×

حیوانات هم درد را حس می کنند

حیوانات هم درد را حس می کنند

ما انسان‌ها نیستیم که باید برای حیوانات حقوق تعریف کنیم تمام موجودات زنده با حقوق مشخصی به دنیا می‌آیند، حقوقی که طبیعت برای آنها تعریف کرده است و ما انسان‌ها با خودخواهی تمام آنها را از موجودات دیگر گرفته‌ایم

حیوانات-هم-درد-را-حس-می-کنند

ما انسان‌ها نیستیم که باید برای حیوانات حقوق تعریف کنیم. تمام موجودات زنده با حقوق مشخصی به دنیا می‌آیند، حقوقی که طبیعت برای آنها تعریف کرده است و ما انسان‌ها با خودخواهی تمام آنها را از موجودات دیگر گرفته‌ایم.

در طول چند هزار سال گذشته ابعاد سوء استفاده از حیوانات آنچنان وسیع شده است که امروز به هر گوشه‌ای از زندگی انسان‌ها نگاه کنیم مستقیم یا غیر مستقیم به نمونه‌های بارزی از زیر پا گذاشتن حقوق طبیعی حیوانات می‌رسیم. اگر انسان پای خود را از گلیم خود درازتر نمی‌کرد و تیشه به ریشه طبیعت و موجودات دیگر نمی‌زد امروز لازم نبود نگران حقوق حیوانات باشیم ولی به هر تقدیر ما در این نقطه قرار داریم. وقتی از حقوق حیوانات صحبت می‌کنیم، صحبت از «دادن حق» به معنای «اعطا کردن» نیست صحبت از «پس دادن حق»است و آن هم نه «پس دادن کامل».  در حقیقت اگر بخواهیم هم نمی‌توانیم تمام حقوقی را که در طول چند هزار سال از حیوانات گرفته‌ایم به آنها پس دهیم، ما نمی‌توانیم رنج و شکنجه‌ای را که سالانه بر میلیاردها حیوان تحمیل کرده‌ایم جبران کنیم. با توجه به حقوقی که تمام موجودات دارند اما امروزه آزار و اذیت حیوانات رو به افزایش است. اینکه امروز سگی آزار دیده یا خرسی کشته شده خوشایند نیست. با توجه به اینکه می‌دانیم انتشار این فیلم‌ها  دل‌آزار است اما باز نمی‌دانیم می‌تواند کمکی به حل ماجرا کندیا خیر؟ جدا از این مسائل هر زمان که پایمان را از خانه بیرون می‌گذاریم محال است گربه‌ای را در کوچه و خیابان نبینیم اما این روزها گهگاهی در خیابان اشرفی  اصفهانی یا سایر خیابان‌های شهر با گربه‌هایی مواجه می‌شویم که دم ندارند یعنی دیگر گربه با دم نمی‌بینیم. آیا تمامی این مسائل چه از نظر حقوقی و چه از نظر اخلاقی درست است؟ آیا حقوق حیوانات  در قوانین پذیرفته شده است؟

دکتر وحید قاسمی عهد، وکیل پایه یک دادگستری و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در رابطه با حقوق حیوانات به «قانون» گفت:  حقوق حیوانات یکی ازشاخه‌های نوین حقوق است. در اینجا حقوق به معنی دانش حقوق است نه به معنای حق‌ها.  در همه جوامع و ادیان حقوق(جمع حق) برای حیوانات در نظر گرفته شده است. احادیث فراوانی از معصومین راجع به حق‌های حیوانات وجود دارد. اما بحث ما در اینجا معرفی دانشی به نام «حقوق حیوانات» است. برای بیان اهمیت این رشته از حقوق همین بس که، بسیاری از قوانین اساسی و مدنی کشورهای اروپایی برای حمایت از حیوانات دستخوش اصلاح شده است.

وی ادامه داد: برای مثال قانون اساسی سوئد برای اینکه حیوانات را از زمره اشیا خارج کند و در گروه موجودات قرار دهد اصلاح می شود.متعاقب آن و تحت فشار انجمن‌های حمایت از حیوانات قوانین اساسی کشورهای آلمان و سوئیس اصلاح می‌شود. در سطح بین المللی نیز شاهد قواعد اساسی در رابطه با حمایت از حیوانات هستیم از جمله اعلامیه سازمان ملل در خصوص میمون‌های آدم وار که طی آن حقوق انسانی مانند حق حیات، حمایت از آزادی‌های شخصی و ممنوعیت آزار رسانی به این حیوانات(گوریل، شامپانزه ، اورانگوتان  و...) به رسمیت شناخته می‌شود. در کشورهای پیشرفته تحت تاثیر همین آموزه‌ها، بسیاری از آزمایش‌های پزشکی روی حیوانات منع شده است.
این وکیل دادگستری در رابطه با باورمندان حقوق حیوانات  تصریح کرد: آنها بر این عقیده اند که ایجاد درد و رنج برای حیوانات نادرست است و حیوانات نباید خورده شوند، در باغ وحش‌ها اسیر و زندانی باشند، در تحقیقات دردناک، یا هر نوع تحقیقات دیگری از آنها استفاده و خصوصااینکه نباید برای توسعه زندگی انسان‌ها به محیط زندگی آنان تجاوز شود.

