×

قراردادهای انتقال دانش فنی Know-How Agreement

قراردادهای انتقال دانش فنی Know-How Agreement

قراردادهای انتقال دانش فنی Know-How Agreement

قراردادهای-انتقال-دانش-فنی-Know-How-Agreement

(Know–How Agreement)

امیر طریقی

فصل اول – مقدمه :

امروزه تکنولوژی عنصر بارز و کلیدی توسعه اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود. تکنولوژی تاثیر به سزایی در کوتاه نمودن زمان تولید و عرضه محصولات به بازار را دارد. به تعبیری ، تکنولوژی را می توان مجموعه ای از آگاهی ها، دانش ها، فنون، مهارت ها، تجربیات و سازماندهی دانست که برای تولید، تجاری سازی و بهره مندی از کالاها و خدماتی که نیازهای اقتصادی و اجتماعی را تامین می کنند، مورد استفاده قرار می‌گیرند.[1]

جهت فهم بیشتر مطلب ، لازم به نظر می رسد بین تکنولوژی محصول و تکنولوژی فرآیند و همچنین از نگاه دیگری بین انتقال افقی تکنولوژی و انتقال عمودی تکنولوژی قائل به تفکیک شد.

انتقال افقی تکنولوژی نوعی از انتقال است که به حرکت تکنولوژی از فعالیت های تحقیق و توسعه[2] (R&D)به موسسات بهره برداری منجر می گردد. در مقابل ،  انتقال عمودی تکنولوژی فرآیند حرکت تکنولوژی از یک محل یا هدف به محل یا هدف دیگر است. انتقال بین المللی تکنولوژی در قالب قراردادهای انتقال تکنولوژی و یا سایر شیوه ها از این دسته به حساب می آیند.[3]

انتقال تکنولوژی به روش های گوناگونی صورت می پذیرد که آن ها را به دو دسته عمده روشهای غیر تجاری[4] و روشهای تجاری تقسیم می نمایند. آنچه در اینجا مورد بحث قرار می گیرد یکی از انواع روشهای تجاری است. بر همین اساس لیستی از روشهای تجاری در زیر آورده شده است.

o                قرارداد لیسانس اختراع

o                قرارداد لیسانس دانش فنی

o                قرارداد لیسانس علامت تجاری

o                قرارداد لیسانس دانش فنی کپی رایت

o                قرارداد فرانشیز و توزیع

o                قرارداد سرمایه گذاری مشترک

o                قرارداد پروژه آماده بهره برداری

o                قرارداد تحقیق و توسعه

o                قرارداد طراحی و خدمات مهندسی

o                قرارداد خدمات مدیریت

o                قرارداد همکاری فنی

o                قرارداد خدمات فنی

o                قرارداد مشاوره

o                قرارداد ساخت، بهره برداری و انتقال

o                قرارداد سازنده با طراح اجزاء اصلی

o                قرارداد پیمانکاری فرعی

o                قراردادهای خرید کالاهای سرمایه ای

o                سرمایه گذاری مستقیم خارجی

o                قرارداد بازسازی و نوسازی

o                قرارداد تعمیر و نگهداری

o                کسب و ادغام

o                اتحاد استراتژیک

o                قراردادهای مربوط به رایانه (نرم افزار و سخت افزار)

o                قراردادهای مهندسی، تامین و ساخت

o                قراردادهای خرید متقابل (Buy Back)

 

باید گفت معمولاً این قراردادها کمتر به صورت مستقل مورد استفاده قرار می گیرند و در اغلب موارد با توجه به اوضاع و احوال ترکیبی از چند روش به عنوان یک قرارداد انتقال تکنولوژی دورگه[5] مورد استفاده قرار می گیرد. اما آنچه در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد، صرفاً شرایط و ضوابط قراردادهای دانش فنی است. سعی بر آن است که این موضوع به دو شکل مورد بررسی قرار گیرد؛ بدین شکل که ابتدا ضوابط حاکم بر آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت و سپس با امعان نظر به چند نمونه قرارداد موجود ، نکات کلیدی آن ها به عنوان ضوابط کلی استخراج خواهد شد.

فصل دوم – ضوابط عام حاکم بر قراردادهای انتقال دانش فنی:

اصولاً موضوع انتقال تکنولوژی دارای یک جنبه تجاری و از طرف دیگر در ارتباط با حقوق مختلفی از جمله مالکیت فکری است. در خصوص شرایط و ضوابط مندرج در قرارداد انتقال تکنولوژی نمی توان آن های را بیش از یک توافق دو طرفه تعمیم داد. در واقع ، در اغلب موارد شرایط و واقعیت های موجود در نوع خاصی از انتقال تکنولوژی هستند که نوع و نحوه نگارش این عقود را مشخص می نمایند.

یکی از شیوه های قانونی انتقال و استفاده از تکنولوژی ، بهره بردن از قرارداد انتقال دانش فنی است. چنین مقرراتی می تواند در یک قرارداد لیسانس شکل بگیرد، همانطور که امکان به وجود آمدن آنها در خارج از چنین قراردادی و به طور مستقل وجود دارد. یک قرارداد لیسانس معمولاً و به طور عادی به اعطای پروانه بهره برداری از حقوق مالکیت فکری مانند حق اختراع ، علامت تجاری ، حق مولف و غیره اشاره دارد ؛ در حالی که قراداد انتقال دانش فنی در ارتباط با انتقال اطلاعات و مهارت هایی است که هنوز مورد شناسایی و تصدیق رسمی قانون قرار نگرفته اند. این تفاوت می تواند تاثیر بسیار زیادی بر جنبه های سرّی و محرمانه بودن قرارداد بگذارد. این می تواند یکی از بارز ترین تفاوت های قراردادهای انتقال دانش فنی با قرارداد لیسانس باشد.

از طرف دیگر بین قرارداد انتقال دانش فنی و قرارداد انتقال اسرار تجاری نیز می توان قائل به تفاوت هایی بود. برای نمونه باید اشاره کرد که در ادامه بحث پاراگراف فوق ، در موارد انتقال دانش فنی بحث محرمانه بودن اطلاعات بسیار کمرنگ تر از موارد انتقال اسرار تجاری صورت می گیرد. البته دلیل این امر نیز روشن و واضح است ؛ زیرا اسرار تجاری به محض اینکه در معرض دید عموم قرار گرفتند و به عبارت دیگر منتشر شدند ، دیگر اسرار تجاری نیستند و مورد حمایت قانون قرار ندارند. البته به این بحث می توان موارد زیاد دیگری را نیز اضافه نمود که همگی ناشی از طبیعت این سه دسته اند که البته این مقاله در صدد بررسی آن ها نیست و صرفاً به بررسی قراردادهای انتقال دانش فنی می پردازد.

