×

چرا فرار از وکالت؟ (ترجمه و تالیف حمید رضا حمیدی عدلی)

چرا فرار از وکالت؟ (ترجمه و تالیف حمید رضا حمیدی عدلی)

مدتی بود که کتاب وزین و پر محتوای فرار از وکالت (نگارش مرحوم دبوراآرن) ترجمه و تالیف همکار ارجمند (حمید رضا حمیدی عدلی )را جهت مطالعه گذاشته بودم بلاخره چندی پیش فرصتی بدست آمد تا آن را بخوانم کتاب آنچنان جالب و دردمندانه بود که تا آخرش مرا بدنبال خودکشاند واقعیت آن بود به محض شروع مطالعه مطلب آنچنان خواننده را جذب می کند که دیگر نمی تواند تا پایان آن فاصله ای بین مطالعه بیندازد حیفم آمد مختصری بر آن ننویسم و عزیزان را از پیشگفتار مولف و نویسنده و ناشر و همچنین توصیه های مولف عزیز جناب حمیدرضا حمیدی عدلی (وکیل محترم دادگستری )بی نصیب بگذارم

چرا-فرار-از-وکالت؟-(ترجمه-و-تالیف-حمید-رضا-حمیدی-عدلی) وکیل 

(ترجمه و تالیف : حمید رضا حمیدی عدلی )مدتی بود که کتاب وزین و پر محتوای فرار از وکالت (نگارش مرحوم دبوراآرن) ترجمه و تالیف همکار ارجمند (حمید رضا حمیدی عدلی )را جهت مطالعه گذاشته بودم بلاخره چندی پیش فرصتی بدست آمد تا آن را بخوانم .کتاب آنچنان جالب و دردمندانه بود که تا آخرش مرا بدنبال خودکشاند واقعیت آن بود به محض شروع مطالعه مطلب آنچنان خواننده را جذب می کند که دیگر نمی تواند تا پایان آن فاصله ای بین مطالعه بیندازد حیفم آمد مختصری بر آن ننویسم و عزیزان را از پیشگفتار مولف و نویسنده و ناشر و همچنین .توصیه های مولف عزیز جناب حمیدرضا حمیدی عدلی (وکیل محترم دادگستری )بی نصیب بگذارم "

نویسنده در این کتاب در بخشهای مختلفی تحت عناوین: (آشفتگی و ناآرامی، صحنه جرم، یک نظر محرمانه، دیوارههای زندان، شریک جرم ، حرف آخر ، عذر و بهانه، رزومه تعدادی از وکلا که شغل خود را رها کرده اند، - وکیل سرمایه گرا - وکلای جاه طلب و بلندپرواز ، وکلای کارآفرین ، وکیل ادغام کننده یا یکی کننده ، زن وکیل ممتاز ، وکیل مصلح، وکیل نوع دوست ، وکیل بشردوست ، وکیل ناجی ، وکیل رویا گرا، بالا رفتن از دیوار، شستشوی مغزی ، قدمهای آهسته به سوی مؤسسات حقوقی ، دنبال کردن تمام قواعد ، وابستگی به عادات ، دستبند طلایی ، ایجاد شکاف ، دیدن نور، برگشت به زندگی نقشه فرار ، درمان با شوک، حصار جامعه ، تظاهر شخصیت تازه ، وکلای نویسنده ، تحصیل دوباره ، بدون افسوس و پشیمانی ، کنار آمدن با حقوق ، برنامههایی برای رهایی از کار ، قضاوت به جای وکالت ، احیای سیستم ، نخستین قدم اصلاح، اقتصاد حقوق ، تساوی اختیارات بین همکاران ، تحصیلات حقوقی ، نزاکت ، تأکید بر روش میانجیگری ، آگاهی عمومی ، سخن آخر ، توصیه های. مولف ).

به کنکاش در اسرار حرفه کالت و وکلای دادگستری در آمریکا پرداخته و به تاثیرات حرفه وکالت از بحران های سیاسی و حقوقی با دخالت حکومت و نقش آن در دلسردی و فقدان انگیزش در کار توجه نموده و سختی ها و مسئولیت های سنگین وکیل بودن و افزایش فوق العاده ناراضیان بواسطه دخالت حکومت در امور صنفی وکلا و تبلیغات نادرست در خصوص وکلا پرداخته و جمله فرار از وکالت را وصف الحال تعداد بسیاری از وکلا دانسته که در آشفته بازار این صنف بواسطه سیاست های نادرست و استرس های وارده بر آنان به حرف دیگر روی آورده اند و آرامش و شادکامی مجدد را تجربه نموده اند .فرار از وکالت در واقع نقدی اساسی و تجربی از وضع و حال شاغلین این حرفه است که علیرغم شایعات اجتماعی در شرایط شغلی سخت و پر استرس به سر می برند و به مصداق آواز دهل شنیدن از دور خوش است .

واقعیات مهمی را در خصوص وضع و حال شاغلین این شغل افشا می کند و در مقایسه با بسیاری از مشاغل این حرفه را از مشاغل پر صعوبت و سخت معرفی می نماید که علیرغم سختی های ذاتی این حرفه دخالت های افرادی که اطلاعاتی در خصوص شاغلین این حرفه ندارند در تدوین دستور العمل های نادرست موجبات مضاعف شدن این مشکلات گردیده تا جایی که بسیاری از شاغلین این حرفه دلسرد و به مشاغل دیگری روی آورده اند .و به مصداق نظرکترین زولو که می گوید” در بسیاری از کشورهای جهان هیچ گروهی بیش از وکلای دعاوی مورد تجلیل و ستایش یا اهانت و نکوهش قرار نمی گیرد . حرفه وکالت بنا بر طبیعت و ماهیت ویژه خود همواره در معرض قضاوت ها نظرات و احساسات گوناگون جامعه بوده و آنها را نسبت به خود دامن میزند چرا که وکلای دعاوی بنا بر اقتضا ناگزیر در جریان خصوصی ترین مسایل زندگی مردم قرار گرفته و در بحرانی ترین فشارها و تنش های روحی از فراز و نشیب ها و رویدادهای روزمره شان آگاه میشوند به گفته الیور وندل هلمز وکیل سرشناس در کدامیک از دیگر حرفه ها شخص هم به عنوان نظاره گر و هم کوشنده اینگونه ژرف در متن و بطن زندگی افراد پای میگذارد و با نا ملایمات کلنجارها .

