×

معلم

همه چیز درباره " معلم "

معلم

با سلام و خسته نباشید بنده چند روز پیش از طریق یک سایت دوست یابی‌ با خانومی آشنا شدم و قرار ملاقات در خانه ایشان گذاشتم. ایشان به من گفت که مطلقه هستن و نیاز به یک دوست با پشتیبانی‌ مالی دارند. بعد از سه دقیقه ورود به خانه ایشان با حمله پلیس به منزل ایشان هر دو دستگیر شدیم در صورتی‌ که هنوز هر دو لباس به تان داشتیم. البته بعد از آن متوجه شدم که ایشان در آن مکان اقدام به ایجاد خانه فساد نموده و از این طریق کسب درامد میکرده است. به هر حال بعد از یک شب بازداشت در پاسگاه وزرا فردای آن‌ روز با قید وثیقه سی‌ میلیون تومانی آزاد گردیدم (یکی‌ از همکاران با گذاشتن فیش بانکی‌ ضامن من شده است). سوال من این است که یک- چه حکمی در انتظار من است و کی‌ به من ابلاغ میگردد؟ دو- آیا گرفتن وکیل در این رابطه ضروری می‌باشد؟ اگر آری لطفا وکیلی به من معرفی‌ کنید سه‌- بنده کارمند رسمی‌ آزمایشی‌ در یک ارگان دولتی هستم و قرار است به زودی به رسمی‌ قطعی تبدیل شوم آیا این موضوع میتواند تاثیری در این زمینه داشته باشد (در این مرحله که هنوز حکمی صادر نشده است)؟ با تشکر

باتوجه به سوال ونحوه فعل انجام شده ,عمل شما چنانچه مشمول عناوین دیگر نباشد ,مشمول ماده 637 قانون مجازات اسلامی وتا99ضربه شلاق است, محکومیت به مجازات جرم رابطه نامشروع موضوع ماده

مشاهده پاسخ کامل

بسمه تعالی با سلام : این جانب کریم آقازاده به تاریخ 3/1/92 یک واحد مسکونی 75 متر مربعی طبقه ی دوم واقع به آدرس رشت را عنایت بر نیاز مفرط بدلیل پاره ای مشکلات به صورت تقسیط به شرح ذیل به آقایان امین پاکدل و داود ارفعی فروختم: قیمت کل معامله بیست و شش میلیون تومان مورد توافق قرار گرفت از این مبلغ 1: هشت میلیون تومان فی المجلس نقدا دریافت شد ولی در فوشنامه قید نشد مقرر شد وقتی همه ی پول با تبادل رسید اخذ شد در فروشنامه قید شود که کل ثمن معامله پرداخت شد و مبایعه نامه به خریداران تقدیم شود 2: چهار میلیون تومان خدمت خریداران محترم به عنوان ودیعه نزد موجر محفوظ ماند و ماهانه پنجاه هزار تومان کرایه لحاظ شد بدین ترتیب این حقیر برای مدت پنج ماه مستاجر خریداران شدم 3: برای پرداخت چهارده میلیون الباقی به شرح زیر به صورت لسانی توافق شد که هیچ وقت عملی نشد. 3/5/92 چهار میلیون تومان و 3/9/92 چهار میلیون تومان و 3/1/93 چهار میلیون تومان و 3/5/93 دو میلیون تومان پرداخت کنند و رسید دریافت نمایند بعد از استهلاک اقساط در فروشنامه ذکر شود مشکلی در زمان استرداد ودیع ی نزد موجر بین ما پیش آمد که با مکر و حیله موجرین توانستند چهار میلیون پول ودیعه ی مرا مستهلک نمایند در آن زمان بوده که هر سه نسخه فروشنامه را از بنگاه (بنا بر اعتراف مدیر بنگاه مهدی آقای جودی) به امانت گرفتند ودیگر پس ندادند در این اثنا به فرموده ی مدیر بنگاه بارها از ایشان خواستند که در فروشنامه قید بکند که همه ی ثمن معامله پرداخت شده است و ایشان قبول نکردند. ب – هیچ یک از اقساط را هم پرداخت نکردند تا اینکه بعد از ماهها انتظار و بعد از خلف وعده های مکرر و متعدد و بعد از اینکه متوجه شدم قصد فروش خانه را دارند دست به دامن قانون شدم. ولی شکایت من با استناد به یکی از مواد قانونی مبنی بر اینکه شرط یا موعد در مبایعه نامه قید نشده پس معامله صحیح و کل پول پرداخت شده تلقی می گردد رد گردید من اعتراض کردم به تجدید نظر ارجاع شد . در این ماده ی قانونی به شرط و موعد اشاره شده در صورتی که به پرداخت پول و جای خالی این موضوع در فروشنامه اشاره نشده. نمیدانم چکار کنم از کی استمداد بجویم . لطفا راهبردهای قانونی این کار را به ما ارائه بفرمائید. ثانیا آیا من میتوانم مانع فروش خانه بشوم؟ و چگونه؟ با توجه به اینکه معلم و کم درآمد هستم واقعا زندگیم نابود شده است. با تشکر: کریم آقازاده

