×

حقوق و سیاست سوگند در ایران و جهان

حقوق و سیاست سوگند در ایران و جهان

سوگند،اخبار شفاهی شخص حقیقی با گواه گرفتن خداوند،در مقام ادای شهادت است

حقوق-و-سیاست-سوگند-در-ایران-و-جهان وکیل 

سوگند،اخبار شفاهی شخص حقیقی با گواه گرفتن خداوند،در مقام ادای شهادت است و در نظام‏های مختلف حقوقی،از سوی گواه‏ یا مدعی/شاکی یا از سوی مدعی علیه/مشتکی عنه یا در خارج از دادگاه در مقام دادن و گرفتن قول در مقام قبول التزام و تعهد به انجام‏ یا ترک عملی یا ابراز وفاداری نسبت به مرام یا نظام یا گروه یا فرد معین در مراسم معین و با تشریفات خاص به عمل می‏آید.در حقوق‏ سنتی از آن به«یمن»و«حلف»به معنی سوگند و قسم‏ و تحلیف‏ به معنی سوگند دادن‏ تعبیر می‏شود.به این ترتیب سوگند گاهی از ادله‏ی اثبات دعوی و گاهی از مقوله‏ی تأکید بر التزام است.چنان که‏ در حقوق موضوعه‏ی ایران برابر ماده‏ی 418 قانون آیین دادرسی مدنی‏ گواهان پیش از ادای شهادت«سوگند یاد می‏کنند که تمام حقیقت را بگویند و غیر از حقیقت چیزی نگویند».

پیشینه ‏ی تاریخی

سوگند در همه‏ی فرهنگ‏ها و نظام‏های دینی،سیاسی و حقوقی‏ رایج بوده است و بویژه در روزگاران گذشته که اسناد مکتوب و امضای‏ آنه به اندازه‏ی امروز شایع نبوده است،از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است.

پیش‏آریاییان

تمدن پیش‏آریایی ایلام،منسجم‏ترین نظام حقوقی پیش از هخامنشیان را در فلات ایران داشت.در این نظام حقوقی،برابر لوحه‏های سنگی متعلق به هزاره‏ی سوم و دوم پیش از میلاد، قراردادهای حقوقی با سوگند به نام یکی از خدایان مثل انشوشیناک‏ Inshushinak (خدای شوش)تضمین می‏شده است.3در تمام‏ نظام‏های خصوصی بدوی ومترقی،شخص به اشیا و اشخاصی که نزد او مقدس ومحترم ومحبوب‏اند،سوگند یاد می‏کند.چنان‏که در زبان‏ فارسی چه در محاوره و چه در نظم و نثر،سوگند خوردن به جان‏ عزیزان،اعم از مقدّسین و مقدّسات یا جقّه‏ی پادشاه یا سز امیر و وزیر یا پدر و مادر یا معشوق و محبوب،معمول مرسوم بوده است.برای‏ مثال،حافظ به جاه وجلال پادشاه وقت(شاه شجاع،فرزند مبارز الدین‏ محمد،از آل مظفر)چنین سوگند خورده است:

قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع‏ که نیست با کسم از بهر مال و جان نزاع

و دیگری به استقبال رودکی خطاب به معشوق خود سروده است:

قسم به جان تو خوردن،نشان بی‏ادبی‏ست‏ به خاک پای تو کان هم عظیم سوگند است

اعراب پیش از اسلام

در عصر جاهلیت،ابو جهل،به رسم بت‏پرستان مکه،به لات و عزی سوگند خورد4و اعراب علاوه بر بت‏ها،به نام و شرف قبیله‏ی‏ خود یا شمشیر هم سوگند می‏خوردند.5مهم‏ترین موارد تاریخی‏ سوگندهای دسته جمعی در عصر جاهلی،نخست«حلف المطیبین»در میان قریش در مکه بود.6دومین سوگند دسته جمعی مهم«حلف‏ الفضول»بیست سال پیش از بعثت با مشارکت پیامبر اسلام صورت‏ گرفت.7

«حلف الفضول»به اندازه‏یی اهمیت داشت که وقتی ولید (برادرزاده‏ی معاویه)والی مدینه،راه زورگویی گرفت،امام حسین(ع) به او گفت:اگر حق مرا پایمال کنی،در مسجد رسول به«حلف‏ الفضول»دعوت می‏کنم.8از مضمون کلام امام حسین(ع)برمی‏آید که مقصود از حلف،سوگند خوردن در بستن پیمان اتحاد واتفاق برای‏ احقاق حق ومبارزه با ظلم است.لذا روایت«لا حلف فی الاسلام»9را باید به سوگند خوردن‏های دسته جمعی عصر جاهلی که اغلب برای‏ متحد شدن قبایل در قتل و غارت و کین‏توزی و انتقام جویی صورت‏ می‏گرفت،ناظر دانست،یا آن‏که آن را به سوگند دروغ تخصیص داد؛ چنان‏که حلف در قرآن مجید،اکثر برای سوگندهای دروغین ذکر شده‏ و به منافقان نسبت داده شده است.10در یک مورد که حلف به مؤمنان‏ نسبت داده شده است،کفّاره‏ی شکستن سوگند،طعام یا لباس دادن به‏ دو نفر یا آزاد کردن یک بنده یا گرفتن سه روز روزه معین شده است.11

حافظ » شماره 24 (صفحه 71)

