×

کودکان کار رنجی نامانوس، آتیه ای نامعلوم

کودکان کار رنجی نامانوس، آتیه ای نامعلوم

کودکان کار رنجی نامانوس، آتیه ای نامعلوم

کودکان-کار-رنجی-نامانوس،-آتیه-ای-نامعلوم

دکتر مرتضی بهشتی
 
وقتی کلمه کودک به زبان می آید همه ما کم وبیش تصوراتی چون کودکی در حال بازی، یادگیری یا لذت بردن از پیرامونش به ذهنمان می آید درحالیکه واقعیت این است که از میان هر 6 کودک در دنیا یکی از آنها درگیر کاراست. کودکان کارگر جمعیتی تقریبا برابر با همۀ جمعیت ایالات متحده را تشکیل می دهند.
 
کودکان کار ، بدون توجه به اشتغالی که انجام میدهند به کارهایی مشغولند که برای رشد ذهنی، جسمی و معنوی شان زیانبار است. سه چهارم این کودکان به صورت هایی که سازمان بین المللی کار (ILO) از آنها به عنوان بدترین اشکال کار کودکان نام می برد، استثمار می شوند. آنها در کارخانه های بسیار آلوده و نامطبوع ، کشتزارهای نا امن، معادنی که تله های مرگ هستند و دیگر مکان های پرخطر کار می کنند. برخی از این کودکان فروخته یا قاچاق می شوند و درشرایطی برده واری به سر می برند. برخی دیگر وادار به روسپیگری شده و یا به خطوط مقدم خونین جنگ فرستاده می شوند.
میلیون ها کودک در سراسر جهان اسیر کار های کم درآمد و رنج آوری هستند که فاقد هرگونه ارزش اقتصادی است.
سازمان بین المللی کار، کار کودکان را غیر قابل قبول می داند، زیرا کودکانی که مجبور به کار می شوند در سنین پایین هستند و باید مشغول تحصیل در مدرسه باشند. حتی اگر این کودکان دارای حداقل سن برای اشتغال باشند، نوع کاری که انجام می دهند برای افراد زیر 18 سال نامناسب است. طبق گزارش سازمان بین المللی کار، بسیاری از کودکان قربانی بدترین اشکال کار، مانند کار برای پرداخت بدهی، بردگی ، بیگاری یا اعمال مشابه بردگی، تولید و قاچاق مواد مخدر، یا سایر کارهایی که احتمالاً سلامت، ایمنی، و وضعیت روحی آنها را به مخاطره می اندازند، هستند.
طبق تازه ترین تخمین های سازمان بین المللی کار، که در گزارش تسریع اقدامات علیه کار کودکان، 215 میلیون کودک هنوز اسیر بهره کشی از کارکودکان هستند.
 
در سال های اخیر و براثر توجه رسانه ها، تلاشهای جهانی و فعالیت گروههای مدنی تغییر چشمگیری در دیدگاه ها نسبت به کار کودکان روی داده است. انکار و بی اعتنایی جای خود را به اذعان، نارضایتی وآمادگی برای رویارویی موثر با مشکل داده است. رها ساختن کودکان از کار علیرغم نگرانی های ابتدایی بعضی از کارفرمایان و سودجویان ضرر اقتصادی ندارد بلکه حذف کار کودکان بدون تردید یک سرمایه گذاری اقتصادی برای آینده است.
 
شمارروبه افزایشی از کشورها به دنبال کمک سازمان بین المللی کار برای اقدام موثر بر ضد کار کودکان بوده اند . برنامه بین المللی سازمان بین المللی کار برای حذف کار کودکان که در سال 1992 ایجاد شد ، اکنون گسترش یافته است.
 
حمایت و مشارکت متعهدانه کنگره و دولت آمریکا به سازمان بین المللی کار کمک کرده است تا کوشش خود را به خود برای پایان دادن به کار کودکان طرز چشمگیری افزایش دهد.
 
تلاش برای مبارزه با کار کودکان در سال 1999 با تشکیل کنوانسیون 182 سازمان جهانی کار درمورد بدترین اشکال کار کودکان، شدت پیدا کرد. دولت آمریکا نقش فعالی در تصویب این کنوانسیون به عهده گرفت و تا مارس 2005، 153 کشور آن را تصویب کردند که در طی 82 سال سابقۀ فعالیت سازمان بین المللی کار، تصویب کنوانسیونی به این سرعت صورت نپذیرفته بود.
 
حتی قبل از تصویب کنوانسیون 182، ایالات متحده اقداماتی برای ریشه کن ساختن کار کودکان در پیش گرفته بود. برنامۀ بین المللی کار کودکان، وابسته به وزارت کار آمریکا برای تحقیق و گزارش درمورد وضعیت کار کودکان در جهان، در سال 1993 ایجاد گردیده بود.
 
