×

روانشناسی بازار سهام

روانشناسی بازار سهام

روانشناسی بازار سهام

روانشناسی-بازار-سهام

همیشه پول نقد در اختیار داشته باشید

گروه بورس- هرچند وضعیت نامناسب بازار سرمایه طی 14 ماه گذشته موجب شد، تا شمار زیادی از سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای، سرمایه‌های خود را از صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک خارج کنند، اما در شرایط طبیعی و متعادل بازار، این نهادهای مالی توانستند که بازدهی خوبی را از خود به نمایش بگذارند.

 

در دنیا این سرمایه‌گذاران تجربه خوبی را با صندوق‌ها پشت سر گذاشته‌اند، تا جایی که حتی سرمایه‌گذاری در این نهادهای مالی در برخی موارد سبب شده که بازدهی بالاتر از معامله مستقیم در بازار سهام نصیب سرمایه‌گذاران شود.
کتاب 23 اصل موفقیت وارن بافت به نکات خوبی در این خصوص اشاره کرده است که در ادامه از نظرتان می‌گذرد: با توجه به میزان پولی که در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک وجود دارد و با وجود مدیران حرفه‌ای در امر سرمایه‌گذاری، می‌توان حدس زد که بسیاری از مردم تمام فرآیند سرمایه‌گذاری خود را به دیگران واگذار می‌کنند.
این کار یک اختیار کاملا قانونی است. سرمایه‌گذاری نیازمند زمان و انرژی است و برای بسیاری از ما، این زمان و انرژی می‌تواند به نحو بسیار بهتری در جای دیگری سرمایه‌گذاری شود. اگر انتخاب شما همین می‌باشد، باز هم می‌توانید به بازده‌های بیشتری در سرمایه‌گذاری دست یابید به شرط آنکه توصیه ادسیکوتا را جدی بگیرید و سرمایه‌گذار موفقی را بیابید تا سرمایه‌گذاری شما را برایتان انجام دهد.
او معتقد است: «یک معامله‌گر متوسط باید معامله‌گر برتری را بیابد تا معاملات او را برایش انجام دهد، و خود او نیز به دنبال کاری بگردد که عاشق انجام دادنش است.»
اما چگونه تشخیص دهیم که یک مدیر سرمایه احتمالا موفق خواهد بود یا خیر؟ شخصی را پیدا کنید که از روش‌های پیروزمندانه در سرمایه‌گذاری پیروی کند.
یک همکار سازگار پیدا کنید
مهم است شخصی را بیابید که روش سرمایه‌گذاری‌اش با شخصیت شما سازگار باشد. برای مثال، وارن بافت کاملا راضی است که لو سیمپسون سرمایه‌گذاری‌های «جیکو» را مدیریت کند. به این دلیل که آنها فلسفه و روش سرمایه‌گذاری مشابهی دارند. به همین‌ترتیب می‌توانید تصور کنید که بافت خواب چندان راحتی نخواهد داشت، اگر سرمایه خود را به یک تاجر کالا یا حتی به خود جورجی شوارتز بسپارد.
واگذاری موفق کار سرمایه‌گذاری به دیگران به این معنا است که شما باید فلسفه سرمایه‌گذاری و روش مورد نظر خود را کاملا مشخص کنید. تنها در چنین زمانی است که می‌توانید فردی را بیابید که سرمایه شما را به روشی که خودتان علاقه دارید، مدیریت می‌کند. در ابتدا، باید این توانایی را داشته باشید که تشخیص دهید این مدیر، فلسفه سرمایه‌گذاری مشخصی دارد، آیا سیستم سرمایه‌گذاری کاملی دارد، آیا این سیستم به طور منطقی از آن فلسفه پیروی می‌کند، آیا او در «کشیدن ماشه» به خوبی عمل می‌کند و آیا او «دست‌پخت خود