ایران باستان

در نظام حقوقی ایران باستان،سوگند خوردن مرسوم بوده است، چنان‏که در جنگ رستم و اسفندیار،این دو قرار گذاشتند که سپاهیان‏ خود را از جنگ معاف دارند و در عوض تنها دو سردار با یک‏دیگر جنگ تن‏به‏تن کنند و هر یک دیگری را کشت،لشکریان تحت‏ فرماندهی سردار مقتول،به فرماندهی سردار قاتل تسلیم شوند.پس‏ یکدیگر را سوگند دادند و پیمان گرفتند.»12

در کتاب‏های حقوقی زرتشتیان،بخش ویژه‏یی به«گواهی و سوگند»اختصاص داشته است.13به این معنی که هرگاه کسی در دعوی خود بدون بینه‏ی خارجی اصرار می‏ورزی ده است،به او پیشنهاد می‏کرده‏اند که برای اثبات حقانیتخود به آزمایش ایزدی‏ Varanake «داوری»تن در دهد و خدا را«یاور»خود بگیرد.این‏ آزمایش یا«ورگرم»(عبور از آتش یا فروبردن بازو در آب جوشان)یا «ورسرد»(عبور از رودخانه در هوای سرد یا خوردن سمّ مهلک) بود.14نیز در فرهنگ اساطیری ایران باستان همیشه در آتش رفتن و به سلامت بیرون آمدن از آن،نشانه‏ی صدق دعوی تلقی می‏شده‏ است،چنان‏که فردوسی در قصه‏ی سودابه و سیاوش،طرح گذر کردن‏ سیاوش را از آتش برای اثبات دعوی خود در برابر تهمت سودابه چنین‏ به نظم کشیده است:

ز هر دو سخن چون بر این گونه گشت‏ بر آتش بباید یکی را گذشت‏ چنین است سوگند چرخ بلند که بر بی‏گناهان نیاید گزند مگر کآتش تیز پیدا کند گنه کرده را زود رسوا کند15

فردوسی در شاهنامه هم‏چنین از در آتش رفتن زرتشت و نسوختن‏ او در آتش در مقام اثبات حقّانیت او سخن گفته است.همین معیارها در ادیان ابراهیمی نیز مقبول بوده و به احتمال بسیار به آتش افکندن‏ ابراهیم خلیل به دست نمرود،تنها از باب تعذیب و اعدام نبوده است، بلکه نوعی آزمایش صدق یا کذب دعوی او بوده است،چنان‏که مولوی‏ گوید:

چون خلیلی،هیچ از آتش مترس‏ من ز آتش صد گلستان می‏کنم‏16

مولوی هم‏چنین در مثنوی می‏گوید:

در تو نمرودی‏ست در آتش مرو رفت خواهی،اول ابراهیم شو17

هم‏چنین نسوختن ابو مسلم خولانی که اسود عنسی او را در آتش‏ افکند،18یا تقابل ملحدی با موحدی به نقل مولانا و مشابهات آن در سلامان و ابسال به نقل عبد الرحمن جامی و بعدها روبروشدن‏ حسین علی شاه اصفهانی با پادری مارتین انگلیسی در اصفهان از آن‏ دست است.19بنابراین چنین می‏نماید که در کیش زرتشتی به‏ شهادت طلبیدن ایزدان و ادای سوگند از بابت تأکید در صحت دعوی‏ بوده است.امّا علاوه بر آن،از سوگند برای تأکید در تعهد و بلکه‏ مطلق کلام هم استفاده می‏شده است،چنان‏که در کارنامه‏ی‏ انوشیروان به خامه‏ی خوداو آمده است: «سوگند که دوست داشتنی‏ترین ویژگان در نزد ما و نیک‏خواه‏ترین‏ ایشان به ما،آن کسی است که در حق رعیت از رفتار ما پیروی کند».

فرهنگ غربی/یونانی/رومی/مسیحی

در نظام‏های حقوقی و دینی غربی/یونانی/رومی نیز، سوگند یاد کردن از دیرباز در قضایای حقوقی،اداری،سیاسی،حرفه‏ای، قضایی و دینی مطرح بوده است.یعنی وقتی که مدعی برای اثبات‏ حقانیت دعوی خود،از اقامه‏ی بیّنه‏ی مطلوب عاجز بود،با گواه گرفتن‏ خدا یا رب النوع یا بت مقبول خود به آزمایش ایزدی که در زبان‏ اروپایی به آن اوردال Urteil می‏گفته‏اند،متوسل شده و از آن وجود قدسی می‏خواستند که راستگو را تأیید و دروغگو را مفتضح کند. افزون بر این گونه سوگندها که در جریان دادرسی معمول بود،در یونان‏ باستان،سوگند یاد کردن به ارباب انواع در مقام تعهدات حرفه‏ای‏ هم‏چون سوگند پزشکی بقراط معمول بوده است.ویل دورانت متن‏ سوگندنامه‏ی بقراط را چنین ضبط کرده است:

«من به آپولون...و به همه‏ی خدایان سوگند یاد می‏کنم و آنان‏ را گواه خویش می‏سازم که تا آن‏جا که بتوانم و آگاه باشم،به این‏ سوگندنامه وفادار مانم،استاد خویش را در این فن با پدر برابر شمارم...تا آن‏جا که بتوانم و آگاه باشم،دردهای بیماران را درمان‏ خواهم کرد...اگر از من بخواهند که کسی را زهر دهم،هرگز چنان‏ نخواهم کرد...داروی سقط جنین به زنان نخواهم داد...هیچ‏گاه‏ کسی را به عمد زیان و آسیب نخواهم رساند...هرگاه طی معالجات‏ خود یا در ضمن روابطی که با دیگران دارم،بر نکته‏یی آگاه شوم که‏ پنهان کردن آن واجب باشد،هرگز آن را فراموش نخواهم کرد».21

در کیش عیسوی نیز سوگند خوردن چه در جریان محاکمه و چه‏ در تشریفات مذهبی و اداری معهود بود،به طوری که تا 1938،تمام‏ میسیونرهای کاتولیک باید«سوگند تسلیم Oath of Submission » یاد می‏کردند.

