×

چگونگی ورود یا جلب شخص ثالث در دعاوی

چگونگی ورود یا جلب شخص ثالث در دعاوی

فرض کنید که روزی به شما خبر می‌دهند دعوایی در دادگاه بر سر مالکیت زمینی در جریان است که در تمام سال‌های گذشته در مالکیت شما بوده است در چنین شرایطی چه باید بکنید؟‌ در مجموعه قوانین کیفری و حقوقی، برای حل این مشکل راهکاری به عنوان ورود ثالث پیش‌بینی شده است بنابراین شما می‌توانید وارد دعوایی شوید که قبلا شروع شده است و به این ترتیب حقوق خود را پیگیری کنید این تنها یک روش استفاده از دعوای ورود ثالث است علاوه بر این حالت عکس ورود ثالث، جلب ثالث است که این فرض هم مزایای زیادی برای طرفین دعوا دارد

چگونگی-ورود-یا-جلب-شخص-ثالث-در-دعاوی وکیل 

فرض کنید که روزی به شما خبر می‌دهند دعوایی در دادگاه بر سر مالکیت زمینی در جریان است که در تمام سال‌های گذشته در مالکیت شما بوده است. در چنین شرایطی چه باید بکنید؟‌ در مجموعه قوانین کیفری و حقوقی، برای حل این مشکل راهکاری به عنوان ورود ثالث پیش‌بینی شده است. بنابراین شما می‌توانید وارد دعوایی شوید که قبلا شروع شده است و به این ترتیب حقوق خود را پیگیری کنید. این تنها یک روش استفاده از دعوای ورود ثالث است. علاوه بر این حالت عکس ورود ثالث، جلب ثالث است که این فرض هم مزایای زیادی برای طرفین دعوا دارد.

برای اینکه بیشتر با دعوای ورود ثالث و جلب ثالث آشنا شویم، به گفت‌وگو با کارشناسان پرداخته‌ایم.

ورود ثالث اصلی و تبعی

یک وکیل دادگستری در بررسی ورود شخص ثالث به "حمایت" می‌گوید: اگر دعوایی در دادگاه مطرح باشد که نتیجه آن مستقیما به حقوق شخص دیگری مربوط شود راه پیش پای این فرد برای ورود به این دعوا مطابق با ماده 130 قانون آیین دادرسی در امور مدنی این است که می‌گوید: «هرگاه شخص ثالثی در موضوع دادرسی اصحاب دعوای اصلی برای خود مستقلا حقی قائل باشد و یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی‌نفع بداند، می‌تواند تا وقتی که ختم دادرسی اعلام نشده است وارد دعوا شود...». محمدجواد افتخاری ادامه می‌دهد: همان‌گونه که از مفاد این ماده بر‌می‌آید ورود شخص ثالث به دعوا به دو صورت اصلی و تبعی صورت می‌گیرد. ورود ثالث اصلی بدین معناست که شخص ثالث حقی را برای خود در دعوای اصلی قائل می‌داند که علاوه بر ورود به دعوا محکومیت یکی از طرفین دعوای اصلی را نیز به نفع خود خواستار است. اما ورود ثالث تبعی به این معناست که شخص ثالث منافع خود را در ذی‌حق شدن یکی از طرفین دعوا می‌داند و با ورود خود به دعوا سعی دارد به صدور رای به نفع یکی از طرفین کمک کند.

ورود ثالث در مراحل مختلف دادرسی

این کارشناس حقوقی در خصوص امکان ورود شخص ثالث در هر کدام از مراحل واخواهی، تجدیدنظر، اعاده دادرسی و داوری می‌گوید: با وجود اینکه در ماده 130 قانون آیین دادرسی در امور مدنی به امکان ورود شخص ثالث در مرحله واخواهی تصریح نشده است، با توجه به اصول دادرسی و با در نظر گرفتن اینکه تا این مرحله ختم دادرسی اعلام نشده، امکان ورود ثالث امکان پذیر است.

