نقدی بر انتخاب قضات از میان 22 ساله ها
نقدی بر انتخاب قضات از میان 22 ساله ها
قضا کلمه عربی است و در کتب لغت معانی زیادی برای آن بیان کردهاند، از قبیل حکم و فرمان، خلق و پدید آوردن و... قضاوت در فرهنگ عمومی فصل خصومت و داوری در بین مردم است و از دیدگاه فقهای محترم، قضاوت منصبی است از مناصب حکومت که قاضی به مقتضای این منصب به احکام، اشخاص، اموال و نوامیس مردم ولایت و سلطه پیدا میکند تا بتواند استیفای حقوق و اجرای حدود و تعزیرات کند.
اهمیت قضاوت در اسلام دارای چنان جایگاه پرباری است که خداوند در قرآن کریم در سوره ص آیه 26 چنین میفرماید:یا داود انا جعلناک خلیفه فیالارض فاحکم بین الناس بالحق و لا تتبع الهوی
ای داوود ما تو را جانشین خویش در روی زمین قرار دادیم پس باید بین مردم به عدالت حکم نمایی.
همچنین حضرت علی(ع) خطاب به شریح میفرماید: در جایگاهی نشستهای که نمینشنید در آن مگر پیغمبری یا جانشین او یا شقی از اشقیا.با توجه به مقدمه فوق نتیجه میگیریم که قضاوت شغل خطیر و منصب جلیل و دارای مقام شامخ و متضمن مسوولیت شدید اخروی و دنیوی است. به همین خاطر در صدر اسلام این وظیفه بر عهده پیامبران و ائمه و انسانهای صالح بوده و حضرت علی(ع) به عنوان خلیفه مسلمین شرایط و صفات قاضی را در متن فرمان مشهور خود بر مالک اشتر بیان کرده است و در سایر ادیان الهی و حکومتهای بشری هم برای انتخاب قضات شرایط سختی را مدنظر قرار میدهند و به نظر سقراط لازمه قضاوت شکیبایی به هنگام شنیدن، تامل به هنگام گفتن و بصیرت به هنگام رسیدگی بیطرفی به هنگام قضاوت است. بزرگان علم و ادب هم مرتبا قضات را به مراقبت از هوای نفس و خواهشهای جسمانی توصیه میکنند که مبادا در اثر غفلت و سهلانگاری از صراط مستقیم و از جاده حق منحرف شوند. در سختی امر قضا همین بس که امام صادق(ع) میفرماید: دادرسان چهار دستهاند؛ سه دسته را اهل جهنم و یک دسته را اهل بهشت میداند.
ماحصل اینکه شاغلان این منصب باید علاوه بر اینکه دارای شرایط خاص باشند که احصای آن در این مقال نمیگنجد باید اشخاصی متقی و پرهیزکار باشند و همیشه خدا را ناظر در امور دانسته و هدف نهایی آنان ایفای حق و ابطال باطل باشد با چنین شرایط شاق و شاذ زمامداران در انتخاب متقاضیان قضاوت کار سختی را پیش رو خواهند داشت و وقتی چشمم به تیتر روزنامهها در روز شنبه 29 مرداد سال 1390 با عنوان «سن متقاضیان قضاوت به 22 سال کاهش یافت»، افتاد تعجب کردم و زمانی که مصاحبه مدیرکل محترم آموزش قضات را خواندم که هم سربازی متقاضیان قبول شده در قضاوت حل شده و هم حداقل سن قضات به 22 سال کاهش پیدا کرده، مدتی به فکر فرورفتم و نتوانستم وجدان خود را قانع کنم و چون احساس مسوولیت میکنم، بنابراین ناچارا دست به قلم بردم تا با توجه به تجربه سالها، قضاوت نقدی به این تصمیم داشته و سوالی مطرح کنم با توجه به فرامین پیامبر (ص) و ائمه(ع) و سایر بزرگان علم و دانش و لحاظ اوضاع و احوال جامعه کنونی و معضلات پیچیده دنیای امروز، چگونه جوان 22ساله هر چند نخبه و استعداد درخشان بر مسند قضا تکیه خواهد زد که هر ستمدیده و دردمند به منظور استغاثه و استمداد به او پناه برد که خود او مملو و سرشار از انواع هواهای نفسانی است و معمولا جوانان در تمام جوامع بشری در چنین سن و سالی دارای حس جاهطلبی و مقام و شهوات و تمایلات سیاسی و علایق شخصی هستند، به بیان دیگر به جای اینکه عقلانیت، معنویت، عدالت اجتماعی و تجربه بشری بر او حکومت کند، غرایز بر او غلبه و حاکم است.