را می‌خورد؟» اغلب سرمایه‌گذاران، مدیران سرمایه‌گذاری یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک سهام خود را با نگاه کردن به پیشینه آنها یا با تبعیت کردن از پیشنهادهای کارگزاران یا دوستانشان انتخاب می‌کنند یا با یک داستان خوب بازاریابی اغوا می‌شوند. هیچکدام از این روش‌ها ارتباطی با عملکرد بلندمدت یک مدیر ندارند. ارزیابی مدیران با مشخص کردن این موضوع که آنها تا چه حد از روش‌های ذهنی و روش‌های بافت و شوارتز پیروی می‌کنند، عملا بهبود بازده‌های سود سرمایه‌گذاری شما را تضمین می‌کند.
چگونه با اشتباهات برخورد می‌کنید؟
سرمایه‌گذار خبره زمانی مرتکب اشتباه می‌شود که از سیستم خود پیروی نمی‌کند، یا هنگامی که عاملی را نادیده گرفته است، در صورت مورد توجه قرار دادن این عامل نباید این سرمایه‌گذاری را انجام می‌داده است.
همچون سرمایه‌گذار خبره، شما نیز باید انحراف از سیستم خود را تشخیص دهید و نسبت به عواملی که ممکن است، نادیده گرفته شوند هشیار باشید. هنگامی که متوجه می‌شوید که اشتباه کرده‌اید، آن را بپذیرید و به آسانی از آن سرمایه‌گذاری خارج شوید.سپس بررسی کنید تا دلیل انجام چنین خطایی را بیابید و از آن درس بگیرید. تمرکز خود را به آن چه که تحت کنترل شما قرار دارد معطوف کنید.
اگر شما هم مانند اغلب مردم باشید، دشوارترین جنبه‌های یادگیری از اشتباهاتتان، تمایل داشتن به پذیرش آن اشتباهات و سپس داشتن دیدگاهی انتقادی نسبت به خود برای بررسی بی‌طرفانه اشتباهات است.
اگر چیزی را نادیده گرفته‌اید، این اتفاق چگونه رخ داده است؟ آیا به دست آوردن برخی از اطلاعات، بیش از حد دشوار بوده است؟ آیا عاملی بوده است که پیش از این متوجه اهمیت آن نبوده‌اید؟ آیا در انجام امور عجله کرده‌اید؟ آیا بیش از حد به مدیریت اطمینان کرده‌اید؟ تعداد بسیار زیادی از این اشتباهات وجود دارد که ممکن است مرتکب آن شوید و تنها چیزی که می‌توانید نسبت به آن مطمئن باشید این است که چنین اشتباهاتی را انجام می‌دهید. از اشتباهات آزرده خاطر نشوید، همچون سرمایه‌گذار خبره، کافی است مطمئن شوید که چنین اشتباهی را دیگر تکرار نمی‌کنید.
اگر قانونی در سیستم شما وجود داشته است که از آن پیروی نکرده‌اید، بنابراین با دقت از سیستم خود پیروی نکرده‌اید. مجددا علت آن را بررسی کنید. آیا به جای عقل از احساس خود تبعیت کردید؟ آیا این قانون را آگاهانه زیر پا گذاشتید؟ آیا زمان بسیار زیادی درنگ کردید؟
این نوع مشکل باید تنها زمانی ایجاد شود که شما برای اولین بار از سیستم خود استفاده می‌کنید. ممکن است به این دلیل باشد که شما تازه در ابتدای منحنی یادگیری هستید یا ممکن است سیستمی که طراحی کرده‌اید یا بخشی از آن، با شخصیت شما چندان سازگار نیست. آنچه حیاتی است این واقعیت است که شما تمایل ذهنی نسبت به پذیرش اشتباهات خود را دارید و با آنها به عنوان عاملی برای درس گرفتن، برخورد می‌کنید.
وقتی پول نقد پادشاهی می‌کند
خرد معمول بر این باور است که پول نقد، عاملی کند‌کننده در پرتفولیوی شما می‌باشد. بازده‌های آن کم است و غالبا پس از تورم و کسر مالیات‌ها این بازده‌ها منفی می‌شود.
