معاونت در چهار فقره اختلاس
رای شعبه 16 دیوان عالی کشور
نظر به مندرجات پرونده و کیفیات منعکس در آن و با عنایت به اقرار و اعتراف صریح متهم در محضر دادگاه و اینکه از ناحیه محکوم علیه معترض ایراد و ا عتراض خاص و موثری بعمل نیامده است تا مورد امعان نظر قرار گیرد و به رای صادره از لحاظ صحت مبانی استدلال بر بزهکاری متهم و رعایت تشریفات دادرسی ایراد واشکالی وارد نیست لذا درخواست تجدیدنظر محکوم علیه معترض مردود اعلام می گردد و برابر ماده 28 قانون مجازات اسلامی اخیرالتصویب مدت بازداشت قبلی متهم باید از محکومیت حبس تعزیری وی کسر گردد.
* سابقه *
تاریخ رسیدگی : 17/6/1371 دادنامه : 319 مرجع رسیدگی شعبه 16 دیوان عالی کشور هیات شعبه آقایان .... رئیس و .... مستشار0
خلاصه جریان پرونده :
حسب مندرجات پرونده 1 آقای (الف )34 ساله کارمند خزانه داری کل بانک صادرات 2 آقای (ب ) فرزند.00 31 ساله شغل راننده تاکشی به اتهام جعل اسناد دولتی بدهکار داخلی به حساب بانک از حساب شماره 17 به شماره های 8686/4/69و12702/4/68و19718/4/68 و25729/4/68 و چهار فقره استفاده از اسناد مجعول مذکورو چهار فقره اختلاس جمعا مبلغ سیصد و پنجاه میلیون ریال ودومی به معاونت در چهار فقره اختلاس تحت تعقیب دادرای عمومی تهران قرار گرفته و به موجب کیفرخواست شماره 1410517/3/68 و به استناد مواد 25و28 قانون تعزیرات و قسمت دوم از ماده 5 قانون تشدیدمجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس درباره متهم ردیف اول با رعایت ماده 21قانون راجع به مجازات اسلامی و در مورد متهم ردیف دوم با رعایت مواد24 و 25 قانون راجع به مجازات اسلامی درخواست تعیین کیفرشده است. شعبه 138 دادگاه کیفری یک تهران در تاریخ 18/10/69 با حضور احد از متهمان به نام (الف ) و در غیاب احد دییگر از متهمان به نام (ب ) تشکیل گردید. پس از رسیدگی و اخذ آخرین دفاع از متهم حاضر در جلسه و اعلام ختم دادرسی و به موجب دادنامه شماره 18359/10/69 به شرح زیر مبادرت به ا نشاء رای نموده است :
رای دادگاه
به شرح کیفرخواست دادسرای عمومی تهران (ال ) فرزند.00 و (ب )000 به جعل و استفاده اط سند مجعول و اختلاس و دومی به معاونت در بزه معنونه و ماحصل بررسیهای انجام شده حاکیست متهم ردیف یکم از زمانی که در خزانه داری کل بانک صادرات اشتغال داشته با صدور اسناد داخلی مجعول شماره های 25729/4/67مبلغ 96013000 ریال و 8686/4/68 مبلغ 89685000 ریال و شماره 19718/4/68 مبلغ 85672000 ریال و شماره 12702/4/67 مبلغ 7863000 ریال مجموعا" سیصد و پنجاه میلیون ریال از وجوه بانک صادرات با بدهکار نمودن حساب شماره 17 به حساب 2033 بنام (ب ) واریز نموده و نامبرده اخیر با تبانی متهم ردیف یک متواری می گردد و متهم ردیف دوم پس از دستگیری متهم ردیف یکم و اقرارهای وی به اتهامات منتسبه و عملیات ارتکابی تا میزان پنجاه از سیصد میلیون ریال از وجوه بانک مسترد می گردد و اینک با توجه به مراتب فوق و اسناد مجعول که ضمیمه پرونده می باشد مویدا" به سایر قرائن وامارات ، اتهامات متهمین به بزههای منتسبه محرز می باشد و با انطباق مورد باماده 5 قانون تشدیدمجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس 67و ضمن رد مورد استنادی دادسرا و با رعایت ماده 21 از جهت معاونت ، آقای (الف ) را به 7 سال حبس و آقای (ب ) را از نظرمعاونت در بزه موصوف به تحمل دو سال حبس محکوم و ضمنا" چون مبلغ 328248600 ریال از وجوه مورد اختلاس مسترد گردید فلذا (الف ) رابه پرداخت مبلغ 21722400 ریال باقیمانده وجه مورد اختلاس 4346280ریال جزای نقدی و انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم می نماید.پس از ابلاغ رای احد از متهمان بنام (الف ) به شرح لایحه 25/10/69 به رای صادره اعتراض نموده و پرونده به نظر آقای رئیس دادگاه صادرکننده رای رسیده و ایشان به شرح نظریه مورخ 26/8/69 به عقیده خود باقیمانده و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به موجب دادنامه شماره 221078/12/69 به شرح زیر اظهارنظر شده است.
