×

وقتی دو یا چند نفر به عنوان متعهد ذیل سفته ای را امضاء کرده ولی تصریح به مسئولیت تضامنی نکرده باشد مسئولیت پرداخت آن سفته بین آنان به نحو تساوی می باشد

وقتی دو یا چند نفر به عنوان متعهد ذیل سفته ای را امضاء کرده ولی تصریح به مسئولیت تضامنی نکرده باشد مسئولیت پرداخت آن سفته بین آنان به نحو تساوی می باشد

وقتی-دو-یا-چند-نفر-به-عنوان-متعهد-ذیل-سفته-ای-را-امضاء-کرده-ولی-تصریح-به-مسئولیت-تضامنی-نکرده-باشد-مسئولیت-پرداخت-آن-سفته-بین-آنان-به-نحو-تساوی-می-باشد
تاریخ رسیدگی : 27/9/1373
شماره دادنامه: 73/520/18
مرجع رسیدگی شعبه 18 دیوان عالی کشور
خلاصه جریان پرونده:
در تاریخ 27/6/1369 آقای (ع) به وکالت بانک ملت به مدیریت آقای (م) دادخواستی به خواسته مطالبه مبلغ 000/000/000/6 ریال و خسارات وارده و صدور قرا ر تأمین خواسته به طرفیت شرکت نیما و آقایان (س) و (ش) تقدیم دادگاه های حقوقی یک مشهد نمود که به شعبه پنجم دادگاه حقوقی یک مشهد ارجاع شد و به شرح مذکور دردادخواست توضیح داده است به موجب بند (5) برگ سفته به شماره 426004- 426005-257221 و 426002 مبلغ خواسته را از خواندگان طلبکار است و چون تاکنون نسبت به تادیه بدهی خود اقدام نکرده اند به استناد فتوکپی های سفته ها و وا خواسته های مربوطه و وکالتنامه و دلیل مدیریت موکل اولا" صدور قرار تأمین خواسته و سپس صدور حکم بر محکومیت تضامنی خواندگان به پرداخت اصل خواسته و خسارات وارده اعم ازهزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و جریمه دیر کرده را به استناد قانون مورخ 5/10/1368 مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام خواستار است دادگاه مرجوع الیه پس از اخذ تامین و صدور قرار تامین خواسته معادل شش میلیون ریال از اموال بلامعاوض خواندگان ( شرکت نیما و آقایان (س) و (ش) به نحو تضامنی و با تشکیل جلسه 2/10/1369 و کسب نظر آقای مشاور نظریه بدین خلاصه درمورد دعوی آقای (ع) به وکالت از بانک ملت به طرفیت خواندگاه 1- (ن) 2- (س) 3- (ش) دائر بر تقاضای صدور حکم به پرداخت مبلغ 000/000/6 ریال از بابت 5 فقره سفته که خواهان عند المطالبه از خواندگان طلب دارد و خواندگاه به امضاء و مهمور نمودن سفته ها و تعهد به پرداخت آن متضامنا" اشتغال ذمه دارند و با توجه به محتویات پرونده و دلالت مستندات پرونده به اشتغال ذمه تضامنی خواندگان در مقابل خواهان به میزان و وجه مندرجدر ستون خواسته و عنایت به این که خواندگان با اخطار قانونی از وقت دادرسی مطلع و هیچ گونه دفاعی نسبت به مطالب عنوان شده از طرف خواهان ننموده اند و دلیل برائت ذمه خود را نیز به دادگاه ارائه نکرده اند لذا دادگاه بعدی خواهان را وارد تشخیص و نظریه بر محکومیت خواندگان به پرداخت مبلغ 000/000/6 ریال به نحو تضامنی در حق خواهان صادر و اعلام می دارد ) صادر و بر اثر اعتراض آقای( س) به نظریه در مهلت مقرر قانونی پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شد و شعبه 18 دیوان عالی کشور به موجب دادنامه شماره 70/132/18 مورخ 12/5/1370 بدین شرح ( نسبت به نظریه مورخ 3/10/1361 صادره از شعبه پنجم دادگاه حقوقی یک مشهد موارد زیر قابل امعان نظر است 1- نظریه به دو نفر از خواندگان دعوی به اسامی شرکت نیما و آقای (ش) ابلاغ نشده و به عوض آن نظریه به لحاظ در محل نبودن آقای 0ی) که هیچ گونه سمتی در پرونده ندارد به خادمش آقای (ف) ابلاغ شده است چنانچه پس از ابلاغ نظریه به خواندگان فوق آنان د رمهلت مقرر اعتراض آنان قابل رسیدگی خواهد بود.
