اگر زنان حق طلاق داشتند نیازی به مهریه بالا نبود به زن درقوانین ماهوی توجهشود
اگر زنان حق طلاق داشتند نیازی به مهریه بالا نبود به زن درقوانین ماهوی توجهشود
شایستهمهر:اگر زنان حق طلاق داشتند نیازی به مهریه بالا نبود/به زن درقوانین ماهوی توجهشود
بررسی جایگاه زن در لایحه حمایت خانواده
یک وکیل دادگستری گفت: اگر زنان حق طلاق داشته باشند دیگر نیازی به تعیین مهریههای سنگین نیست. مهریههای بالا فقط در فقدان حقوق قانونی زن تعیین شده است تا بتواند با اهرم فشار اقتصادی مرد را وادار به طلاق کند و مکانیزم مهریه یک مکانیزم دفاعی در مقابل حق طلاقی است که به عهدهی مرد است.
عباس شایستهمهر در گفتوگو با خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) اظهار کرد: این لایحه توسط قوه قضاییه به هیات دولت ارایه شد و در سال 1386 به تصویب رسید و جهت بررسی و سیر مراحل قانونی به مجلس ارسال شد. مجلس شورای اسلامی با دخل و تصرف مختصری در آن، در 16 اسفند سال 90 کلیات این لایحه را به تصویب رساند.
وی ادامه داد: آن چیزی که در این لایحه مورد چالش قرار گرفت مواد 21 و 22 آن بود. ماده 21 بیان میکند در نظام جمهوری اسلامی ایران محوریت روابط خانگی نکاح دایم است، و همچنین نکاح موقت نیز به رسمیت شناخته شده بود، و در سه مورد ثبت نکاح موقت را الزامی میداند، یکی در مورد باردار شدن زوجه، توافق طرفین و دیگری اگر در ضمن جاری شدن صیغه موقت شرط شده باشد. در ماده 22 تعیین سقف 115 سکه بهارآزادی مورد چالش و بحث قرار گرفت.
این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: کل حقوق مرتبط به خانواده در قانون به دو دسته تقسیم شده است؛ یک دسته مقررات ماهوی که در اصل ماهیت روابط بین زوجین است و دیگری، مقررات یا حقوق شکلی است که در حقوق شکلی بیشتر به طرز تشریفات رسیدگی آیین دادرسی و شیوه حل و فصل دعاوی میپردازد. بنابراین مقررات و قوانین مربوط به خانواده آنچه که ماهوی است را بیشتر باید در قانون مدنی جستوجو کرد اما در اینکه چه دادگاه برای رسیدگی به طرح دعوا صالح است، بیشتر به مقررات شکلی برمیگردد و معمولا در لوایح حمایت خانواده وجود دارد.
شایستهمهر تصریح کرد: این قانون از یک جهت که 11 قانون قدیمی را نسخ صریح کرد، بسیار خوب بود؛ زیرا قوانین متفرق دیگری در زمینهی مسائل و مقررات شکلی ازدواج و خانواده وجود داشت، برای مثال، از قانون راجع به ازدواج مصوب 1310 گرفته تا قانون اختصاص تعدادی از دادگاههای موجود به دادگاههای اصل 21 قانون اساسی که در سال 76 تصویب شد، این یازده قوانین را نسخ ضمنی کرده و به عبارت دیگر از پراکندگی مقررات تا حدودی کاسته است و یک لایحه نسبتا جامعی را ارایه کرده است.
این حقوقدان دربارهی رویکرد کلی لایحهی حمایت خانواده به زن و نقشآفرینی او در خانواده و جامعه بیان کرد: این مطلب که زن و نقشآفرینی او در جامعه تا چه میزان مورد اهتمام است بیشتر به مقولهی فرهنگی و به دیدگاههای کلی اجتماع و آموزش مربوط میشود. البته در حوزهی قانونگذاری نیز باید به زن و نقشآفرینی او در جامعه و ارزش و اعتبار آن توجه شود، ما از قوانین شکلی نباید انتظار این موضوع را داشته باشیم که به زن و نقشآفرینی وی در جامعه توجه کند، قوانین شکلی که درخصوص نحوهی کار اختلافات خانوادگی و شکل نظام دادرسی میپردازد، اساسا در این موقعیت نیستند که بخواهند به زن و نقشآفرینی وی در جامعه بپردازند.
وی گفت: منکر توجه به حقوق زن در این لایحه نیستم اما اهمیت نقش زن در خانواده باید در قوانین دیگری از جمله قوانین ماهوی، نه در قوانین شکلی مورد توجه قرار گیرد.
