×

عدم قابلیت طرح -

عدم قابلیت طرح -

عدم-قابلیت-طرح---
رای شماره : 16 - 2/10/1376

رای هیات عمومی شعب کیفری دیوان عالی کشور(اصراری )
با توجه به اینکه شعبه یازدهم دیوان عالی کشور حکم صادره از شعبه دهم دادگاه کیفری یک رشت را بعلت نقص تخقیقات نقض نموده و در موار نقص حکم به این جهت طبق بند(ب ) ماده 23 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب پرونده جهت رفع نقص ،تکمیل رسیدگی وانجام تحقیقات موردنظر شعبه دیوانعالی کشور و صدور حکم جدیدبه دادگاه صادر کننده حکم منقوض ارجاع می شود وبرخلاف این ترتیب قانونی به دادگاه دیگری ارجاع گردیده ودادگاه مرجوع الیه نیز در زمینه رفع نقائص وتکیمل رسیدگی اقدامی نکرده و با وجودی که علت مرگ جرح وارده به قفسه سینه تشخیص داده شده و متهمین متعدد می باشند، تحقیقات کافی جهت معلوم شدن واردکننده جرح منتهی به مرگ انجام نشده و نظر به اینکه در وضعیت موجود انتساب این امر به کلیه متهمین موجه ومستند بدلیل نیست وانجام تحقیقات و رفع نقائص ضرورت دارد پرونده به اکثریت آراء غیرقابل طرح اعلام و ضمن خروج از دستور کار هیات عمومی برای اقدام قانونی به شعبه یازدهم دیوان عالی کشور اعاده می شود0
هیات عمومی دیوان عالی کشور(شعب کیفری )
154
* سابقه *

پرونده اصراری کیفری 137616

شماره رای : 216/10/1376
شماره پرونده : 137623
شماره جلسه : 137626

علت طرح : اختلاف نظر بین شعبه یازدهم دیوان عالی کشور با دادگاههای عمومی رشت

غیرقابل طرح بودن پرونده
موضوع : شرط تحقق رای اصراری
مشارکت در سرقت اتومبیل و قتل عمدی

در ساعت 9 روز سه شنبه مورخ 2/10/1376 جلسه هیات عمومی شعب کیفری دیوان عالی کشور بریاست حضرت آیت الله محمدمحمدی گیلانی رئیس دیوان عالی کشور و با حضور جنابان آقایان قضات دیوان عالی کشور و نماینده جناب آقای دادستان کل کشور تشکیل وباتلاوت آیاتی از کلام الله مجید رسمیت یافت 0

