×

تجربه های یک وکیل-مسئولیت مدنی ناشی از اشتباه در تشخیص

تجربه های یک وکیل-مسئولیت مدنی ناشی از اشتباه در تشخیص

تجربه های یک وکیل-مسئولیت مدنی ناشی از اشتباه در تشخیص

تجربه-های-یک-وکیل-مسئولیت-مدنی-ناشی-از-اشتباه-در-تشخیص

علی صابری - وکیل دادگستری

باسپاس از مهناز کاظمی که پیش تر در این پرونده همیارم بود و اکنون در زندگی یارم.

1- برای هر وکیل دادگستری پیش می آید که در زندگی حرفه ای پرونده ای را خاص ببیند بسته به زاویه نگاه. گاه این خاص بودن در حق الوکاله متجلی می شود گاه در رساندن موکلی به حق خویش در حالیکه اسناد و مدارک خیلی به نفع او نیست اما گاه موضوعات نو به وکیل ارجاع داده می شود که پیگیری آنها خود شیرین است به شرطی که آنچه را می نویسی بخوانند و بدان آری یا نه بگویند وگرنه خستگی به تن می ماند. به دلیل وکالت در پرونده خون های آلوده طبیعی بود که برندگان دعوی در مسائل خویش مرا طرف خطاب قرار دهند و انتظار داشته باشند هر گره ای را برایشان باز کنم و برای من این فرصتی است تا آموخته های خویش را آزمایش کنم. هموفیلی که نمی دانم آن را باید بیماری نامید یا معلولیت یا نقص معمولا" از طریق دختران منتقل می شود و نهاد حامی این افراد یعنی کانون هموفیلی ایران در راه آموزش افراد و مشاوره به آنها پیش از ازدواج  و هنگام بارداری گام های فرهنگی و پزشکی خوبی برداشته است بنابراین دختر یکی از مبتلایان به هموفیلی پس از ازدواج و با آغاز بارداری به آزمایشگاه تشخیص ژنتیک مراجعه و سعی می کنند بدانند فرزندشان مبتلا به هموفیلی است یا خیر؟ دو نوع هموفیلی داریم( A وB) آزمایشگاه تنها یکی از آنها را بررسی می کند و اعلام می کند جنین بدان مبتلا نیست تو گویی از بخت بد جنین آن نوع دیگر را دارا است. می پرسید به فرض که آزمایشگاه تشخیص درست می داد چه رخ می داد؟ فتاوی پیوست دادخواست به شما نشان می دهد با تلاش وزارت بهداشت و کانون هموفیلی امکان سقط جنین در این یک مورد خاص ( ابتلا به هموفیلی) وجود دارد و به فرض که چنین هم نبود از آمایشگاه می پرسیدیم چرا برای انجام آزمایش که نتیجه آن بی تاثیر است از مردم پول می گیرد و خدمتی که در برابر این دارا شدن ارائه می شود چیست ؟ به هرحال خانواده متوسط فرهنگی و کم درآمد اقتصادی پذیرفته بود که از قالب سنتی بیرون بیاید و به آزمایشی مدرن تن دهد به امید آنکه مسئولیت پرورش کودک دارای اختلال (از نوع خونی) بر وی تحمیل نشود و دریغ که این امید نقش برآب شد.

2- کودک با اختلال هموفیلی پای به گیتی گذاشت و پدر وی آهنگ دادخواهی کرد به ویژه که پس از پرونده خون های آلوده برای هموفیل ها حق خواهی آسان شده بود. با تکیه بر فرهنگ رایج، نخستین گام مردم ما پیگرد کیفری است. درباره مسئولیت پزشک یا وسیع تر بگوییم اعمال پزشکی، بحث کیفری درست تبیین نشده و این بخش از حقوق ما مانند دیگر بخش ها در علم و عمل بسیار ضعیف است. آهنگ آن ندارم که مواد 319 و322 قانون مجازات اسلامی را بازخوانی کنم و نمی خواهم وارد این بحث شوم که بیمه که دیه را نیز در بر می گیرد چه نقشی در این میان دارد بیشتر پزشکان در پرونده های کیفری از طریق بیمه دیه را می پردازند و خلاص . پس بحث های بازدارندگی چه می شود؟ بنظرم مرز دقیق مسئولیت کیفری مدنی و انتظامی ناشی از اعمال پزشکی در حقوق ما ناروشن است. بگذریم در این پرونده مرجع پزشکی قانونی برای جنین مبتلا شده به هموفیلی معادل 20درصد دیه به عنوان ارش تعیین کرد اما مسئول آزمایشگاه فاقد مسئولیت شناخته شد و قرار منع پیگرد صادر و استوار شد . جالب اینجاست که همان هنگام رئیس آزمایشگاه حاضر بود 20 درصد دیه را بپردازد اما پدر نوزاد با دانش عرفی خود می پنداشت مسئولیت مقصر می بایست فراتر از این باشد نپذیرفت و به من مراجعه کرد تا دادخواستی بر مبنای مسئولیت مدنی و حقوق روز دنیا تقدیم کنم دادنامه را که بخوانید افسوس زیادی خواهید خورد.

3-هنگام پذیرش پرونده فصل مربوط به مسئولیت مدنی ناشی از اشتباه درتشخیص دررساله دکترای مسئولیت مدنی ناشی از اعمال پزشکی نوشته دکتر محمود کاظمی به راهنمایی دکتر سید حسین صفایی را بازخوانی کردم. رساله بسیار وزین وعلمی است افزون بر این مبحث، مباحثی چون مسئولیت مدنی ناشی از انتقال خون وغیره در آن به چشم می خورد آن هم با قلمی شیوا وبیان مطالب روز دنیا. آه وصد آه که دکترمحمود کاظمی مثال یاریست که پس از بالیدن درتیم مردم به تیم حریف ورغیب یعنی وزارت بهداشت پیوسته وهرجاکه پای مسئولیت آن نهاد در میان است به چرخشی 180 درجه ای قلم می زند. در این پرونده خوشبختانه طرف دعوی شخص حقیقی بود ونه وزارت بهداشت پس توانستم از تمام دست آوردهای دکترکاظمی هوده برم. دردفتر خویش بنا به عادت موضوع را مطرح کردم وهمکارم محسن قربانی مطلبی را درمجله دادگستر یافت وهمکار دیگر سعید دهقان آن را درستون خویش در روزنامه اعتماد ملی علنی کرد .

4- باخواندن نوشته های ساده وآموزنده دکتر محمود عباسی یگانه متخصص حقوق واخلاق پزشکی در ایران (که خواندن آنها را به شما نیز سفارش می کنم) با ماجرای پروش آشنا شده بودم. رای معروف شعبه دیوان عالی فرانسه در سال 2000 وبه فاصله بسیارکوتاه تصویب قانونی مخالف آن رای که مقرر می کرد هیچ کس حق ندارد به دلیل متولد شدن از دیگری خسارت بگیرد وپس از آن اصلاح قانون وتاثیر آن بر سازمان های مردم نهاد مربوط به معلولین مقاله دکتر حسن مرادزاده در مجله پژوهش های حقوقی موسسه شهردانش را نیز خواندم وبا جستجوی بیشتر دریافتم که پس از ماجرای پروش در فرانسه کتابی نوشته شده به نام حق متولد شدن یا نشدن، که رنگ وبوی حقوقی وفلسفی دارد جای چنین کتبی در حقوق ما خالسیت.(درکنار اساتیدی چون دکتر راسخ ،دکتر جعفری تبار،دکتر وحید ودکتر سید فاطمی وازمیان جوانترها نام دکتر کامران آقایی به عنوان صاحب قلم واندیشه درفلسفه حقوق خوش می درخشد.انتظار می رود با تکیه بر مسائل روزمره نگاه فلسفی تر درجامعه حقوقی رایج شود بی گمان نمی توان ونباید از کتاب فلسفه مسئولیت مدنی نوشته دکتر حسن بادینی که رساله دکترای ایشان است به سادگی گذشت.) گردآمدن این اطلاعات در ذهنم مرا به نوشتن دادخواستی مفصل در این راستا تشویق کرد هم پدر راخواهان قرار دادم وهم فرزند را. افزون بر ارش به دلیل اختلال جسمی، هزینه مازاد تحمیل شده به طفل برای زندگی نسبت به یک فرد غیرمبتلا را خواستار شدم به دادرسی شفاهی نه عادت دارم نه اعتقاد پس نوشتم ونوشتم اما متاسفانه دادنامه صادرشده هزینه مورد مطالبه را هزینه درمان تلقی کرد ودرحالیکه بیش از 4 سال از زایش نوزاد سپری شده بود مطالبه آن را ناظر به آینده دانست نمی دانم من مطلب را خوب نگفتم یا ... . نوشته ای که به عنوان پژوهش خواهی پیشکش دادگاه کرده ام پیوست است فرصت می دهد تاخوانندگان مرانقد کنند. پرونده در شعبه 12 دادگاه استان در حال رسیدگیست اگر دادنامه خاصی صادر شد بی گمان شمارا ازآن آگاه خواهم کرد .

5-پس از تقدیم دادخواست شعبه 1 مامور به رسیدگی شد. آن هنگام شعبه دو دادرس داشت، دادرس ویژه مامور رسیدگی به پرونده خونهای آلوده ودادرسی دیگر برای رسیدگی به پرونده های عادی. جلسه رسیدگی مورخ 10 خرداد 88 را دکتر مسعود امرایی فرد دادرس ویژه اداره کرد خوشحال میشدم اگر ایشان در این عرصه نیز فلم می زدند شاید مانند بحث خسارت معنوی افقی تازه را می گشودند .خوانده با تقدیم لایحه که عین آن را خواهید خواند به تقصیر خود اقرار کرد. مانده بود صدور قرار کارشناسی که برآن پای فشردم اما نشد. تمامی لوایح ماهوی مرا خواهید خواند اما بدانید که بیش از 5 نوشته دیگر تقدیم دادگاه کردم برای تعیین تکلیف آنکه کدامیک از دادرسان به پرونده رسیدگی کنند گفتم که درکنار رفت وآمد فیزیکی برای پیگیری پرونده عادت دارم بنویسم البته درآن لوایح هم مطلب موقوفی کم نیست اما ترسیدم دوباره گویی خوانندگان را خسته کند بنابراین آن نوشته ها را نیاوردم .فروردین ماه 1390 ابلاغ دادرس ویژه لغو شد ودادرس احمدی دستور تعیین وقت رسیدگی داد که بدان معترض شدم پس ازجلسه نیز دستور استعلام از نتیجه پرونده کیفری صادرشد. درحالیکه هیچ کس معترض آن نتیجه نبود وهنوز هم نمی دانم چراچنین دستوری صادر شد بنظرم این پرونده مصداق بارز اطاله دادرسی است به راستی راه حل برون رفت از این دشواری چیست؟ پیش از خوانش پرونده یادآور می شوم به قرار شنیده ها، پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع مسئولیت مدنی ناشی از اشتباه درتشخیص باراهنمایی دکتر بادینی در دانشگاه تهران مطرح بوده که اگر نوشته شده باشد جای خالی پرونده بومی درآن به چشم می خورد .