این وکیل دادگستری اظهار کرد: مخالفین و موافقین با انتقاد به اینکه چرا متعه یا نکاح موقت در این قانون به رسمیت شناخته شده است، به کلیت این قانون اشکال گرفتند و تعدادی از فعالین حقوق زنان نیز به این موج ملحق شدند اما در این راستا از این نکته نباید غفلت کنیم که در لایحهی قانون حمایت خانواده مصوب 1352 اساسا موضوع ازدواج موقت نادیده گرفته شده بود. اینکه قانونگذار یک پدیدهی اجتماعی را نادیده بگیرد دو برداشت در ذهن به وجود میآید؛ اول اینکه قانون چنین پدیدهای را به رسمیت نمیشناسد و برداشت دوم اینکه قانون گذار از طرح صورت مساله بنا به صلاح خود، خودداری میکند. یعنی نمیخواهد این موضوع در قانون بیان شود، در این برداشت دوم که قانونگذار از کنار چنین پدیدهای با سکوت عبور میکند هیچگاه موضوع به صورت اساسی و ریشهای حل نخواهد شد.
شایستهمهر اظهار کرد: نکاح موقت در جامعهی ما درست یا غلط، واقعیتی است که وجود دارد. صرفنظر از ریشههایی که موجب این واقعیت شده است، آیا قانونگذار باید این موضوع را نادیده یا آن را مطرح کند؟ رویکرد کلی لایحه حمایت خانواده این بوده است که چنین پدیدهای را نادیده نگیرد و آن را سازماندهی کند. بنابراین طرح نکاح موقت در این قانون به منظور تشویق چنین پدیدهای نیست بلکه به این معناست که در جامعهی فعلی ما مردانی هستند که به ازدواج دائم تمایل ندارند و یا اینکه با داشتن خانواده، نیازهای دیگری دارند که قانونگذار به این گروه توجه کرده است. البته توجه قانونگذار تنها معطوف به مردان نبوده بلکه ممکن است زنانی باشند که نخواهند مقید به زوجیت دائم شوند و این افراد نیز جزو گروهی هستند که قانونگذار به آنها توجه کرده است.
وی ادامه داد: متاسفانه به دلیل اینکه موقعیتهای اقتصادی برتر در اختیار مردان قرار دارد، از این موقعیت برتر برای اشباع نیازهای جنسی خود استفاده میکنند و از طرف دیگر میتوانند از موقعیت پایین زنان در مسالهی اقتصادی سوءاستفاده کنند. راه حل این مشکل را باید در جای دیگری جستوجو کرد. قانونگذار باید در روابط دیگری به تعدیل اقتصادی، توسعه و تعمیم عدالت و توسعهی اشتغال زنان بپردازد و از حقوق زنان دفاع کند.
این وکیل دادگستری یادآور شد: در چنین موقعیتی اگر بحران اقتصادی رخ دهد، اولین آسیبی که وارد میشود اخراج زنان از محل کارشان است. در این صورت اگر زنانی تنها نانآور خانه باشند یا همسری نداشته باشند، ممکن است روابط پنهان داشته باشند. روابط پنهان را قانونگذار در این لایحه نظم داده است و بیان کرده است که این روابط فقط در صورت تحقق در قالب نکاح و پیروی از موازین شرعی و مقررات قانون مدنی به رسمیت شناخته شده و در مواردی نیز ثبت چنین ضوابطی الزامی شده تا اگر فرزندی از این روابط حاصل شد، آن فرزند آسیب نبیند.
این حقوقدان در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا تعیین 110 سکه میتواند مشکل تراکم پرونده خانواده در محاکم را کم کند، گفت: تعیین 110 عدد سکه نه به عنوان اینکه سقف تعهدات مرد است، بلکه تعیین 110 عدد سکه و معادل آن، بدین معنی است که اگر میلیاردها تومان به عنوان مهریه تعیین شود تا معادل 110 عدد سکه از ضمانت اجرایی موضوع ماده 2 قانون نحوهی اجرای محکومیتهای مالی سال 76 برخوردار است. این تعیین 110 سکه از تعداد زندانیان مهریه خواهد کاست و مهریههایی که غیرعقلانی است را از اعتبار خواهد انداخت و این موضوع حجم کار دادگاههای خانواده را کم خواهد کرد.
شایستهمهر با بیان اینکه باید راهکارهای دیگری را برای جلوگیری از مهریههای بالا در نظر گرفت، افزود: راهکارهای آموزشی بسیار تاثیرگذار است. در نظام حقوق ما، مهریه تضمینی برای جلوگیری از زورگیری مردی است که حق طلاق را در اختیار دارد، مکانیزم مهریه یک مکانیزم دفاعی در مقابل حق طلاقی است که بر عهدهی مرد است. اگر چنانچه موارد طلاق را در قوانین ماهوی توسعه دهیم و زنان حق طلاق را داشته باشند، دیگر احتیاجی به مهریههای بالا نیست. این مهریههای بالا تنها فقدان حقوق قانونی زن برای خروج از یک معادلهی اجباری تعیین شده است که بتواند با اهرم فشار اقتصادی مرد را وادار به طلاق کند.
شان وکیل در دستان وکیل دلالی ممنوع وکالت اتفاقی تسخیری و معاضدتی