×

دانش سنتی در سطح بین المللی و ضرورت پیاده سازی آن در حقوق ایران

دانش سنتی در سطح بین المللی و ضرورت پیاده سازی آن در حقوق ایران

دانش سنتی در سطح بین المللی و ضرورت پیاده سازی آن در حقوق ایران

دانش-سنتی-در-سطح-بین-المللی-و-ضرورت-پیاده-سازی-آن-در-حقوق-ایران

بررسی مفهوم دانش سنتی در سطح بین المللی
و ضرورت پیاده سازی آن در حقوق ایران

امیر طریقی

بخش اول – مقدمه :

طی دهه های اخیر ، با پیشرفت تکنولوژی، دانش سنتی (Traditional Knowledge)به طور گسترده ای موضوع مسائل تجاری و صنعتی قرار گرفته است. البته شایان ذکر است که در باب وجود این دانش سنتی و بومی (Traditional and Indigenous Knowledge)می توان به یقین گفت که تاریخچه آن به زمانی بیش از چند دهه بر می گردد. اما همانطور که بیان شد در سده های اخیر با پیشرفت تجارت و با انقلاب صنعتی و از آن مهمتر در دهه های اخیر و در نتیجه پیشرفت اعجاب انگیز تکنولوژی، دانش سنتی اقوام و جوامع مختلف در اکثر نقاط جهان مورد استفاده صاحبان تکنولوژی و تاجران قرار گرفت. [1]

این موضوع در حالی اتفاق می افتد که جوامعی که مهد دانش های سنتی و بومی هستند هیچگاه تحت حمایت نگرفته اند[2] و صاحبان صنعت و تجارت با استفاده از این دانش اقدام به جلب منفعت نموده و حتی می توانند این منافع را تحت پوشش یکی از نظام های حمایتی مانند نظام حق اختراع (Patent)یا حق مولف (Copyright)قرار دهند. به عقیده یکی از متخصصین این رشته ، این اقدام در نوع خود می تواند به صور متعدی تحقق یابد . در ذیل برخی از موارد نقض حقوق صاحبان این دانش سنتی و بومی، به عقیده ایشان به تفصیل آورده خواهد شد.

الف)تخصیص حق مالکیت فکری دانش سنتی و فولکلور (Traditional Knowledge and Folklore)به شخص ثالث.

ب)استفاده از دانش سنتی و فولکلور اجتماعات بومی و محلی سنتی ، بدون کسب اجازه از صاحبان اصلی آن.

ج)استفاده و بکارگیری نادرست از عناصر دانش سنتی و فولکلور در فرآیند صنعتی و تجاری این عناصر ، توسط اشخاص خارج از اجتماعات محلی و بومی.

د)سهیم نبودن اجتماعات محلی و بومی در منافع حاصل از صنعتی و تجاری شدن دانش سنتی این اجتماعات.[3]

هرچند این تقسیم بندی فی نفسه ممکن است توسط سایر متخصصین به انحاء دیگر مطرح شده باشد اما با توجه به اینکه نتیجه تمام این تفاسیر و نظرات ، بی شک ، دلالت بر هدف این کار تحقیقی دارد و به وضوح بیان می کند که حقوق این اجتماعات به کَرّات زیر پا گذاشته شده و نقض می شود . بنابراین دلیلی برای پرداختن به این تفاوت ها در زمینه نحوه نقض این حقوق وجود ندارد و صِرف توجه به نتیجه و آثار این تقسیم بندی ها به هر نحو و با هر قالبی که باشد – که همانا نقض حقوق اجتماعات بومی می باشد – برای رسیدن به مقصود کافی به نظر می رسد .

در ارتباط با نقض حقوق دارندگان دانش سنتی ، در اسناد پیش نویس سازمان جهانی مالکیت فکری (WIPO)نیز در مورد سیاست های مورد نظر در زمینه حمایت و دلایل حمایت از این حقوق به نکات جالبی در مورد لزوم حمایت از دانش سنتی و هم چنین نحوه حمایت قانونی از چنین حقوقی اشاره شده است که در واقع تصدیق مطالب ارائه شده فوق می باشد.[4]

در اینجا با توجه به مطالب عنوان شده و پس از اشاره به کمبود  قانونگذاری ملی و بین المللی در زمینه ایجاد حمایت از دانش سنتی و بومی باید بیان کرد این واژه هرچند با توجه به گستردگی مفهوم آن و ارتباط یافتن آن با علوم و رشته های مختلفی با توجه به کنوانسیون های متنوعی مورد بررسی قرار گرفته است ، اما به سختی می توان گفت که تعریف دقیقی از آن ارائه شده است. برای مثال در کنوانسیون تنوع بیولوژیکی (CBD)[5]هیچ تعریف دقیقی از دانش سنتی مطرح نگردیده و از عبارت عام "دانش ، اختراع و اعمال جوامع بومی و محلی که متضمن سبک زندگی سنتی است ،" استفاده نموده است.[6] در قانون دولت پرتغال در تعریف دانش سنتی آمده است :" دانش سنتی شامل تمامی عناصر غیر قابل لمسِ مرتبط با مصرف صنعتی یا تجاری گونه های محلی و سایر مواد بومی است که در یک روش غیر مدرن توسط جمعیت محلی –منفرداً یا مجتمعاً –توسعه یافته و در قالب بخشی از سنت های فرهنگی و معنوی این جوامع در آمده است."[7] و در ادامه همین ماده قانونگذار پرتغال برای ذکر مصادیقی از تعریف ارائه شده ،روش ها و سبک ها، فرآیندها ، کالاها و طرح های کاربردی در کشاورزی ، غذا و فعالیت های صنعتی به طور کل مثل صنایع سنتی ، تجارت و خدمات را به عنوان زیرمجموعه این مفهوم ذکر کرده است.[8]

در همین زمینه اشاره به قانون دولت جمهوری قرقیزستان در زمینه حمایت از دانش سنتی نیز مفید به نظر می رسد. در این قانون و در ماده 2 آن در تعریف دانش سنتی آمده است :" ... دانش ، سبک ها و شیوه ها مشتمل بر کاربرد منابع ژنتیکی مورد استفاده در زمینه های مختلف فعالیت انسانی ، که بین نسل ها انتقال یافته ..."[9] و در ادامه تعریف خود ، این قانون ، منابع ژنتیکی را تشریح می نماید و بیان می دارد :"... تمامی گیاهان و جانوران زمینی و دریایی و هر منبع دیگری که ممکن است توسط دارندگان دانش سنتی ، برای بدست آوردن محصول عملی مشخصی در زمینه هر فعالیت انسانی مورد استفاده قرار گیرند"[10].

تا اینجا و برای جمع بندی کلی مطالب ارائه شده باید گفت که هر چند دانش سنتی در ادبیات حقوقی بین المللی تعریف دقیقی ندارد ، اما با امعان نظر به قوانین اندک کشورهایی از جمله هند ، پرتغال ، قرقیزستان و ... که موفق به تصویب قوانینی در زمینه حمایت از دانش سنتی شده اند [11] می توان در تعریف دانش سنتی به این جمع بندی رسید که دانش سنتی عبارت است از دانش انسان های بومی و محلی که به صورت جمعی و یا فردی در زمینه های مختلف زندگی بومی این جوامع شکل گرفته و در تولید محصولات یا فرآیند هایی به شکل غیر مدرن و غیر تکنولوژیک نقش داشته و این دانش از نظر تاریخی مختص به همان جوامع بوده و سینه به سینه و نسل به نسل در این جوامع منتقل شده است. البته این تعریف نمی تواند با توجه به تازگی موضوع دانش سنتی در سطح بین المللی تعریف کارآمدی باشد و قدر مسلم تعاریف دقیق این مفهوم در سال های آتی و پس از رشد کافی این گرایش نوپا به مرور زمان شکل خواهد گرفت.[12] برای مثال کمیته بین الدولی مال فکری ، منابع ژنتیکی ، دانش سنتی و فولکلورِ سازمان جهانی مالکیت فکری، در گزارش خود پیشنهاد استفاده از ابداعات سنتی (Traditional Innovations)را به جای دانش سنتی داده است.[13]