نظام حقوقی انگلیس

در حقوق کامن‏لا Common Law سوگند در جریان دادرسی‏ به هنگام ادای شهادت و هم در خارج از دادگاه مورد استفاده است.

1-در خارج از دادگاه،سوگند نزد محضردار مخصوصی که به او مجری قسم Commissioner of Oath گویند،انجام می‏شود و سپس متن سوگندنامه به امضای شخص و نیز به مهر و امضای‏ مجری قسم می‏رسد و به عنوان قسم‏نامه Affidavit از اعتبار قضایی بیشتری برخوردار است.

2-سوگند دادن شهود از سوی دادگاه در جریان دادرسی،چنین‏ است که هر شاهد(اگر معتقد به یکی از ادیان است)باید در حالی که‏ دست بر روی کتاب آسمانی مورد قبول خود می‏گذارد،به خداوند سوگند یاد کند(و اگر معتقد به ادیان نیست باید موکدا بیان کند)که‏ «حقیقت را می‏گوید،تمام حقیقت را می‏گوید و چیزی را جز حقیقت‏ نمی‏گوید».پس از ادای سوگند یا تعهد مؤکد به حقیقت‏گویی،اگر شاهد در محضر دادگاه شهادت دروغ بدهد،به جرم شهادت دروغ‏ Oerjury مستقلا از سوی دادگاه محبوس خواهد شد.
حافظ » شماره 24 (صفحه 72)

3-به علاوه،در بیرون از جریان دادرسی برای تصدی بعضی از مشاغل مثل سمت وکیل دادگاه‏های عالی و یا قضاوت دادگستری، نامزد این شغل باید در دادگاه عالی سوگند یاد کند.

نظام حقوقی فرانسه

در حقوق فرانسه سوگند بر دو قسم است:

1-سوگند قضایی یعنی Le serment affirmatif ou probatoire

2-سوگند تعهد یا یمین العقد. Le serment promissoire

سوگند در اسلام

سوگند از جهت مفهومی و کاربرد،در نظام دینی و حقوقی اسلام، تفاوتی با حوزه‏های دینی و تمدنی و حقوقی پیش از اسلام ندارد،جز این‏که سوگند در نظام حقوقی اسلام که از آن به حلف،استحلاف، تحالف،محالفه،یمین و امثال آن تعبیر می‏شود،تابع شروط خاصی‏ست که در صورت عدم رعایت آن‏ها،فاقد ارزش و اعتبار قضایی خواهد بود.23چنان که نمونه‏یی از آن درباره‏ی کسی که از امام‏ جعفر صادق(ع) نزد منصور دوانیقی سعایت می‏کرد و در حضور امام‏ قسم یاد کرد،در شواهد النبوةی جامی گزارش شده است.

حقوق اسلامی

مهم‏ترین خصوصیت سوگند در فقه اسلامی آن است که سوگند باید به نام«الله»باشد.یعنی سوگند شرعی برای مسلمانان و ذمی‏ منعقد نمی‏شود مگر با لفظ جلاله‏ی«الله»ویا اسمای خاص الهی‏ مانند رحمان،قدیم،قیوم،مهیمن و امثال آن‏ها که مخصوص حضرت‏ حق تعالی می‏باشد و دیگری در آن‏ها شریک نیست.25پس قسم به‏ قرآن مجید(یا دیگر کتب آسمانی)یا به کعبه یا به نام پیامبر اسلام یا نام‏های امامان معصوم یا دیگری سوگند شرعی محسوب نمی‏شود. دلیل بر لزوم لفظ جلاله در سوگند شرعی دوگانه است:

الف-آیات قرآنی«فیقسمان بالله»(پس به خدا سوگند خورند)و «اقسموا بالله جهد ایمانهم»(سخت‏ترین سوگندهاشان را به نام خدا می‏خوردند).

ب-حدیث نبوی«لا تحلفوا الا بالله»(جز به خدای سوگند مخورید)و صحیحه‏ی سلیمان بن خالد از امام صادق:«الیهود و النصاری و المجوس لا یحلفون الا بالله»است.

لذا کسی که قسم یاد می‏کند،باید صریحا لفظ جلاله‏ی«الله»را بگوید و به آن قسم یاد کند.تغلیظ در تحلیف مستحب است.

اختلاف اعتبار در انواع سوگند

1-اختلاف اعتبار سوگند در مسائل مصداقی و حکمی:

سوگند فقط در مسائل مصداقی و موضوعی قاطع دعوی‏ست و در مسایل حکمی اعتبار ندارد،زیرا بیان حکم دعوی از جمله قواعد آمره است و باید براساس صریح قانون یا روح قانون اعلان شود و در اختیار متداعیین نیست.

2-اختلاف اعتبار سوگند در حقوق الناس و حقوق الله:

سوگند در حقوق الناس به حکم قاعده‏ی معروف«البینه علی‏ المدعی و الیمین علی المنکر»(اثبات دعوی بر عهده‏ی مدعی‏ست و منکر را سوگند،کفایت است)و منطوق حدیث نبوی«انما اقضی‏ بینکم بالبیّنات و الایمان»(من در میان شما بر مبنای شهادت شهود و سوگند قضاوت می‏کنم)یکی از ادله‏ی اثبات دعوی‏ست.یعنی در حقوق الانسان،چه حقوق مالی(قرارداد و شبه قرارداد)و چه حقوق‏ خانواده(طلاق و خلع و رجوع)سوگند یکی از ادله‏ی اثبات‏ دعوی‏ست.امّا در حقوق الله(حدود یا رؤیت هلال)سوگند-حتا به‏ ضمیمه شهادت شاهد واحد-از ادله‏ی اثبات نیست.

