×

نکاح موقت

همه چیز درباره " نکاح موقت "

نکاح موقت

سلام خانمی 45 ساله هستم دارای یک پسر 16 ساله همسرم از سال 86 با دختر خانمی در محل کار آشنا شده و روابط دوستانه برقرار کردند که طی این سالها با مطلع شدن بنده و همچنین حراست محل کارشان در دو نوبت ایشان تعهد با اثر انگشت به قطع ارتباط با این خانم دادند در سال 90 این خانم به عقد همکار دیگرشان در امد و هفته بعد مهریه 1314 سکه را به اجرا گذاشت و در سال 92 طلاق رسمی گرفت با بخش از مهریه در تمام این مدت همسر من با ایشان رابطه چت تصویری و تلفنی و دیدهر های مخفیانه داشتند و از هنگامی که طلاق گرفتند همسرم تردد به منزل ایشان را که به تنهایی زندگی میکنند علنی کرده و هزینه زندگیشان را تقبل نموده و مرتب از کارت بانکی خود به کارت بانکی خانم پول انتقال میدهند من شاغل و دارای موقعیت اجتماعی هستم و در شهر کوچک زاهدان زندگی میکنم پسرم از هوش سرشاری برخوردار است و در المپیادریاضی دارای مقام است لذا دوسال سرنوشت ساز زندگیش را به علت تنش در منزل نمیخواهم خراب کنم و تصمیم به صبر در این دوسال دارم ولی بعد میخواهم تثاضای طلاق دهم لذا خواهشمندم راهنمایی فرمایید چنانکه از ایشان اقرانامه ای مبنی براینکه این خانم درعقد موقت صیغه همسرم هستند با امضای دوشاهد داشته باشم برای ارائه دادخواست طلاق برمبنای شروط ضمن عقد کفایت میکند و اگر دوسال بعد به جریان بیفتد از اعتبار ساقط نمیشود. چنانکه راهنمایی دیگری دارید ممنون میشوم بفرمایید شایان ذکر است در سنوات قلا برای اثبات ارتباط نامشروع با وکلای مختلفی مذاکره کردم که به جایی نرسید

اگر چنین اقرارنامه ای (اعتبار اقرار کتبی خارج از دادگاه مشروط به احراز اصالت سند و انتساب آن به مقر است و او می تواند

مشاهده پاسخ کامل

باسلام من حدود 4 سال پیش از طریق اینترنت با پسری در شهری دور که با اتوبوس 9 ساعت تا شهر ما راه است آشنا شدم باهم تلفنی حرف میزدیم تا اینکه بعد از 6 ماه بحث ازدواج پیش آمد و از من خواستگاری کرد ولی هر وقت که میگفتم به خانه مان بیاید بهانه تراشی میکرد تا اینکه گفت خانواده ام مخالفند و می خواهند دختر خاله ام را به عقدم درآورند من ترسیدم که او را از دست بدهم به شهر او رفتم و چون آدم متدینی هستم به فکر خواندن صیغه موقت افتادم و خودمان صیغه را بدون اجازه پدر خواندیم که طی یک رابطه ناخواسته پرده بکارتم پاره شد من گفتم اگر ازدواج نکنیم شکایت میکنم به دست و پایم افتاد و گفت صبر کن تا اوضاع بهتر شود بعدها پسرعمویش را فرستاد تا با من حرف بند او گفت که زن و بچه دارد من به سراغش رفتم و گفتم چرا با زندگی من بازی کردی گفت چون عشق تو را دیدم دلم برایت سوخت الان هم دیر نشده چون من نمی توانم تو را بگیرم پس برو دنبال زندگیت الان 3سال میگذرد و ما همچنان صیغه را تمدید میکنیم من او را از شکایت ترساندم ولی او به من تهمت زد و گفت تو اصلا پرده نداشتی من چه باید بکنم آیا با توجه به میل خودم در خواندن صیغه می توانم بدلیل پارگی پرده شکایت کنم چگونه ثابت کنم 2 سال از آن حادثه میگذرد و در ضمن من نمی خواهم خانواده ام چیزی از تاهل او و رابطه ما بدانند او هم گفته خانواده اش چیزی نمیدانند و اگر هم بفهمند اجازه نخواهند داد و مرا خراب میخوانند من چه باید بکنم وچطور می توانم او را وادار به ازدواج دائم کنم آیا راهی چه قانونی چه غیر برای وادار نمودن او به عقد دائم و ثبت رسمی این ازدواج بدونه رضایت همسر اول وجود دارد ؟. خواهشا به عنوان یک وکیل خوب یاریم فرمایید ؟

با سلام و عرض پوزش از اینکه دیر پاسخ دادم.شما به استناد ماده ی647 قانون مجازات اسلامی به دلیل

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.