زهرا داور خشونت روانی در جامعه ما بیشترین آسیب را به کودکان میرساند
زهرا داور خشونت روانی در جامعه ما بیشترین آسیب را به کودکان میرساند
خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
سرویس: فقه و حقوق - حقوق اجتماعی
یک مدرس و پژوهشگر حقوق کودک، با تاکید بر نقش سه نهاد خانواده، دولت و جامعه در ریشهکنی خشونت علیه کودکان اظهار کرد: دولت موظف است مسائل کودکان را ببیند، دغدغه کودکان را احساس کند و کودک را به عنوان یکی از شهروندان جامعه مورد حمایت قرار دهد.
به گزارش خبرنگار ایسنا، دکتر «زهرا داور» که در میزگرد « بررسی راهبردهای اقدام برای ریشهکنی خشونت علیه کودکان از منظر حقوق انسانی" به مناسبت روز جهانی کودک در کمیسیون حقوق بشر اسلامی سخن میگفت، درباره تعریف خشونت علیه کودکان اظهار کرد: طبق ماده 19 کنوانسیون حقوق کودک هر گونه خشونت فیزیکی، جسمی یا روحی و روانی، صدمه یا آزار، بیتوجهی یا رفتار توام با سهلانگاری، سوء رفتار یا بهرهکشی از جمله سوءاستفاده جنسی به عنوان خشونت علیه کودک تعریف شده است.
وی با اشاره به تعریف دیگری که در اسناد بینالمللی از خشونت موجود است، گفت: استفاده از قدرت یا نیروی فیزیکی، تهدید یا استفاده واقعی از نیروی فیزیکی توسط فرد یا گروه که به سلامتی، رشد و عزت نفس کودک به صورت بالقوه صدمه بزند یا احتمال صدمات بعدی را افزایش دهد، خشونت تعریف میشود.
این مدرس و پژوهشگر حقوق کودک با تاکید بر این که باید نگاه آسیبشناسانه به منشاء بروز خشونتها وجود داشته باشد، افزود: حقوق بیشتر بعد از انجام خشونت وارد ماجرا میشود؛ پس باید ابتدا ببینیم چه مسائلی خشونت علیه کودک را سبب میشود.
داور، خشونت را در دو بعد مطرح کرد و گفت: خشونت را میتوان در سیاستگذاریهای کلان که در قالب بحثهای اقتصادی، برنامهریزی و قانونی مطرح میشود هم ملاحظه کرد. مورد دیگر خشونت از طرف نهادها و سازمانها در خانواده و جامعه است.
وی خاطرنشان کرد: برخی چیزها ممکن است به ظاهر ارتباط مستقیمی با خشونت علیه کودکان نداشته باشد؛ مانند فقر، تغییر ارزشها و هنجارهای اجتماعی، تاثیر بازیهای کودکان یا فضاهای شهری؛ اما اینها نیز میتواند منشاء بروز خشونت در بعد کلان باشد.
این مدرس و پژوهشگر حقوق کودک همچنین اظهار کرد: مواردی در قانون هست که خشونت اجازه داده شده است. طبق ماده 1378 قانون مدنی والدین حق تنبیه فرزندانشان را دارند و میتوانند او را تادیب کنند. ما نمیتوانیم تک تک خانوادهها را توجیه کنیم که تفاوتی میان تنبه با تنبیه بدنی وجود دارد.
داور اضافه کرد: در قانون مجازات اسلامی صراحتا گفته شده اطفال را میتوانید تادیب و تعزیر کنید. درست است که شاخص قرار میدهیم و میگوییم این تنبیه نباید موجب دیه شود؛ اما وقتی اساسا اجازه آن داده شده، کنترلش دشوار به نظر میرسد.
وی با اشاره به این که در قانون والدین برای کودکآزاری مستثنی شدهاند، اظهار کرد: این به معنای صدور مجوز قانونی برای خشونت علیه کودکان است. مثلا در موارد سلب حضانت آمده است که تکرار ضرب و جرح به نحوی که موجب آسیب جدی به کودک شود موجب سلب حضانت میشود؛ یعنی اگر مثلا پرده گوش کودک در اثر سیلی پاره نشد، ایرادی ندارد. شاخص آن را اخلاق، فرهنگ و مذهب در هر جامعه تعیین میکند.
این مدرس و پژوهشگر حقوق کودک با تفکیک مباحث محتوای قانون، نقص و نقض قانون گفت: نقص قانون موجب میشود به راحتی خشونت علیه کودکان را شاهد باشیم؛ مثلا حق ملاقات کودک در قانون پیشبینی شده است و کودک میتواند والدی را که حضانت ندارد 24 ساعت در هفته ملاقات کند. حق ملاقات حق کودک است، اما والد دیگری که تحمل دیدن همسرش را ندارد کودک را هم نمیآورد؛ یعنی کودک را از این حق محروم میکند. این تکلیف والدین است، ولی ضمانت اجرای عدم انجام آن در قانون وجود ندارد و این به معنای نقص قانون است.
داور درباره نقض قانون نیز توضیح داد: نقض قانون مربوط به زمانی است که خشونت به عنوان قاعده وجود دارد، ولی برخلاف قاعده عمل میشود و به دلایل مختلف یا ضمانت اجرای آن رعایت نمیشود یا ضمانتی وجود ندارد که در این مورد نیاز داریم جامعه ما قانون را به عنوان یک محور در برخورد با خشونت ببیند.
