این نغمه محبت بعد از من و تو ماند
براستی کاتوزیان برای جامعه حقوقی کشور ما نمونه و اسوه نیکویی است و همچنین برای تمام کسانی که عاشق عدالتند و آزادی و آزادگی را دوست دارند
براستی کاتوزیان برای جامعه حقوقی کشور ما نمونه و اسوه نیکویی است و همچنین برای تمام کسانی که عاشق عدالتند و آزادی و آزادگی را دوست دارند. حقوقدانی که نه تنها در رشته حقوق مدنی و مسئولیت مدنی و فلسفه حقوق و سایر رشتههای حقوق بلکه در فقه امامیه نیز کسی وجود ندارد که به اندازه او قلم زده باشد و نهال نو حقوق مدرن را با درخت کهنسال بومی پیوندی ماهرانه و جاودانه زده باشد. پس بدرستی ثمره عمر با برکتش مصداق این شعر است.
زندگینامه دکتر کاتوزیان از زبان خودش - اساسنامه بنیاد حقوقی دکتر امیر ناصر کاتوزیان - فقه و دکتر ناصر کاتوزیان - دکتر ناصر کاتوزیان که بود ؟
«این نغمه محبت بعد از من و تو ماند/ تا در زمانه باقی است آواز باد و باران»
رییسجمهور روز سهشنبه در پیامی درگذشت امیرناصر کاتوزیان از حقوقدانان برجسته ایرانی را تسلیت گفت.
به گزارش رساله حقوق متن پیام حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی به این شرح است:
جامعه حقوقدانان و دانشآموزختگان علم حقوق از آثار، تألیفات، خدمات علمی و آموزشی دکتر کاتوزیان بهرههای فراوان بردهاند
«بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
درگذشت استاد ارجمند مرحوم امیر ناصر کاتوزیان موجب تأثر و تألم فراوان گردید. بیشک فقدان این شخصیت دانشمند و پرتلاش برای جامعه حقوقدانان و دانشآموزختگان علم حقوق که از آثار، تألیفات، خدمات علمی و آموزشی دکتر کاتوزیان بهرههای فراوان بردهاند، ضایعهای بزرگ است.
استاد کاتوزیان حق بزرگی بر گردن حقوق ایران دارد - خدمات علمی استاد کاتوزیان تا همیشه ماندگار خواهد بود - پدر علم حقوق ایران از قانون جدید خانواده می گوید
اینجانب این ضایعه را به جامعه علمی و حقوقی کشور، همکارن، شاگردان و به ویژه خانواده معزز آن استاد گرانمایه تسلیت میگویم و علو درجات آن مرحوم و صبر و شکیبایی بازماندگان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
حسن روحانی
براستی که استاد ناصر کاتوزیان، ستارهای درخشان و تابناک در آسمان دانش ایران زمین است که تلالو و نورافشانی بی مانند وی برای همیشه باقی خواهد ماند.
دکتر ناصر کاتوزیان در هفتههای اخیر به دلیل بیماری در بیمارستان بستری بود که پس از چند روز به منزل منتقل شد.
دکتر ناصر کاتوزیان 83 ساله، یکی از نویسندگان اصلی پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بودند و برخی او را پدر حقوق ایران مینامند.
ناصر کاتوزیان در دوم اردیبهشت 1310 در یکی از قدیمیترین محلههای تهران به نام «کوچه دردار» و در خانوادهای اصیل و قدیمی با نام «تهرانی» چشم به جهان گشود، اما آنها در زمان رضاشاه و به هنگام دریافت شناسنامه نام «کاتوزیان» به معنی «پارسایان» را که برگرفته از شاهنامه بود برای خود انتخاب کردند.
امیر ناصر کاتوزیان توانست از همان دوران مدرسه نبوغ و استعداد خود را نشان دهد با کسب نمرات عالی در دوران دبیرستان توانست به کسب مدال درجه دوم فرهنگ نائل آید،در دانشکده ی حقوق نیز شاگرد ممتازی بود به گونه ای که موجب حیرت اساتید بود.وقتی در امتحان اصول فقه از استاد شهابی نمره 20 گرفت «…استاد شهابی موضوع را در شورا مطرح و از دانشکده خواسته اند که برگ امتحان اصول شما به قم فرستاده شود تا آقایان مراجع و استادان حوزه ملاحظه بفرمایند که دانشجویان ما چقدر به قایق فقه و اصول تسلط دارند».رساله کارشناسی ایشان با موضوع عقد ضمان که جز دو منبع فرانسه منابع اساسی آن کتب فقه بود با بهترین درجه به تصویب رسید.«مرحوم ایت الله سنگلجی نیز برای تشویق من در پشت رساله اعلام وتصدیق کردند که به درجه ای از اجتهاد رسیده ام.»
