×

ماده 147

همه چیز درباره " ماده 147 "

ماده 147

نظریه-مشورتی

نظریه مشورتی

[...]

بسمه تعالی باعرض سلام وآرزوی توفیق بیشتر: اینجانب به عنوان احدی از مالکین یک روستابرابرسوابق ثبتی وآماری دارای مقداری مستثنیات قانونی بودم که تاسال شصت درتصرفم بوده است سپس مشمول واگذاری قانون کشت موقت گردیده و درسال هفتاد دراجرای تبصره پنج قانون مزبورمقدار بیست هکتار زمین دیم از همان مستثنیات سابق به عنوان حدنصاب برایم منظوروطی صورت جلساتی با حدود ومشخصات محلی معین مسترد شده که در اجرای احکام صادره ازدادگاه محترم انقلاب ودادگاه های محترم دادگستری از متصرفین رفع تصرف وتحویلم شده وبه علت تصرف عدوانی مجدد متصرفین اراضی مذکور بارها به دستور دادگاه مورد کارشناسی کارشناسان رسمی دادگستری واقع ومجددا حکم به رفع تصرف به نفعم صادرواجرا شده وحتی در نظریه هیات محترم کارشناسان صراحتا اعلام گردیده که اراضی استردادی داخل در صورتجلسات رفع تصرف وخلع ید بوده وربطی به اراضی ملی ندارد، براساس مستندات مذکوراسناد مالکیت آنرا هم در اجرای ماده 147و148 از اداره ثبت درسال 85 دریافت نموده ام، مقررات ماده 56 قانون ملی شدن اراضی قبل از انقلاب در روستا اجرا وقطعاتی به عنوان اراضی ملی در سوابق ثبتی منظور شده ، با ین وصف در شهریورماه امسال مامور اداره منابع طبیعی بدون اطلاع وحضوراینجانب وبدون استعلام از امواراضی وتحقیق از مطلعین اقدام به تهیه گزارش خلاف واقع برعلیه اینجانب مبنی برتخریب 850 متراز همان اراضی مستثنیاتی مسترد شده مورد احکام صادره به عنوان اراضی ملی نموده وشکایت آن را به دادگاه تقدیم که در جریان رسیدگی مقداماتی است. آیا باتوجه به اقدامات امور اراضی و احکام کیفری رفع تصرف وکارشناسیهای انجام یافته و اسناد رسمی اراضی، دادگاه حکم به محکومیتم میدهدیا شکایت منابع طبیعی را رد مینماید واگر حکم به ردشکایت صادر کند چگونه ازمامور منابع طبیعی بخاطر گزاش خلاف واقع شکایت کنم لطفا راهنمایی کامل عنایت فرمائیدو باتشکرواحترام فراوان ودعای خیر.

بارها به دستور دادگاه دادگستری حکم به رفع تصرف به نفعم صادرواجرا شده است.از طرفی وفق گفته ها سند رسمی دارید که ماده 147است.طرف خود را منابع طبیعی اعلام داشته اید .آنچه که از اظهارات شما استنباط میگردد گزارش مامور تخریب اراضی است .در صورت هراقدام برای تغییر کاربری اراضی حتی اگر مالک رسمی باشید مرتکب تخلف شده اید .مگر اینکه تغییر کاربری گرفته باشید .فلذا صرف داشتن رای و سند موجب اعمال هر گونه تغییر در اراضی نمی باشد .می گویید در گزارش عنوان شده اراضی ملی در حالی که این زمین از اراضی ملی نمی باشد .به فرض ایراد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام طبق ماده 147 قانون جدید امور گمرکی مدت زمان حضور در کمیسیون 4 سال نهایتا می باشد حال اگر یکی از اعضا قبل از وضع این قانون مدت 5 سال در این سمت بوده آیا راهی هست که بگوییم این فرد به موجب این قانون صلاحیت رسیدگی به دعاوی مطروح را ندارد باتشکر از راهنمایی شما

از انجایی که ماده 147 قانون مذکور شکلی است و عطف به ماسبق خواهد شد لذا

مشاهده پاسخ کامل

بنده در سال 1373 یک قطعه زمین فاقد سند مالکیک و با داشتن اظهارنامه خریداری و با داشتن پروانه ساختمانی مبادرت به ساخت ان نمودم متاسفانه تا بحال موفق به دریافت سند مالکیت نشده ام لطفاً بنده را راهنمائی بفرمایید

کاربر محترم جناب آقای فرهاد با درود ؛ سوال شما بسیار کلی و نامفهوم است. برای ارائه ی مشاوره سازنده و کاربردی، پاسخ به برخی سوالات لازم می آید.