وی در تقسیمبندی خشونت علیه کودکان نیز اظهار کرد: از بعد حقوقی و تخصصی، یکی از بهترین مراجع این تقسیمبندی می تواند کنوانسیون حقوق کودک باشد؛ چون به همه ابعاد توجه داشته و در سه بخش خشونت جسمی، جنسی و روانی آن را مطرح کرده و مصادیق آن را در مواد کنوانسیون آورده است.
این مدرس و پژوهشگر حقوق کودک مصادیق خشونت جسمی را خشونت جسمی خانگی و اجتماعی، تنبیه بدنی، کار کودک و سوء تغذیه ذکر کرد و گفت: موارد خشونت جنسی در داخل خانواده و محیط اجتماعی مشخص است. خشونت روانی نیز به موانع فرهنگی و اعتقادی افراد برمیگردد.
داور ادامه داد: دو نوع مصداق برای خشونت مد نظر است که به صورت دو پروتکل اختیاری به کنوانسیون حقوق کودک ملحق شده است. اول بحث کودکان قربانی جنگ است که پروتکل کودکسربازها را شامل میشود و دوم پروتکل مربوط به هرزهنگاری، فروش و به فحشاکشاندن کودکان است که به دومی در سال 86 محلق شدیم اما در مورد اولی هنوز تصمیم نهایی گرفته نشده است.
وی در ادامه با اشاره به تاثیر و تاثر متقابل میان جامعه ما و جامعه جهانی خاطرنشان کرد: ما شاهد هر سه نوع خشونت در جامعه خود هستیم. شاید خشونت جنسی را به دلیل این که جرم غیرمشهود است در جامعه پررنگ و بارز نبینیم، ولی آنچه در جامعه فعلی ما بیشترین آسیب را به کودکان میرساند خشونت روانی است. مسائل اجتماعی ما شیوع خشونت علیه کودکان را از نظر روانی در سالهای اخیر بیشتر کرده است.
این مدرس و پژوهشگر حقوق کودک همچنین در مقایسه میان کشورها از نظر شکل خشونت اعمالشده گفت: نمیتوان مقایسه ای میان کشورها داشت؛ چون هنجارهای کشورهای مختلف از هم متفاوت است. باید دید ما با توجه به فرهنگ، امکانات و برآوردی که از سرانه هر انسان و میزان رعایت حقوق بشر و حقوق انسانیمان داریم، تا چه اندازه توانستهایم از نظر قانونی، اداری و اجرایی حقوق کودکان را تامین کنیم.
داور با تاکید بر این که کنوانسیون حقوق کودک تنها کنوانسیون حقوق بشری است که همه دولتها متفقالقول روی آن ایستاده اند، به طولانیشدن روند تصویب لایحه آیین دادرسی ویژه نوجوانان در مجلس انتقاد کرد.
وی در ادامه درباره موانع قانونی حضور به موقع مددکاران در موارد آزار کودکان گفت: سیستم قضایی ما اگر مددکار اجتماعی را در حقوق انسانی، زنان، کودکان و خانواده نپذیرد در زمینه اجرایی با مشکل مواجه خواهد بود.
این مدرس و پژوهشگر حقوق کودک در زمینه کودکان خیابانی افغان نیز یادآور شد: از نظر قانونی کشور زمانی امکان استفاده از خدمات رفاهی خود را به مهاجران میدهد که ورود آنها مجاز باشد.
این مدرس و پژوهشگر حقوق کودک همچنین درباره راهبردهای ریشهکنی خشونت علیه کودکان اظهار کرد: کودکان باید از طرف سه نهاد خانواده دولت و جامعه حمایت شوند. دولت به معنای عام به موجب قانون اساسی و به عنوان حافظ کرامت انسانی در معنای خاص خود موظف است مسائل کودکان را ببیند، دغدغه کودکان را احساس کند و کودک را به عنوان یکی از شهروندان جامعه مورد حمایت قرار دهد و برای این منظور باید در سیاستگذاری، قانونگذاری و اجرایی این حمایت و تضمین را داشته باشد.
داور افزود: دولت باید قوانین مربوط به کودکان را بازنگری و قوانینی به نفع کودکان وضع کند. در بعد اجرایی نیز نیازمند آن هستیم از منظر دولتی نهاد متولی کودکان مشخص شود. از نظر اجرایی واقعیت این است که دولت به معنای عام، باید عملکردی داشته باشد که پس از الحاق به کنوانسیون حقوق کودک از نظر داخلی مسائل کودکان را به عنوان حقوق شهروندی پیگیری کند. نهادهای دولتی در بحث سیاستگذاری فرهنگی باید به مساله کودکان توجه ویژه داشته باشند.
وی ادامه داد: از نظر خانواده و جامعه، مهمترین نیاز خانوادهها علاوه بر مسائل اقتصادی، کسب مهارتهای لازم برای روابط متقابل میان فرزندان و کودکان است. خانوادهها نیاز دارند حقوق و تکالیف را بشناسند و تعادلی میان آنها ایجاد کنند و کودک در معنای خاص مورد حمایت قرار گیرد.
این مدرس و پژوهشگر حقوق کودک همچنین با تاکید بر شناسایی زمینههای بروز و شیوع خشونت خاطرنشان کرد: در این زمینه نیاز است هم عملکرد دولت و هم خانواده و جامعه را داشته باشیم.
داور در پایان درباره مهمترین اولویتهای حقوق کودکان گفت: مهمترین اولویتها فرهنگسازی، آموزش و شناخت است و اگر شناخت نباشد حرکت جهتدار نیست.
مدیرکل آموزش سازمان قضایی نیروهای مسلح از کاهش 35 درصدی جرایم نیروهای مسلح، خبرداد کارشناس مجتمع قضایی اطفال رسیدگی قضایی در پروندههای مرتبط با کودکان تسریع شود