×

زن، اشتغال و خانواده

زن، اشتغال و خانواده

امروزه حضور زنان در اجتماع به لحاظ بهره وری جامعه از توانمندیهای آنان و نیز بهره مندی زنان از امکانات متنوع جامعه امری مسلم و پذیرفتنی است ، تا حدی که حضور و مشارکت واقعی آنان به عنوان نیمی از منابع انسانی برای تحقق جامعه مدنی و نیز تسریع در فرآیند توسعه و تحقق عدالت اجتماعی امری ضروری است

زن،-اشتغال-و-خانواده

امروزه حضور زنان در اجتماع به لحاظ بهره وری جامعه از توانمندیهای آنان و نیز بهره مندی زنان از امکانات متنوع جامعه امری مسلم و پذیرفتنی است ، تا حدی که حضور و مشارکت واقعی آنان به عنوان نیمی از منابع انسانی برای تحقق جامعه مدنی و نیز تسریع در فرآیند توسعه و تحقق عدالت اجتماعی امری ضروری است.

اهمیت توسعه در جهت تعالی انسانها ، کاهش نابرابری ها و ایجاد عدالت اجتماعی بر هیچ کس پوشیده نیست ، لذا با توجه به همه جانبه بودن مفهوم توسعه ، هنگامی روند توسعه سیر مطلوب را در جهان طی می کند که به گونه ای باشد که ضمن حفظ و تقویت شئون انسانی و تحکیم جایگاه زن در خانواده زمینه شکوفایی ابتکار و خلاقیت و پیشرفت را برای آنان ایجاد و امکان ارتقای فرهنگی و مشارکت سازنده و گسترده زنان را در تصمیم گیریها و پستهای مدیریتی فراهم آورد. چرا که شرکت معنا دار زنان در تصمیم گیریهای عمده فقط برای زنان مفید نیست ، بلکه جامعه از آن بهره می برد و زنان به عنوان پرورش دهندگان نسلهای آتی هر چه توانمند تر ، آگاه تر در عرصه توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ظاهر شوند ، نسل آتی بیشتر از آن بهره مند می شوند و توسعه جوامع تنها با بودن زنان در کنار مردان در عرصه تفکر و خدمت معنی می یابد و بدون بذل توجه به کارآیی زنان ، توسعه و بازسازی دست یافتنی نیست. از سوی دیگر مهم ترین و حساس ترین وظیفه زنان پرورش و تربیت فرزندان است و البته در این باره زن و مرد هر دو مسئولیت دارند لیکن ثقل این کار بر دوش زنان می باشد.

بررسی فقهی و حقوقی مبانی تفاوت در اشتغال زنان و مردان 

 اگر زنان وظیفه سنگین و مقدس خود را به نحو احسن انجام دهند یک اجتماع بلکه جهان را به طور کلی دگرگون می سازند. بنابراین ، ترقی و تنزل ، پیشرفت و عقب ماندگی اجتماع در دست زنان و به اختیار آنهاست. در این نوشتار محورهای زن ، اشتغال و خانواده را مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. مقدمه خانواده اولین و مهمترین واحد اجتماعی است و زن بعنوان مادر در خانواده نقش محوری و جایگاه ویژه ای دارد و به دلیل وظایف سنگین و مستمر در ایفای نقش های خانگی نیاز به حمایت اقتصادی و توجهات ویژه از سوی همسر و جامعه احساس می شود . با آنکه اولویت نقش مادری نسبت به نقش های دیگر زنان انکار ناپذیر است ولی در خانواده نقش پدری مردان نیز نباید در حاشیه قرار گیرد. بعلاوه ، حمایت از نقش مادری باید به صورت واقعی و اثباتی باشد نه به شکل اجبار و محدودیت در مورد نقش های دیگر زنان . این حمایتها می تواند با توزیع عادلانه درآمد خانواده یا اختصاص درآمد ویژه ای برای دوران بارداری وشیردهی مادران توسط دولت یا اختصاص حقوق ماهیانه برای زنان خانه دار باشد. در شرایطی که امکان حمایت اقتصادی از زنان سرپرست خانوار و نیز خانواده های نیازمند وجود ندارد ، ایجاد شرایط برابر برای اشتغال زنان لازم است. همچنین امکان استفاده از مهد کودک های ارزان و مناسب برای تمام اقشار زنان بویژه زنان نیازمند ، ضروری است تا زنان کم درآمد و نیازمند جامعه نیز فرصت اشتغال و کسب درآمد داشته باشند ."للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن" این آیه حق کسب و کار را برای زنان و مردان هر دو قائل است. حق اشتغال و کسب درآمد اختصاص به مردان ندارد و حتی اولویت مردان در اشتغال نیز در اسلام مطرح نشده است و اینکه مردان نیاز بیشتری به اشتغال دارند ، چون معمولا سرپرست خانواده اند ، اگر چه به ظاهر دلیلی منطقی است ولی یک نظریه اسلامی نیست.

با این حال باید نسبت به زنان نیازمند که قدرت رقابت با مردان را در شرایط نابرابر اجتماعی ندارند و نیز در مورد خانواده هایی که به شدت به درآمد زن و مرد هر دو نیازمندند ، توجه و حمایت بیشتری صورت گیرد. همانطور که می بینیم در بعضی خانواده ها حتی از روی ناچاری کودکان به کارهای سخت و کم در آمد تن می دهند.

از آنجایی که مردان نسبت به زنان به طور طبیعی شرایط بهتری برای اشتغال دارند. لذا حمایت مضاعف از مردان آن هم با محروم کردن زنان نیازمند انصاف نیست و آن طور که عده ای ادعا می کنند حمایت از خانواده نیست چه بسا حمایت زنان نیازمند و محروم نسبت به مردان متمکن با ایجاد فرصت های شغلی ،خانواده های بیشتری را از فقر و نابسامانی نجات دهد . گرچه گمان می رود بیشتر زنان به دلیل وابستگی به مردان نیاز به کسب در آمد چندانی ندارند و یا زنان مسئولیتی در تامین معاش خانواده ندارند ولی در واقعیت مشاهده می شود که اکثر زنان شاغل به دلیل نیاز واقعی و نه سرگرمی صرف به کار خود ادامه می دهند و اکثر آنها در آمدشان را برای خانواده هزینه می کنند به فرض آنکه عده ای از زنان برای کار انگیزه های شخصی داشته باشند و نیاز مادی هم مطرح نباشد ، این موضوع چه اشکالی دارد؟ در حالیکه می بینیم مردان نیز از روی میزان نیازشان جذب بازار کار نمی شوند بلکه به دلیل علاقه و یا توانایی های خود گاه چندین شغل را با هم انجام می دهند. در این مقاله سعی شده است مطالب محوری در خصوص زن ، اشتغال و خانواده مورد بررسی قرار گیرد.