و نومیدی ها و کامیابی هایشان عجین و شریک می شود و در آماری که در خصوص طول عمر شاغلین به مشاغل مختلف به صورت علمی آورده شده است به نسبت تعداد ;طول عمر روان پزشکان و وکلای دادگستری از دارندگان سایر مشاغل کوتاه تر است گرچه روانپزشک تنها به گوش دادن درد های مراجعان پرداخته و با دستورات دارویی و آموزشی مسیولیت طی مسیر سلامت بیمار را به اجرا ی درست توسط خود او می سپارد /وکیل دادگستری غیر از شراکت در غم ها و اشک ه و رنج های مراجعان مسیولیتی به مراتب سنگین تر دارد زیرا تازه پس از سنگ صبور شدن تلخی ها ادامه راه تا به سلامت در رفتن از سامانه قضایی و نجات موکل تنها در دستان وی و تلاش او می باشد و مسئولیت وکیل واقعی بودن بسیار سنگین و کمر شکن است خصوصا برای وکلایی که می خواهند به عشق نوعدوستی و گذران معمولی زندگی معیشتی به مردم خدمت نمایند کلارنس درو حقوقدان و نویسنده آمریکایی می نویسد:وکیل دعاوی برای اینکه بتواند به عنوان یک وکیل مدافع موثر در پرونده ها یش عمل کند باید آماده شود تا هر گونه نسبت زشت و ناروا را تحمل کند مثلا اگر او را شخصی پرتوقع .وقیح .گستاخ.کفرگو. فحاش رذل .پست فطرت.خیانت پیشه .نفرت برانگیز. منزوی و مطرود بخوانند .عکس العملی نشان ندهد و با بردباری ناسزاها را از سر بگذراند .

گر چه هدف حرفه وکالت دعاوی خدمتگزاری در راه عدالت است . اما چالش ها و بحران ها در خصوص نظام آینده وکالت در ایران وجود دارد و نگرانی های حقوقدانان بزرگ کشور برای حفظ شان وکیل و استقلال کانون وکلای دادگستری بجا و بسیار مهم بوده و کشور هایی که این بحران ها را پشت سر گذاشته و استقلال وکیل کاملا تامین شده خوب میدانند که قاضی مستقل نیاز مند وکیل مستقل است و الا توازن ترازوی عدالت بر هم خورده و عملا موجبات صدور آرای نا صواب و تعرض به حق و حقوق اصناف مختلف جامعه خواهد شد . نویسنده کتاب فرار از وکالت چه پر معنا و دردمندانه گفته :مدت زمان نسبتا طولانی است که نارضایتی وکلا از شغلشان به صورت موضوعی نهی شده در آمده است هنوز عموم با بدبینی به وکلایی که به حرفه وکالت نمی پردازند نگاه می کنند آنها متعجب هستند که چی شده ؟چرا شغلشان را رها کرده اند .

(هیندی گرین برگ .استاد و دکترای حقوق و وکیل دادگستری می نویسد)وقتی به مدرسه حقوق رفتم با بعضی آرمان گرایی ها همراه بودم و تصورات کودکانه وقتی وکیل شدم فهمیدم حقوق و وکالت شغل بسیار عجیب و طاقت فرسایی است خدا می داند که چقدر تشریفات اداری و کاغذ بازی دارد .....از جزییات مزخرفی که سیستم دادگاه ها آنها را الزامی می کنند متنفرم مشکل این است هر دادگاهی قوانین و مقررات خودش را دارد سیستم متحد الشکلی وجود ندارد .قوانین نانوشته ای وجود دارد که عدالت زیر دست و پای این مقررات لرزان است .شایستگی های وکیل به دلیل وضعیت و فشار مالی از بین می روند که واقعا باعث رنجش و نگرانی من می شود استرس و فشاری که در شغل وکالت وجود دارد از تمام مشاغل بیشتر است این استرس هم از سوی نظام حقوقی جامعه هم از سوی موکل یا طرف ذیگر دعوی وکیل را مستاصل می کند به نظر می رسد که فشار شغل وکالت که مربوط به درخواست ها و انتظارات دیگران .ارباب رجوع .کارفرما .قاضی .و وکیل طرف مقابل است هیچگاه پایان نمی پذیرد مجبوریم که سریع بدویم تا از جایی که ایستاده ایم نیفتیم.
خسروی پور

فرار از وکالت توصیه های مولف

کانونهای وکلا خود باید نسبت به تنظیم آییننامه جدید حتی با الهام از آیین نامه هایی کشورهای مترقی کوشا بوده و برای ادغام نهادهایی موازی با کانون وکلا پا پیش گذاردند تا از دولتی شدن کانون وکلا جلوگیری شود ابتدا خود باید نگرش اجتماعی را با تغییرقوانین صنفی نسبت به خود تغییر داده و سپس تاثیر آن را در اجتماع ببینیم و چنانچه نهاد حاکمیتی از منظر خود به این قضیه نگاه کند چون از گردش مالی وکالت و هزینه ها بی اطلاع است مصوبات دولتی با عدم اجرا یا مقاومت در اجرا روبرو شده و تأثیرگذار نبوده و به انبوه قوانین فاقد مصرف اضافه میشود.

کانونهای وکلا برای دفاع از خود صنفی خود باید با هر امری که اقتصاد وکالت را تحت تأثیر قرار داده برخورد و اقتصاد وکالت را به نفع تثبیت وکالت پویا نموده ووکلا را از فقر شغلی نجات دهند و با دخالت غیر وکیل برخورد نمایند اگر یک وکیل 10000000 تومان دریافت کند همه چشمها به سوی او نشانه می رود ولی کسب میلیارد میلیارد در صنوف دیگر هیچ است ریشه این تنگ نظری وعواقب اجتماعی و فرهنگی آن باید خشکانده شود کلیه مشاوره ها و معاضدت ها با هماهنگی با دستگاه قضایی با هزینه معقول و اصلاح فرهنگ عمومی در استفاده از خدمات صنف حقوقی قبل از فعل یا ترک فعل توسط وکلا صورت گیرد و بسوی دفاتر وکلا و اقتصاد وکالت سوق داده شود که فعل یا ترک فعل ارزان و رایگان نباشد و قبل از مراجعه به دادگاه با 50% هزینه دادگاه برای رسیدن به توافق و سازش با طرف مقابل گفتگو کنند مصرف کنندگان خدمات حقوقی لازم است به فکرحل مسئله خود از طریق صلح باشند نه آنکه به جنگ و جدال و مبارزه و انتقام یا ثروت باد آورده بیندیشند

مراجعه به دادگاه با ابزار دولتی و به صورت رایگان دراختیار مردم قرار نگیرد نقش اصلی وکلا جلوگیری از دعوی حقوقی در جامعه شود از انواع مشاوره اعم از 129 و مشاوره در مترو و کلانتری و شهرداری و روزنامهها و ثبت شرکت توسط غیر وکیل ممانعت به عمل آمده و کلیه سازمانهای شبه حقوقی وکالت باید زیر نظر کانون وکلا، ادامه فعالیت دهند تا نتیجه منسجم و معقولی برای انتفاع مردم حاصل شود ما نباید مردم را در امور حقوقی به حال خود رها کنیم تا هر فعل و ترک فعلی را انجام دهند و سپس برای آنها بخش معاضدت و وکیل نصف قیمت و مجانی و معاضدت قضایی و قبول اعسار از هزینه دادرسی راه اندازی کرده آنها را ترغیب به طرح دعوی وتشکیل پرونده نماییم در کدام سرزمین همه آزادند هر عمل غیربهداشتی راانجام دهند و سپس وزارت بهداشت بخش ویزیت رایگان و بهداشت و درمان رایگان را به پزشکان تحمیل کند مانند این است که هر روز بچه های خود را آزاد بگذارید تا شیشههای همسایهها را بشکنند و سپس دادگاه اطفال را گسترش داده و قضات و وکلای زیادی را مجبور کنیم هرروز قضاوت و مشاوره و وکالت مجانی این عزیزان را بپذیرند چون مشاوره رایگان بعد از اعمال حقوقی است تأثیری در دادرسی نداشته لذا میبایست برای بهداشت حقوقی مشاوره فوق را از دادگستری به دفاتر وکلا قبل از هر عمل حقوقی سوق داد و حتی تنظیم قراردادهای اجاره و بیع از بنگاههای املاک باید مانند تمام دنیا به دفاتر وکلا منتقل شود و نیازی به کد رهگیری املاک نباشد