رئیس : دادنامه شماره 20211/7/1376 شعبه یازدهم دیوان عالی کشور بتصدی جناب آقای سیدجعفر شبیری رئیس جناب آقای رحمت الله عروجی مستشار مطرح است 0 جناب آقای عروجی دادنامه شعبه راقرائت فرمایند0
خلاصه جریان پرونده :
بنا بر کیفرخواست بشماره 262635/6/71 صادره از دادسرای عمومی رشت آقایان 1 علی 000 19 ساله 2 بهمن 000 26 ساله 3 عظیم 0000 17 ساله به اتهام مشارکت در سرقت اتومبیل مرحوم رضا000 و قتل عمدی نامبرده در منطقه لاکان رشت همچنین مشارکت در سرقت منازل و اتومبیل با شرکت متهمان دیگر(که اسامی و موارد اتهام آنها از جمله ارتکاب عمل شنیع لواط بعضی از متهمان با بعضی دیگر درکیفر خواست ذکر شده ) تحت تعقیب قرار گرفته اند ابتدائا" در رابطه با قتل آقای رضا گشتی خواه دو نفر بنامان محمود(محمد) و مهرداد (سیامک ) تحت تعقیب قرار گرفته اند که آنها در مراحل مختلف تحقیق و بازجوئی هرگونه مشارکت و اصولا" هر گونه دخالت در قتل آقای رضا گشتی خواه و یا علم و اطلاع از قتل و قاتل او را منکر شده اند تا اینکه در اثر دستگیری علی 000 و بهمن 000 (در رابطه با سرقت و اظهارات آن دو در مورد حادثه قتل بی گناهی محمود ومهراد محرز می گردد و البته علی 000 در نخستین اظهارات خود همراهان دراین ماجرا را عظیم و مرتضی ذکر نموده و مرتضی را تنها ضارب با چاقو به شکم رضا گشتی خواه معرفی کرده و تعداد ضربات او را هم سیزده ضربه اعلام نموده که به شکم ، سینه ، گردن و بازوی نامبرده زده است 0 متهم مشارکت در دو قتل دیگر را نیز مطرح کرده لکن مدعی شده که قاتل آنها هم مرتضی بوده است نامبرده در رابطه با سابقه کیفری خود اظهار داشته چند بار به اتهامات مختلف زندانی شده ام (ص 407 403) علی 000 در بازسازی صحنه قتل که به دستور آقای بازپرس و در حضور او بوده ضمن شرح ماوقع مجددا" مدعی شده که کلیه ضربات با چاقو را مرتضی وارد کرده است ( ص 409و408)
بهمن 000 درتحقیقات مورخ 15/10/70 با اشاره به آشنا شدن خود با عظیم و علی و مرتضی در زندان ، نامبردگان را بایک فرد تهرانی بعنوان همراهان خود در حادثه ، منجر به قتل رضا گشتی خواه معرفی نموده لکن مرتضی را تنها ضارب با چاقو اعلام کرده است (ص 410417) علی 000 در محضر بازپرس در تشریح ماوقع چنین گفته یک روز ظهر من و مترتضی وعظیم در پارک سبزه میدان رشت بودیم آنجا نشسته بودیم موقع ناهار مرتضی و عظیم رفتند خانه شان من هم رفتم منزل خواهرم ساعت حدود 3بعدازظهر همان روز دوباره آمدیم به سبزه میدان مرتضی به عظیم گفت برو خانه چادر بگیر بیا سبزه میدان بعد به سر بگذار برویم جاده لاکان چون از قبل تصمیم گرفتیم که سوار ماشین بشویم و راننده اش را بیاوریم پائین ماشین او را سرقت کنیم 0000 عظیم رفت چادر مشکی تهیه کرد و توی ساک دستی گذاشت و همراه خودش آورد توی پارک ، حدود ساعت پنج بعدازظهر که شد به من گفتند ما می رویم اول کوچه ای در سبزه میدان می ایستیم منتظرت هستیم تو برو یک ماشین بنز با راننده گیر بیاور و بگو که خانواگی دربست می خواهیم برویم لاکان پانصد تومان کرایه می دهیم من از آنها جدا شدم آمدم شهرداری یک دستگاه ماشین سرمه ای رنگ که در ایستگاه متوقف بود راننده اش یک مرد جوان بود منتظر مسافر بود من به او گفتم سه نفر هستیم 000 من صندلی جلو سوار شدم بطرف سبزه میدان حرکت کردیم ماشین سرکوچه ایستاد این دو نفر (مرتضی وعظیم ) سوار شدند عظیم سرش چادر بود و خودش رابصورت زن درآورده بود000نرسیده به ساختمان زندان عظیم روکرد به راننده گفت ماشین را نگه دار راننده ماشین را دست راست کنار جاده متوقف کرد عظیم رفت پایئن چادر همچنان سرش بود بعد از چندلحظه آمد توی ماشین دراین هنگام چادر را از سرش برداشت هنوز راننده حرکت نکرده بود که عظیم جلوی دهان راننده را از پشت گرفت فورا" مرتضی که در صندلی عقب نشسته بود از توی ماشین آمد به صندلی جلو و دستهای راننده را گرفت و به من که صندلی جلو نشسته بودم گفت برو پشت فرمان بنشین من در ماشین را باز کردم آمدم پائین جای راننده نشستم راننده رامرتضی و عظیم از روی صندلیش کشیدند بردند به وسط ماشین (جائی که دنده ماشین است ) یعنی بین صندلی راننده و صندلی جلو من حرکت کردم مرتضی و عظیم هر دو نفر چاقو داشتند دست مرتضی چاقو بصورت دشنه بود و دست عظیم تیغ موکت بری بود به راننده گفتند ماشینت رابده گفت نمی دهم جلوتر که رفتیم به جاده فرعی پیچیدم بمحض اینکه وارد جاده فرعی شدم راننده در را باز کرد خواست بپرد پائین مرتضی با چاقو به شکمش زد که خون جاری شد و مرتضی سر راننده را گذاشت روی زانویش و چاقو را به گردنش گذاشت 000 جلوتر که رفتیم دیدیم یک ماشین پیکان دارد سرته می کند000 مرتضی گفت چون به خیابان اصلی برسیم ممکن است ما را پاسگاه بگیرند دور بزن برویم انتهای همین کوچه جسد را بیندازیم و برگردیم من که داشتم دور می زدم انجا چاله ای بود که چرخ عقب ماشین افتادتوی چاله هرچه سعی کردیم ماشین از چاله در نیامد مرتضی دید که ماشین گیر کرد چند ضربه چاقو به راننده ماشین زد و گفت بچه ها فرارکنیم برویم که ماشین را ول کردیم و سه نفر از داخل برنجزار فرار کردیم رفتیم داخل جنگل 0 او در پاسخ به سئوال که چند نفر بودید و بهمن 000 با شمابودگفته ما سه نفر بودیم من ، مرتضی وعظیم و بهمن نبودالکی می گویدعلی 000 به سئوال بازپرس که کی شنیدی راننده پیکان سرمه ای فوت کرده چنین پاسخ داده : بعد از یک هفته یا دو هفته که از جریان گذشته بوددر پارک سبزه میدان رشت من ، مرتضی و بهمن نشسته بودیم مرتضی گفت که راننده پیکان سرمه ای را که چاقو زدیم او مرد که بهمن ماجرا را فهمید0 آقای بازپرس تصویر مقتول (رضا گشتی خواه ) را به متهم نشان داده که اظهار داشته راننده پیکان سرمه ای همین شخص است ، درست است خودش بوده که مرتضی گفته بود13 ضربه چاقو من به او زدم (ص 418428)
بهمن پس از اعتراف اولی و بازسازی صحنه قتل به دستور آقای بازپرس و با حضور او، در اظهارات بعدی نزد آقای بازپرس دررابطه با قتل راننده پیکان سرمه ای رنگ اعترافات قبلی خود را تکذیب کرده و حضور خود را در جریان قتل نفی نموده و اعترفات پیشین را ناشی از تهدید علی در زندان مطرح نموده است 0(ص 439)
در تاریخ 19/10/70 عظیم 000 دستگیر شده و در نخستین تحقیق از وی ضمن معرفی خود بنام عظیم 000 17 ساله و بیان سوابق خود ونحوه آشنائی با علی و بهمن 000و شرکت در سرقتها در مورد سرقت اتومبیل رضا گشتی خواه و چادرمشکی سرکردن خود اجمالا" چنین گرفته : غروب بود ساعت حدود پنج بعدازظهرسید(علی ) و بهمن را دیدم 000 به من گفتند بیا برویم کار داریم علی گفت ماشین می نشینم می آیم وسط راه تو بگو ادار دارم بعد ماشین را لخت می کنیم من گفتم نه ولی بعد قبول کردم فکر نمی کردم اینطوری می شود000 علی و بهمن ماشین رابا هم گرفتند و گفتند دربست می خواهیم برویم 000علی جلو سوار شدمن و بهمن عقب سوار شدیم علی یک چاقو سبز رنگ داشت بهمن نیز یک چاقو برنگ چوب داشت نرسیده به زندان لاکان من گفتم کنار بزن می خواهم بروم دستشوئی راننده کنار زد من پیاده شدم علی و بهمن چاقو کشیدند و راننده را آوردند عقب علی پشت ماشین نشست و چاقو را بهمن روی گلو راننده گذاشت و رفتیم بالا گفتیم ساکت بمان و ازاو پول خواستیم یک مقداری از جیبش پول درآورد و با ما درگیر شد که علی یک دستی فرمان را گرفت و با دست راستش راننده را چاقو زد بهمن فقط راننده را می ترساند و من ندیدم که چاقو بزند و سید دوبار برگشت وی را با چاقو زد رفتیم جاده خاکی در سمت راست توی جاده خاکی خیلی جلو رفتیم راننده را انداختیم پائین و بطرف جنگل سه نفری فرار کردیم (ص 451) او در پاسخ به این سئوال که تو و بهمن کجا بودید؟ گفته چادر که بر سر کردم برگشتسم به سبزه میدان توی پارک بعدی علی ماشین آورد روبروی کتابخانه وماراآنجا سوار کرد0 متهم اعتراف کرده که تیغ موکت بری برنگ قرمز داشته و به گردن راننده یک یا دو ضربه زده است ( ص 445) همچنین درپاسخ به اینکه : بیشترین ضربه به کجای راننده می خورد و خون از کجا جاری بود؟ گفته به سینه اش می خورد و ازسینه اش خون جاری بود(ص 446)عظیم در بازسازی صحنه قتل بویژه در مرحله بازجوئی ضمن شرح ماوقع از جمله چادر سرکردن خود اظهار داشته 000 راننده مقاومت کردکه علی چند ضربه چاقو به سینه اش زد بهمن هم به بدنش چاقو زد بامن درگیر شده بود که دو تا ضربه چاقو به گردنش زدم ( ص 460و458) او درهمین بازجوئی به لواط کردن چند نفر از جمله علی و مرتضی در رشت و تهران با او اعتراف کرده و تمکین خود را ناشی از اجبار و تهدید نامبردگان اعلام نموده است 0
عظیم دربازجوئی بعدی شرکت در قتل رضا گشتی خواه و حتی همراه بودن بامتهمان دیگر در این حادثه همچنین تمکین به عمل لواط را منکر شده واعترافات قبلی از جمله در محضر بازپرس را ناشی از ترس اعلام کرده است 0(ص 550)
علی هم در این بازجوئی ضمن اعتراف به سرقتهای مورداتهام منکر سرقت اتومبیل رضا گشتی خواه و مشارکت در قتل شده واعترافات قبلی خود را توجیه نموده و مجددا" اظهارات بهمن را در مورد حادثه قتل تکذیب کرده است 0
بهمن در این مرحله از پرونده چنین گفته است : من به اتفاق علی و عظیم سوار ماشین رضاگشتی خواه شدیم و علی خواست درلاکان ماشین را از او بگیرد آن مرحوم ماشین را نداد علی چاقوی اولی را زد دومی را زد ماشین ایستاد راننده (مرحوم رضا) که زخمی شده بوددست خودش را روی بوق گذاشت ما همه داشتیم فرار می کردیم علی یقه مرا گرفت و گفت تو باید چاقو به راننده بزنی دو مرتبه دستم راآوردم نزدم من هم یک ضربه آرام به ناحیه شکم آن مرحوم زدم البته خط کشیدم عمیق نبود سطحی بود عظیم وعلی هر دو چاقو به آن مرحوم زدند و ضربه آنها هر دو تا شدید بود0( ص 552)
پزشک قانونی رشت مورخ 30/7/70 جسد رضاگشتی خواه را معاینه و آثار جراحات را به این شرح بیان کرده است :آثارضرب شامل بریدگی با جسم تیز برنده نظیر کارد یا چاقو بطول سه سانت در گلو که نسبتا" سطحی هستند و بطول دو سانت در دو محل در بازوی چپ و به دو سانت در آرنج چپ و بطول سه سانت در پستان راست و بطول سه سانت در جناغ سینه در طرف راست کمی بطرف خارج خط وسط جناغ سینه وجود دارد که عمقی بود و باعث پارگی ریه راست و پارگی شبکه عروقی بازوی راست گردیده است ((پلکسوس براکیان راست ) و تولید پارگی ریه است و خونریزی شدید از عروق بازوی راست گردیده بنابه شرح فوق علت مرگ خونریزی شدید عروقی شبکه بازوئی متعاقب اصابت چاقو تعیین می گردد0(ص 270)
پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک رشت ارجاع شده که پس از استماع اظهارات شکات از جمله والدین مرحوم رضا گشتی خواه (که سه متهم بنامان علی 000 و بهمن 000و عظیم 000 را قاتلان عمدی فرزندخود معرفی وتقاضای قصاص آنها را کرده اند) ودفاعیات متهمان و وکلاء آنها طی دادنامه بشماره 21684/6/72 بشرح ذیل حکم به قصاص متهمان داده است :
با توجه به مجموع اوراق پرونده و اقاریر کلیه متهمین درمراحل تحقیق بخصوص اعترافات صریح متهمین و اقاریر واعترافات مقرون به صحت متهمین ردیف اول الی سوم به اسامی 1 علی 000 2 بهمن 000 3 عظیم 000 در نزدبازپرس محترم دادسرا که بطور مشروح جریان به قتل رساندن مرحوم رضا گشتی خواه 000 همچنین اظهارات صریح وبدون شائبه عظیم 000 در صفحات 000 پرونده حاکی از اقاریر متهمین در پیرامون سرقتهای متعدد و اینکه چگونه مرحوم رضا گشتی خواه را به صورت مظلومانه ای بقتل رسانده اند و اگرچه این متهمین در جلسه دادگاه تنها به سرقتهای عدیده ای که انجام داده اند اقرار نموده و منکر قتل مرحوم رضا گشتی خواه شده اند لیکن از مجموع اظهارات متهمین در مراحل تحقیق و با عنایت به گواهی پزشکی قانونی در رابطه با معاینه جسد مقتول در صحت وقوع قتل از ناحیه متهمین شک و تردیدی بجای نمی ماند و مدافعات بلاوجه متهمین و دفاعیات وکلاء مدافع آنان در جلسه دادگاه نیز نمی تواند بی گناهی آنان را ثابت نماید000 علیهذا دادگاه علی 000بهمن 000 و عظیم 000رادر خصوص اتهام شرکت در قتل عمدی مرحوم رضا گشتی خواه مستندا" به بند الف ماده 206 و ماده 205،212،215،42 قانون مجازات اسلامی هر یک را به قصاص محکوم می نماید که ولی دم باید قبل از قصاص به هرکدام از قاتلین دو ثلث دیه کامله بپردازد0
دادگاه در رابطه با سایر اتهامات نامبردگان دیگر متهمین هم حکم مقتضی صادر کرده است 0 پرونده در اثر اعتراض محکوم علیهم به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده بود0این شعبه طی دادنامه شماره 498/3011/9/73 بنابر اشکالات بشرح ذیل رای معترض علیه را نقض نمود:
1 وکالت یک نفر از طرف چند نفر متهم به قتل صحیح نیست 000 2 در دادگاه اقرار به لواط نشده واقرار نزد غیرقاضی اعتبار ندارد بنابراین مورد با ماده 115قانون مجازات اسلامی انطباق ندارد0 3 واردکننده صدمه کشنده مشخص نشده و برای استناد قتل به هر سه متهم دلیل روشنی ذکر نگردیده 4 مجازات قطع ید سارق بدون احراز تمام شرائط موجه نمی باشد000
پرونده پس از اعاده به شعبه دوازدهم دادگاه عمومی رشت ارجاع شده است مرجع مذکورباتشکیل جلسات واستماع اظهارات شکات و دفاعیات متهمین ووکلاء آنها و اخذ و ضم لوایح تقدیمی ( که برای هر یک از آنها وکیل مستقل تعیین شده بود) سرانجام طی دادنامه بشماره 201/412/2/76 در رابطه با سه متهم بنامان علی 000و بهمن 000 و عظیم 000 به این شرح حکم داده است :
با توجه به مجموع اوراق پرونده و اقاریر متهمین در مراحل تحقیق بخصوص اعترافات مقرون به صحت متهمان ردیف اول الی سوم در نزدبازپرس محترم وقت همچنین اظهارات صریح و بدون شائبه عظیم 000 در صفحات 000 پرونده در هنگام بازسازی صحنه قتل مبنی بر اینکه ضربات اولیه واصلی و کشنده را علی 000 به ناحیه سینه وشکم مقتول وارد نموده و نظریات پزشکی قانونی و صورتجلسات معاینه جسد ومحل کشف جسد و گزارشات مراجع انتظامی و سوابق متهمان و مدافعات غیر موجه متهمان فوق در دادگاه و وکلاء آنها که نتوانستند بی گناهی آنان را ثابت نمایند000 و سایر قرائن و امارات موجود در پرونده بزهکاری متهمان ردیف یک الی 000 بنظر دادگاه محرز ومسلم است فلذا دادگاه مستندا" به مواد41و42و47و203و205و206و212و215 قانون مجازات اسلامی و000 هرکدام از متهمان ردیف 1و2و3و4 را در مورد سرقت و شرع به سرقتهای متعدد ضمن رد عین اموال مسروقه به تحمل پنج سال حبس تعزیری 000 و سه نفر علی 000، بهمن 000 و عظیم 000رادر مورد شرکت در قتل مرحوم رضا گشتی خواه به قصاص نفس محکوم می نماید توضیح اینکه اولیاءدم باید قبل از قصاص به هرکدام از متهمین دو ثلث دیه کامله یک مرد مسلمان را پرداخت نمایند000
وکلاء محکوم علیهم (آقایان علی 000و بهمن 000و عظیم 000)) به رای دادگاه اعتراض نموده که پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و بنا بر سابقه به این شعبه ارجاع شده است 0
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای رحمت الله عروجی عضو ممیز واوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمد قاسمی دادیاردیوان عالی کشور اجمالا" مبنی بر طرح در هیات عمومی دیون عالی کشور دادنامه شماره 201/412/2/76 تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:
نظر به اینکه این شعبه قتل عمد را مستند به هر سه نفرمتهمان نمی داند و شعبه دوازدهم دادگاه عمومی رشت مانند دادگاه قبلی (شعبه دهم دادگاه کیفری یک رشت ) با استناد قتل عمد به سه نفر و حکم به قصاص آنها رای اصراری صادر کرده لذا مستندا" به بندج ماده 24 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب پرونده جهت طرح در هیات عمومی کیفری دیوان عالی کشور بنظر ریاست محترم دیوان عالی برسد0
]شعبه یازدهم دیوان عالی کشور[

