مداخله در بحرانهای خانوادگی
مداخله در بحرانهای خانوادگی
سید ضیاءالدین فائق آسیبشناس اجتماعی
خبر مرگ دلخراش پیرمردی که نقش میانجی را در درگیری دختر و دامادش بازی میکرد و دستگیری داماد او به عنوان متهم به قتل روز گذشته در صفحه حوادث منتشر شد، یادآور رخدادهای مشابه بسیاری است که میتواند با برخی ملاحظات هیچگاه اتفاق نیفتد. به طور کلی اختلافات بینفردی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
1- انواع نزاع و درگیری خیابانی بدون وجود ارتباط بین طرفین دعوا که حتی میتواند ناشی از وقوع یک تصادف رانندگی باشد.
2- برخوردها و نزاعهای قومی و دستهای که میتواند در محلات و خیابانهای مرکز تجمع یک فامیل رخ دهد.
3- نزاع و برخوردهایی که ناشی از اختلافات خانوادگی و زناشویی است.
واقعیت این است که شهروندان در مواجهه با تمامی این موارد باید در نظر بگیرند ورود به صحنه تنازع و مواجهه با دو فرد خشمگین بهعنوان میانجی، همیشه با تبعاتی جبرانناپذیر روبهرو است و مشاهده شده گاهی فردی که به قصد صواب و مساعدت به عرصه درگیری دو یا چند فرد وارد شده بیشترین آسیب را دیده است، بنابراین رعایت نکاتی میتواند از افزایش خسارات اجتماعی و انسانی جلوگیری کند.با این وصف به نظر میرسد مهمترین کمک یک شهروند در برخورد با چنین صحنههای خطیری، دوریکردن و ارزیابی شرایط و اطلاعرسانی سریع و دقیق موقعیت به پلیس و اورژانس است و پس از آن نیز چنانچه ممکن باشد و احتمال تحریک طرفین نزاع و اقدامی متقابلانه فراهم نشود، تهیه فیلم به صورت غیرمحسوس از صحنه برای کمک به دستگاه انتظامی و قضایی نیز کاری مثمرثمر است، در غیر اینصورت دور شدن و فاصله گرفتن از صحنه برخورد بهترین کاری است که میتوان توصیه کرد. در دعاوی و نزاعهای قومی و قبیلهای و برخوردهایی که تعداد زیادی در آن شرکت دارند و به سادگی میتوان از شدت آن اطلاع یافت نیز بهترین کار، دوری جستن و قرار گرفتن در نقاط امن و حتیالمقدور فاصله گرفتن از عناصر درگیر تا خاتمه ماجرا و حضور ماموران انتظامی و متخصص است، چرا که بعضا مشاهده شده اراذل و اوباش یا نفرات مداخلهگر برای افزایش میزان رعب و وحشت به عابران و حتی همسایگانی که در نقطه غیر امن قرار دارند نیز آسیب جدی وارد کردهاند. در بسیاری از اوقات یک توهین یا فحاشی ساده یا گفتوگویی تند میتواند هیزم آتش یک نزاع خونین را فراهم سازد بنابراین باید در چنین مواقعی با کنترل خشم، کوتاه آمدن، سکوت و کنار کشیدن از برخورد و فاصله گرفتن از افراد متخاصم به سرعت از صحنه دور شد و از بیان هر گونه عبارت یا اقدام محرک خودداری کرد زیرا مشخص نیست طرف مقابل شما نیز در برخورد متقابل دست به چه اقدامی خواهد زد.
شهروندان باید توجه کنند بین یک فرد قانونمدار و آرام و فردی که به دنبال مسالهسازی است مهمترین تفاوت شیوه گفتوگو و بیان عباراتی است که میتواند جرم تلقی شود و طرح آنها در دعوای کیفری با ارایه شواهد مقتضی منتهی به صدور قرار مجرمیت است، با لحاظ این مهم کسی که اهمیتی برای وضعیت خود قایل نیست میتواند دارای شخصیتی خطرناک و دردسرساز باشد و هرگونه برخورد کلامی یا فیزیکی با او نیز منتهی به خسارات روانی و جسمی و قانونی خواهد شد، زیرا اینگونه اشخاص خوب میدانند چگونه مرتکب جرم شوند و از صحنه بگریزند و بارها مشاهده شده است میانجیهای بدون نقش، تا مدتها درگیر اثبات بیگناهی خود بودهاند. اما نکته مهم و حایز اهمیتی که باید به آن اشاره کرد مساله ورود به اختلافات خانوادگی و مشاجرات بین زوجین است که میتواند در مواردی مانند مطالبه مهریه، استرداد جهیزیه یا حتی گفتوگوهای مصالحهجویانه رخ دهد و عواقبی جبرانناپذیر را -مانند حادثه اخیر- در پی داشته باشد.
والدین، اطرافیان و برخی از افرادی که بنا به ملاحظات مختلف به اینگونه مسایل ورود میکنند، باید بدانند شناخت ریشههای مشکل و همچنین درمان آن کاری نیست که از عهده هر فردی برآید و فقط شخص متخصص و کاردان و دارای دانش و تجربه مقتضی و مرتبط قادر است با شنیدن مجموعه مطالبات طرفین و ارزیابی بالینی هر یک از آنها و گفتوگوهای خصوصی و مشترک به جنبههای پنهان و پیدای اختلاف دست یابد و پس از آن نیز با توسل به روشهای پیشبینی شده راهکار مناسب را ارایه کند. متاسفانه مشاهده شده است برخی خانوادهها در مواجهه با اختلافات و دعاوی بین زوجین، یا مرتکب اهمال و بیتوجهی میشوند یا با تجویز روشهای نادرست و غیرعلمی و عامیانه، بر شدت درگیری و اختلاف بیشتر و حتی احتمال خیانت و ارتکاب جنایت میافزایند و در مواردی نیز بدون ارزیابی موقعیت زن و شوهر و شرایط حاکم به روح و روان آنها و با میانجیگریهای غیرعادلانه یا ناصواب ارتباط مثبت خود را نیز دچار خدشه میکنند. بدیهی است فرد متخصص و مرتبط چنانچه دریابد ادامه رابطه و زندگی مشترک زن و شوهر به مصلحت نیست، جدایی را به سرعت تجویز یا در صورت تشخیص وجود بیماری یا مشکلاتی مانند افسردگی و موارد مرتبط با حوزه اعصاب و روان با معرفی هر یک از آنها به متخصص مشکلات قابل تشخیص را بهتر شناسایی و ریشه مشکلات را درمان میکند و نزدیکی زن و شوهر را رقم میزند.
نتیجه اینکه پدر و مادر سایر افراد مرتبط در اختلافات مختلف باید بدانند وقوع هرگونه اختلاف دارای زمینههایی است که دامنزدن به آن در درمان و مرتفع کردن مشکل مفید فایده نیست و باید قبل از هرگونه مداخله، نظر کارشناسان و متخصصان مربوطه را اخذ کرد و چه بهتر اینکه این اقدام پیش از ازدواج رسمی و در دوران آشنایی مقدماتی صورت پذیرد تا سرانجامی خوب و روشن را رقم بزند، علم روانشناسی امروزه قادر است با انجام مشاوره تا میزان بسیار بالایی احتمال بروز مشکل را پیشبینی کند یا به صورت کلی ازدواج دو فرد را مضر تشخیص دهد و در حین اختلاف نیز مشاوره قادر است مشکلات فراوانی را مرتفع کند و خاتمه دهد.
منبع : روزنامه شرق شماره 1494