×

نگاهی به حقوق خبرنگاران

نگاهی به حقوق خبرنگاران

حقوق خبرنگاران بخش جذابی از مباحث حقوق ارتباطات در جهان امروز است که متاسفانه در میان ما مغفول است وقتی هم مطرح می‌شود متاسفانه فقط به جنبه‌هایی از آن پرداخته می‌شود که اصل مساله مغفول‌تر باقی می‌ماند؛ مانند حق بیمه، حق بیکاری یا حق شناخته شدن به عنوان مشاغل سخت و زیان‌آور

نگاهی-به-حقوق-خبرنگاران وکیل 

حقوق خبرنگاران بخش جذابی از مباحث حقوق ارتباطات در جهان امروز است که متاسفانه در میان ما مغفول است. وقتی هم مطرح می‌شود متاسفانه فقط به جنبه‌هایی از آن پرداخته می‌شود که اصل مساله مغفول‌تر باقی می‌ماند؛ مانند حق بیمه، حق بیکاری یا حق شناخته شدن به عنوان مشاغل سخت و زیان‌آور. اینها طبیعتاً جزء حقوق طبیعی و ابتدایی خبرنگاران است؛ اما به نظر مناصلی‌ترین حق آنان این است که بتوانند به نمایندگی ازملت حق آزادی اطلاعات را اعمال کنند. یعنی باید خبرنگاران به چشم کسانی که به دنبال احقاق حق قانونی مردم هستند، نگریسته شوند. یک موقع گفتم که اگر جوامع امروزی را جامعه اطلاعاتی و ارتباطاتی می نامند، خبرنگار را باید دادستان جامعه اطلاعاتی دانست. چراکه آنها به دنبال منافع شخصی نیستند؛ اصرار آنها برای کسب و انتشار اخبار را باید مجاهدتی برای احقاق حقوق عمومی تلقی کرد؛ نه مزاحمتی برای نهادها و مقامات حکومتی . برخی هستند که خبرنگاران را حداکثر به عنوان «شرّ لازم» می پذیرند؛ در حالی که اگر خوب دقت شود، وجود آنها «خیر محض» است ، و حتی خطاهایشان در مجموع به سود منافع جمعی است. اگر نگاهمان را عوض کنیم روز خبرنگار را با وعده سکه و لپ تاب هایی خراب نمی کنیم که غالباً هم داده نمی شد.

این حق در جهان حقوق هم به رسمیت شناخته شده است؟

بله! یکی از حقوق شناخته شده بشری در جوامع جدید حق دسترسی به اطلاعات و آزادی اطلاعات است. این حق دارای ریشه ای طولانی در تاریخ حقوقی دنیاست، اما به صورت مدرن و مکتوب حدود 250 سال پیش برای اولین بار به عنوان نشانه‌ای بر وجود دموکراسی و مردم سالاری در سویس به تصویب رسید. و امروز که ما در این باره صحبت می‌کنیم تردیدی از نظر اسناد و عرف بین‌المللی در این زمینه وجود ندارد ، برای مثال اعلامیه حقوق بشر و شهروندی فرانسه، ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر، بند 2 ماده 19 میثاق نامه بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و بعضی از اسناد معتبر دیگر بین‌المللی هم در این زمینه تصویب شده است که البته جای تفصیل آن نیست. بعد از این تحولات حقوقی تقریباً اکثر کشورهای دنیا سعی کردند که از دسترسی به اطلاعات و انتشار آزاد آن به عنوان یک حق بنیادین در قانون اساسی‌شان نام ببرند و علاوه بر آن قانون ویژه‌ای برای این امر تصویب کنند .

در ایران چطور؟ آیا حق دسترسی آزاد خبرنگاران به اطلاعات و منابع خبری در قوانین ما هم وجود دارد؟

گذشته از مواد پراکنده ای مثل ماده 5 قانون مطبوعات که اشاره نارسا و ناکارآمدی به این حق داشته است، بالاخره پس از فراز و نشیب های فراوان، در کشور ما نیز قانون دسترسی و انتشار آزاد اطلاعات در سال 1388 به تصویب رسید.این قانون با همه نواقص و کمبودهایی که دارد فکر می‌کنم بتواند تحولی را در حقوق خبرنگاران در این زمینه ایجاد کند. اما متاسفانه این هم یکی از قوانینی شد که دولت دهم اعتقادی به آن نداشت، و به رغم گذشت چهار سال هنوز هم آیین نامه اجرایی آن نوشته و ابلاغ نشده است. من بارها در چهار سال گذشته این نکته را یادآوری کردم، ولی نخواستند بشنوند. همین جا باید از رییس محترم جمهور و وزیر جدید ارشاد تقاضا کنم، احیا و اجرای این قانون را در اولویت اول کار خود قرار دهند. این می تواند شروع خوبی برای دولت یازدهم و بهترین هدیه برای روز خبرنگار باشد.