رئیس : جناب آقای محمد سلیمی
همانطور که ملاحظه می شوداین اشخاص هرکدام دیگری را وآقای علی 000 شخص دیگری را بنام مرتضی مرتکب قتل معرفی کرده است به طوری که در گزارش هم قید شده متهمین منکر ارتکاب جرم شده اند ولی شعبه محترم فرموده اند که قتل عمد را منتسب به سه نفر متهم نمی دانند بنابراین شعبه محترم صریحا" اظهارنظر ننموده که منظورش از اینکه قتل را منتسب به سه نفر نمی داند0 در صورتی که باید مرتکب قتل مشخص شود و تازمانی که روشن نشود که مرتکب یامرتکبین قتل چه کسانی می باشند دادگاه پس از نقض نمی داند که به اتهام چه کسی رسیدگی کند0 اگر منظور شعبه محترم این بوده که دلیلی نیست که سه نفر مرتکب این قتل شده باشد، بلکه باید تحقیقات بیشتری شود تا مشخص شود کدام یک از این سه نفر مرتکب قتل شده است که در این صورت جهت رفع نقص می بایستی پرونده را به همان شعبه صادر کننده رای ارجاع می فرمودند نه به شعبه دیگر لذا با این وصف پرونده قابل طرح در هیات عمومی نمی باشد0

