×

انرژی هسته ای و امنیت ملی ایران

انرژی هسته ای و امنیت ملی ایران

انرژی هسته ای و امنیت ملی ایران

انرژی-هسته-ای-و-امنیت-ملی-ایران

خلاصه

از ویژگی های آغاز هزاره ی سوم میلادی و عصر حاکمیت اقتصاد جهانی، اهمیت یافتن اقتصاد در عرصه ی جهانی و در این میان، انرژی های غیر فسیلی به ویژه انرژی هسته ای با توجه به گستره ی کمی و کیفی موارد استفاده از آن، که می تواند دارای کاربرد صلح آمیز و هم غیر صلح آمیز باشد مطرح می باشد که می تواند جایگزین مناسبی نیز برای نفت و گاز باشد از این حیث، موضوع انرژی هسته ای می تواند ، جزء مبانی امنیت ملی کشورهای دارای این نوع انرژی باشد. جمهوری اسلامی ایران نیز به همین دلایل بیش از 40 سال است در این زمینه گام بر می دارد. کشورهای غربی، به بهانه ی احتمال وجود خطر برای امنیت جهانی با این امر مخالفت جدی دارند ولی چرا روسیه که در این زمینه، فعالترین شریک ایران می باشد و تقریباً از تمامی فعالیت های ایران آگاه است، در تصویب قطعنامه ها علیه ایران شرکت می نماید؟ این ها موضوعاتی است که بطور اختصار در این مقاله به آن پرداخته می شود.

انرژی هسته ای و امنیت ملی ایران

یکی از عناصر و عوامل مهم و تاثیر گذار بر امنیت ملی کشورها، در دهه های اخیر، انرژی هسته ای است. بعد از آنکه ایران در این زمینه فعالیت علنی خود را آشکار و اقدامات اجرایی را تا حصول به دانش فنی تولید و فناوری اورانیوم غنی شده با درجات مختلف ادامه داده است، این موضوع به عنوان مهمترین مولفه تاثیرگذار در سیاست و اقتصاد و به طور کلی امنیت ملی ایران ایفای نقش کرده است به نحوی که حتی می توان گفت این مسئله توانسته است حداقل برای مدتی، نقش نفت و گاز را دراین ابعاد را کم کند.

با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران که عامل ارتباط، اتصال و تعامل و حتی تقابل آن با نظام بین الملل تلقی می گردد، نقش و اهمیت موضوع انرژی هسته ای با توجه به ابعاد مختلف امکان استفاده از آن، توانسته است در تامین امنیت و ایجاد کشمکش های منطقه ای و بین المللی از نقش آفرینی بیشتری برخوردار گردد، گرچه نفت و گاز هنوز به دلیل تحول گفتمان «ژئواستراتژیک» به «ژئواکونومیک» در دهه های اخیر و ایفای نقش برتر اقتصاد در عرصه ی مناسبات جهانی، دارای توان بالقوه و حتی بالفعل زیادی در موضوع امنیت ملی کشورها و بالاخص ایران می باشد که نمی توان از این نقش حساس چشم پوشی نمود.

و در این میان ایران، از دو جنبه ی تولید و نوع مصرف انرژی هسته ای در کانون توجه و مباحثات یبن المللی واقع شده است از طرفی، این کشور با دستیابی به فن آوری انرژی هسته ای و تولید و فرآوری اورانیوم، جزو معدود کشورهای دارنده این تکنولوژی درجهان تبدیل شده است، و از نظر دیگر به لحاظ شبهاتی که در این امر به دلیل انچه آن را، مخفی کاری در طول سالیان گذشته، عدم شفاف بودن اهداف استفاده از این انرژی توسط این کشور خوانده اند، و از سوی دیگر با توجه به قرار گرفتن این کشور در منطقه ی حساس خاورمیانه و موضع گیری صریح این کشورنسبت به اسرائیل و تناقض و مخالفت آشکار سیاسی با دولت آمریکا، که این منطقه را حیات خلوت خود و بهترین راه رسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی اش بالاخص در ارتباط با نفت و گاز می داند و با توجه به مسائل دیگری که در اینجا مجال بیان آنها نیست، حساسیت های زیادی را نسبت به اهداف استفاده از این انرژی ایجاد نموده است که نهایتاً منجر به برخوردها و موضع گیری های واضح و آشکار با آن به ویژه از طریق آژانس انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل شده است.

این عوامل و ویژگی ها باعث شده است امنیت ایران و محیط پیرامونش برای نظام بین الملل اهمیت مضاعفی پیدا کند.

حال باید به این سوال پاسخ داد که: انرژی هسته ی به عنوان یک مولفه چه نقشی درتامین امنیت ملی ایفا می کند؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال می توان مطرح نمود آن است که منابع عظیم نفت و گاز حوزه های جنوبی (خلیج فارس) و شمالی (دریای خزر) به دلیل شتاب گرفتن مصرف کشورهای جهان و به ویژه کشورهای در حال توسعه و آسیایی و همچنین مصرف داخلی کشور، در سالهای نه چندان دور به پایان می رسد به نحوی که کفاف مصرف داخلی را هم نخواهد داد، ضرورت دستیابی به انرژی پاک و پایان ناپذیر را غیر قابل اجتناب می نماید.