منصب قضاوت، مدرسه فوتبال و میدان بازی نیست که جوانها بتوانند در چنین سن و سالی مهارتها، خلاقیتها و استعدادهای خود را بروز دهند و از قضای روزگار موفق هم باشند، به خصوص اینکه تجربه سربازی که معمولا جوانان را پخته و سنجیده به بار میآورد و تابع نظم و نظام میکند، در سابقه خود به همراه ندارند. در روزگاران قدیم و الان هم خیلی از عقلا معتقدند انجام دوران سربازی عصیان جوانی و عقدههای روانی وی را مهار میکند. به خصوص اینکه اولین تجربه جوانی که پس از فراغت از تحصیل وارد جامعه میشود بسیار ارزشمند است، نادیده گرفته شود و چه بسا استدلال شود که دانشجویان دانشکده علوم قضایی و سایر تحصیلکردههای برخی از رشتهها معاف از سربازی هستند که خود جای تامل دارد ولی هدف از این وجیزه و تاکید بر انجام خدمت سربازی نیست. اگرچه معتقدم انجام این فریضه جوانان را در جامعه متعادل به بار میآورد بلکه انتقادم راجع به کاهش سن قضاوت است، نگارنده شخصا در 27 سالگی وارد دستگاه قضا شدم واقعیت این است که اکثر همکاران قضایی که بازنشسته شدهاند یا شاغلاند با دیدگاه اینجانب که سن قضاوت باید افزایش پیدا کند هم عقیده هستند تا تصمیمات دادسرا معقولتر و احکام صادره از محاکم پختهتر و اقرب به تجربه بشری باشد، زیرا تصمیمی بیطرفانه که قاضی محترم در 30-27سالگی اتخاذ میکند با تصمیمی که در 40سالگی از طرف مقامات دادسرا یا دادگاه صادر میشود به اصطلاح معروف از زمین تا آسمان فرق میکند و حداقل در مورد شخص اینجانب چنین بوده و زمانی که در تصدی ریاست دادگستری شهرستان به مناسبتی پروندههای خود را خواه در دوران دادیاری یا بازپرسی و غیره ملاحظه میکردم وجدانم شرمنده و احساس ندامت و ناراحتی به من دست میداد.
صرفنظر اینکه خیلی از دوستان صاحبنظر و حقوقدانان در این خصوص با من همفکر باشند یا خیر ولی تجربه بشری این ادعا را تایید میکند، به همین خاطر در خیلی از کشورها از جمله انگلستان انتخاب قضات از بین وکلای جوان که معمولا عقلانیت و کم و کیف دانش قضایی و استقلال خود را در محاکم محک زده و پخته شدهاند و به بیان دیگر دوران سخت آزمون و خطا را گذراندهاند، صورت میپذیرد و اینجانب به لحاظ ارایه خدمات قضایی در سمت مشاورت قوه قضاییه به مدت 10 سال از باب خیرخواهی و احساس مسوولیت به مرحوم آیتالله مروی، معاون سابق اول قوهقضاییه و به جناب آقای دکتر رییسی، معاون اول محترم فعلی رییس قوه قضاییه پیشنهاد میکردم، چنانچه بنا دارید در ساختار قوه قضاییه اصلاحات و تکانهای محکم و اساسی انجام دهید، یکی از مولفههای اصلاحی هم افزایش سن قضات در انتخاب شغل قضاوت باشد.