همکاری زوجین در خانه زنان به دلیل ویژگی های طبیعی و روانی اغلب مسئولیت ها و کارهای خاصی را با علاقمندی انتخاب می کنند اما گاه براساس نیازهای خود و خانواده یا به دلیل توانایی های خاص خود یا محدودیت ها ونیازهای جامعه در زمینه های دیگر نیز به فعالیت می پردازند. زن و مرد می توانند برحسب شرایط خانواده و توافق با هم ،مسئولیت های مشابه یا متفاوتی را قبول کنند.

قوانین سکونت و اشتغال زن و شوهر 

مثلا اگر زن پا به پای مرد در تامین هزینه خانواده مشارکت دارد از مرد هم انتظارمی رود در ایفای مسئولیت های خانگی مانند نگهداری و تربیت فرزندان و امور داخل خانه با زن همکاری کند.تقسیم مسئولیت در خانواده برحسب علاقه شخصی ، توانایی و توافق زن و مرد است و تعیین تکلیف برای همه خانواده ها از طرف دولت و ترغیب الگوی سنتی در مورد کودکان برای پذیرش نقش های جنسیتی حتی اگر قائل به کارکرد مثبت این شیوه در همه اعصار و جوامع باشیم ، صبغه فرهنگی دارد نه دینی و بر حسب شرایط اجتماعی قابل تغییر است . حقوق اجتماعی زنان زنان عضو جامعه بزرگ انسانی هستند. مشارکت مؤثر و سازنده زنان در امور اجتماعی ، عقلا و منطقا این توقع را ایجاد کرده است که آنان همانند مردان شایسته شخصیت متعالی ، مستحق کلیه حقوق انسانی مساوی با مردان باشند. اما تاریخ ایران و جهان حکایت از رفتار نامطلوب اجتماعی نسبت به زنان دارد. سلوک و رفتار اجتماعی نوعا بر اساس و توانایی افراد جامعه پی ریزی می شود. موقعیت زنان ، عموما بستگی به قدرت مادی و به ویژه قدرت معنوی آنان دارد. بنابراین ، به طور خلاصه می توان گفت : ارتقای حقوق زن ، در حدود موازین اسلامی در گرو تلاش و تکاپو های متفکرانه زنان خواهد بود. حضور زنان در جامعه از دیدگاه اسلام در اسلام به زنان حق دخالت در امور اجتماعی، سیاسی و فرهنگی داده شده است، اما مشروط به حفظ عفاف و پاکدامنی و حریم انسانیت. اسلام از طرفی با حضور بی قید و شرط زنان در تمام امور و از بین رفتن حریم‏های اخلاقی مخالفت کرده و از طرف دیگر برای فعالیت‏های ضروری اجتماعی با حفظ عفت مانعی ایجاد نکرده است و راه اعتدال که سعادت آنان را در پی دارد در پیش روی آنان قرار داده است. به گفته استاد شهید مطهری‏رحمه الله: "اسلام در عین این که نهایت اهمیت را برای پاکی روابط جنسی به عمل آورده، هیچ گونه مانعی برای بروز استعدادهای انسانی زن به وجود نیاورده ا ست، بلکه کاری کرده که اگر این برنامه‏ها دور از افراط و تفریط اجرا شود، هم روحیه‏ها سالم می‏ماند، هم روابط خانواده‏ها صمیمی‏تر و جدی‏تر می‏گردد و هم محیط اجتماع برای فعالیت صحیح مرد و زن آماده‏تر می‏شود".

با بررسی تاریخ گرانمایه اسلام در می‏یابیم که اسلام هیچ گاه زنان را از حضور در امور فوق منع نکرده، بلکه در برخی مسائل مانند حج آن را واجب شمرده و در بسیاری موارد آن را مجاز دانسته است. در کتب تاریخی و روایی موارد زیادی از حضور زنان در عرصه‏های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در زمان رسول خداصلی الله علیه وآله و بعد از آن در زمان ائمه معصومین بیان شده است. در زمان رسول الله‏صلی الله علیه وآله برخی از اصحاب، زنان را از حضور در امور خارج از خانه منع می‏کردند، ولی با مخالفت آن حضرت مواجه می‏شدند که می‏فرمود:"انه لقد اذن لکن ان تخرجن لحوائجکن" ،" همانا خداوند به شما زنان اجازه داده است که برای برطرف کردن حوائج‏خود از خانه خارج شوید." در حوادث فتح مکه ذکر شده است که بعد از فتح مکه به دست‏ سپاه مسلمانان، زنان مکه نزد پیامبرصلی الله علیه وآله می‏آمدند و با آن حضرت بیعت می‏کردند. در قرآن کریم به بیعت زنان با پیامبرصلی الله علیه وآله اشاره شده است: "یا ایها النبی اذا جاءک المؤمنات یبایعنک علی ان لا یشرکن بالله شیئا ولایسرقن ولایزنین ولایقتلن اولادهن ولایاتین ببهتان یفترینه بین ایدیهن وارجلهن ولا یعصینک فی معروف فبایعهن‏"، " ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن برای بیعت، نزد تو آیند که دیگر هرگز شرک به خدا نیاورند و سرقت و زناکاری نکنند و اولاد خود را به قتل نرسانند و افترا و بهتان میان دست و پای خود نبندند و با تو در هیچ امر معروفی )که به آن‏ها کنی( مخالفت نکنند، با آنان بیعت کن."

