در عقود ناقله اموال غیر منقول مانند بیع و صلح به حکم قانون و بر حسب عرف وعادت باید سند رسمی تنظیم شود هر چند که طرفین در باب تنظیم سند رسمی انتقال تعهدی نکرده باشند

در عقود ناقله اموال غیر منقول مانند بیع و صلح به حکم قانون و بر حسب عرف وعادت باید سند رسمی تنظیم شود هر چند که طرفین در باب تنظیم سند رسمی انتقال تعهدی نکرده باشند

در-عقود-ناقله-اموال-غیر-منقول-مانند-بیع-و-صلح-به-حکم-قانون-و-بر-حسب-عرف-وعادت-باید-سند-رسمی-تنظیم-شود-هر-چند-که-طرفین-در-باب-تنظیم-سند-رسمی-انتقال-تعهدی-نکرده-باشند
تاریخ رسیدگی : 18/6/71
شماره دادنامه : 370/3
مرجع رسیدگی : شعبه سوم دیوان عالی کشور

خلاصه جریان پرونده :
در تاریخ 24/10/70 تجدیدنظرخواه دادخواستی به طرفیت آقای (ر) تجدیدنظرخوانده به خواسته الزام مشارالیه به تنظیم سند رسمی سه دانگ مشاع از ششدانگ اعیانی یک باب منزل پلاک ثبتی 14 فرعی از 1585 بخش یک سبزوار مقوم به مبلغ دویست وده هزار تومان به دادگاه حقوقی سبزوار تسلیم و با استناد به فتوکپی مصدق صلحنامه عادی مورخ 17/4/68 و پرونده ثبتی در توضیح دعوی به خلاصه اعلام داشته مرحوم (ع ) در حال حیات به موجب سند عادی مستند دعوی شش دانگ اعیانی خانه فوق الذکر را به اینجانب صلح نموده طبق گواهی حصر وراثت صادره در پرونده 53/8-7وراث منحصر مصالح عبارتند از اینجانب و خوانده دعوی لکن خوانده از تنظیم سندرسمی انتقال به نام اینجانب خودداری می نماید صدور حکم محکومیت خوانده را بشرح فوق تقاضا دارم. دادخواست مزبور تحت کلاسه 100/4-70 در دادگاه حقوقی سبزوار مورد رسیدگی قرار گرفته با تعیین وقت ابلاغ ثانی دادخواست وضمائم به خوانده طرفین جهت رسیدگی دعوت شده اند و وضعی ثبتی پلاک استعلام گردیده و در جلسه 29/1/71 دادگاه خواهان فتوکپی مصدق گواهینامه حصر وراثت و دو فقره گواهی تسلیم اظهار نامه مالیات بر ارث را به دادگاه ارائه ضمن توضیح دعوی صدور حکم را به سوی خود تقاضا کرده و آقای ... نماینده اداره ثبت سبزوار ضمن ارائه پرونده ثبتی وضعیت ثبتی پلاک 14/1585-1 را به دادگاه اعلام نموده که در صورت جلسه دادرسی منعکس است سپس دادگاه با کسب نظر مشاور بشرح دادنامه شماره 4/33-1/2/71 خلاصتا" چنین رای داده است ( با توجه به اینکه صلحنامه استنادی خواهان به طور عادی نوشته شده تا از طریق دادگاه تنفیذ نگردد دارای اثری نیست و با عنایت اینکه اگر صحلنامه تنفیذ شود خوانده پرونده مالک مورد خواسته نبود و تعهدی برای انتقال آن ندارد لذادادگاه دعوی مطروحه را به کیفیت موجود وارد ندانسته و قرار ردآن راصادر می نماید) با ابلاغ رونوشت دادنامه خواهان در تاریخ 15/2/71 دادخواست تجدیدنظر به دادگاه مرقوم تسلیم نموده نقص قرار را تقاضا کرده است دادگاه اعتراضات تجدیدنظرخواه را صحیح ندانسته دستور ارسال پرونده را به دیوان عالی کشور صادر نموده ثانی دادخواست و اعتراضات تجدیدنظرخواه به تجدیدنظر خوانده ابلاغ شده پاسخ داده که به شماره 859-5/3/71دفتر دادگاه ثبت و به این شعبه ارجاع شده است مشروح اعتراضات تجدیدنظرخواه ومندرجات لایحه جوابیه تجدیدنظرخوانده هنگام شور قرائت می شود.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای (م ) عضو ممیز واوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد.
رای