به قول یکی از دوستان قاضی منصوب محترم باید حداقل چند کتاب جامعهشناسی و روانشناسی داستان و رمان و تاریخ خوانده باشد یا سرنوشت جامعه بشری را از لحاظ قضاوت و داوری در کتابهای تاریخ جهت روشن شدن ذهنیت خود و اطلاع از تجارب و اندوخته گذشتگان که سرمایه بشری است، مطالعه کرده باشد و به صرف داشتن تحصیلات دانشگاهی و برجسته بودن در 22 سالگی و داشتن ذهن فعال و حتی آموزشدیده به مسند قضاوت تکیه نکند. زیرا اقدام فوق برای مدیریت جامعه و تصدی قضا بسیار زیانآور است. به بیان دیگر پذیرش و ترفیع جوان 22ساله از میز دبیرستان و دانشگاه تا میز قضاوت و تکیه بر منصب ائمه و صلحا خیلی خطرناک و باورش برای مراجعهکنندگان به عدلیه سخت است، زیرا ارزش احقاق حق بسته به ارزش قضات آن است و هرگاه قاضی تسلیم تمایلات خود بشود عدالت قهرا سقوط خواهد کرد البته تاجایی که مطالعات اینجانب از تاریخ اسلام نشان میدهد، پیامبر گرامی و سایر ائمه معصومین برای پیشرفت جبهههای جنگ از جوانان به لحاظ ماهیت کار و چابکی از آنان فرمانده سپاه جنگ انتخاب کرده است ولی برای قضاوت بعید میدانم یا اینکه حافظهام مرا در اینباره یاری نمیکند و آنچه امروز مرسوم و رویه شده و معمولا در جوامع بشری برای شغل شریف قضاوت و جایگاه آن، انسانهایی انتخاب میشوند که از لحاظ عقلی و علمی و سنی پختهتر و به قول عوام چند تا پیراهن در عالم بشریت بیشتر پاره کرده باشند، یا اینکه میانسال و فاضل و خداترس باشند و چنانچه مروری به نحوه انتخاب قضات در عدلیه نوین داشته باشیم، متوجه میشویم که ارتقای فارغالتحصیلان به مرحله قضاوت پس از سپری کردن آموزشهای طولانی مدت و سالها ممارست در امور دفتری (از قبیل منشیگری و...) در این رشته محقق میشد.
در پایان امیدوارم انتخاب قضات از بین جوانان 22ساله هر چند باسواد و عالم و نخبه تجربه جدیدی تحت عنوان آزمون و خطا برای قوه قضاییه ایران نباشد به بیان دیگر اشتباه در انحلال دادسراها در اذهان مردم به خصوص حقوقدانان و متخصصان امر تداعی نشود و نگارنده با تمام احترامی که به قضات جوان و نسل آینده قایل هستم، جوانگرایی را با توجه به تجربه شخصی تا این حد در عدلیه ایران مضر تشخیص میدهم و دورنمای آن را تاریک، این چند سطر از بابت احساس تکلیف و علاقه به قوه قضاییه که خود سیواندی سال در این مسند گذران عمر کردهام، نوشته شد
کاظم کاظم زاده قاضی بازنشسته دیوان عالی کشور به نقل از روزنامه شرق.
وزارت علوم برای معرفی کتب جدید حقوقی فراخوان بدهد دعوای تقابل و تاثیر آن در دعوای اصلی-قسمت دوم
نظرات (1)
باسلام من بانظرشمامخالفم درزمان پیامبر بسیاری از امور بدست جوانان سپرده میشد و ماحدیثی دال بر شیخوخیت و یا مسن بودن قاضی ازهیچکدام از ایمه اطهار وپیامبراکرم(ص) دردست نداریم... بهترنیست کمی در افکارمون تجدیدنظرکنیم؟ درضمن... اینکه قوه ی قضاییه اعلام کرده سن قضاوت کاهش یافت منظورش درزمان ثبت نام است... وگرنه با طی مراحل آزمون و مصاحبه ها و گزینش هاو کارآموزی و اختبار دست کم سن داوطلب به ۲۵سال خواهدرسید... ضمنا این نکته رو یادآوری میکنم که عده ی بسیارقلیل و کمی از داوطلبان سن ۲۲سال دارندوآنچه که ما سرجلسه آزمون دیدیم ، تقریبا همه ی داوطلبان بالای بیست و پنج سال بودند که باطی مراحل اداری حداقل به۲۷ یا۲۸ سال که رسیدند ،تازه میشوند دادیار ، ونه قاضی محاکم...