×
1392
همه چیز درباره " 1392 "
1392
با سلام احتراما به استحضار می رساند که اینجانبان هیات مدیره و بازرس یک برج مسکونی در تهران بودیم(جمعا 6 نفر) که یکی از ساکنین از ما به جهت افزایش شارژ و با درست کردن صورت جلسه عزل و سایر اسناد طراحی شده توسط خودشان شکایت کرده و رای اشاره شده در ذیل این نامه به دلیل عدم توجه جدی اینجانبان علیه ما صادر گردید.لطفا به سوالات بنده پاسخ دقیق و صریح جهت تصمیم گیری و اقدام ارائه بفرمایید. با توجه به حساسیت شغلی اینجانبان آیا رای صادره در صورت تایید در مرحله تجدید نظر و واریز مبلغ جریمه در سابقه کیفری ما ثبت شده و در صورت استعلام از پلیس بعلاوه 10 برای عضویت در هیات مدیره شرکت های بورسی و غیره جزو سابقه ما درج می شود؟ اگر جزو سابقه درج می شود روش رفع اثر آن چیست و اگر راه قانونی دارد لطفا وکیل متخصص این امر را به بنده معرفی کنید؟ علی الظاهر بر اساس ماده 25 محکومیت بر اساس نوع آن بعد از گذشت مدتی از سابقه فرد پاک می گردد خواهشمند است بعد از مطالعه دقیق رای ارسال شده بفرمایید این رای ما چند سال در سابقه باقی می ماند و چگونه حذف می شود؟ هم چنین با توجه به حذف سایر عناوین اتهام ذکر شده در متن رای و و صدور حکم بر اساس خیانت بر امانت علت درج تمامی عناوین مجرمانه منتسب شده توسط شاکی در بخش اتهام چیست و آیا در صورت استعلام این عناوین در برگه دریافت سوء پیشینه برا ما ذکر می گردند و یا فقط عنوان خیانت در امانت می آید متن رای صادر شده شاکی:آقای 0000وکالت آقای000 متهمین0000: اتهام خیانت در امانت و تصرف عدوانی و جعل و تحصیل مال نامشروع رای دادگاه در خصوص اتهام آقایان 000000همگی با وکالت آقای 000دایر بر خیانت در امانت دادگاه با عنایت به شکایت شاکی ، صورتجلسه مجمع عمومی ، اظهار نامه عزل بازرسی و امضاء هیات مدیره ،اسناد حاکی از تحقق امانت، تامین دلیل صورت گرفته ،صورت جلسه هیئت ارشد سنی و دفاع بلاوجه متهمین اتهام انتسابی را نسبت به ایشان محرز و مسلم دانسته بنابراین بااستناد به ماده 674 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 و با اعمال ماده 38 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 به لحاظ وضع خاص متهمین و فقدان سابقه کیفری هرکدام را به پرداخت مبلغ پنج میلیون ریال به عنوان جزای نقدی به نفع صندوق دولت محکوم می نماید و اعلام می دارد که رای صادره حضوری بوده و ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر در محاکم محترم تجدید نظر استان تهران می باشد.
با سلام در مورد امور آپارتمانها قانون خاص داریم و باید براساس آن صاحبان منازل رفتار کنند. بموجب ماده 23 ق.م.ا جرائم درجه شش به بالا محرومیت از حقوق اجتماعی
اینجانب در تاریخ 6/1/1396در یکی از جاده های کشور وبا اتومبیل شخصی در حالیکه همسرم که 8ماهه بارداربودن وخواهر ایشان مراهمراهی میکردنند به علت خواب الودگی و سرعت زیاد دچار واژگونی اتومبیل شدیم و به هرسه نفر صدمات بدنی وارد شدو متاسفانه پس انتقال به مراکز درمانی متوجه سقط جنین همسرم هم شدیم..سوال من اینه که با توجه به اینکه علت تصادف از نظر کارشناس تصادفات راهنمایی ورانندگی خوابالوگی وتخطی از سرعت مطمئنه ایبنجانب اعلام شده و همچنین همسرم وخواهرایشان طبق روال مرسوم از اینجانب شاکی شده اند دین جنین فوت شده ما به جه کس یا کسانی تعلق خواهدگرفت....ایا دیه جنین به همسرم به عنوان شاکی تعلق میکیرد یا به بنده به عنوان سرپرست خانواده وجنین؟بخاطر پاسخ به سوالات ازشماسپاسگذارم
با سلام به استناد ماده 451 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 شما از دیه ارث نمی برید. و تمام دیه پرداختی بیمه به همسرتون می رسد