جالب است بدانید خوانده به دادنامه اعتراض نکرد. پیش از تقدیم دادخواست نیز حاضر بود 20 درصد دیه را بدهد و برود البته بیمه بود و بیمه می پرداخت اکنون نیز 20 درصد شده بود 25 درصد تنها 5 درصد خسارت معنوی . با چه ملاکی نمی دانیم! پیش از صدور رای ناراحت و نگران بودم که چرا مادر طفل را نیز برای دریافت خسارت معنوی مستقیم به خویش خواهان قرارندادم دریغ که بی دقتی وکم توجهی دادگاه چنان بود که از دو خواهان قید شده در دادخواست تنها یکی را مشمول حکم قرار داد ودرباره دیگری سکوت کرد ماجرای پورش کجا وما کجا. دادنامه که نسبت به خوانده قطعی شده بود درباره وی اجرا شد پدر پول راگرفت و رفت. نومید از رویه قضایی با این تعهد که پول را باوجود مشکلات مالی هزینه نکند، درحساب فرزند بگذارد وسود آن را خرج تهیه دارو برای وی کند .تعهدی اخلاقی که هزار برابر چنین رسیدگی قضایی برایم ارزش دارد وضمانت اجرای آن که دروجدان افراد ریشه دارد قوی تر از صدها دادنامه مانند دادنامه کنونی است. دادرس دادگاه جناب ثالث را با نقدونقل دادنامه دیگری از او پیش از این سنجیده بودیم (بنگرید به نتیجه یک دعوی به قلم علی صابری ومصطفی کاظمی) .

اینک محتویات پرونده :

خواهان:1-حسین مرادعلی زکریا 2-محمدمهدی مرادعلی زکریا
خوانده: دکترسیروس زینلی
وکیل یانماینده قانونی:1-علی صابری2-مهناز کاظمی
تعیین وبهای خواسته: الزام خوانده به پرداخت ضرر وزیان مادی ومعنوی وهزینه های درمان ونیز هزینه اضافی زندگی نامتعارف ناشی از ابتلا خواهان ردیف 2به هموفیلی بااحتساب هزینه دادرسی-حق الوکاله-دستمزد کارشناسی وغیره به دلیل نامعلوم بودن خواسته مشمول بند 14 ماده 3 قانون وصول
دلایل ومنضمات:رونوشت گواهی شده آزمایشها در دوره جنینی که حاکی از سلامت جنین بوده- رونوشت گواهی شده آزمایش بیان کننده ابتلا به هموفیلی – وکالتنامه – ارجاع به پزشکی قانونی وجلی نظر کارشناس جهت برآورد خسارت

شرح دادخواست

ریاست محترم دادگاه

سرپرست گرامی مجتمع قضایی شهیدبهشتی
باسلام واحترام
به استحضار می رساند خواهان ردیف اول که پدرخواهان ردیف 2 است با توجه به اینکه پدر همسرش هموفیل است وعلم به اینکه در این نارسایی مردان مبتلا می شون و زنان ناقل پس همسرش می توانسته بالقوه این کمبود فاکتورهای خونی باشد دردوره بارداری زوجه به آزمایشگاه ژنتیک متعلق به خوانده مراجعه باتوجه به تشخیص ارایه مبنی بر جنسیت جنین (پسربودن) آزمایش دیگر دال برهموفیل بودن یا نبودن جنین انجام وبه صراحت جنین سالم اعلام می شود اما متاسفانه پس از به دنیا آمدن نوزاد (خواهان ردیف 2) آزمایش انجام شده نشان می دهد وی مبتلا به هموفیلB است از آنجا که کمبود فاکتور خونی نارسایی است که موجب تحمیل شرایط زیان آورهزینه های سنگین وشرایط نامساعد در زندگی مبتلاست وجبران این هزینه ها می بایست برفردی تحمیل شود که با تشخیص اشتباه خویش موجب این زیان شده خوانده مسئول پرداختهای وجوه ذیل است : خسارت وارده به جسم نوزاد از باب ابتلا در قالبی. معادل دیه یا عرش، خسارت معنوی ( که پرداخت نمادین آن می تواند موجب تثنی خاطر باشد) ، جبران هزینه های درمانی استفاده ازفاکتور تا پایان عمرکه می بایست در قالب هزینه ماهانه تعیین وپرداخت شود ونیز هزینه های اضافی نگهداری طفل که بروالدین تحمیل می شودتوجه کنید که کودک از این پس شرایطی خاص خواهد داشت وگرچه به این دلیل که معلولین در ایران حقوق ویژه ندارندهموفیل ها دوست ندارند در این گروه بازشناخته شوندواگر می بود امکانات دیگر کشورها برای این قشر الحاق هموفیل ها نیز قطعی میشد به هرحال محدودیت مبتلا به هموفیل نسبت به افراد سالم جامعه وغیر قابل انکاراستنامبرده باید در مدارسی تحصیل کند که دانش آموزان کمتری داشته باشد تا حرکت ساده ای که برای کودگان دیگر طبیعی است وی را دچار خونریزی نکند وی از برداشتن وزنه های مازاد بر چندکیلوحتی در بزرگسالی محروم است در کارت معافیت از خدمتش ابتلا به هموفیلی قید می شود واشتغال نامبرده با محدودیت رو به روخواهد شد و...درحال حاضر نیز نامبرده مدام از فاکتورهای انعقادی استفاده می کند(هنگام تزریق واکسنش وغیره این عمل ضروری است )هزینه رفت وآمد به بیمارستان امام خمینی برای تزریق فاکتور وکمبود این دارو درکشور جای خود.به هرحال تشخیص اشتباه آزمایشگاه خوانده موجب همه این ضررهاست برخلاف ادعا ودفاع وی اگر جنین هموفیل تشخیص داده می شد والدین می توانستند با تکیه برفتوای مقام رهبری به راحتی وبه طور قانونی به پزشکی قانونی مراجعه وجنین را سقط کنند مدارک مثبته درجلسه دادرسی تقدیم می شودهنگام آرسیده که رویه قضایی پس ازگامی بلند درعرصه مسئولیت در پرونده خون های آلوده در دیگر امور پزشکی نیز چنین کند وزیان موکلین را جبران کند ورود ضرروتقصیر خوانده در تشخیص اشتباه ورابطه سببیت به عنوان ارکان مسئولیت مدنی جمع هستند.

این ادعا که فقط هموفیلی Aمورد آزمایش قرار گرفته مردوداست چرا که حضور والدین طفل وپدر زوجه به عنوان فرد هموفیل ایجاب می کرد که هردونوع هموفیل آزمایش شودوپاسخ سالم بودن آن داده شود پرسش اینجاست که اگرنبودامکان سقط جنین (به ادعاب خوانده ) نامبرده به چه انگیزه ای هزینه آزمایش ژنتیک را بردیگران تحمیل می کند و هوده ااین آزمایش چیست اگر آزمایش برآیندی ندارد دریافت وجه برای آن دارا شدنی است ناعادلانه که خود مسئولیت آور است .لازم به توضیح است کمیسیون پزشکی قانونی با احراز تقصیر خوانده صرفا" در بعد جسمانی بیست درصد دیه برای طفل ودادگاه کیفری موکل را برای دریافت دیگر خسارات به دادگاه حقوقی رهنمون شده باتوجه به تصمیم دادرس شعبه 1 دادگاه حقوقی تهران وپذیرش شمول بند 14 ماده 3 قانون وصول براینگونه دعاوی که خواسته آنها مشخص نیست دعوی اینگونه طرح وتقدیم شده است از دادگاه تصمیم گیری وصدور دادنامه به شرح ستون خواسته ودیگر توضیحات را خواستاریم.

بسمه تعالی
اداره کل پزشکی قانونی استان تهران
در تاریخ 30/9087 جلسه● صبح○عصر کمیسیون● پزشکی○روانپزشکی در پاسخ به ○اعتراض● استعلام شماره 86009982120100522 مورخ 23/7/87 از دادیار شعبه اول دادسرای عمومی وانقلاب ناحیه 19 تهران در خصوص نوزادآقای حسین مرادعلی زکریا (محمدمهدی مرادعلی زکریا) با شماره پرونده 87/1615/33/1 وبا شرکت امضاء کنندگان زیر تشکیل وپس از بررسی سوابق ومدارک پزشکی واستماع اظهارات واولیاء نوزاد ودکتر سیروس زینعلی (دکتری تخصصی ژنتیک به شماره نظام پزشکی آ-1462 ) وزهرا جمالی(مدیر پذیرش آزمایشگاه ژنتیک پزشکی دکتر زینلی) وبحث وتبادل نظر به شرح زیر اظهار نظر گردید:


خانم زهراحاتمی درتاریخ 22/0/86 جهت بررسی احتمالی بیماری هموفیلی جنین خود (باتوجه به ابتلاء پدرخانم زهرا حاتمی به بیماری هموفیلی B) به مرکز ژنتیک دکترسیروس زینلی متخصص ژنتیک مراجعه می نماید که طبق آزمایشات بعمل آمده به نامبردگان اعلام می کنند که جنین سالم بوده ومبتلا به هموفیلی A نمی باشد درصورتی که باید آزمایشات مربوط به هموفیلی A وB هردو انجام می پذیرفت. پس از تولد نوزاد پسر وانجام عمل ختنه خونریزی از محل ادامه پیدا می کند وطبق بررسی وآزمایشات انجام شده مشخص می گردد که نوزاد مبتلا به هموفیلی B می باشد.طبق بررسیهای انجام شده ونظرکارشناسان حاضر درجلسه کمیسیون،دکترسیروس زینعلی درانجام آزمایشات تشخیصی هموفیلی دچار اشتباه تشخیصی شده است. اشکال تشخیصی فوق عملا" طبق قوانین مربوط به سقط جنین درمانی تاثیری در روند وادامه حاملگی نداشته وبیماری هموفیلی مجوزی برای صدور سقط جنین درمانی در زمان فوق نبوده است ولی اشتباه واشکال تشخیصی دکترسیروس زینلی منجر به تولد نوزادی با بیماری هموفیلی B شده است که این امر منجر به تحمیل هزینه های اضافی درمانی برای والدین نوزاد درآینده خواهد شد وطبق نظرکارشناسان حاضر در جلسه ارشی به میزان 20%(بیست درصد) دیه کامل انسان برعهده دکترزینلی بوده که مسئول پرداخت آن می باشد./م

