×

حاکمان در دو راهی ماندلا و قذافی

حاکمان در دو راهی ماندلا و قذافی

ماندلا ثابت کرد نرمی بر سختی پیروز می‌شود و گذشت و سازش مبنای توسعه و تحول است

حاکمان-در-دو-راهی-ماندلا-و-قذافی

ماندلا ثابت کرد نرمی بر سختی پیروز می‌شود و گذشت و سازش مبنای توسعه و تحول است.

 دکتر ناصر کاتوزیان با طرح پرسشی در رابطه با درس‌های ماندلا برای جهانیان،گفت: می‌دانیم مبارزان زیادی در جهان به عرصه قدرت رسیدند و سال‌ها هم با اقتدار حکومت کردند، نمونه آن هم کسانی مثل معمر قذافی بودند که به رغم اینکه ابتدا از مبارزه برای دموکراسی سخن می گفتند، اما وقتی حکومت را به دست گرفتند و مزه قدرت را چشیدند، به آزادی و دموکراسی پشت کردند، در حالی که نلسون ماندلا مبارزی بود که پس از رسیدن به قدرت راه آزادی و دموکراسی را برای کشورش در پیش گرفت و مفتون قدرت نشد و این تفاوت عمده ماندلا با بسیاری از انقلابیون را می‌رساند.

 اعمال قدرت از سوی دولت برای انجام خدمت،مشروع است

این حقوقدان که در مراسم بزرگداشت نلسون ماندلا سخن می‌گفت، با اشاره به آرای برتراندراسل، فروید، کارل مارکس و هربرت مارکوزه درباره پدیده قدرت و ثروت عنوان کرد: فروید بر آن است که تمام اعمال انسان، انگیزه جنسی دارد، مارکس و مارکوزه، نیز منشأ تمام افعال آدمی را کسب مال و ثروت می‌دانستند ولی برتراندراسل در کتاب قدرت که به فارسی هم ترجمه شده‌است بر آن است که تمام حرکات انسان، برای اعمال قدرت است. حتی از نظر راسل کسب ثروت و سرمایه نیز وسیله‌ای برای اعمال قدرت است. بنابراین قدرت موجودی است که رهزن است، همه را به استثنای بعضی‌ها جذب می‌کند و از راه به در می کند. اما کسانی مانند ماندلا قدرت را نه برای قدرت بلکه برای خدمت می‌خواستند که جوهر بحث من در همین است. من در اوایل انقلاب مقاله‌ای نوشتم زیر عنوان «دولت خدمتگزار و نه دولت حاکم» تا میان دو مفهوم خدمتگزاری و حاکمیت دولت تمیز قائل شوم؛ بعدها هر دولتی که آمد خود را دولت خدمتگزار نامید. اما مقصود من این بود که دولت وقتی انتخاب شد، حق حاکمیت بر مردم را ندارد، بلکه برای اجرای تکالیف و خدماتی که بر عهده اوست اختیار دارد. اختیار خدمت رسانی غیر از حق حاکمیت است. چرا که فرد، حق را برای منافع خود به کار می برد، فی‌المثل وقتی کسی می‌گوید من حق مالکیت دارم یعنی به هر ترتیبی که دلم می‌خواهد می‌توانم در مال خود تصرف کنم در حالی که اختیار برای انجام تکلیف که دولت‌ها به موجب رای مردم پیدا می‌کنند غیر از حق حاکمیت دولت بر ملت است. بنابراین اعمال قدرت از سوی دولت زمانی مشروع است که برای انجام خدمت باشد و نه غیر از این. این حقوقدان در ادامه تصریح کرد: این موضوع در حقوق خصوصی هم وجود دارد، به عنوان مثال دربحث ریاست شوهر بر خانواده، شوهر حق اعمال حاکمیت و ریاست بر زن را ندارد بلکه شوهر مدیر خانواده است و مدیر قابل کنترل است مثلاً به عقیده من شوهر از روی هوسبازی و شائبه‌های غیراخلاقی نمی‌‌تواند زنش را طلاق بدهد چرا که به موجب اصل 40 قانون اساسی هیچ کس نمی‌تواند حق خود را برای اضرار به غیر یا صدمه زدن به منافع عمومی مورد استفاده قرار دهد حق طلاق نیز که در قانون مدنی با شوهر است، چنین حکمی دارد. از همین رو من در چاپ جدید کتاب حقوق خانواده عنوان ریاست خانواده را به مدیر خانواده تغییر داده‌ام.