آیا بهتر نیست این اموردردفاتر وکالت قبل از انجام هر عملی صورت گیرد تا هم دادگستری خلوت شود هم زیان کمتری به مردم وارد شود و هم وکالت فقرعلمی و اقتصادی نجات یابد در حالی که وکیل سرپناهی برای خود و زن و بچه خود ندارد چگونه میتواند محلی برای وکالت اختیار نماید که در شان وکالت باشد در صورتی که تبلیغ وکالت نیز ممنوع است و رایگان نیز قبول پرونده نماید و در شهری که موکل نیست اشتغال داشته باشد و اجازه اشتغال نه در رشته و نه در شغل دیگر و نه در شهر دیگر را ندارد ندارد وکیل که بر خلاف پزشک از کار در هر شغل مرتبط و غیر مرتبط با رشته خود منع شده چون خلاف شان وکالت است پس از چه راهی زندگی کند معلوم نیست اما کسی نمیپرسد که برای چه ووکیل هم همانند پزشک نمیتواند صبحها در دستگاه دولتی به طور رسمی مشغول به کار با شد و عصرها به وکالت بپردازد

اشتغال جمعی وکلا مانند پزشکان بدون موانع صنفی نامعقول اصلاح گردد و تزریق حقوق به رگهای اجتماع توسط وکلا انجام گیرد نه با نرخ تزریقات و نه توسط نهادهای موازی در کدام صنف به اجبار به عملی گمارده میشوید(معاضدت) و در صورت عدم موفقیت خارج از اراده شما اجرتی به شما نمی دهند یا اینکه اعلام تخصص تخلف است همین طور بیمنطق باعث شده همه وکلا فرصت انتقال دانش حقوقی را به نسلهای بعد نداشته و هنوز قانون مدنی امامی در دانشگاهها تدریس شود کماکان حقوق و قانون درجا بزند دکترین حقوقی ما فقط نقد از نظام حقوقی است و ولی راهکار اجرایی هیچ و دانشگاهها ی حقوقی فقط منتقد تربیت میکنند نه تولیدکنندة علم حقوق نقد جز لاینفک حقوق شده است تولید و خلاقیت معنایی ندارد به همین دلیل مردم بعد از صد سال با قانون و وکیل بیگانه اند تا چه زمانی به دلیل عدم توانایی در قانون نویسی یا باید قوانین بد بنویسیم یا اصلا ننویسیم بیش از نقد و نظریه پردازی نیاز به حل مشکلات صنفی وکلا با خلاقیت و تولید علم حقوق و تبیین قوانین جدید بر مبنای نیاز روز جامعه و اصلاح ارتباط وکیل با کانون مردم و سه قوه همینطور اصلاح تحصیلات حقوقی را داریم در کدام صنف نقل و انتقالات منوط به نیاز اقتصادی کانون آن صنف است به طوئر کلی تاثیر مثبت و منفی اقتصاد در دستگاه قضایی و اقتصاد وکالت تعریف مشخصی ندارد به فرض احتساب وکالت در امور مختلف خارج از دادگاه و در دادگاه در مقایسه با صنوف همتراز به صورت مقطوع منجز و مشخص شود تا کار وکیل مختص دادگاه نگردد

امرارمعاش وکیل بدون دادگاه میسر گردد و مردم مراجعه به وکیل را جایگزین مراجعه به دادگاه نمایند واز ازدحام دادگاهها کاسته شود و کلا نیز بتوانند مانند تمامی صنوف خدماتی از انواع اعتبارات بانکی بهره مند شوند در کدام صنف به غیر از وکالت همه حق اظهار نظر و اعمال سلیقه دارند غیر از اعضای آن صنف با تجهیز دفاتر وکالت به خدمات الکترونیکی در ارتقا پو سرویس دهی به مردم و قبل از هر اتفاق وعملی، را در کنار آنان باشیم و این امر میسر نمی شود الا با مطالعه ترجمه و پژوهش آموزش متخصصین علم حقوق در علوم روز دنیا و تزریق آن به اجتماع و دانشگاهها ی حقوق و ارتقای علمی وکلا و ایجاد دورههای بازآموزی و بورسیه نخبگان و تبلیغات مؤثر و صحیح با تغییرات شکلی و دولتی شدن کانون وکلا هیچ مشکلی حل نمیشود

بلکه مشکلات پیچیدهتر شده و فرار نخبگان از جامعه حقوقی را دنبال دارد و هنوز حدود و ثغور شان وکالت از تخلف انتظامی و توبیخ وکیل مشخص نیست با تدوین آییننامه جدید از تفسیر موسع جزایی بنا به سلیقه دادرس امتناع و تخلف اداری از تخلف جزایی منجز گردد ایین نامه جدید قبل از اجرا در سایت کانون به نظر وکلا و حقوقدانان صاحب نظران برسد با توجه به اینکه وکلا پزشک اجتماع میباشند بهتر است الگوی این این تغییرات را از نظام پزشکی بگیرند تا مانند پزشکان رشد وپویایی اجتماعی و اقتصادی داشته و پاسخ مناسب به نیازهای اجتماعی داده شود و هم بتوانند دفاع موجهی از صنف خود داشتهباشند عنوان مثال در صنف پزشکی از تزریقات تا جراحی لیزری هزینه عرفی وجود دارد و همه مردم بدون تنش با نرخ تورم ان را پذیرفته و از آن بهره میبرند کلیه اعمال پزشکان از ابتدای طبابت ویزیت مشخصی دارد لذا صنف… بهداشت با گذران حداقلی زندگی میتواند به ارتقای علمی در رشته خود نیز ادامه دهد ولی به دلیل عدم شناخت مردم از وکیل و معلوم نبودن این امور و ممنوع بودن تبلیغ معلوم نیست یک وکیل در ابتدای وکالت از چه محلی باید هزینه زندگی روزمره و سپس ارتقای علمی خود را به دست آورد . به جای مسابقه جذب وکیل میتوان از فارغالتحصیلان حقوق در تمامی ارکان اجتماعی که نیاز به دانش حقوقی دارند برای بهداشت حقوقی و یا مراجع حقوقی مانند شورای حل اختلاف و گمرکات کشور و غیرو بهره برداری نمود در صورت مشاهده عدم رعایت بهداشت حقوقی توسط هر نهاد کانون وکلا با تهیه گزارش مدلل ارائه شده توسط وکلاء وزارت بهداشت حقوقی را جهت اقدام قانونی مطلع. گرداند در نتیجه قوه مجریه نیز بر امور حقوقی نظارت دارد و پاسداری از قانون نیز توسط کانون وکلا و مستقل ازسه قوه انجام میشود.