 در متون اسلامی نقل شده است که در زمان رسول خداصلی الله علیه وآله زنان، از جمله حضرت فاطمه‏علیها السلام در تشییع جنازه بعضی از مسلمانان شرکت می‏کردند و آن حضرت هم آنان را از این کار منع نمی‏کردند . اشتغال زنان پدیده اشتغال و کار از ابتداى زندگى اجتماعى بشر مورد توجه بوده است و اشتغال زنان همراه با مردان در مزارع و در خانه، امرى عادى تلقى مى شده و از آنجا که زنان حدود نیمى از جمعیت جهان را تشکیل مى دهند؛ نقش آنان عمدتا در برنامه هاى ملى و بین المللى در رابطه با نحوه برخورد با مقاطع مختلف زندگى و توسعه سرمایه گذارى، در مناطق در حال پیشرفت مهم تر است که متاسفانه نادیده گرفته شده است. زنان اولین افراد خانواده هستند که صبح قبل از همه کار را شروع مى کنند و آخرین فرد هستند که دست از کار مى کشند و همچنین از گذشته تا حال زنان از سنین کم چه در شهر و چه در روستا همواره به کار اشتغال داشته اند. ولى در بسیارى از جوامع کار زنان کم ارزش تلقى شده و یا در بسیارى از موارد ثبت نمى شود .امروزه تجدیدنظر در مفاهیم اشتغال و بیکارى یکى از مسایل مهم و اساسى مى باشد. انسان به طور طبیعى، گرایش به رشد و تکامل دارد و اصلى ترین تفاوت او با دیگر موجودات داشتن تفکر و خلاقیت است و براساس تفکر علمى، روش هاى نوین و شیوه هاى جدید در زندگى و محیط مادى اطراف خویش بیافریند. در نتیجه پویا بودن، آفریدن و خلق کردن و حرکت به سوى تکامل جزو ذاتى انسان است. به طور کلى زنان به دلایل چند اشتیاق بیشترى به کار کردن نشان داده اند. 1- عوامل اقتصادى که معمولا مهم ترین است. زنان براى جبران کمبود درآمد خانواده و بالا بردن قدرت خرید خانواده، براى کسب نوعى آزادى فردى ، استقلال و یا به عنوان ایمنى براى آینده خود با خانواده شان یا حضور فعال در اجتماع کار مى کنند. 2- میل شخصى زنان به گریختن محیط کسالت آور خانه، کارهاى تکرارى، لذت از کار در محیط بیرون و … از علل اشتغال زنان مى باشد.

بررسی اشتغال زن در دوران زناشوئی 

 زنان به طور کلى فعالیت هاى مختلفى را در خانه و در خارج از خانه دارند. چنانچه کار را در معناى معمول آن، هر نوع اشتغالى که پاداش مالى بر آن مترتب باشد، بدانیم بسیارى از فعالیت هاى زنان در این مقوله نمى گنجد ، زیرا پاداش مالى ندارد. به طور کلى اگر کنش افراد را به صورت یک نظام در نظر بگیریم، رویکرد زنان به اشتغال خارج از خانه تحت تاثیر نظام هاى فرهنگى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و نظام شخصیتى آنان است. زنان به واسطه نقش هاى محول خود انتظاراتى را باید پاسخگو باشند که از طریق جامعه پذیرى در خانواده و مدرسه فرا گرفته اند. زنان با اهداف جامعه مبنى بر نیاز به کار و فعالیت تولیدى در کارخانه ها و کارگاه ها و موسسات آشنا شده و با انگیزه هاى مختلف وارد چرخه کار مى شوند. تقسیم کار لازمه یک جامعه رشد یافته است که براساس استعدادها و توانمندى هاى افراد به وجود آمده است و ممکن است برحسب شرایط فیزیولوژیکى و سنى افراد فرق کند. به هر حال، موانع متعدد اجتماعى در اشتغال زنان وجود دارد ، زنان این نیروى عظیم که انواع مختلف کارها را چه به طور رسمى و چه غیررسمى انجام مى دهند، چنانچه به استعدادهاى بالقوه آنان توجه شود یکى از منابع سرمایه گذارى براى کشورهاى در حال توسعه خواهند بود. آثار مثبت و منفی اشتغال زنان بر اساس نتایج تحقیق طولانى یک موسسه مطالعاتى انگلستان بر روى زنان، داشتن شغلى مناسب، اثرى قطعى و مثبت بر سلامتى آنها مى گذارد. به گزارش پایگاه اینترنتى دویچه وله (رادیو آلمان)، دامنه تحقیقات این مرکز، زنان 60 ساله و از لایه هاى اجتماعى مشابه را در برگرفته که وضعیت جسمانى همگى از هنگام تولد به دقت بررسى شده است. براساس این مطالعه، زنان و مادرانى که کار مى کرده اند، به مراتب از همسالان خود که همواره خانه دار بوده اند سالم تر مانده اند.

 این تحقیق در مجله هلسى لیوینگ ( زندگى سالم) به چاپ رسیده و یادآور این نیز هست که زنانى که داراى سه نقش هستند، کمتر از زنان خانه دار و خانه نشین دچار اضافه وزن مى شوند. در عین حال، تحقیق آکادمى اروپایى زنان در سیاست و اقتصاد مبین این است که زنان وقتى هم بیرون کار مى کنند و هم به خانه دارى و مادرى مى پردازند، پخته تر و قوى تر مى شوند. دویچه وله در ادامه افزود: نظرسنجى از 500 مادر شاغل در سطوح مدیریت و تصمیم گیرى نشان مى دهد که قابلیت هاى این زنان در عرصه خانه و خانواده و در مولفه هاى تصمیم گیرى نشان مى دهد که قابلیت هاى این زنان در عرصه خانه و خانواده و در مولفه هاى رهبرى، تاثیرات متقابلى بر یکدیگر دارند. این مادران مى گویند کودکان آرامش و خونسردى و توانمندى در سازماندهى طلب مى کنند و اینها درست همان عواملى هستند که در رشد کارى زنان بسیار سودمند واقع مى شوند.به همین خاطر مى توان نتیجه گرفت قرار گرفتن زنان در سطوح مدیریتى آنگونه که همیشه عنوان مى شود، بارى بر شانه آنها نیست، بلکه آنها را با تجربه و مقاوم تر مى کند. آندره میشل در تحقیقاتش نشان مى دهد که بهره هوشى فرزندان زنانى که شاغل هستند نسبت به فرزندان مادران غیرشاغل بیشتر است همچنین در فرانسه آمار نشان مى دهدکودکانى که درتحصیلات بعد از دوره ابتدایى موفق بوده اند بیشتر از خانواده هایى هستند که پدر و مادر هر دو کار مى کند نه خانواده هایى که در آن فقط پدر شاغل است. اما بعد دیگر را هم نباید نادیده گرفت، اشتغال زن بیش از همه بر خانواده اثر مى گذارد و روابط زن و شوهر و فرزندان را دگرگون مى سازد؛ وقتى اشتغال روزافزون زنان را به کارهاى خارج از خانه در نظر مى گیریم، توجه ما معمولا متوجه زیان هایى مى شود که از این راه به کودکان مى رسد ولى اثرات ناگوار این وضع را بر روحیه مردان مورد توجه قرار نمى دهیم. تحقیقات عینى و مربوط به عقاید از ثبات سازمان خانواده و توزیع وظایف در درون آن حکایت دارد. بنابراین، جا دارد اضافه نمایم که اشتغال زن صورت تیغ دو لبه مى یابد که استقلال بیشتر زن بعد مطلوب آن است و تعداد وظایف وى براى اولین بار و به صورتى بسیار سنگین بعد مکمل آن. آندره میشل در مورد همین تنوع و تعدد وظایف زن در جوامع مختلف به عنوان سرنوشت تراژیک زن چنین مى نویسد: "مطالعات در ایالات متحده، فرانسه، لهستان، روسیه و سوئد نشان مى دهد که حتى اگر زن در خارج از منزل کار کند، سنگین ترین وظایف مربوط به کار منزل را بر دوش دارد و شوهرش در کار منزل بر اساس برابرى به او یارى نمى دهد.