روزنامه اعتماد ملی
وکیل الرعایا

مظلومیت قانون مسوولیت مدنی ایران

اصل خبر:تولد یک فرزندناخواسته، پزشک معالج رامحکوم کرد تا هزینه 12 سال زندگی این کودک را به والدین وی پرداخت کند!
موضوع ازچه قراراست؟به نوشته مطبوعات کشور سوئیس، یک زوج سوئیسی پس ازآنکه صاحب دوفرزند شدند، تصمیم گرفتند که به خاطر مسائل مالی دیگر بچه دارنشوند وبه همین خاطر درزمان تولد فرزند دوم که ازطریق سزارین به دنیا آمده از پزشک معالج خود خواستند که مجرای رحم زن را ببندد تا دیگر باردار نشود.این درخواست زوج سوئیسی بافراموشکاری پزشک مواجه شدواو پس از چهارماه ، باردیگر باردارشد! این زوج پس ا زتولد فرزند ناخواسته سوم،علیه پزشک معالج وبیمارستان مربوطه به خاطر این سهل انگاری شکایت کرده که پس از دوسال، دیوان عالی قضایی فدرال طی حکمی حق را به زوج داده وپزشک وبیمارستان را به پرداخت 140 هزار فرانک بابت حداقل هزینه زندگی این کودک تا سن دوازده سالگی محکوم کرد.


تحلیل موضوع: درشرایطی که حقوق ایران همچنان درگیر نوع وکیفیت تعهد پزشک است واینکه به استناد ماده 60 قانون مجازات اسلامی، پزشک صرفا" درصورتی که رضایت بیمار یا سرپرست اورا پیش از عمل جراحی جلب کرده باشد،مقصر وضامن تلقی نمی شود(همان برائت نامه معروف) حقوق نوین دنیا سال هاست که فرض را برعدم تقصیر گذاشته وتمام انرژی خودرا معطوف مبانی واجرای قدرتمندانه جبران خسارت وارده-اعم از مادی ومعنوی- کرده است. یعنی دراین گونه موراد اساسا" نیازی به اثبات تقصیر نیست، زیرا آنها سال هاست که با ایجاد ((صندوق جبران زیان های ناشی از حوادث پزشکی)) باب این گونه مباحث زاید ودست وپاگیر رابسته اند.


با این اوصاف، وکیل ارعایا پیشنهاد می دهد از پیشنهاد ایجاد چنین صندوقی در ایران که سال هاست در دبیرخانه های وزارت بهداشت ومعاونت حقوقی دولت مسکوت مانده،رفع توقیف شود.
تکمله: رای دادگاه سوئیسی از باب مسوولیت مدنی،درشرایطی ظرف تنها دوسال صادرواجرا شد که دیروز درهمین ستون از ضمانت اجرای ضعیف واعمال سلیقه در اجرای حکم پرونده ملی هموفیلی ها گفتیم واینکه وقتی پس از نزدیک به یک دهه، رایی اینچنین شجاعانه از سوی یک قاضی صادرشد، چرباید مظلومیت قانون مسوولیت مدنی وجبرا خسارات معنوی در ایران همچنان ادامه یابد؟!


مورخ:10/3/88
دادرس گرامی شعبه یکم دادگاههای حقوقی تهران
باسلام واحترام
درخصوص پرونده 87/1297موضوع دادخواست موکلین به طرفیت خوانده به خواسته جبران خسارت که برای 10/خرداد/88 وقت رسیدگی تعیین شده ضمن حفظ حق حضورودفاع درجلسه دادرسی مطالب ذیل به استحضارمیرسد:

1- چنانکه دردادخواست نیز به تفصیل بیان شده خواهان ردیف یک آقای حسین مرادعلی زکریا وهمسرش خانم زهرا حاتمی به دلیل ابتلاء پدرزوجه به هموفیلی وناقل بودن دختران درانتقال این نارسایی وبا توجه به پیشرفت های روزافزون علمی دراین مقوله که امکان ازدواج مبتلایان وناقلین هموفیلی را با لحاظ امکان فرزند دارشدن بیشتر کرده ،پس ازازدواج وبارداری زوجه به آزمایشگاه خوانده مراجعه وبا دادن آزمایش مربوطه واظهارنظردرخصوص ابتلای جنین به هموفیلی یا نبود آن را خواستارمیشوند.

2- برطبق نتیجه اعلامی خوانده جنین پسربوده وبه هموفیلی مبتلا نیست .

3- اما پس ازپابه گیتی گذاشتن نوزاد مشخص میشود که این تشخیص اشتباه بوده وجنین ازکمبود فاکتور انعقادی یعنی نارسایی خونی ولزوم استفاده ازفراورده رنج میبرد همین جا می بایست به هنگام ورود به بررسی قصور وتقصیر پزشکی مورد اشتباه درتشخیص را ازکوتاهی دردرمان جدا کرد وهمگام با پیشرفت های روز دنیا مقوله تشخیص را درزمره تعهد به نتیجه وتعهد ایمنی دانست این بخش داخل درمبحث لزوم آگاهی سازی دراعمال پزشکی است وازمقوله درمان که تعهد به وسیله را دربر دارد جدا میشود.

4- گرچه بیان دفاع احتمالی خوانده تکلیف وکلای خواهان نیست اما با توجه به پیشینه دعوی کیفری موکل علیه خوانده واحتمال استناد به آن وبا تقدیرگرفتن پاسخ احتمالی خوانده اعلام می گردد که صدورقرارمنع پیگرد خوانده درپرونده کیفری ارتباطی به مبحث مسئولیت مدنی ندارد چه ،عملی ممکن است جرم نباشد لیکن در عرصه مدنی مسئولیت آورشناخته شود پس نیازی به رجوع به پرونده کیفری نیست.

5- برای جلوگیری از به درازا کشیدن دادرسی در پاسخ به شبهه دیگرخوانده اعلام میکنیم که تشخیص صحیح آزمایشگاه می توانست امکان اختتام حاملگی به والدین ببخشد برخلاف انگاشته خوانده ووفق فتاوی که رونوشت آنها پیوست این نوشته است تشخیص هموفیلی موجب مجوزخاتمه شرعی وقانونی حاملگی است واگرنبود چنین اجازه ای چه ضرورتی برای آزمایش وفهمیدن مبتلا بودن یا نبودن جنین چه،اگر نبود امکان خاتمه حاملگی (این واژه برای کاستن ازفشارعرفی واجتماعی وشرعی مفهوم سقط جنین وضع شده)آزمایش فقط بار روانی داشتن طفلی ناسالم را به مادری باردار تحمیل می کرد که نه تنها هوده نداشت بلکه آسیب بیشتری را برای جنین ومادر در پی داشت امری که برازنده نظام حقوقی وشرعی مانیست.

6- ازسوی دیگرباید ازخوانده پرسید درصورتی که تشخیص هموفیل بودن یا نبودن تاثیری دراقدام پسین والدین برای پایان دادن به حاملگی ندارد دلیل پرداخت هزینه برای آزمایش ازسوی ایشان چیست با فهم عرفی فهمی که حقوق آن را محترم شمرده ولباس قضایی می پوشاند می پرسیم که درصورتی که تشخیص هموفیل بودن برآیند عملی درپی ندارد آیا دریافت وجه برای آن مصداق دارا شدن غیرعادلانه نیست ؟هیچ منطقی نمی پذیرد فردی آگاه وداری سلامت عقلی وشهروندی عادی هزینه آزمایشی را بپردازد که برآیند مثبت یا منفی آن جنبه عملی ندارد .

7- به دلیل پشتوانه کم مسائل جدید پزشکی درحقوق کشورمان ناچاریم ازحقوق دیگر کشورها ازجمله فرانسه که نسبت به قوانین ما به نوعی حقوق مادرمحسوب می شود یاری بگیریم دراین کشور افزون برهزاران مورد دادنامه دائربرمحکومیت آزمایشگاهها به جبران خسارت درحوزه تشخیص پرونده ای مشهور تشکیل شد که درسال دو هزاربا رای دیوانعالی کشور پاپان یافت وآن ماجرا به "لاپروش" مشهوراست کوتاه شده این پرونده به فارسی برگردانده شدازاین پس درمباحث فلسفه حقوق عنوانی شکل گرفت با نام "حق متولد شدن یانشدن" (DROIT DU N AITRE OU NE PAS NAITRE )وآن بدین معنا است که فرد حق دارد بادانستن اینکه ناسالم به دنیا خواهد آمد به دنیا نیاید(حق تمطع) واین حق را صد البته والدین وی اجرا خواهندکرد(حق استیفاء) چنین نظامی هم به حال فرد هوده مند است ووی را ازرنج طولانی وعمر پرمشقت می رهاند وهم امکان میدهد والدین با گزینش اختیاری خویش درصورت آمادگی برای تحمل نگهداری فردی نیازمند به مراقبت بیشتر وی را وارد چرخه طبیعت کنند وهم به جامعه امکان میدهد ازبارسنگین پرداخت هزینه دوچندان نسبت به فرد مبتلا برهد. ابتلاء به هموفیلی تنها هزینه غیرمتعارف وسنگین استفاده از فراورده را تحمیل نمیکند بلکه درحاشیه آن وبه دلیل نقص علم بشری به ویژه درجهان سوم بیماریهای دیگری نیردرحاشیه به فرد تحمیل میشوند که مهلک هستند نمونه آن ابتلا چندین ده درصدی جامعه هموفیلی به بیماریهای مهلک ناشی از آلودگی فراوردهای خونی است وپرونده ای که درآن رویه قضایی همراه با نظام مدرن حقوقی دنیا پیش رفت، اینجا نیزمیتوان پیشرفت نظام دنیا را دربخش بندی مسائل پزشکی به امور تشخیصی واموردرمانی آزمود ودر تشخیص به تعهد به نتیجه معتقد شد.