 تمام حاکمان در دوراهی انتخاب راه ماندلا یا قذافی قرار دارند

کاتوزیان با بیان این مطلب که نگاه ماندلا به قدرت به مثابه خدمت است نه اعمال حق حاکمیت به ملت، توضیح داد: ماندلا قدرت را برای خدمت می خواست در این راه نیز هم جنگ مسلحانه کردو هم به زندان افتاد ولی وقتی قدرتی را که به دست آورد، دودستی تقدیم ملت کرد تا ملت هرجور که بخواهند از حق حاکمیت خوداستفاده کنند ماندلا گفت من دیگر بازنشسته شده‌ام، اما قذافی تا آخرین لحظه حتی وقتی که مردم او را نمی‌خواستند از قدرت دست بردار نبود. الان بر سر راه تمام حاکمان و قدرتمندان این دو راه قرار دارد،راهی که قذافی پیمود و راهی که ماندلا رفت. ماندلا شهره جهانی شد و قذافی منفور جهانی. امیدوارم این موضوع درس عبرتی برای همه ما باشد.

 ماندلا یک پیشوا بود

پدر علم حقوق ایران در پایان تاکید کرد: ماندلا یک پیشوا بود قبل از او امیرمومنان هم همین‌طور پیشوا بود. شما با نگاهی به نهج‌البلاغه می‌بینید برای حضرت علی(ع) قدرت فقط برای خدمت به مردم ارزش دارد و گرنه حکومت فی‌ذاته ارزش و اصالتی برای آن حضرت ندارد و از همین رو نیز می‌فرماید حکومت مثل آب دهان بز است و من حکومت را برای خدمت به مردم می‌خواهم. اینها باید برای همه ما درس باشد و هر کدام از ما که به قدرت رسید راه علی و راه ماندلا را در پیش گیرد.

 ماندلا مخالف و شکنجه‌گر خود را بخشید

دکتر محمد محمدی گرگانی نیز در ادامه این مراسم به مقایسه و بیان ویژگی‌های ماندلا و صدام به عنوان دو چهره مثبت و منفی قرن پرداخت و گفت: ماندلا 27 سال زندان بود و صدام 24 سال رئیس جمهور؛ ماندلا با اینکه 27 سال زندان بود و بسیار تحقیر شد اما کینه توز نشد و نفرت در وجودش ریشه نکرد. ولی صدام وقتی به قدرت رسید کوچک‌ترین نقد را تحمل نمی‌کرد ماندلا مخالف و شکنجه‌گر خود را بخشید ولی صدام در شهر دجیل بعد از سوءقصد به جانش دستور اعدام بسیاری از اهالی شهر را داد و 15 هزار نفر را زندانی و شکنجه کرد. همچنین دستور داد هزارهکتار از اراضی شهر دجیل را نابودکنند و تا 10 سال هیچکس حق نداشت در آنجا کشاورزی کند.

 ببخش اما فراموش نکن

این حقوقدان ادامه داد: صدام در 31 تیر 1358 به قدرت رسید و 6 روز بعد از آنکه به قدرت رسید شورای مرکزی حزب بعث عراق را دعوت کرد و همان‌طور که نشسته بود به افراد نگاه کرد و یک عده ای را از اتاق بیرون کرد در حالی‌که از قبل فضای تیرباران را در بیرون آماده کرده بود، دستور داد که همه آنها را تیرباران کردند و در توجیه عمل خود گفت که به تشخیص من این‌ها خائن بودند نه دادگاهی گذاشت و نه محاکمه‌ای و نه دفاعیه‌ای. ماندلا وقتی در برابر مردمی قرار می‌گیرد که می‌گفتند بچه ام زنده به گور شده است چگونه می‌توانم ببخشم، پاسخ می داد که چاره‌ای نیست اگر خشونت را با خشونت جواب دهیم دچار بدبختی می‌شویم فلذا ببخش اما فراموش نکن.

 صدام توان انتقاد از خود را نداشت

محمدی گرگانی خاطر نشان کرد: اما صدام توان انتقاد از خود را نداشت و تحمل نقد نداشت و تا آخر حتی در جلسه محاکمه خود از بمباران حلبچه، کشتار کردها و ایرانیان دفاع کرد و حاضر به تحمل کمترین نقدی نیز نشد. اما ماندلا بارها اعلام کرد و پذیرفت که در دوران ریاست جمهوری خویش نسبت به مسئله ایدز کوتاهی و اشتباه کرده است.

