل زیر به حضور ایفاد میگردد. 1- در یک مجتمع مسکونی که تعداد محدودی پارکینگ جهت بعضی از واحدها تامین شده است وطبقه منفی یک به عنوان فضای پارکینگ بوده و سا کنین مجتمع حتی جهت ورود و خروج از طبقه همکف استفاده مینمایند و هیچگونه ارتباطی با فضای پارکینگ ندارند آیا قسمت مشاء فضای پارکینگ مر بوط به تمام ساکنین میباشد یا تنها (به عنوان فضای مشاء خاص) مربوط به مالکین پارکینگ قلمداد میگردد؟ 2- آیا مالکین پارکینگ طبق تصمیمات اکثریت (مالکین پارکینگ)حق دخل و تصرف در آنقسمت از مشاءفضای پارکینگ را به صورت اجاره (موقعیت پارک خودرو به اشخاص دیگر) به منظور درآمد زایی جهت هزینه های پارکینگ را دارند یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ آیا هیات مدیره ساختمان حق دخالت در این تصمیمات را دارد و یا خیر 3- آیا هیات مدیره ساختمان بدونه اجازه نامه کتبی از سایر ساکنین (اعم از مالکین و مستاجرین) میتوانند اقدام به اجاره فضای مشاء محوطه (حیاط)مجتمع جهت پارک خودرو نمایند یا خیر و در صورتیکه حق اینکار را نداشته باشند هر نحوه طرح شکوائیه در کدام محاکم (حل اختلاف یا دادسرا )و به چه صورتی (انفرادی با تهیه استشهادیه یا به صورت گروهی)میباشد؟ لازم به ذکر است تحت تاثیر این تصمیم نادرست آسیب هایی به کف محوطه که بام پارکینگ محسوب میشود وارد شده که در فصول بارندگی موجب نشت آب در شکستگیهای سقف پارکینگ شده است. 4- در صورتیکه مدیر ساختمان با سوء استفاده از موقعیت خود و با تهیه اظهار نامه غیر قانونی (تهیه شده در سربرگ اظهار نامه بدون مهر و تایید دادسرای منطقه و ارسال به صورت دستی) و تهیه صورتجلسات سوری با سایر ساکنین سعی بر ارعاب مدیر پارکینگ داشته و با اظهارات کذب در اظهارنامه فوق با اشاره به اتهاماتی که مجازاتهای حبس و جریمه دارد سعی در اخذ مدارک و صورتجلسات و درآمدهای پارکینگ را داشته باشد حکمش چیست و طرح شکواییه در کدام محاکم و به چه صورت میباشد . (لطفا جهت پاسخ به موارد فوق با ذکر ماده واحد قانون یا تبصره های موجود اظهار نظر فرمایید متشکرم)

با توجه به اینکه پارکینگها محدود بوده و فقط به برخی تعلق داشته لذا این فضای اشتراکی صرفا مشا بین همان تعداد می باشد ماده 2 و 4 قانون تملک اپارتمانها و تبصرههای ماده 4. لذا دیگر مالکین

مشاهده پاسخ کامل

با سلام من یک استاد دانشگاه هستم و از زمانی که پدر و مادر همسرم فوت نموده اند بعلت دخالت های برادر های همسرم در زندگی ما با همسرم اختلاف پیدا کرده ام. اگر چه در زمان ازدواج همسرم رعایت مسایل شرعی را مینمود ولی اکنون نماز نمی خواند – تمکین نمیکند– بدون اجازه صبح از منزل خارج میشود و عصر برمیگردد و وقتی از او سوال میکنم شروع به فحاشی میکند و در تربیت فرزندان مانع میشود. او علیرغم عدم علاقه به ادامه زندگی با این خیال که نیمی از اموال من را تصاحب نماید حاضر به درخواست طلاق نیست.. دو پسر دارم که پسر دوم من 25 سال دارد و دارای اضطراب شدید است بدون نظر پزشک دارو مصرف میکند و کاملا به خود درمانی عادت کرده است و وقتی به این کارش اعتراض میکنم همسرم شروع به حمایت از او میکند. پسرم نیز به باج گیری عادت کرده است و هر وقت به درخواست باج او جواب مثبت ندهم نامه هایی مینویسد و برای همکارانم ارسال میکند و اخیرا که من در مقابلش مقاومت کردم دو نفری (همسرم و پسرم ) من را مورد ضرب و شتم قرار دادند. پسرم حاضر نیست فقط با مجوز روان پزشک دارو مصرف کند و یا بهمراه من پیش روان پزشک برود. من همه نوع نیاز های آنها را تامین میکنم ولی باز هم دونفری از من باج میگیرند بطوری که تصمیم گرفته ام جدا از آنها زندگی کنم. اکنون چند سوال از شما دارم. 1- اول این که با توجه به عدم تمکین همسرم آیا من موظف به پرداخت هزینه های او هستم یا نه؟ اگر آری ، چقدر؟ 2- پسرم اگر چه دانشجو است ولی بعلت این که رعایت دستورات پزشکان را نمیکند و بعلت دخالت های همسرم و گمراه کردنهای او ، بیماری اش ادامه دارد و پیشرفت تحصیلی نیز ندارد. آیا من موظف به تامین هزینه های او هستم؟ چقدر و تا کی؟ لطفا بفرمایید چگونه رفتار کنم که این جدا زندگی کردن عواقب سویی برای من نداشته باشد.