حالا این حق ریشه دینی هم دارد ؟ یعنی از سوی شریعت هم قابل تایید است؟

خوشبختانه در منابع دینی ما، به طور صریح و روشن و حتی بیش از آنچه که در حقوق مدرن به آن پرداخته می‌شود ، تصریحاتی داریم برای این که اطلاع مردم از اخبار به عنوان یک حق باید شناخته شود و نه تنها مطالبه آن سرزنش ندارد بلکه باید برای مطالبه آن به مردم آموزش داده شود. من فقط به عنوان نمونه به دو مورد از جملات حضرت علی (ع) اشاره می‌کنم . یکی از آنها نامه پنجاهم نهج‌البلاغه است. این همان نامه‌ای است که امیرمومنان به بعضی از کارگزاران حکومتی خودشان نوشتند. حضرت در آن نامه می‌فرمایند هم شهروندان بر حاکمیت حقوقی دارند و هم حاکمیت نسبت به شهروندان از حقوقی برخوردار است .

از جمله حقوق مردم، که در این نامه حضرت علی (ع) از آن یاد می‌کننداین است که :أَلاَ وَ إِنَّ لَکُمْ عِنْدِی ان لاَّ أَحْتَجِزَ دُونَکُمْ سِرّاً إِلاَّ فِی حَرْبٍ وَلاَ أَطْوِیَ دُونَکُمْ أَمْراً إِلاَّ فِی حُکْمٍ؛ یعنی: «بدانید و آگاه باشیدکه شما حقی بر گردن من به عنوان حاکم جامعه دارید و آن حق این است که هیچ خبری را از شما پنهان نکنم مگر خبرهایی که مربوط به مسائل جنگی و امنیتی می‌شود» که هر عاقلی آنها را از افشای عمومی مستثنی می‌کند. کما اینکه در ماده 29 اعلامیه جهانی حقوق بشر و بند 3 ماده میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هم اینها استثنا شده است .بعد حضرت نکات دیگری هم می‌فرمایند از جمله اینکه حق شما بر من این است که با شما در امور مشورت کنم ، هیچ کاری را از وقت مقررش به تاخیر نیاندازم و همه شما در برابر قانون مساوی باشید. بعد حضرت می‌فرمایند اگر من این حق شما را ادا کردم نوبت به شما می‌رسد که حقوق حکومت را که عبارتند از پیروی از قوانین و احکام حکومتی و... ادا کنید . بنابراین اولین نکته‌ای که حضرت بر آن انگشت می‌گذارند این حق مردم بر حکومت است که آنها را از هیچ خبری که افشای آن با مصالح مردم و حقوق عمومی مغایرت ندارد ناآگاه باقی نگذارد.

در تعبیری دیگر حضرت علی (ع) می‌فرمایند پرسشگری حق مردم است. در بحبوحه جنگ صفین که سخت‌ترین جنگ برای امیر مومنان بود، شخصی از طایفه بنی اسد از حضرت علی (ع) سوالی پرسید و گفت من می‌خواهم بدانم که در حوادث بعد از رحلت پیامبر اکرم چگونه شد که شما به عنوان خلیفه انتخاب نشدید؛ یعنی در کوران جنگ، از حادثه ای سیاسی سوال می کند که بیش 20 سال پیش اتفاق افتاده است، طبیعتاٌ اطرافیان حضرت ناراحت شدند و می‌خواستند با این شخص برخورد کنند ، ولی امیر مومنان فرمودند:« ای برادر من از قبیله بنی اسد، تو (به تعبیر من) آدم کج سلیقه‌ای هستی، اینجا که جای چنین سوالی نبود ،تو مردی پریشانی که نابجا پرسش می‌کنی ، اما چه کنم که پرسشگری و دانستن حق توست و حق داری بپرسی ،گرچه بدجا سوال پرسیدی اما به هر حال حق توست و باید به تو جواب بدهم .وَلَکَ بَعْدُ ذِمَامَةُ اَلصِّهْرِ وَ حَقُّ اَلْمَسْأَلَةِ وَ قَدِاِسْتَعْلَمْتَ فَاعْلَمْ . سپس حضرت مواردی که مشروحش در خطبه 162 نهج‌البلاغه وجود دارد را ذکر کردند. مواردی از این قبیل در حکومت نبوی و علوی فراوان است که من سالها قبل در مقاله ای جمع کردم و منتشر هم شد.

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.