×

حـلقـه مفقـوده

حـلقـه مفقـوده

مقاله حاضر در شماره 78 خبرنامه کانون وکلای دادگستری استان اصفهان که به ویژه نامه دومین کنگره ملی وکلا اختصاص دارد به چاپ رسیده است

حـلقـه-مفقـوده

مقاله حاضر در شماره 78 خبرنامه کانون وکلای دادگستری استان اصفهان که به ویژه نامه دومین کنگره ملی وکلا اختصاص دارد به چاپ رسیده است.

تصمیم جناب آقای دکتر تقی خانی در برگزاری دومین کنگره ملی وکلا با موضوع استقلال وکیل دادگستری؛ استقلال کانون های وکلا برایم بسیار جالب بود، از آن جهت که پس از شنیدن موضوع اولین چیزی که به ذهنم متبادر گردید آن بود که موضوع مطروحه بسیار تکراری شده، به طوری که آنقدر از استقلال وکیل و وکالت گفته اند و گفته ایم که دیگر قلم توان لغزیدن بر کاغذ را ندارد و البته این ناتوانی از نارسایی در نیل به مقصود است! به دیگر سخن بحث پیرامون موضوعی که دست یافتن بدان آرزوی محال می نماید قلم را در نیام و زبان را در کام محبوس می دارد.

از اینرو نگاشتن سطوری در باب استقلال وکیل و وکالت بسیار برایم دشوار می نمود که تا هفته ها توان قلم فرسایی در این وادی برای میسر نگشت تا اینکه در پس اندیشه ها و نجواهای درونی برآن شدم تا مختصری در باب آسیب شناسی استقلال وکالت در معنای عام آن اعم از حرفه وکالت، فرد وکیل و کانون های وکلا به رشته تحریر در آورم.

شاید در بادی امر این عنوان با موضوعی که در همایش حاضر برای آن گرد یکدیگر آمده ایم چندان تناسب نداشته باشد و عده ای را عقیده بر آن باشد که مرقومه حاضر نه در باب حمایت از استقلال وکالت بلکه در راستای نفی آن و مذمت استقلال نگاشته شده و حال آنکه هدف غایی این مطلب تبیین کاستی های درونی استقلال نهاد وکالت است. به دیگر سخن تبیین این مهم که استقلال در حال حاضر و در پیشنهادات مکتوب ارائه شده به نهادهای متولی نگارش قوانین مرتبط با وکالت دارای چه ایراداتی می باشد که موجب این حجم موضع گیری های منفی علیه آن شده، خود موضوعی است که تا حدود زیادی محتوای این مختصر را تشکیل می دهد. در واقع هدف نگارنده آن است تا با نگاهی به جنبه های مخرب استقلال لجام گسیخته، به لبه تیز این چاقوی خوش ساخت نظری داشته باشد.

نخست) آسیب شناسی استقلال از حیث حرفه وکالت

شاید کمترین نقصان نسبت به سایر بخش ها در بحث آسیب شناسی استقلال در خصوص خود حرفه وکالت مطرح باشد به طوری که این مبنای شکل گیری شخصیت وکیل و کانون های وکلا خود به موجودی فراموش شده در مباحث مطروحه پیرامون استقلال و یا تعرض به استقلال وکالت در ایران بدل شده است. به طوری که در بسیاری از نقدهای مطروحه در باب حفاظت از استقلال وکالت بیش و پیش از آنکه به خود استقلال حرفه وکالت اشاره شود به مباحث نافی استقلال شخص وکیل و کانون های وکلا پرداخته شده و بسیاری از ما در این خصوص قلم فرسایی نموده ایم. شاید در مقام مثال بتوان موضوع فوق را با همایش های حقوق زنان و کودکان مقایسه نمود که سالانه با هزینه های سرسام آور در کشورهای مختلف برگزار می شوند و حال آنکه تنها چیزی که در آنها مورد توجه قرار نمی گیرد همان موضوع گردهمایی است که این امر در بسیاری موارد دیگر نیز مشاهده می شود به طوری که در جامعه ما هم اصل بر آن است که هماره اصل موضوع قربانی متفرعات اجرایی آن می شود. در خصوص استقلال وکالت نیز وضع به همین منوال است، به طوری که در بحث پیرامون استقلال وکالت به خود وکالت توجه خاصی نمی شود و بالعکس این موجود شخصیت آفرین خود وامدار وکلا و کانون های وکلای دادگستری گردیده بسیاری استقلال آن را صدقه استقلال وکلا و کانون ها می دانند در حالی که این چنین نبوده و موضوع کاملاً عکس آن است.

