×

قانون موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات مضاعف و تبادل اطلاعات ‏درمورد مالیاتهای بردرآمد و سرمایه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری زیمبابوه

قانون موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات مضاعف و تبادل اطلاعات ‏درمورد مالیاتهای بردرآمد و سرمایه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری زیمبابوه

قانون-موافقتنامه-اجتناب-از-اخذ-مالیات-مضاعف-و-تبادل-اطلاعات-‏درمورد-مالیاتهای-بردرآمد-و-سرمایه-بین-دولت-جمهوری-اسلامی-ایران-و-دولت-جمهوری-زیمبابوه قانون موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات مضاعف و تبادل اطلاعات ‏درمورد مالیاتهای بردرآمد و سرمایه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری زیمبابوه



شماره78355/405 24/5/1386‏

جناب آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

عطف به نامه شماره 13676/32874 مورخ 7/3/1384 در اجراء اصل یکصد و بیست ‌و ‏سوم (123) ‌قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قانون موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات ‏مضاعف و تبادل اطلاعات درمورد مالیاتهای بردرآمد و سرمایه بین دولت جمهوری ‏اسلامی ایران و دولت جمهوری زیمبابوه که با عنوان لایحه به مجلس شورای اسلامی ‏تقدیم گردیده بود، با تصویب در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ 31/4/1386 و تأیید ‏شورای محترم نگهبان، ‌به پیوست ارسال می گردد.‏

رئیس مجلس شورای اسلامی ـ غلامعلی حدادعادل

شماره84026 3/6/1386‏

وزارت امور اقتصادی و دارایی

قانون موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات مضاعف و تبادل اطلاعات در مورد مالیاتهای ‏بردرآمد و سرمایه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری زیمبابوه که در ‏جلسه علنی روز یکشنبه مورخ سی و یکم تیرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و شش مجلس ‏شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 17/5/1386 به تأیید شورای نگهبان رسیده و طی نامه ‏شماره 78355/405 مورخ 24/5/1386 مجلس شورای اسلامی واصل گردیده است، ‏به پیوست جهت اجراء ابلاغ می‌گردد.‏

‏ رئیس‎جمهور ـ محمود احمدی‌نژاد

قانون موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات مضاعف و تبادل اطلاعات ‏درمورد مالیاتهای بردرآمد و سرمایه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری زیمبابوه

ماده واحده ـ موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات مضاعف و تبادل اطلاعات درمورد ‏مالیاتهای بردرآمد و سرمایه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری زیمبابوه ‏مشتمل بر یک مقدمه و بیست و نه ماده به شرح پیوست تصویب و اجازه مبادله اسناد آن ‏داده می‌شود.‏
تبصره ـ هزینه‌های مالی موضوع بند (3) ماده (11) موافقتنامه مجوز کسب درآمد ‏غیرقانونی ازجمله ربا محسوب نمی‌شود.‏

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات مضاعف و تبادل اطلاعات درمورد مالیاتهای ‏بردرآمد و سرمایه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری زیمبابوه

دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری زیمبابوه که از این پس دولتهای متعاهد ‏نامیده می‌شوند، با تمایل به انعقاد موافقتنامه‌ای به‌منظور اجتناب از اخذ مالیات مضاعف و ‏تبادل اطلاعات درمورد مالیاتهای بردرآمد و سرمایه به شرح زیر توافق نمودند:‏
ماده 1ـ اشخاص مشمول موافقتنامه‏
این موافقتنامه ناظر بر اشخاصی است که مقیم یکی از دولتهای متعاهد یا هردوی آنها ‏باشند.‏
ماده 2ـ مالیاتهای موضوع موافقتنامه‏
‏1ـ این موافقتنامه شامل مالیات بردرآمد و مالیات بر سرمایه است که صرف نظر از نحوه ‏اخذ آنها، از سوی هر دولت متعاهد یا مقامات محلی آنها وضع می‌گردد.‏
‏2ـ مالیات بر درآمد و سرمایه عبارت است از مالیات بر کل درآمد و کل سرمایه یا اجزای ‏درآمد و سرمایه ازجمله مالیات بر درآمدهای حاصل از نقل و انتقال اموال منقول یا ‏غیرمنقول، مالیات بر کل مبالغ دستمزد یا حقوق پرداختی توسط مؤسسات و همچنین ‏مالیات بر افزایش ارزش سرمایه.‏
‏3ـ مالیاتهای موجود مشمول این موافقتنامه عبارتند از:‏
الف ـ درمورد جمهوری اسلامی ایران:‏
ـ مالیات بردرآمد، و‏
ـ مالیات بر دارایی.‏
ب ـ درمورد جمهوری زیمبابوه:‏
ـ مالیات بردرآمد.‏
ـ مالیات سهامداران (صاحبان سهام) غیرمقیم.‏
ـ مالیات هزینه مالی (افراد غیرمقیم).‏
ـ مالیات دستمزد (افراد غیرمقیم).‏
ـ مالیات حق‌الامتیاز (افراد غیرمقیم).‏
ـ مالیات عواید سرمایه‌ای.‏
ـ مالیات هزینه مالی (افراد مقیم).‏
‏4ـ این موافقتنامه شامل مالیاتهایی که نظیر یا دراساس مشابه مالیاتهای موجود بوده و ‏بعد از تاریخ امضای این موافقتنامه به آنها اضافه و یا به جای آنها وضع شود نیز خواهد بود. ‏مقامات صلاحیتدار دولتهای متعاهد، ظرف مدت معقولی یکدیگر را از هر تغییری که در ‏قوانین مالیاتی مربوط به آنها حاصل شود مطلع خواهند نمود.‏
ماده3ـ تعاریف کلی‏
‏1ـ ازلحاظ این موافقتنامه جز درمواردی که سیاق عبارت مفهوم دیگری را اقتضاء نماید، ‏معانی اصطلاحات به قرار زیر است:‏
الف ـ
ـ « جمهوری اسلامی ایران» به مناطق تحت حاکمیت و یا صلاحیت جمهوری اسلامی ‏ایران اطلاق می‌شود.‏
ـ « زیمبابوه» به « جمهوری زیمبابوه» اطلاق می‌شود.‏
ب ـ « شخص» اطلاق می‌شود به:‏
ـ شخص حقیقی.‏
ـ شرکت و هر مجموعه دیگری از افراد.‏
پ ـ « شرکت» اطلاق می‌شود به هر شخص حقوقی یا هر واحدی که از لحاظ مالیاتی ‏به‌عنوان شخص حقوقی محسوب می‌شود.‏
ت ـ « دفتر ثبت شده» به مفهوم دفتر مرکزی ثبت شده طبق قوانین مربوط هر دولت ‏متعاهد می‌باشد.‏
ث ـ « مؤسسه یک دولت متعاهد» و « مؤسسه دولت متعاهد دیگر» به ترتیب به ‏مؤسسه‌ای که به‌وسیله مقیم یک دولت متعاهد و مؤسسه‌ای که به‌وسیله مقیم دولت ‏متعاهد دیگر اداره می‌گردد اطلاق می‌شود.‏
ج ـ «حمل و نقل بین‌المللی» به هرگونه حمل و نقل توسط کشتی، قایق، وسایط نقلیه ‏هوایی، جاده‌ای و راه‌آهن اطلاق می‌شود که توسط مؤسسه یک دولت متعاهد انجام ‏می‌شود، به استثنای مواردی که کشتی، قایق، وسایط نقلیه هوایی، جاده‌ای و راه‌آهن ‏صرفاً برای حمل و نقل نقاط واقع در یکی از دو دولت متعاهد استفاده شود.‏
چ ـ « مقام صلاحیتدار»:‏
ـ درمورد جمهوری اسلامی ایران به وزیر امور اقتصادی و دارایی یا نماینده مجاز او اطلاق ‏می‌شود.‏
ـ درمورد جمهوری زیمبابوه به رئیس کل اداره درآمد زیمبابوه یا نماینده مجاز او اطلاق ‏می‌شود.‏
‏2ـ دراجرای این موافقتنامه توسط یک دولت متعاهد هر اصطلاحی که تعریف نشده باشد، ‏دارای معنای به کار رفته در قوانین آن دولت متعاهد راجع به مالیاتهای موضوع این ‏موافقتنامه است، به جز مواردی که اقتضای سیاق عبارت به‌گونه‌ای دیگر باشد.‏
ماده4ـ مقیم‏
‏1ـ ازلحاظ این موافقتنامه اصطلاح « مقیم یک دولت متعاهد» به هر شخصی اطلاق ‏می‌شود که به‌موجب قوانین آن دولت متعاهد، از حیث اقامتگاه محل سکونت، محل ثبت ‏یا به جهات مشابه دیگر مشمول مالیات آن دولت باشد و همچنین این اصطلاح شامل آن ‏دولت یا مقام محلی خواهد بود. با وجود این اصطلاح مزبور شامل شخصی نخواهد بود که ‏صرفاً به لحاظ سرمایه و یا کسب درآمد از منابع واقع در آن دولت مشمول مالیات آن ‏دولت می‌شود.‏
‏2ـ درصورتی که حسب مقررات بند (1) این ماده شخص حقیقی، مقیم هر دو دولت ‏متعاهد باشد، وضعیت او به شرح زیر تعیین خواهد شد:‏
الف ـ او مقیم دولتی تلقی خواهد شد که در آن، محل سکونت دائمی دراختیار دارد. اگر او ‏در هر دو دولت محل سکونت دائمی دراختیار داشته باشد، مقیم دولتی تلقی خواهد شد ‏که در آن علایق شخصی و اقتصادی بیشتری دارد (مرکز منافع حیاتی).‏
ب ـ هرگاه نتوان دولتی را که وی در آن مرکز منافع حیاتی دارد تعیین کرد، یا چنانچه او در ‏هیچ یک از دو دولت، محل سکونت دائمی دراختیار نداشته باشد، مقیم دولت متعاهدی ‏تلقی خواهد شد که معمولاً در آنجا به‌سر می‌برد.‏
پ ـ هرگاه او معمولاً در هر دو دولت متعاهد به‌سر برد یا در هیچ‌یک به‌سر نبرد، مقیم ‏دولتی تلقی می‌شود که تابعیت آن را دارد.‏
ت ـ هرگاه او تابعیت هیچ‌یک از دو دولت متعاهد را نداشته باشد و یا درصورتی که نتوان ‏براساس بندهای فوق او را مقیم یکی از دولتهای متعاهد تلقی کرد، موضوع با توافق ‏مقامات صلاحیتدار دو دولت متعاهد حل و فصل خواهد شد.‏
‏3ـ درصورتی که شخصی غیر از شخص حقیقی، مقیم هر دو دولت متعاهد باشد، آن ‏شخص، مقیم دولتی تلقی خواهد شد که دفتر ثبت شده وی در آن واقع است.‏
ماده5 ـ مقر دائم‏
‏1ـ ازلحاظ این موافقتنامه اصطلاح « مقر دائم» به محل ثابتی اطلاق می‌شود که ازطریق ‏آن، مؤسسه یک دولت متعاهد کلاً یا جزئاً در دولت متعاهد دیگر به کسب و کار اشتغال ‏دارد.‏
‏2ـ اصطلاح « مقر دائم» به ویژه شامل موارد زیر است:‏
الف ـ محل اداره.‏
ب ـ شعبه.‏
پ ـ دفتر.‏
ت ـ کارخانه.‏
ث ـ کارگاه.‏
ج ـ معدن، چاه نفت یا گاز، معدن سنگ یا هر محل دیگر اکتشاف، استخراج یا ‏بهره‌برداری از منابع طبیعی.‏
