تجدید نظر قانونگذاران بر حذف مرحله تجدید نظر خواهی
دیوان عدالت اداری ملجأ و پناهگاه شهروندان در برابر تصمیمات نادرست دولتی است تجدیدنظر در آرا و احکام دادگاه ها نیز یکی از اصول مسلم دادرسی منصفانه است با این وجود طبق قوانین فعلی تجدیدنظرخواهی از آرای دیوان عدالت اداری، شرایط خاص و استثنایی دارد، اینکه آیا این محدودیت باعث تضییع حقوق شهروندان نمیشود و قانونگذاران چه فکری برای جبران آن کرده اند سوالاتی است که در گفتوگو با دکتر محمد جلالی، مدرس دانشکده حقوق شهید بهشتی به دنبال پاسخ دادن به آنها هستیم
دیوان عدالت اداری ملجأ و پناهگاه شهروندان در برابر تصمیمات نادرست دولتی است. تجدیدنظر در آرا و احکام دادگاه ها نیز یکی از اصول مسلم دادرسی منصفانه است. با این وجود طبق قوانین فعلی تجدیدنظرخواهی از آرای دیوان عدالت اداری، شرایط خاص و استثنایی دارد، اینکه آیا این محدودیت باعث تضییع حقوق شهروندان نمیشود و قانونگذاران چه فکری برای جبران آن کرده اند سوالاتی است که در گفتوگو با دکتر محمد جلالی، مدرس دانشکده حقوق شهید بهشتی به دنبال پاسخ دادن به آنها هستیم.
قطعی بودن آرای دیوان
مدرس دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه طبق قانون فعلی و برخلاف قانون پیشین، درباره آرای صادره از دیوان عدالت اداری اصل بر قطعی بودن است؛ در مقام بررسی ماده 7 قانون این دیوان میگوید: در این ماده ضمن معرفی ارکان دیوان یعنی در کنار رئیس دیوان و هیات عمومی، شعب دیوان را پیشبینی کردهاند. مطابق این ماده از قانون دیوان عدالت اداری، یک دسته شعب وجود دارند که با حضور یک رئیس و دو مستشار تشکیل میشوند.
محمد جلالی با تاکید بر اشکال و ایرادی که به مفاد این قانون وارد است، می افزاید: دیوان چگونه میتواند مرحله تجدیدنظر را حذف کند. به هر حال یک قاضی رایی را که داده است ممکن است دارای ایراد باشد. برای حل این مشکل در هر شعبه تعدد قضات را پیشبینی کردند بدین معنی که در هر شعبه یک رئیس و دو مستشار یعنی سه نفر حضور دارند که ملاک صدور رای نظر اکثریت باشد.
این مدرس دانشگاه ادامه میدهد: در پایان ماده 7، آرای صادره از دیوان قطعی اعلام شده است و به این ترتیب در واقع رایهای شعب را قطعی معرفی کردهاند. ویژگی اصلی آرای قطعی لازمالاجرا بودن و اعتبار امر مختومه داشتن آن است.
شعب تشخیص جایگزین تجدیدنظر
قانون دیوان عدالت پس از اینکه در ماده 7 خود آرای این دیوان را قطعی می داند با فاصله کمی در ماده 10 به این صورت میگوید که «به منظور تجدیدنظر در آرای دیوان» و به یک اعتباری تجدید نظر را ظاهرا مجددا در دیوان برپا میکند.
محمدجلالی با بیان مطلب فوق اضافه می کند: بدین منظور شعبی در دیوان ایجاد می شود به نام شعب تشخیص و عنوان تجدید نظر هم بر آنها قرار نمی دهند. این شعب دارای پنج عضو است و از یک رئیس یا دادرس علی البدل و چهار مستشار تشکیل شده است. ملاک در صدور رای، رای موافق 3 نفر از5 نفر است. این استاد دانشگاه ضمن بیان این مطلب که این شعب تشخیص، تا حدودی کار شعب تجدید نظر را انجام می دهند در خصوص این که این تجدیدنظر در چه مواردی اعمال میشود، میگوید: در هر موردی امکان تجدید نظر نیست چون که درماده 7 قانون دیوان عدالت اداری رای قطعی دانسته شده است و فقط در زمانی امکان آن است که در قانون گفته شده «در مواد بعدی این قانون مشخص شده است»
پذیرش درخواست تجدیدنظر به صورت استثنایی
مدرس دانشگاه شهید بهشتی در ادامه به بررسی ماده 16 و 18 قانون دیوان عدالت اداری میپردازد و میگوید: دو مورد کلی تجدیدنظر در این مواد مشخص شده است.
دکتر جلالی توضیح میدهد: البته آنچه با عنوان تجدیدنظر بیان شده است از نقطه نظر حقوقی شاید اصلا تجدیدنظر نباشد و در مباحث آیین دادرسی بیشتر با عنوان اعاده دادرسی همخوانی داشته باشد. آن دو مورد عبارت است از این که یک قاضی از دو قاضی یا دو قاضی از سه قاضی صادرکننده رای متوجه اشتباه شکلی یا ماهوی در رسیدگی خود شوند و ضمن اعلام نظر مستند و مستدل و مکتوب، پرونده را برای ارجاع به شعب تشخیص به دفتر دیوان ارسال کنند.
