×

مدیریت ناکارآمد کانون وکلا سبب تقابل با قوه قضائیه شد

مدیریت ناکارآمد کانون وکلا سبب تقابل با قوه قضائیه شد

در واقع این مدیریت توانمند کانون تا به حدی تاثیرگذار است که من می‌توانم بگویم هم‌اکنون بخشی از علل برخی چالش‌های خارجی پیش‌ روی کانون، ریشه در مدیریت سوء و ناکارآمد در پاره‌یی از ادوار گذشته کانون بوده است که متاسفانه، مدیریت ناکارآمد کانون باعث تقابل با قوه قضاییه شد

مدیریت-ناکارآمد-کانون-وکلا-سبب-تقابل-با-قوه-قضائیه-شد

دکتر عباس کریمی، عضو هیأت مدیره:

در واقع این مدیریت توانمند کانون تا به حدی تاثیرگذار است که من می‌توانم بگویم هم‌اکنون بخشی از علل برخی چالش‌های خارجی پیش‌ روی کانون، ریشه در مدیریت سوء و ناکارآمد در پاره‌یی از ادوار گذشته کانون بوده است که متاسفانه، مدیریت ناکارآمد کانون باعث تقابل با قوه قضاییه شد

 با نمایان شدن طلایه‌های نخستین رقابت‌های گرم انتخابات کانون در سرمای سخت زمستان، به دفتر دکتر عباس کریمی در خیابان پاسداران تهران رفتیم. دکتر کریمی، عضو هیات‌مدیره جاری کانون است و با اینکه در انتخابات پیشین برای نخستین‌بار در این عرصه وارد رقابت شد موفق شد، دومین میزان رای را به خود اختصاص دهد.وی همچنین، عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران است و این‌بار در گفت‌وگو با «اعتماد» به تعریف روایت خود از دوره جاری هیات‌مدیره کانون و چالش‌های پیش روی این نهاد صنفی پرداخته است.اگر بخواهیم به بررسی مسائل روز بپردازیم، نهاد کانون وکلا از زمان پیدایش خود تاکنون، آیا موفق شده است که ارزش و حیثیت ذاتی کانون را حفظ کند؟

به نظر من، باید پتانسیل‌ها و ظرفیت‌ها را در دوران مختلف در نظر بگیریم و میزان بهره‌برداری از آنها را نیز توسط کانون‌های وکلا بررسی کنیم البته این مساله را باید در نظر داشت که بخشی از مشکلات و چالش‌های پیش آمده ربطی به خود کانون‌های وکلا نداشت، در حقیقت دغدغه‌هایی درست شده است که فکر و زمان کانون‌های وکلا و هیات‌های مدیره را به خود مشغول کرده است، همچون مساله استقلال وکلا که موجب شده است پاره‌یی از ظرفیت‌هایی که ممکن بود مورد استفاده کانون‌های وکلا قرار گیرد، از دست برود. در حقیقت موفقیت یا عدم موفقیت کانون‌های وکلا در ادوار مختلف فراز و نشیب داشته است، مثلا در پاره‌یی از ادوار، کانون‌های وکلا رابطه و تعامل جدی با قوه قضاییه داشته‌اند که موجب دفاع و صیانت بهتر از منافع کانون شده است اما در دورانی هم این تعامل متاسفانه کمرنگ و موجب لطمه دیدن مصالح کانون شد. در حقیقت اگر بخواهم این فراز و نشیب‌ها را بهتر برایتان به تصویر درآورم، کافی است این را بگویم که در پاره‌یی از همین ادوار گذشته، کانون‌های وکلا سطحی از تعامل را با قوای سه‌گانه داشته‌اند که در مواردی همچون تشکیل صندوق بازنشستگی وکلا، موفق به گذراندن و تصویب قانون در مجلس شده است اما در عین حال در پاره‌یی دیگر از ادوار سطح تعامل با قوای سه‌گانه تاحدی پایین بوده است که هیات‌مدیره مشغول به رایزنی با مسوولان استانی دادگستری بوده است که برای مثال تلفن همراه وکلا را حین ورود به دادگستری از آنان نگیرند یا آنان را مورد بازرسی بدنی قرار ندهند، خب این سطح کاملا متفاوت استفاده از ظرفیت‌ها توسط کانون‌های وکلا، نشان‌دهنده این است که موفقیت و عدم موفقیت کانون‌های وکلا در ادوار مختلف بسیار پرفراز و نشیب بوده است.