و اما نکته مهم دیگری که در این جا باید مورد اشاره قرار گیرد این است که اصولاً ماهیت دانش سنتی چیست؟ این دانش از نظر طبقه بندی کنوانسیون های مربوط به حقوق مالکیت فکری و نظام های حمایتی موجود مثل نظام حق اختراع و نظام حق مولف و سایر نظام های موجود ، در کدام دسته می بایست قرار گیرد؟

در پاسخ به این پرسش می توان چنین اذعان داشت که موضوع دانش سنتی با توجه به گستردگی موضوع آن و با در نظر گرفتن طیف عظیمی از مسائل که زیر مجموعه آن هستند ، خود در دنیای امروز به عنوان نظام جدیدی در کنار نظام های پیشین مطرح است. زیرا ماهیتاً تفاوت بزرگی بین دانش سنتی و نظام های دیگری چون حق اختراع و حق مولف وجود دارد. برای مثال در نظام حق اختراع ، ثبت اختراع یکی از مهمترین وقایعی است که می تواند منشا رخدادهای زیادی باشد در حالی که در دانش سنتی و در بسیاری از گرایش های آن هیچ گاه ثبتی صورت نمی گیرد و بحث از حمایت از دانش و تمدن یک قوم است که تکنولوژی امروز و صاحبانش ، آن را به یغما خواهند برد. و اما باز هم برای مثال در نظام حق مولف ، اصل بر این است که موارد مورد حمایت قانون متعلق به شخص خاصی هستند اما در دانش سنتی این موارد توسط قانون ملی مشخص شده و در واقع متعلق به پیشینه تاریخی و فرهنگی سرزمین مورد بحث هستند. هرچند این دو مورد به عنوان مثال و فقط جهت روشن شدن ذهن بیان شد ، در ادامه ملاحظه خواهیم کرد که ابعاد وجودی دانش سنتی بسیار متفاوت از ابعاد و زوایای سایر نظام های حمایتی است و به سختی بتوان گفت که این نظام ها قابلیت حمایت از انواع دانش سنتی را دارند.

سوالی که در این قسمت پاسخگویی به آن مفید به نظر می رسد این است که با وجود تمام مسائلی که تا اینجای مطلب بحث آن رفت ، مالک این دانش سنتی کیست ؟ با توجه به اینکه کشور ها شرایط مختلفی را در این زمینه دارا هستند و با وضع فعلی و کمبود آثار حقوقی در این باب ، به سادگی نمی توان از میان نظرات حاضر ، نظر برتر و بهتر را انتخاب نمود. آنچه مسلم است ، این دانش علیرغم تمامی خواصی که متخصصین رشته های مختلف برای آن بر شمرده اند، متعلق به شخص خاص یا دولت خاصی نیست و برای حمایت از آن نمی توان صرفاً به نظام های موجود اکتفا نمود بلکه باید با ایجاد یک نظام حمایتی خاص[14] که با توجه به خواص خود تمامی جنبه های این پدیده جدید را مورد بررسی قرار دهد ، این دانش را تحت حمایت ملی قرار داد.

لازم به ذکر است که هرچند بحث ایجاد نظام حمایتی بین المللی می تواند باعث ایجاد یک هارمونی مناسب در نظام های قانونی کشور های مختلف باشد اما از طرف دیگر ، ایجاد یک نظام قانونی در سطح بین المللی بی شک محتاج ایجاد نظام های قانونگذاری ملی می باشد؛[15] بنابراین در اینجا و با بیان توضیحات فوق در زمینه لزوم بحث و تدقیق در مفهوم دانش سنتی در سطح بین المللی به دلیل لزوم مشخص بودن حدود و ثغور آن برای ورود به بحث پیاده سازی آن در حقوق ایران به مطلب مهم مورد ارائه در این تحقیق که همانا ضرورت پیاده سازی مفهوم دانش سنتی و بومی در حقوق ایران است خواهیم پرداخت.

ابتدائاً باید بیان داشت که هرچند ایران در زمینه حمایت های قانونی از حقوق مالکیت فکری به طور کلی که در گذشته آن را به دو دسته مالکیت صنعتی و کپی رایت تقسیم می کردند[16] ، سابقه نسبتاً طولانی دارد و برای مثال در زمینه مالکیت صنعتی، قانون ثبت علائم و اختراعات مصوب سال 1310 و در زمینه کپی رایت، قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان مصوب 1348 را دارا می باشد که به این مجموعه باید مجموعه ای از آیین نامه ها و تصویب نامه ها را نیز افزود ، اما در عین حال بحث اجرای این قوانین در کشور ما تا اواخر دهه 70 به خوبی پیگیری نشده بود که البته این معضلات با تصویب قوانین جامع تری در ارتباط با حقوق مالکیت فکری و پیش بینی ضمانت اجراهای قابل قبول در چند سال اخیر در حال مرتفع شدن می باشد.

با ذکر این پیشینه کوتاه و با بیان رویکرد جهانی به سمت شناسایی نظام دانش سنتی و یا به تعبیر کمیته بین الدولی مال فکری ، منابع ژنتیکی ، دانش سنتی و فولکلورِ سازمان جهانی مالکیت فکری، ابداعات سنتی، باید ببینیم دلائل و ضروریاتی که اهمیت پیاده سازی هر چه سریعتر این نظام حمایتی را در قوانین ملی ایران فراهم می کند چیست؟

البته بر کسی پوشیده نیست که ایران به عنوان مهد یکی از قدیمی ترین تمدن های جهان دارای آثار باستانی ، فرهنگی ، علمی و اجتماعی زیادی می باشد ؛ که البته توضیح این موضوع نیز بسیار لازم به نظر می رسد که با توجه به مفهوم دانش سنتی و همانطور که از نام آن پیداست حداقل در مواردی مانند موضوعات علمی که در نام آن تفکیک بین مسایل نوین و مسایل سنتی به چشم نمی خورد ، نباید اشتباهاً دانش سنتی را به علم نوین این اجتماعات پیوند داد. در واقع می توان گفت که بر فرض مثال هر چند که روش های درمانی سنتی و باستانی باید تحت پوشش یک نظام حمایتی خاص به عنوان دانش سنتی باشد، اما نمی توان از تکنیک های نوین جراحی و یا سایر روشهای مدرن در علم پزشکی ، حد اقل به عنوان موضوعات دانش سنتی نام برد و آن ها را تحت حمایت این نظام قرار داد.

موضوعاتی که در این قبیل مسائل مطرح می شود می تواند مربوط به مسال قومی و قبیله ای نیز باشد. برای مثال شخص خاصی که در فیلم سینمایی خود از دانش سنتی و فرهنگ عامه قبیله، ایل و یا اجتماع بومی خاصی تصویربرداری نموده و فیلم او در جشنواره های متعدد داخلی و خارجی مورد تقدیر قرار گرفته و برنده جوایز متعدد گشته است می تواند از حمایت حقوق مالکیت فکری برخوردار شده و حق بهره برداری انحصاری از آن فیلم را نیز به خود اختصاص دهد ؛ در حالی که اجتماع بومی که فرهنگ قبیله ای آنان در این فیلم به تصویر کشیده شده نمی توانند صاحب بخشی از این حقوق باشند. مثال دیگر در زمینه استفاده از موسیقی محلی این است که اشخاصی اقدام به ساخت آهنگ بر مبنای موسیقی فولکلور منطقه ای می نمایند و آن را به نام خود به ثبت می رسانند اما صاحبان این موسیقی فولکلور از داشتن حقوقی در این زمینه محرومند. در مثال دیگری باید گفت که شرکت تولید پتوی Ibenaدر آلمان از طرح گبه برای تولیدات پتوی خود استفاده کرده و در این زمینه حتی از حمایت های ناشی از حقوق مالکیت فکری نیز برخوردار است ، در حالی که ایل یا قبیله موجد طرح گبه از این حق محروم می مانند و نمی توانند آنرا به ثبت برسانند.