8- برای تبیین خسارات وارده به خواهانها ناشی از تشخیص اشتباه آزمایشگاه افزون برارجاع به دادخواست توجه دادگاه محترم را به مواردی که در پرسش های مطروحه منجربه فتاوی پیوست است جلب میکنیم که در آنها دلیل وجهت لزوم مجوزشرعی پایان دادن به حاملگی با تشخیص هموفیلی بیان شده. فرد هموفیل بنا به تعریف مقدمه وماده یک کنوانسیون بین المللی حمایت ازحقوق معلولین مصوب 3 دسامبر2006 سازمان ملل که مجلس شورای اسلامی آن را در 13 /آذر/87 تصویب کرده وبرطبق ماده 9 قانون مدنی جزء قوانین داخلی است معلول محسوب می شود وهزینه اضافی تحمیل شده برای نگاه داری ،حمایت،حفاظت وثبات زندگی وی برعهده زیان زننده است ازیک سو ایراد جسمی به وی وارد شده که مستلزم پرداخت رقمی تحت عنوان دیه یا ارش به خود طفل است (درپرونده کیفری پزشکی قانونی آ نرا یک پنجم دیه کامل تعیین کرده بود که البته ممکن بودن یا نبودن استناد به آ ن و لازم بودن یا نبودن کسب اجازه از آن مرجع به عهده دادگاه است)ازسوی دیگرنامبرده مستحق دریافت رقمی به عنوان خسارت معنوی است گرچه تشفی خاطر کامل وی با پرداخت پول ممکن نیست اما پرداخت هزینه می تواند هم اثر بازدارندگی قواعد مسئولیت مدنی را که دردنیای مدرن به جای چهره مجازات گرا چهره جبران خسارتی دارد تامین کند وموجب جلوگیری از اشتباهات پسین تشخیصی شود وازسوی دیگربه دلیل محدودیت قواعد جبران خسارت جسمانی درحقوق ما وبارویکردی به مباحث تامین اجتماعی دراین مقوله موجب جبران زیان واقعی گردد مهمتر ازخود نوزاد که جبران خسارت جسمی معنوی اش به دلیل محروم شدن ازحق اجرانشده به دنیا آمدن یا نیامدن واجب است والدین وی هستند گرچه مادرطفل را به عنوان خواهان دردادخوست ذکرنکردیم لیکن نامبرده نیز درمجموعه مفهوم والدین به عنوان یک کل جای خودرا دارد وبی گمان درصورت لزوم وی میتواند دست کم دربخش خسارت معنوی مستقیمی که ازتشخیص اشتباه آزمایشگاه درابتلاء فرزندش به هموفیلی متحمل شده خواهان قرارگیرد آن را به بعد موکول میکنیم به ویژه که اگرحکم دادگاه نزدیک به زیان واقعی خانواده باشد با لحاظ این قاعده که هدف مسئولیت مدنی جبران خسارت است نه دارا شدن پرونده را کش نخواهیم داد اما به لحاظ تحمیل قانونی هزینه خانواده برپدرنامبرده خواهان قرارگرفته تا دادگاه تمام هزینه اضافی فرزند هموفیل نسبت به فرزند عادی رابرآورد وخوانده را به پرداخت آن محکوم کند اینجا هم خسارت معنوی به والدین ملاک است وهم هزینه های چندان نگاه داری از نوزاد هموفیل هزینه ماهانه برای پرداخت داروهای وی وغیره که برای نمونه میتوان آن چرا که تاکنون پرداخت شده ملاک برآورد قرارداد.

9- افزون برماجرای "لاپروش" دادنامه دیگری ازنظام فرنگی اقامه میکنیم که تشخیص اشتباه پزشکی موجب شد دادگاه پزشک را به جبران هزینه های تربیت طفل تا سن 12 سالگی محکوم کند این دادنامه ها آسمانی نیستند بلکه همگی درفضای پیچیده زندگی مدرن شکل میگیرند زندگی که همه مسئول رفتار خویش هستند وبابت درآمد دریافتی خویش هزینه اشتباه خویش را می پردازند.

10- حال که ما هیچ متن ویا قانونی برضد لاپروش نداریم وفرد میتواند بابت متولد شدن ناسالم خویش که مبتنی بر اشتباه تشخیصی بوده غرامت دریافت کند دستمان برای جبران زیان وارده گشوده است توجه دادگاه به آنچه که دردیگر نظام ها رخ داده هنگام برآورد خسارت موجب سپاس خواهد بود.

باسپاس فراوان-وکلای خواهان
علی صابری - مهنازکاظمی


دادرس گرامی ماموربه خدمت درشعبه یکم دادگاههای حقوقی تهران

باسلام واحترام

درباره پرونده 7 8 /1297 با توجه به محتویات پرونده کیفری وجدا ازنتیجه آن واقرار خوانده به قصوردرتشخیص که برای وی مسئولیت آوراست و ورود زیان به موکل که نتیجه مستقیم این قصوراست وتعیین دیه ابتلاء به هموفیل درپزشکی قانونی که می توان آن را پذیرفت ومی توان به لحاظ آن نظرکارشناس را درباره وقوع خسارت جسمانی ومیزان آن جویا شد ودرباره دیگرخسارات ازجمله هزینه اضافی تحمیلی به موکلین برای ادامه حیات نیز میتوان با جلب نظرنهاد متولی ایشان نظریه کارشناسی را علمی ترارائه کرد وبه طور خلاصه با توجه به اینکه دقیقا یک سال ازتاریخ رسیدگی به پرونده می گذرد وبا احراز عناصر مسئولیت مدنی پرونده آماده برای صدورقرارکارشناسی قرینه است (احرازمیزان خسارت) تصیم گیری شایسته وقانونی را خواستارم

باسپاس فراوان یکی ازوکلای خواهان ها / علی صابری

ریاست محترم شعبه اول دادگاه حقوقی مجتمع قضایی شهید بهشتی تهران

باسلام وعرض ادب
احتراما" در خصوص دادخواست آقای حسن مرادعلی زکریا ومحمدمهدی مرادعلی زکریا با دادخواست آقای حسین مرادعلی زکریا مراتب ذیل را باستحضار می رساند :


1- تشخیص های ژنتیکی قبل از تولد ازجمله پیچیده ترین آزمایشات می باشد ونیاز به امکانات وتجهیزات پیشرفته دارد که اکثرآنها از آمریکا وکشورهای اروپائی باید تامین شوند که متاسفانه به دلیل تحریم با مشکل آنها را تهیه می کنیم.

2- برای انجام تشخیص قبل از تولد بنده تخصص خود را دررشته ژنتیک انسانی از انگلستان دریافت کرده و مدتی نیز در دانشگاه آکسفورد دوره دیدم و 17 سال است که به این کار مبادرت می ورزم وبرای تشخیص هموفیلی تنها فردی هستم که هم جسارت وهم همت را برای انجام این کار بکار برده واگرتلاش وزحمت بنده وهمکارانم در انستیتوپاستورایران (محل خدمت دولتی بنده ) وآزمایشگاه بنده نبود این کار بر زمین می ماند وکسی این کار انچام نمی داد و در طی این سالها شاهد تولد تعداد زیادی بیمار هموفیل می بودیم.

3- بنده برای فعالیت در زمینه هموفیلی به مدت یکسال وده ماه در بینارستان بزرگ میلان ایتالیا مرکز هموفیلی وانعقاد دوره تخصصی را طی کرده ام .

4- بنده به درخواست انجمن حمایت از بیماران هموفیلی در اوائل دهه 70 به این کار همت گماشته وبرای کسب استفتاء شرعی وفراهم آمدن این امکانات وازجمله امکانات تشخیص پیش ازتولد تلاش کردم وبه ان افتخار می کنیم وخود را دوستدار بیماران هموفیلی وتالاسمی می دانم.

5- بنده تاکنون بیش از 4000 تشخیص پیش از تولد برای بیماریهای مختلف ژنتیکی که اکثرا" تالاسمی وهموفیلی بوده اندانجام داده ام واین مورد اولین شکایت از آزمایشگاه بنده دربین بیش از 4000 تشخیص قبل از تولد بماریهای ژنتیکی می باشد وخود نشان دهنده دقت، تخصص ودلسوزی بنده وهمکارانم در این زمینه می باشد.بنده خود را متعهد به خدمت مردم عزیزمان می دانم وبه این افتخار می کنم زیرا سیدالشهدافرموده اند نیازهای مردم به شما ازجمله نعمتهای خداوند است. از نعمتهای خدا ملول نشوید.بنابراین موضوع این پرونده به آن گونه که در دادخواست خواهانها ووکیل محترم آمده نیست ونباید بنده برای خدمت به مردم تنبیه شده وبا یک تشخیص اشتباه در ین 4000 وشکای یک خانواده کل اینگونه فعالیت متوقف شود.

6- مستحضر هستید که تشخیص قبل از تولد می بایست در دوره کوتاهی زمان بارداری وقبل از دمیده شدن روح باید انجام گیرد وچنین کاری بسیار پیچیده وحساس است واحتمال خطا قطعا" وجود دارد ولی یک خطا در بین 4000 تشخیص پیش از تولد گواه وسواس ودقت بیش ازحد بنده وهمکارانم است.

7- طبق استاندارد سازمان جهانی بهداشت WHO 3 خطا در هر 1000 تشخیص قبل از تولد در حد استاندارد وخوشبختانه این اولین خطا در بین 4000 تشخیص پیش از تولد بنده بوده است که متاسفانه منجر به شکایت شده است. درصورتیکه درگزارش ارائه شده به خانواده خطای حدود 1% ودر برگ تعهد احتمال خطا در حد استاندارد مطرح وخانواده آنرا امضاء کرده اند وشرایط را قبل از آزمایش قبول کرده اند.

8- واما درخصوص ادعای خانواده محترم علی زکریا باید عوض شود که متاسفانه تشخیص اشتباه بوده است وکودک به دنیا آمده مبتلاست ولی چند مورد در این زمینه باید مطرح شود.

الف: خانواده متاسفانه در اولین مشاوره وپذیرش اطلاعات غلطی به همکاران بنده در پذیرش ارائه کرده بودند، البته هکاران بنده همان زمان می بایست بیشتر مراقب بودن وشروع مشکل از همینجا بوده است وخواسته خواهان فاقد وجاهت شرعی وقانونی است.

ب: خوشبختانه بیماران هموفیل جزء بیماران خاص محسوب شده وتمامی هزینه درمانی آنها توسط دولت تامین می شود.حتی مواردیکه بی ربط به هموفیلی اشد. بیماران خاص دفترچه بیمه خاص دارندبا شرایط استفاده از این دفترچه ها بسیار ساده وخاص می باشد وعملا" خانواده هزینه بسیار اندکی برای بیماری هموفیلی یک فرد بیمار می بایست پرداخت نماید.ولذا پرداخت این چنین هزینه های احتمالی ویا قطعی در آینده ارتباطی به بنده نداشته واین خواسته مردود است.

