×

اعتبار وصیت بیش از یک‌سوم، منوط به رضایت وراث است

اعتبار وصیت بیش از یک‌سوم، منوط به رضایت وراث است

اعتبار وصیت بیش از یک‌سوم، منوط به رضایت وراث است

اعتبار-وصیت-بیش-از-یک‌سوم،-منوط-به-رضایت-وراث-است وکیل 

انسان به محض تولد ، متمتع از حقوق تلقی می‌شود. به این ترتیب تا زمانی که افراد در قید حیات هستند، مالک اموال و دارایی خود هستند. به محض فوت شدن آن ها، این اموال از تحت مالکیت آن ها خارج خواهد شد. بر این اساس مالکیت اموال به نزدیکان یا همان ورثه آنها می‌رسد. منتها به موجب موازین فقهی و قانونی یک‌سری سازوکارهایی پیش‌بینی شده است تا فرد برای بعد از مرگ خود هم راجع به اموال و دارایی‌ای زمان مرگ خود تصمیم‌گیری کند. از جمله این ابزارهای قانونی، تنظیم وصیت‌نامه است.‌ وصیت‌کننده در مفاد وصیت‌‌نامه راجع به اموال و دارایی‌های خود تصمیم‌گیری می‌کند و می‌تواند قسمتی از آن را به شخص خاصی اختصاص دهد. البته به موجب وصیت‌نامه نمی‌توان تمام اموال خود را به دیگران انتقال داد، بلکه از لحاظ قانونی و فقهی معیار یک سوم اموال پذیرفته شده است. برای این‌‌که یک وصیت‌نامه تنظیم شود، باید یک‌سری قواعد رعایت شود. این قواعد بعضا در قوانین و یا عرف ما مشخص شده است. به موجب همین قوانین چند نوع وصیت‌نامه وجود دارد که هر کدام اعتبار خاص خود را دارند. برای آشنایی بیشتر با قواعد حقوقی مربوط به مبحث وصیت به گفت‌وگو با دکتر پرویز نوین، مدرس حقوق مدنی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز پرداختیم.

از نظر شما وصیت به چند نوع تقسیم می‌شود؟

در قانون ما وصیت بر دو قسم است: یک وصیت تملیکی داریم و یک وصیت عهدی.

منظور از وصیت تملیکی از لحاظ قانونی و حقوقی چیست؟

وصیت تملیکی عبارت از این است که کسی که وصیتی می‌کند و به وی موصی گفته می‌شود، می‌تواند در زمان حیات خود طبق یک وصیت‌نامه‌ای حداکثر تا یک سوم از اموال را به کسی که به وی موصی‌له می‌گویند بدهد. البته هم در فقه و هم در قانون، موصی یا همان وصیت‌کننده می‌تواند بیش از یک سوم از اموال خود را هم وصیت کند، ولی این موضوع منوط به تنفیذ وراث است. اگر وراث این وصیت‌نامه را تنفیذ کردند، این وصیت‌نامه هیچ اشکالی نخواهد داشت و نسبت به تمام اموال موصی این وصیت قابل اجرا خواهد بود. به این ترتیب نسبت به یک سوم از اموال موصی قانونی است و مازاد بر آن غیرنافذ است، زیرا دو سوم مابقی اموال وی به همه وراث تعلق دارد، مگر این‌که در زمان حیات خود همه اموال خود را به فرد مورد نظر خود منتقل کند که البته این اقدام دیگر از مبحث وصیت خارج است.

در مورد نوع دوم وصیت، یعنی وصیت عهدی توضیح دهید که ماهیت این نوع وصیت چیست؟

همان‌طور که می‌دانید نوع دوم وصیت، وصیت عهدی است. در این نوع وصیت مالی از موصی به موصی‌له منتقل نمی‌شود، بلکه انجام یک یا چند کار از طرف موصی خواسته می‌‌شود.

به عنوان مصداقی چه اقداماتی معمولا از طرف موصی از وصی خواسته می‌شود؟

اگر بخواهیم به طور مصداقی بحث کنیم، به عنوان مثال می‌توان گفت که موصی در وصیت‌نامه اعلام می‌کند که ثلث اموال من این مقدار است و به کسی که انجام‌دهنده مورد وصیت است، یعنی وصی می‌گوید که آن اموال را صرف امور خیریه کنید یا طلب‌های من را وصول کنید یا شرکت من را به جای من اداره کنید یا به جای من نماز بخوانید یا سایر فرایض دینی برای وصیت‌کننده ادا شود.