کاربردهای حقوقی سوگند

کاربردهای سوگند در زمینه‏های مختلف حقوقی به شرح زیر قابل تقسیم است:

اول-سوگند به مثابه‏ی یکی از ادله‏ی‏ اثبات دعوی

الف-سوگند مستقل از بیّنه

نوع اول سوگند به قاعده‏ی«البینه علی المدعی و الیمین علی‏ المنکر»،به مثابه‏ی یکی از ادله‏ی مستقل اثبات دعوی‏ست که اگر مدعی به آوردن بینه(شهود)قادر نباشد،حق دارد از قاضی بخواهد که مدعی علیه را قسم دهد.در تحلیف مدعی علیه به درخواست‏ مدعی بوسیله‏ی قاضی،سه مورد قابل پیش‏بینی‏ست:

1-قسم ابتدایی منکر:در این مورد مدعی علیه(خوانده)بر صحت انکار خود قسم یاد می‏کند که در این صورت،دعوی ساقط می‏شود و پرونده فیصله یافته و حکم قضیه مختوم پیدا می‏کند.29

2-قسم مردوده،در این مورد،مدعی علیه که به او تکلیف سوگند شده است،سوگند را به مدعی رد می‏کند.در این صورت،اگر مدعی‏ برصحت ادعای خود قسم یاد کرد،مدعای او ثابت می‏شود و اگر مدعی هم از قسم خوردن امتناع کرد،ادعای او ساقط می‏شود و پرونده‏ با صدور حکم برائت ذمه‏ی مدعی علیه فیصله می‏یابد.30

3-در صورت سوم،مدعی علیه به کلی نکول می‏کند،یعنی نه‏ خود قسم یاد کند و نه قسم را به مدعی رد می‏کند.در این صورت، برابر قول جمعی از فقیهان،به مجرد امتناع مدعی علیه از سوگند،حق‏ مدعی ثابت می‏شود و حاکم باید به نفع او حکم صادر کند و به قول‏ عده‏یی دیگر از فقیهان،پس از نکول مدعی علیه،قاضی باید راسا مدعی را به قسم دعوت کند و بنابراین نظر تنها پس از قسم خوردن‏ مدعی،حکم به نفع او صادر می‏شود و اگر او نیز از قسم خوردن امتناع‏ کرد،دعوی او ساقط می‏شود.

ب-سوگند مدعی منضم به شاهد واحد

بینه‏ی شرعیه در فقه قضایی به شهادت دو مرد عادل و یا یک‏ مرد و دو زن(به حکم«و استشهدوا شهیدین من رجالکم فان لم یکونا رجلین فرجل و امرأتان»)ثابت می‏شود.لیکن اگر مدعی نتواند دو شاهد مرد اقامه کند،می‏تواند با استفاده از شهادت یک نفر مرد، سوگند خود را به آن ضمیمه کند و به نفع خود حکم بگیرد.امّا برای‏ این‏که انضمام شهادت به سوگند،اعتبار شرعی داشته باشد،رعایت
حافظ » شماره 24 (صفحه 73)

ترتیب تقدم شهادت برسوگند،واجب است.یعنی مدعی نخست باید شاهد خود را حاضر کند و بعد از ادای شهادت شاهد چون شهادت یک‏ شاهد کافی نیست،مدعی سوگند خود را برای رفع نقص آن به آن‏ ضمیمه کند.امّااگر مدعی ابتدا سوگند بخورد و بعد شاهد شهادت‏ دهد،بینه‏ی شریعیه منعقد نمی‏شود32

ج-سوگند مدعی منضم به بینه‏ی شرعیه‏ در دعوی برمیت

در دعوی برمیت،مدعی پس از اقامه‏ی شهود باید قسم نیز یاد کند که حق در ذمه‏ی مدعی علیه باقی‏ست و آن را دریافت نکرده‏ است.33به نظر بعضی از فقیهان،سوگند منضم به بینه نه تنها در مورد میت بلکه هم‏چنین در هر موردی که مدعی علیه«شبه میت»باشد (مانند غائب مجهول الاثر،طفل و دیوانه)نبز حاکم است،زیرا در این‏گونه موارد،مدعی علیهم مثل شخص مرده،قادر به دفاع از خود نیست.امّا جمعی دیگر از فقیهان گفته‏اند که در موارد«شبه میت» تحلیف مدعی لازم نیست،لیکن قاضی باید به هنگام تأدیه محکوم‏ به از محکوم‏له کفیل بگیرد تا اگر محکوم علیه غائب حاضر شد و بر محقق نبودن مدعی،اقامه‏ی شهود کرد،بتواند حق خود را استرداد کند.34

د-حقوق جزا

بعضی جزائیات(مانند قتل خطا و قتل شبه عمد)نیز ممکن است‏ با شهادت یک مرد به ضمیمه‏ی سوگند مدعی،حکم صادر شود و مستند آن حدیث«کان رسول الله یقضی بشاهد و یمین»است. به علاوه،در مورد قتل اگر ولیّ دم مقتول،پنجاه مرتبه قسم یاد کند که متهم قاتل عمدی‏ست،قاضی به قاعده‏ی«قسّامه»به قتل عمد حکم صادر می‏کند.