" دغدغه های کار داخل و خارج از خانه بسیارى از مادران خانه دار تحت فشارهاى گوناگونى هستند و بین دو الگوى مادرى ـ خانه دارى و شاغل بودن، سرگردانند. مادرانى که در خانه مى مانند و فرزندان خود را بزرگ مى کنند اغلب از دوستان خود، غریبه ها و حتى از فرزندان خود مى شنوند که این همه درس خواندى که تو خونه بمونى و بچه دارى کنى؟ پرسش هایى نظیر چرا مثل فلانى بیرون کار نمى کنى؟ مى تواند ویران کننده باشد و انتخاب یک مادر خانه دار را براى کنار گذاشتن شغل و درآمد حاصل از آن، زیر سوال ببرد.

 از طرف دیگر مادرانى که خارج از منزل کار مى کنند تحت فشار افراد خانواده قرار دارند؛ آنان مى خواهند مادر در خانه بماند و به بچه ها برسد یا حتى گاه فرزندانشان از آنان مى پرسند. تو که مى خواستى کار کنى اصلا چرا بچه دارى شدى. این مادران حتى از سوى کارفرما گاهى تهدید به از دست دادن کار خود مى شوند. براى یافتن منبع فشار باید به گذشته نگاه کرده و مبارزه زنان براى گشودن جایگاه خود در جامعه را بررسى کنیم؛ جامعه اى که از زنان انتظار دارد که یا در خانه بمانند و یا در فعالیت هاى اقتصادى و اجتماعى شرکت کنند و در عین حال از هیچ یک از این دو انتخاب نیز حمایتى نمى کند. اما همیشه دست یافتن به آگاهى از نخستین گام هاى حل یک مساله است؛ پس در این جا به بعضى از نگرانى ها و فشارهایى که مادران احساس مى کنند اشاره مى کنیم:

 مادران خانه دارى که عادت داشته اند درآمد جداگانه اى براى خود داشته باشند، نسبت به احساس کنار گذاشته شدن بسیار حساس و آسیب پذیرند. همه ما دوست داریم مردم ما را به عنوان آدم هایى باهوش، جالب و مستقل بشناسند. فرهنگ جامعه امروز، بیشتر تمایل دارد وظایف زنان و مادران خانه دار را در منزل، سبک بشمارند و به همین دلیل، این مادران را در حالت تدافعى قرار مى دهد. فرهنگ گذشته ما به مادران مى گوید، مادر واقعى کسى است که به خاطر راحتى فرزندان، از همه راحتى ها و آسایش خویش بگذرد و خود را تمام و کمال وقف کودک خود کرده و هیچ علاقه یا تفریح بیرون از منزل، مختص و براى خود نداشته باشد.

 در این الگو، اغلب شوهران در بیرون از خانه کار مى کنند و زنان در خانه به تربیت بچه ها مى پردازند.

تأثیر اشتغال زنان در جرایم و انحرافات آنان

مادران شاغل مادرانى که در خاج از منزل کار مى کنند، معمولا ادامه کار بیرون از منزل را در خانه انجام مى دهند و گاه چاره اى جز این ندارند. این مادران اغلب هدف انتقادهاى تند و تیز بیرون و درون خانه قرار مى گیرند. گاهى اوقات فشار اصلى از سوى خانواده است. معمولا خانم ها بیشتر روى کمک مادر خود براى نگهداشت بچه ها حساب مى کنند که گاهى این محاسبات درست از آب در نمى آید و مادر بزرگ اعلام مى کند کمکى نمى تواند به او بکند. از طرفى کمک هاى شوهران در خانه، آنقدر ثابت و همیشگى نیست که بتوان روى آن حساب کرد و بیشتر وقت ها درگیرى ها و بحث هاى زن وشوهر از همین جا شروع مى شود. بعضى از خانم ها به کار در خانه روى مى آورند و با این کار فاصله موجود بین خود و همسرشان را پر مى کنند، اما این نوع کارها هم آنها را چند ساعتى در روز از بچه ها دور مى کند. با آغاز سال تحصیلى، مشکل دو چندان مى شود. بچه ها در بازگشت از مدرسه با خانه اى خالى و سرد روبه رو مى شوند و این باعث خستگى آنان و گاه افت تحصیلى به دلیل عدم وجود نظارت مادر بر درس هاى کودک و دیگر مشکلات مى شود که سرزنش هاى آن باز در بیشتر مواقع به مادر برمى گردد. مساله دیگرى که اکثر مادران شاغل با آن مواجه هستند مدیران و کارفرمایان ناراضى است چرا که مسوولیت هاى بیرون از منزل اساسا با طبیعت مادر بودن در تضاد است. فرهنگ کارى اصولا براى زنان چندان منصفانه نیست و همواره با ترک محل خدمت بدون پرداخت هاى حقوقى، حقوق دوره باردارى و زایمان، ساعات طولانى کار، برنامه هاى کارى انعطاف ناپذیر و کمبود مراکز نگهدارى از کودکان مادران شاغل در محل کار همراه است. از آنجا که نمى توان ساعات کار را عوض کرد، تنها کارى که مادران مى توانند در این ارتباط انجام دهند این است که نوع کار و نحوه انجام آن را به دقت انتخاب کنند. زنان با تشخیص این که براى شکوفا شدن در هر دو قلمرو و خانه و محل کار به چه چیز نیاز دارند و با تشخیص توانایى هاى منحصر به فرد خود، مى توانند تلفیق و هماهنگى مناسبى میان این دو قلمرو برقرار کنند. انتخاب ما هر چه باشد، تشخیص نوع و منبع فشارهایى که در مقام مادر با آن روبه رو هستیم مى تواند نقطه شروعى براى تغییر باشد. بسیارى از مادران نمى دانند تصمیم بر ماندن در خانه و بزرگ کردن کودکان چه تاثیرى بر آینده آنان مى گذارد. لازم است آگاهى زنان را افزایش داده تا به جاى تسلیم شدن و در خانه ماندن، درصدد تغییر شرایط کار برآیند. مشاغل زنانه حضور زنان در برخی مشاغل که بیشتر زنانه نامیده می شود از جمله معلمی، بهیاری و خدمت کاری در ادارات که در ادامه نقش های سنتی بدون مزد زن در خانه می باشد، تمرکز بیشتری دارد که از کیفیت پایینی برخوردار می باشد هم چنین دارای سطح دستمزدهای پایینتری نیز هستند لذا حضور زنان در این گونه مشاغل که آنان را به همان کارهایی که در فرهنگ سنتی در خانواده انجام می داده است، می گمارند نه تنها هیچ راهکار مناسبی برای مشارکت زنان ندارد ، بلکه آنان را عملا از صحنه فعالیت اقتصادی دور نگه می دارد.