البته باید دانست که به نظر می رسد چنین قراردادهایی از حقوق یک کشور خاص نشات نمی گیرند و حتی مانند اصطلاحاتی چون اینکوترمز دست پرورده سازمان خاصی هم نمی باشند. آن چه در این مقاله و در موارد مشابه سایر قراردادهای از این دست مورد بررسی قرار می گیرد را باید به نوعی حقوق فراملی[6] در این زمینه نامید. این حقوق نه از صلاحیت قانونگذاری دولتی خاص ، که از دل قراردادهای مختلفی که حقوقدانان و بازرگانان مختلف در طی ادوار مختلف منعقد نمودند ناشی می شود.

دانش فنی ممکن است به دو شکل ملموس و غیر ملموس وجود داشته باشد. اسناد ، عکس ها ، طرح های اولیه و میکروفیلم ها می توانند وسائلی  برای انتقال دانش فنی ملموس باشند. نمونه ای از دانش فنی که می تواند از طرق فوق منتقل شود عبارت اند از نقشه های معماری ساختمان کارخانه ها، نمودار های تجهازات منصوب در کارخانجات ، طرح های ماشین آلات ، لیست لوازم یدکی ، دفترچه های راهنما یا دستورالعمل استفاده از ماشین آلات یا مونتاژ قطعات ، مشخصات مواد جدید و نمودار جریان[7] فرآیندها. به چنین دانش فنی که در شکلِ ملموس است داده یا اطلاعات فنی[8] گفته می شود.

اما از سوی دیگر دانش فنی ممکن است در شکل غیر ملموس آن مبادله گردد. برای ارائه مثالی در این زمینه می توان به مهندسی از شرکت منتقل کننده تکنولوژی اشاره نمود که در حال توضیح مسائل فنی به مهندس دیگری از شرکت انتقال گیرنده است. مثال دیگر می تواند بازدید مهندس شرکت انتقال گیرنده از خط تولید شرکت دارنده دانش فنی است. مثال دیگر آموزش کارکنان شرکت انتقال گیرنده در محل شرکت خود و یا شرکت انتقال دهنده است.

احتمال اینکه دانش فنی که از انتقال دهنده به انتقال گیرنده منتقل می شود ، اتفاقاً یا عمداً ، فاش شود ، یکی از نگرانی های مهم انتقال دهنده است. به همین دلیل عموماً از شروط مختلفی در قراردادهای انتقال دانش فنی برای جلوگیری از افشای غیرقانونی آن به اشخاص فاقد صلاحیت استفاده می شود.

فصل سوم – شروط قراردادی قراردادهای انتقال دانش فنی:

در این فصل به بررسی شرایط مختلفی که از دیدگاه حقوقدانان مختلف می تواند بر یک قرارداد انتقال دانش فنی حاکم باشد خواهیم پرداخت.[9]

ابتدائاً و به عنوان معرفی اجمالی باید گفت که عموماً در قراردادهای انتقال دانش فنی عناوین زیر مورد توافق طرفین قرار می گیرد.

o      تعریف کالا یا خدمات

o      دانش فنی مورد توافق

o      محدوده جغرافیایی

o      زمان تولید تجاری یا صنعتی

o      تعهدات منتقل کننده دانش فنی

o      تعهدات انتقال گیرنده دانش فنی

o      ضمانت نامه، موارد تخلف و تضمین خسارات

o      مسئولیت در قبال کالا و تضمین خسارات

o      بهسازی و اختراعات

o      بازرسی و اطلاع

o      نحوه پرداخت قیمت

o      نوع ارز قابل پرداخت و مالیات

o      رازداری و محرمانه نگاه داشتن

o      مدت قرارداد

o      فسخ و خاتمه قرارداد

o      آثار فسخ و خاتمه قرارداد

o      قانون حاکم

o      شرط داوری

o      فورس ماژور

o      اصلاح قرارداد

o      واگذاری یا انتقال حقوق قراردادی به ثالث

 

با ذکر موارد فوق و در ادامه بحث را به تفکیک در مورد هریک از موارد فوق به تفکیک ادامه خواهیم داد.

1– تعریف کالا یا خدمات:[10]

ارائه تعریف دقیق و جامعی از کالا یا خدماتی که دانش فنی برای آن انتقال می یابد بسیار ضروری به نظر می رسد. یک تعریف بسیار وسیع می تواند انتقال دهنده را در استفاده از تکنولوژی که به هیچ وجه قصد انتقال آن را نداشته است مقید و محدود سازد.

از سوی دیگر در خلال چنین بند هایی در قرارداد باید مشخص نمود آیا مدل های آتی تکنولوژی که از پیشرفت و توسعه آن نشات می گیرد شامل تعریف حاضر خواهند بود؟ و اینکه آیا مبالغ پرداختی شامل پیشرفت ها و توسعه های آتی نیز خواهد بود یا انتقال گیرنده باید به طور مجزا بابت مدل های ارتقا یافته تکنولوژی مبالغی را بپردازد؟

2–دانش فنی مورد توافق:[11]

هر انتقال تکنولوژی شامل انتقال انواع مختلفی از تخصص ها و دانش ها است. به همین دلیل است که معمولاً در قراردادها دانش فنی مورد انتقال باید به دقت تعریف گردد. این تعریف باید شامل موارد زیر باشد تا بتواند به خوبی دانش فنی را توصیف نماید.

o      آخرین و کامل ترین اطلاعات در ارتباط با عملکرد کالا؛

o   دادن اطلاعات و مساعدت در مورد شناسایی تهیه کنندگان مواد خام ، ماشین آلات ، لوازم یدکی و سایر موارد؛

o      راهنما و دستورالعمل های نگهداری؛

o      طرح ها و نقشه های مهندسی؛

o      متدهای بررسی و عیب یابی دستگاه؛

o      پاسخ به پرسش های انتقال گیرنده دانش فنی؛

o      مشخص نمودن هیئت نمایندگی برای بازدید در محل.