به دیگر سخن استقلال وکالت لزوماً با آن تعابیر و تعاریفی که ما از استقلال زیرمجموعه های آن مطرح کرده ایم مطابقت ندارد و چه بسا حفظ استقلال و شان وکالت مستلزم اعمال برخی محدودیت ها بر استقلال (یا به تعبیر درست تر خودسری های) وکلا و کانون هاست؛ به گونه ای که این حوزه اختیارات بدون نظارت موجبات خدشه دار شدن وکالت را فراهم نیاورد. در توضیح این موضوع باید بدان اشاره شود که اموراتی چون نظارت بر نوع پوشش یا توشیح پروانه را که به تعبیری مخدوش کننده چهره استقلال است نمی توان به تمامیت استقلال وکالت تسری داد چرا که استقلال وکالت یعنی جدایی مطلق امر دفاع از قضا در شئون مختلفه آن و حال تعیین ضوابط رفتاری جهت مجریان امر وکالت را نمی توان خدشه بر پیکره استقلال نهاد وکالت به طور خاص دانست بلکه استقلال وکالت که نشات گرفته از اَُبُهَت اجتماعی آن است در موارد بسیاری با رفتارهای نادرست برخی وکلا و کانون ها به مسلخ برده شده و می شود، که این مورد خود یکی از مهم ترین زمینه های افزایش فشار جهت از میان بردن استقلال حرفه وکالت از سوی قوای حاکمه است و حال آنکه اگر اقدامات متولیان اجرایی حرفه وکالت توام با حفظ شئونات بود، بسیاری از فشارهای وارده بر ساحت استقلال حرفه وکالت را نظاره گر نبودیم.

دوم) آسیب شناسی استقلال از حیث فرد وکیل

در راستای مطالب مطروحه در بند پیشین به آسیب شناسی حرفه وکالت از حیث فرد وکیل می پردازیم تا زمینه های تعدی به استقلال حرفه وکالت به جهت اقدامات وکلا را مورد اشاره قرار می دهیم. شاید یکی از انعطاف پذیرترین مشاغل موجود در کشور ما حرفه وکالت است که در آن وکیل با فراق بال از بسیاری محدودیت های دست و پاگیر در انجام اقدامات خویش چه از حیث زمانی و چه از حیث مکانی دوری جسته و در بسیاری موارد صرفاً پاسخگوی وجدان خویش است؛ چرا که نهادهای نظارتی بر حرفه وکالت در اکثر اوقات توان اجرایی مناسب نسبت به کاستی های احتمالی اقدامات وکیل ندارند و بسیارند وکلایی که با دور زدن حداقل نظارت های قانونی موجبات بی اعتباری شغل وکالت و تزلزل مبانی استقلال وکیل را فراهم آورده اند؛ به گونه ای که برخی با عدم رعایت شئونات رفتاری، گفتاری و ظاهری موجبات از میان رفتن اعتبار وکیل دادگستری به عنوان نمود بیرونی وکالت را فراهم آورده اند به طوری که با عدم رعایت ظواهر رفتاری و کلامی و نیز گاهاً عدم تسلط بر مبانی علمی و قانونی و همچنین ضعف استدلال و استنباط موجبات بی اعتباری وجهه وکیل دادگستری و از میان رفتن استقلال علمی و عملی و بالتبع آن استقلال حرفه ای وکیل را فراهم می آورند و حضور غیرمقتدرانه چنین وکلایی زمینه ساز شکل گیری برخوردهایی است که نافی استقلال و عزت نفس تمام وکلاست.

حالیه توهم استقلالی که وکلای این چنینی در ذهن خود پرورانده اند آنان را از تکاپوی آشنایی با مقرره های قانونی کارآمد و جدید دور می نماید به طوری که ایشان گرایشی به یادگیری از خود بروز نمی دهند و در عین حال با تکیه بر عنوان وکیل دادگستری که آن را یدک می کشند و بر مبنای آموخته هایی که بر ذهن ایشان الغاء شده بر این باورند که وکیل دادگستری فردی مستقل و بی نیاز از هرنوع تعامل با سایرین است که این خود از مهم ترین مصادیق آسیب شناسی استقلال فرد وکیل است و البته در نقطه مقابل این افراد، هستند وکلایی که با پرسش های مداوم و مکرر خویش از قضات و کارکنان اداری دادگستری زمینه ساز نفی استقلال فکری و بالتبع آن استقلال حرفه ای وکیل را فراهم می آورند که این مورد نیز خود آفت دیگری است که گریبانگیر حرفه وکالت شده است.