بسمه تعالی
نظر به مندرجات پرونده کیفیات منعکس در آن با عنایت به اقرار و اعتراف صریح متهم در محضر دادگاه و انیکه از ناحیه محکوم علیه معترض ایراد و اعتراض خاص و موثری به عمل نیامده است تا مورد امعان نظر قرار گیرد و به رای صادره از لحاظ صحت مبانی استدلال بر بزهکاری متهم و رعایت تشریفات و قواعد دادرسی ایرادو اشکالی وارد نیست لذا درخواست تجدیدنظر محکوم علیه معترض مردود اعلام می گردد و پرونده به دادگاه اعاده گردیده و متهم ردیف دوم بنام (ب ) فرزند.00 به شرح لایحه مورخ 29/2/70 به رای محکومیت خود اعتراض نموده و پرونده به نظر آقای رئیس دادگاه صادر کننده رای رسیده و ایشان به شرح نظریه مورخ 9/2/70 چنین اظهارنظرنموده اند: از ناحیه محکوم علیه ایراد موجهی بعمل نیامده است هرچند رای به اعتبار تجدیدنظرخواهی احد از محکومین بررسی و مورد تایید دیوان عالی کشور واقع شده معذالک از حیث سوالی ارشادی به دیوان عالی کشور ارسال خواهد شد.این تقاضای تجدیدنظرخواهی نیز ارسال گرددو پرونده چون در این شعبه سابقه داشته ااست لذا به این شعبه ارجاع می گردد و به موجب دادنامه شماره 20227/5/70 به شرح زیراظهارنظر شده است.
بسمه تعالی
نظر به مندرجات پرونده و یکفیات منعکس در آن همان طوری که در دادنامه شماره 221078/12/69 این شعبه آمده است اعتراض احد از متهمان بنام (الف ) که به تنهایی نسبت به رای محکومیت خود به شماره 18359/10/69 معترض بوده رسیدگی بعمل آمده و چون از ناحیه متهم دیگر به نام (ب ) فرزند.00 اعتراض نرسیده بود لذا دیوان عالی کشور فارغ از اظهارنظر بوده است و با توجه به صورتجلسه تنظیمی مورخ 18/10/69 دادگاه کیفری یک تهران شعبه 138 که متهم ردیف دوم بنام (ب ) حاضر نشده و در غیاب وی جلسه دادرسی دادگاه تشکیل گردیده و رای غیابی درباره وی صادر گردیده است و برابر قانون حاکم موجود رای غیابی قابل رسیدگی و دادخواهی در همان دادگاه صادرکننده رای می باشد علیهذا بنا به جهات یاد شده موضوع قابل طرح در دیوان عالی کشور نمی باشد و موردی برای اظهارنظر دیوان عالی کشور وجود ندارد و این بار دادگاه صادرکننده رای به اعتراض و واخواهی متهم در رای محکومیت غیابی رسیدگی نموده وبه موجب دادنامه شماره 2319/1/70 دادنامه محکومیت غیابی متهم فوق را نقض و مستندا" به مواد25و28 قانون تعزیرات قسمت دوم ماده 5 قانون تشدیدمجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و با رعایت ماده 43 قانون مجازات الامی با احراز بزهکاری بزه معاونت ، محکوم علیه غیابی فوق الذکر را به 6ماه حبس محکوم می نماید. پس از از ابلاغ رای محکوم علیه به شرح لایحه تقدیمی به رای صادره اعتراض نموده است و پرونده به نظر آقای رئیس دادگاه صادرکننده رای رسیده و ایشان به شرح نظریه مورخ 27/2/71 به عقیده خود باقیمانده است و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع می گردد
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس ازقرائت گزارش آقای عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای دادیار دیوانعالی کشور اجمالا مبنی بر رد اعتراض مشاوره نموده چنین رای می دهد.
مرجع :
کتاب کلاهبرداری ،اختلاس وارتشاء درآرای دیوان عالی کشور
تالیف یداله بازگیر ، نشرحقوقدان ، چاپ اول ،پائیزسال 1376
58
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 319
تاریخ تصویب : 1371/06/17
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
قانون اجازه مبادله پیمان اتحاد منعقده بین دولت شاهنشاهی ایران و دول اتحاد جماهیر شوروی و انگلستان تمیز بین اختلاس و سرقت