 انسان‌ها هر چه بزرگتر،نقد پذیری آنها بیشتر است

وی در ادامه با بیان اینکه انسان‌ها هر چه بزرگترنقد پذیری آنها بیشتر و هر چه حقیرتر خودخواهی آنها بیشتر است به حوادث و شرایط محیطی که ماندلا و صدام در آن پرورش یافتند اشاره کرد و گفت: ماندلا در 9 سالگی پدر خود را از دست داد و به خاطر مخالفت پدر خوانده‌اش نتوانست کار کند و حتی از کار کردن وی به عنوان نگهبان معدن نیز ممانعت به عمل آمد لیکن هرگز کینه توز و انتقام گیر نشد و به صورت مکاتبه‌ای درس حقوق خواند و باوجود مشکلاتی که در زندگی برایش به‌وجود آمد هرگز همانند صدام نشد. این استاد دانشگاه در ادامه نمونه‌هایی از رفتارهای شاخص صدام را برشمرد و گفت: صدام فردی بود که در میان کشورهای خاورمیانه در کشور عراق طرح نهضت سوادآموزی، آموزش اجباری ودرمان عمومی رایگان را به راه انداخت. یکی از بهترین سیستم های بهداشت عمومی را صدام در عراق ایجاد کرد. زمین های بزرگ را از افراد گرفت و در اختیار روستاییان قرار داد و عدالت اجتماعی یکی از اهداف بزرگ صدام بود ولی با این همه کارهای استثنائی که کرده بود موفق نشد.

 عدالت اجتماعی بدون کرامت انسانی دوام نخواهد داشت

 محمدی گرگانی علت عدم موفقیت صدام باوجود اقدامات مذکور را بی اعتنایی وی به کرامت انسان‌ها و شخصیت انسان‌ها دانسته و اظهار داشت عدالت اجتماعی اگر با کرامت انسانی و آزادی انسان همراه نباشد، دوام نخواهد آورد میراث صدام کینه و نفرت و انتقام است و بعد از 10 سال از سقوط صدام عراق همچنان اسیر این کینه و انتقام است و کینه و انتقام هم موجب عقب ماندگی خواهد شد. وی همچنین با بیان اینکه جوامع هر چه رشد یافته‌تر باشند توانایی بیشتری برای سازش دارند در حالی که نفرت و کینه همواره عقب‌ماندگی به دنبال خواهد داشت، میراث ماندلا را گذشت،مهر،عشق و محبت دانسته و اظهار داشت: ماندلا ثابت کرد نرمی بر سختی پیروز می‌شود و گذشت و سازش مبنای توسعه و تحول است.

 روش ماندلا گره گشا و روش صدام بن بست است

این وکیل دادگستری علت اینکه ماندلا چهره اول دنیا انتخاب شد و سازمان ملل روز تولد وی را روز تولد بشریت نامید ولیکن صدام به عنوان بزرگترین و بی رحم‌ترین دیکتاتور معرفی شده است را این‌گونه بیان کرد که ماندلا راه سازش و بخشش و رحمت را انتخاب کرد اما صدام جامعه خویش را بر بنیاد کینه و انتقام و نفرت استوار ساخت و روشی که ماندلا برگزید گره‌گشاست لیکن روش صدام بن بست است.محمدی گرگانی آموزه‌های قرآن کریم را نیز در همین راستا عنوان کرد و اظهار داشت: قرآن می فرماید هم ببخشید و هم پس از بخشش سرزنش نکنید و وقتی بدی را با خوبی جواب دهید آنگاه خواهی دید دشمن تو، دوست تو خواهد شد و در ادامه آن می فرماید کسانی می توانند اینگونه رفتار کنند که آدم صبور و شکیبایی باشند.

 ذلت هیچ کس را عزت خود ندانیم

این استاد دانشگاه انسان‌هایی را واجد چنین ویژگی‌هایی برشمرد که بهره فراوانی از یک شخصیت برده باشند و دارای آنچنان شخصیت متعادلی باشند که با دشمن رفتار دوستانه‌ای کنند. در برابر اهانت، اهانت نکنند. در برابر رفتارهای کینه آمیز کینه توزانه رفتار،در برابر شکنجه، شکنجه نکنند. ماندلا مثال بارز چنین انسان‌هایی بود ما در تاریخ و در لحظات بحرانی به چنین انسان‌هایی نیاز داریم و سازش به این معناست که طرفمان را تحقیر نکنیم. چنانچه امپراتور دیگری به پای امپراتوری افتاد به آن افتخار نکنید ذلت هیچ کس را عزت خود ندانیم و قهرمان ما چنگیز دیگران نباشد. محمدی گرگانی در پایان، راه برون رفت از بحران هایی که جوامع جهان سوم دچار آنند و علامت آن هم قهر و دعوا تکرار گرداب انتقام و نفرت و کینه است را گفت‌وگو و سازش دانست و جنگ را امری استثنایی برای دفاع قلمداد کرد.

منبع : پایگاه خبری رسانه قانون

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.