سوم) آسیب شناسی استقلال از حیث کانون های وکلا

شاید مهم ترین بخش در خصوص آسیب شناسی استقلال، شخصیت های پیچیده کانون های وکلا هستند که اکنون در اکثر نقاط کشور تشکیل شده اند و با ساز خویش عروسک وکالت را به رقص در می آورند. البته این نهاد نیز خود بازیچه تصمیم گیری های دوره ای هیات های مدیره آن می باشد که در فرجه های زمانی مختلف با دیدگاه های خاص بر راس کانون ها قرار می گیرند و این نهاد کاملاً دموکراتیک از حیث نظری را با اندیشه های خویش به بیراهه های خودخواسته می کشانند و در پاسخ به منتقدان به ذکر این نکته اکتفا می کنند که کانون مستقل است و ایشان مکلف به پاسخگویی نیستند و اگر روزی شما به جای ما بر مسند اداره کانون نشستید به خواست خود آن را اداره کنید، که این مورد یکی از مهم ترین آسیب های عملی استقلال در رابطه با کانون های وکلای دادگستری است.

بهره برداری نادرست کانون های وکلا از مفهوم استقلال در تمامی حوزه های عملکردی این نهاد متولی امر وکالت در ایران به چشم می خورد به طوری که در بسیاری موارد نبود یک ساز و کار نظارتی قدرتمند و کارا موجبات خودمحوری متصدیان این نهاد را در موضوعات مختلف فراهم آورده است که این مورد خود از مهم ترین موارد آسیب شناسی درونی استقلال کانون های وکلاست. به دیگر سخن خودرایی و عدم توجه به خرد جمعی و نیز در حاشیه گذاردن دیدگاه های جوانان تا حد بسیاری منبعث از همین توهم استقلال در میان کانون های وکلاست. از سوی دیگر فقدان خصیصه انتقادپذیری هم ناشی از همین سوءبرداشت از مفهوم استقلال است به گونه ای که کانون ها در بسیاری موارد نسبت به اشتباهات تاثیرگذار خویش که شاید از نظر متولیان آنها اموری پیش پاافتاده محسوب شوند، نقدپذیر نبوده و صرفاً بر مبنای این دیدگاه که کانون ها مستقل هستند به هر تقدیر که می خواهند تصمیم گیری می کنند که نمود بارز آن را در تصمیمات کانون ها در جاگزینی کارآموزان و وکلا، هزینه های نقل و انتقال وکلا و از همه مهمتر مسائل مالی می توان مشاهده نمود، که در آنها هیات های مدیره صرفاً بر مبنای نظر خویش اقدام به اخذ تصمیم و گاهاً صرف هزینه های کلان در امور غیر ضرور می نمایند که مصادیق مختلفی را می توان در این خصوص مطرح نمود که خارج از مجال این مختصر و حوصله مخاطب است.

مع الوصف ضعف سیستماتیک در تبیین حدود و ثغور استقلال و ارائه تعریف درست و منطقی از آن در زمره مواردی است که بارزترین مصداق آسیب شناسی درونی استقلال نهاد وکالت در ایران محسوب می شود. بنابراین تا زمانی که جامعه وکالتی ایران به اهمیت این موضوع توجه ننماید و جنبه های مختلف استقلال را با توجه به وضعیت فعلی خویش مورد توجه و کنکاش قرار ندهد نمی توان از استقلال و حفاظت از کیان آن نامی به میان آورد، لذا بسیار ضروری است تا وکلای دادگستری و کانون های وکلا به عنوان مهم ترین مخاطبین استقلال با بازگشت به خویشتن خویش به دنبال ترسیم جنبه های واقعی استقلال اثرگذار در اداره حرفه وکالت باشند تا به تعبیری هم مانع از میان رفتن ارج و قرب استقلال شوند و هم از معنای واقعی آن دور نشوند.

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.