این اقدامات و تلاشها البته دستاوردهایی هم داشته است: براساس آمار شمار کودکان کارگر از 222 میلیون در 2004، به میزان 3 درصد در 2008 کاهش یافته است.
 
گزارش سازمان بین المللی کار داده ها را بر مبنای سن و جنسیت ارائه می دهد و به این نکته اشاره می کند که پیشرفت های انجام شده میان کودکان بین 5 تا 14 ساله بیشتر از سایر گروه های سنی بوده است؛ میزان کار کودکان در این گروه سنی 10 درصد کاهش یافته است. تعداد کودکان این گروه سنی که در معرض کارهای پرخطر قرار دارند، 31 درصد کاهش یافته است. طبق این گزارش، میزان کار کودکان دختر به میزان قابل توجه 15 میلیون، یا 15 درصد کاهش یافته است.
 
ولی طبق گزارش سازمان بین المللی کار، میزان کار کودکان پسر 8 میلیون، یا 7 درصد افزایش یافته است. افزوده بر این، کار میان نوجوانان بین 15 تا 17 سال، به میزان 20 درصد و از 52 میلیون به 62 میلیون افزایش یافته است.

عزمی جهانی 

حل این معضل جهانی عزمی جهانی را هم طلب می کند. اقدامی که بنا به اظهار پرزیدنت اوباما عزمی جزم که “تک تک ما باید تعهد خود را برای ساختن جهانی که در آن کودکان ما از آینده ای روشن تر و رها از کار استثمارگرانه برخوردارباشند، تجدید کنیم.”
 
هیلاری رادهام کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا نیز با تاکید بر عزمی جهانی گفته است: “ده سال پیش، ما یکی از نخستین کشورهایی بودیم که کنوانسیون سازمان بین المللی کار را درمورد بدترین اشکال کار کودکان به تصویب رساندیم، و همچنان به پایان دادن استثمار کودکان، ازجمله سرباز کردن کودکان، قاچاق کودکان، و هر کاری که سلامت، ایمنی، و وضعیت روحی کودکان را به مخاطره می اندازد، متعهد مانده ایم.”
 
او افزود: “مشکل کار کودکان ممکن است ریشه های عمیقی داشته باشد، ولی قابل حل است.”
 
کارشناسان و متخصصان هم می گویند مشکل قابل حل است کما اینکه سازمان بین المللی کار تصمیم دارد تا سال 2016، کار کودکان را ریشه کن کند.
 
اما واقعیت این است که مشکل کار کودکان را نمی توان به تنهایی بدون در نظر گرفتن مشکلات مرتبط دیگر حل کرد . طرح ها به تنهایی کافی نیستند . در جاهایی که فقر خانواده ها را متلاشی می کند، باید سیاست های اقتصادی و اجتماعی با یکدیگر تلفیق داده شوند تا به ارزش و اعتبار زندگی خانوادگی کمک شود.اقدامات وسیع تری نیز برای حصول اطمینان از تضمین شرایط زندگی بهتر و پایدار برای خانواده ها باید صورت بگیرد تا آن ها هم بتوانند از بازگشت کودکان به کار های خطرناک و بدترین شرایط استثمار، جلوگیری کنند.به عنوان مثال، آموزش رایگان و اجباری تا یک ” سن حداقل ” برای ورود به اشتغال که البته بر حسب کشور و طبیعت کار متفاوت است، عنصر مهمی در حذف کار کودکان به شمار می رود .
 
حل معضل کودکان کار به تعهد منابع چشمگیری نیاز دارد . براساس تحقیقی توسط سازمان بین المللی کار حذف کار کودکان در طی 2 دهه مزایایی بالغ بر 1/5 تریلیون دلار برای کشورهای در حال توسعه و اقتصاد های در حال گذار به حد توسعه یافتگی که در اکثریت آنها کودکان به کار اشتغال دارند، به ارمغان خواهد آورد. مزایای به دست آمده در سطح جهانی به 7 برابر هزینه ها خواهند رسید . هر سال اضافی تحصیل در مدرسه به 11 درصد در آمد بیشتردر آینده برای هر سال که یک دانش آموز در مدرسه باقی می ماند، منجرمی شود.
 
تجربۀ وزارت کار آمریکا تأیید می کند که تنها از طریق رویکرد های جامع می توان به مبارزه با کار کودکان پرداخت و به نتایج مهم و پایدار طولانی مدت امید بست.
 
از دیگر اقدامات مهم در برنامۀ ریشه کنی کار کودکان، فعالیت های مربوط به بالا بردن سطح آگاهی هاست. برای مثال، کمپین آگاهی دادن به عموم، برای والدین، سازمان های محلی، رهبران جامعه، و رسانه ها دربارۀ خطراتی که مرتبط با کار کودکان و اثرات مخرب طولانی مدت آن بر اقتصاد محلی، می تواند کمک شایانی در امحاء این پدیده کند.
 