‏3ـ کارگاه ساختمانی، پروژه ساخت، سوارکردن و یا نصب ساختمان یا فعالیتهای مربوط ‏به سرپرستی و نظارت مرتبط با آن، « مقر دائم» محسوب می‌شوند ولی فقط درصورتی ‏که این کارگاه، پروژه یا فعالیتها بیش از دوازده ماه استقرار یا ادامه داشته باشد.‏
‏4ـ علی‌رغم مقررات قبلی این ماده، انجام فعالیت‌های مشروح زیر توسط مؤسسه یک دولت ‏متعاهد در دولت متعاهد دیگر به‌عنوان فعالیت ازطریق « مقر دائم» تلقی نخواهد‌شد:‏
الف ـ استفاده از تسهیلات صرفاً به‌منظور انبار کردن یا نمایش اجناس یا کالاهای متعلق ‏به مؤسسه.‏
ب ـ نگهداری کالا یا اجناس متعلق به مؤسسه، صرفاً به منظور انبار کردن یا نمایش.‏
پ ـ نگهداری کالا یا اجناس متعلق به مؤسسه، صرفاً به منظور فرآوری آنها توسط مؤسسه ‏دیگر.‏
ت ـ نگهداری محل ثابت کسب و کار صرفاً به‌منظور خرید کالاها یا اجناس یا گردآوری ‏اطلاعات برای آن مؤسسه.‏
ث ـ نگهداری محل ثابت کسب و کار صرفاً به‌منظور انجام تبلیغات و یا تحقیقات علمی ‏برای آن مؤسسه و یا سایر فعالیتهایی که برای آن مؤسسه دارای جنبه تمهیدی یا کمکی ‏باشد.‏
ج ـ نگهداری محل ثابت کسب و کار صرفاً به‌منظور ترکیبی از فعالیتهای مذکور در ‏جزوهای (الف) تا (ث) به شرط آن‌که فعالیت کلی محل ثابت شغلی حاصل از این ترکیب، ‏دارای جنبه تمهیدی یا کمکی باشد.‏
‏5 ـ علی‌رغم مقررات بندهای (1) و (2) این ماده درصورتی که شخصی (غیراز عاملی که ‏دارای وضعیت مستقل بوده و مشمول بند 6 است) در یک دولت متعاهد ازطرف ‏مؤسسه‌ای فعالیت کند و دارای اختیار انعقاد قرارداد به‌نام آن مؤسسه باشد و اختیار مزبور ‏را به‌ طور معمول اعمال کند، آن مؤسسه درمورد فعالیتهایی که این شخص برای آن انجام ‏می‌دهد، در آن دولت دارای مقر دائم تلقی خواهد شد مگر آن‌که فعالیتهای شخص مزبور ‏محدود به موارد مذکور در بند (4) باشد، که در این صورت آن فعالیتها چنانچه ازطریق ‏محل ثابت کسب و کار نیز انجام گیرد به‌موجب مقررات بند مذکور، این محل ثابت کسب ‏و کار را به مقر دائم تبدیل نخواهد کرد.‏
‏6 ـ مؤسسه یک دولت متعاهد صرفاً به سبب آن‌که در دولت متعاهد دیگر ازطریق ‏حق‌العملکار، دلال یا هر عامل مستقل دیگری به انجام امور می‌پردازد، در آن دولت متعاهد ‏دیگر دارای مقر دائم تلقی نخواهد شد مشروط بر آن‌که عملیات اشخاص مزبور در جریان ‏عادی کسب و کار آنان صورت گیرد. مع‌ذلک، هرگاه فعالیتهای چنین عاملی به‌ طور کامل یا ‏تقریباً کامل به آن مؤسسه تخصیص یافته باشد، چنانچه معاملات بین این عامل و آن مؤسسه ‏در شرایط استقلال انجام نگیرد، او به‌عنوان عامل دارای وضعیت مستقل قلمداد نخواهد شد.‏
‏7ـ صرف این‌که شرکت مقیم یک دولت متعاهد، شرکت مقیم و یا فعال در دولت متعاهد ‏دیگر را کنترل می‌کند و یا تحت کنترل آن قرار دارد یا در آن دولت دیگر فعالیت تجاری ‏انجام می‌دهد (خواه ازطریق مقر دائم و خواه به نحو دیگر) به خودی خود برای این‌که ‏یکی از آنها مقر دائم دیگری محسوب شود، کافی نخواهد بود.‏
ماده6 ـ درآمد حاصل از اموال غیرمنقول‏
‏1ـ درآمد حاصل توسط مقیم یک دولت متعاهد از اموال غیرمنقول واقع در دولت متعاهد ‏دیگر (ازجمله درآمد حاصل از کشاورزی یا جنگلداری) مشمول مالیات آن دولت دیگر ‏خواهد بود.‏
‏2ـ اصطلاح « اموال غیرمنقول» دارای همان تعریفی است که در قوانین دولت متعاهدی ‏که اموال مزبور در آن قرار دارد، آمده است. این اصطلاح به هر حال شامل ملحقات مربوط ‏به اموال غیرمنقول، احشام و اسباب و ادوات مورد استفاده در کشاورزی و جنگلداری، ‏حقوقی که مقررات قوانین عام راجع به مالکیت اراضی درمورد آنها اعمال می‌گردد، حق ‏انتفاع از اموال غیرمنقول و حقوق مربوط به پرداختهای ثابت یا متغیر در ازای کار یا حق ‏انجام کار، ذخایر معدنی، سرچشمه‌ها و سایر منابع طبیعی ازجمله نفت، گاز و معدن ‏سنگ خواهد بود. کشتی‌ها، قایق‌ها، وسایط نقلیه هوایی یا جاده‌ای و راه‌آهن به‌عنوان ‏اموال غیرمنقول محسوب نخواهد شد.‏
‏3ـ مقررات بند(1) این ماده نسبت به درآمد حاصل از استفاده مستقیم، اجاره یا هر شکل ‏دیگر استفاده از اموال غیرمنقول جاری خواهد بود.‏
‏4ـ مقررات بندهای (1) و(3) این ماده درمورد درآمد ناشی از اموال غیرمنقول مؤسسه و ‏درآمد ناشی از اموال غیرمنقول مورد استفاده برای انجام خدمات شخصی مستقل نیز ‏جاری خواهد شد.‏
ماده 7ـ درآمد تجاری
‏1ـ درآمد حاصل از فعالیت‌های تجاری مؤسسه یک دولت متعاهد فقط مشمول مالیات ‏همان دولت خواهد بود مگر این‌که این مؤسسه ازطریق مقر دائم واقع در دولت متعاهد ‏دیگر امور تجاری خود را انجام دهد.‏
چنانچه مؤسسه ازطریق مزبور به کسب و کار بپردازد درآمد آن مؤسسه فقط تا حدودی ‏که مرتبط با مقر دائم مذکور باشد، مشمول مالیات دولت متعاهد دیگر می‌شود.‏
‏2ـ با رعایت مقررات بند (3) این ماده، درصورتی که مؤسسه یک دولت متعاهد ازطریق ‏مقر دائم واقع در دولت متعاهد دیگر فعالیت نماید، آن مقر دائم در هر یک از دو دولت ‏متعاهد، دارای درآمدی تلقی می‌شود که اگر به صورت مؤسسه‌ای متمایز و مجزا و کاملاً ‏مستقل از مؤسسه‌ای که مقر دائم آن است به فعالیت‌های نظیر یا مشابه در شرایط نظیر یا ‏مشابه اشتغال داشت، می‌توانست تحصیل کند.‏
‏3ـ در تعیین درآمد مقر دائم، هزینه‌های قابل قبول ازجمله هزینه‌های اجرایی و هزینه‌های ‏عمومی اداری تا حدودی که این هزینه‌ها برای مقاصد آن مقر دائم تخصیص یافته باشد، ‏کسر خواهد شد، اعم از آن‌که در دولتی که مقر دائم در آن واقع شده است، انجام پذیرد، ‏یا در جای دیگر.‏
‏4ـ چنانچه در یک دولت متعاهد روش متعارف برای تعیین درآمد قابل تخصیص به مقر ‏دائم براساس تسهیم کل درآمد مؤسسه به بخشهای مختلف آن باشد، مقررات بند(2) مانع ‏به کار بردن روش تسهیمی متعارف آن دولت متعاهد، برای تعیین درآمد مشمول مالیات ‏نخواهد شد. در هر حال نتیجه روش تسهیمی متخذه باید با اصول این ماده تطابق داشته ‏باشد.‏