کار قضاوت نیز مانع از آن نشد تا از تحقیق و پژوهش علمی دست بکشد به طوری که هنگام پیوستن به دانشگاه و هیئت علمی سرمایه ای قابل توجه به هراه داشت«…دو کتاب دوره ی مقدماتی حقوق مدنی و اعتبار امر قضاوت شده را آماده داشتم …علاوه بر این،نزدیک پنجاه مقاله ی علمی در مجله های کانون وکلای دادگستری و مجله ی حقوق وزارت دادگستری نوشته بودم که پاره ای از آنها حاوی نظر های ابتکاری و موثر در رویه ی قضایی بود.رساله ی وصیت در حقوق مدنی ایران را نیز باید بر این مجموعه افزود.»رساله ای که در واقع رساله ی دکتری ایشان بود ولی قبل از ورود به دوره ی دکتری نگاشته شده بود. سرمایه ای که هنوز هم حسادت برانگیز است«بدیهی است که وجود این سرمایه برای آقایانی که جز چند دیپلم خارجی و چند جمله ی شکسته ی فرانسه ارمغانی نداشتند خطرناک می نمود…ولی استادانی چون مرحوم دکتر امامی یامرحوم دکتر علی آبادی،که دارای تالیفات ارزنده و سوابق قضایی درخشان بودند ،از همکاری طلبه ی اهل قلم استقبال میکردند.»
دو سفر علمی به فرانسه و آمریکا و تقویت زبان فرانسه و انگلیسی بر مطالعات استاد در نظام های حقوقی دیگر نیز افزود و اینک علاوه بر تسلط بر فقه ایشان در حقوق فرانسه نیز دستی داشت و اینگونه شد که در نگارش کتاب های دیگر دست به تلفیقی جدید از فقه و حقوق فرانسه زد .
پیشنهاد نامگذاری خیابان کانون وکلا به نام کاتوزیان - پدر علم حقوق ایران کیست ؟
سختکوشی،قدرت استباط ،تسلط بر فقه و حقوق فرانسه،پیشینه ی قضاوت،مطالعه بسیار و به روز بودن اطلاعات صفات برجسته ای است که یارای نخستین فارغ التحصیل دوره دکترای حقوق در تالیف بیش از 46 اثر علمی است. ناتوانی و کم کاری سایرین را وادار کرده است تا کثرت آثار ایشان را به فراغت ایشان نسبت دهند و یا تقلید و ترجمه بودن آثار استاد،«این گفته ی طعنه انگیز که فلانی چون در حال فراغت بود و گرفتاری های تدریس را نداشت،توانست به کار تحقیق بپر دازد،مرا بیشتر به کار تشویق میکرد.آنها میخواستند کم کاری های خود را به گرفتاری های ناشی از تدریس نسبت دهندو با چشم پوشی از مرارت های دوران عزلت و آوارگی ،توفیق نسبی مرا به فراغت و آسودگی منسوب سازند که عین بی انصافی بود.»
تاثیر آثار کاتوزیان در حقوق ایران غیر قابل انکار است ،آثار او را چه ترجمه چه تقلید بنامیم از ارزش آنها کاسته نمی گردد.آثار ارزشمندی که نتنها در درک مسائل علم حقوق به خوبی یارای تازه واردان است بلکه مرجع اهل فن نیز هست. از قدر و ارزش تالیفات کاتوزیان نه با گذر زمان نه با آمد و شد فحولی چون مرحوم دکتر شهیدی، دکتر درودیان،دکتر صفایی،دکتر محقق داماد… و یا با وجود منتقیدین خوش نام و خوش انصاف وحتی با نقدهای کینه توزانه کاسته نمیشود.کاتوزیان بر تارک علمای ایران تا ابد میدرخشد و از او به نیکی یاد خواهند کرد.
پدر علم حقوق ایران، 43 جلد اثر تألیفی و تحقیقی دارد که مهمترین آنها عبارتند از: «عدالت قضایی» 2 جلد که مجموعه آرایی است که در دوران قضاوت جمعآوری کرده است.«گامی به سوی عدالت» 2 جلد که توصیفی از زندگی خود استاد است. «مقدمه علم حقوق» با بیش از 40 بار تجدید چاپ که هنوز هم در دانشگاهها تدریس میشود. « فلسفه حقوق»3 جلد که محبوبترین کتاب از نظر خودشان است. «حقوق مدنی» 20 جلد، «کلیات حقوق»، «نظریه عمومی حقوق»،« آزادی اندیشه و بیان» که به سفارش سازمان ملل متحد نوشته است. وی در تدوین نخستین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز نقش داشته است.شاید یکی از مهمترین سخنان دکتر کاتوزیان در باب آزادی اندیشه این است که گفته: «اگر آدمی نتواند آنگونه که میاندیشد، افکارش را بیان کند و جرأت بیان آن را نداشته باشد، بحث آزادی و عدالت به جایی نمیرسد.