در این موارد به روشنی دیده شد که در زمینه های متعددی ، اشخاص و شرکت ها می توانند به راحتی و با استفاده از دانش های سنتی سرزمین ما برای خود تولید حقوق انحصاری نمایند. البته کار به همین جا ختم نمی شود زیرا در بسیاری از موارد عامل مضر برای فرهنگ و سنت یک جامعه ، استفاده غلط از آن دانش سنتی می باشد. مثلاً در مثال مذکور برای طرح پتوی گبه ، شرکت Ibenaآن را به عنوان پتو (رو انداز) استفاده نموده است در حالی که طرح گبه در فولکلور عشایر قشقایی ، نه به عنوان روانداز ، که به عنوان زیرانداز مورد استفاده قرار می گیرد.[17] و یا می توان از مواردی صحبت نمود که استفاده از موسیقی و یا نمایش آثار باستانی و یا عادات و رسوم سنتی یک قوم در غیر مواردی که به واقع برای آن وجود دارند، باشد .

بنابر مطالب فوق و با توجه به اهمیت حمایت از دانش سنتی در کشور ما با توجه به سابقه تاریخی آن می توان گفت بحث حاضر یکی از مهم ترین مباحثی است که با توجه به گرایش دانشمندان در حوزه بین المللی به تبیین مفاهیم این رشته از حقوق مالکیت فکری، باید در عرصه ملی نیز مورد نقد و بررسی های فراوان قرار گیرد. و امید است که در آینده نه چندان دور و با توجه به اهمیت موضوع و لزوم بررسی و نقد هرچه سریعتر آن نظر اساتید و حقوقدانان محترم بدان جلب شده و با سرعت بیشتری کارهای تحقیقاتی مفید و مثمر ثمری در زمینه دانش سنتی ، فولکلور و منابع ژنتیک صورت گیرد.

بخش اول –  تاریخچه و مفهوم دانش سنتی :
1– مقدمه:

در باب تاریخچه و مفهوم دانش سنتی در بخش مقدمه توضیحاتی داده شد. اما به نظر می رسد در این جا و با توجه به عنوان این فصل ، نیاز است که قدری در جزییات این موضوع وارد شد.

قبلاً صحبت شد که دانش سنتی تاریخچه ای بس طولانی و شاید به قدمت فرهنگ و تمدن انسانی دارد و باید میان آنچه که به غلط حمایت از دانش سنتی نام می بریم با واژه درست آن که حمایت از حقوق دارندگان دانش سنتی و بومی است تفکیک قایل شد. در واقع دانش سنتی مفهومی است که در سطور آتی آن را بررسی خواهیم نمود و این رسوم کهن ، قدمتی به درازای تاریخ دارد اما حمایت از حقوق دارندگان دانش سنتی مفهومی است که همانطور که بیان شد عمر آن ، به زحمت به دو دهه می رسد.

با توجه به این نکته ظریف که آنچه دانشمندان در سطح بین المللی و ملی در پی آنند ، حمایت از مفهومی است که قدمتی چندین هزار ساله دارد و از نظر محتوا نیز برای جوامع بومی و صاحبان این دانش ارزش فرهنگی و ملی دارد و در واقع هویت تاریخی و باستانی آن ها را می نمایاند. بنابراین با یک دید سطحی نمی توان از کنار آن گذشت و حداقل از نظر تئوریک می توان در مقام مقایسه حقوق دارندگان حق اختراع با حقوق دارندگان دانش سنتی گفت که هرنوع کم و کاست در شیوه حمایت از حق اختراع نهایتاً موجب تضییع حقوق تعداد محدودی از اشخاص شده و پس از آن با رفع خلا های قانونی قابل جبران است. اما مسلماً در زمینه دانش سنتی نمی توان به این راحتی از کنار قضیه گذشت زیرا هر گونه خلا قانونی و سهل انگاری در تدوین قوانین حمایتی می تواند منجر به از بین رفتن بخشی از فرهنگ و یا رسوم و باورهای یک جامعه گردد که مسلماً به هیچ وجه قابل جبران نخواهد بود.

بنابراین و در جهت تبیین هر چه دقیق تر نظام حمایتی خاص ابتدائاً در این فصل تاریخچه تحول این مفهوم بیان خواهد شد. البته در این مقوله باید به نکته ای نیز توجه نمود و آن این است که هر چند ارائه تعریفی دقیق از دانش سنتی به غایت مهم به نظر می رسد اما نباید غافل شد که ارائه تعریف نیز به نوعی منجر به محدود شدن دانش سنتی و بومی به یک تعریف مشخص خواهد شد ، در حالی که توضیح داده شد که دانش سنتی ، بالذات ، مفهومی بسیار وسیع است و محدود نمودن آن به یک قالب خاص می تواند آثار سوء بسیاری در پی داشته باشد. برای مثال می تواند باعث خروج مصادیق متعددی از این مفهوم از حیطه حمایت قانون شود. پس همیشه باید در نظر داشت که در عین اینکه سعی در ارائه تعریف داریم ، نباید هیچگاه به سمت محصور کردن این مفهوم پیش رفت.

2– تاریخچه :

همانطور که در فصل مقدمه به طور مشروح بیان شد ، نظر به سرقت رو به افزون نمودهای فولکور و دانش سنتی و استفاده نامناسباز آنها در سطح بین‌المللی، کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران از سازمان جهانی مالکیت معنوی درخواستکردند که ایجاد ساز و کارهای حمایت از حقوق مالکیت معنوی صاحبان دانش سنتی وفولکلور ، در دستور کار این سازمان قرار بگیرد. با توجه به حساسیت موضوع دانش سنتی و اهمیت آن برای کشور های مختلف سازمان جهانی مالکیت فکری (wipo)طی سال های 1998 تا 1999 اقدام به فرستادن گروه های حقیقت یاب[18] به بیشتر کشور های جهان نمود تا از نحوه نگرش قوانین ملی کشور ها نسبت به موضوع فوق مطلع گردد. حاصل این کار انتشار گزارشی با عنوان "الزامات حقوق مالکیت فکری و انتظارات صاحبان دانش سنتی"[19] بود.

سازمان جهانی مالکیت فکری در سال 2000 و بر اساس همین گزارش اقدام به تاسیس کمیته بین الدولی مال فکری ، منابع ژنتیک ، دانش سنتی و فولکلور کرد. کمیته مذکور در سال های 2000 الی 2008 ، ده نشست برگزار نمود؛ لیکن تا کنون علیرغم تمامی تلاش ها ، موفق به برقراری سیاست واحدی در قبال دانش سنتی نشده است.[20]

در این زمینه ، موضوع نگران کننده در عرصه بین المللی ، سرقت منابع زیستی و دانش و فرهنگ سنتی در واقع نوعی تخصیص غیر مجاز این منابع به اشخاص ثالث و بهره برداری غیر مجاز این اشخاص از این منابع است بدون اینکه به صاحبان اصلی این منافع اجازه داده شود که در سود ناشی از این استفاده مشارکت داشته باشند.[21] این موضوع به نحوی در مورد تنوع ژنتیکی حل شده است و در کنوانسیون تنوع ژنتیکی 1992 و در ماده 15 آن ، اعلام رضایت قبلی صاحبان یا دارندگان منابع ژنتیکی (منطقه ای که منشا آن ماده ژنی است) جهت دسترسی به منابع ژنتیک و سهم در منافع حاصله از استفاده تجاری پیش بینی شده است. بنابراین ضروری به نظر می رسد تا اعطای حقوق انحصاری اختراع بدون اعلام رضایت قبلی صورت نگیرد.

