مشاوره حقوقی با وکیل
مشاوره حقوقی با وکیل، پرسش و پاسخ با وکیل، مشاوره با وکیل با تجریه، پرسش و پاسخ با وکلا، مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری
مشاوره حقوقی با وکیل
- با عرض سلام وخسته نباشی من تولید کننده هستم دراصفهان .در اول سال جاری تصمیم گرفتم یکی از محصولات تولیدی گارگاه را به ثبت اختراع برسانم و توسط یکی از دوستا نم وکیلی را در این رابطه به من معرفی کرد. پس از صحبت با ایشان و شرح حال قطعه تولیدی من ایشان شماره حسابی به من دادند و ده میلیون تومان از من پول گرفتند.و به من گفتند در صورتی که از عهده این کار برنیامدند 20 درصد از وجهی که من واریز کرده ام را کسر کرده و ما بقی را به من برمیگردانند.من در اول اردیبهشت ماه با ایشان صحبت این کار را کردم وتا برج 8 هم صبر کردم ولی ایشان هی این هفته و ان هفته میکردنند تا خود ایشان کفتند نمیتوانم انجام دهم وقرار این شد پول من را بدهندولی از ان روز2ماه میگزرد ولی پولی به من نداده اند و جواب تلفن من را نمیدهد . حالااز شما راهنمائی می خواهم که چطوری پول خود را از ایشان وصول کنم. در ضمن ایشان یکی از وکیل های به نام تهران می باشد که فقط در این ضمینه کار میکند. با تشکر فراوان
- با سلام بنده حدود 5 ماه قبل اتومبیل خود را بصورت قولنامه ای به یکی از همکاران فروختم و در قبال اون یک فقره چک درافت کردم. مبلغ قراداد در قولنامه 6 میلیون تومان درج گردید و مبلغ 5 میلیون و 700 هزار ریال چک بانکی از ایشان دریافت کردم ولی چون ایشان از همکاران بنده بود و نسبت به ایشان آشنایی داشتم در قرارداد هیچ اشاره ای به 300 هزارتومان باقیمانده نکردم و قرار شد بعداً نقداً تحویل بگیرم. از طرف دیگر شفاهاً قرار شد که هزینه سند به پای خریدار باشد اما باز هم بدلیل آشنایی در قولنامه هیچ اشاره ای به آن نکردم. در قرارداد هیچ اشاره ای به حضور در دفترخانه برای ثبت سند نشد. به خریدار وکالت فک رهن پلاک دادم تا تعویض پلاک انجام دهد؛ که انجام شد. همچنین خریدار مایل است اتومبیل بنده را بصورت قولنامه ای نگه داری کند تا در آینده به شخص دیگری بفروشد. اما مشکل از اینجا آغاز شد که همکارم (خریدار) از پرداخت مابه التفاوت (300 تومان) طفره رفته و مایل به پرداخت آن نیست و بعد از گذشت 5 ماه میگوید که هزینه سند بپای فروشنده است. حال سوال بنده این است که چطور میتوانم 300 تومان باقیمانده را پس بگیرم و هزینه سند را ندهم؟ همچنین میخواستم بدانم که از آنجایی که هنوز سند بنام بنده است اگر خریدار اتومبیل بنده را به فروش بگذارد آیا بنده مکلف به پرداخت هزینه سند میشوم یا اینکه طبق قولنامه مالک قانونی خریدار است و خریدار باید آن را پرداخت کند؟ و سوال آخر اینکه وجاهت قانونی قولنامه چقدر است؟ آیا در صورتی که من هزینه سند را ندهم خریدار میتواند معامله ای را که 5 ماه قبل انجام شده بود را بهم بزند و طلب پولش را کند؟ اگر اینطور است پس تکلیف کاهش ارزش خودرو و استهلاک آن در این مدت چه میشود؟ باتشکر محسن سلحشور
- شرایط ابطال سندرسمی(املاک) اگر یکی از وراث بدون اطلاع سایر وراث زمین را به اسم خود ثبت نماید وموفق به اخذ سند شود در این شرایط وراث دیگر چگونه میتواند به حق وحقوق از دست رفته خود برسند عنوان دادخواست را مرقوم بفرمای