3– تعیین محدوده جغرافیایی

سرزمین یا محدوده جغرافیایی که در آن که کالا یا خدمات به فروش خواهد رسید یا تحویل داده خواهد شد باید به دقت مشخص گردد به نحوی که حوزه بازارهای منتقل کننده و انتقال گیرنده به وضوح و به نحو کاملاً مشخص نشانه گذاری گردد. چنین توافقی نمی گذارد انتقال گیرنده به عنوان رقیب انتقال دهنده مطرح شود و از طرف دیگر باعث می شود انعطاف پذیری لازم برای انتقال دهنده جهت انتقال تکنولوژی به اشخاصی در مکان های دیگر فراهم گردد.

رویه عادی در بسیاری از موارد اتخاذ می گردد این است که در کشور مورد نظر که معمولاً محل اقامت انتقال گیرنده است ، حق انحصاری برای انتقال گیرنده پیش بینی می شود و در ارتباط با سایر نقاط جغرافیایی در صورت لزوم با عنایت به قراردادهای دو جانبه تعیین تکلیف می شود.

علاوه بر موارد فوق، طرفین یک قرارداد باید مشخص نمایند آیا انتقال گیرنده حق اعطای امتیاز مجدد[12] را دارد و به عبارتی دیگر باید چنین گفت که آیا شروط و مقررات موجود در قرارداد اجازه اعطای چنین حقی را به انتقال گیرنده می دهند یا خیر؟

4–زمان تولید تجاری یا صنعتی

آغاز زمان تولید همیشه ممکن است پس از انجام آزمایشات متعددی باشد. زمان بندی تولید تجاری یا صنعتی از نظر پرداخت حق امتیاز می تواند بسیار حیاتی باشد که خود بر مبنای زمان فروش کالاهای تولیدی است.

بر همین این مبنا است که در این دسته از قراردادها اصولاً برنامه ریزی دقیقی برای مشخص نمودن زمان تولید تجاری یا صنعتی وجود دارد.

5– تعهدات منتقل کننده دانش فنی

تعهدات منتقل کننده دانش فنی اصولاً شامل موارد زیر می شود.

o   ضمانت نمودن این که محصولات تولید شده از مشخصات و خصوصیات  استانداردی برخوردار خواهند بود و آزمایشات عملکردی خاصی را پشت سر کی گذارند؛

o    فراهم آوردن کمک های فنی در داخل یا خارج از کشور انتقال گیرنده تکنولوژی که البته این مورد با توجه به نوع تعهدات قراردادی است؛

o      فراهم آوردن چند نمونه از محصولات آزمایشی؛

o      فراهم و تهیه نمودن امکانات و تجهیزات لازم برای انتقال گیرنده؛

o      آموزش دادن به کارمندان انتقال گیرنده دانش فنی؛

o       همکاری در نصب تاسیسات برای آزمایشات کنترل کیفیت؛

o      اعطای اجازه استفاده از حقوق مالکیت فکری؛

o      فراهم آوردن دانش برای توسعه و اصلاح و بهبود کالا؛

o      خرید متقابل کالا در صورت نیاز؛

o      اعزام نمایندگان برای بررسی و بازدید در محل.

هرکدام از موارد فوق به تناسب نیاز می توانند در قراردادهای مختلف وجود داشته باشند. طبعاً تعهدات انتقال دهنده بسیار فراتر از این موارد خواهد بود . همانطور که بیان شد این موارد حصری نیستند. در ادامه و در فصل بعدی ضمن بررسی شروط یک نمونه قرارداد انتقال دانش فنی خواهیم دید که در عمل چه شرایطی در چنین دسته قراردادهایی پیش بینی می شود.

6– تعهدات انتقال گیرنده دانش فنی

موارد زیر برخی از تعهداتی است که هر انتقال گیرنده دانش فنی می تواند بر عهده داشته باشد.

o      تادیه مبالغ مورد توافق ، به انتقال دهنده دانش فنی؛

o      برخورد محرمانه و رازدارانه با تکنولوژی؛

o      بهره برداری کامل از تکنولوژی؛

o      رسیدن به حداقل استانداردها لازم که از سوی انتقال دهنده مشخص می شود؛

o      ارائه گزارش از جزئیات تولید؛

o      در صورت ارتباط موضوع قرارداد با تولید، آماده سازی محل کارخانه و زیرساخت های مناسب و کافی.

7– ضمانت نامه، موارد تخلف و تضمین خسارات

در قراردادهایی از جمله قراردادهای انتقال دانش فنی ، به طور معمول انتقال دهنده ضمانت هایی به انتقال گیرنده می دهد و پرداخت خسارت به وی را در موارد نقض هرگونه حقوقی در ارتباط با موارد زیر تضمین می نماید.

o   انتقال دهنده مالکیت کامل و مطلق بر دانش فنی مورد مورد نظر برای انتقال دارد یا اینکه نمایندگی تام الاختیار برای انتقال دانش فنی دارد؛

o   دانش فنی که تحت قرارداد ، در اختیار انتقال گیرنده قرار می گیرد و اموال فکری که پروانه استفاده از آنها اعطا می گردد با توجه به اظهارات انتقال دهنده ، به حقوق اشخاص ثالث لطمه ای نمی زند. در صورت بروز هرگونه نقض حقوق اشخاص ثالث یا طرح دعوی حقوقی در دادگاه ها ، قرارداد به طور معمول پیش بینی می کند که انتقال دهنده و انتقال گیرنده باید مشترکاً اقدامات لازم را انجام دهند ولی هزینه های مورد نیاز جهت چنین اقدامات حقوقی صرفاً به عهده انتقال دهنده خواهد بود و انتقال گیرنده در این باب مسئولیتی ندارد؛

o      جبران خسارات وارده به دلیل دعاوی اشخاص ثالث به علت کالاهای معیوب؛

o   انتقال دهنده از هیچ گونه تعقیب ، دعوی یا محاکمه ای در دادگاه ها یا مراجع داوری در ارتباط با دانش فنی مطلع نیست؛

این موارد نیز ، همانند دو بخش پیشین قابلیت احصا ندارند و صرفاً از باب تمثیل آورده شده اند و در این باب نیز در ادامه خواهیم دید که چه تدابیری برای عملی ساختن این نگرانی ها ، بیشتر در قراردادها استفاده می شود.