در توضیحات‌تان پیرامون، چرایی فراز و نشیب ادوار گذشته از این، یک اشاره به عناصر خارجی کردید همچون دغدغه‌های پدید آمده پیرامون استقلال کانون و هم به عناصر داخلی من جمله عدم استفاده صحیح و به موقع پاره‌یی ادوار گذشته کانون به ظرفیت‌هایی اشاره کرده‌اید، به نظر شما در وزن‌کشی بین این دو عنصر داخلی و خارجی، کدام یک وزنه سنگین‌تری دارد؟عنصر خارجی در یک جمله، مقبولیت جامعه وکالت در نزد قوای سه‌گانه است که به عوامل مختلفی بستگی دارد و عامل اصلی آن به تعامل سازنده هیات‌مدیره کانون‌های وکلا با قوای سه‌‌گانه و استفاده آنان از ظرفیت‌های موجود برمی‌گردد اما نباید از این نکته غافل ماند که عوامل درونی می‌تواند خیلی از مشکلات و چالش‌های بیرونی را خنثی کند یعنی یک مدیریت توانمند در نظم وکالت می‌تواند پاره‌یی از چالش‌های بیرونی را هموار کند تا شرایط بیرونی لازم محقق شود، اعتقادم این است که قوه قضاییه دارد به این سو حرکت می‌کند که نهاد وکالت را به عنوان یک نهاد موثر در امر قضا بپذیرد، هر چند که ظاهر قضا و تهیه لایحه که هم‌اکنون به هیات دولت رفته است، خلاف این مساله نشان داده می‌شود منتها به مناسبت همین تهیه لایحه به قدری مذاکرات سازنده‌یی انجام شد که وقتی با مقامات عالی قوه قضاییه به صحبت می‌پردازیم، متوجه می‌شویم که آنان نیز به این نتیجه رسیده‌اند که نهاد وکالت، نهادی فقط مختص موکل و دفاع از موکل نیست بلکه نهاد وکالت، نهادی مددرسان به امر قضا و صیانت از امر قضاست و به نظر من قوه قضاییه نیز به این نتیجه می‌رسد و باید در آینده در این مسیر حرکت کنیم که قوه قضاییه به این نتیجه برسد که نهاد وکالت زمانی می‌تواند نهادی در صیانت از امر قضا باشد که این نهاد شایسته، تحت نظارت قانونی و منطقی اما«مستقل»باشد که فکر می‌کنم این فهم در قوه قضاییه در حال شکل گرفتن است اما این مساله نیازمند این است که ما اعضای جامعه وکالت بتوانیم در این شرایط حساس یک مدیریت زمانی بسیار کارآمد داشته باشیم تا چالش‌ها را رفع کنیم و با یک مدیریت کارآمد، بتوانیم استقلال وکالت و به دنبال آن صیانت از امر قضا و مددرساندن به قوه قضاییه در امر قضا را تحقق بخشید. در واقع این مدیریت توانمند کانون تا به حدی تاثیرگذار است که من می‌توانم بگویم هم‌اکنون بخشی از علل برخی چالش‌های خارجی پیش‌ روی کانون، ریشه در مدیریت سوء و ناکارآمد در پاره‌یی از ادوار گذشته کانون بوده است که متاسفانه، مدیریت ناکارآمد کانون باعث تقابل با قوه قضاییه شد، در حالی که ماهیت ذاتی کانون در تقابل با قوه قضاییه نیست، کانون در مسیر صیانت از امر قضا در کنار قوه قضاییه منتهی با استقلال خود است، اما در پاره‌یی از ادوار گذشته مدیریت ناصحیح بر امر انتظامی وکلا خود باعث پیدایش چالش‌های خارجی شده و یکی از مشکلاتی که داریم، این است که گاهی آن دسته از وکلا که مرتکب تخلف می‌شوند و قشر بسیار اندکی هم در جامعه وکالت هم شامل می‌شوند، موجب خدشه‌دار شدن برداشت عمومی مردم از وکالت شده‌اند که با این تضعیف پایگاه اجتماعی وکالت توسط یک تعداد قلیل وکالت موجب تضعیف پایگاه اجتماعی کانون و بهانه دادن به دست عده‌یی شده است که با استقلال نهاد وکالت مخالفند. برای مثال در مدیریت ادوار مختلف کانون، به مساله آموزش «مسائل انتظامی»به وکلا بی‌توجهی صورت گرفته است در صورتی که در تمام کانون‌های وکلا مترقی جهان در دوران کارآموزی مبحث «مسائل انتظامی» به وکلا در قالب یک دوره یا درس اجباری آموزش داده می‌شود، اما در ایران در ادوار گذشته به این مساله همواره بی‌توجهی شده و این مساله عدم آموزش درست مسائل انتظامی به وکلا باعث افزایش تخلفات انتظامی وکلا و به دنبال آن آسیب دیدن وجهه عمومی نهاد وکالت شده است.