‏5 ـ صرف آن‌که مقر دائم برای مؤسسه جنس یا کالا خریداری می‌کند، موجب ‏منظورداشتن درآمد برای آن مقر دائم نخواهد بود.‏
‏6 ـ ازلحاظ بندهای پیشین این ماده، درآمد منظور شده برای مقر دائم سال به سال به ‏روش یکسان تعیین خواهد شد، مگر آن‌که دلیل مناسب و کافی برای اعمال روش دیگر ‏وجود داشته باشد.‏
‏7ـ درصورتی که درآمد شامل اقلامی از درآمد باشد که طبق سایر مواد این موافقتنامه حکم ‏جداگانه‌ای دارد، مفاد این ماده خدشه‌ای به مقررات آن مواد وارد نخواهد آورد.‏
ماده8 ـ حمل و نقل بین‌المللی
درآمد حاصل توسط مؤسسه یک دولت متعاهد بابت استفاده از کشتی‌ها، قایقها، وسایط ‏نقلیه هوایی یا جاده‌ای و راه‌آهن، در حمل و نقل بین‌المللی فقط مشمول مالیات آن دولت ‏خواهد بود.‏
ماده9ـ مؤسسات شریک‏
‏1ـ درصورتی که :‏
الف ـ مؤسسه یک دولت متعاهد به طور مستقیم یا غیرمستقیم در مدیریت، کنترل یا ‏سرمایه مؤسسه دولت متعاهد دیگر مشارکت داشته باشد.‏
یا
ب ـ اشخاصی واحد به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در مدیریت، کنترل یا سرمایه مؤسسه ‏یک دولت متعاهد و مؤسسه دولت متعاهد دیگر مشارکت داشته باشند و شرایط مورد ‏توافق یا مقرر در روابط تجاری یا مالی بین این دو مؤسسه، متفاوت از شرایطی باشد که ‏بین مؤسسات مستقل برقرار است، در آن صورت هرگونه درآمدی که باید عاید یکی از این ‏مؤسسات می‌شد، ولی به علت آن شرایط، عاید نشده است می‌تواند جزو درآمد آن ‏مؤسسه منظور شده و مشمول مالیات متعلقه شود.‏
‏2ـ درصورتی که یک دولت متعاهد درآمدهایی که در دولت متعاهد دیگر بابت آنها از ‏مؤسسه آن دولت متعاهد دیگر مالیات اخذ شده، جزو درآمدهای مؤسسه خود منظور و ‏آنها را مشمول مالیات کند و درآمد مزبور درآمدی باشد که چنانچه شرایط استقلال بین ‏دو مؤسسه حاکم بود، عاید مؤسسه دولت نخست می‌شد، در این صورت آن دولت متعاهد ‏دیگر در میزان مالیات متعلقه بر آن درآمد، تعدیل مناسبی به‌عمل خواهد آورد. در تعیین ‏چنین تعدیلاتی سایر مقررات این موافقتنامه باید لحاظ شود و مقامات صلاحیتدار دو ‏دولت متعاهد درصورت لزوم با یکدیگر مشورت خواهند کرد.‏
ماده10ـ سود سهام‏
‏1ـ سود سهام پرداختی توسط شرکت مقیم یک دولت متعاهد به مقیم دولت متعاهد دیگر ‏مشمول مالیات آن دولت متعاهد دیگر می‌شود.‏
‏2ـ مع‌ذلک این سود سهام ممکن است در دولت متعاهدی که شرکت پرداخت‌کننده سود ‏سهام مقیم آن است طبق قوانین آن دولت نیز مشمول مالیات شود، ولی درصورتی که ‏دریافت‌کننده مقیم دولت متعاهد دیگر بوده و مالک منافع سود سهام باشد، مالیات متعلقه ‏از پنج درصد (5%) مبلغ ناخالص سود سهام تجاوز نخواهد کرد.‏
این بند تأثیری بر مالیات شرکتی که از محل درآمد سود سهام مزبور پرداخت می‌شود ‏نخواهد داشت.‏
‏3ـ اصطلاح « سود سهام» در این ماده اطلاق می‌شود به درآمد حاصل از سهام، سهام ‏منافع یا حقوق سهام منافع، سهام مؤسسین یا سایر حقوق (به‌استثنای مطالبات دیون، ‏مشارکت در منافع) و نیز درآمد حاصل از سایر حقوق شراکتی که طبق قوانین دولت محل ‏اقامت شرکت تقسیم‌کننده درآمد مشمول همان رفتار مالیاتی است که درمورد درآمد ‏حاصل از سهام اعمال می‌گردد.‏
‏4ـ هرگاه مالک منافع سود سهام، مقیم یک دولت متعاهد بوده و در دولت متعاهد دیگر ‏که شرکت پرداخت‌کننده سود سهام مقیم آن است، ازطریق مقر دائم در آن، به فعالیت ‏شغلی بپردازد یا از پایگاه ثابت واقع در آن دولت متعاهد دیگر خدمات شخصی مستقل ‏انجام دهد و سهامی که از بابت آن سود سهام پرداخت می‌شود به‌طور مؤثر مرتبط با این ‏مقر دائم یا پایگاه ثابت باشد، مقررات بندهای (1) و (2) این ماده جاری نخواهد بود. در ‏این‌صورت، مقررات مواد (7) یا (14) این موافقتنامه، حسب مورد مجری خواهد بود.‏
‏5 ـ درصورتی که شرکت مقیم یک دولت متعاهد، منافع یا درآمدی از دولت متعاهد دیگر ‏تحصیل کند، آن دولت متعاهد دیگر هیچ نوع مالیاتی بر سود سهام پرداختی توسط این ‏شرکت وضع نخواهد کرد، به غیر از مواقعی که این سود سهام به مقیم آن دولت متعاهد ‏دیگر پرداخت شود یا مواقعی که سهامی که بابت آن سود سهام پرداخت می‌شود به‌طور ‏مؤثر مرتبط با مقر دائم یا پایگاه ثابت واقع در آن دولت دیگر باشد و منافع تقسیم نشده ‏شرکت را نیز مشمول مالیات نخواهد کرد، حتی اگر سود سهام پرداختی یا منافع تقسیم ‏نشده، کلاً یا جزئاً از منافع یا درآمد حاصل در آن دولت دیگر تشکیل شود.‏
ماده11ـ هزینه‌های مالی
‏1ـ هزینه‌های مالی حاصل در یک دولت متعاهد که به مقیم دولت متعاهد دیگر پرداخت ‏شده مشمول مالیات آن دولت متعاهد دیگر می‌شود.‏
‏2ـ مع‌ذلک، این هزینه‌های مالی ممکن است در دولت متعاهدی که حاصل‌شده و طبق ‏قوانین آن نیز مشمول مالیات شود، ولی چنانچه دریافت‌کننده ، مقیم دولت متعاهد دیگر ‏بوده و مالک منافع هزینه‌های مالی باشد، مالیات متعلقه از پنج درصد (5%) مبلغ ناخالص ‏هزینه‌های مالی تجاوز نخواهد کرد.‏
‏3ـ اصطلاح ‌« هزینه‌های مالی» به‌نحوی که دراین ماده به کار رفته است به درآمد ناشی از ‏هرنوع مطالبات دینی اعم از آن‌که دارای وثیقه و یا متضمن حق مشارکت در منافع ‏بدهکار باشد یا نباشد و به‌‌خصوص درآمد ناشی از اوراق بهادار و درآمد ناشی از اوراق قرضه ‏یا سهام قرضه شامل حق بیمه و جوایز متعلق به اوراق بهادار، اوراق قرضه یا سهام قرضه ‏مزبور اطلاق می‌گردد. جریمه‌های تأخیر تأدیه از لحاظ این ماده هزینه‌های مالی محسوب ‏نخواهد شد.‏
‏4ـ علی‌رغم مقررات بند (2) این ماده، هزینه‌های مالی حاصل در یک دولت متعاهد که ‏توسط دولت متعاهد دیگر، وزارتخانه‌ها، سایر مؤسسات دولتی، شهرداریها، بانک مرکزی و ‏سایر بانکهایی که کلاً متعلق به دولت متعاهد دیگر می‌باشد، کسب می‌شود، از مالیات دولت ‏نخست معاف خواهد بود.‏