 به طورکلی، مشکلات و موانع اشتغال برای زنان مربوط به همه کشورها اعم از صنعتی و در حال توسعه می باشد، با این تفاوت که شدت و ضعف در آنها وجود دارد. بعضی عوامل موثرتر و بعضی دیگر تاثیر کم رنگ تری دارند. موانع غیرتوسعه ای چون وضعیت فیزیولوژیک زنان و نظام شخصیتی آنان که از نظام فرهنگی و ارزش های جامعه نیز تاثیر می پذیرد ، در اکثر کشورها از مهم ترین موانع می باشد، و موانع توسعه ای که به ساختار کشورهای در حال توسعه مربوط است و با توجه به شرایط خاص هر کشوری لزوم توجه بیشتری به رفع موانع تعیین می گردد. انتخاب مشاغل در هر جامعه‏ای برخاسته از فرهنگ حاکم بر آن جامعه است؛ از این رو بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با افزایش استقبال زنان برای اشتغال در کارهای‏ متناسب با منزلت خودشان مواجه‏ایم و این خود اَمری کاملاً مثبت و رویکردی صحیح است که در جامعه ما شکل گرفته که البته در کنار نقش همسری و مادری زن قرار می‏گیرد. یکی از زنان نویسنده با برداشت غربی از حقوق زنان در ایران و اشتغال آنان، این گونه نقش اصلی زن در جامعه ایران را به انتقاد می‏گیرد: در یک نگاه به ساختار شغلی زنان مشاهده می‏شود که محدوده شغلی زنان از سه - چهار شکل فراتر نمی‏رود. حضور زنان فقط در شغل‏هایی که در واقع ادامه نقش‏های سنتی آن‏ها است و انتقال این نقش‏ها از خانه به اجتماع است، ملموس و قابل اعتنا می‏باشد. این اشتغال عبارت است از معلّمی و مشاغل مربوط به امور بهداشتی و درمانی که در واقع ادامه نقش‏های تعلیماتی و حمایتی و مراقبتی مادرانه از خانواده به اجتماع است... . تغییرات بافت اقتصادی اشتغال زنان در سال‏های اخیر نشان می‏دهد که اشتغال زنان کشور توسعه نمی‏یابد مگر این که فعالیت‏های صنعتی کشور توسعه پیدا کند و زنان در تولید مشارکت داشته باشند.