- با سلام، پرونده ای را در دادگاه مطرح نموده ام و اشتباها به جای نوشتن نام شناسنامه ای خود نامی که در خانه با آن صدایم میکنند را درج نموده پس از مشقات بسیار الان حکم از دادگاه گرفته ام به نفع خودم. الان که میخواهم حکم را اجرا کنم میگویند که این حکم مال تو نیست ( چون با مشخصات شناسنامه ای من مغایرت دارد). حالا میخواهم بدانم که چه کاری کنم که این مشکل حل شود. بعضی میگویند باید از اول اقدام کنم لطفا من را راهنمایی کنید؟
- باسلام لطفا بفرمایید که هزینه های نگهبانی و ساخت اطاق سرایداری و هزینه های چاه آب وبرق محوطه و غیره در یک شهرک ویلایی شامل 10 قطعه زمین به ابعاد مختلف از 600تا1600متر مربع وتعدادی ازین قطعات دارای ساختمان با سطح زیر بنا از 100 تا 300 مترمربع وبعضی قطعات دارای ساختمان نیمه کاره و بعضی قطعات بدون اعیانی (فقط زمین ) و قرار گرفتن دو قطعه زمین در حریم 60 متری دریا را چگونه باید تقسیم گردد. متشکرم
- با عرض سلام خدمت شما وکیل محترم، خلاصه پرونده و سئوالاتم ازجنابعالی . سه سال پیش ما چند میلیون تومان بعنوان سرمایه گذاری به خلبانی با ظاهری موجه و فریبنده پرداختیم بعداز دو ماه هیچ سودی پرداخت نشد و اصل پولمان را طلب کردیم ایشان که همیشه به بهانه مختلف امتناع مینمودند. اینبار پیشنهاد ملاقات حضوری در دفتر یکی از دوستان را داد. مثل همیشه با لباس شیک آمدند اما در نهایت تعجب به ما گفتند هم سفته ها و حتی رسیدهایی که روزهای نخست دادم رابیاورید اینطوری به نفعتونه واینکه پای وزیر در بین است وتنها شصت ثانیه وقت دارید ... ناگهان چند مامور کلانتری سعادت آباد بدون حکم ریختند داخل دفترکه آدمربایان(ما)را دستگیر و ایشان را که با خونسردی عجیبی درحال خوردن چای و بیسکوئیت بودند نجات دهند. چند ساعت بعد درکلانتری بعد از صحبتهای طولانی با موبایلشان و ماموران کلانتری، صراحتا جلوی چشم همه اعم از پدر و دو برادرخانمشان عنوان کردند موضوع تنها اختلاف حساب بوده و به ما بدهکارند و به اصطلاح از ما کلی دلجویی کردند. اما چند روز بعد آگاهی شاپور احضار شدیم،بازجویی از همه ما انجام شد. نهایتا دادگاه همان ابتدا در حالیکه هنوز وارد اتاق قاضی نشده بودیم و با چند سئوال از آقای ر.ه قرار منع تعقیب ما را صادر کرد. برای گرفتن پولمان دو نفر از دوستان جهت شکایت به دادگاه جرائم اقتصادی در چهار راه کالج مراجعه کردند و تازه آنجا دانستیم ازچندین ماه پیش از آشنایی ما حکم جلب ایشان صادر و شدیدا تحت تعقیبند با همکاری ما دستگیر شد اسمش در جراید چاپ شد و پرونده یکی از قطورترین پرونده های دادگاه اقتصادی شد دو سال تمام طول کشید تا پرونده آماده صدور حکم گردید در جلسه آخر واقع دردادگاه شهید قدوسی آمدند و دفاع آخرارائه کردند(گفته بودند به جرم اخلال در نظام اقتصادی مجازات سنگینی برایشان در نظرگرفته شده) به ما هم گفتند بروید تا حکم به اجرای احکام میرسد و شما را خبر میکنند. قاضی محترم پرونده از شعبه منتقل شدند وبا دستور قاضی جدید ،بدلیل حجم پرونده و پراکندگی مبالغ تائید شده حسابرس رسمی قضائی، به دادسرای جدید (دادیار جدید در مرکز جرایم رایانه ای)ارسال گردیده بود. بعد از چهار ماه که فهمیدیم پرونده به دادسرا جهت ویرایش مبالغ تائیدی ارسال شده به آنجا مراجعه کردیم یکی از مسئولین شعبه مجاور که پرونده را مطالعه فرموده بودند وقتی نگرانی شاکیان را دیدند گفتند این درخواست معمول است و اجرای دستور حداکثر یکهفته زمان میبرد اما...