ج: در طی چند سال گذشته با تهیه فاکتور 9 مهندسی ژنتیک شده ( نوترکیب ) احتمال هیچ گونه آلودگی به خاطر استفاده از این دارو وجود ندارد زیرا با روشهای سابق تهیه نمی شود وکلا" داروهای نوترکیب جزء داروهایی هستند که با فناوری نوین به نام زیست فناوری یا بیوتکنولوژی تهیه می شوند ولذا بی خطر هستند ولذا هیچگونه نگرانی برای بیماران هموفیلی برای استفاده از داروهای نوترکیب نیست وبه همین دلیل ادعای احتمال آلوده شدن این کودک مردود است.

د: درخصوص هزینه های تزریق در طی دو دهه گذشته کشورهای پیشرفته دارو را به فرد مبتلا یا خانواده وی می دهند تا آنرا در منزل در زمان نیاز مصرف کند.ودرکشور ما چندسالی لست که این کار انجام می شود ولذا فقط هرچند ماه یکبار مراجعه برای دریافت فاکتور 9 لازم است.

ه: درخصوص مشکلاتیکه برای یک بیمار هموفیل ممکن است پیش بیاید بایدعرض شودکه باپیشرفت علم، فراهم آمدن دارو به اندازه کافی ورایگان برای بیماران هموفیلی در کشور بیماران تازه متولد شده هرگز مشکلات بیماران مسن تر مثلا" 10 سال به بالا نخواهند داشت زیرا در سالهای قبل یا دارو وجود نداشت یا کم بود ودر مواردی آلوده به ویروس به ویروس بودند ولی امروزه این مشکلات رفع شده ولذا افراد مبتلا به شرط استفاده مناسب از فاکتور انعقادی مانند فاکتور 9 یک زندگی طبیعی را خواهند داشت ومواردی که در دادخواست آمده است در حال حاضر برای کودکان بیمار وبیمارانی که از این به بعدمتولد می شوند صحت ندارد وخوشبختانه این بیماران مشکل بسیارکمتری خواهند داشت ونمی بایست با مثال زدن وضعیت ومشکلات بیماری وجسمی بیماران مسن تر این مفهوم را درذهن القا کردکه هربیمار هموفیلی این مشکل را خواهد داشت. هموفیلی نوع شدید، متوسط وخفیف وجود دارد که شدت بیماری ونیاز به فاکتور انعقادی درآنها متفاوت است ولی حتی نوع شدیدامروزه بامشکل بسیارکمی مواجه است به شرط رعایت دستورات پزشک ومصرف فاکتور.شاید لازم باشد عرض کنم که تا 15-10 سال پیش جامعه پزشکی نسبت به هموفیلی اطلاعات کمی داشت ولی خوشبختانه در طی یک دهه گذشته پیشرفتهای بسیارخوبی درمورد درمان مناسب این بیماران درهمه ابعاد ایجادشده وبه ندرت شاهد مشکلات سابق در این بیماران هستیم.

و: باید یادآور شدکه باتوجه به اینکه از هر 5000 کودکی که به دنیا می آیدیک کودک مبتلا به هموفیلی است واگر مبتلایان از خانواده هایی هستند که قبلا" بیمارنداشته اند لذا دنیا به این بیماری توجه خاص داشته وتا چند سال آینده درمان قطعی برای آنها فراهم خواهد شد ولذا نمی بایست با توجه به سیر پیشرفت علم پزشکی این بیماری رامادام العمردانسته وغیرقابل علاج.

ز: شاید ذکر این نکته ضروری باشد که پدربزرگ این کودک مبتلا هستند وعلی رغم انکه ایشان در زمانی زندگی می کرده اند که اصلا" درمانی وجود نداشت ولی زنده مانده اند ومانند بسیاری از بیماریهای ژنتیکی وبیماران هموفیلی وتالاسمی از دنیا نرفته اند، خود گواه سلامت وشادابی بیشتر برای نوه ایشان خواهد بود( ان شاء اله )

ح: درخصوص هزینه ها وشرح مفصل آنها توسط وکیل محترم خانواده باید عرض کنم که من یک متخصص ژنتیک هستم ونحوه نگارش واستفاده از کلمات را بخوبی وکیل محترم پرونده نمی دانم ولی این راعرض می کنم که هرفردی درزندگی هزینه دارد واین کودک نیز هزینه هایی خواهد داشت وحال که خدا نخواسته است این کودک سقط شود( به هردلیلی ) خانواده نمی بایست هرهزینه ای را از بنده طلب کند. عادلانه نخواهد بود که بنده محکوم به پرداخت هزینه ها درآینده شوم.

ط: بنده در جلسه ای به خانواده محترم ونیز اعضاء محترم کمیسیون پزشکی قانونی عرض کردم که نوع اشتباه آزمایشگاه بنده به گونه ای بوده است که من حتم دارم خداوند بزرگ نخواسته این کودک بمیرد وازبین برود وفقط آینده مشخص خواهد کردکه چه خیری در این اشتباه نهفته بوده است وامیدوارم علیرغم تجربه برای بنده وپرداخت دیه، این کودک برای خانواده، ایران عزیز وجامعه اسلامی خیروبرکت داشته باشد.لذا از آنجا که حسب اعلان خواهان ها درپرونده کیفری اینجانب مرا به 20% دیه محکوم نموده اند تقاضای خواهان ها مبنی بردریافت مبلغ مازاد بردیه برخلاف مقررات شرعی وقانونی است زیرا دیه عبارت است از خسارت مالی که مجنی علیه پرداخت می شود.

ازمحضر دادگاه محترم رد خواسته خواهان ها مورد استدعاست.

ومن ا.. التوفیق وعلیه تکلان
دکترسیروس زینلی
رئیس آزمایشگاه ژنتیک پزشکی

کانون هموفیلی ایران
10/1/84
Iranian hemophiliha society

حضرت آیت ا.. خامنه ای دامه برکاته
رهبرفرزانه انقلاب ومرجع محترم تقلیدشیعیان

با سلام وآرزوی سلامتی وطول عمر برای حضرتعالی، ضمن تبریک سال نو وآرزوی بهروزی برای نظام جمهوری اسلامی ایران،

چنانچه مستحضرید قوه محترم قضائیه به پشتوانه نظرات ارزشمند مراجع محترم تقلیدواعلام نظر مراجعه در رابطه با مباحث شرعی آن، درجهت جلوگیری از تولد نوزادانی که مشکلات اساسی که برای خانواده وجامعه بوجود می آورند،آئین نامه اجرائی سقط درمانی را به سازمان پزشکی قانونی ابلاغ نمود که 51 مورد مجاز سقط درمانی قبل ازحلول روح درجنین پیش بینی گردیده است که متاسفانه "سقط جنینی " که برااساس تشخیص مراکزمعتبر آزمایشگاهی به بیماری هموفیلی مبتلاست علیرغم "عسروحرجی" که برای والدین ومخاطرات اجتماعی ومشکلات اساسی که متوجه دولت اسلامی می نمایدپیش بینی نگردیده است که این امر مغایرت اساسی با سیاستهای جاری وزارت بهداشت درمان وآموزش پزشکی در جهت برنامه ریزی برای جلوگیری از تولدبیمار هموفیلی است،قابل توجه معظم له می باشدکه کلیه آزمایش های تشخیص زنان ودختران ناقلین هموفیلی وهمچنین آزمایشهای تشخیص سلامت جنین دررابطه با این بیماری تحت پوشش بسیارخوب،سازمان های بیمه گرمی باشد وباتوجه به توان علمی کشور این مراحل کاملا" قابل انجام درکشوراست. پیشرفت علمی کشور در این رابطه موجب آن گردیده که دختران ناقل بیماری هموفیلی که متاسفانه سالهل بود، روند ازدواج وتشکیل خانواده آنها با موانع اساسی اجتماعی مواجه بود، بتواند با امید داشتن فرزند سالم از نعمت ازدواج بهره مند گردندوخانواده های این دختران درجهت تحقق امر ازدواج این دختران،براین امورتاکید نمایند.زنان ناقل این بیماری نیز که داری فرزند هموفیل می باشند با بهره مندی از این امکلانات علمی توانسته اند صاحب فرزند سالم گردند.

لهذا وجود مانع قانونی پس از تشخیص بیماربودن جنین سقط، باتوجه به اینکه کلیه مراحل قبل از آن از طرف دولت حمایت می گردد ومادروپدر ازبیمار بودن جنین مطلع می گردند، آنان را مجبور به مراجعه به مراکز غیرقانونی سقط جنین می نمایدوازسوی دیگر مادری که از بیماربودن جنین خود قبل ازچهارماهگی مطلع مطلع می گردد، روحیه نگهداری از جنین رانداشته وبا ضربه روحی وروانی مهلکی که بروی وارد می شودوهمچنین ارزیابی از مشکلات اساسی وجدی که باهمسرخود پیداخواهد کرد، تلاش می نماید به هرصورتی جنین بیمارراسقط نماید.گزارشهای واحدمددکاری کانون دررابطه با مواردپیش آمده حاکی از رنج ودردفراوان این مادران جوان است که بصورت موروثی بیماربودن جنین به مشکلات ژنتیکی آنها مربوط بوده ودرشرایط ضمن عقد، همسران خود را مطمئن نموده اند که می توانند فرزندان سالمی داشته باشند.

توضیحاتی درباره بیماری هموفیلی وعوارض آن:

هموفیلی بیماری خونریزی دهنده ارثی می باشد که مبتلایان به آن بعلت نداشتن یکی از فاکتورهای نیاز برای انعقا خون تا آخرعمر سلامتی وجان آنها درمعرض خطر است. گذسته از هزینه های سنگین برای مداوای این بیماران که برای جمعیتی کمتر از 6 هزارنفر دولت متحمل می شود (صرفا" هزینه داروهای موردنیاز آنان درسال بالغ بر چهل میلیون دلار است که یک پنجم بودجه ارزی است که برای واردات دارو برای کل جمعیت کشور اختصاص می یابد) درمعرض انواع آسیب های جسمی وروانی نیز قرار دارند.یکی از عارضه های اساسی این بیماری معلولیت مختلف جسمی بخصوص درمفاصل است که درحال حاضر با آمار ارائه شده توسط مراکز دانشگاهی بالغ بر 75% این بیماران به معلولیت های مختلف دچار شده وعملا" به آمار معلولین کشورنیز افزوده گردیده اند . مشکل آلودگی های ویروسی از طریق خون وفرآورده های خونی نیز همواره این بیماران را تهدید می نماید که بزرگ ترن پرونده قضایی کشور با 1200 خواهان در رابطه با این بیماران تشکیل وبادستور تاریخی ریاست محترم قوه قضائیه در خرداد سال گذسته حکم دادگاه آن صادر ودر آذرماه بوسیله شعبه تجدی نظر تایید ودراواخر سال جاری در رابطه با تامین ضرر وزیان هزینه درمان 974 خواهان اعم از بیماران ویا بازماندگان 137 فوت شده صادرگردیده است.

