×

اخلال

همه چیز درباره " اخلال "

اخلال

سلام وقت شما عزیزان بخیر ... پس از انتخابات سال 88 شخصی در یکی از شبکه های اجتماعی به بنده و خیلی ها دیگر پیام ارسال میکرد که از حوادث فیلمبرداری کنیم و عکس بگیریم و برای ایشان ارسال کنیم ، بنده در جواب ایشان گفتم چنین کاری نمیکنم و حتی شماره تلفن میخواست و میگفت حمایت مالی میکنند و ... ولی بنده به هیچ وجه قبول نکردم و نه تماسی گرفتم و نه شماره تماسی از خودم در اختیار این شخص قرار دادم ، از خارج از ایران هم بودند ایشون ، بعد به خدمت سربازی رفتم و خانواده تماس گرفتند که اشخاص ناشناسی با تو کار دارند و تلفن های عجیبی میشد که میگفتند باید بنده به ستاد خبری اطلاعات شهر خودمان مراجعه کنم و چند سوال را جواب بدم اما بنده چون سرباز بودم این کار را نکردم و مدتی گذشت و بنده برای تاسیس باشگاه ورزشی اقدام کردم که یک هفته بعد از ارسال مدارک باز این تماس ها شروع شد و به بنده گفتند محترمانه خودت به همان آدرس بیا وگرنه با حکم قاضی میایم و ... بنده هم فردای آن روز رفتم و حدود یک روز آنجا بودم و سوال و جواب های سیاسی و امنیتی و عقیدتی و ... آخر متوجه شدم اینها در مورد همان شخصی که به بنده گفته بود اطلاعات و عکس و فیلم ارسال کنم و بنده قبول نکرده بودم توضیحات میخواهند و بنده در تک تک سوالات و جواب ها طوری نوشتم که هیچ تقصیری از جانب بنده نبوده و اون شخص با من تماس گرفت و گناه من چیست و ...؟ دیگه سوال هایی از این قبیل که چرا ماهواره دارید ، چه سایت هایی میروی و هفته گذشته با یک خانم تلفنی صحبت کردی و این حرف رو زدی ! یعنی معلوم میشد چندین وقت زیر نظر ( شنود و ... ) هستم ! دیگه اون اشخاص از پایگاه اشرف و از منافقین یه چیزهایی گفتند و متوجه شدم که اون شخص که از من اطلاعات میخواسته در شبکه اجتماعی مرتبط با منافقین هست ! بعد هم یه تعهد از بنده گرفتند و تونستم خدا رو شکر از اونجا بیام بیرون و گفتند این ماجرا رو به هیچ کسی نمیگی و ... الان حدود سه سال میگذره که با معدل 19 کارشناسی مدیریت خودم رو هم گرفتم و میخوام برای ارشد اقدام کنم ... ولی چند وقتی هست بدجور دلشوره و استرس دارم که برای استخدامی یا هر کار دیگه ای که بخوام بکنم نکنه این پرونده هنوز هم موجود باشه و نتونم جایی کار کنم و ...حتی اون تعهدی که دادم رو هم باور کنین یادم نیست دقیقا ولی فکر میکنم گفته بودند که بنویس دیگر همکاری با منافقین نمیکنی و اگر تماسی گرفته شد از جانب اونها زود به ما اطلاع میدهی و ... در حالی که تعهد رو کسی میده که قبلا یه اشتباه و خطایی کرده باشه ؟ ولی من که کاری هم نکردم و از این دلم میسوزه که بخاطر کاری که نکردم و پرونده ای که با این عنوان ( منافقین ) برام درست شده نتونم در آینده استخدام جایی بشم و ... الان میخوام بنده رو راهنمایی کنید چون برای گرفتن سوپیشینه گفتند تو باید زندان رفته باشی که چیزی در سوپیشینه برات نوشته شده باشه و اطلاعات فرق میکنه ، چون اداره و سازمان وقتی میخوای استخدام بشی استعلام میگیرن و متوجه میشن !بخاطر همین چه جوری بتونم بفهمم که اون پرونده موجود هست یا خیر؟ و اینکه اگر واقعا موجود باشه و نتونم روزی استخدام بشم یه چیزی در نظرم هست با خانواده هم مشورت کردم و میخوام اون رو انجام بدم ... اینکه بنده فرهنگی هستم حدود 7-8 کتاب در زمینه های مختلف تا الان توسط ناشران بزرگ و مطرح پایتخت چاپ کردم و مدیر چند سایت در اینترنت هستم ... میخوام در صفحه شخصی خودم در قسمت بیوگرافی اعلام کنم که در سال فلان به اطلاعات رفتم و چنین پرونده ای برایم درست کردند ... آیا این دردسر ساز میشه؟ دردسر اینکه دوباره به اطلاعات برم و بگن چرا چنین کاری کردی اصلا برایم مهم نیست چون در جوابشون میگم بخاطر اینکه هیچ امیدی به آینده شغلی خودم ندارم ، چرا سکوت کنم؟ حداقل میگم چه کاری با بنده کردید بعد از چند سال و آینده و همه چیم رو نابود کردید ! هیچ ترسی از این بابت ندارم ولی در کل سوالم این هست اول اینکه چگونه بفهمم اون پرونده در جریان هست؟ چون اداره و سازمان آشنایی ندارم که بخوان استعلام بگیرن و متوجه بشن و بهم بگن ! و دوم اینکه اگر این مطلب رو در اینترنت و صفحه شخصی خودم بیان کنم جرم هست ؟ اینکه از الان بتونم کاری کنم برام بهتر هست تا اینکه چند سال آینده با مدرک دکترا بخوام استخدام بشم و بگن متاسفیم شما پرونده دارید !

