آتش زدن خرمن گندم

آتش زدن خرمن گندم

آتش-زدن-خرمن-گندم

وکیل


97 آتش زدن خرمن گندم

بسمه تعالی
مقام محترم معاونت ا ول دادسرای دیوانعالی کشور

احتراما" به حکایت اوراق پرونده پیوست (ظاهرا" در نیمه دوم تیرماه 74) خرمن گندم م 0ص 0 در روستای بورنگ بیرجند شب هنگام طعمه حریق می گردد0 مالک ج 0م 0 18 ساله را به عنوان مظنون معرفی می نماید پرونده به شعبه سوم دادگاه عمومی بیرجند ارجاع می گردد0 ریاست دادگاه با اعاده پرونده سدتور تکمیل پرونده و تحقق از طرفین را صادر می نماید لیکن به لحاظ متواری بودن متهم و عدم دسترسی به وی تا22/5/74 تکمیل پرونده معوق می ماند پس از رسیدگی متهم نامبرده منکر ارتکاب بزه می شود و مدعی می گردد در زمان حادثه در رفسنجان مشغول کارگری بوده است 0 شاکی با معرفی گواهانی مدعی می گردد متهم در شب حادثه در محل بوده و حتی در اطفاء حریق شرکت داشته است و شیشه آغشته به بنزین را او به یکی از افراد در محل تحویل داده در حالی که مضطرب بوده گفته است ماه آتش زا بنزین نبوده بلکه نفت بوده است و ثانیا" در روز بعد که در درو محصول م0ض 0 شرکت داشته است گفته است هدف خرمن ص 0 نبوده بلکه راستی بوده که اشتباها" خرمن ص 0 آتش زده شده و از طرف دیگر مادر متهم به چند نفر از معتمدین محلی مراجعه و اعلام داشته که تنها پسر وی در ایجاد حریق شرکت نداشته بلکه پسر ع 0 نیز با او بوده است که خسارت شاکی را باید بپردازند0 گواهان شاکی که اکثرا" معمر و از معتمدین محلی و شورای اسلامی محل بوده اند اعلام داشته اندمتهم در ساعاتی قبل از حادثه با ا0ع 0 سوار بر موتور سیکلیت از محل عبور کرده اند دیده اند و در اطفاء حریق او را مشاهده کرده اند و در درو محصول ض 0 شرکت داشته است و در استشهادیه ای که از طرف شاکی تسلیم شده عده ای گواهی کرده اند که از مادرمتهم شنیده اندکه پسرش ح 0 در حادثه تنها نبوده ولی ع 0 نیز باید در پرداخت خسارت شرکت نماید0 متهم در الوین جلسه تحقیق به کلی منکر حضور در محل در زمان حادثه بوده واعلام داشته جهت کارگری به رفسنجان رفته بوده است 0 در تحقیقی که از پدر و برادر متهم می گردد نامبردگان نامی از محل کارگری متهم فرعیت وی رفسنجان نمی برند و ضمنا" مدعی می گردند وی در زمان حادثه در محل نبوده است 0 م 0ع 0 دائی متهم اعلام داشته است بعد از حادثه متهم نامبدره در محل بوده است و م 0ض 0 نیز اعلام داشته روز حادثه در درو حصول وی شرکت داشته است پس از انجام این تحقیقا متهم در مورخه 10/8/74 پس ازتفهیم اظهارات گواهان به وی اعلام داشته روز پس از حادثه از رفسنجان برگشته است و گواهان تعرفه شده ازجانب متهم صرفا" اعلام داشته اند که متم در زمان حادثه در محل ندیده اند0 شعبه سوم دادگاه عمومی بیرجند با احراز بزهکاری متهم موصوف نامبرده را به موجب حکم شماره 221064/8/74 مستندا" به ماده 126 قانون تعزیرات بااعمال ماده 22 قانون مجازات اسلامی به تحمل سه ماه حبس محکوم می نماید0 محکوم علیه از حکم صادره تجدیدنظرخواهی می نماید که شعبه سوم دادگاه تجدیدنظراستان با وارد دانستن اعتراض محکوم علیه حکم تجدیدنظرخواسته را با توجه به تعارض گواهی گواهان تعرفه شده از جانب طرفین فسخ و حکم بر برائت تجدیدنظرخواه صادرمی نماید0 شاکی به این حکم اعتراض و درخواست اعمال ماه 31قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب را می نماید که پرونده جهت برری و اعلام نظر به اینجانب ارجاع می شود0 پرونده های اصلی و تجدیدنظر جهت مطالعه مطالبه می گردد با وصول پرونده های مرقوم و مطالعه و مداقه در اوراق آن بشرح آتی اعلام نظر می گردد0

نظریه
با توجه به محتویات پرونده و شکایت شاکی و انکار متهم دائر بر حضور در محل به هنگام حادثه ادعای اینکه نامبرده مدت سه ماه تعطیلات تابستانی را در رفسنجان بوده است و اقاریر بعدی وی بر اینکه روز پس از حادثه از رفسنجان به محل مراجعت کرده است 0 و اظهارات ع 0م 0(برادر) و م 0م 0 (پدر متهم ) دائر بر اینکه نمی دانند فرزندشان به کجا رفته است و متواری بودن متهم پس از حادثه در مدت بیش از45 روز و گواهی گواهان تعرفه شده از جانب شاکی و استشهادیه تسلیمی از طرف وی در خصوص اظهارات مادر متهم دائر بر اینکه فرزندش تنها ایجاد کننده حریق نبوده است بلکه به همراه فرزند ع 0 بوده است وخسارات متعلقه فیمابین آنها باید تقسیم گردد و اینکه گواهان متهم صرفا" اعلام داشته اند متهم در محل بوده ، کافی بر برائت متهم نمی تواند باشد و به نظر اینجانب دلائل کافی برمجرمیت متهم موصوف در پرونده موجود است بنا به مراتب اعتراضات شاکی وارد می باشد و پرونده قابل طرح در دیوانعالی کشوردر اجرای ماده 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب خواهد بود0
دادیار دیوان عالی کشور

معاون اول محترم دادسرای دیوان کشور

با نظر همکار محترم جناب آقای 000 موافقم پرونده جهت اتخاذ تصمیم نهایی به حضور عالی تقدیم می شود0
دادیار دیوان عالی کشور

بسمه تعالی
با اعمال ماده 31 موافقت می شود0
مرتضی مقتدائی دادستان کل کشور

رای شعبه 000 دیوانعالی کشور

در خصوص تقاضای تجدیدنظرآقای م 0ص 0(اعمال ماده 31) از حکم دادگاه تجدیدنظرخراسان به شماره 1031009/10/74 با بررسی اوراق پرونده و به شرح دلائلی که درگزارش عضو ممیز و دادیاران دادسرای دیوانعالی کشور مذکور است حکم معترض عنه مخدوش و بدینوسیله نقض می گردد و رسیدگی مجدد به شعبه همعرض دادگاه تجدیدنظرمشهد ارجاع می شود0

مرجع :
کتاب نظریات قضائی دادستانی کل کشوردراجرای مواد 18 و 31 قانون
تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب آراء جزائی 1375
جلداول تهیه وتدوین : محمدهاشم صمدی اهری انتشارات گنج دانش

140

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 97

تاریخ تصویب : 1374/05/22

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.