‏5 ـ هرگاه مالک منافع هزینه‌های مالی، مقیم یک دولت متعاهد بوده و در دولت متعاهد ‏دیگری که هزینه‌های مالی در آنجا حاصل شده ازطریق مقر دائم فعالیت شغلی داشته باشد ‏یا در دولت متعاهد دیگر از پایگاه ثابت واقع در آن خدمات شخصی مستقل انجام دهد و ‏مطالبات دینی که هزینه‌های مالی از بابت آن پرداخت می‌‌شود به‌طور مؤثر مربوط به این مقر ‏دائم یا پایگاه ثابت باشد، مقررات بندهای (1) و (2) این ماده اعمال نخواهد شد. در این ‏صورت حسب مورد، مقررات مواد (7) یا (14) این موافقتنامه مجری خواهد بود.‏
‏6 ـ هزینه‌های مالی درصورتی حاصل شده در یک دولت متعاهد تلقی خواهد گردید که ‏پرداخت‌کننده خود دولت، مقام محلی، یا فردی مقیم آن دولت باشد. مع‌ذلک، درصورتی که ‏شخص پرداخت‌کننده هزینه‌‌های مالی، خواه مقیم یک دولت متعاهد باشد یا نباشد، ‏دریک دولت متعاهد و درارتباط با دینی که هزینه‌های مالی به آن تعلق می‌گیرد دارای ‏مقر دائم یا پایگاه ثابت بوده و پرداخت این هزینه‌های مالی برعهده آن مقر دائم یا پایگاه ‏ثابت باشد، دراین صورت چنین تلقی خواهد شد که هزینه‌های مالی مذکور، در دولت متعاهد ‏محل وقوع مقر دائم یا پایگاه ثابت حاصل شده است.‏
‏7ـ درصورتی که به دلیل وجود رابطه خاص بین پرداخت‌کننده و مالک منافع یا بین ‏هردوی آنها و شخص دیگری، مبلغ هزینه‌های مالی که درمورد مطالبات دینی پرداخت ‏می‌شود از مبلغی که درصورت عدم وجود چنین ارتباطی بین پرداخت‌کننده و مالک منافع ‏توافق می‌شد بیشتر باشد، مقررات این ماده فقط نسبت به مبلغ اخیرالذکر اعمال خواهد ‏شد. در این مورد قسمت مازاد پرداختی، طبق قوانین هر یک از دولتهای متعاهد و با ‏رعایت سایر مقررات این موافقتنامه مشمول مالیات خواهد بود.‏
ماده12ـ حق‌الامتیازها
‏1ـ حق‌الامتیازهایی که در یک دولت متعاهد حاصل و به مقیم دولت متعاهد دیگر ‏پرداخت شده، مشمول مالیات آن دولت متعاهد دیگر می‌شود.‏
‏2ـ مع‌ذلک، این حق‌الامتیازها ممکن است در دولت متعاهدی که حاصل‌شده طبق قوانین ‏آن دولت نیز مشمول مالیات شود، ولی چنانچه دریافت‌کننده مالک منافع حق‌الامتیاز باشد، ‏مالیات متعلقه بیش از پنج درصد (5%) مبلغ ناخالص حق‌الامتیاز نخواهد بود.‏
‏3ـ اصطلاح « حق‌الامتیاز» در این ماده به هرنوع وجوه دریافت‌شده در ازای استفاده یا ‏حق استفاده از هر نوع حق چاپ و انتشار آثار ادبی، هنری یا علمی ازجمله فیلمهای ‏سینمایی و نوارهای رادیویی و تلویزیونی، هرگونه حق انحصاری اختراع، علامت تجاری، ‏طرح یا نمونه، نقشه، فرمول یا فرآیند سری، یا اطلاعات مربوط به تجارب صنعتی، بازرگانی یا ‏علمی، یا استفاده یا حق استفاده از تجهیزات صنعتی، بازرگانی یا علمی، اطلاق می‌شود.‏
حق‌الامتیازها همچنین به هرنوع پرداختی به استثناء وجوه پرداختی به کارکنان شخص ‏پرداخت‌کننده حق‌الامتیاز به ازای هرنوع خدمت با ماهیت اداری، فنی، مدیریتی یا ‏مشاوره‌ای انجام شده در دولتی که پرداخت‌کننده مقیم آن است، اطلاق می‌شود مگر آن ‏‏‌که پرداخت بابت بازپرداخت هزینه‌های واقعی انجام شده توسط شخص مزبور درخصوص ‏آن خدمات انجام شده باشد.‏
‏4ـ هرگاه مالک منافع حق‌الامتیاز، مقیم یک دولت متعاهد بوده و در دولت متعاهد دیگر ‏که حق‌الامتیاز حاصل می‌شود ازطریق مقر دائم، فعالیت شغلی داشته باشد، یا در دولت ‏متعاهد دیگر ازطریق پایگاه ثابت واقع در آن خدمات شخصی مستقل انجام دهد و حق یا ‏اموالی که حق‌الامتیاز بابت آنها پرداخت می‌شود به‌طور مؤثری با این مقر دائم یا پایگاه ‏ثابت ارتباط داشته باشد، مقررات بندهای (1) و (2) این ماده اعمال نخواهد شد. ‏دراین‌صورت حسب مورد، مقررات مواد (7) یا (14) این موافقتنامه مجری خواهد بود.‏
‏5 ـ حق‌الامتیاز در یک دولت متعاهد در صورتی حاصل‌شده تلقی خواهد شد که پرداخت ‏کننده، خود آن دولت، مقامی محلی یا فردی مقیم آن دولت باشد. مع‌ذلک درصورتی که ‏شخص پرداخت کننده حق‌الامتیاز (خواه مقیم یک دولت متعاهد باشد یا نباشد) در یک ‏دولت متعاهد دارای مقر دائم یا پایگاه ثابتی باشد که حق یا اموال موجد حق‌الامتیاز به ‏نحو مؤثر با آن مقر دائم یا پایگاه ثابت ارتباط داشته و پرداخت حق‌الامتیاز برعهده مقر ‏دائم یا پایگاه ثابت مذکور باشد، حق‌الامتیاز در دولت متعاهدی حاصل شده تلقی خواهد ‏شد که مقر دائم یا پایگاه ثابت مزبور در آن واقع است.‏
‏6 ـ چنانچه به سبب وجود رابطه‌ای خاص میان پرداخت‌کننده و مالک منافع یا بین ‏هردوی آنها با شخص دیگری، مبلغ حق‌الامتیازی که بادرنظر گرفتن استفاده، حق استفاده یا ‏اطلاعاتی که بابت آنها حق‌الامتیاز پرداخت می‌شود، از مبلغی که درصورت عدم وجود ‏چنین ارتباطی بین پرداخت کننده و مالک منافع توافق می‌شد بیشتر باشد، مقررات این ‏ماده فقط نسبت به مبلغ اخیرالذکر مجری خواهد بود. در این‌گونه موارد، قسمت مازاد ‏پرداختی طبق قوانین هریک از دولتهای متعاهد و با رعایت سایر مقررات این موافقتنامه ‏مشمول مالیات باقی خواهد ماند.‏
ماده13ـ عواید سرمایه‌ای
‏1ـ عواید حاصل توسط مقیم یک دولت متعاهد از نقل و انتقال اموال غیرمنقول مذکور در ‏ماده (6) این موافقتنامه که در دولت متعاهد دیگر قرار دارد، مشمول مالیات آن دولت ‏دیگر می‌شود.‏
‏2ـ عواید ناشی از نقل و انتقال اموال منقولی که بخشی از وسایل کسب و کار مقر دائم ‏مؤسسه یک دولت متعاهد در دولت متعاهد دیگر می‌باشد، یا اموال منقول متعلق به پایگاه ‏ثابتی که دراختیار مقیم یک دولت متعاهد به‌منظور انجام خدمات شخصی مستقل در ‏دولت متعاهد دیگر می‌باشد، شامل عواید ناشی از نقل و انتقال مقر دائم (به تنهایی یا ‏همراه با کل مؤسسه) یا پایگاه ثابت مزبور، مشمول مالیات آن دولت دیگر می‌شود.‏
‏3ـ عواید حاصل توسط مؤسسه یک دولت متعاهد از نقل و انتقال کشتی‌ها، قایقها، وسایط ‏نقلیه هوایی یا جاده‌ای یا راه‌آهن مورد استفاده در حمل و نقل بین‌المللی یا اموال منقول ‏مرتبط با استفاده از این کشتی‌ها، قایقها، وسایط نقلیه هوایی یا جاده‌ای و راه‌آهن فقط ‏مشمول مالیات آن دولت متعاهد خواهد بود.‏