رئیس : جناب آقای سپهوند
قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب اختیارات وتکالیف دادگاه تجدیدنظراستان و دیوان عالی کشور را در بررسی احکام دادگاهها مشخص کرده بنابراین هم دادگاه تجدیدنظراستان وهم شعب دیوان عالی کشور بایستی کاملا" در محدود قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب به آراء رسیدگی نمایند0
ماده 22 قانون مورد بحث اختیارات و تکالیف دادگاه تجدیدنظر استان را معلوم می کند وماده 23رسیدگی دیوان عالی کشور را وحالات مختلف را قانون پیش بینی کرده 0 رایی دادگاه صادر کرده که قرار است ، دادگاه استان و یا دیوان عالی کشور نقص می کند به همان دادگاه ارجاع می شود و دادگاه باید تبعیت کند، اگر مساله مربوط به صلاحیت است دادگاه صالح نبوده رای نقض می شود دیوان عالی کشور پرونده را به دادگاه صالح ارجاع می کند و اگر حکم اشکالی نداشته باشد تایید می شودو می رود برای مراحل اجرائی 0
مساله دیگر موردی است که حکم دارای نواقص است و رسیدگی و تحقیقات نقص دارد در این مورد هم شعبه دیوان عالی کشور حکم را نقض می کند و پرونده را ارجاع می کند به همان دادگاه 0البته شعبه دیوان عالی کشور در این مورد بایستی مفصل وبطورواضح مشخص نماید که نواقص رسیدگی کدام است 0
دادگاه صادر کننده پس از رفع نقص مجددا" حکم صادر می کند اگر مورد تجدیدنظرقرار بگیرد در شبعه دیوان عالی کشور مطرح می گردد بطوری که ملاحظه فرمودید شعبه محترم یازدهم حکم دادگاه را ازجهت نقص تحقیقات و رسیدگی نقض می کند نه در ماهیت ، نواقصی واردکرده که درست هم هست گفته شده معلوم نیست قاتل کیست اقرار در مورد لواط حالا مورد بحث ما نیست 0 نزد قاضی معتبر است نزد غیرقاضی اعتباری ندارد تعیین یک نفر وکیل برای سه نفر متهم خلاف حقوق دفاعی متهمین است ، ایرادات کاملا" صحیح است منتها پس ازنقض بجای اینکه به همان دادگاه ارجاع بکند ارجاع کرده به دادگاه دیگر که بعد دادگاه دیگر هم بترتیبی که ملاحظه کردید حکمی مشابه حکم دادگاه قبلی صادر کرده درمورد این پرونده علت مرگ معلوم نیست بریدگی های متعددی را پزشک قانونی در گزارش معاینه جسدقیدکرده ، بریدگی در گلو، در بازوی چپ ، زیر بغل راست ، زیر بغل چپ و یک بریدگی عمیق در جناق سینه به سمت راست در طرف خط وسط سینه که این بریدگی جناق سینه هم باعث بریدن ریه شده و هم باعث شده که شبکه عروقی بازو هم قطع بشود، علت مرگ هم همین جرحی است که به جناق سینه وارد شده این جرح هم یک جرح بیشتر نیست یک عامل بیشتر نمی توانسته داشته باشدالبته شعبه اشاره فرموده اندکه معلوم نیست که مستند به سه نفر است مقصودشان همان نقص تحقیقاتاست معلوم نیست که بالاخره این جراحات مختلف بریدگی های مختلفی که در جسد مشاهده شده در مرگ موثر بوده یا خیر0
ظاهر گزارش معاینه جسد این است که علت اصلی مرگ بریدگی جناق سینه است در حالی که ضارب معلوم نیست این موضوع حالات مختلف را مطرح می کند، یکی مباشرت در قتل ، اگر مباشرت در قتل باشد مباشر قتل در این پرونده کیست ؟
دوم شرکت است ، سه نفر به هر حال اقاریری دارند، واقعیت هم تا حدودی می تواند این اقاریر آنها را تائید نماید، بریدگی های متعدد درقسمتهای مختلف بدن دراین صورت می تواندشرکت درقتل رامطرح کند0
همانطور که تشخیص دودادگاه شرکت در قتل است اما با توجه به اینکه گفته است علت مرگ بریدگی جناق سینه است ، یک حالت دیگر هم ممکن است مطرح بشود و آن اینکه معلوم نباشد که بالاخره از این سه نفر کدام یک جرح را وارد کرده ومساله شرکت ومباشرت بطور کلی منتفی بشود ومساله علم اجمالی را مطرح کنیم بنابراین بنظر بنده هم بعلت اشتباه شعبه محترم در این که پرونده را به دادگاه دیگری ارجاع کرده به جای اینکه قانونا" به آن دادگاه ارجاع بکند و هم اینکه برای تعیین علت مرگ و اینکه این بریدگی ها بهرحال درمجموع موثر هست یا نیست ؟تحقیقات را ناقص می دانم باید رسیدگی بشودباین لحاظ بنده پرونده را در وضع موجود قابل طرح نمی دانم چون علاوه بر آنکه بالاخره معلوم نیست شعبه محترم که قتل را منتسب به هر سه نفرنمی داند به کی منتسب می داند و با چه عنوانی نتیجتا" بنده پرونده را قابل طرح نمی دانم 0