اگر بخواهیم به مسائل پیرامون هیات‌مدیره جاری کانون بپردازیم، یکی از مهم‌ترین مسائلی که همواره به عنوان یک حاشیه پیرامون کانون وجود داشته است، اختلافات داخلی بین اعضای کانون و بالاخص هیات‌مدیره کانون است، شما به عنوان عضوی از هیات‌مدیره جاری این مساله را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سوال شما را باید در چند بعد بررسی کرد؛ اینکه در کانون وکلا و هیات‌مدیره اختلاف وجود دارد، بله وجود دارد و اگر وجود نداشت باید تعجب می‌کردیم، اختلاف جزو ذاتی دموکراسی است. اینکه اختلاف همواره بد است، خیر، اختلاف به خودی خود همواره بد نیست و اختلاف و تضارب آرا موجب پویایی یک نهاد می‌شود اما اینکه اختلافات داخل کانون و هیات‌مدیره، بیشتر دارای تبعات منفی یا مثبت بوده است، اگر بخواهم شفافیت به خرج بدهم به نظر من، اختلافات در هیات‌مدیره بیشتر تبعات منفی داشته است زیرا که از یکسو این اختلافات موجب هدر رفتن انرژی و زمان هیات‌مدیره شد و به دنبال آن مانع از استفاده مناسب از ظرفیت‌ها شد و از سوی دیگر در مقطعه‌یی هم موجب شد که عده‌یی از اعضای هیات‌مدیره من جمله خود من، چاره را در سکوت ببینند در حقیقت به این نتیجه رسیدیم که به سکوت روی آوریم و به این نتیجه رسیدیم که تداوم وضعیت رکود بهتر از این است که اخبار ناشی از اختلاف بین اعضای هیات‌مدیره به بیرون درز کند و موجب تشویش افکار وکلا شود. اما در مورد ریشه اختلافات باید بگویم برخی ریشه‌های این اختلافات ربطی به هیات‌مدیره کانون وکلا ندارد که مثال بارز آن نبود مقررات شایسته برای اداره‌ هیات‌مدیره است، با هیات‌مدیره‌یی روبه‌رو هستیم که اولا باید با اکثریت تصمیم بگیرد، ثانیا تعداد اعضا زوج است، درست است که در عالم شورا همچون شورای حقوق با تعداد اعضای زوج وجود دارد اما ساختار تصمیم‌گیری در آن مشخص است، مثلا برای مواردی که هر 12 عضو شورای نگهبان تصمیم بگیرند، تکلیف مشخص است که حداقل هفت نفر باید رای مثبت بدهند. اما در مورد کانون چنین مقرراتی وجود ندارد و موجب شده است که در بسیاری از موارد تصمیم‌گیری‌ها در هیات‌مدیره به خاطر تساوی طرفین در آرا مدت‌ها طول بکشد تا اینکه یک جناح از خواست و تفکر خود عقب‌نشینی کند. بخش دیگر از ریشه اختلافات به فرهنگ دموکراسی در کشور ما برمی‌گردد، فرهنگ دموکراسی در کشور ما همچنان به مرحله عالی و کامل بلوغ نرسیده است اما از قشر و طبقه‌ نخبه‌یی مثل وکلا توقع می‌رود که این مشکل کمتر بروز پیدا کند. متاسفانه در انتخابات کانون، وکلا بر اساس شناخت از یک شخصیت و نه مبتنی بر شناخت از یک طرز تفکر جمعی برای اداره کانون رای می‌دهند، برای مثال در همین آخرین انتخابات هیات‌مدیره، هیچ کس نمی‌توانست در این مورد تحلیل کند که چه طرز فکر و تحلیلی در هیات‌مدیره جاری حاکم خواهد بود. در صورتی که در مورد قشر نخبه‌یی همچون وکلا، شایسته است، حضور در صحنه رقابت‌های انتخاباتی وبر پایه ارائه یک نقشه راه با سرفصل‌های مختلف باشد که در هر یک از آنان برای آینده کانون، چالش‌های کانون و مسائل مربوط به وکلا، راه‌حل و اقداماتی که قرار است انجام شود، صورت گیرد و رای‌دهندگان نیز بر پایه همین نقشه راه‌ها و برنامه‌های ارائه شده به لیست‌ها و افراد رای بدهند. متاسفانه این عدم آشنایی با بازی دموکراسی حتی پس از انتخابات نیز موجب دامن زدن به مشکلات و باعث شد که در مواردی برخوردها حالت شخصی به خود بگیرد، برای همین در پاره‌یی از ادوار هیات‌مدیره وهمین دوره جاری، مواردی بوده است که با یک پیشنهاد به صرف شخصیت پیشنهاد‌دهنده مخالفت شود. در حقیقت این مساله کاملا محرز است که ریشه برخی از این اختلافات آشنا نبودن برخی اعضای هیات‌مدیره با بازی دموکراسی است، برخی دوستان باید این را بدانند که وقتی بر کرسی عضویت هیات‌مدیره تکیه زده‌اند دیگر وقت تصمیم‌گیری بر پاره‌یی کدورت‌های شخصی و مسائل جناحی نیست، در حقیقت در پس از انتخابات، مساله، مصلحت جمعیت وکلای دادگستری است و نباید همچنان در رقابت‌های انتخاباتی بمانیم. برای مثال در همین انتخابات گذشته، در جریان رقابت‌ها پاره‌یی از نامزدها برای تخطئه رقیب به ایجاد شایعه می‌پرداخته‌اند که بالاخره پس از انتخابات که خود عزیزان می‌دانستند که شایعه را خودشان درست کردند، حال تصمیم‌گیری و برخورد شخصی بر پایه آن توهین به شأن خودشان، کانون و هیات‌مدیره است.