در این باب باید گفت بنا به اعلام هیات هندی شرکت کننده در چهارمین نشست کمیته بین الدولی مال فکری ، منابع ژنتیک ، دانش سنتی و فولکلورِ سازمان جهانی مالکیت فکری در سال 2002 در ژنو ، کشور هندوستان مقرراتی در زمینه ثبت اختراع و اعطای حقوق انحصاری آن به شرح ذیل وضع نموده است.

    انتشار اجباری منبع و ریشه جغرافیایی مواد بیولوژیکی مورد استفاده در اختراع در زمان ثبت.
    مقررات مربوط به مخالفت با حق اختراع و لغو آن در صورتی که از سوی مخترع منشا منبع ژنی به کار رفته اعلام نشده یا گمراه کننده باشد.
    مخالفت با حق اختراع و لغو آن در صورتی که اختراع بر اساس دانش اجتماعات بومی یا محلی هند یا جای دیگر پیس بینی شده باشد.[22]

متاسفانه علیرغم قانونگذاری های اندکی که در کشور های مختلف وجود دارد باید اذعان داشت که هنوز تعریف دقیق و جامعی از این مفهوم ارائه نشده است. فلذا در سطور آتی به آن خواهیم پرداخت.

3– مفهوم دانش سنتی در سطح بین المللی:

مفهوم دانش سنتی از دید بین المللی با توجه به مطالعات و پژوهشهای انجام گرفته می تواند حایز اهمیت باشد زیرا به هر حال و با هر نوع نگرشی به شیوه مناسب حمایت از دانش سنتی ، ابتدائاً باید تعریف دقیقی از آن ارائه نمود. این تعریف در سطح بین المللی مسلماً می تواند با توجه به سوابق تحقیقی بیشتر و تلاشهای سازمان های بین المللی چون سازمان جهانی مالکیت فکری و همچنین کمیته بین الدولی مال فکری ، منابع ژنتیک ، دانش سنتی و فولکلورِ سازمان مذکور دقیق تر و مثمر ثمر تر باشد.

الف) گزارشات سازمان جهانی مالکیت فکری:

ابتدائاً باید دید دانش سنتی در واژه نامه سازمان جهانی مالکیت فکری چه تعریفی دارد. تعریفی که در واژه نامه مذکور ارائه شده می گوید:"دانش سنتی اشاره دارد به ادبیات ، آثار هنری یا کارها ، اعمال ، ابداعات و کشفیات علمی ؛ طرح ها ، علائم ، اسامی یا نشانه ها یا اطلاعات افشا نشده که همگی سنتی باشند و تمامی ابداعات و خلاقیت های سنتی که از فعالیت فکری در زمینه های صنعتی ، علمی ، ادبی و هنری ناشی می شود".[23] در ادامه همین تعریف ، عنوان شده است که طبقات دانش سنتی می تواند شامل موارد زیر شود.

    دانش کشاورزی
    دانش علمی
    دانش فنّی
    دانش بوم شناختی
    دانش پزشکی شامل دارو ها و درمان های مرتبط
    دانش مربوط به تنوع زیستی
    "نمود های فرهنگی سنتی"[24]

سندی که در این راستا می توان از آن نام برد و در واقع به تعریف مفاهیم به کار برده شده می پردازد، سند نهمِ نشست سومِ بین الدولی مال فکری ، منابع ژنتیک ، دانش سنتی و فولکلورِ سازمان جهانی مالکیت فکری، با عنوان "دانش سنتی –واژه های موثر و تعاریف"[25] است.

ب) قوانین سایر کشورها:

·        قانون پرتغال:

قانون پرتغال دانش سنتی را به این شکل تعریف می کند :" دانش سنتی شامل تمامی عناصر غیر قابل لمسِ مرتبط با مصرف صنعتی یا تجاری گونه های محلی و سایر مواد بومی است که در یک روش غیر مدرن توسط جمعیت محلی –منفرداً یا مجتمعاً –توسعه یافته و در قالب بخشی از سنت های فرهنگی و معنوی این جوامع در آمده است و شامل روش ها و سبک ها، فرآیندها ، کالاها و طرح های کاربردی در کشاورزی ، غذا و فعالیت های صنعتی به طور کل مثل صنایع سنتی ، تجارت و خدمات می شود.[26]

·        قانون قرقیزستان:

در قانون حمایت از دانش سنتی جمهوری قرقیزستان و در تعریف دانش سنتی آمده است :" ... دانش ، سبک ها و شیوه ها مشتمل بر کاربرد منابع ژنتیکی مورد استفاده در زمینه های مختلف فعالیت انسانی ، که بین نسل ها انتقال یافته ...".[27]

·        قانون پرو:

در قانون کشور پرو [28] ، واژه دانش سنتی تعریف نشده است. در عوض همانطور که از نام قانون بر می آید به تعریف واژه دانش جمعی (Collective Knowledge)پرداخته شده است. معنایی که قانونگذار پرو برای واژه ابداعی خود انتخاب نموده است عبارت است از : " دانش فرانَسلی انباشته شده که توسط اجتماعات و مردم بومی با توجه به خواصّ ، ویژگی ها و کاربردهای تنوع ژنتیکی پرورانده شده است".  و در ادامه واژه های دیگری از جمله دانش سنتی را به عنوان زیر مجموعه و حتی در مواردی مترادف واژه دانش بومی می داند . این قانون در تعریف این واژه نیز به خوبی عمل نکرده و واژه مردم بومی را به این صورت تعریف می کند : " ساکنان اولیه ای که حقوقی را که قبل از تشکیل دولت پرو به وجود آمده بود دارا هستند ، فرهنگ خاص خود را ادامه می دهند ، سرزمین خاص خود را اشغال می کنند و خود را به این شکل می شناسند ".

ملاحظه می شود که به شکل بسیار ضعیفی ، سعی بر این بوده که دانش بومی را به منطقه و یا قوم خاصی مربوط نمایند و در واقع آن را محدود تر از دانش سنتی معرفی نمایند در حالی که به وضوح پیداست که دید جامعه بین المللی ، دانش سنتی اعم از دانش بومی است و ما بین آن ها رابطه عموم و خصوص مطلق برقرار است.

اما به هر حال با تعریف واژه دانش جمعی ، قانونگذار پرو گام مثبتی در جهت حرکت به سمت مفهوم واقعی این واژه با توجه به ویژگی های آن برداشته است.

4– مفهوم دانش سنتی در حقوق ایران:

متاسفانه در نظام حقوقی ایران تعریف دقیقی در باب دانش سنتی به چشم نمی خورد. مراد از مفهوم دانش سنتی از دیدگاه حقوق ایران ، صِرفاٌ ارائه تعریفی لفظی از این واژه نخواهد بود. تعریف ارائه شده باید متضمن نیازهای حقوقی ایران باشد. بدون اندیشیدن به چنین نیازهایی و در واقع لحاظ داشتن مشخصات مواردی که تحت پوشش این تعریف قرار خواهند گرفت ، نمی توان تعریفی که مناسب نیازهای جامعه ایرانی باشد ارائه داد و در صورت ارائه هر نوع تعریفی به سختی می توان گفت که قدم مثبتی در جهت نیل و اهداف تعریف شده برداشته ایم.

البته در مورد حقوق ایران ، متاسفانه با توجه به عدم پرداختن به مفهوم دانش سنتی باید اذعان داشت در درجه اول باید به اهمیت دانش سنتی و لزوم ارائه مقالات و کتب مختلف پیرامون آن پرداخت.

آنچه در اینجتا واجد اهمیت به نظر می رسد ، ضرورت وجود یک تعریف مناسب حقوقی برای کلمات فوق است. زیرا تنها در چنین حالتی است که موفق به ارائه یک سیستم جامع و ضرورتاً خاص[29]برای حمایت از دانش سنتی خواهیم شد.