از این رو باید گفت ارسال موضوع هسته ای ایران به شورای امنیت، صرفاً به دلیل از سر گیری فعالیت تعلیق شده ای «تحقیق و توسعه در زمینه ی غنی سازی» صورت گرفت که حتی توسط شورای حکام نیز بر موقتی، داوطلبانه و غیر الزام آور بودن آن تصریح شده بود، هیچ توجیه حقوقی و منطقی و حتی سیاسی برای مداخله و اقدام شورای امنیت در این مسئله وجود نداشته و ندارد. اقدامات شورای امنیت در این زمینه، مبانی و اصول معاهده عدم اشاعه و منشور سازمان ملل متحد را مخدوش و متزلزل می کند.

آمریکا و برخی کشورهای دارنده ی سلاح هسته ای که به تعهدات خود تحت معاهده ی عدم اشاعه پایبند نبوده و نمی باشند، خود را ضامن حفظ معاهده می خوانند و برای انحراف افکار عمومی جهانی از زرّاد خانه های هسته ای خود، انگشت اتهام را براساس اطللاعات مبهم به سوی کشوری نشانه می روند که سلاح های کشتار جمعی، هیچ جایگاهی در استراتژی امنیتی و دفاعی آن نداشته و ندارد.

این در حالی است که اسرائیل با خارج ماندن از معاهدات بین المللی مربوطه، بدون هیچ گونه دغدغه خاطر فشار جهانی و اعمال نظارت های بین المللی نسبت به فعالیت ها و تاسیسات هسته ای خود، در حال گسترش کمی و کیفی سلاح های هسته ای خود می باشد.

همان دولت هایی که تلاش می کنند تا شورای امنیت را وادار به تحمیل اقدامات تنبیهی علیه برنامه ی صلح آمیز هسته ای ایران نمایند، خود همواره مانع از اتخاذ هر گونه اقدام شورای امنیت، علیه کشورهای دارنده ی سلاح هسته ای به تبعیت از قواعد حاکم بر رژیم عدم اشاعه گردیده اند.

این نخستین باری نیست که تلاش های ایران برای اتکا به توانائی های خویش و پیشرفت در حوزه ی فن آوری با مقاومت شدید و فشارهای هماهنگ برخی از اعضای دائمی شورای امنیت مواجه می شود. در واقع ایران معاصر همواره در معرض این گونه برخوردها از سوی این قدرتها قرار داشته است. مبارزه ی مردم ایران برای ملی کردن صنعت نفت، در پیشنویس قطعنامه ای که توسط انگلیس و با پشتیبانی آمریکا و فرانسه در 12 اکتبر 1951 در دستور کار شورای امنیت قرار گرفت، به عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی مطرح شد که همین طرح، مقدمه کودتائی علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق و بازگرداندن حکومت سرکوب گر خودکامه به قدرت گردید.

در گذشته ی نزدیک تر نیز، تجاوز صدام حسین به این کشور در 31/6/1359 و پیشرفت سریع آن در اشغال 3000 کیلومتر مربع از سرزمین های ایران، آنقدر موجب نگرانی اعضای دائمی شورای امنیت نشد که آن را تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی قلمداد کند یا حتی یک درخواست معمولی برای اتش بس و عقب نشینی به عمل آورند.

جمهوری اسلامی ایران باید خواهان حقوق خود تحت معاهده ی عدم اشاعه بوده و صرفاً در پی بهره مندی و اعمال حقوق مشروع خود براساس معاهده، در مقابل پایبندی به تعهداتش باشد.

ایران باید به دنبال اعتماد سازی نسبت به برنامه ی هسته ای صلح آمیز خود بوده و در این راه نیز گام های بلندی همچون توافق نامه معروف به بیانیه ی تهران در خصوص تبادل سوخت باشد.

جمهوری اسلامی ایران باید خود را به عنوان کشوری مسئولیت پذیر در نظام بین الملل به اثبات رسانده ولی درمقابل فشار و تهدید نیز بی تفاوت نباشد.

دستیابی به انرژی هسته ای و فناوری غنی سازی به منظور استفاده در اهداف صلح آمیز، حق طبیعی همه ی کشورهاست و یقیناً استفاده از اهرم شورای امنیت و تحریم های اقتصادی و سایر تهدیدات «همچون قطعنامه ی شماره 1929 که اخیراً از سوی شورای امنیت صادر و به تبع آن تحریم های خارج از قطعنامه توسط امریکا و اتحادیه اروپا و ژاپن و ...» به جز آنکه مسیر همکاری و کنترل فعالیت های هسته ای ایران را کند نماید و قدرت جریان های تندرو را در آن کشور افزایش دهد، یقیناً هیچ نفع دیگری نخواهد داشت .

مسئله ی دیگر که باید به آن پرداخت آن است که با توجه به مباحث قبلی علت مخالفت کشورهای غربی با مسئله ی هسته ای ایران و وجود اختلافات اساسی با آن کشور، قابل فهم و قابل قبول است. اما چرا روسیه؟

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.