هر گاه صحبت از اختلافات داخل کانون وکلا شده است، به مساله‌یی تحت عنوان اختلاف دانشگاهیان با وکلای سنتی اشاره می‌شود، آیا شما قایل به چنین طبقه‌بندی هستید و آن را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من به طور کلی قایل به چنین طبقه بندی‌هایی نیستم، به نظر من یکی از آفت‌های مهمی که کانون را مبتلا به خود کرده است، وجود و حضور چنین طبقه‌بندی‌هایی است و معتقدم که چنین طبقه‌بندی‌هایی اصولا فقط فایده انتخاباتی دارد و به دنبال سیاست‌های انتخاباتی جریان‌ها مطرح می‌شود، اینکه ما بخواهیم عده‌یی از وکلا را با برچسب دانشگاهی معرفی و بعد آن را بیگانه با دغدغه‌های روز وکلا تعریف کنیم، منطقی نیست، اتفاقا بسیاری هستند که دارای مدارج عالی دانشگاهی هستند و به تدریس در دانشگاه‌ها مشغولند اما در عین حال بیشترین میزان مشغله کاری را نیز دارند و از این رو مسلما با دغدغه‌های روز سایر همکاران خود آشنایی دارند، از سوی دیگر اینکه بخواهیم این دسته‌بندی را تعریف کنیم که وکلای حرفه‌یی (سنتی) به‌شدت سنتی هستند و مخالف تغییر و تحول و وکلای دانشگاهی نیز تحولخواه هستند نیز درست نیست، اتفاقا در همین دوره جاری شاهدیم که افرادی خود را دانشگاهی می‌نامند اما به‌شدت سنت محور و مخالف هرگونه تحولی در کانون هستند و در عین حال نیز افرادی وجود دارند که با عنوان وکیل حرفه‌یی یا برچسب سنتی معرفی می‌شوند اما در عین حال افکار بسیار روشن و تحولخواهی داشته‌اند. به نظر من تقسیم‌بندی‌هایی که طرفین قضیه به آن تکیه می‌کنند، کاملا بر اساس منافع و انگیزه‌های شخصی است و هیچ کدام حکایت از واقعیت‌های موجود در هیات‌مدیره و حتی در تشکل‌هایی که در کانون وکلا شکل گرفته است و فراکسیون‌های که در هیات‌مدیره شکل گرفته است، هیچ کدام انعکاسی از فکر واحد ندارند، یعنی وقتی نوبت کار اجرایی می‌شود، کاملا مشهود است که از یک تشکل کاملا دو فکر متفاوت بیرون می‌آید و افراد پراکنده می‌شوند، که این مساله نشان می‌دهد این تشکل‌ها و جریانات حول محور فکر و اندیشه صورت نگرفته است، دوستی و ارتباطات شخصی و مسائلی از این دسته موجب شکل گرفتن چنین جریاناتی شده است.