مشاهده پاسخ کامل

ماده 147

مشاهده پاسخ کامل

باسلام وعرض ادب پیرو سوال قبلی که فرموده ایدمبهم میباشد موضوع بقرارذیل بیان میگردد : بنده درتاریخ 25/10/87 یکباب منزل مسکونی رادرمشاوراملاک طبق مبایعه نامه ازاقای ( ب ) خریداری که هنگام خرید فروشنده ماقبل منزل اقای (د ) نیزحاضروذیل مبایعه نامه بنده راامضاء نموده درتاریخ 15/2/88 منزل راتخلیه وتحویل بنده دادند جهت انتقال سندچون سندملک بصورت مشاع بود ومالک نیزفوت کرده بود درتاریخ 1/4/88 احدی ازوراث صاحب سند رابه دفترخانه اوردنند وتعهدمحضری به بنده دادکه درگرفتن سند ازطریق ماده 147 نهایت همکاری رابنماید چندروزبعدفروشنده ماقبل اقای ( د) بدلیل مسال خانوادگی ازفروش منزل پشیمان وبافروشنده بنده تبانی وباراهنمایی یک وکیل باهم یک معاوضه نامه ای به تاریخ 10/8/87 ( مقدم برمبایعه نامه بنده ) وبادرج شرط بی مدت و2 نفر هم بعنوان شهودذیل انراامضا میکنند تابتوانند یک رابطه حقوقی ایجاد ومبایعه نامه بنده رافسخ کنند سپس وکیل فروشنده ماقبل به استناد این نوشته غیرواقعی علیه بنده دادخواست فسخ مینماید دادگاه بدوی طی 2 جلسه رسیدگی واظهارات متناقض شهود معاوضه نامه معاوضه نامه تنظیمی بین فروشندگان راصوری ورای به رددعوی خواهان مینماید دادگاه تجدیدنظر که باوکیل فروشندگان رابطه فامیلی داشت درحداقل زمان ( 20 روز ) نسبت به پرونده اظهار نظر و به استناد نوشته صوری رای بدوی رانقض ومبایعه نامه بنده رافسخ اعلام میدارد درهمین زمان بنده علیه وکیل فوق به کانون وکلاشکایت وچون ایشان شاکی زیادداشت ازشغل وکالت تعلیق گردید به هرحال باتوجه به مشکلات اعاده دادرسی بنده راراهنمایی بفرمایید چه اقدامی میتوانم انجام دهم ضمنا منزل درتصرف بنده وبدهی ندارم باکمال تشکروامتنان

سلام بر شما /آرا قطعیت یافته دادگاه ها اگر شرایط اعاده دادرسی را داشته باشند مورد بازنگری قرار می گیرندمهلت تقدیم دادخواست اعاده دارسی در امور مدنی بیست روز از تاریخ 1-اگر با سند صوری و جعلی رای صادر شده باشد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام خدمت شما یک مشکل بزرگی پیدا کرده ام که نیازمند راهنمائی شما هستم من و شریکم سال 1348 شش سهم از 141 سهم مشاع زمینی به پلاک اصلی 1826 و بدون پلاک فرعی از فروشنده اولی (x) خریداری کردیم (که در حال حاضر در قید حیات هستند) که این 6 سهم 1000 متر زمین است و به صورت سند رسمی و بعدا در چند سال بعد با ارائه همین سند رسمی به اداره ثبت درخواست ماده 147 کردیم و در سال 1377 سند منگوله دار را گرفتیم که در آن سند متراژ زمین من 505 با پلاک اصلی 1826 و پلاک فرعی 416 قید شده است (ما بقی از 1000 متر برای شریکم سند شده است) که در حال حاضر آن را حصار کشی و یک مقداری هم ساخت و ساز کرده ایم. و اما 2 سال بعد از خرید زمین فوق یعنی در سال 1350 یک قطعه زمین به متراژ 1000 متر از پلاک اصلی 1826 و بدون قید پلاک فرعی از خریدار دومی (y) خریداری کردم به صورت سند عادی به قیمت 10000 تومان که 7000 تومان آن به صورت 2 فقره چک به شماره 1111 و 2222 (مربوط به بانک سپه آن زمان) و مبلغ ما بقی که 3000 تومان است طی 6 ماه پرداخت شود و فروشنده دوم هم متعهد شده بود که طی این مدت کارهای حصر وراثت را انجام دهد و قباله را به نام ما کند و در زیر این سند عادی من به عنوان خریدار امضا کردم و فروشنده هم انگشت گذاشته و معتمد شهر در آن زمان آن اثر انگشت را گواهی کرده. بعد از گذشت 3 یا 4 ماه از خرید زمین فوق(زمین دوم که از آقای y خریداری کرده بودیم) که نتوانستم موقعیت آن را پیدا کنم یکی از دوستان به من پیشنهاد کرد که من برای تو موقعیت زمین را پیدا می کنم و من هم در زیر آن سند عادی این جمله را نوشتم (این قولنامه را واگذار آقای حسین(همین دوستم) نمودم و زیر آن را امضا نمودم) و نه دوستم زیر آن را امضا کرد و نه شاهدی زیر آن را امضا کرد، بعدا فروشنده دوم آقای y نتوانست کارهای حصر وراثت را انجام دهد و یکسری مشکلات دیگر هم باعث شد که بنده چکها را پس گرفته و از بین ببرم و از معامله صرفنظر کنم ولی این سند عادی همچنین نزد دوستم ماند(با این که پیگیری کردم ولی هر دفعه بهانه آورد و تحویل نداد) تا اینکه دوستم در سال 1374 فوت نمود و چند سال پیش هم فروشنده زمین دوم (آقای y) هم فوت شد. حال مشکلی که پیش آمده این است که وراث دوستم(آقای حسین) سند عادی را پیدا کرده و با گرفتن وکیل و دادن دادخواست مدعی شده اند مه من در سال 1350 هزار متر زمین پلاک اصلی 1826 به پدر آنها فروخته ام و بعدا درخواست سند رسمی از اداره ثبت کرده و با پلاک فرعی 416 به ثبت رسانده ام و حال چون در حال حاضر مالک 505 متر از این زمین هستم خواهان ابطال سند کرده اند (در ضمن من قبل از اقامه دعوای آنها مقداری از این زمین که سند رسمی از آن را دارم به فرزندتنم واگذار کرده ام به صورت سند رسمی). بینهایت از شما عزیزان سپاسگذارم.