دوم-سوگند از نظر آیین دادرسی مدنی

سوگند بر دو قسم است:

1-سوگند استظهاری،مواردی‏ست که دادگاه رأسا از مدعی‏ می‏خواهد که سوگند یاد کند.مهم‏ترین این موارد موردی‏ست که‏ دعوی برمیّت اقامه شده باشد و ادله‏ی هم سند رسمی نباشد (ماده‏ی 1333)بلکه با اسناد عادی،اصل حدوث حق،بر دادگاه ثابت‏ شده باشد که در این صورت،چون مدعی علیه فوت کرده و امکام‏ اثبات سقوط آن تعهد و ادای آن حق از او سلب شده است و مدعی هم‏ در حیات او اقامه‏ی دعوی نکرده است،در این‏جا دادگاه به خلاف‏ قاعده‏ی استصحاب بقای حق(موضوع ماده 357 قانون آیین دادرسی‏ مدنی)،پیش از صدور حکم به نفی مدعی،باید مدعی را سوگند دهد تا به بقای آن حق مطمئن شود(ماده 1333 قانون مدنی)،اتیان‏ سوگند استظهاری مشروط به دو شرط است:

الف-وجود دلیل قبلی برثبوت حق برذمه‏ی میت.

ب-تردید در بقای حق.

ویژگی آن نیز این است که اولا حکمی که مستند به سوگند استظهاری است(به خلاف حکم مستند و به سوگند بتّی)قابل‏ تجدید نظر است و ثانیا سو گند استظهاری(به خلاف سوگند بتّی که‏ از طرف خوانده قابل رد به خواهان است)از طرف خواهان قابل رد به‏ خوانده(وارث میت)نیست.

2-سوگند بتّی،مواردی‏ست که دادگاه به تقاضای یکی از اصحاب‏ دعوی،طرف او را که منکر حق اوست با صدور قرار اتیان سوگند محکوم می‏کند(مواد1326 تا 1329 ق.م).دادگاه تنها وقتی قرار سوگند صادر می‏کند که ادله‏ی قضایی(اقرار،سند،شهادت و امارات)برای صدور حکم در پرونده وجود نداشته باشد وگرنه،قرار رد تقاضای‏ سوگند را صادر خواهد کرد.36موضوع سوگند را دادگاه معین می‏کند. (به تصویر صفحه مراجعه شود) لایحه‏یی مربوط به قسم و حکم آن از هشتاد سال پیش‏ (از اسناد کتابخانه‏ی امین الشریعه) لایحه:در موضوع نزاع...وکیل محترم جهت طفره و تضییع‏ حق...اظهار نموده که مصالحه‏ی مزبوره که عصمت پناه‏ آمنه باشد،حاضر شده قسم یاد نماید بر عدم اجبار...27 شوال 1345 دستور قاضی:

بعد از طلاق،قسم توجه ندارد و علاوه محمد ابراهیم مدعی‏ اجبار بر حاج محمد حسن بوده نه بر آمنه؛و اگر محمد ابراهیم در صلح حرفی دارد،حاضر شود تا تحقیقات‏ لازمه شود و گفت‏وگو خاتمه شود. حرره الاحقر-مهر:محمد حسین الحسینی
حافظ » شماره 24 (صفحه 74)

که برای مثال ممکن است وقوع یا عدم وقوع منشأتعهد(مثل معامله) یا وجود یا عدم تعهد(دین)،یا بقای یا سقوط تعهد(بازپرداخت یا عدم‏ پرداخت دین)یا نفی علم نسبت به موضوع دعوی باشد.37قسم باید صورت جلسه شود و به امضای دادرس دادگاه و منشی دادگاه و کسی‏ که سوگند یاد کرده و کسی که تقاضای سوگند کرده است،برسد.38

سوگند بتّی که به اصطلاح قانون مدنی،قاطع دعوی‏ست(ماده‏ 1331 ق.م.)و حکم مستند به سوگند،قابل پژوهش و فرجام نیست‏ (حکم تمییزی شماره 1194 مورخ 3/7/1325 شعبه‏ی 6 دیوان‏ کشور،دانشنامه‏ی حقوقی،جعفر لنگرودی،4/546).

سوگند قضایی باید بعد از صدور قرار اتیان سوگند،ادا شود و در صورتی که قرار مقدماتی مذکور صادر نشده باشد،از لحاظ آیین‏ دادرسی از درجه‏ی اعتبار ساقط است.

سوگند باید در جلسه‏ی دادگاه به دستور قاضی ادا شود و اگر کسی‏ که باید سوگند بخورد به واسطه‏ی بیماری یا عذر دیگری از حضور در دادگاه معذور باشد،قاضی باید خود یا نماینده‏اش در محل مناسبی مثل‏ بیمارستان حاضر شود(ماده‏ی 466 آیین دادرسی مدنی).کسی که‏ برابر قرار دادگاه قسم متوجه اوست،یا باید قسم یاد کند،یا قسم را به‏ طرف دیگر رد کند.اگر قسم یاد نکند و رد قسم به طرف دیگر هم‏ نکند،دادگاه به محکومیت او نسبت به ادعایی که تقاضای قسم بر آن‏ شده است،رأی صادر خواهد کرد.(ماده‏ی 1328 ق.م.)