مشکلات ما از اینجا شروع شد. یکسال و چند ماه میگذرد و هر چه فکر کنید در این شعبه دادیاری رخ داده است. تا مدتها وقت رسیدگی نمیدادند یا روز معین که ابلاغیه آنرا حضوری امضا کرده بودیم حدود چهل نفر شاکی آمدند اما جناب دادیار و دفتردارش مرخصی بودند و حتی برگه ابلاغیه که چندین نفرامضا کرده بودیم در پرونده نبود و... حتی یکبار برای پیگیری رفته بودیم بنده را با لحنی بدتر از متهم مواخذه کردند،که تو چکاره ای میگویی قاضی کاره ای نیست،مدرک آنهم سی دی بود که نزد ایشان بود. و هنگامی که بنده اصرار پخش آنرا کردم،گفتند هنوز خودم وقت نکرده ام بشنوم، و به ما با حالتی که گذشت کردند،گفتندزودتر بروید. چند وقت بعد شخصی را بعنوان کارشناس رایانه معرفی کردند که میبایست به پرونده ما رسیدگی نمایند، ما بعدها تصادفی ایشان را دیدیم، فهمیدیم از چهارماه پیش که پرونده را تحویل گرفته اند تا آنروز،طبق گفته خودشان سه چهار بار ملاقات حضوری با متهم داشتند.وتنها با موبایل بنده ویکی دونفر دیگرکه بعلت تهدیدها و مزاحمتهای دائم،تغییر کرده بود تماس گرفته بودند،اما شماره های دیگر اعم ازمحل کار و... در پرونده موجود بود ضمنا شماره تماس دیگر شاکیان هم اما ... البته بنده که دلیلش را تا کنون ندانسته ام چرا چندین بار حضوری با متهم به گفتگو پرداخته بودند.!! اصلا چرا دادیار گرامی دستور تحقیقات مجدد آنهم از ابتدای پرونده را صادر نمودند در حالیکه امر خواسته شده قاضی چیز دیگریست؟؟؟ کارشناس رایانه مذکور شروع کردند به بازجویی ما، و مدام میفرمودند که تمام مدارک موجود مشکوک است. حتی گفتند اتمام پرونده خیلی طول میکشه بهتر است که یک سوم مبلغ رو گرفته و ایشان با متهم صحبت کنند تا راضیشان کند و ما رضایت دهیم. چندین ماه گذشت اما هربار پیگیری کردیم ایرادهای عجیب گرفته میشد اما به یکباره گفتند تمام مدارک تائید شده وحداکثردو هفته دیگربه دادگاه اصلی ارسال میشود،البته دو ماه گذشت تا اینگونه شد. بعد از مراجعه متوجه شدیم به شعبه دیگری فرستاده شده که به دلیل اعتراض متهم به قرار منع تعقیب حدود سه سال پیش در خصوص آدمربایی رسیدگی شود. به دادسرا مراجعه کردیم و دادیار محترم فرمودند همان زمان در پشت قرار منع تعقیب ما به آن اعتراض شده اما از چشم چند قاضی که در این مدت پرونده را مطالعه نمودند به دلیل مشغله کاری پنهان مانده . اما دفتردار سهوا به ما گفت چون شخصی اقرار کرده باید رسیدگی شود تا آن مشخص نشود این پرونده به اتمام نمیرسد. تازه فهمیدیم کارشناس رایانه مذکور که از تمام تائیدیه های حسابرس رسمی قوه قضائیه ایراد میگرفت و کل پرونده را مجدد بررسی میکردند چرا به یکباره همه مدارک را تائید و گزارش داده بودند. ظاهرا یکی از شاکیان که مشکلات عدیده مالی دارند در برگه ای با اظهار ندامت،اقرار به آدمربایی!!!! با دیگر شاکیان پرونده نموده اند. قاضی محترم تجدیدنظر در حالیکه تنها پرونده اولیه شکایت از ما برایشان ارسال شده وهیچگونه اطلاعی از پرونده حجیم واتهامات مسجل آقای ر.ه نداشتند اعتراض را وارد دانسته اند.احتمالا بعلت اقرار همان شاکی، چون این اتهام سه بار به طرق مختلف رد شده است. اکنون برای تحقیقات بیشتر پرونده را به همان دادسرایی که اینگونه روند پرونده را با عدم رعایت عدالت منحرف نموده،ارسال کرده اند. ضمنا تمام ادعاهای فوق قابل اثبات هستند و شاهدانی میتوانند گواهی دهند. نکته مهم دیگر اینکه دراین مدت زمان دو وکیل فوق حرفه ای ایشان با مهارت باعث عدم تائید مدارک خیلی از شاکیان شدند به طرق مختلف زمان صدور حکم را به تعویق می انداختند و حتی در مواردی تهدید به اینکه بعنوان همدست در آدمربایی تحت تعقیب قرار میگیرند،رضایت همه شاکیان را جلب کرده اند.