مطابق قانون علیت عمومی این شرایط معلول حوادثی در گذشته است و ناگهانی ایجاد نشده است .تامل نمایید چه کرده اید که منتج به این رفتارها شده است .شیوه رفتاری خود را تغییر دهید و با آزمون و آزمایش سیاست های رفتاری گوناگون سررشته زندگی را بدست آورده و با پشتکار و صبر قانون خود را در خانواده تثبیت نمایید .در صورت امکان از

مشاهده پاسخ کامل

بسمه تعالی مرحوم پدرم در تابستان 1361 فوت می¬کنند. مرحوم دو منزل مسکونی به ارث می گذارند . یک منزل که مغازه ای هم دارد و قابل سکونت است و منزل دیگر که غیر مسکونی و مخصوص نگهداری احشام است . بعد از فوت پدرم، برادر بزرگم با زن و بچه و مادرم به همراه من و برادر مجرد دیگرم ویک خواهر مطلقه در این منزل سکونت داشتیم. سرپرستی بازماندگان با دو برادر بزرگم بود که در مغازه پدر قصابی داشتند و در منزل دیگر احشام را برای کشتار نگهداری می کردند وتا سال 1366 سرپرستی ما را به عهده داشتند.در سال 1366 بعد از حدود پنج سال از فوت پدر من جهت تقسیم ارث اقدام کردم. وراث جهت کمک به برادران سرپرست تصمیم می گیرند که منازل را به آنها بفروشند. در نشستی با حضور همه فرزندان، منزل احشام به برادر بزرگ فروخته می شود و جهت کمک به ایشان یک سوم حق سهم میت از قیمت منزل کسر می شود وایشان تقبل می کنند به اندازه سهم پدر خیرات کنند. همه صورتجلسه را امضا ء می کنند وقرار می شود با اعتمادی که به برادر بزرگ خانواده داریم ایشان سهم همه را بدهد. منزل دیگر را به برادر دیگرم می فروشیم و سرپرستی بازماندگان به او واگذار می شود.برادربزرگترم در پرداخت سهم ارث اهمال می کنند. از جمله تحت عنوان اینکه از سال 1361 تا 1366 خواهر مطلقه و مادررا سرپرستی کرده و برای ایشان هزینه کرده است ، از دادن سهم ارث ایشان خودداری می کنند .بعد از 3 سال از تقسیم ارث وعدم نگهداری مادر وخواهرم توسط ایشان و برادر دیگرم ، من جهت خرید خانه و رپرستی مادر و خواهرم درخواست سهمم رااز برادر بزرگ می کنم و ایشان عنوان می کنند که شما سهمی ندارید چرا که مخارج دانشگاه شما را در سال های 1362 تا 1366 من داده ام. البته من با پول خود و مقداری قرض یک منزل مسکونی می خرم وتا حدود 10 سال ( تا زمان فوت مادر) سرپرستی مادر و خواهر مطلقه را خود به عنوان وظیفه به عهده می گیرم بالاخره برادرم بدون جلب رضایت وراث(ندادن ارث دو خواهرو مادر ومن ) فوت می¬کنند. ایشان وصیت مکتوبی نمی¬کنند و فرزندانش نقل قول می¬کنند که گفته یک سوم خانه مال پدرم است و برای ایشان خیرات انجام نشده است بعد از فوت برادرم دختربزرگ ایشان که مطلقه است ویک دختر دارد ودختر دیگربرادرم هر سه در خانه بزرگ مذکور زندگی می¬کنند، تحت حمایت کمیته امداد هستند و فامیل هم مخارج ماهانه آنها را متقبل شده است. با وصف اوضاع و احوال این خانواده مسائل زیر مطرح است :1-در زمان سرپرستی خواهر وتحصیل من ، هر دو منزل و مغازه و مانده دارایی پدرتا قبل از تقسیم ارث حدود 5 سال (1361 تا1366 ) و حتی حدود سه سال بعد در اختیار مرحوم برادربزرگم بوده است و بدون اخذ رضایت از فرزندان متوفی از آنها بهره برده است . لذا تامین مخارج سرپرستی خواهر و مادر و من با بهره گیری از دارایی پدر بوده است. از طرفی تقبل بیشتر هزینه ها بعد از فوت پدرم توسط برادر دیگرمان در آن ایام، انجام شده است واین برادر بر حسب وظیفه وجدانی به مادر ، من و خواهر کمک کرده است و ادعایی هم نداشته است. با این اوصاف آیا من و خواهرم سهم ارث طلب داریم یا نه ؟ 2- وضعیت سهم یک سوم پدرمان از خانه که باید خیرات شود،آیا به علت وضع نامناسب مالی فرزندان برادرمرحومم و نداشتن سرپرست شرعا می تواند به آنها برسد؟ و در این صورت آیا رضایت ما بازماندگان لازم است؟ 3- به منظور تامین سهم وراث و جلب رضایت آنها وپرداخت بدهی مرحوم برادرم آیا می شود اقدام به فروش خانه مرحوم برادرم کرد؟البته با شرط تامین مسکن کوچکتردیگر برای فرزندان برادر از طریق سهم ارث ایشان و احیانا کمک دیگر وراث و بخشیدن یک سوم سهم پدر ؟ باتشکر-