سوگند تعهدی

سوگند نسبت به تعهدات آینده،در برابر سوگند قضایی که در جریان دادرسی و در جهت اثبات اظهارات مدعی یا منکر نسبت به‏ تعهدات سابق ادا می‏شود،سوگند ممکن است ناظر به امور آینده و به اصطلاح«یمین العقد»باشد و آن نیز بر دو قسم است:

الف-سوگند در حقوق تعهدات

هر شخص حقیقی در حقوق خصوصی ممکن است قبول‏ تعهدات و التزامات شخصی خود را نسبت به دیگران با سوگند به خدا مؤکد کند.امّا این گونه قسم به منطوق«و لا تجعلوا الله عرضه‏ لا یمانکم»مکروه است و از امام صادق(ع)روایت است که:به خدا نه به راست و نه به دروغ سوگند مخورید.39به این معنی که قسم‏ خوردن به خدا استخفاف اوست و اگر دروغ باشد،حرام و اگر راست‏ باشد،مکرو است.با وصف کراهت،از نظر حقوقی،شخصی می‏تواند در حقوق تعهدات جز در موارد استثنایی،تعهد خود را به فعل یا ترک‏ فعل به قسم موکد کند.موارد استثنا،در احادیث زیر معیّن شده است:

1-«و لا یمین لولد مع والده و لا للمملوک مع مولاه و لا للمراه‏ مع زوج‏ها» سوگند فرزند نسبت به پدر و سوگند نسبت به بنده از سوی مالک و سوگند نسبت به زن از سوی شوهر،بی‏اعتبار است.40

یعنی اگر مالک سوگند یاد کند که هیچ‏گاه بنده‏یی را نمی‏فروشد و بعد به دلیلی بخواهد آن برده را بفروشد،برای او منعی نیست. هم‏چنین سوگند به قطع رحم،باطل است،مثل این‏که اگر کسی‏ سوگند یاد کند که اگر با همسرش آشتی کند یا اگر با خواهرش‏ صحبت کند یا اگر به خانه‏ی برادرش برود،یا اگر در عزای فلان عضو خانواده شرکت کند،همه‏ی اموال یا فلان مال او وقف این و آن باد؛41 هم‏چنین است اگر مردی حتا به تغلیظ و با لفظ جلاله،سوگند یاد کند که بعد از این برای خانواده‏اش هیچ هدیه‏یی نخواهد خرید،این سوگند به همین دلیلی بی‏اعتبار است؛42

2-کسی که سوگند می‏خورد،تا مدت چهل روز حق دارد که‏ مواردی را از موضوع تعهد خود استثنا کند.43

3-سوگند در حال تقیه،مجاز ولی خالی از اعتبار است و نقض‏ آن موجب کفاره‏ی یمین نمی‏شود.44

ب-سوگند در حقوق اداری

سوگند خوردن در حقوق اداری که از آن به«مراسم تحلیف»تعبیر می‏کنند،بخشی از مقررات آمره‏ی رسمی در حقوق اساسی و اداری‏ست که انجام آن پیش شرط لازم برای تصدی بعضی از مناصب رسمی و مشاغل دولتی یا خدمات عمومی و یا حرفه‏یی‏ست. برای مثال،قبل از برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران،اصل 39 متمم قانون اساسی مورخ 29 شعبان 1325 ق.مقرر می‏داشت که:

«هیچ پادشاهی برتخت نمی‏تواند جلوس کند،مگر این‏که قبل‏ از تاجگذاری در مجلس شورای ملی حاضر شود و با حضور اعضای‏ شورای ملی و سنا و هیات وزرا به قرار ذیل قسم یاد نماید»45

تحلیف احمد شاه قاجار،رضا شاه پهلوی و محمد رضا شاه پهلوی‏ برابر مقررات مذکور با تشریفات ویژه به عمل آمد.در نظام جمهوری‏ اسلامی نیز برابر اصل 121 قانون اساسی 1358،رییس جمهور منتخب باید در مجلس شورای اسلامی در جلسه‏یی که به حضور رییس قوه‏ی قضاییه و اعضای شورای نگهبان تشکیل می‏شود،به‏ شرح متنی که در قانون اساسی مندرج است،«در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران»سوگند یاد کرده و متن سوگندنامه را امضا کند.46 هم چنین برای شروع به خدمت در مشاغل نمایندگی مجلس، قضاوت،عضویت هیات منصفه،پزشکی،وکالت دادگستری، کارشناسی رسمی و تعدادی دیگر از مشاغل مشابه باید مراسم تحلیف‏ به عمل آید.47

در عرف اداری ایران،تحلیف در برابر قرآن مجید با سوگند خوردن به نام خداوند انجام می‏شود.برابر اصل 67 قانون‏ اساسی 1358،نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید در نخستین‏ جلسه‏ی مجلس«در برابر قرآن مجید»به«خدای قادر متعال»سوگند یاد کنند،48ولی نمایندگان اقلیت‏های دینی این سوگند را با ذکر کتاب‏ آسمانی خود یاد می‏کنند.49

پیش از انقلاب اسلامی 1357،نمایندگان مجلس شورای ملی، با قرآن مذهب خوش‏جلدی که ابو الحسن حایری زاده آن را از خاندان‏ عبد الرضا خان یزدی ستانده و به وسیله‏ی ارباب کیخسرو شاهرخ‏ نماینده‏ی اقلیت مذهب زرتشتیان به کتابخانه‏ی مجلس هدیه کرده‏ بود،مراسم تحلیف را به جای می‏آورند و به همین دلیل شاعری به‏ طنز گفته است:

حائری‏زاده که قرآن خوانین را برد نزد کیخسرو در پارلمان‏اش بسپرد گفت با جمع وکیلان که پی حفظ وطن

حافظ » شماره 24 (صفحه 75)

(به تصویر صفحه مراجعه شود) جوان‏ترین قاضی دادگستری پیش از انقلاب در مراسم تحلیف در تالار تشریفات وزارت‏ دادگستری،قرآن مجید را می‏بوسد.