8– مسئولیت در قبال کالا و تضمین خسارات

مسئولیت در قبال کالا حوزه ای است که فرضیات قضایی مختلفی در آن دخالت دارند. تعیین علت این نوع مسئولیت بسیار حساس و مهم است. برای مثال، آیا ایراد کالا از مرحله ساخت ناشی می شود یا اینکه مربوط به عیب موجود در تکنولوژی است. به نظر می رسد انتقال گیرنده با توجه به مسائل موجود در نظام های قضایی مختلف و نحوه برخورد آن ها با مسئولیت در قبال کالا باید در مواردی برای رهایی از مشکلات احتمالی بیمه چنین مسئولیت هایی را به عهده بگیرد.

9– بهسازی و اختراعات

امروزه و با توجه به سرعت اعجاب انگیز پیشرفت تکنولوژی امکان دارد که کارمندان انتقال دهنده یا انتقال گیرنده دانش فنی ، اصلاحاتی را نسبت به آنچه که موضوع قرارداد است انجام دهند.

در چنین مواقعی وظیفه خواهند داشت که اصلاحات انجام شده را به اطلاع طرف مقابل برسانند. شرطی که در این مورد تعیین تکلیف خواهد کرد باید پیش بینی لازم را برای ثبت این مال فکری جدید و شخص یا اشخاصی که از حق استفاده از آن را دارند داشته باشد.

در موارد مشخص ، ممکن است اصلاحات یا ابداعات جدید (تکمیلی) جهت بهره برداری در سرزمین مشخصی متعلق به انتقال گیرنده باشد و در مقابل انتقال دهنده حق داشته باشد در صورت فروش چنین دانشی به خارج از سرزمین مشخص این قرارداد را فسخ کند.

10– بازرسی و اطلاع

انتقال گیرنده موافقت می نماید که اجازه دسترسی به هر نوع اطلاعات لازم را در ارتباط با تولید و سوابق و اسناد فروش ، برای انتقال دهنده فراهم نماید. این کار در مواردی که بین انتقال دهنده و انتقال گیرنده در مورد محاسبه حق امتیاز اختلاف وجود دارد بسیار سودمند است.

همچنین ممکن است مقرراتی برای وضع جرایمی در هنگام بروز اختلاف در حساب ها پیش بینی گردد. به علاوه هزینه این نظارت ها در مواقعی که اختلافاتی در حسابها پیدا شد توسط انتقال گیرنده پرداخت می شود.

11– نحوه پرداخت قیمت

مبلغی که در عوض انتقال دانش فنی تعیین می شود می تواند به صورت پرداخت یک قیمت مقطوع به صورت یکجا و یا به صورت پرداخت حق امتیاز بر مبنای فروش باشد. آنچه مسلم است طرفین باید در هنگام قرارداد بر نحوه پرداخت این عوض قراردادی توافق نمایند و شکل آن را مشخص نمایند.

12–نوع ارز قابل پرداخت و مالیات

ارزی که پرداخت ها توسط آن انجام می پذیرد و نرخ  تبدیل ارز در قراردادها صراحتاً بیان می گردد. پرداخت هایی که شرکت ها در کشور های مختلف بابت حق امتیاز دارند ممکن است مشمول مالیات گردد هرچند این مالیات خود می تواند تحت تاثیر معاهدات دو جانبه کاهش یابد. پرداخت چنین مالیاتی از طرف انتقال دهنده یا انتقال گیرنده همیشه یکی از محورهای مذاکره بوده است. ملاحظاتی که در زیر آورده می شود عمدتاً در چنین مذاکراتی مدّ نظر قرار می گیرد.

1.   مالیات هایی که در یک کشور توسط طرف خارجی صورت می پذیرد در کشور متبوع آن شرکت به عنوان یک اعتبار مالیاتی مورد قبول واقع می شود. بنابراین اگر چنین اعتبار مالیاتی وجود داشته باشد ، منطقی است که طرف خارجی مالیات را تقبل نماید تا از بار مالیاتی کل معامله کم کند.

2.   در برخی موارد، طرف خارجی ممکن است نتواند از اعتبارهای مالیاتی استفاده کند ؛ مثلاً فعالیت این شرکت در کشوری است که نرخ های پایین مالیاتی دارد. در چنین مواردی اگر مالیات ها توسط انتقال گیرنده پرداخت گردد، هیچ اعتبار مالیاتی برای طرف خارجی ایجاد نخواهد شد.

13– رازداری و محرمانه نگاه داشتن

محرمانه بودن بیشترین اهمیت را در هر نوع از قراردادهای انتقال تکنولوژی دارد و این اهمیت در مواردی که به دانش ثبت نشده ارتباط دارد بیشتر نمایان است. گزینه های زیر از جمله مواردی هستند که در این گونه قراردادها باید نام برده شوند.

o      نقض محرمانه بودن می تواند در خلال مذاکرات اولیه و یا در حین اجرای قرارداد انجام پذیرد؛

o   نقض محرمانه بودن می تواند همچنین پس از خاتمه قرارداد اتفاق افتد. بنابراین قواعد مربوط به محرمانه نگاه داشتن باید پس از خاتمه یا فسخ قرارداد نیز به حیات خود ادامه دهد؛

o   تکنولوژی که باید محرمانه بماند می بایست دقیقاً مشخص باشد. برای مثال، اطلاعاتی که از ابتدا در اختیار انتقال گیرنده بوده است و همچنین اطلاعاتی که در حوزه مصرف عموم می باشد ، تحت شمول چنین قیودی قرار نمی گیرند؛

o   میزانی که انتقال گیرنده باید در راستای محرمانه ماندن در حین اجرا یا پس از خاتمه قرارداد باید دقیقاً مشخص باشد؛

o   در مواردی که قرارداد به صورت انحصاری منعقد می گردد ، تعهدات در زمینه حفظ محرمانه بودن بر عهده انتقال دهنده نیز قرار می گیرد.

جبران خسارات وارده در ارتباط با محرمانه نگاه داشتن می تواند در خود قرارداد پیش بینی گردد . در غیر این صورت و در غیاب چنین قیدی در قرارداد حقوق قراردادها در ارتباط با جبران خسارات ناشی از نقض تعهدات قابل اجراست. حتی ممکن است در قراردادها وجه التزامی به صورت مقطوع بین طرفین تعیین گردد تا در هنگام وقوع نقض قراردادی قابل اجرا باشد.