‏4ـ عواید حاصل توسط مقیم یک دولت متعاهد از نقل و انتقال سهام یا سایر حقوق ‏شراکتی در شرکتی که دارایی آن به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم عمدتاً از اموال غیرمنقول ‏واقع در دولت متعاهد دیگر تشکیل شده است، مشمول مالیات آن دولت دیگر می‌شود.‏
‏5 ـ عواید ناشی از نقل و انتقال هر مالی به غیر از موارد مذکور در بندهای (1)، (2)، (3) و ‏‏(4) ماده فوق فقط مشمول مالیات دولت متعاهدی که انتقال‌دهنده مقیم آن است خواهد ‏بود.‏
ماده14ـ خدمات شخصی مستقل‏
‏1ـ درآمد حاصل توسط مقیم یک دولت متعاهد به سبب خدمات حرفه‌ای یا سایر ‏فعالیتهای مستقل، فقط در آن دولت متعاهد مشمول مالیات خواهد بود مگر آن‌که این ‏شخص به‌منظور ارائه فعالیتهای خود به‌طور منظم پایگاه ثابتی در دولت متعاهد دیگر ‏دراختیار داشته باشد که در این صورت این درآمد فقط تا حدودی که مربوط به آن پایگاه ‏ثابت باشد، مشمول مالیات دولت متعاهد دیگر خواهد بود.‏
‏2ـ اصطلاح « خدمات حرفه‌ای» به‌ویژه شامل فعالیتهای مستقل علمی، ادبی، هنری، ‏پرورشی، آموزشی و همچنین فعالیتهای مستقل پزشکان، مهندسان، کارشناسان، وکلای ‏‏‌دادگستری، معماران، دندانپزشکان و حسابداران می‌باشد.‏
ماده15ـ خدمات شخصی غیرمستقل‏
‏1ـ با رعایت مقررات مواد (16)، (18)، (19) و (20) این موافقتنامه، حقوق، مزد و سایر ‏حق‌الزحمه‌های مشابهی که مقیم یک دولت متعاهد به سبب استخدام دریافت می‌دارد فقط ‏مشمول مالیات همان دولت می‌باشد مگر آن‌که استخدام در دولت متعاهد دیگر انجام شود ‏که دراین صورت حق‌الزحمه حاصل از آن مشمول مالیات آن دولت دیگر می‌شود.‏
‏2ـ علی‌رغم مقررات بند (1)ماده فوق، حق‌الزحمه مقیم یک دولت متعاهد به‌سبب ‏استخدامی که در دولت متعاهد دیگر انجام شده فقط مشمول مالیات دولت نخست خواهد ‏بود مشروط بر آن‌که:‏
الف ـ جمع ‌مدتی که دریافت‌کننده در یک یا چند نوبت در دولت متعاهد دیگر به‌سربرده ‏است از یکصد و هشتاد و سه روز در دوره دوازده ماهه‌ای که در سال مالی مربوط شروع ‏یا خاتمه می‌یابد، تجاوز نکند، و
ب ـ حق‌الزحمه توسط یا از طرف کارفرمایی که مقیم دولت متعاهد دیگر نیست پرداخت ‏شود، و
پ ـ پرداخت حق‌الزحمه برعهده مقر دائم یا پایگاه ثابتی نباشد که کارفرما در دولت ‏متعاهد دیگر دارد.‏
‏3ـ علی‌رغم مقررات یادشده در این ماده، حق‌الزحمه پرداختی توسط مؤسسه یک دولت ‏متعاهد، درزمینه استخدام در کشتی، قایق، وسایط نقلیه هوایی یا جاده‌ای و راه‌آهن ‏مورد استفاده در حمل و نقل بین‌المللی فقط مشمول مالیات آن دولت متعاهد خواهد ‏بود.‏
ماده16ـ حق‌الزحمه مدیران
حق‌الزحمه مدیران و پرداختهای مشابه دیگری که مقیم یک دولت متعاهد به‌لحاظ سمت ‏خود به‌عنوان عضو هیأت مدیره شرکت مقیم دولت متعاهد دیگر تحصیل می‌نماید، ‏مشمول مالیات آن دولت دیگر می‌شود.‏
ماده17ـ هنرمندان و ورزشکاران‏
‏1ـ درآمدی که مقیم یک دولت متعاهد به‌عنوان هنرمند، ازقبیل هنرمند تئاتر، سینما، ‏رادیو یا تلویزیون یا موسیقیدان یا به‌عنوان ورزشکار بابت فعالیتهای شخصی خود در دولت ‏متعاهد دیگر حاصل می‌نماید، علی‌رغم مقررات مواد (14) و (15) این موافقتنامه مشمول ‏مالیات آن دولت متعاهد دیگر می‌شود.‏
‏2ـ درصورتی که درآمد مربوط به فعالیتهای شخصی هنرمند یا ورزشکار در سمت خود به ‏آن هنرمند یا ورزشکار تعلق نگرفته و عاید شخص دیگری شود، علی‌رغم مقررات مواد ‏‏(14) و (15) این موافقتنامه آن درآمد مشمول مالیات دولت متعاهدی می‌شود که ‏فعالیتهای هنرمند یا ورزشکار در آن انجام می‌شود.‏
‏3ـ درآمدی که هنرمند یا ورزشکار بابت فعالیتهای خود درچهارچوب موافقتنامه فرهنگی ‏میان دو دولت متعاهد در دولت متعاهد دیگر تحصیل می‌نماید از شمول بندهای (1) و ‏‏(2) این ماده مستثنی می‌باشد.‏
ماده 18ـ حقوق بازنشستگی و مستمری‏
‏1ـ بارعایت مفاد بند (2) ماده (19) این موافقتنامه حقوق بازنشستگی و سایر وجوه مشابه ‏پرداختی به مقیم یک دولت متعاهد به ازای خدمات گذشته فقط مشمول مالیات آن ‏دولت خواهد بود.‏
‏2ـ اصطلاح « مستمری» به مبلغ قابل پرداخت معینی اطلاق می‌شود که در طی زندگی ‏یا دوره معینی از زمان به‌موجب تعهد پرداخت در ازای دستمزد کافی و وافی به‌صورت ‏پول نقد یا جنس هم ارزش آن به‌صورت دوره‌ای پرداخت شود.‏
‏3ـ مع‌هذا حقوق بازنشستگی و سایر وجوه مشابه، مشروط بر آن‌که پرداخت توسط مقیم ‏آن دولت دیگر یا مقر دائم واقع در آن دولت صورت گیرد و پرداخت مزبور بابت خدمات ‏انجام شده برای شخص مقیم یا آن مقر دائم انجام شود مشمول مالیات دولت متعاهد ‏دیگر نیز می‌شود.‏
‏4ـ علی‌رغم مقررات بند (1) ماده فوق حقوق بازنشستگی و سایر موارد پرداختی به‌موجب ‏طرحهای عمومی که قسمتی از نظام تأمین اجتماعی یک دولت متعاهد یا مقام محلی آن ‏است، فقط مشمول مالیات آن دولت خواهد بود.‏
ماده19ـ خدمات دولتی‏
‏1ـ حقوق، دستمزد و سایر حق‌الزحمه‌های مشابه پرداختی توسط یک دولت متعاهد یا ‏مقام محلی آن به شخص حقیقی بابت خدمات انجام شده برای آن دولت یا مقام محلی ‏فقط مشمول مالیات آن دولت خواهد بود. مع‌ذلک، درصورتی که خدمات در دولت دیگر و ‏توسط شخص حقیقی مقیم آن دولت انجام شود، این حق‌الزحمه‌ها فقط مشمول مالیات ‏دولت متعاهد دیگر خواهد بود، مشروط بر آن‌که آن شخص مقیم:‏
ـ تابع آن دولت متعاهد دیگر بوده و یا؛
ـ صرفاً برای ارائه خدمات مزبور، مقیم آن دولت نشده باشد.‏
‏2ـ حقوق بازنشستگی پرداختی توسط یک دولت متعاهد و یا از محل صندوق ایجاد شده ‏ازطرف آن دولت یا مقام محلی آن به فردی درخصوص خدماتی که برای آن دولت و یا ‏مقام محلی مزبور انجام داده است، فقط مشمول مالیات آن دولت خواهد بود.‏
