×

ادبیات دستگاه قضا باید ساده و روان شود

ادبیات دستگاه قضا باید ساده و روان شود

ادبیات دستگاه قضا باید ساده و روان شود

ادبیات-دستگاه-قضا-باید-ساده-و-روان-شود

ادبیات دستگاه قضا باید ساده و روان شود

نویسنده: فرناز قلعه دار

فرهنگ و زبان هر کشور با گذشت زمان دچار تغییر و تحولات می شود. آشنایی با فرهنگ کشورهای دیگر نیز یکی از عوامل این تحولات است. به طور معمول فرهنگ های قدرتمند در سرزمین اصلی خود نمانده و به کشورهای دیگر نفوذ می کنند. ایران کشوری کهن با فرهنگی توانا است و با آنکه پس از ورود اسلام به ایران، فرهنگ و زبان عربی در کشور ما رسوخ کرد باز هم فرهنگ ایرانی اصالت خود را حفظ کرد. اما در این میان نمی توان منکر نفوذ زبان عربی در کشور پارسیان شد.
     هزاران جلد کتاب علمی و تالیفات دانشمندان و اندیشمندان ایرانی که به زبان عربی نوشته شده نیز شاهدی بر این مدعاست تا حدی که در برخی دوره ها نوشتن و سخن گفتن به زبان عربی نشانه فزونی علم و دانش و ارزش و تفاخر بود.
     هر چند این شیوه با گذشت قرن ها و بخصوص در دوره ابن سینا و حتی شاید قبل از او کم کم تغییر یافت و تمایل به پارسی نویسی و جایگزین سازی کلمات عربی با معادل فارسی آن بیشتر شد اما همچنان زبان فارسی از وجود واژگان و اصطلاحات بیگانه بخصوص عربی سرشار بود و این شیوه نگارش همچنان ادامه داشت تا اینکه سال 1314 نخست وزیر وقت به شاه پیشنهاد داد فرهنگستانی با هدف «پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامتناسب خارجی» راه اندازی شود که مورد موافقت قرار گرفت. در این دوره کلمات بسیاری جایگزین واژه های بیگانه شد.
     با گذشت سال ها و تحولاتی که در شیوه نوشتاری و گفتاری مردم به وجود آمد گرایش به سوی ساده نویسی شدت گرفت و نوع نوشتار تغییر کرد.
     اما متاسفانه هنوز هم در برخی مواقع شاهد نوشتاری به سبک دوره قاجاریه و قبل از آن هستیم که نشان می دهد برخی افراد به تصور آنکه این نوع کتابت نشان از علم و دانش بالای آنها یا شان فرهنگی و ادبی شان دارد خود را در بند عربی نویسی و پیچیده نویسی گرفتار کرده اند.
    