رئیس : جناب آقای مفید
بنده روی گزارش صحبت دارم که این گزارشی که در اختیار است و آقایان ملاحظه فرمودند بصورتی نیست که مابتوانیم روی آن تصمیم بگیریم چون کسانی که در این پرونده متهم بودند چهارنفر بودندبه نامهای علی 000 بهمن 000 عظیم 000و مرتضی 0 اقاریر واعترافاتی که در اینجا مطرح است همه جا مطالبی است که هر یک از متهمین نسبت به دیگری اظهار داشته اند و خود اقرار و اعترافی به جرم نداشته اند جز در یک مورد که بهمن 000 می گوید من یک ضربه خیلی آرامی زدم به ناحیه شکم آن مرحوم البته عمیق نبود سطحی بوده 0 راجع به مرتضی هم که دیگران درباره او صحبت کرده اند و او را مجرم دانسته انددر گزارش از او سئوالی نشده است و در مورد او نفیا" یا اثباتا" اظهارنظری از دادگاهها مشهود نیست آن سه نفر دیگر هم هیچیک شخصا" اعتراف به شرکت درقتل نداشته اند جز یک نفر مذکورکه می گوید در حد یک خراش ضربه وارد کردم 0
ایرادهائی را هم که شعبه محترم دیوان به رای می گیردیکی موضوع لواط و سرقت است که فعلا" مطرح نیست یکی اینکه چرا وکیل مدافع برای چند متهم یک نفر بوده است که ایراد درستی است وایراد دیگر شعبه به دادگاه این است که وارد کننده صدمه کشنده مشخص نشده و برای استناد قتل به هر سه نفر متهم دلیل روشنی ذکر نگردیده یعنی شعبه محترم انتساب قتل را به این سه نفر محرز می داند یعنی وقوع قتل وسیه این سه نفر بوده است ولی اینکه کدام یک از اینهاضربه کاری زده اند به این جهت ایراد کرده اند که دادگاه مشخص نکرده است در خالی که این ایراد وارد نیست یعنی اگر شرکت محرز باشد فرق نمی کند و لازم نیست یک نفر ضربه اش کاری باشد0 بلکه شرکت در قتل زمانی تحقق پیدا می کند که کسی در اثر ضرب و جرح عده ای کشته شود و مرگ اومستند عمل همه آنها باشد خواه عمل هر یک به تنهائی برای قتل کافی باشد یا نباشد خواه اثر ضربه آنها مساوی باشد یا متفاوت باشد(ماده 215 قانون مجازات اسلامی ) بنابراین این ایراد وارد نبوده است چون اگر محرز شود ضربه کشنده را چه کسی زده است ولو دیگران قلا" جراحتی وارد کرده باشند قاتل همان کسی است که ضربه کشنده را زده است 0
ماده 116 قانون می گوید: ((هرگاه کسی جراحتی به شخصی وارد کند بعد از آن دیگری او را به قتل برساندقاتل همان دومی است 000)) و مادامی که دادگاهها نظرشان این بود که ضربات هر سه نفر موثر در قتل بوده است شرکت محقق است این ایراد شعبه واردنیست ، بعد هم شعبه دیوان با نقض رای دادگاه بعلت نواقصی که تذکر داده اند به شعبه دیگر رفته است مثل دادگاه اول رای داده است 0 آقایان می فرمایند رای اصراری است باید در هیات عمومی بررسی شود و حال اینکه همان گونه که عرض کردم این رای اصراری نیست رای اول دادگاله غلط بوده است 0 دادگاه دوم هم بدون اینکه رفع نقص کند رای غلط داده است که در اینجا باید شعبه دیوان مجددا" پرونده را اعاده می داد تا نواقصی که شعبه گرفته است ونواقص دیگری که داشته ومثل اینکه در مورد انتساب ضرب و جرح که هر یک از متهمین به دیگری نسبت می دهد، مواجه ای انجام نشده است واینکه شعب دادگاهها هر یک به اقرار و اعتراف صریح متهمین استناد کرده اند این اقرار واعتراف را ازکجا استفاده کرده اند چون طبق گزارش موجوداعتراف صریحی ازمتهمین منعکس نیست بلکه فقط نقل قول دیگران است این نواقص را هم شعبه می گرفت پرونده برمی گشت و پس از تکمیل بازبرمی گشت شعبه دیوان اتخاذ تصمیم می نمود علیهذا در وضع موجود به نظر حقیر پرونده امر قابلیت طرح در هیات عمومی دیوان عالی کشور را ندارد0