تا جایی که بنده اطلاع دارم و در دو مورد اطمینان پیدا کرده ام بدون پرداختن هیچ مبلغی و با استفاده از ضعف عدم اطلاع از حقوق هر فرد رضایت شکات حاصل گردیده. با توجه به اینکه اکثر دوستان مخالف گرفتن وکیل هستند،خواهشمندم قبل از اینکه دیر شود بفرمائید بهترین کارچیست؟؟ 1-دادخواستی برای قاضی که اعتراض را قبول کرده است بنویسیم و ماجرا شرح دهیم؟؟؟چه مواردی ذکر گردد موثرتر است؟ 2-دادخواستی به ریاست دادسرایی که پرونده میخواهد ارسال شود ارائه دهیم و اطاله دادرسی و عدم رعایت بی طرفی دادیار را بازگو کنیم تا به شعبه دیگر انتقال دهند؟؟؟کدام موارد دارای اهمیت بیشتری است؟؟ از شما بینهایت سپاسگزارم و منتظر یاریتان هستم.
- با سلام و ادب و احترام خدمت وکبل محترم به استحضار عالی میرساند: در زمستان 87 از خانمی یک واحد اپارتمان بصورت وکالتی خریداری نمودم. نحوه آشنایی مراجعه با سازنده ساختمان به منزل ایشان جهت معرفی به عنوان مشتری بود. پس از اشنایی و تفاهمات اولیه بر سر قیمت اپارتمان، آن خانم به اصرار خودشان یک وکالت تام به بنده دادند تا امور آب و برق و شهرداری و... آپارتمان نوساز ایشان را پی گیری کنم تا بعد آنرا معامله کنیم ولی همیشه من از دریافت وکالت نامه پرهیز و همیشه نزد ایشان ماند و هیچگونه استفاده و یا سوء استفاده ای از آن صورت نگرفت. چند هفته بعد با توافقات قبلی و با اصرار ایشان بخاطر هزینه بالای بنگاه ، جهت تنظیم مبایع نامه در منزل ایشان با حضور شهود + سازنده ساختمان یک مبایعه نامه عادی تنظیم نمودیم که عینا تمام مطالب مبایعه نامه بنگاهی در آن قید شده است. مدارک اینجانب عبارت است از : مبایعه نامه عادی + رسید دریافت وجوه پرداختی + اقرار نامه عادی فروشنده (آن خانم) مبنی بر انجام معامله و دریافت وجوه و تحویل آپارتمان با خط و امضاء خودشان و امضاء سازنده ساختمان و 2 شاهد + وکالت بلاعزل ضمن عقد لازم خارج + تصرف + قرارداد انجام کارهای نیمه تمام اپارتمان مذکور با امضاء فروشنده ، اینجانب، سازنده ساختمان و دو تن از همسایگان فروشنده که سازنده ساختمان چکی در وجه اینجانب بابت کارهای نیمه تمام اپارتمان با ذکر پلاک ثبتی ان صادر نموده است. اکنون پس از یک سال و نیم اخیرا آن خانم فروشنده آپارتمان مذکور با طرح شکایتی با عنوان خیانت در امانت ، جعل عنوان ، امیدوار کردن به انجام برخی امور و کلاهبرداری علیه اینجانب با معرفی 4 شاهد ادعا کرده است که اینجانب طی 6 ماه رفت و آمد به منزل ایشان با جعل عنوان گفته ام که وکیل و اطلاعاتی هستم و پاسپورت و 700 هزار تومان از وی دریافت نموده تا او را درسفرحج ثبت نام نمایم ، شهود ادعای شاکی را تایید و بازپرس قرار 20 میلیونی برایم صادر نموده است. من دکتر و کارمند هستم . در تمام مراحل باز پرسی ادعاهای شاکی و شهود ساختگی او را تکذیب و تمامی اتهامات انتسابی را رد نموده ام. در ضمن هنوز ساختمان فک رهن نشده است.باز پرس از اداره ام استعلام نموده و مدیر کل در جواب نوشته اند: حسب سوابق علمی و تجارب تحقیقاتی نامبرده بعنوان مشاور اینجانب در امور مطالعاتی و تحقیقاتی می باشند و تاکنون در امور محوله هیچ گونه قصوری از ایشان دیده نشده است. استدعا دارم راجع به نحوه رسیدگی به پرونده هر آنچه لازم می دانید توضیح بفرمایید و راهکار خروج از این توطئه که گویی با تبانی سازنده ساختمان طراحی شده مرا نجات دهید . از لطف حضرتعالی بسیار سپاسگذارم.