‏3ـ درمورد حقوق و مقرری‌های بازنشستگی بابت خدمات ارائه شده درخصوص فعالیتهای ‏تجاری که یک دولت متعاهد یا مقام محلی آن انجام می‌دهد مقررات مواد (15)، (16) و ‏‏(18) این موافقتنامه مجری خواهد بود.‏
ماده 20ـ مدرسین و محصلین
‏1ـ وجوهی که محصل یا کارآموزی که تبعه یک دولت متعاهد بوده و صرفاً به‌منظور ‏تحصیل یا کارآموزی در دولت متعاهد دیگر به سر می‌برد، برای مخارج زندگی، تحصیل یا ‏کارآموزی خود دریافت می‌دارد، مشمول مالیات آن دولت دیگر نخواهد بود، مشروط ‏برآن‌که پرداختهای مزبور از منابع خارج از آن دولت دیگر حاصل شود.‏
‏2ـ همچنین حق‌الزحمه دریافتی توسط مدرس یا معلمی که تبعه یک دولت متعاهد بوده ‏و به منظور تدریس یا انجام تحقیق علمی برای یک دوره یا دوره‌هایی که از دوسال تجاوز ‏نکند در دولت متعاهد دیگر به‌سر می‌برد، از مالیات آن دولت دیگر معاف خواهد بود، مشروط ‏بر آن‌که پرداختهای مزبور از منابع خارج از آن دولت دیگر حاصل شود. مفاد این بند ‏درمورد حق‌الزحمه و درآمد حاصل از انجام تحقیقات برای اشخاص و مؤسساتی که دارای ‏اهداف تجاری می‌باشند، مجری نخواهد بود.‏
ماده 21ـ سایر درآمدها‏
‏1ـ اقلام درآمد مقیم یک دولت متعاهد که در مواد قبلی این موافقتنامه مورد حکم قرار ‏نگرفته است، در هرکجا که حاصل شود، صرفاً مشمول مالیات آن دولت خواهد بود.‏
‏2ـ به استثنای درآمد حاصل از اموال غیرمنقول به نحوی که در بند (2) ماده (6) این ‏موافقتنامه تعریف شده است، هرگاه دریافت کننده درآمد، مقیم یک دولت متعاهد بوده و ‏در دولت متعاهد دیگر ازطریق مقر دائم واقع در آن به کسب و کار بپردازد یا از پایگاه ‏ثابت واقع در آن خدمات شخصی مستقل انجام دهد و حق یا اموالی که درآمد درخصوص ‏آن حاصل شده است با این مقر دائم یا پایگاه ثابت به نحو مؤثری مرتبط باشد، مقررات ‏بند‌(1) ‌ماده فوق مجری نخواهد بود. در این صورت حسب مورد مقررات مواد (7) و (14) ‏این موافقتنامه اعمال خواهد شد.‏
ماده 22ـ سرمایه‏
‏1ـ سرمایه متشکل از اموال غیرمنقول مذکور در ماده (6) این موافقتنامه که متعلق به ‏مقیم یک دولت متعاهد بوده و در دولت متعاهد دیگر واقع شده، مشمول مالیات آن دولت ‏دیگر می‌شود.‏
‏2ـ سرمایه متشکل از اموال منقولی که بخشی از وسایل کسب و کار مقر دائمی که ‏مؤسسه یک دولت متعاهد در دولت متعاهد دیگر دارد، می‌باشد و یا اموال منقولی که ‏متعلق به پایگاه ثابتی است که دراختیار مقیم یک دولت متعاهد به منظور انجام خدمات ‏شخصی مستقل در دولت متعاهد دیگر می‌باشد، مشمول مالیات آن دولت دیگر می‌شود.‏
‏3ـ سرمایه متشکل از کشتی‌ها، قایق‌ها، وسایط نقلیه هوایی یا جاده‌ای و راه‌آهن مورد ‏استفاده در حمل و نقل بین‌المللی و همچنین اموال منقول مرتبط با استفاده از این ‏کشتی‌ها، قایق‌ها، وسایط نقلیه هوایی یا جاده‌ای و راه‌آهن، فقط مشمول مالیات آن دولت ‏متعاهد خواهد بود.‏
‏4ـ کلیه موارد دیگر سرمایه مقیم یک دولت متعاهد فقط مشمول مالیات آن دولت خواهد ‏بود.‏
ماده 23ـ آئین حذف مالیات مضاعف‏
‏1ـ درصورتی که مقیم یک دولت متعاهد درآمدی حاصل کند یا سرمایه‌ای داشته باشد ‏که طبق مقررات این موافقتنامه مشمول مالیات دولت متعاهد دیگر شود، دولت نخست ‏اجازه خواهد داد:‏
الف ـ مبلغی برابر با مالیات بردرآمد پرداختی در آن دولت دیگر، از مالیات بردرآمد آن ‏مقیم کسر شود.‏
ب ـ مبلغی برابر با مالیات بر سرمایه پرداختی در آن دولت دیگر، از مالیات بر سرمایه آن ‏مقیم کسر شود.‏
مع‌ذلک در هر یک از دو مورد، این‌گونه کسورات نباید از میزان مالیاتی که پیش از کسر، ‏حسب مورد به درآمد یا سرمایه تعلق می‌گرفته، بیشتر باشد.‏
‏2ـ درصورتی که طبق هر یک از مقررات این موافقتنامه درآمد حاصل یا سرمایه متعلق به ‏مقیم یک دولت متعاهد از مالیات آن دولت معاف باشد، دولت مزبور می‌تواند علی‌رغم ‏معافیت، در محاسبه مالیات بر باقی‌مانده درآمد یا سرمایه این مقیم، درآمد یا سرمایه ‏معاف شده را منظور کند.‏
ماده 24ـ عدم تبعیض‏
‏1ـ اتباع یک دولت متعاهد در دولت متعاهد دیگر، مشمول هیچ‌گونه مالیات یا الزامات ‏مربوط به آن که سنگین‌تر یا غیر از مالیات یا الزاماتی است که اتباع دولت متعاهد دیگر ‏تحت همان شرایط مشمول آن هستند یا ممکن است مشمول آن شوند، نخواهند بود. ‏علی‌رغم مقررات ماده (1) این موافقتنامه، این مقررات شامل اشخاصی که مقیم یک یا هر ‏دو دولت متعاهد نیستند نیز خواهد بود.‏
‏2ـ مالیاتی که از مقر دائم مؤسسه یک دولت متعاهد در دولت متعاهد دیگر، اخذ می‌شود ‏نباید از مالیات مؤسسات دولت دیگر که همان فعالیت‌ها را انجام می‌دهند نامساعدتر باشد.‏
‏3ـ مؤسسات یک دولت متعاهد که سرمایه آنها کلاً یا جزئاً به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم ‏در مالکیت یا در کنترل یک یا چند مقیم دولت متعاهد دیگر می‌باشد، در دولت نخست ‏مشمول هیچ‌گونه مالیات یا الزامات مربوط به آن، که سنگین‌تر یا غیر از مالیات و الزاماتی ‏است که سایر مؤسسات مشابه در آن دولت نخست مشمول آن هستند یا ممکن است ‏مشمول آن شوند، نخواهند شد.‏
‏4ـ به جز درمواردی که مقررات بند (1) ماده (9)، بند (7) ماده (11) یا بند (6) ماده ‏‏(12) این موافقتنامه اعمال می‌شود، هزینه‌های مالی، حق‌الامتیاز و سایر هزینه‌های ‏پرداختی توسط مؤ‌سسه یک دولت متعاهد به مقیم دولت متعاهد دیگر ازلحاظ تعیین ‏میزان درآمد مشمول مالیات آن مؤسسه، تحت همان شرایطی قابل کسر خواهد بود که ‏چنانچه به مقیم دولت نخست پرداخت شده بود. همچنین هرگونه دین مؤسسه یک دولت ‏متعاهد به مقیم دولت متعاهد دیگر از لحاظ تعیین میزان سرمایه مشمول مالیات آن ‏مؤسسه، تحت همان شرایطی قابل کسر خواهد بود که اگر دین مزبور به مقیم دولت ‏نخست پرداخت می‌شد.‏
‏5 ـ این مقررات به‌گونه‌ای تعبیر نخواهد شد که یک دولت متعاهد را ملزم نماید که هرنوع ‏مزایای شخصی، بخشودگی و تخفیف مالیاتی را که به علت احوال شخصیه یا ‏مسؤولیت‌های خانوادگی به اشخاص مقیم خود اعطاء می‌نماید به اشخاص مقیم دولت ‏متعاهد دیگر نیز اعطاء کند.‏