با همین مصحف قاچاق!قسم باید خورد50

یکی از مقاطعی که موضوع سوگند خوردن و تحلیف نمایندگان‏ مردم موجب دخالت روحانیون شیعه در سیاست شد و مبارزات سیاسی‏ ناشی از آن منجربه انقلاب اسلامی 511357گردید،ماجرای‏ انجمن‏های ایالتی و ولایتی در سال 1341 ش بود که کابینه‏ی اسد اللّه‏ علم به دنبال سفر محمد رضا شاه به آمریکا در فروردین 1341 ش در مقام اصلاح قانون انتخابات،در لایحه‏ی«انجمن‏های ایالتی و ولایتی»مصوب 16 مهر 1341،هم‏زمان با حذف شرط سوگند به‏ «کلام اللّه مجید»از مراسم افتتاحیه انجمن‏ها،دو شرط دیگر «مسلمان بودن و مذکر بودن رأی‏دهندگان و انتخاب‏شوندگان»را نیز از مقررات مربوط به انتخابات حذف کرد و بدین گونه اولا،با حذف‏ لزوم سوگند به قرآن و نیز حذف شرط مسلمان بودن در مقام اعطای‏ آزادی به همه‏ی اقلیت‏های مذهبی(حتا اقلیت‏های غیررسمی) برآمد و ثانیا،با حذف شرط مذکر بودن انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان به زنان حق رأی داد،تا آن‏جا که مربوط به اتیان‏ سوگند است،ماده‏ی 41 لایحه‏ی مذکور مقرر می‏داشت که:

«پس از ایراد نطق افتتاحیه...در حالی که اعضای انجمن و عموم‏ حضّار به احترام به‏پا خاستند،یک جلد کتاب آسمانی به جلسه‏ می‏آورند و در مقابل جایگاه رییس قرار می‏دهند و ابتدا،رییس و سپس یک‏یک اعضای انجمن در مقابل کتاب آسمانی قرار گرفته و پس از بوسیدن کتاب آسمانی در حالی که دست راست خود را بر روی‏ آن قرار داده«سوگندنامه»ی ذیل را بلند قرائت و سپس ذیل آن امضا خواهند نمود:«من که در ذیل امضا می‏کنم،خداوند را به شهادت‏ می‏طلبم و به این کتاب آسمانی«سوگند»یاد می‏کنم تکالیف و وظایفی را که به عنوان عضو انجمن به من رجوع شده است،باکمال‏ راستی،درستی،جدّ و جهد انجام بدهم».52

لایحه‏ی انجمن‏های ایالتی و ولایتی،مخصوصا به علت حذف‏ «قرآن مجید»از مراسم سوگند خوردن و جای‏گزین کردن«کلام اللّه‏ مجید»با عبارت«کتاب آسمانی»- که اعم از قرآن مجید است-مورد انتقاد شدید و مخالفت جدی فقیهان‏ و مراجع تقلید شیعه قرار گرفت و در نهایت،بر اثر پافشاری آیت اللّه‏ خمینی،دولت در آذر 1341 تصویب‏نامه‏ی خود را لغو کرد.53

هم‏چنین برابر مادی 21 آیین‏نامه‏ی اجرایی قانون استخدام‏ قضات مصوب دی 1364،هرکس‏ که در جمهوری اسلامی به منصب‏ قضا منصوب شود،باید چنین قسم‏ یاد کند:

«من به عنوان قاضی در محضر قرآن کریم و در برابر ملت ایران به‏ خدای قادر متعال سوگند یاد می‏کنم‏ که به پیروی از پیامبرگرامی اسلام‏ و ائمه‏ی طاهرین علیهم السلام و اتمداد از ارواح طیبه‏ی شهدای اسلام،پاسدار حق و عدالت باشم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد نمایم که همواره در کشف‏ حقیقت و احقاق حق و اجرای عدالت و قسط اسلامی در گرفتن حق‏ از ظالم و بازگرداندن آن به صاحبش کوشا باشم و با تلاش پیگیر در مسند قضا در تحکیم مبانی جمهوری اسلامی و حمایت از مقام‏ رهبری،دین خود را به انقلاب اسلامی ادا نمایم».

سوگند در حقوق خانواده

چنان که پیش از این مذکور شد،سوگند در حقوق خانواده(طلاق، خلع و رجوع)از ادله‏ی اثبات دعوی محسوب می‏شود.

به علاوه در موضوع ایلاء،سوگند خوردن به نام خداوند،یکی از شروط تحقق ایلاء می‏باشد.54

ایلاء موردی‏ست که مردی به قصد اضرار به همسر دائمی‏ مدخوله‏ی خود به نام جلاله سوگند بخورد که برای مدت 4 ماه یا برای‏ همیشه زناشویی و آمیزش جنسی با همسر خود را ترک می‏کند.55

بعد از گذشتن از 4 ماه زن می‏تواند به حاکم شرع رجوع کند و حاکم‏ شرع شکستن سوگند(و دادن کفاره برای شکستن سوگند)یا طلاق دادن زن الزام خواهد کرد و در صورتی که مرد بعد از چهارده ماه‏ هیچ‏کدام از این دو شق را به انجام نرساند،قاضی می‏تواند او را حبس‏ کند و اگر شوهر ایلاء کننده باز هم سزسختی نشان داد به حکم‏ «الحاکم ولی الممتنع»زن را مطلقه کند.