- باعرض سلام وادب پیروراهنمایی های قبلی جنابعالی -وهمانطورکه مستحضرمیباشید طرف دعوی بنده باقراردادن یک قرارداد معاوضه غیرواقعی که تاریخ صدرانرا مقدم برمبایعه نامه بنده گذاشته و درجریان دادرسی موفق شده دردادگاه تجدیدنظررای بدوی رانقض ورای قطعی به نفع خودتحصیل ومبایعه نامه بنده راابطال نموده ودرمتن قراردادمعاوضه که مستند دادگاه تجدیدنظربوده یک شماره چکی قید وبین طرفین معاوضه رد وبدل گردیده واکنون که ازبانک پرسش نموده ام چک فوق را حدود چهارماه بعدازتاریخ تنظیم معاوضه نامه بانک تحویل صاحب حساب نموده که این خودحکایت از غیرواقعی بودن قراردا دمعاوضه دارد که دادگاه تجدیدنظربه ان استناد ورای قطعی صادرنموده لذا بنده باتوجه به این مدرک مکتوم دادخواست اعاده دادرسی به دادگاه تجدیدنظر ارائه ودادگاه اظهار داشت شما باید دادخواست ابطال قرارداد معاوضه راازدادگاه بخواهید وپس ازابطال واخذرای اعاده دادرسی راارائه دهید لطفا بنده راراهنمایی واگر اقدام به دادخواست ابطال نوشته غیرواقعی را دادم دادگاه قبول میکند وممکن است بگویند چون روی این قراداد معاوضه درتجدیدنظر تصمیمگیری شده مورد قبول قرارنگیرد باکمال تشکر
- با سلام دو قطعه زمین زراعی دارم که یک قطش را چند سال پیش نخل کاشتیم و دورش را دیوار کردیم تا اینکه چند 78 پدرم فوت کرد و ما در سال 85-86 خواستیم که یکی دیگر از زمین مان را دیوار کشی بکنیم که سه طرف آن را که دیوار کشیدیم یکی از همسایه ما که در همسایگی چسپیده به با تهدید به چاقو و پرتاب سنگهای دیوار گفت که نمی گذارم که این طرف را دیوار بکشی چون من از زمین شما عبور می کنم ما به شورای حل اختلاف محلی که مراجعه کردیم شورا که آمد سر زمین بعد از دیدن قباله دستی به همسایه ما گفت که شما حریم ملک خود را گرفتید و این طرف که ما کارمیکنیم حق ماست. باز هم همسایه گفت که زمین ما قبلا کشاورزی بوده و ما چندین سال پیش آن را به خانه و منزل تبدیل کردیم و از قبل راه من از این طرف بوده. من در سال 86 مریض شدم که حدود سه سال این بیماری من طول کشید همسایه من بازهم که بیمار بودم به اداره برق گفته که درون زمین من تیربرق بکاشند و برق به منزل خود برده. می خواستم ببینم که می شود ملکی که سد و مرز مشخصی دارد درون ملک آن راه عبوری خود بکنیم و بعدآن را تصرف کنیم. در ضمن قباله من دستی و یک پلاک رسمی که کل مساحت زمین در آن ننوشته است زمین من که متر کردم 68*97 است و در سند 1000 متر مربع نوشته است. با تشکر از جناب عالی
- با سلام و ادب و احترام خدمت وکبل محترم به استحضار عالی میرساند: در مورخه 10/10/88 یک فقره آپارتمان از فامیل خود (پسر داییم ) به قیمت 290.000.00 میلیون تومان خریدم. ایشان را 30 سال بود ندیده بودم . از آنجاییکه در تهران دنبال آپارتمان می گشتم توسط فامیل دیگر به این پسر دایی که آپارتمانی برای فروش داشت معرفی شدم . ایشان (پسردایی یا فروشنده آپارتمان) مورد معامله را به رویت اینجانب رساند. اظهار داشت به به لحاظ فامیلی و قوم