5– نتیجه گیری:

در این بخش به تفصیل تاریخچه دانش سنتی و نحوه پیدایش آن عنوان شد . سپس دلایل به وجود آمدن این مفهوم بررسی گشت و این امر ، سرآغازی قرار گرفت تا بتوانیم معنای این واژه را در لابلای اسناد موجود و قوانین مصوب کشورهای مختلف بیابیم.

آنچه مسلم است تعاریف متفاوتی در اسناد بین المللی و قوانین ملی کشور های مختلف ارائه شده که علیرغم شباهاتی که به هم دارند ، نمی توان آن ها را یکی دانست و باید گفت اتخاذ هرکدام از این تعاریف ممکن است باعث مترتب شدن آثار حقوقی متفاوتی گردد.

پر واضح است که علیرغم تمام مسائل مذکور و در جهت خلق قانونی که بتواند به طور کامل پوشش دهنده تمامی زوایای دانش سنتی باشد ، قدم اول این است که تعریف جامعی از آن ارائه دهیم. با توجه به وسعت مفهومیِ این واژه باید گفت در حال حاضر فقط می توان برای شروع تعریف خاصی ارائه داد و باید امیدوار بود که در آینده و در سایه نقد های علمی ، تعاریف دقیق و مثمر ثمری ارائه گردد.


بخش دوم – بررسی نظام های حمایتی موجود :
1–مقدمه:

تا به این جای کار ، موفق شدیم که مفهوم واژه دانش سنتی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. در این بخش ، هدف بررسی نظام های موجود مالکیت فکری و امکان انطباق دانش سنتی با آن ها خواهد بود.

فلذا دو نظام حق اختراع و کپی رایت مورد بررسی قرار گرفته و امکان حمایت از دانش سنتی تحت این دو نظام مورد بررسی قرار خواهد گرفت. البته در همین جا باید تذکر داد که این تحقیق در پی بیان تعاریف این نظام ها نیست و فقط سعی دارد شرایط آن ها را در ارتباط با دانش سنتی بررسی نماید.

مفهوم حمایت در حقوق مالکیت فکری دارای چند اثر مختلف است که در زیر آن ها را خواهیم دید.

            الف) ممانعت از اختصاص یافتن حقوق مادی و معنوی به اشخاص ثالث.

            ب) جلوگیری از استفاده غیر مجاز از اثر توسط اشخاص فاقد حق مالکیت.

            ج) جلوگیری از رقابت نا مشروع و غیر عادلانه.

این مفاهیم به طور کلی توسط دو شیوه حمایتی مثبت (Positive)و تدافعی (Defensive)صورت می گیرد. در حمایت مثبت حقوق مالک اثر یا اختراع مورد حمایت قانون قرار می گیرد و حقوق و تکالیفی برای مالک این مال فکری وضع می گردد تا بتواند زیر چتر حمایتی قانون از اثر یا اختراع خود استفاده کند. در حالی که در حمایت تدافعی که در واقع یک مرحله بعد از حمایت مثبت است ، قانون مانع از تعدی و تجاوز اشخاص ثالث به حقوق مکتسبه مالکِ مال فکری می شود.

با توجه به تفاوت هایی که ذاتاً بین این دو نظام وجود دارد ، مطالب بخش حاضر در دو فصل و تحت عناوین نظام حق اختراع و نظام کپی رایت مورد بررسی خواهیم داد. در ادامه خواهیم دید که به چه دلایلی نظام های موجود ، توانایی حمایت از این مفهوم را ندارند و باید برای حمایت از دانش سنتی نظام جدیدی با خصوصیات ویژه ابداع نمود.

2– نظام حق اختراع:

حق اختراع[30] نظامی است که در تعاریف آن در کتب مختلف بحث های بسیار شده و برای مشاهده مفهوم نظام حمایتی حق اختراع می توان به کتب مختلفی مراجعه نمود.[31] همانطور که قبلاً بحث آن رفت این تحقیق به هیچ وجه در پی بررسی نظام های حمایتی نیست ؛ آنچه اینجا بدان پرداخته خواهد شد ، خصوصیاتی است که در هر یک از این نظام های حمایتی وجود دارد و میزان انطباق هریک از این ویژگی ها با معیار های دانش سنتی است.

برای ورود به این بحث باید گفت نظام حق اختراع دارای ویژگی های خاص خود می باشد که در ذیل به آن ها پرداخته خواهد شد. البته در این جا تلاش نشده که تمامی جنبه های حق اختراع مورد بحث قرار گیرد ، بلکه صِرفاً به بیان برخی از مهمترین تفاوت های این نظام ها ، برای نشان دادن عدم امکان تطبیق این دو نظام حمایتی بسنده خواهد شد.

1. اولین خاصیتی که در نظام حق اختراع وجود دارد ، وجود مالک یا همان دارنده حق اختراع است. این ویژگی از مصادیق بارز هر اختراعی است. فی الواقع باید گفت بدون در نظر داشتن شخص خاصی به عنوان دارنده حق اختراع ، ثبت یک اختراع اقدامی بی فایده و غیر ممکن به نظر می رسد. زیرا حقوق مالکیت فکری سعی دارد از حقوق شخصی که اثری را به وجود آورده حمایت نماید که در فرض عدم وجود چنین شخصی ، این امر سالبه به انتفاء موضوع خواهد بود. آنچه بسیار بدیهی به نظر می رسد ، عدم انطباق این خصیصه با نهاد دانش سنتی است؛ که می دانیم در مفهوم دانش سنتی ، اگر مشخص نمودن مالک کار غیر ممکنی نباشد می توان گفت بسیار سخت است.

در صورت پیاده نمودن دانش سنتی تحت نظام حمایتی حق اختراع ، این ایراد عمده پیش می آید که کسی را نمی توان به عنوان مالک دانش سنتی معرفی نمود تا نظام حمایتی حق اختراع از آن دفاع نماید. در مفهوم دانش سنتی ، توقع این است که قانون از مفهومی که دارای مالک خاصی نیست حمایت نماید در حالی که اساساً حق اختراع چنین کارکردی ندارد.

2. دومین موضوعی که بیان آن بسیار مهم به نظر می رسد این است که در نظام حمایتی حق اختراع ، همیشه حمایت قانونی محدود به زمان معینی است و با پایان یافتن زمان مشخص تمامی حمایت های قانونی از آن برداشته خواهد شد و همگان این حق را خواهند داشت که از آن بهره برداری نمایند. فلسفه وجودی این امر به دلیل تدارک دیدن حقوق مساوی برای فرد و جامعه است و در واقع این نظام سعی دارد تعادلی را میان حقوق فرد و حقوق جامعه برقرار نماید.

اما در مفهوم دانش سنتی ، محدود نمودن حمایت های قانونی به زمان مشخص می تواند باعث بروز ایراداتی شود. بدین شکل که اصولاً دانش سنتی مفهومی است که در طی قرن ها شکل گرفته است و امکان ندارد که بتوان آن را محدود به زمان معینی نمود . به عبارت دیگر وقتی فرآیند شکل گیری یک موضوع معین به عنوان دانش سنتی چندین هزار سال طول می کشد ، چگونه می توان در طول یک دوره مثلاً بیست ساله از آن محافظت نمود.

نکته دیگر این است که هدف از حمایت دانش سنتی ، انتقال صحیح آن به نسل بعدی است و وصف اساسی این موضوع بی زمان بودن آن است. به بیان دیگر غرض از این حمایت ما را مجبور می سازد که برای مدت زمان نامحدودی از دانش سنتی حمایت نماییم که این موضوع نیز بر خلاف سیستم حمایتی حق اختراع می باشد.

3. مورد دیگر این است که همانطور که می دانیم در نظام حق اختراع ، همیشه اولین ثبت مورد حمایت قانون قرار می گیرد و نه اولین اختراع. در واقع مهم نیست که این مال فکری ، اولین بار متعلق به چه کسی بوده است. آنچه اهمیت دارد این است که چه کسی برای اولین بار اقدام به ثبت این اختراع می نماید.