اهم اصلاحات

اخذ پروانه وکالت فقط با مدرک حقوق قضایی-تعریف اقتصاد کانون وکلا بوده وکالت در امور خارج از دادگاه و نحوه اشتغال وکلا در صورت نداشتن موکل-منجز شدن تعرفه امور مختلف قبل از هر عمل حقوقی درحین اجرای آن بعد از عمل و قبل ازدادگاه و سپس تعرفه معقول برای حضور در دادگاه باتوجه به طول زمان دادرسی و افزایش حق الوکاله مرتبط با زمان دادرسی و نرخ تورم-تعیین تعرفه مشاوره با توجه به میزان و نوع خواسته و زمان لازم تخصص و تجربه وکیل-توزیع اقتصاد وکالت و ایجاد یک دلی و حمیت صنفی بین وکلا و برخورد با تنگ نظری و اشاعه آن به جامعه-تنوع استفاده از منابع بانکی مانند تمامی صنوف خدماتی در جهت ارتقای اقتصاد وکالت- ایجاد فروشگاه الکترونیک در جهت عرضه انواع خدمات حقوقی با هزینه معقول به جای معاضدت قضایی-جلوگیری از سوءاستفاده از وکلا توسط مؤسسات ثبت شرکت-نحوه تبلیغات وکلاء همسو.با اقتصاد وکالت-حذف معاضدت در امور حقوقی در دادگاهها در بعد از فعل یا ترک فعل وانتقال معاضدت کیفری به دفاتر وکلا به نفع دادگستری واقتصاد وکالت قبل از هر عمل حقوقی و اجتماعی-ممانعت از مشاوره توسط نهادهای موازی وکالت اعم از دولتی یا خصوصی-نحوه برخورد با اظهارنظر غیرکارشناسی و دخالت در امور حقوقی و وکالت توسط نهادهای موازی یا غیر متخصص جهت جذب مخاطب-نحوه بازاریابی و جذب مشتری در صنف وکالت بدون نیاز به دلالی در امور وکالت در جهت خدمات بهتر به مشتری وارزیابی رضایت مشتری از عدم مراجعه به دادگاه-باامور فرهنگی اعتماد عمومی را جلب نموده تا عموم مردم برای بهداشت حقوقی خود نیز حاضر به پرداخت هزینه خدمات حقوقی گردند -تعریف بهداشت و حقوقی و اجرای آن در دفاتر وکالت قبل از فعل یا ترک فعل با هزینه معقول و ارتباط آحاد مردم وکیل جهت جلوگیری از طرح دعوی و مراجعه به دادگستری-اصلاح آییننامه نقل و انتقالات مانند نظام پزشکی-بالابردن عمر هیئت مدیره-اختصاص قسمتی از سایت کانون وکلا به نشستهایی علمی وکلاء و تبادل اطلاعات علمی وکلا با یکدیگر و ارتقای علمی آنان و نحوه اجرای این امر –مشخص شدن سرفصلهای علمی ثابت و متغیر در کارآموزی و بازآموزی علمی و پرهیز از تکرار و مکررات دانشگاهی و مشخص شدن شرح وظایف وکیل سرپرست و ارتقای علمی آنان در جهت تولید علم حقوق نه فقط نقد حقوق تلفیق آموزش و وکلا و قضات برای درک صحیح دو نهاد از معضلات یک دیگر و اصلاح دیدگاه دو نهاد نسبت به یکدیگر –تغییر کلی آییننامه تخلفات و منفک نمودن تخلفات اداری (با حق اعتراض و دفاع) از جزایی و منجز نمودن تخلفات جزایی و جلوگیری از تفسیرموسع توسط دادرسان واحیای مرور زمان در طرح دعوی علیه وکیل حفظ حرمت وکیل با حفظ حقوق مردم-مشخص شدن حدود و ثغور شان وکالت وعدم جاری شدن این امر در زندگی شخصی وکیل و مشخص گردیدن مرز امور شخصی ووکالت مانند تمامی صنوف-نحوه تعامل با دادسرای انتظامی قضات و دیوان عدالت اداری در امور ماهیتی وکلا و ممانعت از دخالت به جای نظارت-منجز شدن نحوه تعامل وکیل با سیستم اداری و قضایی و تعیین مجازات انواع توهین و تهدید وکیل و ممانعت از کار وکیل-کانون وکلا به اماکن خصوصی و عمومی که نیاز به دانش حقوقی دارند برای مدت زمان مشخص و محدود با اخذ هزینه خدمات حقوقی ارائه نماید سیستم حقوثی شلوغ پرجمعیت و ستیزه جو به سیستم صلح گرا مبدل گردد

و وکیل مجبور به هر کاری به نفع موکلش و اخذ حق الوکاله منتج به نتیجه دادگاه نگردد در سیستم خصمانه به خاطر دستیابی به حق و عدالت به وکلا پاداش نمی دهند بلکه تنها به سبب سبب برنده شدنشان به انها جایزه میدهند یکی از بزرگترین ایرادهایی که در سیستم های حقوقی وجود دارد این است که وکلا برای پیروزی هر کاری می کنند زیرا چنانچه اقدام به صلح خارج از دادگاه نمایند هیچ حق الوکاله ای به انان تعلق تمی گیرد و جامعه تنها از انان جنگیدن در دادگاه را می خواهد باید در ایین نامه جدید وکیل با صلح بین طرفین نیز بتواند نصف حق الوکاله را برای گذران زندگی خود دریافت نماید و از اینکه تمامی انرژیهای منفی جامعه به وکلا منتقل گردد و وکلا برای موکلشان به هر قیمتی کلیه ارزش ها را زیر پا بگذارند جلوگیری شود و چنانچه قانون بهترین را ه ها را پیش بینی نکرده باشد

با خلاقیت در امور حقوقی بهترین راها را بدون دادگاه در مقابل طرف قرار دهند در نهایت از خیل مراجعان به دادگاه و فشار قضایی که به سیستم قضایی می اید کاسته شود و انرژی سیستم قضایی به جای اتلاف در امور شکلی باید در جهت توسعه حقوقی همگام با توسعه اقتصادی اجتماعی در برنامه های ملی و جلوگیری از اسیب های اجتماعی صرف گردد قوه قضاییه از ابتدا در نتایج حقوقی برگرفته از اعمال اقتصادی در لوایح ارائه شده به قوه مقننه تأثیر گذار بازدارنده باشد
باشد( از حالت انفعال و عمل به نتیجه منفی اقتصادی برنامه های قوای دیگرممانعت به عمل اورد

هم اکنون سیستم قضایی و حقوقی به صورت جزایر مستقل از یکدیگر عمل نموده و به دلیل عدم هم پوشانی یکدیگرباعث اطاله دادرسی و بی اعتمادی به وکیل و اجرای قانون گردیده است که این عدم همپوشانی با استقلال قضایی اشتباه گرفته شده سیستم قضایی اعم از کلانتری پزشکی قانونی دادسرا دادگاه بدوی و تجدیدنظر دیوان عالی کشور اجرای احکام ثبت اسناد و احوال ,تمامی سازمانهایی که برای اجرای قانون دخیل میگردند