من از کم وکیف قراردادشما مطلع نیستم و نمی دانم متن قرار دادشما چه می باشد. ولی در مجموع شما در تنظیم قرارداد دچار اشتباه شده ایدو بایستی

مشاهده پاسخ کامل

باسلام بنده باشگاهی ورزشی دارم که به کودکان درس میدهم و این موارد برایم پیش آمده است: 1. یکی از خانم ها که یک سال پیش خواهر زاده اش را به باشگاه می آورد به بنده گفت که آقای ف که مربی سانس بعد از شما است از طریق یکی از شاگردان به من شماره داده است تا به او زنگ بزنم. حالا که یکسال از آن ماجرا گذشته است من قضیه را به آقای ف گفته ام و ایشان میگوید میخواهم شکایت کنم از شما و شاگردت و این خانم که ابروی مرا برده اید!! این چه حرفی بوده که زده شده؟ من به خانم تلفنی تماس گرفتم ولی ایشان حاشا کرد و به آقای ف هم گفت نگفته ام. حالا من و شاگردم مورد اتهام هستیم که این حرف را چگونه ثابت کنیم؟ شاگردم هم ماجرا را تقریبا به گونه ای که من گفته ام می داند. آیا اگر طرح شکایت شود مشکلی برای من پیش می آید؟ درضمن همسر خانم میگوید که زن بنده میگوید این حرف را نزده و من میخواهم دست پیش بگیرم و بروم شکایت کنم که چرا شما، دوستتان و آقای ف به همسر من تماس تلفنی گرفتید و به او این موضوع را نسبت داده اید؟ و من اعاده حیثیت میکنم. حال اینکه تنها با شماره بنده با همسر ایشان صحبت شده و قبلا همکار بوده ایم. بهترین اقدام بنده در ختم بخیر شدن ماجرا چیست؟ آیا موضوع می تواند به ضرر بنده تمام شود؟ بنده معلم هم هستم و نمیخواهم اعتبارم از دست برودو بسیار حیاتی است. منتظر جواب شما هستم با تشکر

طبق بیانات فوق شما فقط به اقای ف ( مربی سانس بعد) اظهار کرده اید که تلفن خود را به خانم مذکور داده لذا صرف این امر