2- با توجه به قید مهر ( براتهای تضمینی ) درصدر هر پنج فقره سفته مورد دعوی و نیز با عنایت به مندرجات ظهر سفته های مزبور به این شرح ( وجه این سفته برات از بانک ملت دریافت خواهشمند است در روز سر رسید در وجهه یا به حواله کرده بانک ملت شعبه کارسازی فرمایند ) ضرورت دانسته دادگاه قبل از صدور نظریه در خصوص علت و کیفیت صدور سفته های مدرکیه به سبب قید مهر و شرح فوق التوصیف در صدر ظهر سفته های مزبور از وکیل خواهان توضیح می خواسته
3- با توجه به این که معترض به نظریه به اتفاق آقای (ش) سفته های مورد دعوی را به عنوان متعهد امضاء کرده و سفته ها دلالتی بر این که متعهدات مذکور متضامنا" مسئولیت پرداخت وجه آنها را به عهده گرفته باشند ندارد به فرض که پس از رسیدگی های لازم معترض مسئول پرداخت وجه سفته های مورد دعوی شناخته شود این مسئولیت تا حدود نصف وجه خواسته خواهد بود بنا به مراتب فوق نظریه صادره نسبت به معترض واجد ایراد قضائی تشخیص و مقرر میدارد پرونده جهت توجه به موارد فوق و اتخاذ تصمیم مقتضی به دادگاه رسیدگی کننده اعاده شود نظریه را واجد ایراد قضائی نسبت به معترض دانسته اند و پرونده به دادگاه صادر کننده نظریه ارسال شد و شعبه پنجم دادگاه حقوقی یک مشهد در جلسه فوق العاده 6/11/1371 دستور تعیین وقت و دعوت از آقای (س) ملاحظه توضیحات وکیل خواهان داده اند و در جلسه مورخ 3/4/1371 که با حضور آقای (ع) وکیل بانک خواهان و آقای (س) تشکیل شده و پس از اظهارات آنان و انعکاس آن در صورت جلسه دادگاه دستور داده است نسبت به ابلاغ نظریه به خواندگان دیگر اقدام شود و در جلسه 28/7/1371 به موجب دادنامه شمار 460- 80 مورخ 28/7/71 بدین شرح ( در مورد دعوی آقای (ع) به وکالت از بانک ملت به طرفیت خواندگان 1- (ن) 2- (س) 3- (ش) دایر بر تقاضای صدور حکم به پرداخت مبلغ 000/000/6 ریال از بابت پنج فقره سفته که خواهان عند المطالبه از خواندگان طلب دارد و خواندگان با امضاء سفته ها و تعهد پرداخت آن متضامنا" اشتغال ذمه دارند با توجه به محتویات پرونده و دلالت مستندات پرونده به اشتغال ذمه تضامنی خواندگان در مقابل خواهان به میزان وجه مندرج در ستون خواسته و با عنایت به این که خواندگان با اخطار قانونی از وقت دادرسی مطلع و هیچگونه دفاع نسبت به مطالب عنوان شده از طرف خواهان ننموده اند و دلیل برائت ذمه خود را نیز به دادگاه ارائه نکرده اند لذا دادگاه دعوی خواهان را وارد تشخیص و حکم بر محکومیت خواندگان به پرداخت مبلغ 000/000/6 ریال به نحو تضامنی در حق خواهان صادر و اعلام می گردد حکم بر محکومیت خواندگان به پرداخت مبلغ خواسته مبلغ خواسته به نحو تضامنی درحق خواهان صادرنموده و بر اثر تجدید نظر خواهی اقای (س) از دادنامه تجدید نظر خواسته پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیدو تجدید نظر خواه ضمن دادخواست تجدید نظر خواهی اعلام داشته که نظر یه طبق تصمیم شعبه 18 دیوان عالی کشور به شرکت نیما و آقای مشعوف خواندگان دیگر ابلاغ گردیده است و به علاوه ظاهرا" اینجانب و آقای (ش) سفته ها را به عنوان متعهد امضا کرده ایم و سفته ها دلالتی بر متضامن بود ن مسئولین پرداخت ندارد و بر فرض که اینجانبان مسئول پرداخت وجه سفته ها شناخته شویم این مسئولیت تا حدود نصف وجه خواسته خواهد بود و به علاوه اینجانب و آقای (ش) به عنوان مدیران شرکت سفته ها را امضاء نموده و بهترین دلیل آن درج مهر شرکت در رو و پشت سفته ها بوده است زیرا اگر اینجانب متعهد پرداخت وجه سفته ها بودم استفاده از مهر شرکت لزومی نداشت اشتباه اینجانب و آقای (ش) این بوده است که به علت اطلاع از مقررات به جا ی این که نام (ن) را به عنوان متعهد بنویسیم نام خود را که مدیران شرکت بوده و نوشته ایم و این موضوع باعث شده که بانک سوء استفاده کند و علیه ما نیز به عنوان بدهکاران بانک و ان هم به طور تضامنی طرح دعوی نماید با توجه به این که (ن) طرف قرار داد بانک بوده و متعهد پرداخت سفته ها نیز می بایست آن شرکت باشد و اینجانبان به عنوان ضمانت پرداخت و به عنوان مدیران شرکت سفته ها را امضاء نموده ایم علیهذا اصولا" طرح دعوی علیه ما که به هیچ وجه بدهی بانک نداشته و متعهد پرداخت بدین شرکت نیما نیز نبوده ایم فاقد وجاهت قانونی است جهت اثبات اینجانب و اقای (ش) مدیران صاحب امضای شرکت نیما بوده ایم عنداللزوم استدعا دارم پرونده شرکت نیما را از اداره ثبت شرکت ها اخذ و مطالبه شود دلیل دیگر این که اظهار نامه ارسالی بانک ملت مخاطب شرکت نیما قید شده و نام اینجانب و آقای (ش) نیز نوشته شده و در متن نیز عبارت ( مخاطب محترم ) قید شده که این موضوع ثابت می کند بانک متعهد سفته را (ن) می داند نه اینجانب و آقای (ش) چون علاوه بر مراتب مذکور وایرادات دیوان عالی کشور را رفع ننموده اند و با این که نظریه صریح و قاطع دیوان عالی کشور مبنی بر این که سفته ها دلالتی بر تضامنی بودن مسئولیت پرداخت ندارد اصولا" صدور حکم بر پرداخت تضامنی وجه سفته ها خلاف قانون و حکم دیوان عالی کشور می باشد و با عنایت به مراتب فوق و نظریه این که اینجانب متعهد با ضامن پرداخت وجه سفته ها نبوده ام و سپردن سفته ها فقط به دلیل مدیریت اینجانب و شرکت نیما بوده که چندین سال است از آن شرکت خارج شده ام لذا صدور حکم بر محکومیت تضامنی اینجانب صحیح نبوده و رسیدگی و صدور حکم بر نقض دادنامه را استدعا دارم
از وکیل تجدید نظر خوانده آقای (ع) نیز لایحه رسیده که به شماره 1234 مورخ 5/9/1371 به ثبت رسیده و ضمیمه پرونده است و پس از شرح مطالبی ابرام حکم را خواستار گردیده است و شعبه 18 دیوان عالی کشور رأی تجدید نظر خواسته را به شرح زیر صادر نموده است .
