×

عناصر شراکت در جرایم

عناصر شراکت در جرایم

از دیدگاه حقوقدانان شرکت در جرم همکاری و مساعدت چند نفر با هم در عملیات اجرایی تشکیل دهنده جرم است که به چند نفر شرکا، مجرم می‌گویند و می‌توان شرکت در جرم را همکاری دست کم دو یا چند نفر در اجرای جرم خاص به‌طوری که عمل هر یک سبب وقوع آن شود دانست و همکاران را شریک در جرم و فعل آنها را شرکت در جرم می‌نامند تعریفی که تفاوت زیادی با مباشر دارد کارشناسان حقوقی در گفت‌وگو با «حمایت» بیشتر درباره این دو مفهوم توضیح می‌دهند

عناصر-شراکت-در-جرایم

از دیدگاه حقوقدانان شرکت در جرم همکاری و مساعدت چند نفر با هم در عملیات اجرایی تشکیل دهنده جرم است که به چند نفر شرکا، مجرم می‌گویند و می‌توان شرکت در جرم را همکاری دست کم دو یا چند نفر در اجرای جرم خاص به‌طوری که عمل هر یک سبب وقوع آن شود دانست و همکاران را شریک در جرم و فعل آنها را شرکت در جرم می‌نامند. تعریفی که تفاوت زیادی با مباشر دارد.

نحوه تحقق یافتن شراکت در جرم

یک وکیل پایه یک دادگستری در گفت‌وگو با «حمایت» درباره نحوه تحقق یافتن شراکت در جرم می‌گوید: هر گاه بیش از یک نفر در عملیات اجرایی تشکیل دهنده جرم (عنصر مادی) دخالت کنند این شراکت اتفاق می‌افتد. به گفته دکتر علی آزمایش شریک، در عملیات اجرایی جرم دخالت نمی‌کند بلکه فقط در مباشر آمادگی ذهنی ایجاد می‌کند.

این استاد حقوق جزا با بیان اینکه عنصر مادی گاه فعل است و گاه ترک فعل و گاه فعل ناشی از ترک فعل در این باره توضیح می‌دهد: سایر شکل‌هایی که برای عنصر مادی بر شمرده می‌شود مانند حالت و وضعیت یا داشتن و نگهداشتن، به فعل برگشت پیدا می‌کنند و ضرورتی به ذکر جداگانه آنها نیست. این را باید در نظر گرفت قصد ارتکاب جرم کسی را مجرم نمی‌کند.

شراکت در جرایم غیرعمدی

دکتر منصور رحمدل، استاد حقوق جزا نیز معتقد است در جرایم غیر عمدی امکان تحقق شراکت در جرم وجود دارد. وی در گفت‌وگو با «حمایت» اضافه می‌کند: برای تحقق شرکت در جرم همزمانی بین اعمال شرکای جرم شرط نیست و اختلاف زمانی مانع از تحقق شرکت در جرم نیست و شرکت در جرم تحقق می‌یابد. برای مثال، اگر کسی به وسایل متقلبانه متوسل شود و شخصی را فریب دهد و دیگری مال وی را در زمانی موخر از توسل به وسایل متقلبانه ببرد شرکت در جرم تحقق می‌یابد.

این را نیز باید در نظر گرفت که برخی به‌عنوان سبب و برخی نیز به‌عنوان مباشر در ارتکاب جرم شرکت دارند. این استاد جزا درباره تکلیف مشارکت سبب در ارتکاب جرم و مسئولیت و توضیح می‌دهد: ممکن است بتوان سبب را داخل مفهوم معاونت قرار داد که در این صورت تکلیف روشن است. ممکن است سبب اقوی از مباشر باشد که در این صورت مسئولیت متوجه سبب خواهد بود. در فرض تساوی سبب و مباشر یا اقوی بودن مباشر از سبب اساسا مسئولیتی متوجه سبب نیست. به نظر می‌رسد از باب رعایت عدالت بهتر آن است که در دو فرض اخیر نیز قانونگذار سبب را تا اندازه ای مسئول بشناسد.

چند تعریف قدیمی

یک وکیل پایه یک دادگستری نیز در تعریف شریک جرم به «حمایت» می‌گوید: به‌طور کلی شریک جرم مانند مباشر مادی جرم به کسی اطلاق می‌شود که شخصاً اعمال مادی تشکیل دهنده جرم را انجام دهد اما از این جهت چنین فردی را شریک جرم می‌دانند که به همراه شخص یا اشخاص دیگری اعمال مادی تشکیل دهنده جرم را اجرا کرده است.

محمود واحدی با بیان اینکه شرکت در جرم وقتی مصداق پیدا می‌کند که چند نفر با تشریک مساعی، جرم را انجام دهند می‌افزاید: ماده 27 قانون مجازات اسلامی سابق، حکم مجزایی برای فاعلان مستقل و شرکای جرم در نظر گرفته بود و بر اساس این ماده عنصر مادی شرکت در جرم انجام یک جز از جرم توسط هر شریک است .

وی با بیان اینکه به‌طور کلی برای صدق عنوان مشارکت در جرم، فعل مجرم باید جزو عملیات اجرایی جرم باشد نه عملیات مقدماتی، می‌گوید: تفاوت معاونت در جرم با شرکت در جرم در ماده 42 قانون مجازات اسلامی سابق آمده است «هر کس عالماً وعامداً با شخص یا اشخاص دیگر در یکی از جرایم قابل تعزیر یا مجازات‌های بازدارنده مشارکت کند و جرم مستند به عمل همه آنها باشد، خواه عمل هر یک به تنهائی برای وقوع جرم کافی باشد خواه نباشد و خواه اثر کار آنها مساوی باشد خواه متفاوت، شریک در جرم محسوب و مجازات او مجازات فاعل مستقل آن جرم خواهد بود». برابر این قانون در مورد جرایم غیرعمدی که ناشی از خطای دو یا چند نفر باشد، مجازات هر یک از افراد نیز مجازات فاعل مستقل خواهد بود.