مشاهده پاسخ کامل

بنام حق با سلام شما جای من باشید چه میکنید من معلم هستم و از بد روزگار در 2/1/90 با یک دستگاه موتور تصادف که راکب فاقد گواهینامه و ترک نشین وی از ناحیه پای چپ دچار شکستگی شدند کلیه هزینه های ایشان حتی گوسفند قربانی و جریمه عدم گواهینامه و ...بیش از 5/5میلون تومان پرداخت و بهبودی کامل گردید ایشان نیز مبادرت به رضایت بلاقید و شرط در دادگاه نمودند و همگی امضاء و اثر انگشت زدند در این خصوص صورتجلسه ای تنظیم که [ از یک ریال تا هر مبلغی تا بهبودی کامل از سوی اینجانب تعهد گردیده ] و یک فقره چک سفید امضاء که شماره آن و سفید امضاء بودن در صورتجلسه تصریح شده تحویل امین طرفین گردید بعد از مدتی مبادرت به طرح دعوی دیه و ارش مینمایند که با وجود رضایت بلاقید و شرط رد گردید و در تجدید نظر نیز استوار گردیده حال با درج مبلغ 62 میلیون تحت عنوان مطالبه طلب طرح دعوی نموده اند که درخواست اعسار از هزینه دادرسی با یک صورتجلسه با 2 امضاء تحویل و در جلسه نیز حاضر نشدند در نهایت حیرت اعسارشان پذیرفته و در جلسه رسیدگی با وجود اطلاع قاضی از سفید امضاء بودن و اینکه چک مستند به صورتجلسه است چک را یکسره دانسته و در استدلالی عجیب تر وجود چک در ید خواهان را به منزله طلب کار بودن وی قرار داده و محکومیت به پرداخت آن صادر میگردد حتی مختومه بودن دعوی کیفری در حقوقی نیز نادیده گرفته میشود (دعوی کیفری دیه و ارش که قرار رد صادر و در تجدید نظر خواهی استوار میگردد) حال اینجانب به منظور تجدیدنظرخواهی تقاضای اعسار نمودم و صورتجلسه ای با 4 امضاء تهیه و همگی 4 نفر را با خود در جلسه دادرسی حاضر که با وجود فیش حقوقی و نامه اداری صرفاً به این ادعای خواهان که [ خانه پدرش را بفروشد و پرداخت نماید] و عدم پذیرش شهود از سوی قاضی اعسار اینجانب درنهایت حیرت رّد میشود تقاضای تجدید نظر از اعسار مینمایم که در آخرین روز مهلت ساعت 11 به شعبه مراجعه که با تعطیلی شعبه مواجه و به دفتر رئیس دادگستری شهرستان مراجعه و ایشان با تایید مراجعه اینجانب گواهی و امضاء مینمایند روز یکشنیه بعد از تعطیلات رسمی عید فطر به شعبه مراجعه که ایشان به بهانه خارج از مهلت قانونی بودن مجدد دعوی را رد مینمایند و توضیحات اینجانب مبنی بر تعطیلی شعبه زودتر از وقت اداری و حتی تماس تلفنی رئیس دادگستری با شعبه مبنی بر [ من شاهد هستم ایشان آمده اند و شعبه زودتر تعطیل نموده و تایید گواهی شان ] کارساز نمیگردد و با رد دعوی به بهانه خارج از مهلت قانونی موضوع مجدد به تجدید نظر ارجاء میگردد اینجانب نیز با تهیه شهادت نامه محضری که شهود همگی در جلسه اعسار پشت درب شعبه حضور و قاضی از پذیرش ایشان امتناء و گواهی رئیس دادگستری و فیش حقوقی و تأییدیه اداره و سایر مدارک جهت تجدید نظر خواهی ارسال و بر اساس توصیه ریاست دادگستری شهرستان پیگیر تا پس از تعیین شعبه تجدید نظر خواهی ضمن مراجعه حضوری شرح ماوقع و در صورت نیاز تلفنی از ریاست دادگستری استعلام که بعنوان یک شهروند من وظیفه ام را انجام ولی شعبه زودتر از موعد تعجیل در خروج داشته و احدی از شعبه در محل کارشان نبوده اند و ریاست دادگستری شهرستان نیز شاهد میباشند که با این هفته و 10 روز دیگر مراجعه ناگهان رأی تجدید نظر مبنی بر عدم پذیرش دلائل اینجانب و تأیید رأی بدوی وصول و 10 روز مهلت تا یک میلیون و هشتصدو شصت هزارتومان واریز و الی قرار مجرمیت 62میلیون صادر میگردد آخر مسلمان یک موضوع (یعنی اعسار) در یک پرونده توسط یک قاضی (خواهان و خوانده) طرح یک طرف فقط با یک صورتجلسه 2 امضاء بدون حضور شهود و یا تشکیل جلسه اعسار پذیرفته میشود ولی همان اعسار از سوی اینجانب علی رغم صورتجلسه 4 امضاء و حضور همگی شهود و فیش حقوقی درآمد 820هزارتومان در ماه ونامه اداره و شهادت نامه محضری شهود اعسار اینجانب رد میگردد این در حالی است که در همان شعبه دعاوی با مبالغ بسیار کمتر سابقه پذیرش اعسار دارد(400هزارتومان) چرا نظارتی بر این قبیل بی نظمی ها نیست حال مانده ام با ماهیانه 820 هزارتومان دریافتی چکار بکنم ؟ ! دوستان توصیه کردند طلای قسطی بخرم و با کسر 7% کامزد به خود طلافروشی بفروشم و پول را تهیه کنم ولی بعضی میگویند ربا است ! شما جای من باشید چه میکنید تمام لایحه ها دادرسی توسط وکیل مجربی نوشته شده و ایشان نیز متحیر و مبهوت شده اندو فقط میگویند من به همین دلیل اصلاً پرونده نمیگیرم که شرمنده موکلینم نباشم لازم به ذکر است که ایشان سلامت خود را باز یافته اند و هیچ فاکتور مبنی بر هزینه درمان ارائه ننموده اند آیا راهی برای عدم واریز مبلغ 1/860/000 تومان وجود دارد