خویشی آپارتمان مورد معامله را با تخفیف زیاد و زیر قیمت روز به شما میفروشیم . در معامله فیمابین نیز اصلا نوشتههای چاپی مبایعهنامه ملاک عمل نبوده، بلکه فقط سخن شفاهی و دوستانه ملاک تنظیم آن مبایعه نامه بوده است. بر همین اساس اینجانب قولنامه را سفید و چند روز قبل از تنظیم آن به همراه شاهد عینی امضاء نمودم و از مفاهیم حقوقی چاپ شده در مبایعهنامه مذکور اطلاعی نداشتم. (همچنین مبایعهنامه چاپ شده توسط فروشنده و در منزل شخصیاش و در جمع خانوادگی ایشان نوشته شده بود - مشاور املاک هیچ دخالتی نداشت) در قولنامه بصورت چاپی « اسقاط خیارات خصوصا خیار غبن فاحش » ذکر شده بود و بنده کاملا از مفاهیم آن بی اطلاع بودم. برای پرداخت کل ثمن معامله، یک قطعه زمین ویلای واقع در اندیشه 3 را با حداقل پانزده میلیون زیر قیمت فروختم و 60.000.000 میلیون تومان حاصل از فروش زمین بعنوان بیانه و ثمن اولیه معامله به ایشان دادم. برای بقیه ثمن معامله که 230.000.000میلیون تومان بود ، از طرف فروشنده پنج ماه به من مهلت داده شد تا پس از فروش منزل ویلایی خود در اندیشه فاز3، آن را پرداخت نمایم. (لازم به ذکر است هیچ ضرر و زیانی به لحاظ فامیلی در مبایعه نامه ذکر نشده بود.) . بعداز گذشت مدت فوق ملک اینجانب فروخته نشد و مبایعه نامه فسخ گردید. از ایشان خواستم ثمن اولیه معامله را بازگرداند. ایشان اظهار داشتند که آن مبلغ را خرج کردهاند. باز هم با چرب زبانی فروشنده مجددا توافق شد که برای دو ماه دیگر مبایعه تمدید شود تا شاید منزل ویلاییام فروخته گردد. اما پس از گذشت آن دو ماه نیز منزلم فروخته نشد. دو باره مبایعه نامه با اتمام مهلتش فسخ گردید . باز از ایشان مطالبه بیانه خود را نمودم و ایشان باز هم به دروغ گفتند که خرج نموه است. بعد از چند روز پس از اتمام آخرین مهلت مبایعه نامه، منزلم ویلاییام با قیمت کمتر از انتظار فروخته شد ( حداقل 80.000.000 م ت زیر قیمت روز ). پس از آن ایشان متوجه فروش شد و دوباره با ابراز صمیمیت فامیلی و چرب زانی توافق بنده را جلب نمود و اظهار داشت به همان قیمت اولیه مبایعه نامه حاضر است مجددا تمدید نماید. چون ایشان ودیعه را معلوم نبود کی پس خواهد داد بناچار و با دلگرمی به گفته های ایشان مبایعه نامه را تمدید نمودیم. (شایان ذکر است از ابتدای تنظیم مبایعه نامه و طی مراحل چند ماهه آن و تا تمدید نهایی و پس از آن به لحاظ فامیلی و اعتماد سازی کاذب ایشان ،بنده هیچ تحقیق و بررسی نسبت به مورد معامله انجام ندادم.) بعد از آن بقیه ثمن پرداخت شد و ثبت سند و تحویل آپارتمان خریداری شده انجام شد. بلحاظ اینکه منزل ویلایی خود را 80.000.000 زیر قیمت داده بودم با این ادله که فروشنده (پسر دایی) نیز مورد معامله را بدلیل فامیلی و بنا بر اظهاراتشان تقریبا 80.000.000 م ت به من ارزان تر از قیمت بازار داده است تا به پول نقد برسد. در ازای آن 80.000.000 م ت کسرس از بقیه ثمن معامله ، ایشان یک فقره چک از بنده دریافت نمود. اینجانب تصمیم به اجاره