رئیس : جناب آقای فرج الهی
همان طور که آقایان فرمودند ایرادی که شعبه گرفته درماهیت قضیه نبود ایراد در انجام تحقیقات ، در مورداینکه برای افراد که حرفهایشان باهم معارض بوده و خلاف همدیگر حرف زدند، یک وکیل تعیین شده ، یکی هم در این مورد که با توجه به اینکه ضربه ای که موجب مرگ شده ضربه وارده به جناق سینه وقطع وپاره کردن ریه و عروق شریانی بازو بوده است که باعث خونریزی شدید و مرگ شده مشخص نشده که این ضربه متعلق به چه کسی و منتسب به کدام یک از این سه نفر متهم است ، گرچه همانطور که گفته شد چهار نفرمطرح است ، مرتضی معلوم نیست چه شده ، به هرحال این نقص برطرف نشده و شعبه مجددا" رای را قبول نکرده است بخاطر اینکه ضارب مشخص نیست 0
مساله این است که اگر ما الان بیائیم رای شعبه را تایید کنیم رای شعبه نامشخص است زیرا معلوم نیست آیا علی قاتل است یا عظیم یا بهمن ، کدام یک ازاینها؟ رای شعبه یک رای مبهم و بدون تعیین قاتل است که احتیاج به تکمیل تحقیقات دارد0
بنابراین همان طوری که فرمودند پرونده قابل طرح درهیات عمومی دیوان عالی کشور نیست وابتدا باید این نواقص برطرف گردد و بعد دادگاه رای بدهد و سپس بیاید در دیوان مطرح بشود و بنده معتقد به عدم قابلیت طرح این پرونده می باشم 0