این که شما بجای مراجعه به دادگاه با ایشان مصالحه نمودید هم خوب است هم بد خوب است چون در گیر دادرسی نشده اید وجریمه ومجازات منتفی است .اما بدی آن این جاست که

مشاهده پاسخ کامل

اینو یادم رفت که بگم میتونم همسرم را به خانه بر گردانم یا نه . در صورتی که من قصد زندگی با او را دارم.

با سلام /درس معلم گر بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریز پا را /چرا نتوانید قانون آخرین راه شما باشد از طریق

مشاهده پاسخ کامل

با سلام - دادگاه برای من 2 سال حبس به اتهام جعل مدرک صادر کرده. اما جریان از این قراره من کارمند آموزش و پرورش هستم و معلم دارای مدرک کارشناسی - سالهای 86و87 در دو تا از واحدهی دانشگاه علمی کاربردی همزمان تدرس داشتم و دروس کارگاه کامپیوتر و گرافیک کامپیوتر درس می دادم . در یکی از این واحدها در کلاس درس بر اثر اصرار یکی از دانشجویان ( و حماقت خودم ویا شاید دسیسه اون) فایل مدرک کارشناسی ام را تغییر دادم و به کارشناسی ارشد ویرایش کردم و پرینت گرفتم و بدتر اینکه آون رو هم به همون دانشجو که کارمند دانشجوی دانشگاه بود مثلا یادگاری دادم (حماقت من). بعد از پایان قرارداد من از دانشگاه رفتم اما چند ماه بعد از طرف همسایگان 20 سال قبلم اطلاع یافتم که پلیس آگاهی منو خواسته. به آگاهی که رفتم تازه فهمیدم که چه اتفاقی افتاده. دانشگاه این کپی کامپیوتری رو به دانشگاه محل تحصیلم استعلام کرده اونها هم از من شکایت کردن. تو پلیس آگاهی یه سری مدرک از دانشگاه آوردم دادم مبنی بر اینکه من اصلا درخواست کار اونجا ندادم و اونها هم اصلا اصل مدرک رو ندیدن و فقط کپی استعلام کردن. افسر تحقیق به من گفت که یه جریمه مختصر می شی من هم بعد از قرار وثیقه 10 میلیونی دیگه پیگیر قضیه نشدم تا اینکه باز همسایگان 20 سال پیش گفتند که یه نام از دادگاه اومده. با دریافت نامه فهمیدم که قاضی برام غیابا برام رای داده و به دو سال حبس محکوم کرده . من تو واخواهی از دوتا دانشگاه نامه آودرم که تمام مدارک ارائه شده توسط من کارشناسی بوده و هیچگونه استفاده ای از اون کپی من نداشته ام اما قاضی حرفهای من را قبول نکرد و باز همان رای را تائید کرد . و فقط فرصت تجدید نظر دارم حتی چند تا رای براش آوردم که کپی جعلی جرم محسوب نمی شه . حالا فقط فرصت تجدید نظر برام مونده . خواهشمندم مرا راهنمائی کنید تا از این دردسر خلاص شم ( آش نخورده و دهن سوخته) متشکرم

با سلام ماده 527 قانون مجازات اسلامی هم جعل وهم استفاده از آنرا جرم محسوب ومستحق مجازات دانسته است.شاید شما

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.