     ریشه کلمات حقوقی دستگاه قضایی در فقه و زبان فرانسه
    قاضی ولی الله حسینی – معاون قضایی رئیس کل دادگاه های عمومی و انقلاب تهران می گوید: حقوق نیز همانند سایر رشته های علمی ادبیات خاص خودش را دارد و به طور معمول این علم در هر کشوری که رشد کرده باشد، زبان و اصطلاحات آن نیز به همان کشور بر می گردد. ریشه کلمات حقوقی ما نیز به فقه بر می گردد و البته حقوق فرانسه.
     قانون مدنی کشور ما ترجمه دقیق قانون کشور فرانسه است و طبیعی است که برخی اصطلاحات ما از زبان فرانسه گرفته شده باشد، اما در زمان آیت الله مدرس حقوق کشور ما با فقه تطبیق داده شد چرا که در علم فقه درباره بسیاری از مسائل حقوقی بحث شده و فقه در حوزه حقوقی بسیار کامل و توسعه یافته است به همین خاطر کلمات فقهی در ادبیات حقوقی رخنه کرد اما دو عاملی که باعث شد این ادبیات حقوقی و زبان خاص آن تا امروز همچنان ادامه پیدا کند، رویه قضایی و نبود کلمات مناسب برای جایگزینی آنها بود. در مورد اول باید گفت: رویه قضایی از 70 سال قبل در ایران و 200 سال قبل در حقوق فرانسه حاکم است، یعنی قضات سینه به سینه این اصطلاحات و واژگان و در عبارتی کلی تر این زبان حقوقی را از 70 سال قبل در کلاس های حقوق و دانشگاه ها و نیز به تجربه آموخته اند. از آنجا که این کلمات جامع و مانع بوده اند و برای رساندن مفهوم و داشتن معنای مستقل به نظر مفید و کامل آمده اند، بنابراین تغییرات چندانی نکرده اند. در زبان حقوق، کلمات معنای خاصی دارند و با آنچه در کوچه و بازار بین مردم گفته می شود، تفاوت دارد. به عنوان مثال دو کلمه اجبار و اضطرار در زبان عامه مردم یک معنی می دهد، اما این دو کلمه در حقوق به طور کامل متفاوت هستند.
    دومین عامل نبود کلمات جایگزین مناسب در ادبیات فارسی برای معادل سازی واژگان حقوقی است. در واقع یا کلمات جایگزین نداریم و یا اگر هم باشد، ممکن است در عرف مردم معنای دیگری را به ذهن متبادر کند. به عنوان مثال واژه «ضامن» در زبان حقوق معنای متفاوتی با آنچه مردم تصور می کنند، دارد. بنابراین می بینیم که این زبان از ابتدای تاریخ تاسیس عدلیه در ایران و راه اندازی دستگاه قضایی - حدود 70سال قبل - تشکیل شده و تا امروز ادامه یافته است. متاسفانه هر جا هم که قصد تغییراتی در آن را داشته اند نه تنها کمکی به بهتر شدن موضوع نشده، بلکه باعث ایجاد اشکال شده است چرا که اغلب نمایندگان مجلس به علت نا آشنایی با مفاهیم حقوقی و این که حقوقدان نیستند، مرتکب اشتباه می شوند. نمونه اش تغییراتی بود که در قانون 1210 مدنی - مربوط به سن رشد - انجام گرفت و باعث شد کار به وحدت رویه و موضوعات دیگر کشیده شود.
     بنابراین متوجه می شویم که در به کار بردن کلمات و اصطلاحات حقوقی باید بسیار دقت کرد و گاه جایگزین و معادل سازی برای آنها در احکام قضایی و قانون ها باعث اختلال در رای، از بین رفتن حق یکی از طرفین و اشکال می شود.
     همچنین نباید فراموش کرد که این کلمات حقوقی میراث گذشتگان ما هستند. بزرگان علم حقوق که افرادی پرمغز و عمیق بودند، پس از سال ها تحقیق و تفحص روی این ادبیات به چنین زبانی رسیده اند و هرگونه تغییر در آن باعث بروز مشکلات زیادی می شود، چنان که تجربه نشان داده است پس از انقلاب اسلامی و بخصوص در سال های اخیر اصلاحاتی که در قانون صورت گرفته، کار را بدتر کرده است.
     و اما کلام آخر این که ما نباید انتظار داشته باشیم کلمات حقوقی را برای فهم عامه مردم به زبان روزمره و محاوره تبدیل کنند، بلکه این فرهنگ را باید در مردم به وجود آورد که برای مراجعه به محاکم قضایی و دریافت مفاهیم حقوقی از وکیل و مشاوران حقوقی و قضایی استفاده کنند.
     دکتر رضا مصطفوی- استاد ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی- می گوید: در هیچ کجای دنیا هیچ زبانی پاک و خالی از واژگان زبان های خارجی نیست. در زبان ما نیز پس از اسلام، کلمات عربی به شکل چشمگیری وارد زبان پارسی شد.
     سال ها بعد نیز واژه های عربی بشدت در زبان پارسی جا خوش کرد به حدی که دیگر نمی توان آنها را جدا از زبان خود بدانیم. گاه نیز جایگزینی آن با کلمات فارسی بسیار نامانوس می نماید، هرچند که در دوران رضاخان گروهی افراطی شروع به معادل سازی و پاکسازی زبان از کلمات عربی کردند و برای هر لغت عربی یک معادل فارسی پیدا کردند، اما این موضوع با تاسیس فرهنگستان دوره اول کمی متعادل شد و فقط کلمات سنگین و واژه های غیر قابل فهم معادل سازی شد. اما با تعطیلی فرهنگستان در سال 1320 این روند نیز متوقف شد.
     در این میان زبان و ادبیات حقوقی بحث دیگری داشت. نخستین قانون اساسی ما که در دوره مظفرالدین شاه تصویب شد، زبانی خاص همان دوره داشت. اما توقع بر این است که با گذشت زمان و تغییر و تحولاتی که رخ داده، ادبیات و زبان حقوق و قضا در کشور ما نیز به سوی ساده نویسی و قابل فهم بودن پیش می رفت. اما این اتفاق بسیار کمرنگ و لاک پشتی بوده است علت آن هم آموزش سینه به سینه قضات و مخالفت بسیاری از آنها با این تغییر است. این که گفته شود هر زبانی اصطلاحات خاص خود را دارد و نمی توان انتظار داشت برای همه قابل فهم باشد نیز سخنی ناصحیح است. هرچند قبول داریم که به عنوان مثال یک پزشک برای نوشتن نسخه از کلمات خارجی استفاده می کند اما پزشک نام دارو یا نام آزمایشی را می نویسد که مسئول داروخانه یا آزمایشگاه مخاطب آن است، ولی در مسائل حقوقی و قضایی یک قاضی یا یک وکیل با فردی سر و کار دارد که از قضا بخش قابل توجه آنها از طبقه متوسط و پائین جامعه هستند.
     پس لازم است یک فرد روستایی یا کم سواد یا کم تخصص از برگه ای که به دستش می دهند به راحتی مفهوم و منظور را درک کند نه این که برای ترجمه آن نیازمند یک وکیل یا مشاور حقوقی بشود که اغلب نوع نوشتار آنها نیز غیر قابل فهم است.
     به عقیده اینجانب علت توقف زبان نوشتار حقوق در دوره قاجاریه، مقاومت اهل فن و مسئولان این امر بوده است، چرا که تمایل بر این بوده که ادبیات خاص این علم را به همان شیوه گذشتگان حفظ کنند.
     حال آن که می توان به راحتی و با بهره مندی از مسئولان دستگاه قضا، حقوقدانان و کارشناسان تغییرات مثبتی برای قابل فهم کردن این زبان ایجاد کرد. البته قابل یادآوری است که پاکسازی زبان از اصطلاحات و واژگان بیگانه غیر منطقی و بسیار سخت است، اما می توان برای ساده کردن آن قدم های مثبتی برداشت.

 روزنامه ایران، شماره 5185 به تاریخ 5/7/91، صفحه 16 (قضایی - حقوقی)

    

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.