امروز خورشید درخشانتر است
و آسمان آبیتر
«نسیم» زندگی را به پرواز میکشد
و پرنده آواز جدید میسراید
امروز بهاری دیگر است…
بیگمان او یکی از پرفروغترین ستارگان عدل و دادگری در فضای حقوقی کشور است و اگر بخواهیم او، کتابها، فعالیتها و زندگی پر بار هشتاد و سه سالهاش را در یک کلمه خلاصه کنیم باید همه آنها را در یک کلمه بیابیم: «عدالت». استاد عشقش به عدالت را اینگونه توصیف میکند: «ای عدالت مرا در زمره عاشقان خود بپذیر و فیضی بخش تا سیمای تو را در پرده هر پندار و ریا از ستم باز شناسم، من نیز در برابر، سراسر منطق را به پای تو میریزم و همه قوانین را به سوی تو میکشم، باشد که این معامله به هدایت اندیشه من و چیرگی تو بر لشکر ظلم انجامد». بهراستی عشق به عدالت در او چنان قدرتمند است که بیش از نیم قرن این عشق آتشین به صورتی علمی و در قالب آرا و کتابهایش، از منبع درون به جهان بیرون تراویده است. دکتر کاتوزیان خود را از سربازان لشکر عدل در مقابل لشکر ظلم میداند.
او درباره آرزویش بهعنوان یکی از عاشقان عدالت بیان میدارد: «آرزویم این است که لشکر ظلم و پلیدی به زوال گراید و داستان راستان،نمونه و سرمشق آیندگان قرار گیرد. عاشقان عدالت همچون شجره طیبه ریشه در علم و تقوا دارند و شاخه بر سر کاروانیان، سکههای قلب را رسوا و بیرنگ میکنند و به پارسایان دلگرمی و صبر میبخشند.» گرچه از نظر برخی اندیشمندان ریشه تمام عقب ماندگی کشور ما در یک کلمه (قانون) است اما از نظر استاد آنچه به قانون شرافت میبخشد عدالت است: «حقوق و قواعد آن نیز زمانی ارزشمندند که بتوانیم به واسطه آنها پلی به بهشت عدل بزنیم.»
او همواره به قضات و دادرسان توصیه میکند در جایی که تفاسیر متفاوتی از یک متن قانونی وجود دارد تفسیری را انتخاب کنند که به عدالت نزدیکتر است، وکیل چرا که بدون گوهر «عدالت»، قانون و حقوق تهی و بیمعناست. هر چند که آدمیان در صحنه زندگی جمعی نیاز به قانون و مقررات اجتماعی دارند لیکن صرف داشتن نظم و قانون کافی نیست بلکه کیفیت آنها مهمتر است. در نتیجه آنگاه قوانین و مقررات اجتماعی اعتبار دارند که در خدمت عدالت باشند. زیرا عدالت هم مبنای قواعد حقوق است و هم هدف اجرای آنها. بطور کلی اگر در زندگی عدالت و آزادی نباشد زندگی به زحمتش نمیارزد.» عدالتی که کاتوزیان در کتابهایش از آن تعریف و تمجید فراوان میکند همانند آب روانی است که در نهایت پاکی و زلالی از کوهساران سرچشمه گرفته و منشأ زندگی و بالندگی است و صد البته ستمکاران و ظالمان این آب روان را گل میکنند تا به قیمت تشنگی تشنه لبان و خشکیدن نهال درختان، ماهی مردهای را صید کرده و شکم سیریناپذیر خود را انبان کنند. اما با حاکمیت عدل همه از آن آب حیات به قدر تشنگی مینوشند. عدالت نیز همان درستی و میزان بودن ترازویی است که هر فرد به اندازه پرداخت خود دریافت میکند و حق هر کسی به اندازه استحقاق او داده میشود. هر فردی به کار و حرفهای اشتغال دارد که مطابق توانایی، تخصص و شایستگی اوست.
در سرزمینی که عدالت حاکم باشد حاکمیت آن جامعه پایدار خواهد بود زیرا حکومت با کفر باقی میماند ولی با ظلم هرگز (الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم). عدالت هم به حکومتها و قوانین مشروعیت داده و هم به زندگی اشخاص و اتباع آن جامعه معنا و مفهوم میبخشد؛ چرا که بین زنده بودن و زندگی کردن فرق است. در اجتماعی که عدالتی حاکم نباشد آدمیان تنها زندهاند، نفسی میکشند و در انتظار مرگ میمانند تا از آن زندگی سخت و ذلت بار رهایی یابند.