اما پول نقد در بردارنده ارزشی پنهان است که به اختیار خرید مربوط می‌شود. هنگامی که بازارها دچار بحران مالی می‌شوند، پول نقد پادشاهی می‌کند. ناگهان سهامی که با پنج یا ده برابر قیمت خریدشان مورد معامله قرار می‌گرفتند، را می‌توان با قیمت‌های بسیار کمتر از قبل به دست آورد.
رقبایی که از ابزار اهرم بسیار زیادی استفاده کرده‌اند، ورشکست می‌شوند و میدان را برای شرکتی که از لحاظ نقدینگی غنی است، خالی می‌کنند.بانک‌ها به هیچکس وام نمی‌دهند به غیر از کسانی که احتیاجی به آن ندارند مانند شرکت‌هایی با رتبه اعتباری AAA و افرادی که پول هنگفتی در بانک دارند.در چنین مواقعی، بازار به فروشنده‌های اجباری اختصاص دارد که باید دارایی‌های خود را بدون توجه به قیمت آنها، به پول نقد تبدیل کنند. در این هنگام سرمایه‌گذاری که از موجودی سهام خود با دارا بودن نقدینگی بالا، محافظت کرده است، پاداش هنگفتی به دست می‌آورد: مردم تقریبا همگی به نزد او می‌روند تا تمام چیزی را که دارند در عوض مقدار کمی از کالای کمیابی که پول نقد خوانده می‌شود به او بدهند.
هنگامی‌که به نظر رسد سیستم شما دیگر کارآیی ندارد، چه اقدامی انجام می‌دهید؟ ممکن است به دفعات مختلف پول از دست دهید گرچه از سیستم خود به دقت پیروی کرده باشید و کاملا مطمئن باشید که هیچ چیز را از قلم نینداخته‌اید. بسیار مهم است که بدانید برخی از سیستم‌های سرمایه‌گذاری کارآیی خود را از دست می‌دهند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، اولین اقدامی که باید انجام گیرد، خارج شدن از بازار به صورت کامل است.
همه چیز را بفروشید. به عقب بازگردید و تمام جوانب اقداماتی را که انجام داده‌اید بررسی کنید؛ از جمله فلسفه سرمایه‌گذاری و معیارهای سرمایه‌گذاری‌تان. شاید چیزی تغییر کرده است. شاید آن چیز، خود شما باشید. آیا از خود گذشتگی شما کاهش یافته است؟ آیا انگیزه شما همچنان بالا است؟ آیا علایق شما تغییر کرده است؟ آیا ذهن شما با مشکل دیگری همچون طلاق یا مرگ یکی از افراد خانواده، آشفته شده است؟ یا آیا شما تحت تاثیر استرس شدید هستید؟
اغلب دلیل این تغییر، عاملی خارجی می‌باشد. شاید حوزه مناسب شما مورد هجوم شرکت‌های وال‌استریت قرار گرفته است و سرمایه و حاشیه سود شما که زمانی سودمند بودند برای حفظ شما بسیار ناچیز شده‌اند.
آیا محیط خود را تغییر داده‌اید؟ معامله‌گرهای تالار بورس که به معامله پشت تالارهای شیشه ای تمایل دارند غالبا وقتی متوجه می‌شوند که سیستمی که در تالار بورس برایشان کسب منفعت می‌کرده است به علائمی همچون میزان سر و صدا در تالار معاملات بورس یا به حرکات و حالات بدن دیگر معامله گرها بستگی داشته است، بسیار شگفت زده می‌شوند. با از دست دادن این نشانه‌ها آنها مجبور می‌شوند تا رویکرد متفاوتی را برای درک مجدد بازار ایجاد کنند.آیا آنقدر موفق بوده‌اید که پول بسیار زیادی برای مدیریت کردن به دست آورده‌اید؟ این موضوع همان عاملی است که بافت و شوارتز را تحت تاثیر قرار داد. این موضوع «مشکلی» است که همگی می‌توانیم آرزوی آن را داشته باشیم. با در نظر گرفتن تمام این موضوعات، به ایجاد سیستم سرمایه‌گذاری که منحصرا به شما تعلق دارد خواهید پرداخت. با اختصاص زمان کافی به پوشش دقیق هر یک از این دوازده عامل، از کامل بودن سیستم خود اطمینان پیدا می‌کنید.