اعتراض تجدیدنظرخواه نسبت به دادنامه شماره 4/33-1/2/71صادره از دادگاه حقوقی یک شهرستان سبزوار وارد و دادنامه تجدیدنظر خواسته مخدوش است زیرا اولا" قرارهای نهائی که در امور حقوقی صادر می شوند و موجبات صدور این قرارها در قانون آئین دادرسی مدنی (مواد197و198) احصاء گردیده و در قانون مزبور به علت وارد نبودن دعوی به کیفیت مطروحه صدور قرار رد دعوی تجویز نگردید و مقتضای استدلال دادگاه مبنی بر پرواز نبوده دعوی اظهارنظر و نهایتا" صدور حکم در ماهیت دعوی است نه صدور قرار رد دعوی 0 دعوی اظهارنظر و نهایتا" صدور حکم در ماهیت دعوی است نه صدور قراررد دعوی 0 ثانیا" (در قوانین ماهوی وشکلی تاسیسی در باب لزوم تنفیذ اسناد عادی که مستند دعوی قرار گرفته وجود ندارد و آنچه که ارجع به لزوم تنفیذ انساد عادی در قانون مذکور گردیده مبوط به وصیت نامه است وارتباطی با صلحنامه و اسناد مربوط به سار معاملات ندارد) ثالثا" استدلال دادگاه مبنی بر اینکه خوانده پرونده مالک موردخواسته نبوده و تهدی برای انتقال ندارد صحیح نیست زیرا خواهاندعوی بشرح منعکس در دادخواست اعلام داشته مرحوم (ع ) پدر و مورث متداعیین شش دانگ خانه مورد نظر را که عرصه آن موقوفه است صلحا" به وی منتقل کرده است و به موجب گواهی حصر وراثت 11/1461-4/10/70 (ه ) در تاریخ 4/5/70 قوت شده و وراثتش منحصرا" عبارتند از (غ ) و(ج ) و طبق محتویات پرونده ثبتی که خلاصه آن در صورتجلسه 29/1/71 دادگاه منعکس است آقای (ع ) فرزند (غ ) شش دانگ اعیانی خانه 14 فرعی از 1585 بخش یک سبزوار مالک بوده که نامبرده فوت کرده و راث حین الفوتش عبارتنداز (غ )و(ج ) نتیجتا" بر حسب قواعد ارث متروکات و تعهدات متوف یبه وراث منتقل می گردد و طبق بند4ماده 140 قانون مدنی ارث هم یکی از اسباب تملک است وازطرفی به موجب ماده 219 قانون مدنی عقد یک بر طبق قانون واقع شده باشد بین متعاملین و قائم مقام آنها من جمله وراث لازم الاتباع است و بر حسب مواد 220 و225 قانون مزبور عقد متعاملین را به کلیه نتایجی که به موجب عرف و عادت یا به موجب قانون از عقد حاصل می شود ملزم می نمایندو متعارف بودن امری در عرف وعادت به طوری کهعقد بدون تصریح متصرف برآن باشد به منزله ذکر در عقد است (و لزوم تنظیم سند رسمی انتقال درمعامله اموال غیرمنقول از مسلمات عرف وعادت و در قانون ثبت هم مورد توصیه قانونگذار قرار گرفته است و در نتیجه در عقود ناقله اموال غیر منقول مانند بین و صلح ولو آنکه بایع و مصالح در متنعقد در باب تنظیم سند رسمی انتقال تعهدی نکرده باشد به حکم مواد220و225 قانون مدنی و برحسب عرف وعادت مسلم و مقررات قانون ثبت وجود چنین تعهدی برای بایع و یا مصالح و قائم مقام آنان محل تامل نمی باشد) و بنا به مراتب قرار تجدیدنظرخواسته باموازین قانونی فوق لاشعار مخالفت دارد و به استناد بندب ماده 6 قانون تعیین مارد تجدیدنظر احکام دادگاها و نحوه رسیدگی آنها نقص می شود و رسیدگی به ماهیت دعوی وفق تبصره ذیل ماده 13قانون تشکیل دادگاههای حقوقی یک ودو به دادگاه حقوقی یک سبزوارارجاع می گردد.

مرجع :
کتاب صلح و اجاره و احکام راجع به آنها ، تالیف یداله بازگیر
چاپ اول ، سال 1379 ، چاپ گیتی ، انتشارات فردوسی

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 370

تاریخ تصویب : 1371/06/18

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.