شما در صورتی از میزان سهم الارث پدر خود ارث طلبکارید که دلیلی مبنی بر اینکه مخارج شما به عنوان سهم الارثتان پرداخت شده وجود نداشته باشد . اما درخصوص منازل مذکور شما

مشاهده پاسخ کامل

سلام در یک تصادف زنجیره ای در جاده بین شهری ماشینی که از پشت به من زد فرار کرد.هیچ شماره پلاکی هم از این ماشین ندارم.مامور پلیس هم در صحنه حضور داشته ولی پلاک ماشین را برنداشته حال سوالم اینه که ایا پلیس در فرار این ماشین مقصر است ایا فرار این ماشین تقصیر خودمان است ایا وظیفه پلیس نبوده صحنه را بررسی کند؟ ممنون

به هر حال در چنین مواردی باید شما بعنوان متضرر اقدام به یاداشت شماره می کردید و با توجه به

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام و خسته نباشید اینجانب یک واحد اپارتمان مسکونی در سال 88 از فردی خریداری نمودم . و در سال 90 وکالتنامه فروش و سند تک برگی که بنام فروشنده می باشد در دفتر خانه اسناد رسمی دریافت نموده ام باتوجه به اینکه ملک مزبور دارای وام مسکن بود بنا بر مقررات بانک قرار بر این شد که بعد از پرداخت 4 سال از اقساط نسبت به انتقال سند اقدام گردد. درسال 93 اینجانب جهت انتقال سند به دفترخانه مراجعه نمودم و پس از استعلام از واحد ثبتی متوجه بازداشت ملک از طرف شخصی شدم و پس از شکایت در شورای حل اختلاف با رای قاضی 4 فقره بازداشتی از سند ملک رفع توقیف شد. اما بازداشتی پنجم مربوط به چک 200 میلیون تومانی شخص فروشنده ملک به نفر دیگر می باشد . که در اجرای ثبت اسناد و املاک به اجرا گذاشته شده است . پس از پیگیری زیاد از طلب کار جهت ازاد ساختن ملک رضایت گرفتم و ملک دیگری را معرفی کرد و باتوجه به اینکه مبلغ چک بالا می باشد غیر از ملک اینجانب املاک دیگری در این پرونده بازداشت می باشد .مسئول اجرای ثبت باتوجه به مدارک و مستندات من از قبیل مبایعنامه و وکالتنامه و رای قاضی طلب عشر دولتی از اینجانب به مبلغ 10 میلیون تومان رادارد .خواهشمند است مرا راهنمایی بفرمایید. باتشکر فراوان