با دقت در این مورد ، یکی دیگر از تفاوت های بارز حق اختراع با دانش سنتی پدیدار می گردد. این تفاوت که در واقع به یکی از خصوصیات دانش سنتی مربوط می شود همان حمایت از تجاوز اشخاص ثالث به تاریخ و فرهنگ یک قوم است. به بیان ساده تر می توان گفت برای مثال اگر شخصی در انگلستان بر فرض وجود همه شرایط دیگر ، اولین بار اقدام به ثبت یک نوع روش درمانی خاص که جزو دانش سنتی کشور هندوستان محسوب می شود نماید ، به راحتی و تحت لوای نظام حق اختراع می تواند از آن استفاده نماید و حتی مانع از استفاده هندی ها از چیزی شود که در واقع متعلق به خود ایشان بوده است.

با این مثال کاملاً روشن شد که آنچه در مفهوم دانش سنتی مطمح نظر است ، اختصاص یک مفهوم خاص به قومی است که به هیچ وجه نمی توان در سایه نظام حمایتی حق اختراع به آن دست یافت زیرا نظام مذکور صِرفاً از اشخاصی که اختراع خود را به ثبت رسانده اند حمایت می کند در حال که دانش سنتی حتی بدون ثبت هم نیازمند حمایت است.

4.  مورد بعدی که به ذهن می رسد این است که اموال مورد حمایت نظام حق اختراع اصولاً قابلیت نقل و انتقال و اعراض دارند. مالک یک اختراع می تواند آن را به دیگری انتقال دهد و یا اینکه اصولاً مشابه هر مال دیگری از آن اعراض کند . در حالی که چنین مطلبی اصولاً در دانش سنتی قابل تصور نیست ؛ به بیان شیوا تر باید گفت دانش سنتی ، بر خلاف اختراع ، نه به عنوان حفظ حقوق مالک آن ، که به عنوان دفاع از حقوق جامعه مورد حمایت قرار می گیرد. این نکته باید مورد توجه جدی قرار گیرد زیرا یکی از اساسی ترین تفاوت های نظام حقوقی حق اختراع و دانش سنتی است.

نظام حق اختراع ، نظامی است برای حمایت از حقوق جامعه در حالی که حق اختراع فقط به حمایت از حقوق جامعه نمی پردازد و بالعکس آنچه مدّ نظر دارد حمایت از حقوق فرد است و در وهله دوم سعی دارد که حقوق جامعه را نیز به نوعی در تعادی با حقوق فرد نگاه دارد. برای مثال حمایت از مراسم سنتی یک قبیله مشخص تفاوت های زیادی با حمایت از صاحب یک اختراع دارد. زیرا مالک اختراع در اختراع خویش نفع مادی دارد در حالی که در فرض حمایت از یک مراسم سنتی صِرفاً باید از این مراسم در جهت عدم تحریف و تغییر و کاربرد بدون اجازه محافظت نمود و کسی مالک این مراسم نیست تا بتواند آن را به کشور دیگری بفروشد در صورتی که مخترع ، این آزادی را دارد که اختراع خود را به اشخاص دیگر واگذار نماید و یا اصولاً از از مالکیت ان اعراض نماید.

5. نکته بعدی که باید مد نظر قرار داد این است که در نظام حمایتی حق اختراع یکی از مهمترین ارکانی که باید در جهت ثبت اختراع موجود باشد وجود یک گام ابتکاری[32] است.

گام ابتکاری در امکان ثبت یک محصول به عنوان یک اختراع جدید ارزش فراوانی دارد. در واقع کاربرد این مفهوم آنجایی مشخص می شود که فردی سعی دارد که مشابه اختراعی را که دیگری قبلاً به ثبت رسانده است به ثبت برساند. در چنین مواردی باید در اختراع جدید یک گام ابتکاری وجود داشته باشد که در واقع به عنوان وجه تمایزی با اختراع قبلی محسوب شود.

با این توضیح و از این دیدگاه دو ایراد عمده به نحوه حمایت این نظام از دانش سنتی وارد است. اول اینکه در دانش سنتی اصولاً گام ابتکاری ممکن است موجود نباشد. زیرا مواردی که به عنوان دانش سنتی مورد بحث قرار می گیرند اصولاً ممکن است زاییده فکر یک انسان نباشند که بتوان عنصر گام ابتکاری را به آن ها منتسب نمود؛ چه همانطور که می دانیم ، ابتکار از فکر انسان ناشی می شود و برای مثال موارد مربوط به تنوع بیولوژیک را که به هیچ وجه زاییده فکر انسان نیست نمی توان به هیچ وجه تحت این نظام حمایت نمود.

6. مورد بعدی که باید به آن اشاره نمود عنصر جدید بودن[33] یک اختراع است. بدون نیاز به تکرار بند پیشین باید گفت که دانش سنتی که قرن ها پیش به وجود آمده با توجه به خصوصیات مطرح شده در مورد جدید بودن یک اختراع ، به هیچ وجه حائز چنین شرایطی نیست و در واقع فاقد یکی از مهمترین اوصافی است که هر اختراعی برای داشتن امکان ثبت باید دارای آن باشد.

7. در این بند و به عنوان حسن ختام بحث راجع به نظام حق اختراع باید گفت تفاوت اصولی نیز از جهت فلسفه حمایتی از نظام با دانش سنتی وجود دارد. به این ترتیب که نظام حمایتی حق اختراع سعی دارد حمایت شدیدی از دارنده حق اختراع داشته باشد تا کسی نتواند به هیچ وجه مشابه اختراع او را حتی با وصف اصیل بودن تملک و به تبع آن استفاده نماید.

در کموضوع دانش سنتی موضوع بدین شکل نیست. به عبارت دیگر در مفهوم دانش سنتی حمایت از نوع مشخصی از آوازهای فولکلور مرتبط با قبیله ای خاص نمی تواند مانع از حمایت آوازهای مشابه در قبیله ای دیگر شود. بنابراین هدف از حمایت از دانش سنتی این است که حتی با فرض وجود موارد مشابه مورد حمایت دیگر ، از اثر سنتی یا بومی حفاظت شود.

موضوع بیان شده در واقع یکی از اصلی ترین عللی است که عمده تفاوت های نظام دانش سنتی و فولکلور با نظام حق اختراع از آن ناشی می شود.                     

3–  نظام کپی رایت:

در مورد کپی رایت[34] نیز همانند نظام حق اختراع ، در کتب مختلف بحث های بسیار شده و برای مشاهده مفهوم نظام حمایتی کپی رایت می توان به همان منابع مراجعه نمود.[35] مشابه فصل پیشین ، این فصل نیز در پی بررسی نظام کپی رایت نبوده و حتی به بیان تمامی خصوصیات آن نخواهد پرداخت.

آنچه مشابه قبل در این فصل مورد بحث و نقد قرار خواهد گرفت ، صِرفاً تفاوت های نظام کپی رایت و دانش سنتی خواهد بود تا از این رهگذر نشان داده شود که آیا امکان حمایت از دانش سنتی تحت نظام حمایتی کپی رایت وجود دارد یا خیر؟

در این بحث موارد ذیل قابل توجه است.

1. اولین موضوعی که با شنیدن نام کپی رایت به ذهن متبادر می شود وجود شخصی است که اثر ادبی یا هنری را خلق نموده است. مشابه این موضوع در نظام حمایتی حق اختراع نیز موجود بود که به طور مشروح بدان پرداخته شد.

در نظام کپی رایت نیز وضع به همین منوال است. بدون وجود شخصی که مالک اثر ادبی یا هنری باشد نمی توان از حق کپی رایت صحبت نمود. پس این را می توان به عنوان اولین تفاوت نظام حمایتی کپی رایت و دانش سنتی فرض کرد.