واحدی در ادامه به قانون گذار و ماده 43 اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: این قانون معاونت در جرم را به گونه‌ای دیگر تعریف کرده است که اشخاص زیر معاون جرم محسوب و با توجه به شرایط، امکانات خاطی، دفعات و مواردی از این دست تعزیر می‌شوند. به این ترتیب هرکس دیگری را تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع به ارتکاب جرم کند یا به وسیله دسیسه و فریب و نیرنگ موجب وقوع جرم شود مجازات می‌شود.

شریک یا معاون

به گفته این مدرس دانشگاه، تعاریف متفاوتی در قانون بین شرکت و معاونت در جرم در نظر گرفته شده است توضیح می‌دهد: شریک در جرم به‌طور مستقیم در تحقق جرم و ارتکاب فعل مجرمانه با مباشر همکاری می‌کند، حال آنکه معاون، در حاشیه ارتکاب فعل مجرمانه قرار دارد و شرایط وقوع جرم از سوی مباشر را تسهیل می‌کند.

به گفته وی یک امر مثبت یا یک فعل صورت گرفته از جانب معاون، موجب مسئولیت معاون می‌شود نه ترک فعل؛ در صورتی که شراکت در جرم با ارتکاب افعال سلبی و منفی نیز محقق می‌شود.

واحدی این موضوع را با یک مثال توضیح می‌دهد و می‌گوید: اگر شخصی سلاح خود را به دیگری دهد تا در امر شکار غیر مجاز استفاده کند اما آن شخص با این سلاح قتل عمدی مرتکب شود، شخص صاحب اسلحه معاون در جرم نخواهد بود چون بین عمل معاون و مباشر در قتل هیچ وحدت قصد و تقدم یا اقتران زمانی وجود نداشته است در حالیکه حین شرکت در جرم، علم و عمد بین شرکا یا هماهنگی قبلی برای ارتکاب جرم ایجاد شده است. به این ترتیب شریک در جرم، مستوجب کیفر می‌شود و تحت تعقیب قرار می‌گیرد.

شراکت در جرایم غیرعمد

وی با بیان اینکه چنانچه شخص بدون آگاهی و اطلاع از ماهیت رفتار غیر قانونی و بدون داشتن سو نیت در ارتکاب جرم همکاری کند و پس از خاتمه جرم متوجه قصد و نیت همکاران خود شود او را نمی‌توان به‌عنوان شرکت در جرم مجازات کرد می‌افزاید: در جرائم غیر عمد شرکت در جرم از خطای جزایی تشکیل می‌شود که از سوی چند نفر به وقوع پیوسته است.

این استاد دانشگاه درباره مصادیق خطای جزایی نیز می گوید: این خطا شامل بی مبالاتی، نداشتن مهارت و عدم رعایت نظامات دولتی می‌شود که ممکن است توسط چند نفر به طور دسته جمعی انجام شود. به گفته وی در این جرایم که ناشی از خطای دو نفر یا بیشتر است مجازات هر یک از شرکا از مجازات فاعل مستقل می‌شود و اگر تاثیر مداخله و مباشرت شریک در حصول جرم ضعیف باشد، دادگاه می‌تواند مجازات وی را به تناسب تاثیر عمل تخفیف دهد.

وقتی پای قتل به میان می‌آید

واحدی با بیان اینکه یکی از بزرگترین و اصلی‌ترین جرایم علیه انسان قتل عمد است، می‌گوید: در اینجا تکلیف مجازات در جرایمی که یکی به‌عنوان سبب و یکی به‌عنوان مباشر حکم می گیرند کاربرد دارد. یعنی باید معلوم شود چه کسی مباشر و چه کسی سبب بوده است.

وی با بیان اینکه هر جرم دارای سه رکن است و باید باشد تا جرم تحقق پیدا کند می گوید: نخست عنصر قانونی است که مجازات آن در قانون تعیین شده است؛ دوم عنصر مادی است که به فعل یا ترک فعل یا همان رفتار فیزکی که از سو مجرم صورت می‌گیرد توجه دارد و سوم عنصر معنوی است که قصد و نیت مجرمانه را بررسی می‌کند.

تسبیت در جنایت

این استاد دانشگاه درباره تسبیت در جنایت نیز می گوید: تسبیت در جنایت آن است که انسان سبب تلف شدن یا جنایت علیه دیگری شود یا خود مستقیماً جنایتی را مرتکب شود. مانند این‌که شخص چاهی حفر ‌کن دو دیگری در آن می‌افتد و کشته می‌شود. این را نیز باید در نظر گرفت که این قتل همیشه با یک واسطه انجام می‌شود و در ماده 206 قانون مجازات سابق به ان اشاره شده است.

وی در این باره توضیح می‌دهد: فرض کنید «الف» چاهی را می‌کند و قصدش این است که «ب» به درون چاه بیافتد و کشته شود اما شخص «ب» با احتیاط عبور می‌کند در این میان شخص «ج» به شخص «الف» کمک می‌کند و با زور فرد «ب» را به درون چاه حل می‌دهد و او را می‌کشد، در اینجا شخصی که چاه را حفر کرده است مسبب است و شخصی که «ج» را به درون چاه می‌اندازد مباشر نامیده می‌شود و به استناد ماده 363 قانون مجازات اسلامی سابق در این جمع مباشر مسئول و مرتکب قتل عمد شده است.

منبع : روزنامه حمایت

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.