14– مدت قرارداد

مدت قراردادهای انتقال دانش فنی به طور کلی شامل ضابطه خاصی نیست. در عین حال مواردی وجود دارد که قوانین حاکم بر برخی از کشورها بر این مدت تاثیر گذارند. برای مثال در برخی کشورها پرداخت حق امتیاز باید حتماً در مدت 10 سال از زمان قرارداد یا 7 سال از زمان آغاز تولید تجاری –هرکدام که کوتاه تر باشد– انجام شود. بنابراین گفته شده است که در برخی قراردادها با توجه به قوانین موجود شرطی را پیش بینی می کنند که در چنین مواردی قراردادها مجدداً از ابتدا آغاز گردند تا طرفین از لحاظ اجرای تعهدات مشکلی نداشته باشند هرچند فرض پیش بینی نوعی خسارت عدم انجام به موقع تعهد نیز قابل انجام است.

15– فسخ و خاتمه قرارداد

میان فسخ و خاتمه قرارداد با پایان مدت قرارداد باید تفاوت قایل شد. نقض هرگونه تعهدی از طرف انتقال دهنده یا انتقال گیرنده می تواند موجب فسخ و خاتمه قرارداد شود. این موارد به عنوان مثال عبارتند از:

o      عدم پرداخت مستمر حق امتیاز؛

o      عدم موفقیت در دستیابی به استانداردهای لازم که توسط انتقال دهنده مشخص گردیده اند؛

o      نقض اساسی تعهدات کلیدی (پس از در نظر گرفتن زمان کافی برای جبران خسارت)؛

o   ورشکستگی یا تغییر در مالکیت هرکدام از طرفین. هویت طرفین در انتقال یک تکنولوژی حیاتی است و قرارداد ممکن است در صورتی که مدیریت و مالکیت هرکدام از طرفین به رقیب واگذار شود ، فسخ گردد.

اگر قرارداد انتقال تکنولوژی بخشی از یک قرارداد مشارکت[13] باشد ، ممکن است توافق گردد که هر نوع فسخ یا خاتمه قرارداد ممکن است منجر به فسخ یا خاتمه قرارداد  مشارکت گردد و بالعکس.

16–آثار فسخ و خاتمه قرارداد

یکی از تبعات فسخ قرارداد که مهمترین درجه اهمیت را دارد موضوع استفاده بعدی انتقال گیرنده از تکنولوژی است. ممکن است انتقال دهنده تاکید کند که دانش فنی در قالب اسناد، تجهیزات و غیره، به انتقال دهنده اعاده گردد و انتقال گیرنده حق استفاده از آن را نداشته باشد. فسخ قرارداد اصولاً انتقال گیرنده را از تعهدات مربوط به محرمانه نگاه داشتن و یا پرداخت حق امتیاز بری نمی نماید. آنچه مشخص است می بایست بین فسخ قرارداد با پایان یافتن مدت زمان اجرای قرارداد تفاوت قایل شد. زیرا آنچه بدیهی است در حالت دوم ممکن است انتقال گیرنده اجازه داشته باشد پس از خاتمه اجرای قرارداد نیز به ساخت کالا بر مبنای تکنولوژی ادامه دهد.

17– قانون حاکم

هرچند جای بحث از چنین مواردی در چنین مقاله ای نیست اما با توجه به اینکه به هر حال بخشی از چنین قراردادهایی به  این مبحث می گذرد ، توضیح مختصری در این باب خواهد آمد.

طرفین یک قرارداد می توانند قانون ماهوی را که بر یک قرارداد مشخص حکومت دارد انتخاب کند. اما به طور معمول باید از روشهای تعیین قانون حاکم در صورت وجود خلا استفاده نمود اما معمولا قاعده محل وقوع عقد بر قرارداد ها حاکم است. به هر حال باید دانست که طرفین با توجه به نیازهای خود و با استفاده از اصل آزادی اراده سعی می کنند قانون کشوری را که برای ایشان مناسب تر است انتخاب نمایند.

18–  شرط داوری

طرفین در انتخاب نحوه حل و فصل مشکل خود آزادند و می توانند فرآیند داوری را انتخاب کنند. معمول این است که هر طرف پیشنهاد انجام داوری در کشور خود را می دهد که در تعارض این خواسته ها معمولاً یک کشور بی طرف به عنوان محل داوری انتخاب می گردد.

برای مثال، آیین داوری اتاق بازرگانی بین المللی[14] می تواند مورد توافق طرفین قرار گیرد و محل چنین داوری می تواند در پاریس باشد. اگر محل داوری در کشور انتقال گیرنده تکنولوژی نباشد و بر فرض مثال پاریس یا لندن انتخاب گردد ، انتقال گیرنده تکنولوژی باید هزینه های سنگین داوری در پاریس یا لندن را مد نظر قرار دهد و قابلیت اجرای چنین شرطی را از دید حقوق خود و حقوق کشور انتقال دهنده بررسی نماید. هزینه های سنگین ، به خودی خود ، می تواند یک مانع بازدارنده باشد و بنابراین معمولاً در روابط تجاری هرچند قواعد داوری اتاق بازرگانی بین المللی انتخاب می شود ولی در کنار آن محل داوری کشوری نزدیک به طرفین انتخاب می گردد تا از این هزینه ها کاسته شود. در مباحث مربوط به داوری در باب چنین مسائلی به طور مفصل صحبت شده و از جمله تعیین تعداد داوران است که به توجه به عمومیت آن در قراردادها و عدم اختصاص آن به قراردادی خاص از طرح بیشتر آن خودداری می کنیم.

19– فورس ماژور

این شرط از طرفی که با مسائلی خارج از کنترل خود مواجه می شود حمایت می نماید و او را از انجام تعهدات قراردادی خود معاف می دارد. چنین شرطی نیز در قراردادهای انتقال دانش فنی مشابه هر نوع قرارداد دیگری اجرا می شود.

20– اصلاح قرارداد

طرفین یک قرارداد باید توافق نمایند که قرارداد در صورت نیاز با یک توافق کتبی دیگر و ضمیمه نمودن آن به قرارداد حاضر اصلاح شود.

21– واگذاری یا انتقال حقوق قراردادی

ابتدائاً شایان ذکر است که در این قسمت ، مقصود از واگذار کردن حقوق قراردادی ، انتقال آن به اشخاص ثالث نیست بلکه حرف از شرکت های فرعی و وابسته ی یکی از طرفین قرارداد است.