رئیس : جناب آقای شبیری
اینکه صحبت شده که اشکال را دادگاه بعدی برطرف کرده تا حدودی صحیح است و 3 نف ر وکیل گرفته شده و مواجهه هم داده شده در گزارش هم هست مثل اینکه آقایان فراموش کرده اندآنهامواجه داده شده اند0
آقایان 000
همهمه حضار:000 (تحقیقات ناقص بوده ) یا اینکه می فرمایند شما گفتید تحقیقات ناقص بوده وقهرا" باید پرونده به همان شعبه ارجاع می شد صحیح نیست زیرا ما نگفتیم تحقیقات ناقص است گفتیم ضربه کشنده یکی است از این جهت نقص تحقیقات نبوده هرچند در یک قسمت آن یعنی دفاع از سه نفر نقص بوده اما اشکال اساسی این بود که آقای سپهوند اشاره کردند یعنی ضربه مستند به یکی است 0 ضربات دیگر استناد قتل را درست نمی کند ولی اینکه موجب جراحاتی شده باشد استناد قتل فقط به آن کسی است که زده ریه را پاره کرده وعروق شریانی بازوی راست را هم قطع کرده ، قاتل او است مامی گوئیم کشنده فقط وارد کننده صدمه کشنده است و برای استناد قتل به هرسه نفر دلیل روشنی ذکر نشده نمی گوئیم تحقیق ناقص است می گوئیم قتل به یک نفر مستنداست و نه به سه نفر0 و با تحقیق هم آن یک نفر مشخص نمی شود الان شما آقایان بگوئید قاتل کیست الان این پرونده در دست شما، مواد قانونی را هم آقای سپهوند خواندند اگر وارد کننده ضربه کشنده مشخص است همان شخص قاتل است 0
اینجا قاتل یک نفر است این یک نفر هم مشخص نیست نمی توان به سه نفر نسبت داد0 حالا این یک نفر با قرعه تعیین می شودیابکیفیتی دیگر، اختلاف نظر است ، چون از موارد علم اجمالی است 0 البته بنظر ما قرائن بیشتر به علی متوجه است و به نظر می رسد که کار علی باشد قاضی دادگاه اگر علم پیدا کرد کدام است باید مشخص کند اگر ظن قوی پیدا کرد از مواردلوث خواهد بود و از راه قسامه واردمی شود خود من شخصا" ظنم به علی است اما ظن من کافی نیست ما می گوئیم برگردددادگاه دیگر درست رای بدهد قاتل یک نفر است حالا این قاتل که یک نفر است یا مشخص می شود از راه قسامه ویا از راه قرعه و باید در هر مورد طبق تکلیفی که هست عمل شود0
بنابراین اینجا فقط نقص تحقیقات نیست که به همان شعبه برگردد بلکه گقتیم قاتل یک نفر است چون ضربه کشنده یکی است ولی دادگاه اخیر هم مانند دادگاه قبلی به سه نفر مستندکرده لذامورد رااصراری تشخیص دادیم و قابل طرح در این هیات است 0

رئیس : جناب آقای عروجی
عرض بنده این است که بحق این گزارش از هر جهت گویا و رسا است حتی حرفهای متهمین را یکی یکی آورده ایم و اینکه آقایان می فرمایندکه ناقص است ، همان طور که فرمودند ما جای نقصی ندیدیم و بنابرآن ضابطه ای که ما در دست داریم و خود آقایان هم قبول دارندکه موارد قابل طرح در هیات عمومی است ما ددیم هر دو شعبه هم از نظر مبنا وهم از نظر نحوه استنباط و هم از نظر مستندات و هم از نظر متن ونص حکم هر دو یک طور هستند و یک نواختنددرنتیجه ما دیدیم راهی جز این نداریم که این پرونده را در هیات عمومی مطرح کنیم چون خود ما هم قبول نداریم ، همان طور که خود حاج آقا فرمودند ما فقط یکی را قاتل می دانیم آن هم بشخصه مانمی توانیم تعیین کنیم یا ظن قوی است که مورد لوث است یا قاضی محترم باید باعلم اجمالی 000 اگر چه همانطور که فرمودند ظن ما به علی 000 بیشتر است تا دیگران ولی ما دیدیم اینجا است که باید درهیات مطرح کنیم وراهی جز این نداریم و خودمان هم قابل طرح می دانیم 0

رئیس : جناب اقای رازی زاده
این قابل طرح نیست بدلائلی که یک مقدارش تکراری است و من حرف نمی زنم باعتبار اینکه ببینید حاج آقا شما فرمایشتان که این پرونده 6سال است در جریان است ببنید این تقصیر شعبه بودن الان بخواهید تعقیب بکنیم 0 اگر لااقل یک جمله می آوردند قاضی راارشاد می کردند که متهم یک نفر است قاضی دنبال می کرد نه بصورت سربسته که تحقیقاتش به جائی نرسد احتمال اینکه یک نفر است این را لااقل می آوردند دراظهاراتشان قاضی را وادار می کردد به تقعیب این مساله 0 واین یک نفر0