 برای قرار گرفتن در مسیر توسعه انتظار ایفای نقش‏های سنتی از زنان، تفکری مردود و غیرمنطقی است . در حالی که امروزه در جوامع غربی بحث در خصوص نقش سهم کارِ خانگی یا کار در منزل در توسعه مطرح شده است و جامعه‏شناسان و اقتصاددانان غربی برای کار در منزل اهمیت زیادی قائل‏اند. مطرح کردن تغییر نقش زنان در جامعه و نفی جایگاه و نقش سنتی زنان - یعنی مادری و همسری - نشان دهنده بستر سازی این گونه اشخاص برای استحاله فرهنگ اسلامی در جامعه است. موانع اشتغال زنان ازآنجایی که در بررسی عوامل موثر بر توسعه اقتصادی اجتماعی کشورها، توجه به نیروی انسانی و تخصص مطرح است لذا سخن از اشتغال زن و رابطه آن با توسعه نیز امری ضروری است. شاخص توسعه انسانی برای زنان در کشورهای توسعه یافته 80 درصد، در کشورهای توسعه نیافته 60 درصد مردان و در ایران شاخص، 61 درصد مردان می باشد. بررسی علل این تفاوت در کشورهای توسعه نیافته نشان می دهد که در کشورهای توسعه یافته بیشتر این تفاوت ناشی از میزان اشتغال و سطح دستمزدهاست در حالی که در کشورهای توسعه نیافته علاوه بر تفاوت های مربوط به بازار کار، تفاوت در تعلیم و تربیت، بهداشت و تغذیه نیز به چشم می خورد. توجه به محدودیت ها و موانع مشارکت زنان در فعالیت ها حائز اهمیت است . برخی از مسائل و مشکلات اشتغال زنان، موانع توسعه ای است که به ساختار کشورها مربوط می شود و بخشی از آن موانع غیر توسعه ای و غیر ساختاری می باشد.از موانع توسعه ای ؛ موانع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و موانع غیر توسعه ای ؛ موانع طبیعی و دینی – مذهبی را می توان نام برد . الف) موانع فرهنگی با وجود این که عامل اقتصادی در اشتغال زنان، دارای بیشترین اهمیت می باشد ولی مطالعات و بررسی های صورت گرفته نشان داده است که ارزش ها و باورهای فرهنگی رایج در یک جامعه، تاثیر مستقیمی بر میزان اشتغال زنان داشته است. در مورد ایران، فرهنگ پذیرفته شده در جامعه این باور را بوجود آورده است که در صورت عدم موافقت شوهر با کار زن حتی در صورت تمایل او به ادامه کار، زن باید از کار خود چشم پوشی نماید. از مهم ترین موانع فرهنگی بر سر راه اشتغال زنان در ایران می توان به باورهای غلط اجتماعی مبنی بر عدم مشارکت زنان در فعالیت ها و عدم آگاهی زنان ایرانی نسبت به حقوق شهروندی خود همچنین عدم آگاهی زنان از زمینه های مختلف اجتماعی و اقتصادی موجود برای فعالیت و بالاتر بودن نرخ بی سوادی زنان نسبت به مردان و نهایتا پایین بودن درصد متخصصین و دارندگان مدارج علمی در بانوان نسبت به مردان اشاره کرد. ب)موانع اجتماعی در بررسی موانع مشارکت زنان، جنبه های فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی آنان را نمی توان کاملااز هم تفکیک کرد و موانع اجتماعی اشتغال زنان از موانع فرهنگی و اقتصادی آنان جدا نیست ولی با این حال مهم ترین راه دستیابی به توسعه فرهنگی را آموزش و پرورش زنان می دانند که در این زمینه دو نهاد مدرسه و خانواده را مهم ترین عامل در آموزش، تربیت و جامعه پذیری زنان ارزیابی می کنند. ناکافی بودن آموزش در مورد زنان نسبت به مردان، فرصت رشد و ارتقای شخصیت وجودی زنان را دچار مشکل می نماید و شرایط سختی برای اشتغال آنان ایجاد می نماید که باعث می شود زنان در زمینه های شغلی، یا شرایط مساوی با مردان را نداشته و اگر هم در شرایط مساوی با آنان باشند، کارفرمایان و مدیران با ابهاماتی که برای آنان نسبت به زنان وجود دارد و تصورات و پیش داوری های منفی نسبت به کار زنان، مردان را بر آنان ترجیح خواهند داد. ج)موانع اقتصادی در خصوص موانع اقتصادی مشارکت زنان به کار خانه داری بدون دستمزد به عنوان یک عامل مهم اشاره کنیم. خانه داری که عمده ترین کار زنان در جامعه ما می باشد، فعالیت های اقتصادی گوناگونی را در برمی گیرد، نظیر امرار معاش از طریق کشاورزی در روستاها و تولید کالاو خدمات که این کارها بدون پرداخت دستمزد می باشد و هیچ ارزیابی اقتصادی از این فعالیت زنان به عنوان مادر و همسر در کاهش هزینه های خانواده و موثر بودن آن در اقتصاد غیر پولی انجام نمی شود. در زمینه عدم دریافت مزد در قبال کار خانه از سوی زنان خانه دار، می بایست اضافه کرد که کار خانه داری تولید درآمد می کند، ولی این درآمد پنهان است و پولی نیست که مستقیم به دست او بدهند، پولی است که به علت زحمات او در جیب خانواده می ماند تا برای رفاه همه خرج شود، زیرا اگر زن خانه به هر دلیلی کار خانه داری را انجام ندهد، آن خانواده ناگزیر می شود با پرداخت مبلغی از درآمد خانواده، فردی را برای انجام امور به استخدام درآورد و کار یک زن خانه دار از لحاظ مادی همین دستمزدی است که پرداخت نمی شود.

اشتغال زن در خانواده 

لذا کوشش های بیشتری لازم است تا کار خانه داری زنان به عنوان عاملی که نقش مستقیم در اقتصاد پولی کشور و درآمد خانوار دارد شناخته شود و اگر هم قابل محاسبه در نظام محاسبات مالی، به جهت کارکرد خاص آن نمی باشد، در یک نظام محاسباتی به موازات نظام محاسبات مالی، می تواند اندازه گیری و تخمین زده شود. این امر با توجه به این که حدود سه چهارم زنان جامعه را خانه داران تشکیل می دهند، از جهت زدودن باورهای غلط فرهنگی نسبت به کارهای خانگی و منزلت زنان،هم چنین از لحاظ ایجاد رشد و امنیت روانی و حقوقی و اقتصادی زنان خانه دار، به خصوص از نقطه نظر تربیت فرزندان، قابل توجیه و حائز اهمیت می باشد. د) موانع طبیعی علی رغم تمام تشابهاتی که زن و مرد از جهات مختلف دارا هستند ، تردیدی نیست که این دو ، جنس متفاوتند. بر این تفاوت ممکن است اثراتی مترتب باشد. ارتباط بسیار قوی مادر با فرزندان از جهت حمل ، زایمان و نگهداری های طبیعتا ویژه آنچنان آثار آشکار و نهانی را به دنبال دارد که خود به خود زنان را مقید و وابسته به اندرون خانه می کند و مردان را که از چنین ارتباطی و قدرتی برخوردار نیستند ، متوجه بیرون خانه می نماید.از طرف دیگر ،قدرت جسمی و فکری مردان ، فقط یک خصیصه است نه امتیاز ، آنا را به کارهای دیگری به جز پرورش های ویژه فرزندان ، وا می دارد و بدین ترتیب دو حساب جداگانه ، مختص دو جنس ایجاد می شود که همراه با مجموعه عوامل فرهنگی و اجتماعی ، تبعات ناخوشایند و اعتراض آمیزی به نام امتیاز را به دنبال می آورد و زنان را از برخی شوؤن شاخص اجتماعی محروم می سازد. به نظر می رسد که علقه مقدم مادران و فرزندان ، امر مطلق و غیر قابل جانشینی باشد. اما این مطلق بودن ، مردان را شامل نمی شود ، زیرا به طور استثناء زنان عملا قادر به ورود در قلمرو رهبری برخی از امور اختصاص یافته به مردان هستند . این امر ، مستلزم بررسی منصفانه و دور از تعصب طبقاتی می باشد. و) موانع دینی و مذهبی دین ، از یک سو مبتنی به منبع وحی الهی ، و از سوی دیگر برای اجرا در دست افراد قرار می گیرد.

