×

نظریه مشورتی

نظریه مشورتی

مرجع صالح رسیدگی به اعتراض ثالث اجرایی مطابق ماده 146 قانون اجرای احکام مدنی، در فرضی که موضوع اعتراض توسط دادگاه مجری نیابت توقیف شده، کدام دادگاه است؟ دادگاه معطی نیابت یا دادگاه مجری نیابت

نظریه-مشورتی

  مرجع صالح رسیدگی به اعتراض ثالث اجرایی مطابق ماده 146 قانون اجرای احکام مدنی، در فرضی که موضوع اعتراض توسط دادگاه مجری نیابت توقیف شده، کدام دادگاه است؟ دادگاه معطی نیابت یا دادگاه مجری نیابت?

اگر نیابت کلی جهت توقیف اموال محکومٌ‌علیه داده شود، مرجع صالح برای رسیدگی به اعتراض ثالث اجرایی موضوع مواد 146 و 147 قانون اجرای احکام مدنی، دادگاه توقیف‌کننده مال یعنی دادگاه مجری نیابت است اما اگر موضوع نیابت، توقیف مال معین برای فروش و وصول وجه مـحکومٌ‌به از محل فروش آن باشد، مرجع صالح رسیدگی به شکایت شخص ثالث نسبت به توقیف مال مذکور، دادگاه معطی نیابت خواهد بود.

  کارفرمایی به اتهام تسبیب در ایراد صدمات بدنی غیرعمدی ناشی از عدم رعایت مقررات آیین‌نامه‌های حفاظتی و ایمنی حین کار ضمن محکومیت به پرداخت دیه در حق شاکی خصوصی به رفع نواقص موجود در ماشین‌آلات به شرح نظریه بازرس اداره کار محکوم شده است. ضمانت رفع نواقص مذکور در پرونده اجرایی چیست؟

فرض مطروحه از مصادیق عدم رعایت نظامات ایمنی مذکور در آیین‌نامه‌های مصوب شورای عالی حفاظت فنی موضوع ماده 91 قانون کار مصوب سال 1369 است که بر اساس ماده 171 قانون کار، مرتکب علاوه بر محکومیت به پرداخت دیه، مطابق ماده 176 این قانون به پرداخت جزای نقدی و در صورت تکرار به حبس و نیز رفع تخلف در مهلتی که دادگاه با کسب نظر نماینده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تعیین می‌کند، محکوم خواهد شد و  تعیین مهلت یادشده نمی‌تواند جزیی از مجازات تلقی شود بلکه با انقضای این مهلت و بقا یا وقوع مجدد آن تخلفات، ارتکاب مجدد، جرم تلقی می‌شود و مرتکب مجدداً مورد تعقیب قرار خواهد گرفت بنابراین با پرداخت دیه و جزای نقدی پرونده امر بایگانی خواهد شد و وظیفه نظارت و مراقبـت در رعایت موازین قانونی مربوطه تا رفع اشکالات و نواقـص بر عهده وزارت تعاون است.

  فردی که دچار مرگ مغزی شده، تا زمانی که به دستگاه تنفس مصنوعی وصل است، تنفس و ضربان قلب وی برقرار و به محض جدا کردن فرد از دستگاه مذکور فعالیت قلب و تنفس وی قطع خواهد شد. با عنایت به مطالب فوق‌الذکر برای فردی که به دنبال تصادف و با تشخیص متخصصین و تأیید پزشکی قانونی دچار مرگ مغزی شده و اولیای دم وی نیز رضایت خود را نسبت به اهدای اعضای وی اعلام کرده‌اند، دو سؤال مطرح است. بسته به آماده بودن یا نبودن تیم پیوند اعضا ممکن است از دقایقی بعد از تشخیص مرگ مغزی تا چند روز بعد از آن عمل پیوند انجام و فرد از دستگاه جدا و به تبع آن فعالیت قلب و تنفس وی قطع شود. حال در صورتی که تشخیص مرگ مغزی در ماه حرام و عمل پیوند عضو و جدا کردن فرد از دستگاه در سایر ایام صورت گیرد، تاریخ فوت وی کدام خواهد بود؟ زمان تشخیص مرگ‌ مغزی یا زمان جدا کردن وی از دستگاه؟ در پاره‌ای از موارد که اولیای دم قصد اهدای عضو از فرد مورد نظر را نداشته اما نظر به اینکه بازگشت به حیات بیمارشان غیرممکن است و با توجه به هزینه‌های نگهداری بسیار بالا برای چنین بیمارانی تقاضای قطع دستگاه را مطرح می‌کنند، آیا این امر با رضایت اولیای دم امکان‌پذیر است؟

تشخیص مرگ، امری مربوط به علوم پزشکی است. چنانچه از نظر علم پزشکی کسی که دچار مرگ مغزی شده، مرده محسوب ‌شود، تاریخ مرگ مغزی، تاریخ فوت وی محسوب شده و سنجش ماه‌های حرام از غیر آن، بر اساس آن تاریخ محسوب می‌شود. چنانچه مطابق مقررات قانونی، فوت، مسلّم باشد، اجابت درخواست خانواده متوفی منع قانونی ندارد.

منبع : روزنامه حمایت

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.