اگر بخواهیم به طور خاص به اختلافات بین اعضای هیات‌مدیره جاری بپردازیم، شما اختلافات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ببینید همان طور که عرض کردم، در دوره جاری هیات‌مدیره اختلاف وجود داشته است و همین که تمام اعضا بر اینکه باید تعداد اعضا فرد باشد تاکید داشتند خود بر صحت وجود اختلافات تاکید می‌کند و حتی به نظر من بر خلاف اینکه بخشی از دوستان سعی می‌کنند این اختلافات را طبیعی جلوه دهند، این اختلافات به هیچ‌وجه طبیعی نبوده و به نظر من بیش از دوره‌های قبل است چون هیات‌مدیره باید قبل از سال شروع می‌شد که در دوره ما بعد از سال شروع شد و تا تابستان هم بحث انتخاب رییس کانون به طول انجامید و بعد از آن هم در انتخابات مربوط به اعضای کمیسیون‌ها، ما بحث‌های بسیار طولانی را شاهد بودیم و این اختلافات به کمیسیون‌ها هم منتقل شد و چون گاهی برخی جناح‌ها و جریان‌ها به انتخاب اعضا و چهره‌های خاص تاکید داشتند برای مدت زیادی انتخاب رییس کمیسیون‌ها و دبیر کمیسیون‌ها به تعویق افتاد و کمیسیون‌ها عملا بسیار دیر فعال شدند و این اختلافات برای کانون بسیار مضر بود و من بر خلاف بعضی از دوستانم این اختلافات را انکار نمی‌کنم و معتقدم که باید صادقانه و با شفافیت به بررسی آن پرداخت تا دوره‌های آتی کانون دچار آن نشود زیرا هیات‌مدیره که دو سال بیشتر عمر ندارد و شش ماه وقت خود صرف استقرار و ثبات خود کند، عملا وقت زیادی را که باید صرف مصالح کانون شود، تلف می‌کند.