با توجه به اینکه این قشر از بیماران نمی توانند کارهای سنگین بدنی را انجام دهند عملا" آمار بیکاری در این جامعه بسیار بالا بوده ومعمولا" فقط درصورت موقعیت های تحصیلی می تواند از شغل مناسب برخوردار گردند. البته موارد ذکر شده گوشه ای از مشکلات ومصائب این بیماران است. درحال حاضر بالغ بر 70% بیماران هموفیلی آلوده به ویروس های خطرناک می باشند.

ازآنجا که درماده 5 آئین نامه اجرائی مصوب قوه قضائیه امکان اسقاط جنین با نظر سه پزشک در صورتیکه امکان فوت جنین بعد از تولد یا مخاطات خاصی که مادران را تهدید می نماید تا قبل از چهارماهگی پیش بینی گردیده است، اما متاسفانه توجهی به "عسروحرج" والدین ومخاطات اجتماعی، نگردیده وکانون هموفیلی ایران جهت اطمینان از نبودن مانع شرعی از معظم له استدعا دارد در رابطه با سئوال زیر اظهار نظر فرمایید، تا این موسسه حمایتی از بیماران برمبنای نظر شرعی مورد اجرائی تقاضا را از مسئولین ذیربط پی گیری نماید.امید آن داریم اظهار نظر آن مقام محترم بخصوص زوج های جوان را ازسرگردانی نجات دهد.
مورد استفتا:
اگر تولد نوزادی موجب عسر وحرج والدین ومنجر به بوجود آمدن مشکلات مختلف جسمی،روحی واجتماعی برای فرد متولد شده وهمچنین تحمیل هزینه های سنگین به بیت المال مسلمین ومشکلات و آسیب هاب اجتماعب گردد، آیا سقط این جنین قبل از حلول روح در جنین از نظر شرعی مجاز است یا خیر؟

آیا اظهار والدین مبنی بر داشتن عسر وحرج در نگهداری "جنین بیمار" می تواند مبنای پذیرش مراجع قانونی دولت اسلامی باشد؟
آیا تایید سه پزشک متخصص امین دولت اسلامی می تواند مبنای صدور مجوز قانونی سقط جنین محسوب گردد؟

بااحترام
احمدقویدل – مدیرعامل

جمهوری اسلامی ایران
بسمه تعالی
1- با فرض اینکه نگهداری وبزرگ کردنطفل بیمار مذکور موجب عسر وحرج ومشقت وزحمت بیش از اندازه است، سقط جنین قبل از ولوج روح مانع ندارد ولی بنابر احتیاط دیه آن باید پرداخت شود.
2- صرف اظهار الدین نمی تواند مبنای عمل مسئولین قرار گیرد بلکه موضوع باید از طریق متعارف اثبات شود.
3- در اینگونه امور باید طبق مقررات مربوطه اقدام شود.

دفتر حضرت آیة الله خامنه ای مدظله العالی
بخش استفتاعات

وزارت بهداشت درمان وآموزش پزشکی
25/6/75
محضرمبارک مقام معظم رهبری
حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای متع ا.. المسلمین بطول بقائه الشریف

سلام علیکم ورحمة ا... وبرکاته
استظهار به مقام منبع ولایت امر درمواجهه با مشکلات ومعضلات در مراتب وشئون مختلفه من جمله در امور مستحدثه که نیاز به ارشاد وراهنمائی حضرت مستطاب عالی را ملموس تر می نماید، انگیزه وبهانه تصدیع اوقات شریف حل مشکل موجود برای تهدادی از بیماران کشورمان می باشد. دراین راستا وباکسب اجازه از محضر عالی گزارش مختصری از بیماریهای خونی از قبیل هموفیلی وتالاسمی با استدعای استفاضه از ارشاد آن مقام منبع تقدیم می نماید:

ازبیماریهای خونی ارثی که درکشورما نسبتا" شایع هستند ،باید به لحاظ اهمیت حیاتی انواع هموفیلی وتالاسمی را نام برد برخی از افراد جامعه دارای ژن معیوب بوده وبطورنهفته ناقل بیماری هستند. به عبارتی دیگر چنین فردی علائم بیماری را ندارد ولی درصورتی که بافرد مشابه ازدواج نموده صاحب فرزند شود،احتمال اینکه فرزند وی، مبتلا به شکل شدید بیماری باشدبسیار زیاد است. نتیجه چنین بارداری کودکی خواهد بود که از بدو تولد تا پایان عمرکوتاه خود دائما" در وضعیت مشقت باری به سر می برد که ناشی از خود بیماری یا عوارض درمانهای ناگزیر آن میباشد.بعنوان مثال بیماران هموفیلی همواره در معرض این خطر هستند که با کوچکترین ضربه ای دچارخونریزی شدید منجر به فوت،فلج ویا سایر عوارض شدن ویا به طفل دردمندی که مبتلا به شکل شدید تالاسمی است می بایست هرچندهفته یکبار خون وروزانه لااقل یک آمپول گرانقیمت دیسفرال تزریق شود.این درمانها لزوما" تا پایان عمر بیمار استمرار می یابند.

تعدادبیماران وهزینه های درمان آنها درشرایط فعلی عبارت است از:

1- هموفیلی:

حدود 6000 بیمارهموفیل در کشورشناخته شده اند که هزینه های پیشگیری ودرمان وبهبود مراقبتها از این بیماران در سال بالغ بر 5/10 میلیارد ریال است.

2- تالاسمی:

برای درمان حدود 20 هزاربیمار تالاسمی درکشوروپیشگیری ازبروز مواردجدید نیازمند هزینه ای قریب به 260 میلیارد ریال هستیم.
علاوه برمشکلات مذکور، بنیان زندگی مشترک والدین این بیماران به لحاظ احتمال تولد فرزند مبتلا در هرزمان متزلزل میباشد، چنین پدرومادری یا باید ازیکدیگر جدا شوند یا هرگز دارای اولادی نشوند ویا درصورت تمایل به داشتن فرزند تشویش تولد فرزندی بیمارآنها را آسوده نخواهد گذاشت.

یکی از راههای پیشگیری از این بیماریها که از نظر علمی امکان پذیربوده ودراغلب کشورها مرسوم می باشد بدین گونه است که اگر مادرناقل بیماری به داشتن فرزند مصرباشد، می توان درهفته اول بارداری (هفته دهم تا دوازدهم) با نمونه برداری ازجفت وبررسی ژنتیک آنوتشخیص ابتلای جنین به شکل بیماری از ادامه حاملگی مادر جلوگیری نمود.به این ترتیب می توان طی پانزده الی بیست سال نه فقط از 2 تا 3 برابر شدن بیماران پیشگیری کرد بلکه حدود30% از تعداد کل بیماران نیز کاسته خواهد سد. مستندات علمی در این زمینه نیز موجود می باشد، که درصورت نیازتقدیم خواهد گردید.

بنابر مطالب معروض و باتأکید براینکه با استفاده از این روش می توان بیماری جنین را درماههای دوم وسوم بارداری مشخص ودرصورت وجود مجوز شرعی وقانونی اقدام به سقط آن نمود. ارائه طریق با نظر جامع الاطاف حضرت مستطاب این وزارت را کمافی السابق رهین عنایات مقام معظم رهبری خواهد داشت.
دکترسیدعلیرضامرندی
وزیربهداشت،درمان وآموزش پزشکی

دفترمقام معظم رهبری / پ 26/6/1375

جناب آقای دکتر مرندی
وزیرمحترم بهداشت،درمان وآموزش پزشکی

سلام علیکم،
نامه ی شماره ی 288/م مورخ 25/1/75 جنابعالی در خصوص بیماران خونی ((هموفیلی وتالاسمی)) در کشور وراههای پیشگیری آن ودرخواست ++++++ شرعی وقانونی بمنظور سقط جنین این بیماران، به استحضار مقام معظم رهبری (مدضله العالی) رسید.فرمودند:

<<اگرتشخیص بیماری درجنین قطعی است وداشتن ونگاه داشتن
چنین فرزندی موجب حرج است – کما اینکه نوعا"چنین است –
دراین صورت جایزاست قبل از دمیده شدن روح درجنین،آن را
اسقاط کنندولی بنابراحتیاط،دیه ی آن پرداخته شود.>>


دفترمقام معظم رهبری
محمدی گلپایگانی


بسمه تعالی
محضرمبارک حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای
مقام معظم رهبری پدربزرگوارم
سلام علیکم
احتراما"، اینجانب دکتر صفیه شهریاری افشار جراح ومتخصص زنان وزایمان وکارشناس مسئول بهداشت باروری وزارت بهداشت به استحضار می رساند.

سئوال: آیا می توان باتشخیص قطعی بیماری درجنین که دچارعیوب ژنتیک بوده ویا مادرآن درطی بارداری براثر ابتلا به بعضی بیماریهای عفونی بیمارشده اند.قبل از دمیده شدن روح (4 ماه وده روز)سقط نمود.
لازم به ذکراست این کودکان از بدو تولد تا پایان عمردائما دروضع مشقت باری به سرخواهند برد وخانواده وجامعه نیز بهای گزافی را ازنظرروانی ، مادی باید بدوش بکشد.
(واخیرا" باروشهای بسیار جدیدپزشکی تشخیص قطعی این بیماری را درابتدای حاملگی مادر می توان داد.)


ضمنا" یکبار باعزیزانی که تلفنی دردفتر استفتائات پاسخگومی باشند تماس گرفته ام وآنها درمورداین مسئله باتوجه به عسروحرج فرموده اند که قبل از دمیده شدن روح وبه شرط پرداخت دیه مانعی ندارد ولی خواستم یکباردیگر این سئوال را برای اطمینان خاطر مطرح نمایم.