( با استفاده از انفورماتیک حقوقی باید یکپارچه گردند تا اجرای قانون واطاله دادرسی وسلیقه ای عمل نمودن به حداقل ممکن برسد و نواقص سیستم در اجرای قانون مشاهده برطرف گردد و سیستم متحدالشکلی برای قوانین نانوشته و جزایر قوه قضاییه وجود آید از طرفی برای بهداشت حقوقی باید شرح وظایف وزارت دادگستری مانند وزارت بهداشت در تمامی بنگاه ها و ارکان اجتماعی دخیل گردد و حفظ بهداشت حقوقی و اجتماعی به وکلا سپرده شود ازهمه مهمتر استقلال قاضی و تشخیص قاضی وحدود و ثغوراین دو امروشرح و حدود وظایف مدیر دفتر و منشی دادگاه و همین طور تمام کسانیکه در اجرای عدالت نقش دارند جز به جز در تمام مراحل دادرسی منجز و مشخص گردد تا ازسلیقه ای عمل نمودن در هر شعبه دادگاه هر شهر هر استان جلوگیری شود و قوانین نانوشته تبدیل به قوانین نوشته گردد تقسیمات کشوری مامنطبق بر تقسیمات کشوری فرانسه نباشد براساس نیاز بومی کشورمان تعریف شودتا بتوان مشکلات آیین دادرسی کیفری را درزمینه حل نمود حقوقدانان باید در نگارش نسخه اقتصاد وقانون دخیل باشند نه اینکه فقط پاسخگوی نسخه های اقتصادی و قانونی و اشتباهات دیگران و تبعات ان در دادکاه ها باشند تا از اشفتگی و بیقراری و استرس موجود در این سیستم کاسته شود زمانی که دریک نوآوری و حقوقی دیه مسلمان اقلیت یکسان میگردد و یا دیه زن و مرد یکسان میشود چه تجلیل اجتماعی ازاین افراد میگردد نخبگان علمی در کنار قوه قضاییه برای ایجاد عدالت راهگشا باشند قوه قضاییه با خلاقیت و نوآوری و حل معضلات اجتماعی و ایجاد نمایشگاههای سالیانه حقوقی و اقتصادی با اطلاع رسانی عمومی با تجلیل از شایستگیهای قضات و وکلا و چهره های ماندگار حقوقی نسبت به آحاد جامعه اثرگذار باشد و توسعه علم حقوق برای جهت دادن به تمامی اعمالی اجتماعی و اقتصادی با برنامه های توسعه ملی در سایه احترام به قانون ارتباط با حوزه و دانشگاه پیشرو قوای سه گانه باشد مانند تمام ملل پیش رفته قاضی یا وکیل سکان قوه مجریه را به دست گیرد این ممکن نمیشود مگر با توافق علمی اقتصادی در قوه قضاییه و جذب نخبگان و ارتقای شأن و منزلت قضات و وکلا و حقوقدانان در اجتماع با تولید علم حقوق در جهت بهداشت آسایش حقوقی و اجتماعی ایرانیان

از مولف کتاب فرار از وکالت (مقدمه مولف)

چهلمین رئیس جمهور آمریکا رونالد ریگان برای توجیه تورم حاصل از اجرای پروژه جنگ ستارگان مؤسسات خدمات حقوقی دولتی رااز وجوه فدرال برای کمک و مشاوره حقوقی به مردمی که خود فقیرکرده بود راه اندازی کرد با دولتی شدن وکالت ازدیادوکلا در آمریکا که منجر به فقروکلا شد وکلا دیگری نتوانستند در ایجاد توازن و تعادل مثمرثمر باشند لذا ترک وکالت را به ادامه وکالت ترجیح دادند که نشان دهنده واکنش وکلا به اوضاع نامناسب حرفة وکالت است و این سبب شد تا مردم آمریکا در مقابل استبداد و استثمار خودکامگان تنها ماندند ریاست محترم قوه قضاییه در دوره پیش اظهار کردند که قوه قضاییه بارانداز اشتباهات اقتصادی دیگر نهادها شده است لذا در اجرای برنامه سوم و چهارم اقدام به توسعه بارانداز قضایی به وسیله دولتی نمودن هیئت رئیسه سردفتران وازدیاد بی رویه سردفتران وپایین آوردن تعرفه آنان و ایجاد مراکز پاسخگویی تلفنی قوه قضاییه ایجاد مرکز مشاوران و ازدیاد بی رویه وکیل و رایگان نمودن امور حقوقی و پایین تعرفه وکالت نمودند

در حالی که تمامی صنوف اعم از دولتی و خصوصی با افزایش تعرفه وخصوصی شدن روبرو بودند لکن همه این اقدامات باعث کاهش خیل مراجعین به دادگاه وحل و مساله حقوقی نشات گرفته از مسائل اقتصادی نگردیدمسائل اقتصادی را که منجر به افزایش تضادهای مردم میگردد باید در نهادهای به وجودآورنده آن حل کردقوه قضاییه و نخبگان و حقوقی باید در نگارش برنامه های توسعه 5 ساله و تبعات حقوقی آن نقش مؤثرداشته و جامعه حقوقی از حالت انفعال خارج شود در حال حاضر اساتید مجرب فراوانی در زمینه های مختلف حقوقی از کشور هستند که چون بخشهای جزایر گونه در قوه قضاییه از یکدیگر جدا افتاده اند وفاقد همپوشانی یکدیگرند لذا نتوانسته ایم که به صورت یکپارچه از دانش حقوقی این عزیزان به نفع اقتصاد و حقوق و ارتقای سطح علمی جامعه حقوقی استفاده نماییم با استقلال قوه قضاییه از دیگر قوا باید از نخبگان حقوقی و ااقتصادی برای حل حل معضلات اقتصادی که منجر به معضلات حقوقی می گردد استفاده شود تجربه ملل راقبه نشان داده است که راه اندازی امور حقوقی دولتی نه تنها راه حل معقولی برای معضلات اقتصادی نیست بلکه این امر باعث از دست دادن نهادهای حقوقی و پیچیده تر شدن مشکلات نیز میگردد چون نهادهای دولتی از اقتصاد وکالت وسردفتری هیچ نمیدانندتعرفه های غیر معقول دولتی منجر به فقر اقتصادی این صنوف و باعث انهدام ناخواسته ی این نهادها میشود