وفق قانون جمهری اسلامی ایران اقدام اداره مربوطه درحیطه وظایف محوله انجام شده است همچنین وفق قانون اگرهرشخص اقدامی

مشاهده پاسخ کامل

با سلام من برای یکی از دوستانم بنام علی مشکلی در زمینه شرکتهای هرمی ایجاد شده که نیازمند مشاوره از شما میباشم ایشان چند سال پیش در یک شرکت هرمی عضو شده و شروع به عضوگیری نموده است. پس از چند وقت سیستم دچار مشکل شده و اعضا پول خود را از دست دادند و حدود 20 نفر از اعضا از ایشان و بالاسری وی و دو نفر از زیر مجموعه های علی شکایت کردند. این در حالیست که کلیه وجوه از طریق کارت به کارت از حساب بانکی به حساب زیر مجموعه علی وارد و سپس به حساب بالاسری علی واریز گردیده است. در ضمن دادگاه برای بالاسری علی که وی در دادگاه اعلام کرده که کلیه وجوه را دریافت کرده و قضیه را به گردن گرفته است سه سال حبس و رد مال که حدود 100 میلیون تومان حکم صادر نموده است. در مورد زیر مجموعه علی دادگاه جکم سه سال حبس را صادر ولی در تجدید نظر به شش ماه کاهش یافت. در مورد علی در حدود مهرماه سال 90 حکم غیابی صادر گردیده و سه سال حبس میباشد . سوالاتی که وجود دارد : 1. اینکه در مورد علی در حالی که خود نیز 15 میلیون مالباخته است و متواری میباشد چه اقدامی بهتر است انجام دهد؟ 2. با توجه به این که علی در تهران ساکن است ؛ وکیل تخصصی که در این رابطه بتواند به وی کمک نماید ؟ و حدود حق الوکاله ایشان چه مبلغی می باشد؟

بنام خدا درخصوص سوال مطروحه بعرض میرساند .جرم علی فقط عضویت در شرکتهای هرمی میباشد وبنابر اینکه اظهار نموده که عضوگیری کرده است طبق تبصره ذیل بندزالحق به قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور مصوب ١٣٨4 نیز جرم