باعرض احترام وادب
دکترصفیه شهریاری افشار

27/5/81

بسمه تعالی
اگرنگهداری وبزرگ کردن طفل معلول وعقب مانده وناقص الحلقه برای والدین دارای زحمت ومشقت بیش از متعارف باشد بمقداری که درعسر وحرج واقع میشود، اسقاط جنین پیش از دمیده شدن روح دراومانع ندارد%


برگ بازجوئی وصورتمجلس
بسمه تعالی
به تاریخ 30/11/1387 ودروقت فوق العاده شعبه ی اول دادیاری دادسرای ناحیه 19 تهران وپرونده امرتحت نظر است باتوجه به جمیع اوراق ومحتویات آن ختم تحقیقات را اعلام وبه شرح آتی مبادرت به صدور قرارمی نماید.

((قراردادسرا))
درخصوص شکایت آقای حسین مرادعلی زکریا علیه آقای دکتر سیروس زینلی دایر بر ایراد صدمه بدنی غیرعمدی ناشی از قصوردرانجام امورپزشکی نسبت به فرزندش محمدمهدی مرادعلی زکریا نظریه اینکه حسب محتویات پرونده خصوصا" نظریه کمیسیون تخصصی پزشکی قانونی که اعلام نموده علیرغم اثبات قصورمشتکی عنه این امر از موارد سقط درمانی نبوده است ونامبرده به دلیل تحمیل هزینه های اضافی درمانی باید ارشی به میزان بیست درصد دیه کامل انسان پرداخت نماید واینکه تعیین ارش بدین لحاظ فاقد وجهه قانونی است لذا موضوع مطروحه به کیفیت موصوف فاقد وصف کیفری می باشدومستندا" به بند ((ک )) ماده ی 3 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب قرار منع تعقیب ایشان صادر می شود قرار صادره ظرف ده روز پس ازابلاغ به تقاضای شاکی خصوصی قابل اعتراض درمحاکم صالحه می باشد مقررات دفتر در راستای اعمال بند ((ز)) ماده ی 3 قانون مذکور پرونده جهت اظهارنظر به دادستان محترم تقدیم وبرفرض موافقت از آمار کسر گردد.
دادیار شعبه اول دادسرای ناحیه 19 تهران-عسگری

9/مرداد/89

دادرس گرامی ماموربه خدمت درشعبه یکم دادگاههای حقوقی تهران

با سلام واحترام
درباره پرونده 87/1297 پیروجلسه رسیدگی 10/خرداد/88 با توجه به دفاع خوانده واقرار صریح به تقصیرخویش وسعی وی برتوجیح آن که البته نافرجام است به نظرمی رسد مبانی علمی وفنی محکومیت خوانده واحرازمسئولیت وی آمده است پس خواهشمندیم با صدورقرار کارشناسی قرینه نسبت به برآورد زیان جسمانی وی به لحاظ مبتلا شدن به بیماری هموفیلی وزیان معنوی نامبرده ونیزهزینه اضافی زندگی روزمره تحمیل شده به وی ووالدینش نسبت به فردغیرهموفیل اقدام فرمائید .خواهشمندیم در قرارکارشناسی خویش دست آورد های دیگر نظام های حقوقی به ویژه حقوق فرانسه را که درنخستین لایحه خویش تقدیم کرده ایم مطالعه کرده مورد استناد قرارداده وبرآن تکیه کنید تا گامی نو درحقوق ما برداشته شود.
باسپاس فراوان
وکلای خواهان
علی صابری – مهناز کاظمی

3/اردیبهشت/90
دادرس گرامی شعبه یکم دادگاههای حقوقی تهران

باسلام واحترام
درباره پرونده 87/1297 موضوع دادخواست موکل به طرفیت دکتر زینعلی به خواسته جبران خسارت مادی ومعنوی که وقت رسیدگی 21/خرداد/90 تعیین شده به استحضار می رسد :
1- پس از برگزاری جلسه رسیدگی به تاریخ 10/خرداد/88 وبه ویژه با وجود تقدیم لایحه از سوی خوانده پرونده، امید می رفت قرار کارشناسی صادر شود.

2- شاید سرگردانی پرونده وابهام دراین باره که دادرس ویژه باید به پرونده رسیدگی کنند، یا خود شعبه موجب سپری شدن چنین زمانی شد .

3- به هر حال برمن به عنوان وکیل خواهانها معلوم نیست که دلیل تشکیل جلسه چه بوده است بنابراین شاید نتوانم دقیقاً خواسته دادگاه را بیان کنم.

4- اما دفاع خود خوانده واقرار به خطا واشتباه وقصور در تشخیص در لایحه تقدیمی گویا تر از هرچیز است همان نوشته ای که درهمان زمان پاسخش داده شد .

5- به هر حال با گرد آمدن عناصر متشکله مسئولیت مدنی وبا تکیه بر مفهوم اشتباه در تشخیص، صدور قرار کارشناسی به شرحی که مفصلاً بیان شده است را خواستارم. تعیین خسارتی که به جسم طفل از بابت ابتلاء به هموفیلی وارد شده در قالب دیه یا ارش (با لحاظ تعیین خسارت در پرونده کیفری )ونیز تعیین هزینه مازادی که بر طفل تحمیل می شود نسبت به هزینه زندگی عادی یک طفل سالم ونیز تعیین خسارت معنوی که به خود طفل ووالدینش وارد شده است وفق مواد 3 و10 قانون مسئولیت مدنی این نوشته فشرده آن چیزی است که پیش از این تقدیم دادگاه شده مبانی حقوقی ،فقهی قضیه وتطبیق آن با حقوق خارجی نیز (به ویژه حقوق فرانسه) درپرونده منعکس شده است بنابراین از دوباره نویسی آنها پرهیز کرده تصمیم گیری شایسته قانونی را خواستارم

باسپاس فراوان- یکی از وکلای خواهانها

علی صابری

دادرس گرامی شعبه یکم دادگاههای حقوقی تهران
باسلام واحترام
درباره پرونده 87/1297 موضوع دادخواست موکلین به طرفیت دکتر سیروس زینعلی به خواسته جبران زیان مادی ومعنوی ناشی از اشتباه درتشخیص ابتلاع جنین به هموفیلی که وقت نظارت 26/مرداد/90 تعیین شده بدین وسیله به استحضار می رسد:

1- روشن نیست چرا پس از نخستین جلسه دادرسی وبا وجود تقدیم لایحه از سوی خوانده وحتی پاسخ بدان لایحه از سوی اینجانب وقت رسیدگی دوباره آنهم پس از دوسال تعیین شده است چه، تا آنجا که می دانم طبق قانون می بایست دلیل تعیین وقت رسیدگی دوباره به روشنی بیان شود جالب اینجاست که خوانده گرامی در لایحه دفاع خویش به تاریخ 10/خرداد/88 به صراحت اشتباه شخصی خویش وکادرتحت کنترل ونظارت ومدیریت خود درتشخیص بیماری اقرارکرده وتلاش کرده اند آن را با چند هزار تشخیص درست خویش سنجیده و گناهی متوجه خود ندانسته واین اشتباه را تاوان درستی دیگر اعمال خویش قراردهند آنجا با مثالی ساده وعرفی که درمسئولیت مدنی اعتبار فراوان دارد گفتم که فرض کنیم راننده ای 30 سال مردم رابه سلامت به مقصد برساند آیا به هنگام تصادف میتواند تقصیرمدنی خود درجبران خسارت را با اعمال پیشین خویش سنجیده وپاک کند ؟؟

2- به هر حال جلسه رسیدگی برگزار شد وبا وجود اظهار شفاهی دادرس گرامی وتشویق خوانده به جبران زیان موکل و سازش با وی متاسفانه دستور دادگاه محترم موجب پیشرفت پرونده نشده چه، به ظاهردردستور خویش امرکرده اند رونوشت گواهی شده قرارمنع پیگرد وقطعیت آن به دادگاه اعلام شود .

3- هیچ گاه منکرصدورقرارمنع پیگرد نبوده ام ودر صورت نیاز رونوشت موجود در پرونده را شخصاً گواهی خواهم کرد قطعیت آن نیز محرز ومسلم است وشکی در آن نیست وموکلین هیچ گاه نخواستند آن را کتمان یا انکار کنند آنچه مسلم است ومورد ادعای موکل است تفاوت بین تقصیر جزایی وتقصیر مدنی است بی گمان دادرس گرامی دادگاه از توضیح بیشتر در تفاوت این دو بی نیاز هستند .همین بس که خوانده خود به تقصیر مدنی خویش و وقوع اشتباه خود درتشخیص اقرارکرده واقرار در دعاوی مدنی واپسین وبهترین دلیل است پس نمی توان ونباید ازاین اظهاربه سادگی گذشت ونمی بایست دومفهوم جزایی ومدنی را به هم در آمیخت.

4- بنابراین خواهشمندم با توجه به اینکه دکترسیروس زینعلی شخصاً نامه دادگاه را تحویل گرفته وبه دادسرای ناحیه 19 برده اند واینجانب نیز با دریافت رونوشت گواهی شده نامه به دادسرا مراجعه ومتوجه شدم پرونده به بایگانی راکد فرستاده شده وبه عبارت ساده تر گرفتن پرونده از دادسرا ممکن نیست ،از دستورمبنی بر درخواست امور بیان شده در بند یک درگذشته، وبا لحاظ آنکه قرارمنع پیگرد صادرشده برابر اصل شده است وقطعی نیز شده اما در پرونده مدنی تاثیری ندارد تصمیم گیری شایسته به عمل آید.

5- درباره چگونگی صدور قرار کارشناسی وآنچه که کارشناس باید درباره آنها اظهار نظر کند وانواع خسارات وارد شده به موکل ولزوم پیش بینی هزینه ای به عنوان هزینه دائم اضافی وارد شده به طفل به دلیل ابتلاع به هموفیلی که قطعی ودرمان ناپذیر است وهزینه اضافی نسبت به کودکان عادی نیز به یقین به تقصیر خوانده نسبت داده شده ومی بایست با لحاظ تورم هرسال جبران شود،توضیح مفصل در نوشته های پیشین با تکیه بر حقوق تطبیقی به ویژه حقوق فرانسه اعلام شده در صورت لزوم آنها را بازگو خواهم کرد .

بادوباره گویی لزوم درگذشتن از تصمیم 21/3/90ودرخواست صدورقرارکارشناسی قرینه، این نوشته را به پایان می برم .

باسپاس فراوان
یکی ازوکلای خواهان ها
علی صابری


شعبه 1 دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی شهید بهشتی تهران
نامه صادره
22/3/1390

سلام علیکم ریاست محترم دادسرای ویژه جرائم پزشکی تهران

احتراما دستورفرماییدتصویرمصدق رای صادره وقطعیت یا عدم قطعیت آنرا دررابطه باپرونده کلاسه 8709982120100522 آن دادسرا را جهت ملاحظه وبهره برداری قضایی به این دادگاه شعبه اول عمومی حقوقی تهران واقع در مجتمع قضایی شهیدبهشتی طبقه ششم ارسال نمایند..

