کنگره؟ مگر وکلا هم کنگره دارن؟
کنگره؟ مگر وکلا هم کنگره دارن؟
روز یکشنبه یازدهم اردیبهشت به عنوان وکیل شاکی در مقابل بازپرس محترم نشسته ام و ایشان با صبر و حوصله ای باورنکردنی در حال تحقیق از مشتکی عنه است. بازپرس مذکور سابقه چندین سال وکالت داشته و بعدا وارد حرفه قضاوت شده است. جهت دهی به صحبتهای طرفین توسط بازپرس محترم به نحوی است که جو سازش و مصالحه فضای اتاق را آکنده است. نهایتا ایشان از من میخواهند که طرفین را به دفترم دعوت و پس از حل و فصل اختلافات مالی و تسویه حسابهای طرفین و تنظیم سازشنامه به اختلاف طرفین خاتمه دهم و با نگاهی به تقویم رومیزی میگوید "فعلا تصمیمی در خصوص پرونده نمیگیرم ، روز چهارشنبه ساعت 8 اینجا باشید اگر سازش کردید که صورتجلسه میکنیم اگر نه برای ادامه تحقیقات تصمیم میگیرم"
از بازپرس محترم بابت رسیدگی صبورانه اش تشکر میکنم و خارج میشوم. در راهروی دادسرا موعد حضور در دفتر را با طرفین تنظیم میکنم که ناگهان به یاد کنگره و تاریخ آن (چهارشنبه 14 اردیبهشت) می افتم. به سرعت نزد بازپرس محترم میروم و با عذرخواهی بابت فراموش کاری می گویم که روز چهارشنبه جهت حضور در کنگره ملی وکلا باید عازم اصفهان شوم و بلیط هواپیما هم برای ساعت 8 صبح صادر شده و من امکان حضور در روز چهارشنبه را ندارم.
آن لحظه که عبارت "کنگره ملی وکلا" را در مقابل یک مقام قضایی به زبان آوردم از یاد نمی برم. با چنان افتخاری آنرا بیان کردم گویی برای حضور در نشست سازمان ملل دعوت شده ام. گویی با این عبارت کوتاه، ستر هزاران حدیث ناگفته را کنار زده و فریاد زدم: من یک وکیلم و برای اولین بار این امکان فراهم شده است که در همایشی تحت عنوان کنگره ملی، حضور و هویت مستقل حرفه ام را به پایمردی فرهیخته ترین و مجربترین همکارانم به نمایش گذارم. دغدغه ام ستاندن داد مظلوم و ستردن دود بیداد از دامن مردمم است. من همانم که از خواب نیمه شبم با کابوس لایحه ناقص جلسه فردا بیدار میشود و شب را در تلاش برای یافتن ماده ای دیگر، قانون مهجوری دیگر یک رای وحدت رویه کهنسال به صبح میرساند به این امید که حق موکلم احقاق و ظلم ظالم و جور صیاد بی اثر شود. من همانم که صرف حضورم کار تو را تسهیل و راه حق را هموار، میکند.
بازپرس محترم با تعجب پرسید مگر وکلا هم کنگره دارن؟
این که با چه شوقی از اهداف و محورهای کنگره برای بازپرس عزیز صحبت کردم بماند اما الحق برگزار کنندگان کنگره، پیش کسوتان حرفه وکالت و سخنرانان آنچنان سنگ تمام گذاشتند که در بازگشت از سفر و در پاسخ سوال بازپرس محترم که: "خوب آقای وکیل، کنگره تون چطور بود؟" گفتم آقای بازپرس ای کاش حرفه وکالت را ترک نمی کردید.
معضلی جدید به نام معامله و واگذاری یارانه‌های نقدی هشداری که باید جدی گرفته شود شورای نگهبان لایحه بودجه را مغایر با شرع و قانون اساسی تشخیص نداد
نظرات (3)
انشاءالله روزی همه چیز در کشور ماهم سرجایش قرار بگیرد و شان واقعی وکلا هم حفظ شود تا من انطور تلخ از وکالت نروم و وکیل محترم هم راحت کارش را بکند
دوست عزیز . آقا ایلدار . نامهربانیها در سیستم قضائی زیاد است . اگر من جای شما بودم میگفتم که ایکاش وارد حرفه وکالت نمی شدم و در محیط دانشگاهی می ماندم. جملاتی چون احقاق حق و داد مظلوم از ظالم حقیقت دارد ولی در واقعیت مهجور است . وقتی در آنجا که یک قاضی محترم با یکه تازی در موضوع مطروحه و در پاسخت بگوید که صرفاً شعار است که قاضی و وکیل دو بال فرشته عدالت هستند و ...
امیدوارم بشتر ازاینها حرمت وکالت پاس داشته شود.