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام خدمت شما وکیل محترم، خلاصه پرونده و سئوالاتم ازجنابعالی . سه سال پیش ما چند میلیون تومان بعنوان سرمایه گذاری به خلبانی با ظاهری موجه و فریبنده پرداختیم بعداز دو ماه هیچ سودی پرداخت نشد و اصل پولمان را طلب کردیم ایشان که همیشه به بهانه مختلف امتناع مینمودند. اینبار پیشنهاد ملاقات حضوری در دفتر یکی از دوستان را داد. مثل همیشه با لباس شیک آمدند اما در نهایت تعجب به ما گفتند هم سفته ها و حتی رسیدهایی که روزهای نخست دادم رابیاورید اینطوری به نفعتونه واینکه پای وزیر در بین است وتنها شصت ثانیه وقت دارید ... ناگهان چند مامور کلانتری سعادت آباد بدون حکم ریختند داخل دفترکه آدمربایان(ما)را دستگیر و ایشان را که با خونسردی عجیبی درحال خوردن چای و بیسکوئیت بودند نجات دهند. چند ساعت بعد درکلانتری بعد از صحبتهای طولانی با موبایلشان و ماموران کلانتری، صراحتا جلوی چشم همه اعم از پدر و دو برادرخانمشان عنوان کردند موضوع تنها اختلاف حساب بوده و به ما بدهکارند و به اصطلاح از ما کلی دلجویی کردند. اما چند روز بعد آگاهی شاپور احضار شدیم،بازجویی از همه ما انجام شد. نهایتا دادگاه همان ابتدا در حالیکه هنوز وارد اتاق قاضی نشده بودیم و با چند سئوال از آقای ر.ه قرار منع تعقیب ما را صادر کرد. برای گرفتن پولمان دو نفر از دوستان جهت شکایت به دادگاه جرائم اقتصادی در چهار راه کالج مراجعه کردند و تازه آنجا دانستیم ازچندین ماه پیش از آشنایی ما حکم جلب ایشان صادر و شدیدا تحت تعقیبند با همکاری ما دستگیر شد اسمش در جراید چاپ شد و پرونده یکی از قطورترین پرونده های دادگاه اقتصادی شد دو سال تمام طول کشید تا پرونده آماده صدور حکم گردید در جلسه آخر واقع دردادگاه شهید قدوسی آمدند و دفاع آخرارائه کردند(گفته بودند به جرم اخلال در نظام اقتصادی مجازات سنگینی برایشان در نظرگرفته شده) به ما هم گفتند بروید تا حکم به اجرای احکام میرسد و شما را خبر میکنند. قاضی محترم پرونده از شعبه منتقل شدند وبا دستور قاضی جدید ،بدلیل حجم پرونده و پراکندگی مبالغ تائید شده حسابرس رسمی قضائی، به دادسرای جدید (دادیار جدید در مرکز جرایم رایانه ای)ارسال گردیده بود. بعد از چهار ماه که فهمیدیم پرونده به دادسرا جهت ویرایش مبالغ تائیدی ارسال شده به آنجا مراجعه کردیم یکی از مسئولین شعبه مجاور که پرونده را مطالعه فرموده بودند وقتی نگرانی شاکیان را دیدند گفتند این درخواست معمول است و اجرای دستور حداکثر یکهفته زمان میبرد اما...مشکلات ما از اینجا شروع شد. یکسال و چند ماه میگذرد و هر چه فکر کنید در این شعبه دادیاری رخ داده است. تا مدتها وقت رسیدگی نمیدادند یا روز معین که ابلاغیه آنرا حضوری امضا کرده بودیم حدود چهل نفر شاکی آمدند اما جناب دادیار و دفتردارش مرخصی بودند و حتی برگه ابلاغیه که چندین نفرامضا کرده بودیم در پرونده نبود و... حتی یکبار برای پیگیری رفته بودیم بنده را با لحنی بدتر از متهم مواخذه کردند،که تو چکاره ای میگویی قاضی کاره ای نیست،مدرک آنهم سی دی بود که نزد ایشان بود. و هنگامی که بنده اصرار پخش آنرا کردم،گفتند هنوز خودم وقت نکرده ام بشنوم، و به ما با حالتی که گذشت کردند،گفتندزودتر بروید. چند وقت بعد شخصی را بعنوان کارشناس رایانه معرفی کردند که میبایست به پرونده ما رسیدگی نمایند، ما بعدها تصادفی ایشان را دیدیم، فهمیدیم از چهارماه پیش که پرونده را تحویل گرفته اند تا آنروز،طبق گفته خودشان سه چهار بار ملاقات حضوری با متهم داشتند.