ماده 25ـ آئین‌توافق دوجانبه
‏1ـ درصورتی که شخص مقیم یک دولت متعاهد بر این نظر باشد که اقدامات یک یا هر ‏دو دولت متعاهد درمورد وی ازلحاظ مالیاتی منتج به نتایجی شده یا خواهد شد که ‏منطبق با این موافقتنامه نمی‌باشد، صرف‌نظر از طرق احقاق حق پیش‌بینی‌شده در قوانین ‏داخلی دولتهای مزبور، می‌تواند اعتراض خود را به مقام صلاحیتدار دولت متعاهدی که ‏مقیم آن است، یا چنانچه مورد او مشمول بند (1) ماده (24) این موافقتنامه باشد به مقام ‏صلاحیتدار دولت متعاهدی که تبعه آن است، تسلیم نماید. اعتراض باید ظرف سه سال از ‏تاریخ نخستین اطلاع از اقدامی که به اعمال مالیات مغایر با مقررات این موافقتنامه منتهی ‏شده تسلیم شود.‏
‏2ـ اگر مقام صلاحیتدار اعتراض را موجه بیابد ولی خود نتواند به راه حل مناسبی برسد، ‏برای اجتناب از اخذ مالیاتی که مطابق این موافقتنامه نمی‌باشد، خواهد کوشید که ‏ازطریق توافق متقابل با مقام صلاحیتدار دولت متعاهد دیگر موضوع را فیصله دهد.‏
‏3ـ مقامات صلاحیتدار دو دولت متعاهد تلاش خواهند کرد که کلیه مشکلات یا شبهات ‏ناشی از تفسیر یا اجرای این موافقتنامه را با توافق دوجانبه فیصله دهند و همچنین می‌توانند ‏به منظور حذف مالیات مضاعف درمواردی که در این موافقتنامه پیش‌بینی نشده است با ‏یکدیگر مشورت کنند.‏
‏4ـ مقامات صلاحیتدار دو دولت متعاهد می‌توانند به‌منظور حصول توافق درموارد بندهای ‏پیشین، مستقیماً با یکدیگر ارتباط حاصل کنند. مقامات صلاحیتدار با مشورت یکدیگر، ‏آئین‌ها، شرایط، روشها و فنون مقتضی را برای اجرای آئین‌توافق دوجانبه مندرج در این ‏ماده فراهم می‌آورند.‏
ماده 26ـ تبادل اطلاعات‏
‏1ـ مقامات صلاحیتدار دو دولت متعاهد اطلاعات ضروری برای اجرای مقررات این ‏موافقتنامه یا برای اجرای قوانین داخلی غیر مغایر با این موافقتنامه را که مربوط به مالیات‌های ‏مشمول این موافقتنامه باشد، مبادله خواهند کرد. مفاد ماده (1) این موافقتنامه موجب ‏تحدید تبادل اطلاعات مزبور نمی‌شود. هرنوع اطلاعاتی که به ‌وسیله یک دولت متعاهد ‏دریافت می‌شود، به همان شیوه‌ای که اطلاعات به‌دست آمده تحت قوانین داخلی آن ‏دولت نگهداری می‌شود به‌صورت محرمانه تلقی خواهد شد و فقط برای اشخاص یا مقامات ‏ازجمله دادگاهها و مراجع اداری که به امر تشخیص یا وصول، اجراء یا پیگیری اشتغال ‏دارند یا درمورد پژوهش‌خواهیهای مربوط به مالیات‌های مشمول این موافقتنامه تصمیم‌گیری ‏می‌کنند، فاش خواهد شد. اشخاص یا مقامات یادشده، اطلاعات را فقط برای چنین ‏مقاصدی مورد استفاده قرار خواهند داد. آنان می‌توانند این اطلاعات را در جریان ‏دادرسی‌های علنی دادگاهها یا طی تصمیمات قضایی فاش سازند.‏
‏2ـ مقررات بند (1) ماده فوق در هیچ مورد به نحوی تعبیر نخواهد شد که یک دولت ‏متعاهد را وادار سازد:‏
الف ـ اقدامات اداری خلاف قوانین و رویه اداری خود یا دولت متعاهد دیگر اتخاذ نماید.‏
ب ـ اطلاعاتی را فراهم نماید که طبق قوانین یا روش اداری متعارف خود یا دولت متعاهد ‏دیگر قابل تحصیل نیست.‏
پ ـ اطلاعاتی را فراهم نماید که منجر به افشای هرنوع اسرار تجاری، شغلی، صنعتی، ‏بازرگانی یا حرفه‌ای یا فرآیند تجاری شود یا افشای آن خلاف خط مشی عمومی (نظم‌ ‏عمومی) باشد.‏
ماده27ـ اعضای هیأتهای نمایندگی و مأموریتهای سیاسی و مناصب کنسولی‏
مقررات این موافقتنامه بر امتیازات مالی اعضای هیأتهای نمایندگی و مأموریتهای سیاسی ‏یا مناصب کنسولی که به‌موجب قواعد عمومی حقوق بین‌الملل یا مقررات موافقتنامه‌های ‏خاص از آن برخوردار می‌باشند، تأثیری نخواهد گذاشت.‏
ماده 28ـ لازم‌الاجراء شدن
‏1ـ دولتهای متعاهد طبق قوانین و مقررات خود این موافقتنامه را تصویب و اسناد تصویب ‏را در اسرع وقت مبادله خواهند کرد.‏
‏2ـ این موافقتنامه با مبادله اسناد تصویب، قوت قانونی خواهد یافت و مقررات آن درمورد ‏آن قسمت از درآمد و سرمایه‌ای که در اول سال تقویمی متعاقب سالی که این موافقتنامه ‏قوت قانونی یافته است یا بعد از آن حاصل می‌شود یا موجود است به مورد اجراء گذارده ‏خواهد شد.‏
ماده29ـ فسخ‏
این موافقتنامه تا زمانی که توسط یک دولت متعاهد فسخ نشده لازم‌الاجراء خواهد بود. هر ‏یک از دولتهای متعاهد می‌تواند این موافقتنامه را ازطریق مجاری سیاسی، با ارائه ‏یادداشت فسخ، حداقل شش ماه قبل از پایان هر سال تقویمی بعد از دوره پنج‌ساله از ‏تاریخی که موافقتنامه لازم‌الاجراء می‌گردد، فسخ نماید. دراین صورت این موافقتنامه درمورد ‏آن قسمت از درآمد و سرمایه‌ای که در اول سال تقویمی متعاقب سالی که این یادداشت ‏فسخ تسلیم شده است یا بعد از آن موجود باشد یا حاصل شود، اعمال نخواهد شد.‏
این موافقتنامه در حراره در دو نسخه اصلی در تاریخ سی‌ام دی‌ماه 1383 هجری شمسی ‏برابر با 19/1/2005 میلادی به زبانهای فارسی و انگلیسی تنظیم گردید که هر دو متن از ‏اعتبار یکسان برخوردار است.‏
امضاءکنندگان زیر که از طرف دولت متبوع خود مجاز می‌باشند، این موافقتنامه را امضاء ‏نمودند.‏

‏ازطرف دولت جمهوری اسلامی ایران
ازطرف دولت جمهوری زیمبابوه

قانون فوق مشتمل بر ماده واحده منضم به متن موافقتنامه، شامل مقدمه و بیست و‌ نه ‌ماده ‏در جلسه علنی روزیکشنبه مورخ سی و یکم تیرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و شش مجلس ‏شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 17/5/1386 به تأیید شورای ‌نگهبان رسید.‏

رئیس مجلس شورای اسلامی ـ غلامعلی حدادعادل

نوع : قانون

شماره انتشار : 18204

تاریخ تصویب : 1386/4/31

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی : وزارت امور اقتصادی و دارائی -

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.