از لحاظ اعتباری ما چند نوع وصیت داریم؟

اساسا ما سه نوع وصیت‌نامه به این اعتبار داریم: یکی از آنها وصیت خودنوشت و دیگری وصیت رسمی و آخرین مورد وصیت سری است.

به وصیت‌نامه خودنوشت اشاره کردید. این وصیت چگونه تهیه می‌شود؟

این وصیت‌نامه مخصوص افراد باسواد است. موصی یعنی کسی که وصیت می‌کند، باید تمام وصیت‌نامه را با خط خود بنویسد و بالای آن هم با درج روز و ماه و سال، تاریخ بگذارد و پایین آن را هم امضا کند. بنابراین نمی‌تواند در ذیل آن اثر انگشت یا مهر باشد و نمی‌تواند بگوید که شخص دیگری برای او بنویسد، بلکه باید حتما با خط موصی باشد. این نوع وصیت را وصیت‌نامه خودنوشت گویند که به قول معروف همان وصیت‌‌نامه عادی است.

به اعتقاد شما اشکال و ایراد چنین وصیت‌نامه‌ای چیست؟

اشکال این نوع وصیت‌نامه این است که اگر زمانی موصی فوت کرد، با توجه این‌که سهم وراث کم می‌شود، ممکن است آن ها ادعا کنند که این وصیت‌نامه جعلی است یا در آن دست برده شده است. بنابراین در صورتی که وراث به این وصیت‌نامه اعتراض نکردند، این وصیت‌نامه اعتبار قانونی خواهد داشت و اگر به آن اعتراض کنند، موضوع در دادگاه بررسی می‌شود و نسبت به تنفیذ یا عدم تنفیذ آن تصمیم‌گیری خواهد شد.

همان‌طور که اشاره کردید، نوع دوم وصیت‌نامه عبارت است از وصیت‌نامه رسمی. تشریفات تنظیم وصیت‌نامه مزبور به چه ترتیب است؟

همان‌طور که مستحضرید نوع دوم وصیت‌نامه، وصیت‌نامه رسمی است که در دفتر اسناد رسمی تنظیم می‌شود. موصی یعنی وصیت‌کننده می‌تواند باسواد و یا بی‌سواد باشد و آنچه که مدنظرش می‌باشد را به سردفتر اسناد رسمی می‌گوید و مسوول مربوطه مفاد آن را در دفتر بزرگ خود قید می‌کند و بعد دو نفر از شهود و سردفتر آن را امضا می‌کنند و شماره می‌خورد و یک سند رسمی به موصی داده می‌شود و دو نسخه از آن هم نزد دفتردار در دفتر اسناد رسمی نگهداری می‌شود.

نظر شما در مورد این نوع وصیت‌‌نامه چیست؟

به نظر من این وصیت‌نامه خیلی خوب است. زیرا با توجه به این‌که یک سند رسمی دولتی است، کسی توانایی اعتراض به آن را ندارد. یعنی شک و تردید و انکار نسبت به آن قابل قبول نیست، مگر این‌که نسبت به آن ادعای جعل شود که آن هم با توجه به این‌که معمولا سوابق در دفتر اسناد رسمی تنظیم کننده سند موجود است، پذیرفته نخواهد شد.

نوع آخر وصیت‌نامه، وصیت‌نامه سری است. این نوع وصیت‌نامه به چه صورتی تنظیم می‌شود؟