یکی از مسائلی که به طور خاص برای هیات‌مدیره جاری تبدیل به یک مساله حاشیه‌ساز شد، مساله حضور و عدم حضور اعضای اصلی هیات‌مدیره در جلسات هیات‌مدیره است و اخباری که پیرامون درخواست برخی اعضای هیات‌مدیره جهت ارائه صورت جلسات و گزارش از کانون جهت اعلام غیبت‌ها و مخالفت عده‌یی دیگر با این مساله منتشر شده است، نظر شما در این مورد به عنوان یک عضو هیات‌مدیره چیست؟

ببینید اینکه عده‌یی مخالفت کردند با درخواست اعلام صورت جلسات چنین چیزی اصلا صحت ندارد، چون که هیچ فرد و عده‌یی به صورت رسمی چنین درخواستی نداشتند که بخواهند با این مساله مخالفت شود. اما در مورد این دوستانی که در اواخر به مساله غیبت‌ها خیلی اشاره می‌کنند، یکی از دوستانی که در پایگاه‌های خبری به این مساله پرداخته‌اند، واقعا خودشان جزو غایبین جلسات بوده‌اند، البته در مصاحبه‌یی که در روزنامه شما منتشر شده بود، شخص مصاحبه شونده که به مساله غیبت‌ها اشاره کرده بود، خودش واقعا جزو غایبین نبود اما متاسفانه همان طور که گفتم عده‌یی دیگری که به کرات به این مساله می‌پردازند خودشان جزو غایبین جلسات بوده‌اند. اما من در مورد شخص خودم صحبت می‌کنم که بعضی جلسات را می‌آمدم و زود هم می‌رفتم و علتش هم به دوستان گفتم، ببینید جلسات ما به‌شدت سنتی اداره می‌شد، مثلا چند بار شده است که یک ساعت الی یک ساعت و نیم که آقا یا خانمی گفته است که 800 هزار تومان پول برای تمدید پروانه ندارد، بارها و بارها هم گفتم که اگر این مبلغ را از جیب خودمان بدهند کمتر وقت‌مان گرفته خواهد شد، یا در جلسات متعدد وقت‌های طولانی را برای تقاضای پروانه، صدور انتقال گذاشته می‌شود و بیش از دوسوم، وقت هیات‌مدیره صرفه صدور انتقال می‌شود، ببینید این بحث‌ها، مسائلی نیست که دیگر بخواهیم مثل عهد قاجار به حل و فصل آنان بپردازیم، بارها گفتیم که دنیای امروز، دنیای ماشینیزه کردن امور است، به راحتی می‌توان برنامه‌یی را تدوین کرد که از طریق اکتساب امتیاز بنا به سوابق، تالیفات و… در مورد صدور انتقال تصمیم گرفت و با این کار هم سلامت اداری تضمین می‌شود و هم اینکه دو الی ساعت برای انتقال سه نفر بحث کنیم می‌توانیم از طریق گزارشات تنظیم شده توسط رایانه و طبقه‌بندی امتیاز‌ها، در کمتر از یک ربع در مورد یک جابه‌جایی جمعی تصمیم گرفت. از سوی دیگر جلسات کانون باید راس ساعت 9 آغاز شود که عموما در ساعت 10 شروع می‌شود و با وجود تاخیر یک ساعته، به جای اینکه صحبت‌های پیش از دستور بسیار کوتاه و در حد یک ربع الی نیم ساعت باشد، گاهی تا حدود دو ساعت فقط صرف همین صحبت‌های پیش از دستور می‌شود و خود من بارها هم به نوبه خودم خطاب به ریاست محترم هیات‌مدیره نسبت به طرز اداره جلسات اعتراض کردم، اما پس از مدتی به این نتیجه رسیدم که در جلساتی که مفید بوده است، حضور پیدا می‌کردم و در جلساتی که احساس می‌کردم به نظر من بی‌فایده و به نظر بعضی از همکاران بافایده بوده است، جلسه را ترک می‌کردم.