افتخاری ادامه می‌دهد: در مرحله تجدیدنظر نیز بنا بر تجویز همین ماده تا قبل از ختم دادرسی امکان ورود شخص ثالث وجود دارد؛ ولی با توجه به اینکه رسیدگی در مرحله تجدیدنظر به‌جز در موارد خاص بدون تعیین وقت دادرسی و بدون حضور طرفین صورت می‌گیرد و حتی ممکن است به محض ارجاع پرونده به شعب تجدیدنظر حتی بدون تعیین وقت نظارت نیز رسیدگی، ختم دادرسی و صدور رای انجام پذیرد؛ بنابراین شخص ثالثی که در این مرحله قصد ورود به دعوا را دارد باید بدون فوت وقت و در اسرع وقت اقدام کند.

این وکیل دادگستری ادامه می‌دهد: ماده 441 قانون آیین دادرسی در امور مدنی نیز مقرر می‌دارد: «در اعاده دادرسی غیر از طرفین دعوا شخص دیگری به هیچ عنوان نمی‌تواند وارد دعوا شود». بنا بر این ماده و با توجه به اینکه اعاده دادرسی یکی از طرق فوق‌العاده رسیدگی به دعواست و این مرحله برای موارد خاص مقرر شده است، امکان ورود ثالث در این مرحله وجود ندارد. در مرحله داوری نیز بنا بر تصریح ماده 475 همان قانون شخص ثالث در صورت توافق با طرفین دعوا در خصوص ارجاع به داوری و تعیین داور یا داوران می‌تواند در داوری حضور داشته باشد و در صورت عدم توافق به ادعای شخص ثالث، موضوع به صورت مستقل در محکمه رسیدگی می‌شود.

ورود ثالث کیفری و حقوقی

این وکیل دادگستری در ادامه به بیان تفاوت ورود ثالث در دعاوی کیفری و حقوقی می‌پردازد و می‌گوید: در دعاوی حقوقی شخص ثالث می‌تواند تا قبل از خاتمه دادرسی وارد دعوا شود، چه در مرحله بدوی و چه در مرحله تجدیدنظر. لیکن در دعاوی کیفری به دلیل اصل شخصی بودن مجازات و این مهم که کیفر متهم تاثیری در مجازات دیگران ندارد، ورود ثالث پیش بینی نشده است.

افتخاری اضافه می‌کند: ماده 67 قانون آیین دادرسی در امور کیفری که مقرر می‌دارد: «گزارش‌ها و نامه‌هایی را که هویت گزارش‌دهندگان و نویسندگان آنها مشخص نیست، نمی‌توان مبنای شروع به رسیدگی قرار داد...» که مفهوم مخالف آن این است که گزارش‌هایی را که هویت امضاکنندگان آن مشخص است، مورد توجه قرار داده و به آن‌ها رسیدگی می‌شود. بنابراین چنان چه شخصی حقوق خود را رسیدگی در این دعاوی در معرض خطر می‌بیند می‌تواند با تنظیم گزارش یا نامه و پیوست کردن مستندات خود و با رعایت مفاد ماده فوق، مراتب را به مرجع رسیدگی اعلام دارد، لیکن تشخیص بهره‌برداری یا عدم بهره‌برداری از این گزارش با دادگاه است و این شخص وارد ثالث محسوب نمی‌شود. البته در دعاوی کیفری چنانچه موضوع در خصوص رسیدگی به دعوای مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم باشد که وفق ماده 11 قانون آیین دادرسی در امور کیفری تابع تشریفات آیین دادرسی مدنی است و مطابق رای وحدت رویه شماره 582 مورخ 2/12/1371 عنوان دعوای حقوقی دارد، چه در مرحله بدوی و چه تجدیدنظر، امکان ورود شخص ثالث در این قسمت از رسیدگی به پرونده کیفری با رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی وجود دارد.