وتنها با موبایل بنده ویکی دونفر دیگرکه بعلت تهدیدها و مزاحمتهای دائم،تغییر کرده بود تماس گرفته بودند،اما شماره های دیگر اعم ازمحل کار و... در پرونده موجود بود ضمنا شماره تماس دیگر شاکیان هم اما ... البته بنده که دلیلش را تا کنون ندانسته ام چرا چندین بار حضوری با متهم به گفتگو پرداخته بودند.!! اصلا چرا دادیار گرامی دستور تحقیقات مجدد آنهم از ابتدای پرونده را صادر نمودند در حالیکه امر خواسته شده قاضی چیز دیگریست؟؟؟ کارشناس رایانه مذکور شروع کردند به بازجویی ما، و مدام میفرمودند که تمام مدارک موجود مشکوک است. حتی گفتند اتمام پرونده خیلی طول میکشه بهتر است که یک سوم مبلغ رو گرفته و ایشان با متهم صحبت کنند تا راضیشان کند و ما رضایت دهیم. چندین ماه گذشت اما هربار پیگیری کردیم ایرادهای عجیب گرفته میشد اما به یکباره گفتند تمام مدارک تائید شده وحداکثردو هفته دیگربه دادگاه اصلی ارسال میشود،البته دو ماه گذشت تا اینگونه شد. بعد از مراجعه متوجه شدیم به شعبه دیگری فرستاده شده که به دلیل اعتراض متهم به قرار منع تعقیب حدود سه سال پیش در خصوص آدمربایی رسیدگی شود. به دادسرا مراجعه کردیم و دادیار محترم فرمودند همان زمان در پشت قرار منع تعقیب ما به آن اعتراض شده اما از چشم چند قاضی که در این مدت پرونده را مطالعه نمودند به دلیل مشغله کاری پنهان مانده . اما دفتردار سهوا به ما گفت چون شخصی اقرار کرده باید رسیدگی شود تا آن مشخص نشود این پرونده به اتمام نمیرسد. تازه فهمیدیم کارشناس رایانه مذکور که از تمام تائیدیه های حسابرس رسمی قوه قضائیه ایراد میگرفت و کل پرونده را مجدد بررسی میکردند چرا به یکباره همه مدارک را تائید و گزارش داده بودند. ظاهرا یکی از شاکیان که مشکلات عدیده مالی دارند در برگه ای با اظهار ندامت،اقرار به آدمربایی!!!! با دیگر شاکیان پرونده نموده اند. قاضی محترم تجدیدنظر در حالیکه تنها پرونده اولیه شکایت از ما برایشان ارسال شده وهیچگونه اطلاعی از پرونده حجیم واتهامات مسجل آقای ر.ه نداشتند اعتراض را وارد دانسته اند.احتمالا بعلت اقرار همان شاکی، چون این اتهام سه بار به طرق مختلف رد شده است. اکنون برای تحقیقات بیشتر پرونده را به همان دادسرایی که اینگونه روند پرونده را با عدم رعایت عدالت منحرف نموده،ارسال کرده اند. ضمنا تمام ادعاهای فوق قابل اثبات هستند و شاهدانی میتوانند گواهی دهند. نکته مهم دیگر اینکه دراین مدت زمان دو وکیل فوق حرفه ای ایشان با مهارت باعث عدم تائید مدارک خیلی از شاکیان شدند به طرق مختلف زمان صدور حکم را به تعویق می انداختند و حتی در مواردی تهدید به اینکه بعنوان همدست در آدمربایی تحت تعقیب قرار میگیرند،رضایت همه شاکیان را جلب کرده اند.تا جایی که بنده اطلاع دارم و در دو مورد اطمینان پیدا کرده ام بدون پرداختن هیچ مبلغی و با استفاده از ضعف عدم اطلاع از حقوق هر فرد رضایت شکات حاصل گردیده. با توجه به اینکه اکثر دوستان مخالف گرفتن وکیل هستند،خواهشمندم قبل از اینکه دیر شود بفرمائید بهترین کارچیست؟؟ 1-دادخواستی برای قاضی که اعتراض را قبول کرده است بنویسیم و ماجرا شرح دهیم؟؟؟چه مواردی ذکر گردد موثرتر است؟ 2-دادخواستی به ریاست دادسرایی که پرونده میخواهد ارسال شود ارائه دهیم و اطاله دادرسی و عدم رعایت بی طرفی دادیار را بازگو کنیم تا به شعبه دیگر انتقال دهند؟؟؟کدام موارد دارای اهمیت بیشتری است؟؟ از شما بینهایت سپاسگزارم و منتظر یاریتان هستم.