اگر بخواهیم به بحث تعامل با مرکز 187 بپردازیم، بخش مهمی از عمر مرکز 187 بر پایه قانون بوده است، اما بخشی دیگر خارج از دوره زمانی در نظر گرفته شد، برای مرکز 187 است، به عنوان یک عضو هیات‌مدیره مشروعیت این مرکز و ادامه فعالیت آن را چطور تفسیر می‌کنید؟

بحثی مطرح است که آیا تبصره‌های بودجه یا مواد برنامه دائمی یا مقید به زمان خودشان هستند، که من این بحث را به تفصیل مطرح کردم، اصولا تبصره‌های بودجه یا مفاد برنامه مقید به زمان است مگر آنکه قانونگذار تصریح کرده باشد که این تبصره بعد از برنامه نیز ادامه پیدا خواهد کرد، در مورد ماده 187 که در برنامه سوم به‌آن پرداخته شده است، تصریح نشده است که بعد از برنامه هم قابل اجرا است، گویا نویسندگان این قانون، فقط به دنبال پر کردن یک خلأ مقطعی بودند و به هر حال وقتی قانونگذار در یک برنامه مطرح می‌کند و تصریح به ادامه پس از برنامه نیز نمی‌کند، به‌این معنی است که ماده فقط مختص به زمان خاصی بوده است و پس از آن نیز نباید استمرار پیدا می‌کرد، این بحث هم، اختلاف ما و ماده 187 نیست یک بحث کاملا حقوقی است.

بحث دیگری که پیرامون مساله ماده 187 مطرح شده است، اخباری پیرامون اختلاف نظر، اعضای هیات‌مدیره جاری در تعامل با ماده 187 بوده است که عده‌یی من‌جمله شما معتقد به رویکرد تعاملی و ایجاد ارتباط بوده و عده‌یی هم رویکرد کاملا متفاوت داشتید که اوج این اختلاف در حضور شما در مراسم 187 نمایان شد، خودتان برای این مساله چه روایتی دارید؟

ببینید در مورد مساله ماده 187، اعتقاد من این است که راه تعامل، راه منطقی‌تری است، تقابل کردن با مرکز مشاوران قوه قضاییه به ضرر حرفه وکالت خواهد بود، اما تعامل کردن قطعا مفید است به حال ما و نمونه‌اش در ارتباط با ماده‌یی بود که در قانون برنامه جدید قرار بر گنجاندش بود اما کل جامعه حقوقی به نقد با آن پرداختند و اگر این ماده در قانون برنامه باقی می‌ماند، ما شاهد این می‌بودیم که دیگر با راه افتادن موسسات حقوقی، عملا آزمون وکالت و ظرفیت‌گذاری برای پذیرش وکیل از معنا ساقط می‌شد، اما شاهد بودیم که در این حوزه با تعامل جدی با مرکز مشاوران قوه قضاییه، جامعه وکالت موفق به حذف آن ماده شد. من اعتقاد دارم که ما حتما باید با مرکز مشاوران تعامل داشته باشیم، برگشت به عقب، به هیچ‌وجه امکان ندارد و به نظرم کانون وکلا و شیوه مدیریت آن در ایجاد این مرکز قطعا مقصر بوده است و دوام آن نیز هم بی‌تقصیر نبود، من به خاطر دارم که دولت آقای خاتمی بحثی را مطرح کردند که می‌خواهند در این مساله بازبینی کنند اما کانون وکلا باز هم فقط شیوه مخالفت پیش گرفت، من خودم آن موقع در کمیسیون لوایح کانون وکلا بودم و لایحه پیش‌نویس اصلاحیه را برای ماده 187 بردم و گفتم که ما مخالفت نکنیم بلکه لایحه را اصلاح کنیم که شغلی داشته باشیم به عنوان مشاور حقوق برای معاملاتی همچون خرید و فروش ملک، اتومبیل و دعاوی خرده مصرف و… و شغلی را تعریف کنیم غیر از وکلا دادگستری و پیش‌نویس آن را نیز تهیه کردم اما متاسفانه وکلای تجربه‌شان از من بیشتر بود کاملا مخالفت کردند و گفتند که باید ماده حذف شود، هرچند که من در همان موقع نیز تاکید کردم، برگشت به عقب به هیچ‌وجه امکان‌پذیر‌ نیست. در مورد حضورم در همایش مرکز مشاوران، متاسفانه باید بگویم که این مساله با حسن نیت مطرح نشده است، حضور من به احترام همسرم که برای تحلیف رفته بودند، بود که من ایشان را همراهی می‌کردم که هنگام رسیدن به محل همایش، به من تعارف کردند که برای چند لحظه برای صرف چای به داخل سالن همایش بروم و در موقع حضور چند لحظه‌یی من، 9 جلسه و 9 اعلام برنامه شده بود و من همان روز راس ساعت 9 در کانون وکلا جلسه داشتم و در راس ساعت هم در کانون حاضر بودم و در صورت جلسات هم مشهود است اما اینکه به نظر من از حضور چند لحظه‌یی من عکس تهیه کنند و آن را در سطح گسترده پخش کنند، با انگیزه پاکی نبوده است.