افتخاری در مورد هزینه‌های رسیدگی به موضوعات مذکور می‌افزاید: دعوای ورود ثالث از دعاوی طاری است و از جهت مالی و غیر مالی بودن و پرداخت هزینه‌های دادرسی تابع دعوای اصلی و مرحله ورود به آن دعواست؛ بنابراین شخص ثالث چه در مرحله بدوی، واخواهی یا تجدیدنظرخواهی وارد دعوا شود می‌بایست وفق دعاوی اصلی و منطبق با همان مرحله هزینه پرداخت کند. این وکیل دادگستری همچنین در پرسش به این سوال که در صورتی که شخصی برای طولانی کردن رسیدگی دادگاه به نفع یکی از دو طرف وارد دعوایی شود، قاضی چطور می‌تواند با آن مقابله کند؟ ادامه می‌دهد: وفق ماده 133 قانون آیین دادرسی مدنی هر گاه دادگاه احراز کند که دعوای ثالث به منظور تبانی یا اطاله دادرسی است دعوای ثالث را از دعوای اصلی تفکیک و به هر یک به صورت جداگانه رسیدگی می‌کند.

ابزاری برای صیانت از حقوق خود یا کمک به یکی از طرفین پرونده

عباس احدزاده، وکیل دادگستری نیز در مورد احکام ورود ثالث در دعاوی می‌گوید: فصل ششم از قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی (که به اختصار قانون آیین دادرسی مدنی گفته می‌شود) تحت عنوان امور اتفاقی، مبحث دوم را از مواد 130 الی 134 اختصاص به آیین و تشریفات مربوط به ورود ثالث داده است. وی خاطرنشان می‌کند: اصولا ممکن است در جریان دادرسی مدنی، شرایطی به‌وجود بیاید که لازم باشد اشخاصی که در ابتدای تشکیل پرونده دخالت نداشتند و مورد خطاب قرار نگرفته‌اند، برای صیانت از حقوق خود یا کمک به یکی از طرفین درگیر در پرونده، وارد دعوی اصلی شوند. برای مثال، فرض کنید «الف» وکالتنامه تام‌الاختیاری را به «ب» داده باشد تا بتواند ملک وی را بفروشد و شخص «ب» نیز با همان وکالتنامه، اقدام به فروش ملک «الف» به شخص «ج» می‌کند، در حالی که «الف» هیچ اطلاعی از آن معامله ندارد. پس از مدتی با بروز اختلاف میان «الف و ب»، «الف» با مراجعه به دادگاه حقوقی به دلیل اینکه با «ب» به اختلاف خورده است و همچنین به این دلیل که شخصاً‌ ملک را به فرد دیگری «د» فروخته است، خواسته خود را مبنی «ابطال وکالتنامه» تقدیم می‌کند. در جریان رسیدگی بدوی، شخص «ج» از چنین دعوایی مطلع می‌شود و با طرح دعوی ورود ثالث علیه «الف و ب» ادعا می‌کند که موضوع وکالتنامه یعنی فروش آن ملک، انجام شده است و اینک وی مالک قانونی ملک است، بنابراین موردی برای ابطال وکالتنامه وجود ندارد. با این مثال،‌ روشن می‌شود که جایگاه دعوی ورود ثالث در دعاوی حقوقی کجاست. طبق ماده 130 قانون آیین دادرسی مدنی: «اگر شخص ثالثی در موضوع دادرسی اصحاب اصلی برای خود مستقلاً حقی قائل باشد و یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی‌نفع بداند، می‌تواند تا وقتی که ختم دادرسی اعلام نشده است، وارد دعوا شود، چه اینکه رسیدگی در مرحله بدوی باشد یا در مرحله تجدیدنظر، در این صورت نامبرده باید دادخواست خود را به دادگاهی که دعوا در آنجا مطرح است تقدیم و در آن منظور خود را به طور صریح اعلان نماید». همان طور که گفته شد ورود و جلب ثالث ابزاری است برای اینکه هر یک از طرفین دعوا به یک پرونده که قبلا مطرح شده و به نحوی به حقوق آنها مرتبط است، وارد شوند. این امتیاز برای حمایت از حقوق شهروندان در نظر گرفته شده است و استفاده از آن در زمان مناسب آن می‌تواند کمک بزرگی برای طرفین دعوا یا دیگر شهروندانی که به نحوی دعوا با آنها در ارتباط است باشد.

منبع : روزنامه حمایت

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.