 در بعد الهی آنچه که مربوط به مسلمات و محکمات دین است ، قابل تغییر نمی باشد. اما نظرات فقهی ، ممکن است بعضا متاثر از محیط اجتماعی حاکم باشد. در قسمت اخیر ، تحول و دگرگونی اجتماعی امکانپذیر است. این دگرگونی را سالهای اخیر ، در جهت احیای حقوق زنان به خوبی می توان مشاهده نمود. حقوق سیاسی زنان در نظام کنونی کشور ما ناشی از همین رشد و تحول می باشد. شیوه های رفع موانع مشارکت زنان پس از پرداختن به بحث لزوم مشارکت زنان و شناخت محدودیت ها و موانع سر راه آنان، لازم است شیوه هایی برای رفع این مشکلات و نهادینه کردن مشارکت آنان در اجتماع اعمال شود. امروزه گزارش های منتشر شده بانک جهانی نشان می دهد که جهان به این نتیجه رسیده است که توسعه اقتصادی، به تنهایی پاسخ گوی مفهوم کامل توسعه نمی باشد. بر اساس آخرین گزارش های جهانی، سرمایه های ملی یا ثروت ملی شامل منابع انسانی ، منابع فیزیکی و منابع طبیعی است . در یک نگاه اجمالی به 3 کشور ژاپن، آلمان و ایران ، مشاهده می شود که منبع نیروی انسانی در کشور ما، تنها 34درصد از منابع و ثروت ملی را شامل می شود در حالی که این رقم در کشور ژاپن و آلمان بالای 75درصد می باشد که این امر بیان گر این است که ما نتوانستیم به بهترین شکل از غنی ترین منبع خود(منبع انسانی) استفاده کنیم. امروزه در جهان کسی را نمی توان یافت که فقط با توجه به امکانات فردی خود کار مهمی را انجام داده باشد.

 پس لازم است برای رسیدن به موفقیت در زمینه های گوناگون، هم سیاست های عمومی مدبرانه و عاقلانه را در پیش گرفته و هم به گسترش سازمان های اجتماعی مبتنی بر مشارکت مردم بپردازیم. حال اگر می خواهیم زنان وارد عرصه جامعه شوند و از حقوق خدادادی خود به نحو احسن بهره مند شوند به نقاط مثبت و ظرفیت های وجودی زن توجه کنیم و تصمیم گیری و مدیریت او را محدود به اداره نکنیم و توجه بیشتری به نقش او در خانواده و تصمیم گیری های خانوادگی نماییم.

همچنین در برنامه ریزی ها و اقدامات مان در نظام اداری، برای زنان فعالیت هایی را در نظر بگیریم که در آنها موثرتر، کارآمدتر و موفق تر باشند زیرا امروزه با این روند حضور زنان در عرصه اشتغال نه تنها برابری و عدالت در مورد زنان تحقق پیدا نکرده است بلکه زمینه استثمار مضاعف را نیز فراهم آورده است.

 چرا که به اشتغال زنان، از دریچه نوعی اشتغال ارزان قیمت نگریسته می شود چون زنان در سطح دستمزد کمتری از مردان حاضر به کار می شوند. در این راستا ، زنان خود نیز می توانند با ایجاد سازمان های غیر دولتی خیر خواهانه، گام بزرگی را در زمینه مشارکت برداشته و بسیاری از خوبیها و حرکتهای انسانی را در جامعه نهادینه کنند.از طرف دیگر دولتمردان کشور ما نیز بایستی با سیاستگذاری های خود فضای لازم را برای بوجود آمدن چنین سازمان هایی فراهم کنند؛یعنی از یک طرف سازمان های مردمی ایجاد شود و از طرف دیگر نظام اداری، زمینه های پشتیبانی و حمایت های حقوقی، سیاسی و اجتماعی را فراهم کند.

 چنانچه به صورت شفاف و غیر منفعلانه به اشتغال زن از منظر غرب بنگریم در می یابیم که تا استیفای کامل حقوق زنان در جوامع اسلامی فاصله زیادی وجود دارد، امّا این به معنای پذیرش وضعیت موجود در غرب نیست؛ چون شاخص اصلی فرهنگ جدید غربی فردگرایی است و این فرهنگ جدید خانواده را تحت الشعاع قرار داده و بنیان آن را متزلزل ساخته و زن را همانند مرد قرار داده است.
 فرد محوری باعث شده نگرش خاصی به زن شکل بگیرد و در آن زن جدا از مفهوم خانواده مورد توجه قرار بگیرد. نگاه به اشتغال زنان در غرب با توجه به آمارها و ارقامی که ارائه می‏شود دلیل بر منزلت بالا و تعالی نقش زن نیست و نگاه به اشتغال زنان در جمهوری اسلامی با توجه به آمار موجود دلیل بر پایین بودن منزلت زن نیست، بلکه ما معتقدیم در جامعه اسلامی باید قابلیت‏ها و توانایی‏های زنان شکوفا شود و نگاه به زن و اشتغالِ او با توجه به مطالبی که ذکر شد، نگاهی معقول و متناسب با شخصیت او باشد. اگر بخواهیم در روندی شتاب‏آلود، صرفاً الگوی اشتغال زنان در غرب را بپذیریم، هم نمی‏توانیم توسعه کمّیِ اشتغال را برای زنان فراهم سازیم و هم از مبانی اسلامی و دینی دور می‏شویم و به بیراهه می‏رویم.

 نهایت این که اگر نهاد خانواده به عنوان یک واحد اساسی اجتماعی مورد شناسایی قرار گیرد نگرش به اشتغال زنان، مبتنی بر واقعیت خواهد بود و دغدغه تطابق با معیارهای دیگر جوامع را نخواهیم داشت. از اینرو ، پیشنهاد می شود زمینه لازم جهت ارتقاء زنان به سطوح بالای شغلی فراهم گردد. ضمن اینکه آگاهی های لازم به شوهران در مورد اشتغال زنان و تاثیرگذاری آن بر بنیان های اقتصادی و فرهنگی خانواده داده شود. و زنان خانه دار را با هدف تامین آتیه آنان در دوران از کار افتادگی، کهولت و بی سرپرستی (طلاق و یا فوت همسر) بیمه نمود. باید حداقل در برهه ای کوتاه از زمان - به عنوان عامل انگیزش - مدیریت و هدایت برنامه ها و پروژه های رشد وتوسعه به زنان شایسته و متخصص و کارآمد واگذار شود. با توجه به اهمیت مساوات و عدالت اجتماعی و اقتصادی، باید با مصوبه های قانونی از قدرت و نیروی خلاق زنان به عنوان نیمی از نیروی کار و منابع انسانی، استفاده کامل نمود.باید با آگاهی و آموزش مدیریت مشارکت به شوهران و فرزندان آنان، بار سنگین اداره امور خانه و تربیت فرزندان را سبک نمود. باید باورها و پندارهای غلط جامعه را در مورد استعداد و اشتغال زنان و این که مرد بر مبنای جنسیت، استعداد و توانایی بیشتری برای به عهده گرفتن مشاغل سطح بالادارد، اصلاح گردد.