به عنوان سوال آخر و برای جمع‌بندی بحث، شما به عنوان یک عضو هیات‌مدیره جاری، کارنامه این دوره از هیات‌مدیره را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

واقعا از همه‌ بخش‌های مصاحبه، برایم این بخش سخت‌تر است، چون می‌دانم موجب دل‌آزردگی برخی همکاران می‌شود، من راستش، هیات‌مدیره را موفق ارزیابی نمی‌کنم، خیلی از کارهایی که هیات‌مدیره می‌توانست انجام بدهد و نداد، برنامه‌هایی که می‌توانست انجام بدهد و نداد. ما در دو سال گذشته در نحوه ورود به وکالت تغییر ایجاد کردیم، در صورتی که شرایط روز و جمعیت بالای فارغ‌التحصیلان حقوق اقتضا می‌کند، نحوه ورود به کانون تغییر یابد، آیا ما برای کارآموزی تغییر و تحولی ایجاد کردیم. وضعیت خود کارآموزان مشخص نیست، ما کارآموزانی داریم که به‌شدت پرمشغله‌اند و با جان و مال مردم ریسک می‌کنند و کارآموزهایی داریم که واقعا نمی‌توانند امرار معاش کنند، خوب باید در این دوسال گذشته در شیوه کارآموزی تغییر ایجاد می‌کردیم. در اختبار هیچ تغییر ایجاد نکردیم، من خودم بارها گفتم بیاییم شیوه اختبار شفاهی را تغییر بدهیم، هدف از اختبار شفاهی این است که آیا کسی که اهل قلم است قدرت دفاع و استدلال را دارد، خوب آیا نیاز است برای این مساله مجددا از همه‌ درس‌ها در اختبار از آن امتحان گرفته شود، من خودم آیین‌نامه نوشتم در باب تحول نحوه اختبار کانون، رفت به بدنه کانون و هیچ‌وقت هم به هیات‌مدیره برنگشت. ما با دادگستری‌های استان‌ها تعامل خوبی نداشتیم که بتوانیم پاره‌یی مشکلات وکلا را حل کنیم، با سازمان مالیاتی هیچ توافقنامه‌یی را نتوانستیم امضا کنیم، در بحث حمایت از وکلا و صندوق بازنشستگی نتوانستیم کار عمده‌یی انجام بدهیم، در مجموع باید بگویم که اعتقاد من این است که روزمرّگی و درگیری هیات‌مدیره به خاطر کارهای جاری، موجب شده است که کار پرارزشی انجام نشود، البته من فعالیت‌های همکاران را انکار نمی‌کنم در همین بحث لایحه همکاران من بسیار زحمت کشیدند، البته لایحه‌‌یی که الان در دستور کار است حتی از پیش‌نویس اول قوه قضاییه نیز حتی تهدیدآمیز‌تر است، پس زحمات زیادی کشیده است اما حتی در این قسمت هم موفقیتی حاصل نشده است.

منبع : رساله حقوق

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.