دادن آپارتمان خریده شده گرفتم . اقدام به چاب آگهی نمودم . در میان، در ارتباط با املاکان و مشتریان متوجه غبن فاحش و تدلیس و عیب آپارتمان خریده شده شدم. فروشنده آپارتمان مذکور را به قیمت نزدیک به متری 1.200.000 هزار تومان به بنده فروخته بود،در حالی که در زمان چاپ آگهی تحقیق بعمل آمد و مشخص شد که قیمت مورد معامله مذکور از قرار متری 800.000 هزار تومان است. (از هیچ یک از موارد مورد اشاره آگاهی نداشتم). بی درنگ پس از متوجه شدن مسایل مذکور را با فروشنده مطرح نمودم و خواستار فسخ معامله شدم. اما ایشان مخالفت نمود. ناچار با وکیل مشورت نمودم . بدستور وکیل درخواست تامین دلیل با جلب نظر کاشناس نمودم . کارشناس پس از بررسی عنوان تصرفات مشاعی توسط فروشنده و همچنین قیمت حدکثری مورد معامله را از قرار متری 900.000.000 هزار تومان اعلام نمود. همچنین طبق نظر کارشناس قضایی، ایشان در مشاعات تصرف نموده بود که از نظر شهردای و دیگر همسایگان مشکل ساز گردید. بعداز آن یک اظهاریه جهت فسخ مبایعه نامه برای فروشنده ارسال نمودم. با توجه به توضیحان فوق خواهشمنم مرا راهنمایی نمایید. سوال: 1- چگونه میوانم مطلب اسقاط کافه خیارات چاپی در مبایعه نامه را باطل کنم؟ 2- آیا فروشنده میتواند چک را برگشت زده و توقیف اموال یا زندانی نماید؟ 3- چطور میشود جلوی توقیف اموال و وصول چک را گرفت ؟ 4- از چه راهایی میتوان فروشنده را محکوم و مبایعه نامه را فسخ نمایم و یا اختلاف قیمت غبن فاحش را کسر نمایم؟ 5- آیا میتوان مورد معامله را سریع به نام دیگری انتقال دهم تا فروشنده نتواند توقیف نماید؟ 6- و .... لطفا هر سوال یا راه دیگری که امکان دارد برایم بنویسید؟
- باسلام وخسته نباشید وکیل گرامی به دنبال سوال با کد پیگیری 1225110 وبا توجه به راهنماییهای جناب عالی با وکیلی مشورت کردم و قرار شد کار ما را به عهده بگیرند ام چند راهنمایی از شما می خواستم 1-آیا واگذاری قسمتی از مغازه به ابعاد 3x5 که حدود آن مشخص نشده واز آن به عنوان دکه ای در داخل مغازه نامبرده شده مصداق واگذاری مال به غیر است(هر چند که طرف فرزندش باشد) 2-آیا قسمتی از مغازه که به صورت دکه ای در داخل مغازهاست وبا نئوپان جدا شده وشهرداری ان را به عنوان تفکیک قبول نکرده است مصداق تعدی و تفریط است3- مقدار حق کسب و پیشه چگونه حساب می شود آیا نحوه محاسبه ان درکلان شهرها با شهرهای کوچک فرق می کند(آنطور که وکیل انها مدعی است)هر چند که می تواند مقدار آن فرق کند با تشکر فراون احمد
- باعرض سلام وخسته نباشید پدر بنده در یکی از ادرارات دولتی مشغول به کار بوده بعداز اینکه پدرم فوت شد دوسال بعد ازآن بعد از کلی به دنبال جایگزین شدن بنده به جای پدرم من را به عنوان پیمانکار در یکی از قسمت های اداره مشغول به کار شدم الان بنده 1سالم تمام شده وباز قرداد را تمدید کرده اند سوالم از شما این است که آیا اینجانب به جای پدرم جایگزین دائمی میشم یا نه وسوال دوم هم این است که آیا به تظر شما ازذواج کنم یانه اینجانب با مشورت کردن با بزگترها وهمکارانم همگی میگند ازدواج کن حالا موندم بر سر دوراهی بنده 21سالم است ودیپلم برق دارم لذا از شما بزرگواران درخواست دام سوال اینجانب را بدهید ممنون