  جانوران دارای حقوق قانونی و اخلاقی هستند

قاسمی عهد افزود:  آنها معتقدند جانوران دارای حقوق قانونی و اخلاقی معینی هستند که شامل حق آسیب و آزار ندیدن نیز می‌شود. اما آیا تمام این اعتقادات یک نوع ژست انسان معاصر است یا ریشه در باورهای اساسی و اخلاقی دارد؟ شاید در بدو امر این نوع اعتقادات بی ریشه و اساس و تنها ملهم از احساسات پاک انسانی و کودکانه باشد. اما حقیقت چیز دیگری است.  یکی از پرسش‌های بنیادینی که سازنده و مبداءحرکت حقوق حیوانات تلقی می‌شود این است که آیا انسان مکلف به رعایت اخلاق در خصوص«نوع موجودات » غیر از «نوع‌بشر»است یا خیر؟  پاسخ ما که خود را اشرف مخلوقات می‌دانیم خیر است. پاسخ عمده مکاتب اخلاقی  این است که حیوانات هیچ حقوقی ندارند و انسان‌ها می‌توانند با آنها هر آن گونه که دوست دارند، رفتار کنند. اما پاسخ برخی اخلاقیون جدید چون«پیتر سینگر » متفاوت است. طبق نظر ایشان، رفتار کنونی ما با حیوانات مبتنی بر «نوع گرایی» است به این مفهوم که ما انسان‌ها نسبت به «نوع خودمان» متعصب و جانبدار هستیم و با «انواع» دیگر موجودات با تعصب و جانبداری رفتار می کنیم.

 وی تصریح کرد: باید بدانیم که همه موجودات«حساس» دارای مصالحی هستند که نوع بشر در رفتار خود باید آن‌را در نظر بگیرد. اخلاقیات باید به فراسوی «نوع بشر»گسترش یابد. برای مثال درخت موجود«غیر‌حساسی»است اما در قطع آن باید در نظر بگیریم که آیا مصالح «نوع بشر» و «غیر‌نوع‌ بشر» رعایت می‌شود یا خیر؟ یونانیان باستان خود را برتر از «بربرها» می دانستند. استدلال ایشان و بزرگان فلسفه مثل ارسطو در دو گزاره خلاصه می شد: نخست، غایت کم‌عقل‌تر، خدمت به عاقل ترها است. دوم،بربرها کم عقل تر از یونانیان هستند. نتیجه:بربرها باید در خدمت یونانیان باشند. با این استدلال بربرها به بردگی یونانیان در می آمدند. اکنون تردیدی در بطلان چنین استدلالی نیست. این استدلال نفی کرامت انسان، نفی برابری و عین برده داری و تبعیض نژادی است. در دیدگاه فعلی نیز که انسان خود را اشرف مخلوقات می‌داند دقیقا از فرمول فوق استفاده شده است با این تفاوت که به‌جای بربرها «نوع غیر انسان» قرار داده شده است. اما واقعیت این است که علم اثبات کرده جهان برای انسان پدید نیامده است.( نظریه داروین)

  اخلاق حکم می کند که موجب « درد» هیچ موجودی نشویم

این وکیل دادگستری  عنوان کرد: انسان‌ها و حیوانات می توانند«درد و رنج» را درک کنند‌. جدا کردن جوجه پرنده از مادرش، برای مادر و جوجه موجب درد است. یا کتک زدن حیوان موجب درد است. البته شاید ایراد شود انسان عاقل، مصلحت اندیش، حزم اندیش و... است این استدلال هم صحیح نیست. آیا نوزاد انسان عاقل‌تر است یا نوزاد حیوانات؟! به هر ترتیب«درد» وجه مشترک انسان و انواع دیگر موجودات است. یعنی اخلاق حکم می کند که موجب « درد» هیچ موجودی نشویم. واقعا این لکه ننگی بر تمدن بشری است که نوع بشر را تنها در دایره اخلاقیات جا دهیم و خود را بری از هرگونه تکلیف اخلاقی در برابر «نوع‌غیر‌بشر»بدانیم. اگر این امر را نپذیریم چگونه می توانیم به کسانی چون ارسطو یا قائلان به تبعیض نژادی خرده بگیریم؟ با اتکا به همین اندیشه‌هاست که گفته اند: «همه موجوداتی که درد را حس می‌کنند، استحقاق حقوق بشر دارند.»

  مشکل نه قانون است نه مجری قانون

گاهی مشکل نه قانون است و نه مجری قانون. رفتارهای برخی افراد به حدی غیر انسانی و غیر‌اخلاقی است که اشد مجازات هم راهکار درمان جامعه بیمار نخواهد بود، مانند بحث آزار و اذیت حیوانات، که این روزها شبکه‌های اجتماعی مجازی محلی برای به اشتراک گذاشتن تصاویر آزار و شکنجه حیوانات شده . کافی است نگاهی به تصاویر منتشر شده در صفحات اینستاگرام بیندازیم تا شاهد عکس‌هایی باشیم که تعدادی از کابران با لبخندی بر لب از نحوه آزار و کشتن و حتی پاشیدن رنگ و اسید روی حیوانات گزارش تصویری تهیه کرده اند. آزار حیوانات گاهی تا جایی پیش رفته که اعتراضات گسترده مردمی را نیز در پی داشته است. اما نه برخورد قضایی و نه اعتراض‌های مدنی سبب اصلاح یک رفتار غیر انسانی و غیر اخلاقی نخواهد شد؛ تا زمانی که ایراد فرهنگ رفتاری برخی افراد اصلاح نشود رسیدن به راهکار صد درصدی برای مقابله با حیوان آزاری بسیار سخت خواهد بود.

منبع : روزنامه قانون

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.