یک سیستم کامل سرمایه‌گذاری
یک سیستم کامل سرمایه‌گذاری دارای قوانین بسیار دقیقی است که این دوازده عامل را پوشش می‌دهد:
1- چه چیزی بخریم؟
2- چه زمانی خرید کنیم؟
3- چه قیمتی بپردازیم؟
4- چگونه آن را بخریم؟
5- چه درصدی از سبد را به این خرید اختصاص دهیم؟
6- نظارت بر پیشرفت سرمایه‌گذاری‌ها.
7- چه زمانی بفروشیم؟
8- ساختار سبد و استفاده از ابزار اهرم.
9- روش جست‌وجو.
10- محافظت در برابر بحران‌های تاثیرگذار از قبیل بحران‌های مالی بازار.
11- رسیدگی و مواجهه با اشتباهات.
12- هنگامی که سیستم کارآیی خود را از دست می‌دهد چه اقدامی انجام دهیم؟
معیارهای سرمایه‌گذار خبره
پیش از آنکه آزمایش سیستم خود را آغاز کنید، باید معیاری را ایجاد کنید که شما را از کارآیی یا ناکارآمد بودن سیستم آگاه سازد. اولین آزمایش به این موضوع اختصاص دارد که آیا این سیستم سودآور است یا خیر. اما آیا این آزمایش کافی است؟
اگر سیستم شما سودآور باشد، شما بازده سرمایه خود را به دست خواهید آورد. اما آیا در قبال تمام زمان و انرژی مصرف شده برای اجرای راهبرد سرمایه‌گذاری خود، بازده کافی به دست می‌آورید؟
تنها راه پاسخ دادن به این پرسش، مقایسه عملکرد خود با یک معیار است.
بافت و شوارتز عملکرد خود را در برابر سه معیار می‌سنجند:
1- آیا آنها سرمایه خود را حفظ کرده‌اند؟
2- آیا آنها در مدت یک سال سود کرده‌اند؟
3- آیا عملکرد آنها از عملکرد کلی بازار سهام بهتر بوده است؟
اهمیت دو مورد اول واضح است. معیار سوم به شما می‌گوید که آیا در برابر وقتی که صرف می‌کنید منفعت کسب می‌کنید یا خیر، و آیا سیستم شما منفعتی بیشتر از سرمایه‌گذاری در یک صندوق مشترک سرمایه‌گذاری وابسته به شاخص یا قرار دادن سرمایه خود در بانک برای شما ایجاد می‌کند یا خیر.
معیارهایی که انتخاب می‌کنید به اهداف مالی شما و میزان ارزشی که برای زمان قائل هستید، بستگی دارد. هیچ‌گونه معیاری وجود ندارد که برای همه مناسب باشد. اما تنها هنگامی که معیار خود را تعیین کردید می‌توانید کارآمد بودن یا نبودن سیستم خود را ارزیابی کنید.
تنوع بخشی هوشمندانه
سرمایه‌گذاران خبره تنوع بخشی را رد می‌کنند، تنها به این دلیل که تنوع بخشی هرگز نمی‌تواند سودهای بالاتر از حد متوسط ایجاد کند. اما اگر تنها به دنبال حفظ سرمایه خود هستید، تنوع بخشی هوشمندانه، گزینه‌ای معتبر است. تنوع بخشی ممکن است همچون راهبردی ساده و واضح به نظر رسد. اما چیزی بیش از یک روش برای رسیدن به اهدافی خاص، نیست. بنابراین ابتدا باید آن اهداف مشخص شود. آنگاه می‌توانید سیستمی طراحی کنید که آن اهداف را محقق سازد.
منبع: www.bourse24.ir

    

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.