این امر به آسانی قابل جبران نبوده و ضایعه ای جبران ناپذیر برای آن ملت به وجود میآورد چه را که سالیان سال تمام خواهد بود تا چنین نهادهایی شکل و قوام بگیرند چنانچه ایده عدم استقلال قوا و دولتی کردن آن صحیح باشد باید سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات و دادسرای نظامی تعزیرات حکومتی همگی تحت نظر قوه مجریه قرارگیرد و همین طور کمیسیون اصل 90 مجلس نیز باید زیر نظر قوه قضاییه قرار گیرد و سه قوه هیچ " نظارتی بر عملکرد یکدیگر نداشته باشند و تمامی قوا خدمت یک قوه قرار گیرند تنها نهادی که مستقل از سه قوا واستقلال آن به معنای پاسداری از قانون میباشد کانون وکلا است تنها نهادی که بین سه قوه و مردم و مستقل از سه قوه تعادل و توازن ایجاد میکند و از تعرض یکی به دیگری ممانعت به عمل میآورد کانون وکلا است لذا استقلال کانون وکلا از 3 قوه حائز اهمیت فراوان است در آییننامه وکالت به صراحت آمده است که وکیلی که در نهادی مشغول بکار بوده است تا چند سال نمیتواند علیه آنها اقامه دعوی کند دراین صورت وکیل و سردفتری که نهاد حاکمیت گواهی او را صادر نموده چگونه میتواند به دفاع از نهادی دیگر یا وکالت از مردم علیه آنها اقامه دعوی نماید این امر خلاف اصل مذکور است لذا حاکمیت نباید دراین خصوص گواهی داده و پروانه صادر نماید و حتماً باید نهادی مستقل از حاکمیت و حتی بدون حضور نماینده حاکمیت این پروانه را صادر نماید در غیر این صورت قوای سه گانه تبدیل به یک قوه و بارانداز اعمال غلط اقتصادی 1 نهاد شده و دیگر تفکیک قوا معنایی نخواهد داشت

در نتیجه به دلیل فقر اقتصادی نهادهای حقوقی از بین رفتن شان اجتماعی حقوقدانان در ایجاد توازن و تعالی نخبگان جذب این رشته ها نمی شوند و عواقب آن گریبان گیر کل جامعه میگردد ضمناً با دولتی و رایگان شدن این امور حرمتی که در قدیم در عدم مراجعه مردم به دادگستری وجود داشته از بین رفته مردم به سوی مشاور رایگان به دادگستری یا کلانتری یا مترو و یا فرهنگسرا مراجعه میکنند و با از بین رفتن این حرمت اجتماعی تشکیل پرونده واهی و طرح دعوی رایگان و وکیل رایگان یا بدون نیاز به حضوروکیل دیگر حرمت و ممانعت اخلاقی هم ندارد ومردم تشویق به طرح دعوی واهی علیه هم میشوند به عوض و نه تنها دادگستری خلوت نشده بلکه بعد از مشاور رایگان اول از همه دادگستری فلج شده چنانکه که به تازگی یکی از مخترعین حقوقی این امر را به مساجد تنها مکان عبادت تعمیم داده است و باعث شده تا حرمت عبادت در مساجد نیز تحت الشعاع اختلافات مالی و منازعات پوچ قرار گیرد در این آشفته بازار دیوان عالی کشور نیز وارد عرصه قانونگذاری شده و با رأی وحدت رویه مورخه 11/12/88 88اداری اجباری بودن حضور وکلا در دعاوی حقوقی موضوع مواد 31 و 32 اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری مصوب 1356 را اختیاری تشخیص داده و قانون را با رأی وحدت رویه نسخ نموده اند کما اینکه با رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری به شماره 59 مورخ 68/8/16وکالت در دیوان عدالت اداری مستلزم داشتن پروانه یا جواز وکالت نیست

طبق بند الف ماده 7 آیین دادرسی جدید دیوان عدالت اداری اشخاص غیر وکیل دادگستری میتوانند با ارائه وکالتنامه رسمی در دیوان عدالت اداری وکالت کنند با وجود این همه وکیل و پایین بودن تعرفه هنوز عریضه نویسان سرنوشت مردم را در دادگاه ها رقم می زنند و وکیل در معاضدت رایگان حق تحریر رایگان وارائه کارت ویزیت راهم ندارد معلوم نیست این همه نبوغ از کجا تراوش میکند که حاصل آن را اول از همه خود دادگستری برداشت میکند تنظیم لایحه توسط وکیل 2000 تومان وکیل عریضه نویس 1000تومان مشاوره برای نفقه تا قراردادچندمیلیاردی 6000تومان اگرهر کسی میتواند امورحقوقی خود را پیگیری نماید قوه مقننه 200 رشته تخصصی در دانشگاهها ی حقوق دنیا تخصصی نمودن دادگاهها حقوق شهروندی تفکیک وظایف پلیس امتحان وکالت کارآموزی وکالت دادسرای کانون انتخابات کانون وکلا دکترای حقوق مسابقه جذب این همه وکیل اختلاف بر سر دولتی بودن یا نبودن کانون وکلا اصلاح آییننامه کانون وکلا مشاوره حقوقی و رایگان بر سر هر کوی و برزن پس این همه برای هیچ است اختیاری بودن وکیل به نفع وکلا به ضرر بهداشت حقوقی آحاد جامعه و تشویق مردم به عدم توجه به حقوق در کلیه امور به همراه پایین آوردن عیار عدالت و بالا بردن دلالی در امور دادگاهها میباشد

در حوالی مه آلود قضاوت عدالت محومیشود همه میدانیم مدرک دکترا پست ریاست و قضاوت یا وکالت اجتهاد نمیآورد با اختراعاتی از این قبیل و تصور اینکه در قرن21 امور حقوقی و تنظیم قراردادهای اجتماعی و پیشگیری از دعاوی و جلوگیری از مراجعه مردم به دادگاهها و کاهش تراکم پرونده در دادگستری و محاکم را هر فرد غیر متخصصی میتواند انجام دهد و به همراه دولتی کردن نهادهای حقوقی و افزایش شکلی وکلا و مشاوره رایگان بعد از آسیب اجتماعی و نقد حقوقدانان ازیک دیگر تراکم پرونده ها ی واهی در دادگستری هر روز بیشتر بیشتر شده مشکلات اجتماعی و دامن قوای دیگر و نهادهای مدنی را نیز گرفته و جزبه بن بست را ه به جایی نمی بریم ابتدا باید وسایل بهداشت اجتماعی را به وسیله توسعه شرح وظایف وزارت دادگستری وکانون وکلا مانند وزارت بهداشت و نظام پزشکی برای مردم ایجاد نمود و سپس از مردم خواست در صورت عدم رعایت بهداشت حقوقی و آسیب اجتماعی با پرداخت 50% هزینه وکیل و میانجیگری و صلح از مراجعه به دادگستری امتناع در صورت لاینحل بودن موضوع به دادگاه مراجعه نمایند ایجاد بهداشت حقوقی جلوگیری از رفتار پر خطرحقوقی برای آحاد جامعه بهتر از درمان حقوقی رایگان در دادگاه میباشد این کتاب مدرک مستند جهت اصلاح جامعه حقوقی میباشد (سیدحمید رضا حمیدی وکیل پایه یک دادگستری )