بنابراین در ماده 16 و 18 آیین کار به طور مشخص بیان شده است و اینجا در واقع موضوع اشتباه قاضی مطرح شده است. اشتباهی که در این مواد از آن سخن گفته شده، اعم از شکلی و ماهوی است و مواردی را شامل میشود که قاضی به اشتباه خودش پی ببرد و آن را جبران کند. در چنین شرایطی پرونده را به شعب تشخیص میفرستد که به قضیه رسیدگی کند و در صورت احراز اشتباه درصدد جبران آن اشتباه برآید.
صلاحیت رئیس قوهقضاییه در رسیدگی مجدد به آرا
این حقوقدان در بررسی ماده 18 قانون دیوان عدالت اداری میگوید: ماده 18 همان روال ماده 18 مشهور قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب است و از نقطه نظر موضوعی شبیه به هم هستند.
دکتر جلالی ادامه میدهد: در این جا قانون علاوه بر رئیس قوهقضاییه، رئیس دیوان را هم صالح به این قضیه میداند که آرای دیوان را واجد اشتباه بیّن شرعی یا قانونی تشخیص بدهد. بر اساس این ماده در صورت وجود شرط فوق، پرونده میتواند برای بررسی به شعب تشخیص ارجاع شود و شعب تشخیص در صورت وارد دانستن اشکال اقدام به نقض رای و صدور رای مقتضی کنند.
تجدیدنظرخواهی، رکن رسیدگی منصفانه
این استاد حقوق عمومی با اشاره به اصول دادرسی منصفانه میگوید: اگر بخواهیم نگاه اصولی و حقوقی به این مسئله داشته باشیم باید یک مقدار از نقطهنظر اصول دادرسی منصفانه قضیه را ببینیم. در اصول دادرسی منصفانه وجود تجدیدنظر یکی از عناصر تشکیل دهنده اصول دادرسی منصفانه است که برای کسی که در هر پرونده کیفری، حقوقی یا قضایای اداری محکوم میشود ما این حق را قایل باشیم که یک مرحله در حقیقت بتواند از مرحله تجدیدنظرخواهی بکند به دلایلی که احتمال بدهد که اشتباهی رخ داده است و نتوانسته در آن مرحله آن چه را که قاضی مد نظرش بوده احراز کند و یک فرصت دیگر برای احقاق حق خودش در مرحله تجدید نظر داشته باشد. وی مرحله تجدیدنظر را مرحلهای بسیار جدی برای تضمین اصول مربوط به دادرسی عادلانه و منصفانه توصیف میکند و توضیح میدهد: آنچه در اینجا هست هر چند در ظاهر عنوان تجدیدنظر است اما واقعیت این است که در مواردی بسیار محدود و معین و مشخصی است که خود قانون گفته است به خصوص تشخیص بین توسط رئیس قوهقضاییه یا رئیس دیوان عدالت اداری که به نوعی احراز تشخیص را به آنها سپرده که این امر تا حدی میتواند استفاده دو گانه داشته باشد؛ از جهتی میتواند در مواردی به احقاق حق منجر شود و از جهتی دیگر به یک نوعی اعمال مصلحت اندیشیهایی منتهی شود.
مقامات عالی قضایی حضورشان قطعا لازم است و در تمام نظامها از نقطهنظر اداری در تشکیلات قوهقضاییه باید یک راسی باشد و سلسه مراتبی برقرار گردد. از نقطهنظر اداری وجود چنین سلسله مراتبی به نظر لازم میرسد و به رسمیت شناختن آن از نقطه نظر اداری میتواند کاملا توجیهپذیر باشد اما از لحاظ قضایی میتواند با اصل استقلال قاضی و استقلال قوه قضاییه در چالش قرار گیرد. بدین ترتیب میتواند به نوعی دخالت و نوعی ورود در عرصه قضایی باشد.
آخرین وضعیت لایحه جدید
این مدرس دانشگاه در مورد آخرین وضعیت لایحه جدید دیوان عدالت اداری میگوید: لایحه جدید دیوان عدالت اداری در مرحله تصویب قرار دارد و اکنون در مجمع تشخیص مصلحت نظام است. در این لایحه احیای مرحله تجدیدنظر پیشبینی شده است و در حال حاضر دیوان عدالت اداری هم درصدد بازسازی وضعیت اداری و تطبیق ساختارش با شرایط جدید هست و همین طور تعیین شعب تجدیدنظر و تعیین قضاتی که برای مرحله تجدیدنظر لازم هستند و ظاهرا کارهای اولیه ساختاری هم در دیوان صورت گرفته است.
نکته مهم در این قانون اینکه پس از حذف مرحله تجدیدنظر سعی شده است با برقراری سیستم تعدد قاضی اشتباه در پروندهها به حداقل کاهش پیدا کند. اما نباید از این نکته غافل شد که رسیدگی دو مرحلهای و امکان تجدیدنظرخواهی، هر دو از استانداردهای رسیدگی عادلانه محسوب میشوند و احتمال خطا و اشتباه را به حداقل میرسانند و نباید هیچ گاه یکی از این اصول قربانی اصلی دیگر شود؛ نکته ای که دست اندرکاران قضایی کشور به آن التفات داشته و در صددند با لایحه جدیدی که در این باره ارائه شده است این مشکل را مرتفع کنند.
پاسخ دیوان عدالت اداری به ایرادات رئیس جمهور آئین رسیدگی به مستثنیات دین