به نظر اینجانب گرفتن وکیل در خصوص پرونده ی جنابعالی نه تنها مفید بلکه الزامی است. و اما در خصوص سوالات شما حسب ماده ی 46 قانون آئن دادرسی کیفری دادرسان و قضات در موارد ذیل باید از رسیدگی امتناع نمایند و طرفین دعوی نیز می توانند

مشاهده پاسخ کامل

با سلام خدمت شما و تشکر از زحمات بسیار گرانقدرتون اینجانب یک سئوال از حضورتان دارم و خواهشمندم در صورت امکان در اسرع وقت پاسخ آن را ارسال فرمایید. حدود 9 ماه قبل در یکی از شرکت های سرمایه گذاری هرمی خارجی با تبلیغ سران مجموعه مبلغ 14 میلیون تومان سرمایه گذاری نمودم، در ابتدا سران این مجموعه عنوان نمودند این شرکت درصد سود بالایی به شما می دهد و هر زمان که بخواهید می توانید سرمایه خود را برداشت نمایید، اینجانب حماقت کرده و مبلغ مذکور را در اختیار ایشان قرار دادم تا سرمایه گذاری صورت پذیرد، اینکه بنده اشتباه کردم هیچ شکی نیست ولی پس از گذشت 9 ماه هیچ یک از وعده های سران مجموعه عملی نشده و اکنون اینجانب نه سود و نه اصل سرمایه را می توانم برداشت کنم سئوال اینجاست آیا اینجانب می توانم از طریق حقوقی بر علیه کسانی که این کار را برای اینجانب به دروغ معرفی نموده و سرمایه بنده را دریافت نموده اند شکایت کنم و آیا امیدی به بازگشت سرمایه اینجانب از طریق قانون وجوددارد لازم به ذکر اینجانب هیچ مدرک کاغذی غیر از شاهدان عینی و سایت این شرکت که جلوی بازگشت سرمایه را گرفته است ندارم از شما خواهش میکنم با توجه به اینکه زندگی اینجانب با رفتن این سرمایه در حال فروپاشی است و بنده نیز از نظر روحی مدتهاست در شرایط بدی هستم و بارها نیز دچار حمله قلبی شده ام کمک کنید و اینجانب را راهنمایی بفرمایید افرادی که سرمایه اینجانب را دریافت و حساب افتتاح کرده اند در دسترس می باشند و در دفتری مشغول به کار هستند با تشکر از راهنمایی های شما

با سلام به دلالت قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور مصوب 1369و قانون الحاق یک بند و یک تبصره به ماده (1)و اصلاح تبصره (1)ماده (2)قانون مذکور تاسیس و یا قبول نمایندگی و یا عضو گیری در شرکت های هرمی مانند گلد کوئیست جرم می باشد با توجه به اینکه در

مشاهده پاسخ کامل

با سلام در دیماه 1387 توسط یکی از دوستان عضو گلد کوئست شدم.بعد از یک هفته بال فهمیدن حرام بودن این سیستم فعالیت خود را پایان دادم. هیچ عضوی معرفی نکردم و انصراف دادم. پیامکی حاوی "سرمایه خود را از مدیران و لیدرهای کلاهبردار گلدکوئست مطالبه کنید.هرگونه عضو گیری تبعات سنگین کیفری دارد.منتظر احضاریه رسمی باشید." دریافت نموده ام. میخواستم بدانم آیا جرمی مرتکب شده ام و مجازاتی در پیش رو دارم؟ لطفا راهنمایی کنید چیکارکنم؟

با سلام به دلالت قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور مصوب 1369و قانون الحاق یک بند و یک تبصره به ماده (1)و

مشاهده پاسخ کامل

قانون-آیین-دادرسی-کیفری-(مصوب-سال-1392)بخش-4

قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب سال 1392)بخش 4

آیین-دادرسی-کیفری-بخش-2

آیین دادرسی کیفری بخش 2

قانون-آیین-دادرسی-کیفری-(مصوب-سال-1392)بخش-اول

قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب سال 1392)بخش اول

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.