بدیهی است مداخله مثبت دولتها نیز تاثیر والایی دارد. یکی از مؤثرترین راه های مداخله، فراهم کردن امکانات آموزشی و تحصیلی با کیفیت بالاست. وقتی کودکان از کار های اجباری دور شدند، تحصیلات پایه می تواند راه حل دومی برای آن ها بوده و آنان را با مهارت ها و علم کافی برای یافتن کار های امن تر و با درآمد بالاتر در آینده مجهز نماید. بهبود کیفیت تحصیلی شامل آموزش به معلمان، فراهم کردن وسایل آموزشی در کلاس های درس، و روش های متفاوت توزیع مفاد آموزشی مرتبط با جامعه از دیگر گزینه های پیش رو است.

برزیل نمونه ای قابل توجه

در حدود چهار میلیون کودک 5 تا 17 ساله در برزیل کار می کنند. طبق برآوردهای صندوق کودکان سازمان ملل ، یونیسف ، در سال 2003 در حدود هفت درصد از کودکان 5 تا 14 ساله در برزیل کار می کردند. اما خبر بسیار خوشایند در مورد کار کودکان در برزیل این است که طی 11 سال گذشته، با تلاش های گسترده ای که توسط دولت این کشور، سازمان بین المللی کار، تجار و کمپانی های منطقه ای، و سازمان های غیردولتی صورت گرفته است، تعداد کودکان شاغل در برزیل 50 درصد کاهش یافته است. برزیل از دهه 1990 تلاش های گسترده ای را برای ریشه کن کردن کار کودکان انجام داده است. فرناندو هنریکو کاردوسو، رییس جمهور پیشین برزیل، بلافاصله پس از تصدی ریاست جمهوری، در ژانویه 1995 کار کودکان را عملی منفور و ناقض حقوق بشر اعلام کرد. او گفت هدف دولت او انجام هر اقدام ممکنی برای ریشه کن کردن کار کودکان است، و به صراحت اعلام کرد که برزیل هیچ بهانه و توجیهی برای این موضوع نخواهد داشت. در سال 1996 دولت کاردوسو اقدام مهمی را انجام داد: آغاز طرح بولسا اسکولا یا پرداخت حقوق به خانواده ها برای مدرسه رفتن کودکان. دراین طرح به خانواده های فقیر برای هر فرزند آنها که در سن مدرسه می باشد، مستمری مختصری تعیین می شود تا کودکان جذب بازار کار کاذب نشوند. مدیریت این برنامه بر عهده دولت های محلی برزیل در 27 ایالت این کشور قرارداده شد. لوییس ایناسیو “لولا” دا سیلو نیز پس از تصدی ریاست جمهوری در سال 2003، برنامه بولسا را در کنار پرداخت کمک های رفاهی دیگر به خانواده های نیازمند ادامه داد.
 
ک اقدام مهم دیگر دولت فدرال، افزایش بازرسی ها به منظور کشف موارد کار کودکان بوده است. وزارت کار برزیل مقرر کرده است که هر دفتر منطقه ای این وزارتخانه باید دارای یک واحد بازرسی برای کار کودکان باشد. علاوه بر این، این وزارتخانه در حال ایجاد یک نیروی عملیاتی ویژه برای مبارزه با کار کودکان می باشد که شامل یک واحد ویژه بازرسان برای پیگیری موارد شکایت در مورد کار کودکان است.
 
این درحالی است که رسانه ها و سازمانهای فعال در امر مبارزه با کودکان کار، عهده دار آگاه سازی اقشار مختلف جامعه بودند و نقش نهادهای مدنی و انجمنهای نیمه دولتی و خصوصی برزیلی در این میان را نیز نباید نادیده گرفت.
 
نقش سازنده و تمهیدگر دولتها و نهادها دراین میان بسیار مهم است چرا که مبارزه یکسویه با کودکان کار و عدم ایجاد زمینه برای بهبود شرایط، منجر به حل معضل نخواهد شد.چه بسا کودکان کاری که به دلیل فشار های بین المللی از مشاغل خود در تولیدی های پوشاک دست کشیده اند اما مجبور به انتخاب جایگزین هایی پست تر و با شرایط دشوارتر مانند کار در معادن سنگ یا فاحشگی شده اند. به علاوه، اگر این فشار ها باعث از میان رفتن فرصت های شغلی برای کودکان گردد، ممکن است این عاملی نتیجۀ عکس ببخشد و کودکان بیشتری مجبور به کار شوند، زیرا بسیاری از کودکان متحمل هزینۀ تحصیل برادران وخواهران خود هستند.
 
اگربنا براین است که سیاست های منع کودکان از کار مؤثر واقع شود، قبل از اقدام به دور کردن کودکان از هر نوع اشتغال، باید اطمینان حاصل کنیم که آن ها جایی برای رفتن داشته باشند.
 
برگرفته از : پایگاه اطلاع رسانی دکتر مرتضی بهشتی

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.