طرفین در هنگام عقد قرارداد باید توافق نمایند که آیا این قرارداد می تواند توسط یکی از طرفین به یک شرکت فرعی یا یکی از شرکت های موجود در گروه مشترک با طرف قرارداد یا یکی از جانشینان یا نمایندگان وی انتقال داده شود یا خیر.

فصل چهارم – بررسی نمونه قرارداد انتقال دانش فنی:

در این فصل و پس از مطالعه موارد پیشین هدف بررسی یکی از قراردادهای نمونه انتقال دانش فنی است تا از این طریق بتوان به خصوصیات این گونه قراردادها پی برد. این قرارداد در بخش ضمیمه به طور کامل آورده شده است.

تمرکز بحث ما در این مقاله به قراردادهای انتقال دانش فنی که تکنولوژی را از خارج از کشور به داخل منتقل می کند منحصر است. زیرا در این دسته از قراردادها اصولاً شرایط دقیق تری مد نظر است. زیرا طرفین تابعیت های مختلفی دارند. و احساس اطمینان کمتری نسبت به هم دارند. این موضوع مطمئناً در شرایطی از جمله محرمانه نگاه داشتن قرارداد تاثیر بسزایی دارد.

در قراردادهای انتقال دانش فنی معمولاً مقدمه قرارداد ، اهمیت بالایی دارد. در مقدمه این دسته از قراردادها معمولاً مسائلی از قبیل تصریح به انحصاری بودن دانش فنی انتقال دهنده، تصریح به نحوه استفاده از دانش فنی توسط انتقال گیرنده که به نحوی می تواند محرمانه ماندن اطلاعات را تضمین نماید ، ذکر می شود. به طور کلی همانطور که رویه کلی تمامی قراردادهای بین المللی است ، در قسمت مقدمه اهداف قرارداد و خط مشی های کلی آن ذکر می شود که می تواند اهداف انتقال دانش فنی در این نوع بخصوص از قرارداد باشد.

همانطور که در قرارداد ضمیمه مشاهده می شود می بینیم که انتقال دهنده در بندهای 1 و 2 متعهد به انتقال دادن دانش فنی خاصی شده است. در واقع در این دو بند ، طرفین قرارداد سعی دارند به طور دقیق تعریفی از دانش فنی قابل انتقال ارائه دهند تا در آینده و در فرآیند اجرای قرارداد مشکلی از بابت ابهام دانش فنی قابل انتقال که در واقع موضوع قرارداد است پیش نیاید.

در بند سوم و هفتم هم طرفین قرارداد به طور مشخص کوشیده اند تا زبان مورد توافق در مورد اسنادی که به طرف دوم منتقل خواهد شد را تعیین نمایند. در غیر اینصورت معمولاً طرفین برای کم کردن هزینه ها مایل هستند تا اسناد مورد اشاره را به زبان خود تحویل بگیرند و در اختیار داشته باشند. اما در چنین بندهایی طرفین با تعیین زبان ، سعی می کند امکان بروز مشکلی را که به شکل فوق اتفاق می افتد از بین ببرد. ضمن اینکه برای هماهنگی فیمابین ، طرفین سعی می کنند در موارد دیگری چون واحد اندازه گیری ها آن را از قبل مشخص نمایند که آیا در سیستم متریک ارائه گردد یا سیستم انگلیسی؟ این موضوع باعث می شود که چنانچه سیستم موجود چیزی غیر از توافق طرفین باشد، وظیفه ترجمه بر عهده وی قرار گیرد.

همانطور که در فصل پیش صحبت آن رفت ، یکی از مسائلی که طرفین باید در مورد آن اتخاذ تصمیم نمایند بحث پیشرفت دانش فنی است. به طور خلاصه ممکن است دانش فنی که به انتقال گیرنده منتقل می شود با توجه به پیشرفت علم دچار تحول و پیشرفت شود و اطلاحاتی روی آن صورت پذیرد. در چنین مواقعی چنانچه در قرارداد صریحاً توافقی صورت نگرفته باشد ، نوعی ابهام پیش خواهد آمد و در تخصیص اصلاحات تکنولوژی به انتقال دهنده یا انتقال گیرنده دچار مشکل خواهیم شد.

این موضوعی است که بند چهارم قرارداد دانش فنی به آن می پردازد و در این قرارداد خاص آن را به شرکت انتقال گیرنده اختصاص می دهد. به عبارت دیگر این قرارداد تکلیف اصلاحات انجام گرفته توسط انتقال دهنده را روشن کرده و آن را بی درنگ متعلق به انتقال گیرنده می داند و در همین راستا ، انتقال دهنده موظف است تمامی اسناد موجود از قبیل نقشه ها و غیره را بدون فوت وقت به انتقال گیرنده منتقل کند.

پنجمین بند قرارداد در ارتباط با یکی از مهمترین مسائل موجود در باب قراردادهای دانش فنی است. بحث محرمانه نگاه داشتن قرارداد توسط طرفین ، علی الخصوص انتقال گیرنده ، یکی از مهمترین مباحثی است که باید در قرارداد مورد توافق قرار گیرد. هرچند با توجه به اهمیت این قسمت بهتر است بگوییم که طرفین باید برای نقض آن چاره اندیشی کنند زیرا کم اتفاق می افتد که طرفین بدون در نظر داشتن شرط محرمانه نگاه داشتن دانش فنی ، اقدام به عقد قرارداد کنند.

 زمان تحویل و تسلیم دانش فنی یکی از مواردی است که در بند هشتم قرارداد مورد اشاره قرار گرفته است. همانطور که در متن قرارداد مذکور نیز آمده است ، موضوع محرمانه ماندن قرار داد غیر از مواردی که صراحتاً مورد بحث قرار گرفته است، در این بند نیز آمده است که این امر نشان از اهمیت فوق العاده این موضوع دارد.

در بندهای نهم و دهم قرارداد تعهدات انتقال دهنده و انتقال گیرنده در ارتباط با انحصاری بودن قرارداد آمده است که باز هم به نوعی در ارتباط با محرمانه ماندن دانش فنی است. در بند نهم انتقال دهنده متعهد می شود که در منطقه جغرافیایی خاص با رعایت انحصاری بودن دانش فنی از منعقد نمودن و انتقال قرارداد به اشخاص دیگر در آن منطقه خودداری نماید و در مقابل انتقال گیرنده هم حق اعطای مجوز فرعی را جز در صورت رضایت انتقال دهنده از خود ساقط می نماید.