دادرس شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی تهران- احمدی


7/1/1391
دادنامه
پرونده کلاسه 8709980226101297 شعبه 1 دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی شهیدبهشتی تهران دادنامه شماره 9109970226100029
خواهان ها :
1-آقای حسین مرادعلی زکریا 2-آقای محمدمهدی مرادعلی زکریا با وکالت خانم مهناز کاظمی وآقای علی صابری تهران خ کارگر شمالی کوچه 4 امیرتبار پ 24 ط 3واحد


خوانده : آقای سیروس زینلی تهران خ ولیعصر بالاتر ازخ فاطمی خ مجلسی پ 3/18 مجتمع کوثر آزمایشگاه ژنتیک
خواسته :مطالبه ضرروزیان
گردشکار-خواهان دادخواستی به خواسته فوق بطرفیت خوانده بالاتقدیم داشته که پس از ارجاع به این شعبه وثبت کلاسه فوق وجری تشریفات قانونی در وقت مقرر دادگاه به تصدی امضاء کننده زیرتشکیل است .با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام وبه شرح زیر مبادرت به صدور رأی می نماید:

رای دادگاه
دعوی آقای حسین مرادعلی زکریا به ولایت قهری از محمدمهدی مرادعلی زکریا با وکالت آقای علی صابری وخانم مهناز کاظمی به طرفیت سیروس زینلی به خواسته پرداخت ضرروزیان مادی ومعنوی وهزینه درمان با احتساب کلیه خسارات دادرسی می باشد بدین شرح که پدرخواهان مدعی است که پدرهمسرایشان قبلا هموفیلی بوده وبنابراین همسر ایشان نیز ناقل بیماری بوده وباتوجه به احتمال هموفیلی بودن فرزند ایشان خواهان وهمسرایشان به آزمایشگاه خوانده مراجعه وخوانده اعلام می نماید که جنین پسربوده وبه بیماری هموفیلی مبتلا نمی باشدوپس از بدنیا آمدن آقای محمدمهدی مرادعلی مشخص می شود که ایشان مبتلا به نارسایی خونی می باشد باعنایت به دادخواست تقدیمی خواهام خارج نویسی پرونده کلاسه 8709982120100522 شعبه اول دادسرای ناحیه 19 تهران که به پرونده کمیسیون پزشکی قانونی اعلام نموده آقای دکترسیروس زینلی را درتشخیص بیماری هموفیلی آقای محمدمهدی مرادعلی زکریا دچار اشتباه تشخیص گردیده است واشکال تشخیصی ایشان منجر به تولدنوزادی با بیماری هموفیلی B شده است که این امر منجر به تحمیل هزینه های اضافی درمانی برای والدین نوزاد آینده خواهد شد وارزش صدمات وارده بیست درصد دیه کامل انسان می باشد وایسان مسئول پرداخت آن می باشدوتحقق ارکان مسئولیت دادگاه دعوی خواهان را وارد دانسته وبه استناد مواد 1و2 قانون مسئولیت مدنی ومواد 336 و315 قانون مجازات اسلامی ومواد 515 و519 قانون آئین دادرسی مدنی خوانده را به پرداخت بیست درصد دیه کامل مرد مسلمان بابت ارزش صدمات وارده به آقای محمدمهدی مرادعلی زکریا خصوص هزینه های درمان آینده نظربه اینکه دین برذمه خوانده مستقر نشده است ومشخص نیست هزینه های درمانی خواهان در آینده چقدر خواهد بود

درنتیجه دادگاه این قسمت از دعوی رامنطبق برقانون ندانسته وبه استناد ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی مستند از عدم استماع دعوی صادر می نماید ودرخصوص مطالبه خسارت معنوی نظر به اینکه بدون هیچ گونه تردیدی ابتلا شدن خواهان به بیماری نارسایی خونی باعث ورود صدمات روحی وروانی شدید به خواهان شده است ومقررات متعددی از قوانین جمهوری اسلامی ایران مثل اصل 171 قانون اساسی ومواد 1 و2 قانون مسئولیت مدنی وماده 58 قانون مجازات اسلامی خسارت معنوی به عنوان یک نوع خسارت به رسمیت شناخته شده است وباعنایت به تحقق ارکان مسئولیت یعنی وجود خسارت معنوی فعل زیانبار، تقصیر وباعنایت به اینکه هیچ نوع قوانین ومقررات وموازین فقهی وجود ندارد که صراحتا اعلام نماید خسارات معنوی قابل مطالبه نمی باشد وبرعکس قواعد انصافوعدالت،لاضرر،نفی عسروحرج وتسبیب ایجاب می نماید هیچ خسارتی نباید جبران نشده باقی بماند وخسارت معنوی نیز نوعی خسارت می باشد درنتیجه دادگاه به استناد مواد 1و2 قانونه مسئولیت مدنی خوانده را به پرداخت پنج درصد دیه کامل مردمسلمان بابت خسارات معنوی وهمچنین خوانده رابه پرداخت هزینه دادرسی متعلق به خسارات مادی ومعنوی که درمرحله اجرا محاسبه .مابه التفاوت هزینه دادرسی اخذ خواهد شد وحق الوکاله وکیل طبق تعرفه درحق خواهان محکوم واعلام می دارد رأی صادره حضوری ظرف 20 روز پس ازابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظراستان تهران می باشد./پ
دادرس شعبه 1 دادگاه حقوقی عمومی تهران آقالارثالث

سرپرست گرامی دادگاههای پژوهش استان تهران
باسلام واحترام
بدین وسیله مراتب اعتراض خویش ازسوی موکلین را نسبت به دادنامه شماره 91100029 درپرونده 1297/87 شعبه یکم دادگاههای عمومی حقوقی تهران اعلام وبا آگاهی رسانده رسیدگی وگسیختن دادنامه را خواستارم:

1- منظورم ازپژوهش خواهی نسبت به آن بخش ازدادنامه است که قراررد دعوی موکلین درباره آنچه دادگاه هزینه درمان تلقی کرده درنتیجه هزینه دادرسی اعتراض وقراروتمبروکالتی متناسب با آن ابطال خواهد شد

2- بدیهی است دربخش مورد پذیرش دادگاه یعنی زیان مادی ومعنوی نیز مقدارتعیین شده نه مناسب است ونه متناسب با زیان واردشده که دراین بخش نیز افزایش رقم مورد درخواست است.

3- ایراد دیگردادنامه آن است دو نفربه عنوان خواهان دادخواست را تعیین کرده بودند یعنی آقای حسین مرادعلی زکریا اصالتاً وولایتا ازسوی محمدمهدی مرادعلی زکریا وپدرخسارت معنوی مستقیمی را که به خود او وارد شده بود مطالبه کرده بود پس به جا بود دادگاه محترم نفیا یا اثباتا اظهار نظر کند.

4- اما دربخش رد شده برخلاف پنداشته دادگاه محترم آنچه من درخواست کردم هزینه درمان آینده نبود بلکه هزینه نامتعارفی بود که به سبب ابتلاء به هموفیلی در زندگی طفل ووالدین او تحمیل میشود دراین باره بسیار توضیح دادم نیاز به تکرار نیست با آوردن مثال های گوناگون ازحقوق دیگرکشورها (به ویژه پرونده لاپروش درحقوق فرانسه) نشان دادم که منظور از این هزینه ها چیست وچگونه وبا چه معیاری باید تعیین شود .نمیدانم دادگاه از کجا واژه هزینه درمان آینده را آورده وچگون آن را بر ساخته است گیریم که مراد هزینه درمان باشد مگرنه آنکه بیش ازچهارسال ازتولد طفل میگذرد ومگرنه آنکه هنگام تقدیم دادخواست درسال 87 زمان حال آینده محسوب میشده پس دادگاه دست کم ازهنگام تولد یاتقدیم دادخواست می توانست هزینه را محاسبه کند البته گفتم وبازگو میکنم که منظورم هزینه درمان نیست .

5- یادآورمیشوم هم خسارت معنوی وارد شده به طفل را تقاضا کردم (خسارت مستقیم ) وهم خسارت معنوی وارد شده به والدین از جمله پدر را که نفیا یا اثباتا درباره این یکی اظهار نظر نشده بدیهی است مادر طفل میتواند ومحق است با تقدیم دادخواست خسارت مستقیم وارد به خود را ( زیان معنوی) مطالبه کند وچه زیانی بیشتر وبالاتر از دیدن دردو رنج فرزند آنهم دردی که تاپایان عمربهبود نمی یابد بیم استفاده ازفرآورده های خونی آلوده میرودو.....

6- درمورد هزینه های نامتعارف ارجاع به کارشناسی را خواستم وکلی رهنمود ارائه کردم دریغ که دیده نشده وخوانده نشد وحتی نفیاً نسبت بدانها اظهارنظر نشد امیدوارم دادگاه محترم عالی نسبت به این موارد رسیدگی وحکم شایسته صادر کند.

باسپاس فراوان- وکیل پژوهش خواهان
علی صابری

اگر قرارباشد هدف این نوشته های را آموزش عملی نیز بدانیم بهتر است این آموزش همه جانبه باشد نمی دانم چرا ما حقوق دانان فکر می کنیم برای نشان دادن روحیه جدی وخشک خود لازم است چنین وچنان کنیم یا لازم نیست چنین بنویسیم مثلا" بابک احمدی ورامین جهان بیگلو هنگام تقدیم کتب خویش وهمسرانشان می نویسند تقدیم به همسرم شیرین وبه همسرم مانیا وکتب دیگر خویش را نیز به یکدیگر یا به دیگر همکارانشان تقدیم می کنند اما از بزرگترین استاد ونویسنده حقوق گرفته تا دیگران اثری از این پیشکش کردن ها دیده نمی شود نمی دانم به حضوروتاثیر همسر باور نداریم یا شان کتاب حقوقی را برتر از اینها می دانیم یا اینگونه نگارش ها را لوس یا لوکس تلقی می کنیم به هرحال بجز سعید دهقان درچاپ اول کتاب از دل جامعه، این کار رادردیگر حقوقدانان کمتر دیدم منتظر فرصتی بودم تاخود اگرنه درمقدمه یک کتاب بلکه حتی در یک نوشته ومقاله ساده چنین کنم وچه هنگامی بهتر از این نوشته که همسرم درپرونده مستقیما" همیارم نیز بود.امید که این سنت ورویه در میان ما پایدار شود.

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.