به نام خدا شرح مختصر پرونده: 1. اینجانب یکدستگاه آپارتمان مورخ 10/11/13911 به یک خانمی فروخته ام و مقرر گردید در تاریخ 17/12/1391 مورد معامله در قبال پرداخت ثمن معامله تحویل خریدار گردد و تاریخ دفترخانه برای انتقال سند مورخ 20/3/1392 تعیین شد0 2. در مورخ 17/12/1391 خریدار پرداخت وجه چک زمان تحویل را نداشته و نهایتا با هفت روز تاخیر مورد معامله تحویل مستاجر خریدار ایشان شد و همچنین صورتجلسه ای به شرح زیر تنظیم شد "در تاریخ 24/12/1391 طرفین معامله حضور بهم رساندند و مورد معامله با 7 روز تاخیر از طرف خریدار، آپارتمان از طرف فروشنده به خریدار تحویل کامل شد و رضایت در تحویل ملک از طرف خریدار انجام پذیرفت. خریدار به فروشنده تعهد داد چنانچه در زمان تنظیم سند روز 20/3/1392 از طرف فروشنده تا 15 روز تاخیر نسبت به موضوع با هماهنگی و مکتوب نمودن آن تاخیر انجام پذیرد" 3. در تاریخ 20/3/1392طرفین در دفترخانه حاضر نشدند. خریدار در تاریخ 4/4/1392 بدون هماهنگی با اینجانب ومکتوب نمودن تاریخ جدید محضر، به دفتر خانه مراجعه و با تماس تلفنی سردفتر، همکار اینجانب که وکالت کاری رسمی از طرف بنده دارد جهت پیگیری به دفترخانه مراجعه و اعلام می داردحضور خریدار در این تاریخ (4/4/1392 ) بدون هماهنگی با فروشنده بوده و مراتب پیگیری جدی و مستمر اینجانب ، جهت آماده سازی مدارک برای انتقال سند، که تا آن تاریخ منجر به صدور پایان کار و صورتمجلس تفکیکی شده است و تحویل مورد معامله گوشزد می نماید. وسردفتر ، اعلام می دارد فقط پاسخ استعلام از ثبت هنوز نرسیده است که البته به دلیل همزمانی تغییرات ساختاری در ثبت و ارسال اینترنتی استعلام ها تاخیری در آن ایجاد شده بود که طبیعتا خارج از اراده و حیطه کاری اینجانب بوده است. نهایتا سردفتر محترم با درخواست و اصرار خانم شاه کرمی مراتب حضور طرفین را گواهی می نماید. 4. در تاریخ 14/6/92 طرفین در دفترخانه حضور و پس از اعلام سردفتر مبنی بر کامل بودن مدارک خریدار بجای پرداخت الباقی ثمن معامله یعنی هفتادونه میلیون تومان ، متاسفانه فقط قطعه چکی به مبلغ چهل و سه میلیون تومان جهت تسویه حساب تحویل دفترخانه دادند (خریدار گفته خودم جریمه را اعمال کردم ) که انتقال سند صورت نگرفت 5. در مورخ 23/6/1392 اینجانب با ارسال اظهارنامه به خریدار، برای انتقال سند ارسال کردم که خریدار حاضر نشد 6. خریدار متاسفانه از آنجا که ظاهرا منفعت مادی خود را در به تاخیر انداختن هرچه بیشتر تسویه حساب و منتفع شدن از بهره مادی "الباقی ثمن معامله" می دانست. اقدام به تقدیم دادخواست به محکومیت بنده به پرداخت خسارت تاخیر در انتقال سند ملک از 4/4/1392 از قرار روزانه پنج میلیون ریال نموده است و اینجانب نیز از سر ناچاری و متقابلا دادخواست تقابل مبنی بر محکومیت خریدار به پرداخت مابقی ثمن و پرداخت خسارت تاخیر مشابه از مورخ 14/6/1392(حضور طرفین در دفتر اسناد) را بابت قصور خریدار درتسویه حساب الباقی ثمن و مانع شدن برای انتقال سند داده ام. 7. دادگاه بدوی در تاریخ 29/2/1394 ، با صدور دادنامه اینجانب را علاوه بر محکومیت به تنظیم سند رسمی انتقال، متاسفانه محکوم به پرداخت مبلغ نجومی 3،375،000،000 ریال (سه میلیاردوسیصدو هفتادوپنج میلیون ریال) بابت خسارت تاخیر در انجام تعهد از "4/4/92 لغایت زمان صدور حکم 23/4/92"!! نموده(و با ذکر اینکه الباقی ثمن قراردادهفتادونه میلیون تومان بوده خریدار را محکوم به پرداخت 100،000،000 ریال (مانده ثمن؟!)درحق اینجانب نموده است. لطفا راهنمایی بفرمائید
باسلام شما میبایست نسبت به بررسی قرارداد اولیه و توافقنامه های آتی اقدام نمایید. در صورتیکه در آنها مواردی در زمینه خسارت عدم انتقال پیش بینی شده است