بند یازدهم قرارداد به سادگی صحبت از نظارت انتقال دهنده بر پروسه تولید دارد. در این موارد که در فصل پیش صحبت آن رفت، در صورت عدم رعایت انتقال گیرنده و به عبارتی تولید محصولاتی که حداقل استانداردهای لازم را دارا نیستند ، انتقال دهنده حتی حق فسخ قرارداد را پیدا می کند.

در دوازدهمین بند قرارداد طرفین سعی دارند نحوه در اختیار داشتن دانش فنی را پس از خاتمه قرارداد بررسی نمایند. همانطور که قبلاً نیز بحث آن رفت خاتمه یک قرارداد به دوشکل است؛ اولین حالت ، پایان مدت زمان اجرای قرارداد است که در این حالت معمولاً انتقال گیرنده اجازه می یابد که دانش فنی را در اختیار داشته باشد و از آن استفاده نماید. بی شک هدف چنین قراردادی نیز ، انتقال این دانش فنی بوده است و با توجه به اینکه پایان زمان قرارداد حاکی از این واقعیت است که طرفین و بالخصوص انتقال گیرنده تمامی تعهدات خود را انجام داده است پس با توجه به هدف اصلی قرارداد شایسته در اختیار داشتن دانش فنی خواهد بود.

دومین حالتی که فقط از نظر ظاهری شباهت با مورد پیشین دارد ، فسخ قرارداد یا علی الاطلاق پایان قرارداد به هر دلیلی به غیر از پایان یافتن مدت قرارداد است. در چنین حالتی همانطور که منطق حکم می نماید، با توجه به اینکه طرفین حتماً یکی از تعهدات خود را انجام نداده اند و الا قرارداد مسیر عادی خود را طی می کرد ، اجازه استفاده از دانش فنی را بعد از فسخ قرارداد به انتقال گیرنده نمی دهند و این طبعاً به دلیل نقض تعهدات وی است که وی را صالح برای در اختیار داشتن دانش فنی نمی داند.

در سه بند بعدی بحث آموزش پرسنل انتقال گیرنده مورد بررسی قرار گرفته است. آموزش خود به نوعی دانش فنی غیر ملموس است. اما چنانچه در تعریف موضوع قرارداد وارد نشود و مشابه قرارداد مورد بررسی در یکی از بندهای این قرارداد تکلیف آن روشن نگردد به نظر می رسد انتقال دهنده تکلیفی به آموزش پرسنل طرف خود ندارد.

اما در این سه بند آنچه واضح است سعی بوده تا برای بار مالی این آموزش که مثال آن می تواند اعزام پرسنل به محل انتقال دهنده یا اعزام تیم آموزش به محل انتقال گیرنده باشد تعیین تکلیف شود. طبعاً رویه خاصی برای این مورد وجود ندارد زیرا انتخاب هر کدام از این روشها ممکن است و صرفاً بر مبلغ قابل پرداخت اثر می گذارد. اما ظاهراً تمایل بیشتری بر گذاشتن با مالی آن بر دوش انتقال گیرنده وجود دارد و این شاید ناشی از احتیاج وی به دانش فنی انحصاری انتقال دهنده برای توسعه باشد که انتقال گیرنده را در زمانه مذاکرات در جایگاه ضعیف تری قرار می دهد.

در بند هجدهم یکی از مواردی را که معمولاً در قراردادها ذکر نمی شود و به تناوب در قراردادها دیده می شود آورده است. در این بند انتقال گیرنده متعهد می شود که در تمامی تبلیغات ، بروشورها ، کاتالوگ ها و غیره ذکر نماید که محصولات یا خدمات با همکاری طرف خارجی تولید یا ارائه شده است. مشاهده می شود چنین شرطی در مواقعی که تکنولوژی ، هنوز از تازگی برخوردار است بسیار مهم به نظر می رسد. بالعکس در مواردی که تکنولوژی قدیمی به شمار می رود و یا از نظر اقتصادی بازار های کشور انتقال گیرنده برای انتقال دهنده استراتژیک به شمار نمی رود، این شرط از اهمیت چندانی برخوردار نیست. البته در همین ارتباط و در بند 22 قرارداد می بینیم که انتقال گیرنده هرچند متعهد به عنوان انتقال گیرنده به عنوان همکار شده است اما اجازه ندارد که از نام تجاری وی جز در صورت وجود یک قرارداد جداگانه استفاده نماید. این مورد نشان می دهد که قراردادهای انتقال دانش فنی صرفاً منحصر به انتقال دانش فنی هستند و هیچکدام از انواع دیگر اموال فکری را منتقل نمی کنند.

در بند بعدی قرارداد انتقال گیرنده امکان کنترل دائم کارخانه و خط تولید را برای خود محفوظ می دارد و به نوعی سعی دارد بر کیفیت لازم کنترل داشته باشد. همانطور که قبلاً نیز گغته شد ، نداشتن کیفیت لازم یکی از موارد نقض اساسی قرارداد است که به انتقال دهنده حق فسخ این قرارداد را می دهد. البته بار مالی این موضوع بر عهده انتقال دهنده است اما مانعی برای گذاشتن این تعهد بر عهده انتقال گیرنده وجود ندارد.

بند بیستم صحبت از محدود جغرافیایی دارد که در فصل پیشین مطرح شد. می بینیم که این شرط به عنوان یکی از مهم ترین شرط ها مطرح می شود زیرا انتقال دهنده سعی دارد صرفاً در یک منطقه جغرافیایی خاص این دانش فنی را انتقال دهد و در سایر مناطق این حق را برای خود محفوظ دارد تا با شرکت های دیگر وارد مذاکره شود.

در بند 21 قرارداد انتقال گیرنده متعهد می شود که در دوره های متوالی گزارش های جامعی از تولید را به شرکت انتقال دهنده ارائه دهد. آنچه مسلم یکی از کاربردهای این نوع گزارشات می تواند تعیین حق امتیاز باشد. ضمناً از این طریق باز هم انتقال دهنده می تواند بر فعالیت های انتقال گیرنده نظارت کامل داشته باشد.

بیست و سومین بند قرارداد مبلغ قابل پرداخت را مشخص می کند که مسلماً نحوه پرداخت آن کاملاً توافقی است. همانطور که بیان شد این پرداخت می تواند به صورت مبلغی مقطوع باشد و یا اینکه به اشکال دیگر از قبیل حق امتیاز صورت گیرد. در قرارداد مورد اشاره می بینیم طرفین تعیین کرده اند که از شیوه ای متشکل از هر دو حالت استفاده نمایند.