وصیت‌نامه سری اصولا مخصوص اشخاص باسواد است. ترتیب تنظیم آن هم به این صورت است که موصی وصیت‌نامه را با خط خود می‌نویسد و بالای آن هم با درج روز و ماه و سال، تاریخ بگذارد. بنابراین شکل تنظیم آن نظیر وصیت‌‌نامه نوع اول یعنی وصیت‌نامه خودنوشت است. بعد هم آن وصیت‌نامه را امضا می‌کند و آن را هم داخل پاکت می‌گذارد و آن را لاک و مهر می‌کند و به اداره ثبت محل اقامت خود می‌دهد. ادارات ثبت، صندوق امانات دارند. آن‌جا مامور ثبت مربوطه می‌نویسد که من این وصیت‌‌نامه را از موصی گرفتم و احراز هویت کردم. سپس این وصیت‌نامه توسط مامور لاک و مهر می‌شود و به صندوق امانت اداره ثبت محل ارسال می‌شود. زمانی که وصیت‌کننده فوت می‌کند، این وصیت‌نامه به دادگاه تقدیم می‌شود و دادگاه هم آن را باز می‌کند. معمولا از این جهت که کسی به این نوع وصیت‌نامه دسترسی پیدا نخواهد کرد، اهمیت دارد. اما از نظر دعوایی که ممکن است بین وراث و موصی‌له پیش آید، از همه بهتر وصیت‌نامه رسمی است که این امتیاز و برتری را نسبت به دو مورد قبل دارد.

همان‌طور که مستحضرید ممکن است بعد از تنظیم وصیت‌نامه موصی‌له آن وصیت‌نامه را قبول و یا رد کند. همچنین ممکن است موصی از وصیت خود رجوع کند. حکم هر یک از این مصادیق از لحاظ قانونی چیست؟

وصیت حالتی دارد که فقط به اراده موصی است. نوعی ایقاع است. زمانی که موصی وصیت خود را می‌نویسد، ممکن است به موصی‌له بگوید که من فلان ماشین، سهام یا خانه را به نفع تو وصیت کردم و ممکن است که موصی‌له زیر آن وصیت‌نامه را هم امضا کرده باشد، اما تا زمانی که موصی زنده است، هر زمان که وی خواست می‌تواند این وصیت‌نامه را باطل کند. پس در زمان حیات موصی همیشه موصی همه کاره است، حتی اگر موصی‌له ذیل آن را امضا کرده باشد، چون تا زمانی که موصی زنده است، می‌تواند از وصیت‌نامه خود رجوع کند و موصی‌له هم قانونا هیچ نوع شرطی برای آن نمی‌تواند درج کند که مثلا من به شرطی این وصیت‌نامه را قبول می‌کنم که شما نتوانید از وصیت‌ خود رجوع کنی. این شرط اساسا باطل است. این موضوع در زمان حیات موصی قابل اجراست. به این ترتیب رد یا قبول موصی‌له درست در لحظه‌ای است که موصی فوت می‌کند. یعنی آن زمان است که وی می‌تواند وصیت‌‌نامه را رد یا قبول کند. البته لزومی ندارد که رد یا قبول موصی‌له به محض فوت شدن موصی باشد. مثلا می‌تواند یک هفته یا یک ماه بعد از فوت موصی، وصیت‌نامه را رد یا قبول کند. بنابراین زمان مشخصی برای این موضوع مشخص نشده است، ولی قبول یا رد کردن توسط موصی‌له، این وصیت‌نامه را معتبر کرده و به جریان می‌اندازد. منتها یک قاعده بسیار مهمی در این‌جا وجود دارد. در صورتی که موصی‌له این وصیت‌‌نامه را قبل از فوت موصی قبول کرده باشد، می‌تواند بعدا آن را رد کند. اما برعکس اگر وصیت مزبور را قبلا رد کرده باشد، نمی‌تواند بعد از فوت موصی آن را قبول کند. زیرا زمانی که وصیت را قبول می‌کند، یعنی موصی‌به یا مورد وصیت به وی می‌رسد. زیرا هم موصی فوت کرد و هم موصی‌له آن را قبول کرد. پس بنابراین مالک موصی‌به شد. منتها می‌تواند از این حق خود صرف‌نظر کند و در واقع آن را اسقاط کند. بنابراین با رد کردن بعدی موصی‌به، مورد وصیت به سایر وراث می‌رسد. اما اگر موصی‌به را ابتدا رد کرده باشد، چون وصیت‌نامه را به هم زده است، دیگر نمی‌تواند آن را قبول کند. بنابراین باید گفت که اگر موصی‌له وصیت‌نامه را قبول کرده باشد، بعدا می‌تواند آن را رد کند و اگر آن را رد کرده باشد، دیگر نمی‌تواند آن را قبول کند. در حقیقت قبول یا رد موصی‌به بعد از فوت موصی معتبر است.

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.