با سلام شما می توانید از طریق استماع شهادت شهود ، تفاوت دو زمین و در واقع دو قرارداد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام خدمت شما یک مشکل بزرگی پیدا کرده ام که نیازمند راهنمائی شما هستم من و شریکم سال 1348 شش سهم از 141 سهم مشاع زمینی به پلاک اصلی 1826 و بدون پلاک فرعی از فروشنده اولی (x) خریداری کردیم (که در حال حاضر در قید حیات هستند) که این 6 سهم 1000 متر زمین است و به صورت سند رسمی و بعدا در چند سال بعد با ارائه همین سند رسمی به اداره ثبت درخواست ماده 147 کردیم و در سال 1377 سند منگوله دار را گرفتیم که در آن سند متراژ زمین من 505 با پلاک اصلی 1826 و پلاک فرعی 416 قید شده است (ما بقی از 1000 متر برای شریکم سند شده است) که در حال حاضر آن را حصار کشی و یک مقداری هم ساخت و ساز کرده ایم. و اما 2 سال بعد از خرید زمین فوق یعنی در سال 1350 یک قطعه زمین به متراژ 1000 متر از پلاک اصلی 1826 و بدون قید پلاک فرعی از خریدار دومی (y) خریداری کردم به صورت سند عادی به قیمت 10000 تومان که 7000 تومان آن به صورت 2 فقره چک به شماره 1111 و 2222 (مربوط به بانک سپه آن زمان) و مبلغ ما بقی که 3000 تومان است طی 6 ماه پرداخت شود و فروشنده دوم هم متعهد شده بود که طی این مدت کارهای حصر وراثت را انجام دهد و قباله را به نام ما کند و در زیر این سند عادی من به عنوان خریدار امضا کردم و فروشنده هم انگشت گذاشته و معتمد شهر در آن زمان آن اثر انگشت را گواهی کرده. بعد از گذشت 3 یا 4 ماه از خرید زمین فوق(زمین دوم که از آقای y خریداری کرده بودیم) که نتوانستم موقعیت آن را پیدا کنم یکی از دوستان به من پیشنهاد کرد که من برای تو موقعیت زمین را پیدا می کنم و من هم در زیر آن سند عادی این جمله را نوشتم (این قولنامه را واگذار آقای حسین(همین دوستم) نمودم و زیر آن را امضا نمودم) و نه دوستم زیر آن را امضا کرد و نه شاهدی زیر آن را امضا کرد، بعدا فروشنده دوم آقای y نتوانست کارهای حصر وراثت را انجام دهد و یکسری مشکلات دیگر هم باعث شد که بنده چکها را پس گرفته و از بین ببرم و از معامله صرفنظر کنم ولی این سند عادی همچنین نزد دوستم ماند(با این که پیگیری کردم ولی هر دفعه بهانه آورد و تحویل نداد) تا اینکه دوستم در سال 1374 فوت نمود و چند سال پیش هم فروشنده زمین دوم (آقای y) هم فوت شد. حال مشکلی که پیش آمده این است که وراث دوستم(آقای حسین) سند عادی را پیدا کرده و با گرفتن وکیل و دادن دادخواست مدعی شده اند مه من در سال 1350 هزار متر زمین پلاک اصلی 1826 به پدر آنها فروخته ام و بعدا درخواست سند رسمی از اداره ثبت کرده و با پلاک فرعی 416 به ثبت رسانده ام و حال چون در حال حاضر مالک 505 متر از این زمین هستم خواهان ابطال سند کرده اند (در ضمن من قبل از اقامه دعوای آنها مقداری از این زمین که سند رسمی از آن را دارم به فرزندتنم واگذار کرده ام به صورت سند رسمی). بینهایت از شما عزیزان سپاسگذارم.

با سلام نگران نباشید با مراجعه به

مشاهده پاسخ کامل

آیین-دادرسی-کیفری-بخش-2

آیین دادرسی کیفری بخش 2

قانون-مجازات-اسلامی-بخش-اول

قانون مجازات اسلامی بخش اول

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.