ه موجب ماده۴۰آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی هزینه آگهی، دستمزد کارشناس، حق الحفاظه، حق الاجرا و حق مزایده نسبت به اموال منقول و غیرمنقول و

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و عرض ادب خدمت شما همسر من در خارج از کشور اقامت دارند و شهروند ان کشور هستند من الان پاسپورت ندارم و ایشان بنا به مشکلاتی که جدیدن پیدا کرده اند نمیتوانند رضایت نامه از سفارت ایران بفرستند الان شوهرم در خارجه و نمیتونه به ایران بیاد . در حال حاضر چطور میتونم بدون رضایت نامه همسرم پاسپورت بگیرم چه کاری باید انجام دهم در ضمن یک کپی از رضایت نامه که 1 سال پیش فرستاده دارم اصل ان در دسترس نیست ندارم 5 سال پیش پدرم رضایت نامه داده بود رسمی .چه کاری باید انجام دهم تا پاس پورت بگیرم؟

به بند3 از تبصره 4 ماده 18 قانون گذرنامه می توانید با شرح مراتب به دادستان محل صدور پاسپورت موضوع را اطلاع و تشریح و عدم دسترسی به

مشاهده پاسخ کامل

با سلام احتراما بنده یک سوال در مورد ماده ١٠5(مرور زمان) دارا میباشم. بنده در سال ١٣٨٣در زمان درخواست گذرنامه ام در ایران از یک کارت پایان خدمت جعلى استفاده کردم که منجر به صدور گذرنامه نیز گردید و بنده نیز از راحت از کشور به سوئد مهاجرت نمودم و پس از 5 سال بعد ،در تاریخ ٨٨/١٢/٠6 براى تمدید گذرامه ام در سفارت ایران در سوئد تقاضاى تمدید گذرنامه دادم که به همان شکل اول از کارت پایان خدمت جعلى استفاده نمودم و پس از آن گذرنامه صادر و من مرتبا هر سال به ایران سفر مینمودم. ولی در سفر آخرم در ایران در تاریخ تیرماه سال ١٣٩٢، اداره گذرنامه متوجه جعلی بودم کارت پایان خدمت بنده شد و من را جلب و پس از آن به یگان دوم اداره آگاهى و پس از آن به دادسرای ناحیه دوم و بنده با قید کفالت و قرار به مبلغ ١٠ ملیون تومان آزاد شدم از آنجا که بنده دیگر گذرنامه نداشتم و زندگى بنده در سوئد میباشد بصورت غیر قانونى از کشور خارج شدم. و پس از آن براى من یک احضار نامه از دادگاه جهت پرونده فوق الذکر فرستاده شد و چون من ایران نبودم نتوانستم در دادگاه شرکت نمایم. (متهم به استفاده از سند جعلى جهت صدور گذرنامه)که تاریخ دادرسی در تاریخ ١٣٩٢/٠٧/٠٧ میبود ولى بعد از آن تاریخ نه دیگر براى بنده و نیز نه براى کسی که کفالت بنده را قبول کرده هیچ احضارنامه اى و یا حکم دادگاهى نیامده است. حال سوال من این است که آیا ماده ١٠5 یا ماده قانونى(توبه) دیگر که خود جنابعالی میدانید شامل تخفیف یا بخشش از جرم بنده را میشود یا نه؟ لازم به ذکر است بنده پس از خروج غیر قانونى از ایران به سفارت ایران در سوئد مراجعه کردم و جریمه هاى مربوطه جهت خروج غیر قانونى از ایران را انجام دادم و طبق قانون جدید نظام وظیفه که از مرداد ماه ١٣٩٢ ابلاغ شده بود مشمولینى که ٣ سال در خارج از کشور باشند نیازى به کارت پایان خدمت نداشته و میتوانند به کشور وارد شوند. و پس از آن براى من در سفارت سوئد گذرنامه صادر شد. ولى حال ترس من از این است که اگر به ایران وارد شوم آن پرونده جعل به کجا میرسد و قاضى نکند به بنده حکم زندان تا ٢سال رابدهد. (حداکثر زندان تعریزى درجه ٧) و ایا زندان قابل خرید است در چنین شرایطى؟

پیشنهاد اینجانب به جنابعالی این است که با مراجعه به سفارت به یک وکیل دادگستری و یا یکی از اعضای خانواده خود جهت اعطای وکالت به یک وکیل دادگستری وکالت دهید تا ایشان ضمن مراجعه به پرونده ی مطروحه در دادگاه

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.