سوگند در تاریخ سیاسی

سوگند نه تنها به صورت«قوانین حاکمه»از جهت قواعد آیین‏ دادرسی در اسلام مرسوم بوده است،بلکه در خارج از جریان دادرسی‏ نیز به صورت داوطلبانه در بین افراد برای تاکید قول و قرار و الزام به‏ تعهدات خصوصی و اجتماعی و زد و بندهای سیاسی معمول بوده‏ است که در این صورت اغلب در مقام سوگند خوردن،«قرآن»را«مهر»
حافظ » شماره 24 (صفحه 76)

می‏کرده‏اند.چنان که در طول تاریخ اکثر وزیران از عصر خوارزمشاهیان به بعد برای اثبات وفاداری خود به پادشاه سوگند می‏خورده‏اند و مستند پادشاه برای از بین بردن وزیران اغلب همان‏ شکستن سوگند بوده است که نمونه‏یی از آن فرمان جلال الدین‏ خوارزمشاه علیه اتابک ازبک بود که قاضی عز الدین قزوینی فتوی داد که چون اتابک قسم خورده است که من به شاه غدر نکنم و اگر کنم، زنم مطلقه باشد زن اتابک را مطلقه شناختند.57

نمونه‏ی دیگر،محاکمه‏ی سعد الدین ساوجی به امر سلطان‏ محمد خدا بنده است که امیران آن پادشاه این وزیر را در بغداد محاکمه‏ کردند و گفتند که وی سوگند خویش را در وفاداری به شاه شکسته و لذا واجب القتل است.

نمونه‏ی دیگر آن قسم خوردن قائم مقام فراهانی به نفع عباس‏ میرزا نایب السلطنه و اولاد ذکور اوست.

باز نمونه‏ی دیگر،ننمونه‏ی«قسم‏نامه»ی مورخ 26 ذی الحجه‏ی‏ 1323 هـ.ق.به خط احمد قوام السلطنه است که طی آن امضا کنندگان با قسم به«کلام اللّه مجید»تعهد کرده‏اند که برای برانداختن عین الدوله با هم متحد و متفق و«متصل و ملتصق»باشند.58

اگرچه اصالت بعضی از این اسناد بعدها به دلایل تاریخی مورد شبهه واقع شده است.اما در انقلاب مشروطیت،این قسم‏نامه‏ها به صورت«اسلحه‏ی سرد»یعنی ابزار جنگ تبلیغاتی مورد استفاده‏ بوده است.59

پس از استبداد صغیر،در ربیع الاول 1327 ق که حاج علی قلی خان‏ بختیاری(سردار اسعد)برای مبارزه با محمد علی شاه قاجار از اروپا به‏ ایران آمد،سران ایل بختیاری(به نمایندگی خسرو سردار ظفر، غلامحسین سردار محتشم،علی قلی سردار اسعد و نجف قلی‏ صمصام السلطنه)و ایل قشقایی(به نمایندگی ابراهیم صولت الدوله‏ سردار عشایر)قسم‏نامه‏یی دوجانبه در حمایت از مشروطیت امضا کردند که متن آن بر پشت جلد قرآن موجود،چنین است:

«این جانبان به کلام اللّه مجید،قسم یاد می‏نماییم و خداوند عالم و امام زمان(عج)را شاهد و گواه می‏گیریم که از این تاریخ به‏ بعد با حضرت اجل آقای صولت الدوله سردار عشایر-دام اقباله العالی‏ -یکی و متحد باشیم و با دوست ایشان دوست و با دشمن ایشان‏ دشمن باشیم و به اتفاق ایشان در خدمت شریفه‏ی مقدسه و مطاعه‏ی‏ مشروطه کامله از دولت مطابق قانون اساسی متحدا و منفقا دریغ‏ ننمایم،مشروط بر این که حضرت اجل آقای صولت الدوله سردار عشایر هم همین قسم قسم یاد فرمایند و ظهر قرآن مجید را مهر فرموده ارسال دارند.و اللّه علی بالقول وکیل.ربیع الاول 1327. خسرو سردار ظفر ابراهیم(صولت الدوله)-غلام حسین سردار محتشم-علی قلی سردار اسعد-نجف قلی صمصام السلطنه».60

باز نمونه‏ی دیگر قسم‏نامه یی به خط سید محمد صادق‏ طباطبایی‏ست که سردار سپه وعده‏یی از رجال آن زمان در 27 صفر 1342 ق(16 میزان 1302 ش)به کلام اللّه مجید قسم یاد کرده‏اند که‏ با اتفاق و صمیمیت کامل در حفظ استقلال و تمامیت ایران وترقیات‏ قشونی،سیاسی،اداری،فلاحتی،تجاری و صنعتی کشور بکوشند.

نمونه‏ی دیگر قسم‏نامه‏یی‏ست که دکتر محمد مصدق در مقطعی که محمد رضا شاه پهلوی از جمهوری شدن ایران بیمناک بود، بر پشت قرآن مجید نوشته و امضا کرده و به دست پادشاه وقت داده‏ بود که طی آن دکتر مصدق سوگند خورده بود که اگر مردم او را نامزد ریاست جمهوری کنند،وی به هیچ وجه آن را نخواهد پذیرفت.61

سندی دیگر نیز که به امضای مجتبی دولت‏آبادی،دکتر کریم‏ سنجابی،دکتر سید علی شایگان،عبد الحمید اعظم زنگنه،محمود هوده‏ای،اسماعیل فلاّح بردبار و جمعی دیگر از مشاهیر اواخر عصر رضا شاه و اوائل عهد محمد رضا شاه به تاریخ لیلة القدر(بیست و یکم‏ ماه رمضان)1346 هجی قمری(1306 شمسی)رسیده است و در همین گفتارگراور می‏شود،شاهدی دیگر از این نوع‏ «قسم‏نامه»هاست.

نویسنده :پروفسور سید حسن امین

منبع : حق گستر

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.