مقدمه ناشر

این حقیقت تلخ که امروزه تقریبا نصف وکلای ایالات متحده آمریکا از شغلشان ناراضی بوده و تصمیم به ترک آن گرفته اند دیگر بر کسی پوشیده نیستدهه 1990 بود که خبرمهمی همه جا پیچید نخستین کسی که سکوت را شکست خانم دبرا آلن حقوقدان سیاتل واشنگتن بود که در کتاب خود بنام فرار از وکالت این راز را بر ملا کردبزودی بعد از انتشار کتاب مذکور مجلة تایم نشریه کانون وکلای دادگستری آمریکا وبسیاری از انتشارات مهم دیگر موفقیت کتاب را ستودند دوسال بعد آلن که دیگر سخنگوی ملی کاخ سفید بود و به نویسنده ای موفق تبدیل شده بود متأسفانه فاجعه ای به وقوع پیوست هنگامی که آلن در حال آماده کردن ویرایش جدید کتابش بود به بیماری سختی مبتلا شده و درگذشت .خانم دبورا آلن عاشق حرفه حقوق بود در حالی که عشق او به حقوقدانان بیستر از آن بود پس برای ادای دین و زنده کرد ن نام چنین انسان شایسته ای چه بهتر از اینکه در احیای اندیشه والای او اقدام می شد لازم میدانیم از تمام وکلا وکارآموزان وکالت که ما را در تکمیل کارآلن یاری کردند تشکر کنند تشکر کنیم سالهای گذشته مجلهLAWYER پس از مرور کتاب خانم آرن چنین نوشت :(محتویات این کتاب آنچنان محرک و برانگیزند ه است که بعد از خواندن آن هر کس می خواهد که یک خدمت عام المنفعه انجام دهد و حتی یک کودک خود را قادر می بیند که ریاست یک دانشکده حقوق را بر عهده بگیرد)
پیشگفتار مرحوم دبورا آرن (نویسنده کتاب )

یک لحظه احساس کردم که نمیتوانم هم انسان کاملی باشم و هم به حرفه وکالت بپردازم آن شب در مقابل هر کار دیگری دیوار ستبری ساختم به نظر میرسید که از یک سازمان بزرگ به سوی یک خلا بزرگ در حرکت هستم من کیستم؟ازندگی چه میخواهم به کجا میروم ؟چرا زندان کوچک امن خودم را به سوی ناشناخته ای ترسناک رها میکنم //// اینها کلماتی هستند که در دفتر خاطراتم ثبت است آنها را زمانی نوشته بودم که دفتر وکالتم را بسته و از ریاست کانون وکلا صرفنظر کرده بودم " به بهشت موعودی پشت کردم . که با آن میتوانستم آیندة شغلی موفقی داشته باشنم در حقیقت این کتاب برگرفته از آن دفتر خاطرات است قبل از اینکه کار وکالت را کنار بگذارم تلاش کردم تا در کارم کاملاً موفق باشم پس از 10 سال کار وکالت از اینکه میتوانستم پرونده ها و مشتریها را به دلخواه خود انتخاب کننم لذت می بردم هم رئیس خودم بودم و هم میتوانستم بدلیل شهرت و اعتبارم ثروت قابل ملاحظه ای به دست آورم با وجودی که تنها هفته ای 40 ساعت کار میکردم و مرتب هم به تعطیلات میرفتم باز از اینکه از خواب بیدارشوم و به محل کارم بروم نفرت داشتم هر چه بیشتر میگذشت بیشتر از این وضعیت ناراحت می شدم و با آن مبارزه میکردم هم نمی خواستم یک وکیل باشم و هم برای امرار معاش به کار دیگری تسلط نداشتم .

بالاخره تصمیم گرفتنم تا سرانجام ضمن استفاده از پس اندازم که به زحمت به دست آورده بودم بیشتر به این مسئله فکر کنم وقتی درهای دفترم را می بستم کاملاً اطمینان داشتم که دوباره به کار وکالت برمیگردم اما همین که ساختمان خارج میشدم شورو هیجان و صف ناپذیری به من دست میداد آینده متعلق به خودم بود و موفقیتهایی زیادی انتظارم را میکشید احساس نیرو و قدرت زیادی میکردم 3 ماه بعد نگرانی جای شادی را گرفت مهم نبود که چگونه دوستانم وکلا و سیستمهای حقوقی را مورد انتقاد قرار میدادند مهم نبود که چه اندازه خانواده ام به خاطر ناامیدی و خستگی ام با من همدردی میکردند .همه آنها با هدفی که من داشتم بیگانه بودند تو واقعادیوانه ای که همه آنها را رها کرده ای حالا میخواهی چه کار کنی؟

آنها شگفت زده می شدندتو وکیل منصفی بودی ما به تو در سیستم عده ای التماس می کردند چگونه میتوانستم از آشفتگی روحی عمیقی که نظام حقوقی برایم بوجود آورده بود چشم پوشی کنم از پاسخ به این سوال ها طفره می رفتم تا اینکه دو اتفاق نا مرتبط افتاد اول اینکه دو تن از وکلای معروف سیاتل شغل خود را رها کردند است دوم اینکه هنگامی که عمیقاً به این مسائل میاندیشیدم عبارت فرار از وکالت ناگهان به ذهنم آمد در آن لحظه بود که آینده من شکل گرفت تابه این فکر افتادم در باره علت فرار وکلای خوب از حرفه وکالت کتابی بنویسم مانند هر محقق خوب ابتدا سری به کتابخانه زدم من تنها دوتحقیق درباره وضعیت شغلی و تعدادی روزنامه و مجله با مباحثی پیرامون نارضایتی وکلا پیدا کردم 1 مقاله در مجله کانون وکلای دادگستری آمریکا وکلای ناراضی را به عنوان مردانی معرفی میکرد که هرگز دست ازوکالت بر نمیدارند اولاً چون آنها برای آنکه به وکالت رسند هزینه زیادی را متقبل شده ا ند و دیگر اینکه پذیرفتن این حقیقت که شکست خورده اند و در کارشان نا موفق هستند برایشان دشوار است در حالی که دلسرد شده بودم در سراسر کشور شروع کردم به مصاحبه حضوری با تعدادی از وکلای سابق مشاوران آموزشگاهها ی حقوق و همچنین مشاوران حقوقی که با وکلا کار کرده بودند پس از این مصاحبه ها چندین سوال برایم مطرح شد چگونه است که ما شغل خود را رها کرده ایم در حالی که وکلای دیگر همچنان به آن مشغولند باید چه کار کنیم ؟آیا کسانیکه این شغل را رها کرده اند از نظر خلق و خو و شخصیت باکسانیکه به این شغل ادامه می دهند ادامه میدهند تفاوت دارند ؟و آیا برای جلوگیری از ترک شغلمان علامت های اخطار وجود دارد ؟آیا خلاصی از این شغل بهترین راه حل خواهد بود؟بازتاب این کار در جامعه چه خواهد بود ؟آیا تغییرات در نظام حقوقی می تواند جلوی این اتفاق را بگیرد ؟

