×

ما نباید قوه قضاییه را به عنوان مرجع وصول مطالبات بانکی تلقی کنیم

ما نباید قوه قضاییه را به عنوان مرجع وصول مطالبات بانکی تلقی کنیم

یک وکیل دادگستری گفت ما نباید قوه قضاییه را به عنوان مرجع وصول مطالبات تلقی کنیم و به مجرد این‌که یک تسهیلات ارزی یا ریالی توسط سیستم بانکی اعطا می‌شود و سپس وام گیرنده از پرداختش عاجز است، بگوییم که بانک دیگر در قبال موضوع تعهدی ندارد بلکه بانک برای اطمینان از وصول درست و به موقع تسهیلات خود باید وثایقی را هم از وام گیرنده و یا ضامن به عنوان سند ذمه ای (رهنی) اخذ کند

ما-نباید-قوه-قضاییه-را-به-عنوان-مرجع-وصول-مطالبات-بانکی-تلقی-کنیم

یک وکیل دادگستری گفت: ما نباید قوه قضاییه را به عنوان مرجع وصول مطالبات تلقی کنیم و به مجرد این‌که یک تسهیلات ارزی یا ریالی توسط سیستم بانکی اعطا می‌شود و سپس وام گیرنده از پرداختش عاجز است، بگوییم که بانک دیگر در قبال موضوع تعهدی ندارد بلکه بانک برای اطمینان از وصول درست و به موقع تسهیلات خود باید وثایقی را هم از وام گیرنده و یا ضامن به عنوان سند ذمه ای (رهنی) اخذ کند.

هوشنگ پوربابایی در  گفت‌وگو با ایسنا در زمینه اقدامات قوه قضاییه برای وصول مطالبات بدهکاران بانکی، اظهار کرد: باید از دو منظر تسهیلاتی را که بانک به یک شخص حقیقی یا حقوقی پرداخت می‌کند، بررسی کرد؛ اولا ما نباید قوه قضاییه را به عنوان مرجع وصول مطالبات تلقی کنیم و به مجرد این‌که یک تسهیلات ارزی یا ریالی توسط سیستم بانکی اعطا می‌شود و سپس وام گیرنده از پرداختش عاجز است و یا خودداری می‌کند،  بگوییم که به دلیل این‌که بانک پرونده‌ای را تشکیل داده و به قوه قضاییه ارسال کرده، دیگر تعهدی نسبت به پیگیری قضیه ندارد و قوه قضاییه هم باید نتیجه کار را مشخص و مبلغ را وصول کند و به دولت یا بانک ها مسترد کند، این تصور، تصوری غلط است.

وی افزود: زمانی که تسهیلاتی از طرف بانک به شخصیت حقیقی یا حقوقی پرداخت می‌شود، در قالب یک قرارداد مشخصی این کار صورت می‌گیرد یعنی  بانک طی یک قرارداد حقوقی منسجم که بین خود و وام گیرنده منعقد می‌کند، تسهیلاتی را با نرخ سود و درصد مشخص و کارمزد معین به وام گیرنده پرداخت کرده و ذکر می‌کند در صورتی که وام گیرنده متعهد، از پرداخت اقساط مشخصه خود خودداری کند، مبلغ معینی را که به آن وجه التزام (مبلغی است که به اصل تعهد اضافه می شود) می‌گویند، باید علاوه بر اصل‌طلب پرداخت کند.  

وی افزود: علاوه بر انعقاد قرارداد قطعا بانک برای اطمینان از وصول درست و به موقع تسهیلات خودش باید وثایقی را هم از وام گیرنده و هم از ضامن به عنوان سند ذمه ای(رهنی) اخذ کند. بانک فقط به اسناد و قراردادی که با وام گیرنده منعقد کرده پایبند نیست بلکه سند وثیقه دیگری در رهن خودش می برد تا اگر وام گیرنده تخلف کرد از محل ضامن یا متعهد یا وثایق بتواند مطالباتش را وصول کند.