 محدودیت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برای آزاد سازی فعالیت های زنان را باید از بین برد.امر توسعه بدون مشارکت زنان میسر نخواهد بود؛ زنان مصداق کلام مبارک "الذین آمنو و عملو الصالحات" هستند و تربیت مردان و زنان فردا را بر عهده دارند، بنابراین لازم است که تمام امکانات را برای فراهم کردن بستری مناسب برای فعالیت های آنان فراهم نمود. جمع بندی و نتیجه گیری بی شک اشتغال زنان به کارهای غیر خانگی از بار تکفل می کاهد و هر چه بار تکفل کمتر باشد، درآمد سرانه بیشتر می شود و یکی از شاخص های توسعه، میزان بار تکفل است. افزایش اشتغال زنان، کاهش باروری و در نتیجه کاهش رشد جمعیت را به همراه دارد و درآمد سرانه را بالامی برد که موجب رشد و توسعه می شود. همچنین با افزایش مشارکت زنان در اشتغال، دسترسی مادران به فرصت های آموزشی بیشتر شده و موجب تقویت حس استقلال و تاثیر آن در افزایش تصمیم گیری های زن در خانواده می شود. در سطح روستاها هر چه آموزش بیشتر باشد و تجزیه شغلی افزایش یابد و زنان همراه با مردان در استفاده از تکنولوژی های جدید مربوط به کشاورزی و صنایع دستی، آموزش های لازم را ببینند، باعث رشد اقتصادی کشور خواهند شد.

از سوی دیگر ، در سطح شهرها هر چه زنان، تحصیلات عالی و تخصص داشته باشند و تخصص های لازم جهت کسب مشاغل بالاتر را کسب نمایند، شرایط بهتری در اقتصاد کشور ما ایجاد خواهد شد. به طورکلی اگر از بعضی تنگ نظری ها به زنان که در جامعه ما وجود دارد، بگذریم؛ شرایط تا حدودی برای مشارکت زنان در صحنه های مختلف توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم است که با توجه جدی تر دولت در این زمینه و آگاهی و حرکت خود زنان، این نیروی بالقوه به کار گرفته خواهد شد تا بتوانیم گامی در جهت توسعه برداریم. اما مساله مهمی که باید به آن توجه شود این است که اشتغال زن باید با توجه به فطرت و جایگاه او در نظام آفرینش باشد. شغل زن نباید طورى باشد که به وظیفه اصلى او لطمه وارد کند. زن یک کارگر نیست، یک همسر و یک مادر است. وظیفه مهم او تربیت انسان است آن هم تربیت صحیح براى پرورش انسان هاى متعالى. در جامعه امروزى تعدد نقش ها براى زنان بیشتر شده، او علاوه بر این که یک همسر است، یک مادر و یک کارمند یا مشغول به کار در بازار آزاد هم هست و هر کدام از اینها وظایف و مسوولیت هایى را بر عهده او مى گذارد. زن در انجام این مسوولیت ها باید طورى عمل نماید که اساس خانواده حفظ شود. زن مى تواند پله هاى رشد و ترقى و تعالى را بپیماید و در عرصه هاى مختلف سیاسى، اجتماعى و اقتصادى مثمرثمر باشد به شرط آن که وظایف اسلامى و انسانى خود را در تمام ابعاد به خوبى انجام دهد. زن مسلمان در بیرون از منزل تمام شئونات اخلاقى و دینى و انسانى خود را باید حفظ کند. شغل او، طرز برخورد او با دیگران، لباس پوشیدن، شکل ظاهرى او در شان یک انسان آزاده، شریف، باتقوا و مسلمان باشد در غیر این صورت زن وسیله اى مى شود براى مقاصد افراد سودجو.

 مانند کشورهاى اروپایى که در آن زن وسیله اى است در خدمت سرمایه داران یا ملعبه دست افراد بى بند و بار و یا به عنوان یک کالاى تجارى است که هر کدام با شعار فریبنده آزادى و تساوى حقوق زن سعى مى کنند او را به استثمار بکشند.

محدودیت های اشتغال زنان مغایر با قانون اساسی است 

پی نوشت :

1- اسحاق حسینی ،سید احمد ،مجموعه مقالات زنان؛ مشارکت و برنامه ریزی برای توسعه پایدار،(تهران:برگ زیتون )، 1382.
2- امامی ، حسن ، حقوق مدنی ، کتابفروشی اسلامیه ، تهران ، 1374،چاپ دوازدهم.
3- جعفری لنگرودی ، محمد جعفر ، حقوق خانواده ، چاپخانه حیدری ، 1355.
4- حکیم پور ، محمد ، حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد ، انتشارات نغمه نواندیش ، تهران ، 1382.
5- ربانی خلخالی ، علی ، زن از دیدگاه اسلام، نشر حجت.
6- زیبایی نژاد و سبحانی، در آمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.
7- ساروخانى، باقر؛ اشتغال زن و خانواده، تهران، انتشارات دانشگاه تهران 1355
8- ساروخانى، باقر؛ مقدمه اى بر جامعه شناسى خانواده، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1370.
9- شریعتی ، علی و دیگران ، حریت و حقوق زن در اسلام ، تهران :میلاد ، 1357. 10- صدر، حسن؛ حقوق زن در اسلام و اروپا، انتشارات جاویدان، چاپ اول، اسفند 1340.
11- قائمى، على؛ نظام حیات خانواده در اسلام، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان
1363 12- کاتوزیان ، ناصر ، حقوق مدنی (خانواده) ، انتشارات گنج دانش ، تهران ، 1372. 13- کار ، مهرانگیز ، رفع تبعیض از زنان ، (مقایسه کنوانسیون رفع تبعیض از زنان با قوانین داخلی ، ایران)، پروین ، تهران ، 1378.
14- محقق داماد ، سید مصطفی ، بررسی فقهی حقوق خانواده ، نشر علوم الاسلامی ، تهران ، 1374 ، چاپ پنجم.
15- مطهری ، مرتضی ، نظام حقوق زن در اسلام ، انتشارات صدار ، تهران، چاپ هشتم.
16- موسوی خامنه،مرضیه،زنان در فرایند توسعه،پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه تربیت مدرس،1371. 17- ناجی راد، محمد علی ، موانع مشارکت زنان در فعالیت های سیاسی اقتصادی ایران پس از انقلاب،(تهران: کویر)، 1382.
18- نادی ، بن سعدون ، حقوق زن از آغاز تا امروز ، برگردان گیتی خرسند ، انتشارات کویر ، تهران ، 1376.

نویسنده :لیلا ناصری

منبع : معاونت حقوقی و امور مجلس

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.