اعتراضات تجدید نظر خواه بر دادنامه تجدید نظر خواسته وارد است زیرا در شرایطی که امضای تجدید نظر خواه به اتفاق یکی دیگر ار خواندگان بدوی به نام آقای (ش) در ذیل سفته های مدرکیه که در ستون متعهد مشخصات شخصیت حقیقی آنان قید شده ( و نه مشخصات شخصیت حقوقی شرکت نیما با نمایندگی آن ) به عنوان یکی از دو نفر متعهدان سفته های مورد دعوی بوده اگر چه مهر (ن) را همراه دارد و با توجه به این که برابر اصول کلی حقوقی و مقررات قانون تجارت وقتی دو یا چند نفر به عنوان متعهد ذیل سفته ای را امضاء کرده ولی تصریح به مسئولیت تضامنی نکرده باشند مسئولیت پرداخت آن سفته بین انان به نحو تساوی می باشد لذا نظر به مراتب فوق چون حکم تجدید نظر خواسته بر محکومیت تجدید نظر خواه نسبت به تمام وجه سفته های مورد دعوی متضامنا" با خواندگان دیگر صادر شده است مستندا" به مواد 3 و5 و بند یک ماده 6 قانون تعیین موارد تجدیدنظر احکام دادگاه ها و نحو ه رسیدگی آنها مصوب 14/7/67 ضمن ابرام دادنامه مورد تجدید نظر در قسمت محکومیت تجدید نظر خواه به پرداخت نیمی از وجه سفته ها متضامنا" با دو نفر محکوم علیه دیگر دادنامه مزبور را در قسمت محکومیت تجدید نظر خواه به پرداخت نصف دیگر محکوم به نقض و رسیدگی مجدد نسبت به این قسمت را به شعبه دیگر دادگاه حقوقی یک مشهد ارجاع می نماید و پس از اعاده پرونده و رسیدگی به شعبه ششم دادگاه حقوقی یک مشهد ارجاع شده و دادگاه مرجوع الیه دادنامه تجدید نظر خواسته را به شرح زیر صادر نموده است : ( د رخصوص دعوی بانک ملت با وکالت آقا ی (ع) به طرفیت آقایان (س) و (ش) و (ن) به خواسته مبلغ شش میلیون ریال وجه پنج فقره سفته که قبلا" طی دادنامه شماره 460/80 - مورخ 28/7/71 شعبه پنجم دادگاه حقوقی یک مشهد خواندگان متضامنا" محکوم شده اند و آقای (س) از دادنامه صادره تجدید نظر خواهی نموده و شعبه 18 دیوان عالی کشور طی دادنامه شماره 72/150/18 به دادنامه تجدید نظر خواسته در قسمتی از دادنامه ابرام و در قسمت دیگر نقض نموده و به این دادگاه جهت رسیدگی مجدد ارجاع شده اولا" - در مورد (ن) و آقای (س) چون در خواست تجدید نظر نشده و دادنامه قطعی گردید و همچنین در مورد نصف وجه سفته ها ( مبلغ سه میلیون ریال ) که دادنامه مذکور نسبت به تجدیدنظر خواه (آقای (س) ابرام گردیده موجبی برای اظهار نظر مجدد نیست و دادگاه فارغ از رسیدگی است و در مورد سه میلیون دیگر با عنایت به مدارک ابرازشده و رأی دیوان عالی کشور دعوی خواهان نسبت به آقای (س) محکوم به رد است رأی در مهلت قانونی ( بیست روز ) قابل تجدید نظر در دیوان عالی کشور است پس از ابلاغ رأی آقای (س) نسبت به دادنامه صادره تقاضای تجدید نظر خواهی نموده است و با ارسال نسخه دوم در خواست جهت تجدید نظر خوانده وکیل بانک تجدیدنظر خواه به شرح لایحه وارده به شماره 224- 9/3/73 تقاضای ابرام رأی صادر ه را نموده است و با وصول پرونده به دیوان عالی کشور به کلاسه بالا ثبت و وجهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است دادخواست و لایحه جوابیه هنگام شور قرائت خواهد بود.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای … عضو ممیز و بررسی اوراق پرونده نسبت به دادنامه شماره 43/43 - 27/1/1373 تجدید نظر خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد :
بسمه تعالی
تجدید نظر خواهی آقای (س) نسبت به دادنامه شماره 43/43 - 27/1/1373 صادره از شعبه ششم دادگاه حقوقی یک مبنی بر رد دعوی بانک ملت نسبت به مبلغ سه میلیون ریالنصف وجه سفته های مستند دعوی ) اصدار یافته است چون حکمی به ضرر تجدید نظر خواه دراین خصوص صادر نشده است تجدید نظر خواهی مورد ندارد و مردود اعلام می گردد .

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 520

تاریخ تصویب : 1373/09/27

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.