این وکیل دادگستری با طرح این موضوع که متعهد باید تعهداتش را ایفا کند، گفت: در صورتی که متعهد تعهداتش را ایفا نکند بانک موظف است هم نسبت به قراردادی که با متعهد منعقد کرده و هم نسبت به وثایقی که در رهن بانک گذارده شده و به بانک تودیع شده، اقدام کند. ممکن بخشی از این وثایق اسناد ذمه ای مثل برات، سفته و اوراق مشارکت باشد که می تواند مستقیما از طریق دادگاه و با تقدیم دادخواست و مطالبه وجه اقدام کند و بعضی از این اسناد، وثیقه است مثل سندی که در ترهین قرار گرفته که در مورد این اسناد بانک می تواند به اداره اجرای اسناد رسمی مراجعه کند و نسبت به تملیک این املاک برابر ماده 34 قانون ثبت اقدام کند.

وی ادامه داد: نکته مهم مربوط به قرارداد منعقد شده است مبنی بر این‌که آیا  قراردادی که منعقد شده با وثایقی که از ضامن گرفته شده منطبق است یا خیر. یعنی اصل تعهد به انضمام سود و خسارات تاخیر از مبلغ سند وثیقه یا سند ترهینی بیشتر باشد که به ناچار  بانک متعهد است از طریق تقدیم دادخواست حقوقی آن مبلغ مازاد را از طریق دادگستری وصول کند. مقام قضایی نیز در اینجا فقط برابر قرارداد و طبق شرایط مندرج در  قرارداد حکم صادر و متعهد را محکوم می‌کند به پرداخت اصل یا کارمزد یا وجه التزامی که برابر ماده 230 قانون مدنی در قرارداد ذکر شده است.

وی تصریح کرد: نکته‌ای که اخیرا در جامعه باب شده این است که اشخاصی با تبانی یا با رانتی که در بانک‌ها برای خودشان ایجاد کرده‌اند، بدون رعایت تشریفات قانونی و بدون اینکه مقررات بانکی را لحاظ کنند مبادرت به اخذ تسهیلات هنگفتی کرده‌اند که بانک در این خصوص وثایق کافی و لازم برای وصول مطالباتش را ندارد. اگر قراردادی منعقد کرده باشد بخشی از آن حقوقی است اما در صورتی که تبانی بین کارشناسان بانک و مدیران بانک و وام گیرنده بوجود آمده باشد، بر طبق قوانین مجازات اسلامی قوه قضاییه را به خاطر تبانی برای از بین بردن اموال دولتی محکوم می‌کند یعنی تبانی برای تضییع حقوق دولت.

پوربابایی افزود: وظیفه دستگاه قضایی در این جا دو بخش است؛ اول این‌که مربوط به اقدامات حقوقی است که بانک با تقدیم دادخواست از مرجع قضایی درخواست مطالبه می‌کند و بخش دیگر در صورتی که بانک متوجه جرمی شود، باید مراتب را اعلام کند تا قوه قضاییه به موضوع ورود پیدا کند تا در صورت لزوم هم مجرم را به مجازات برساند و هم در صورتی که اموالی پیدا کرد آن را برگرداند؛ بنابراین بانک به عنوان شاکی باید تعقیب کننده موضوع باشد زیرا بعضی از بانک ها، بانک‌های خصوصی هستند و اموال دولتی تلقی نمی‌شوند و جزو جرایم عمومی نیستند که دادستان آن را پیگیری کند و جزو جرایم خصوصی هستند و اشخاص حقوق خصوصی هستند و باید به عنوان شاکی موضوع را پیگیری کنند و مجرم را به مجازات برسانند. اگر قرار بازداشت یا وثیقه ای هم صادر می کنند تشریفات دادرسی است که دادگاه ها آنرا رعایت می کنند.

منبع : ایسنا

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.