برای پاسخ به سؤالها یم به آمارهای موجود در اداره کار و در سراسر ایالات متحده امریکا همچنین آموزشگاهها حقوق مراجعه کردم به دلیل نارضایتی وکلا ازشغلشان بیشتر آنها تمایل داشتند تا شغل دیگری در کنار وکالت داشته باشند یا اینکه به طور کامل آن را رها کنند هنوز نمیتوانستم با دلیل و منطق آنچه را احساس میکردم به اثبات برسانم درست 18 ماه پس از آنکه تحقیقم را آغاز کردم مجله ای در صفحه اول خود مقاله ای درباره نارضایتی وکلا از شغلشان به چاپ رسانده سپس مجله کانون وکلای دادگستری ایالات متحده امریکا آن را چاپ کرد( بهترینها و درخشان ترین ها خسته و نا امید شده اند ) چرا بسیاری از وکلا ی خوب و کارآزموده احساس خوبی نسبت به شغلشان ندارند عتنها یکسال از چاپ کتاب فرار از وکالت دلیل عملی نارضایتی وکلا آشکار شد نتایج دومین نشست کانون وکلای دادگستری امریکا نشان داد که آماروکلای ناراضی بیش از 25% افزایش یافته است 20% از یک سوم وکلایی که قبلاً ادعا میکردند که از شغل فعلی خود خیلی راضی هستند دیگر رضایتی از آن نداشتد

نارضایتی در میان کانون وکلا به گونه ای شگفت انگیزی 77% افزایش یافته بود
مجله کانون وکلای دادگستری ایالات متحده آمریکا نتیجه گرفت که چطور میشود که وکلا پول فراوانی به دست آورند اما ناراضی باشند نارضایتی وکلااز شغلشان به دهه 90 هم رسید بیش از نصف وکلایی که به پست تصویری پاسخ داده بودند که از کار وکالت رضایت دارند اکنون خود را ناراضی میدانستند !با این حال تعدادی از آنها همچنین به شغلشان ادامه میدادند و تعدادی هم شغل خود را تغییر داده بودند بیشتر وکلا در سمینارحقوق شرکت کردند وپیشنهاد آنها تغییر شغل وکالت بود

بیش از 12 تن از وکلا برای وکلای ناراضی دفاتر مشاوره تأسیس کرد ندو تنها در شیکاگو سه تن از وکلای پیشین در این زمینه موفقیت قابل ملاحظه ای کسب کردند
کانون وکلای نیویورک .شیکاگو اورگان. واشنگتن و کلورادو گروههایی را برای پشتیبانی و دادن اطلاعات به وکلای بیکار و وکلای ناراضی تشکیل دادند در سال 2000کانون وکلای دادگستری آمریکا پیشرفت شغلی و جستجوی کار را در وبسایت خود قرارداد دفاتر خدمات شغلی دانشکده ها ی حقوق در سراسر کشور برای دریافت اطلاعات و راهنمایی از وکلای موفق که توانسته بودند درآمد خوبی داشته باشند از مراجعین اشباع شده بود

من برای نوشتن این کتاب با بیش از 100وکیل مصاحبه کردم مقاله هایی را در این باره مطالعه کردم و با بیش از 100 تن از آنان به صورت غیررسمی گفتگو داشتم خصوصیت کسانیکه در کتاب فرار از وکالت معرفی شده اند با دقت از میان این گروهها انتخاب شده است
اول آنکه همه آنها در کارشان از احترام و شهرت و توانایی برخوردار بوده اندهرچند تعداد کمی از آنها از کار حقوقی خود احساس رضایت داشتند ، امابیشتر آنها به دلیل استرس های زیاد کاری از شغلشان ناراضی بودند و علیرغم آنکه از نظر مالی و شخصیتی جایگاه خوبی داشتند مایل بودند برای رهایی از استرس شغل خود را رها کنند بسیاری از آنها از درگیریهای طولانی خسته کننده و ناراحت کننده برای رسیدن به هدف رنج میبردند اما همه آنها به دنبال رضایت از شغلشان بودند قبل از آن که تصمیم به ترک آن بگیرند

مرکز توجه این کتا ب ترک شغل وکالت است که در نتیجه ناامیدی وکلا به علت نحوه عمل نظام حقوقی کنونی به وجود آمده است این پیامهای رسا و واضح متعلق به گروههای متمایزی از وکلا است که داستانهایشان رابرایم تعریف کرده اندکسانی که دیگر وکالت نمیکنند کسانیکه مسیر کار وکالتی خود را تغییر دادند یا کسانیکه از عهده ناراحتی هایی که شغلشان برایشان فراهم میکند برآمده اند برای حمایت از انتقال پیامی کسانیکه با آنها صحبت کردم بیشتر رزومه ها آورده شده است با تغییراتی در شرح حال آنها بعضی از آنهارا بیشتر پنهان کردیم تنها کسانی را با نام خانوادگی معرفی کردیم که هویت حقیقی مصاحبه کننده به آنها گفته شد ه است .

به طور خلاصه فرار از وکالت گلچینی از پیشینه و سابقه و در ون بینی افراد حرفه ای و با جراتی است که به دلیل نارضایتی از حرفه وکالت آن را رها کرده اندکتاب همچنین (روان پزشکی بر طرف کردن هراس و عقده های روانی از راه صحبت درباره آنها و آگاه شدن به آنها ) خود من هم هست . زمانی که کتاب فرار از وکالت برای نخستین بار منتشر شد تقریباً 4 سال بعد از بستن دفترم برای برنگشتن به حرفة وکالت مطمئن و مصمم شدم با انتخاب مسیر جدید زندگیم پربارتر و باشکوهتر شده بود هنوز با وجودی که سالها از آن گذشته، گاهی اوقات دوباره به انتخابم می ا ندیشم و آن را مرور می کنم .

اکنون پس از 15 سال بعد از بستن دفتر وکالتم در حالی که درآمد و زندگی خوبی دارم از شغلم به عنوان مشاور ملی رئیس مجلس شورای ملی و نویسنده رضایت دارم هنوز به سوی وکالت وحقوق کشیده میشوم بدیهی است که وابستگی من شغل سابقم تمام نشده و خوشحال میشوم که به این گفتگو ادامه دهم

    

پست های مرتبط

نظرات (7)

  • یه بنده خدا1393-02-09 پاسخ

    با سلام و احترام این همکار شما حمیدی عدلی خیلی هم انسان محترمی نیست !!!!!

  • مریم1393-01-31 پاسخ

    باسلام خواهشمنداست این متن را رسانه ای کنید واقعا چه کسی باید به دادماوکلا برسد؟؟؟

  • مریم1393-01-31 پاسخ

    باسلام خواهشمنداست این متن را رسانه ای کنید واقعا چه کسی باید به دادماوکلا برسد؟؟؟

  • محمود1391-12-30 پاسخ

    ماکه آخر نفهمیدیم نظر اساتید چیه ؟ وکالت خوبه یا بده اصلا شغل هست یا نه ؟ بازارکار داره یا نه ؟ پولش زیاده یا وکلا کم کار و بیکارند .

  • ب1391-12-23 پاسخ

    ماکه آخر نفهمیدیم از دیدگاه وکلا وکالت خوبه یا بده . اظهار نظر های متناقض زیاد میشه .

  • سعید1391-03-23 پاسخ

    با سلام از توضیحی که در مورد وکالت دادین صمیمانه تشکر میکنم ودر خواستی دارم به عنوان یک وکیل شما برای کسی که می خواهد این رشته را انتخاب کند چه پیشنهادی دارین.با تشکر

  • قدرت کرم پور1390-09-18 پاسخ

    سلام وب جالبی وپر محتوائی داری بهت تبریک میگم

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.