رئیس : آقای رازی زاده می فرماید جا داشت شعبه را الزاما" یا تبرعا" یک راهنمائی بکنند ببینیم که این پرونده اینجا بماند دنبال راهنمائی برویم یا راهی دیگر آقایان دارند0 شمابفرمایید0
جناب آقای رازی زاده : راه این است که باید یک گزارش مفصل تر تهیه بشود قاضی ارشاد بشودکه باید کجاها برود تا مساله اشتراک از عدم اشتراک در بیاید ما ازاین پرونده ها زیاد داشتیم پرونده حل شده و راه افتاده شش سال نمی ماند0 من این پرونده را برای این جلسه قابل طرح نمی دانم اگربفرستید شعبه ماقبول داریم بفرستید شعبه ، ما حرفی نداریم برای دادگاه بعدی توضیح می دهیم 0

رئیس : پرونده مال رشت است شما راهی دارید که یک تحقیقاتی آنجا بشود بالاخره این پرونده 5 الی 6 سال است خاتمه نیافته 0
جناب آقای رازی زاده : بله خوب باید تعقیب بشود مساله اشتراک است و عدم اشتراک در قتل باید معلوم بشود0

رئیس : جناب آقای سپهوند
در پرونده یک اظهارنظر پزشکی بیشتر نداریم ، در مورد متعدد جائی که قاطعیت وجود ندارد جلسات متعدد کارشناسی تشکیل می شود0 چه در مورد تعینی علت مرگ چه در موردعلت وقوع حادثه دراین پرونده هم فقط یک اظهارنظر پزشکی وجود دارد و جا دارد به یک کمیسیون پزشکی ارجاع بشود تا اینکه بالاخره معلوم بشود که واقعا" علت مرگ همان بریدگی جناق سینه است سایر بریدگی ها تاثیری داشته یا خیر، باصطلاح از نظر تفاوت تاثیر بریدگی جناق سینه شدیدتراست و بقیه بریدگی هم در مرگ می توان موثر باشد در این صورت تشخیص دادگاهها درست است تحقیقات ناقص است فعلا" نمی شود گفت که رای شعبه دیوان عالی کشور صحیح است واگر بگوئیم ، در این صورت قاتل چه کسی است ؟بنابراین پرونده قابلیت طرح در هیات عمومی راندارد0

رئیس : جناب آقای محمد سلیمی
به اعتقاد بنده پروند قابل طرح در هیات عمومی اصراری دیوان عالی کشور می باشد زیرا همکاران محترم در شعبه یازدهم دیوان عالی کشور در ضمن برشمردن ایراداتی به دادگاه درلفافه اشاره فرموده اند، وارد کننده صدمه کشنده مشخص نگردیده است 0
اگر اعضای محترم شعبه با همان صراحتی که الان اعلام می کند که از گواهی پزشکی استفاده می شود که قاتل یک نفر است نه سه نفر چون علت قتل جراحات متعددی که به مقتول وارد شده نبوده بلکه جراحتی که عروق بازوئی را قطع کرده باعث مرگ گردیده واین جراحت توسط یکنفر وارد شده است نه چندنفر، بنابراین نسبت به سایر جراحات باید دیه تعیین شود و در صورتیکه وارد کننده جراحتی که موجب قطع عروق بازوئی ودر نتیجه منجر به قتل گردیده شناخته شود، او فقط مستحق قصاص نفس است و اگر وارد کننده این جراحت که منجر به قتل شده به هیچ یک از طرق شرعی قابل تشخیص نبود قاتل باید از طریق قرعه مشخص و به پرداخت دیه در حق اولیاء دم مقتول محکوم می شد و پرونده را به شعبه دیگری از دادگاه عمومی ارجاع وآن دادگاه نظریه شعبه محترم دیوانعالی را نمی پذیرفت و با توجه به دلائل عنوان شده در رای دیوان عالی کشور بازهرسه نفر راقاتل وآنان رابه قصاص نفس با پرداخت فاضل دیه آن محکوم می نمود پرونده اصراری بود و هیات عمومی پرونده را بررسی ونظر خود را اعلام می کرد0 اما چون شعبه محترم چنین عمل نکرده است و دادگاه تشخیص داده همه جراحات که توسط این سه نفر وارد شده موجب قتل گردیده پرونده اصراری تلقی نمی گردد0
بنابراین پرونده را قابل طرح نمی دانم و پیشنهادمی نمایم قضات محترم شعبه یازدهم دیوان عالی کشوربا بیان فوق رای صادره از دادگاه اخیر را نقض و پرونده را جهت رسیدگی به یکی دیگر از شعب دادگاه عمومی ارجاع نمایند النهایه قید کنند بخاطر اینکه پرونده سالیان متمادی درنوبت بوده رسیدگی به آن در اولویت قرار بگیرد و دادگاه مرجوع الیه اگر رای دیوان عالی کشور را پذیرفت که موضوع ارتباطی به هیات عمومی پیدا نمی کند و اگر دادگاه استدلال دیوان عالی کشور را نپذیرفت و هرسه نفر را قاتل دانست و رای اصراری صادرکرد، پرونده در هیات عمومی اصراری مطرح واتخاذ تصمیم گردد0

رئیس : مذاکرات در مورد قابلیت طرح کافی است آقایانی که قابل طرح نمی دانند دستشان رابلند کنند0

رئیس : اعضاء محترم شرکت کننده 30 نفر ، اکثریت 22 نفر به غیر قابل طرح بودن موضوع رای دادند پرونده قابلیت طرح درهیات عمومی شعب کیفری دیوان عالی کشور را ندارد0

مرجع : کتاب مذاکرات وآراء هیات عمومی دیوان عالی کشور
سال 1376 ، دفترمطالعات وتحقیقات دیوان عالی کشور، چاپ اول
تهران 1378 ، چاپ روزنامه رسمی کشور
صفحه 491 تا 508
154

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 16

تاریخ تصویب : 1376/10/02

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.