باسلام احترامآ به استحضار می رساند با توجه به اینکه مقررات اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری مقرر می دارد در صورتی که رئیس قوه قضائیه رأی قطعی صادره از هریک از مراجع قضائی را خلاف شرع بیّن تشخیص دهد، با تجویز اعاده دادرسی، پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال تا در شعبی خاص که توسط رئیس قوه قضائیه برای این امر تخصیص مییابد رسیدگی و رأی قطعی صادر نماید. سئوال: آیا رای صادره از دادگاه انتظامی کانون کارشناسان رسمی دادگستری مشمول مقررات اعمال ماده 477 ق.ا .د.کیفری سال 1392 خلاف شرع بیّن می باشد یا نه؟ لازم به ذکر است که ریاست دادگاه کانون کارشناسان رسمی دادگستری با عضو حقوقدان منتخب رئیس قوه قضائیه خواهد بود(ماده 23 قانون کارشناسان رسمی دادگستری). متشکرم
باسلام همانگونه که در ماده ی 477 قانون مذکور نیز ذکر شده است در صورتیکه رئیس قوه قضائیه " رای قطعی صادره از هریک از مراجع قضایی " را خلاف با بین شرع تشخیص دهد اعاده دادرسی را تجویز می نماید. این درحالی است که دادگاه انتظامی کانون کارشناسان -همانگونه که از نام آن نیز مشخص است
با سلام و خداقوت از اینکه متن زیاد است پوزش می خواهم 1 - شخصی در سال 69 تا 82 در یکی از روستاهای آذربایجان به عنوان سیمبان کار های سیمبانی و جمع آوری وجوه مندرج در قبض های برق اهالی را با توافق اداره برق انجام می دادند ولی در سال 82 در بخش مربوطه اداره برق تاسیس می شود اداره برق شهرستان وی را از ادامه کار منع و رابطه کاری با وی راقطع و یک شخص دیگر را جایگزین وی می کنند . شخض مزبور در سال 92 علیه اداره برق به اداره کار به علت عدم پرداخت حق بیمه شکایت می کند هیات تشخیص مراتب را به بازرس کار ارجاع و بارزس کار وجود رابطه کار و کارگری و تاکید کارگرد شخص را در گزارش خود درج می کند هیات تشخیص اداره برق را محکوم به واریز حق بیمه نسبت به مدت اشتغال می نماید . اداره مزبور با توسل به اسنادی که شخص آنرا انکار می کند و امضای آن سند را هم قبول ندارد با اعای اینکه 1 – شخص حق و حقوق و کارکرد و حق بیمه خود را دریافت کرده و استعفای حود را به شورای اسلامی روستا داده 2 – باید علیه شورای اسلامی شکایت کند 3 – اصلا حق بیمه به آن شخص واریز نکرده و سندی هم ندارند که واریز کرده باشند به رای صادره از هیات تشخیض اعتراض می کند و هیات حل اختلاف با حضور 5 نفر تشکیل می شود به علت اینکه رابطه کارو کارگری وجود ندارد و در تاریخ 18/6/1392 رای هیات تشخیص را نقض می نماید در حالی که در استعفانامه استنادی توسط اداره برق صراحتا ذرج شده که (( از تاریخ 25/1/82 عدم همکاری خود را با شرکت توزیع برق نیروی آذربایجان شرقی اعلام می کنم )) نکته مهم : با دقت در سطر ما قبل آخر صورتجلسه ( تسویه حساب و استعفانامه سیمبان ) محرز است که سیمبان با شرکت نوزیع برق آذربایجان شرقی رابطه کار و کارگری داشته است چون در این قسمت به صراحت قید کرده اند که (( از تاریخ 25/1/82 عدم همکاری خود را با شرکت نیروی برق آذربایجان شرقی اعلام میدارم )) سوال این است که اولا رای هیات حل اختلاف به علت اینکه با حضور 5 نفر تشکیل شده با گذشت 3 سال قابل شکایت در دیوان عدالت اداری هست یا نه ثانیا با چه عنوان باید شکایت کرد ثالثا اینکه در استعفانامه استنادی توسط اداره برق صراحتا درج شده که (( از تاریخ 25/1/82 عدم همکاری خود را با شرکت توزیع برق نیروی آذربایجان شرقی اعلام می کنم )) می تواند دلیل بر وجود رابطه کار و کارگری باشد لطفا پاسخ را با دلیل و با استناد به مواد بیان بفرمایید تا در شکایت به دیوان عدالت اداری مورد استفاده قرار گیرد با تشکر آسمانی
مشترک شدن در خبرنامه!