به عکس در جامعهای که فرشته عدالت حضور دارد زندگی هم جریان دارد. پس نتیجه فقدان عدل در آن جامعه، بروز و گسترش یأس و ناامیدی، تباهی و انحطاط اخلاقی خواهد بود. از سوی دیگر رضایت، شور، نشاط، پایداری و پویایی ارمغان عدالت برای جامعهای است که بنیان واساس قواعد حاکم برآن بر منهج عدل است. هیچ ترقی و بهبودی در امور سرزمینی که قوانین عادلانه در آن حکمفرما نیست حاصل نخواهد شد و نهالی در کویر ستم شکوفا نمیشود. همانگونه که ماهی در آب گل آلود زنده نمیماند. از دیدگاه استاد دو عنصر عدالت و آزادی همزاد و همراه هم هستند؛ اگر در جایی یکی نباشد بهطور قطع دیگری هم نخواهد بود.
در جامعهای هم که آزادی وجود دارد در نهایت عدالت هم محقق خواهد شد و در جامعهای که عدالت وجود داشته باشد الزاماً آزادی هم هست و این دو واژه بقدری محترم و مقدساند که در جهان، امام علی(ع) را بهنام امام عدل و صدای عدالت انسانها (علی صوت العداله الانسانیه) و امام حسین(ع) که خود ویارانش توسط لشکر ظلم وبیداد کشته شدند را بهنام سرور آزادی و آزادگی میشناسند. عدالت در نظر سرور آزادگان چنان گوهر با ارزشی بود که مرگ را بر زندگی در حکومت ظالمانه ترجیح میداد و فرمود: «مرگ را چیزی جز سعادت و زندگی با ستمکاران و ظالمان را جز رنج و عذاب نمیدانم.» کسانی را میشناسم که خود را پیروان راستین امام عدل علی(ع) و سرور آزادگان حسین(ع) میدانند و عجیب آنکه براحتی ظلم میکنند و آزادی را دشمن میدارند، براستی بین حرف، عمل، ادعا و حقیقت فاصله بسیار است. اما ارزش و اعتبار دکتر کاتوزیان در این نکته است که اگرسخن از عدالت میگوید خود نیز عادل است و برخلاف مقتضای عدالت هرگز عملی انجام نداده است. و هرگز چه در مقام قضا و چه در طول زندگی به کسی ظلم و ستمی روا نداشته است به عکس افرادی که گاه در این سمتها و موقعیتها مطیع و فرمانبردار بالا دست بوده و به زیردستان ستم میکنند که مصداق این شعر هستند:
عاجزکشند خلق زمانه به هوش باش
پَرمیکنند طائر در خون تپیده را
او اگر از درستی، راستی، پاکی، اخلاق و عرفان سخن گفته خود نیز چنین بوده و اگر از آزادی و برکات آن گفته خود نیز مظهر آزادی و آزادگی بوده است و راز محبوبیت کمنظیر دکترکاتوزیان هم در این نکته است که شاگردان خود را فقط به زبان دعوت به عدالت و آزادی نکرده بلکه دعوت کنندهای به این ارزشهای والای انسانی با عمل و منش خویش هم بوده است (کونوا دعاه الناس بغیر ألسنتکم) و بدرستی او مصداق بارز این شعر سعدی است که میگوید:
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد/ که همین سخن بگوید به زبان آدمیت
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند/ بنگر که تا چه حدست مکان آدمیت
براستی کاتوزیان برای جامعه حقوقی کشور ما نمونه و اسوه نیکویی است و همچنین برای تمام کسانی که عاشق عدالتند و آزادی و آزادگی را دوست دارند. حقوقدانی که نه تنها در رشته حقوق مدنی و مسئولیت مدنی و فلسفه حقوق و سایر رشتههای حقوق بلکه در فقه امامیه نیز کسی وجود ندارد که به اندازه او قلم زده باشد و نهال نو حقوق مدرن را با درخت کهنسال بومی پیوندی ماهرانه و جاودانه زده باشد. پس بدرستی ثمره عمر با برکتش مصداق این شعر است.
«این نغمه محبت بعد از من و تو ماند/ تا در زمانه باقی است آواز باد و باران»
منبع : رساله حقوق
پیام رییس کانون وکلای دادگستری اصفهان به مناسبت درگذشت دکتر ناصر کاتوزیان کارگاه آموزشی آشنایی با جایگاه و صلاحیت شورای نگهبان