×

نگرانی از تولد کودکان بد سرپرست

نگرانی از تولد کودکان بد سرپرست

نگرانی از تولد کودکان بد سرپرست

نگرانی-از-تولد-کودکان-بد-سرپرست

علی اعظم محمدبیگی ( عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان )
 
وزیر بهداشت و درمان عنوان کرد: هرم جمعیتی ایران به شدت در حال تغییر است. پس سیاستگذاران باید فکری درباره مبحث جمعیتی کشور داشته باشند و جایگزینی جمعیت جوان باید مورد توجه قرار گیرد (روزنامه «شرق»، 23 فروردین 1391).

این نظر وزیر بهداشت را که نگران پیر ‌شدن و در واقع کم ‌شدن جمعیت کشور است چگونه باید ارزیابی کرد؟ منصفانه این است که در این ارزیابی، به قول معروف نخست نیمه پر لیوان را ببینیم. به احتمال بسیار زیاد، خانم وزیر چند فرزند دارند که به دلیل سرپرستی خوب مادری مانند ایشان، آینده خوبی در انتظار آنان است یا اکنون در خوشبختی زندگی می‌کنند و برای جامعه خود نیز مفید هستند. بنابراین، چه خوب است که در آینده، دیگران مانند فرزندان خانم وزیر هرچه بیشتر زاد و ولد کنند تا جمعیت خوش‌آتیه و مفید جامعه ایران هر روز بیشتر شود. اما لیوانی که اول نیمه پر آن را دیدیم یک نیمه خالی هم دارد. حالا به این خبرها توجه کنید البته این اخبار مشتی از خروار است و جای شگفتی دارد که وزیر بهداشت اینها را در نظریه‌پردازی درباره آینده جمعیت ایران دخالت نداده‌اند. شاید او از این خبرها بی‌خبر است و شاید اساسا، جامعه ایران را از این حقایق تکان‌دهنده پاک می‌داند.

«مردی که متهم است دختر یک‌ساله همسر صیغه‌ای خود را به قتل رسانده در دادگاه کیفری استان البرز محاکمه می‌شود» (روزنامه «شرق»، 28 فروردین 1391، ص 18).
«شکارچی دختران دانش‌آموز توسط کارآگاهان پلیس به محل‌های ارتکاب جرم منتقل شد و جزییات آزار دختران را شرح داد. این مرد 59ساله از دو سال قبل، بعد از خریدن یک پیکان سفیدرنگ دختران دانش‌آموز را از مقابل مدارس می‌ربود و مورد آزار جنسی قرار می‌داد. این مرد در سه‌سالگی شاهد طلاق والدینش بود و خود در هشت‌سالگی مورد تجاوز دو مرد قرار گرفت» (روزنامه «شرق»، 20 اسفند 1390، ص10).

«جوانی که به دلیل اختلافات خانوادگی، مادر و خواهرش را به قتل رسانده است برای محاکمه به دادگاه کیفری معرفی شد... . فیروزه از همان بدو ازدواج با شوهرش اختلافاتی داشت و این کشمکش‌ها چند سال قبل شدت گرفت و کار به آنجا رسید که این‌دو طلاق را بر ادامه زندگی مشترک، ترجیح دادند. پس از آن، مادر مینا را انتخاب کرد و برادر او ترجیح داد با پدرش زندگی کند. اما طلاق ارتباط مادر و دختر را با پسر قطع نکرد... . وقتی اقوام و نزدیکان فیروزه تحت بازجویی قرار گرفتند گفتند این زن با پسرش نیز دچار اختلاف بود» (روزنامه «شرق»، سوم اسفند 1390).
«دختری 9ساله که توسط پدرش به یکی از آشنایان سپرده‌ شده بود زیر شکنجه‌های پسر 14ساله جان باخت... . مادر این پسر گفت: مادر مقتول به علت حمل مواد مخدر در زندان است و پدرش نیز به شدت اعتیاد دارد و چون نمی‌توانست از دخترانش مراقبت کند معصومه و خواهرش را پیش من و شوهرم که از آشنایان او بودیم آورد. من اول نمی‌خواستم آنها را قبول کنم. چون خودم بچه داشتم اما شوهرم خیلی اصرار کرد و گفت این دو دختر بی‌پناه هستند» (روزنامه «شرق»، اول اسفند 1390).

«پرونده مرد معتادی که با همدستی مادرش، زنی را به قتل رسانده و از خانه او سرقت کرده بود روی میز قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت... . قاتل گفت من یک خواهر و برادر کوچک‌تر از خودم دارم. وقتی بچه بودم پدرم ما را ترک کرد و رفت. از آن به بعد مادرم به سختی خرج ما را تامین می‌کرد. به همین دلیل وقتی 14 سال بیشتر نداشتم شروع به کار کردم و زندگی ما به دشواری ادامه داشت» (روزنامه «شرق»، 29 اسفند 1390).

این خبرها نمونه‌هایی کوچک از سرنوشت کسانی بود که والدین بدسرپرست آنها را به این دنیا آورده‌ و به سرنوشت تلخی گرفتار کرده‌اند. البته، مواردی نیز هست که خبر آن به مطبوعات و عرصه افکار عمومی کشانده نمی‌شود. مورد بسیار تاثرآور از این موارد، خودکشی دختر دانش‌آموز 15ساله‌ای بود. این دختر متاثر از اختلافات والدینش، از ماندن در یک دنیای پررنج چشم‌پوشی کرد. در پایان، پرسش من از وزیر بهداشت این است: آیا باید نگران پیر شدن جمعیت کشور باشیم یا نگران به‌دنیا آمدن کودکانی که در پی عواقب بدسرپرستی والدین، به خود یا جامعه آسیب می‌زنند؟
 
 
منبع : روزنامه شرق

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.