نظر جامعه اروپا نیز در خصوص اعطای کپی رایت به اشخاص معین و تعلق فولکلور به اجتماع در سند شماره 11 نشست سوم کمیته بین الدولی مال فکری ، منابع ژنتیکی ، دانش سنتی و فولکلور بدین شرح آمده است: "کپی رایت هنگامی اعطا می شود که اثرا دارای خالقی مشخص باشد در حالی که در فولکلور اصل بر این است که پدیدآورنده ، گمنام است. به بیان دیگر فولکلور متعلق به اجتماع است"[36].

2. دومین مورد نیز که قبلاً در مورد آن صحبت شد و مورد بررسی قرار گرفت و مشابه آن در نظام کپی رایت نیز موجود می باشد محدودیت حمایت به زمان معینی است. البته باید گفت که حق کی رایت به دو قسمت مادی و معنوی تقسیم می گردد. که موارد معنوی می تواند محدود به زمان نباشد. آنچه بسیار مهم به نظر می رسد این است که نباید از این واقعیت گذشت که هر چند به ئظر می رسد کپی رایت هماهنگی بیشتری با دانش سنتی داشته باشد و دلیل آن نیز ذات غیر تجاری آن است اما باز هم باید گفت که در نظام حمایتی دانش سنتی تجارت هیچ نقشی ندارد در حال که در نظام کپی رایت بخشی از حقوق فقط مشابه دانش سنتی هستند و در قسمت دیگر که بخش مادی را تشکیل می دهند حمایت محدود به زمان گشته است تا جامعه نیز بتواند از آن اثر استفاده کند.

3. یکی از مهمترین عوامل تفاوت نظام کپی رایت با مفهوم دانش سنتی در وجود شرطی برای پذیرش یک اثر به عنوان اثر ادبی و هنری است. این شرط که در کتب مربوطه از آن به اصیل بودن[37] یاد می شود .

کپی رایت در این توصیف مخصوص آثاری است که واجد خصیصه اصالت هستند و به عبارت دیگر دسته اول بوده و نخستین اثر می باشند. با نظام کپی رایت نمی توان نمودهای فرهنگی و سنتی را که از قبل وجود داشته و در جوامع سنتی ، نسل به نسل منتقل شده ، تحت حمایت قرار داد. این نظام صرفاً به آثار ابتکاری و خلاقانه می پردازد که به وضوح پیداست ، چنین آثاری با مواردِ دانش سنتی و فولکلور تفاوت های بارزی دارند.

در این رابطه می توان به پاسخ دولت مجارستان به پرسشنامه WIPOدر سال 2001 و در ارتباط با فولکلور اشاره نمود که بیان می دارد : "نمودهای فولکلور آثار ابداعی نیستند زیرا ویژگی های آن به گونه ای نیست که برای آن ، خالق ، ابداع کننده  و یا پدید آورنده واحدی فرض کرد. نمود های فولکلور بیانگر وجوه تغییر نیافته فرهنگ عمومی است"[38].

مشاهده می شود که آنچه مورد انتقاد قرار گرفته ، عدم امکان پذیرش ابتکار و ابداع و در واقع اصالت دانش سنتی است که باعث شود نتوان آن را تحت نظام کپی رایت مورد بررسی قرار داد.

4. مورد بعدی که با توجه به شباهت های آن با نظام حق اختراع قبلاً توضیح داده شد قابلیت انتقال در نظام کپی رایت است که این موضوع در مورد دانش سنتی نمی تواند صحیح باشد. به دلیل بیان توضیحات کافی در این زمینه از تکرار مجدد مطالب خودداری خواهیم نمود.

5. موضوع جالب دیگر در این زمینه این است که کپی رایت نیازمند وجود شکل و وضع ثابتی از اثر است تا بتوان آن را مشمول حمایت قرار داد در حال که در مفهوم دانش سنتی وضع کاملاً به شکل دیگری است. در این مفهوم به غیر از موارد معینی ، هیچگاه نمی توان شکل ثابتی برای مثلاً نمودهای آوازی فرض نمود و در واقع این نمودها حاوی خصیصه غیر قبل لمس بودن[39] هستند در حالی که تمامی آثاری که تحت نظام کپی رایت قرار می گیرند عناصر ملموس هستند.

4– نتیجه گیری:

در این فصل سعی شد تا عواملی از نظام های مختلف که در تضاد با دانش سنتی و فولکلور بودند مورد بحث قرار گیرد. در همین مورد نیز نقطه تمرکز روی دو نظام حق اختراع و کپی رایت قرار گرفت.

به هر حال و با بررسی های مختلف روی نقاط مختلف و ویژگی های این دو نظام و اعمال مقایسه بین آن ها و دانش سنتی به این نتیجه نائل شدیم که هیچکدام از این دو نظام و بیان دقیق تر هیچ نظام دیگری نیز نمی تواند تمامی زوایای وجودی دانش سنتی را پوشش دهد.

دانش سنتی دارای خصوصیاتی است که در پرتو این نظام ها حمایت خوبی از آن نمی شود. برای مثال مشخص شد که حمایت از دانش سنتی در جهت حمایت از جامعه می باشد در حالی که قلسفه وجودی نظام های دیگر حمایت از حقوق اشخاص است، هرچند ممکن است به عنوان یک هدف ثانوی به حقوق اجتماع هم پرداخته شود.

بنابراین و در مقام نتیجه گیری از مطالب این فصل باید گفت با توجه به شناخت جامعی نسبت به مفهوم دانش سنتی و تاریخچه آن ، و سپس با بررسی نظام های موجود از جمله حق اختراع و کپی رایت ، این نظام ها به هیچ وجه نمی توانند با توجه به تفاوت های بارزی که با دانش سنتی دارند ، مورد استفاده قرار گیرند و باید به فکر یک نظام حمایتی خاص برای حمایت از این نظام بود.

بخش سوم – نتیجه گیری

همانطور که در مقدمه این تحقیق بیان شد ، عنوان دانش سنتی را در پی کمبود جدی کارهای علمی در این زمینه انتخاب نمودم. به همین دلیل سعی کردم ابتدائاً به دنبال ارائه تعریف جامعی در این زمینه باشم.

این امر را از بررسی اسناد نشست های بین المللی کمیته بین الدولی مال فکری ، منابع ژنتیک ، دانش سنتی و فولکلورِ سازمان جهانی مالکیت فکری آغاز کردم. دلیل این امر نیز سابقه این سازمان در ارائه اسناد مختلف در ارتباط با این مساله بود.

دومین منبع ، قوانین کشور هایی بود که موفق شده بودند این نظام را به نوعی در قوانین داخلی خود وارد نمایند. البته تعداد این کشورها زیاد نیست اما طبعاً استفاده از قوانین آن ها می تواند در راه قانونگذاری ما بسیار مفید باشد.

پس از بحث و برررسی دانش سنتی ، فولکلور ، دانش بومی و میراث و بیان تفاوت های این مفاهیم ، سعی کردم نظام های موجود را بررسی نمایم تا بتوانم جمع بندی جامعی در ارتباط با امکان استفاده از این نظام ها برای حمایت از دانش سنتی ارائه دهم.

پس از بحث و نقد نقاط مختلف دو نظام حق اختراع و کپی رایت و بررسی تک تک این ویژگی ها به این نتیجه رسیدم که مشخصاً تفاوت های آشکاری بین خصوصیات مفهوم دانش سنتی و  نظام های مذکور موجود است.

با جمع مطالب عنوان شده با تازگی این نظام حمایتی در ایران می توان در پاسخ به فرضیه اول تحقیق گفت نظام فعلی قانونگذاری مالکیت فکری ایران نمیتواند ارزشها و آثار باستانی و سنتی و ...  را  به خوبی حفظ نماید.

در مورد فرضیه دوم نیز باید بیان داشت باتوجه به آثار باستانی ایران و دانش سنتی غنی آن و تمامی مسائلی که در باب مقدمه بحث آن رفت ، برای حفظ آثار باستانی و پیشینه تاریخی سرزمین ایران انجام اقدامات عاجلی برای وضع یک نظام قدرتمند و همه جانبه حقوقی برای حمایت از آثار زیرمجموعه مفهوم دانش سنتی ، ضرورت دارد.