سه بند بعدی نیز تطابق این پرداخت ها را با قوانین مالیاتی کشور انتقال گیرنده مد نظر دارند که در این مقال با توجه به موضوعی بودن به بررسی آن ها نخواهیم پرداخت و صرفاً بحث از کلیات خواهد بود.

سی و یکمین بند این قرارداد یکی از مهم ترین مسائلی است که هرچند از حقوق قراردادها هم ناشی می شود اما معمولاً برای شفاف سازی بیشتر در قرارداد نیز بحث آن می رود. موضوع فسخ و خاتمه قرارداد بحثی است که طرفین می توانند بر مبنای حقوق قراردادها در صورت لزوم و مشاهده نقض توسط طرف دیگر به آن استناد کنند. اما در این قرارداد موارد آورده شده که در صورت بروز آن فسخ شده در نظر گرفته می شود.

اولین مورد حالتی است که یکی از طرفین یکی از قواعد این قرارداد را نقض کند و با اعلام کتبی طرف دیگر ظرف سه ماه اقدام به اصلاح رفتار خود و رعایت تعهدات قراردادی ننماید. لازم به ذکر است که گذشتن سه ماه از زمان اطلاع یک موضوع توافقی است که طرفین می توانند مدت دیگری یا حتی شیوه های دیگری را برای این کار اتخاذ کنند.

دومین مورد بحث هر نوع واقعه ای است که باعث شود انجام تعهدات یکی از طرفی ناممکن گردد. این واقعه می تواند اعم از فورس ماژور باشد.

سومین مطلب بحث انحلال هریک از دو شرکت انتقال دهنده و انتقال گیرنده است که اگر این شرکت ها توسط قانون حاکم بر آن ها منحل شوند این قرارداد فسخ شده محسوب می شود. چهارمین مورد نیز که احتیاج به بحث و بررسی زیادی ندارد توافق طرفین بر انفساخ قرارداد است که در این حالت شرایط بعدی را نیز ایشان خود مشخص می نمایند.

شرط داوری نیز بند دیگری از این قرارداد است . اما با توجه به عدم اختصاص این شرط به این نوع خاص از این قرارداد از توضیح آن خودداری می شود. اما در بند بعدی اعتبار قرارداد و معنای واژگان آن را ناشی از حقوق هند می داند و در واقع تعیین تکلیف کرده که در صورت احتیاج به تفسیر باید به کدام حقوق مراجعه نمود.

در بند بعدی نحوه مکاتبات بین انتقال دهنده و انتقال گیرنده معین گشته است و در بند سی و ششم هم به یکی از مهم ترین بحث ها یعنی تعریف واژه دانش فنی پرداخته شده است. در این بند آورده شده است که دانش فنی چه معنی می تواند داشته باشد. زیرا در مواقعی اختلافات متعددی در این که تعهدات انتقال دهنده برای انتقال دانش فنی به چه مواردی مربوط است ایجاد می شود که تعریف این واژه در ابتدای قرارداد می تواند بسیار مفید واقع شود.

فصل پنجم – نتیجه گیری:

در این تحقیق سعی بر آن بود که ابتدا ضوابط کلی حاکم بر قراردادهای انتقال تکنولوژی و در واقع روابط معمول میان طرفین در این دسته قراردادها مورد بررسی قرار گیرد و پس از آن با نگاهی به یک نمونه قرارداد انتقال دانش فنی سعی کنیم که شرایط و خصوصیات آن را بشناسیم.

آنچه نتیجه مباحث موجود در این فصل بود این است که در قراردادهای انتقال دانش فنی ، دو موضوع بسیار مهم به نظر می رسد.

اولین موضوع بحث محرمانه نگاه داشتن قرارداد است. زیرا در این قرارداد دانش فنی به صورت فیزیکی انتقال می یابد و در دسترس انتقال گیرنده قرار می گیرد. حتی انتقال دهنده در تعهدات خود دارد که به صورت کامل آموزش انتقال گیرنده را به عهده گیرد. بنابراین یکی از مسائل مهم این است که به صورت شرایط قراردادی ضمانت اجراهایی را برای افشای این دانش فنی در نظر گیرد.

بحث دیگری که در این قرارداد با توجه به ماهیت آن مطرح می شود بحث آموزش است که انتقال گیرنده طبعاً تلاش بیشتری در جهت وسعت بخشیدن به این بخش دارد.

بهر حال آنچه مسلم است ، اگر بخواهیم به زبان ساده شرایط قرارداد انتقال دانش فنی را بررسی کنیم باید گفت انتقال دهنده مسئول انتقال و آموزش و انتقال گیرنده اصلی ترین تعهدش حفظ محرمانه بودن این دانش است.

بنابراین با توجه به مسائل فوق آنچه مهم است بحث های دیگری نیست که در تمام انواع قراردادها وجود دارد. آنچه در قراردادهای انتقال دانش فنی موثر است، دقت در دو موضوع فوق است که باید طرفین با مذاکرات متعدد سعی در اتخاذ بهترین راه حل برای آن داشته باشند.


[1]مهدی هداوند، "قراردادهای انتقال فن آوری" ، ماهنامه علمی آموزشی تدبیر،  سال 17، شماره 167.

[2] Research & Development.

[3] مهدی هداوند، ماخذ پیشین.

[4]روشهای غیر تجاری عمدتاً از قرار گرفتن شخص در معرض اطلاعات ناشی میشود که خود ممکن است به صورت غیر مجاز مانند جاسوسی صنعتی و یا روشهای مجاز مانند بازدید از نمایشگاه ها صورت گیرد.

[5]Hybird.

[6]Transnational Law.

[7]Flow Chart.

[8]Technical Information or ِِِData.

[9][Author is unknown], Majmudar & Co., International Lawyers, New Delhi, 2000.

[10]Product/Service Definition.

[11]Technical Know–how.

[12]Sub–licensing.

[13]Joint Venture.

[14]International Chamber of Commerce (ICC).

    

پست های مرتبط

نظرات (1)

  • حمید بزرگی1392-09-16 پاسخ

    با سلام این مقاله ی خوبی بود اما قسمت ضمیمه فصل چهارم که موجود نبود این ضمیمه کجا قرار داره با تشکر حمید

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.