بنابراین در این جا و با امعان نظر به مطالب این مقاله ، هر دو فرضیه ثابت به نظر می رسد.

فهرست منابع :

اول–     کتاب ها :

o       خوبکار، محمود، سیاست گذاری مالکیت فکری در زمینه دانش سنتی و فولکلور، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، 1382.

o       میرحسینی، سید حسین، مقدمه ای بر حقوق مالکیت معنوی، (تهران: انتشارات میزان، چاپ دوم، 1385) .

o       خوبکار ، محمود ، گزارش چهارمین نشست کمیته بین الدولی منابع ژنتیک ، دانش سنتی و فولکلور ، اداره حقوقی وزارت امور خارجه، 1381.

دوم–     کنوانسیون های بین المللی :

o       کنوانسیون تنوع بیولوژیکی (29 دسامبر 1992) قابل دسترس در Http://www.cbd.int.

سوم–     مقالات :

o   John Mugabe, "Intellectual Property Protection and Traditional Knowledge:  An Exploration in International Policy Discourse".

o   "Revised Draft Provision for the Protection of Traditional Knowledge: Policy Objective and Core Principles", http://www.wipo.com.

o   Graham Dutfield,"Developing and Implementing National Systems for Protecting Traditional Knowledge : A Review of Experiences in Selected Developing Countries",UNCTAD Expert Meeting on Systems and National Experiences for Protecting Traditional Knowledge, Innovations and Practices, Geneva, 30 October – 1 November, 2000.

o   "Intellectual Property Needs and Expectations of Traditional Knowledge Holders", WIPO Report on Fact–Finding Missions on Intellectual Property and Traditional Knowledge (1998–1999).

o   "Traditional Knowledge – Operational Terms and Definitions", Intergovernmental Committee on Intellectual Property and Genetic Resources, Traditional Knowledge and Folklore, Third Session, Geneva, JUN 13–21, 2002.

o   Ajeet Mathur, "Who Owns the Traditional Knowledge", Working Paper NO.96, Indian Council for Research on International Economic Relations, 2003.

o   Carlos M Correa, "Traditional Knowledge and Intellectual Property", Geneva, United Nations Office.

چهارم–     قوانین خارجی :

o   Portugal Decree–Law NO. 118/2002 (Apr, 20, 2002).

o   Law of the Kyrgyz Republic on the Protection of Traditional Knowledge, (Jun, 26, 2007).

o   Law Introducing a Protection Regime for the Collective Knowledge of Indigenous People Derived from Biological Resources , Law No 27811, (published in the Official Journal “El Peruano” on August 10, 2002).

[1]خوبکار، محمود، سیاست گذاری مالکیت فکری در زمینه دانش سنتی و فولکلور، پایان نامه کارشناسی ارشد، 1382، ص 1.

[2]John Mugabe, "Intellectual Property Protection and Traditional Knowledge:  An Exploration in International Policy Discourse", Http://www.wipo.com, P. 1.

[3]خوبکار، ماخذ پیشین.

[4]"Revised Draft Provision for the Protection of Traditional Knowledge: Policy Objective and Core Principles", Http://www.wipo.com.

[5]کنوانسیون تنوع بیولوژیکی در 29 دسامبر 1992 با امضاء 43 کشور در ریو دو ژانیرو به تصویب رسید و در 29 دسامبر 1993 لازم الاجرا شد. برای دیدن متن کامل ر. ک. : Http://www.wipo.com

[6]Graham Dutfield,"Developing and Implementing National Systems for Protecting Traditional Knowledge : A Review of Experiences in Selected Developing Countries",UNCTAD Expert Meeting on Systems and National Experiences for Protecting Traditional Knowledge, Innovations and Practices, Geneva, 30 October – 1 November, 2000, P. 3.

[7]Portugal Decree–Law NO. 118/2002 (Apr, 20, 2002), Article 3(1).

[8]Ibid.

[9]Law of the Kyrgyz Republic on the Protection of Traditional Knowledge, (Jun, 26, 2007), Article 2.

[10]Ibid.

[11]کشور هایی که بر مبنای اعلام سایت رسمی سازمان جهانی مالکیت فکری تا این تاریخ موفق به تصویب قوانین ملی در زمینه حمایت از دانش سنتی شده اند عبارتند از : 1– هند 2– قرقیزستان 3– پرو 4– پرتغال 5– فیلیپین 6– تایلند. البته در این زمینه می توان به قوانین دیگری از جمله قانون نمونه اتحادیه کشورهای آفریقایی و همچنین قانون اتحادیه اروپایی در زمینه تولیدات کشاورزی و صنایع غذایی اشاره نمود. Http://www.wipo.com.

[12]"Intellectual Property Needs and Expectations of Traditional Knowledge Holders", WIPO Report on Fact–Finding Missions on Intellectual Property and Traditional Knowledge (1998–1999).

[13]"Traditional Knowledge – Operational Terms and Definitions", Intergovernmental Committee on Intellectual Property and Genetic Resources, Traditional Knowledge and Folklore, Third Session, Geneva, JUN 13–21, 2002, Http://www.wipo.com.

[14]Sui Generis.

[15]Ajeet Mathur, "Who Owns the Traditional Knowledge", Working Paper NO.96, Indian Council for Research on International Economic Relations, 2003, P. 30–31.

[16]میرحسینی، سید حسین، مقدمه ای بر حقوق مالکیت معنوی، (تهران: انتشارات میزان، چاپ دوم، 1385)، صص. 21–23.

[17]خوبکار، ماخذ پیشین، صص. 2–5.

[18]Fact–Finding Groups.

[19]" Intellectual Property Needs and Expectations of Traditional Knowledge Holders", WIPO Report on Fact–Finding Missions on Intellectual Property and Traditional Knowledge (1998–1999) ( Geneva, 2001, Apr ).

[20]Ibid.

[21]خوبکار، محمود، سیاست گذاری مالکیت فکری در زمینه دانش سنتی و فولکلور، پایان نامه کارشناسی ارشد، 1382، صص. 10– 11  به نقل از :

Carlos M Correa, "Traditional Knowledge and Intellectual Property", (Geneva, United Nations Office), P. 5.

[22]محمود خوبکار ، گزارش چهارمین نشست کمیته بین الدولی منابع ژنتیک ، دانش سنتی و فولکلور ، 1381 ، اداره حقوقی وزارت امور خارجه.

[23]Http://www.wipo.com.

[24]Traditional Cultural Expressions (TCE).

[25]WIPO/GRTKF/IC/3/9,(Geneva, JUN 13–21, 2002),

[26]Portugal Decree–Law NO. 118/2002 (Apr, 20, 2002), Article 3(1).

[27]Law of the Kyrgyz Republic on the Protection of Traditional Knowledge, (Jun, 26, 2007), Article 2.

[28]Law Introducing a Protection Regime for the Collective Knowledge of Indigenous People Derived from Biological Resources , Law No 27811, (published in the Official Journal “El Peruano” on August 10, 2002).

[29]Sui Generis.

[30]Patent.

[31]برای مطالعه بیشتر ر. ک. به : سید حسین میرحسینی ، مقدمه ای بر حقوق مالکیت معنوی، (تهران: انتشارات میزان، چاپ دوم، 1385).

[32]Inventive Step.

[33]Novelty.

[34]Copy Right.

[35]برای مطالعه بیشتر ر. ک. به : سید حسین میرحسینی ، همان.

[36]WIPO/GRTKF/IC/3/11, P. 3 , available at .

[37]Originality.

[38]خوبکار، محمود، سیاست گذاری مالکیت فکری در زمینه دانش سنتی و فولکلور، پایان نامه کارشناسی ارشد، 1382، به نقل از :

Response of Hungry to Folklore Questionnaire, P. 2 , available at

[39]Intangible.

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.