- با سلام و عرض احترام و ادب خدمت شما ، خواهشندم به سوالات اینجانب پاسخ فرمایید که راهنمایی شما گره بزرگی از کار اینجانب باز خواهد نمود ، با سپاس مجدد . سوال1 : با توجه به موارد زیر : 1-1- همانطور که در ماده 1 قانون مالک و مستاجر سال 1356 باآن اشاره میشود قرارداد رسمی و عادی و یا روابط استیجاری بدون سند شامل آن قانون میشوند 1-2- از طرفی در ماده واحده سال 1365 قید گردیده که کلیه اماکن استیجاری که با سند رسمی بدون دریافت هیچگونه سرقفلی و پیش پرداخت به اجاره واگذار میشود ،در راس انقضاء مدت اجاره مستاجر موظف به تخلیه آن میباشد ، 1-3- و درماده 1 قانون سال 1376 آمده : از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، اجاره کلیه اماکن اعم از مسکونی ، تجاری، محل کسب و پیشه، اماکن آموزشی، خوابگاههای دانشجویی و ساختمانهای دولتی و نظایر آن که با قرار داد رسمی یا عادی منعقد می شود تابع مقررات قانون مدنی و مقررات مندرج در این قانون و شرایط مقرر بین موجر و مستأجر خواهد بود. 1-4- ضمنا طبق بند 3 ماده 2 آئین نامه اجرائی قانون روابط موجر و مستاجر سال 1376 نیز آمده : روابط ناشی ازصلح منافع یا هرعنوان دیگرونیزتصرفات برحسب تراضی شفاهی با موجربه عنوان اجاره مشمول مقررات این قانون نمی باشد . با نوجه به موارد فوق در صورتیکه فردی هم اکنون ملکی را بدون قرارداد و بصورت شفاهی به اجاره بگیرد آیا شامل قانون روابط مالک و مستاجر سال 1356 میشود یا خیر ؟ سوال2 : آیا در حال حاضرامکان اجاره ملک تجاری که شامل قانون مالک و مستاجر سال 1356شود وجود دارد ، چطور ؟
- با سلام من جهت بافت قالی مواد اولیه را در اختیار قالی باف گذاشته تا در منزل بافته و در موعد توافقی { معمولا چهار ماه} بافته شده{ که ارزش افزوده پیدا کرده } به من تحویل دهند تا در انتهای کار مبلغ توافق شده ایی را به ایشان بدهم.از آنجا که ممکن است در انتهای کار بافت مناسب و قابل قبول نباشد و یا از تحویل خودداری نمایند : 1- چه قرارداد محکمی و به چه عنوان میشود منعقد کرد 2- آیا از گرفتن چک و سفته میشود استفاده کرد و اگر ممکن است کدام بهتر و در آن چه نوشته شود؟ 3 - آیا چک و سفته باید همراه قرار داد باشد تا ارزش قانونی داشته باشد و به عبارتی برای آسودگی خیال میشود بدون قرارداد فقط سفته یا چک دریافت کرد{برای اینکه قرارداد در دست بافنده نباشد}؟ 4- آیا بافت قالی در منزل حکم کارگر و کارفرمایی دارد و دعوی حقوقی به اداره کار ارجاع میشود؟
- با سلام و تشکر از پاسخ مبسوط حضرتعالی به سئوال قبلی. لطفاً به ابهامات دیگر بنده در مورد مهریه پاسخ فرمایید: اول آنکه با اجرای مهریه توسط همسرم، اینجانب چگونه از وقوع آن مطلع شوم؟ آیا باید منتظر اخطار بمانم یا خودم باید به روشی به آن پی ببرم اصولاً نحوه رسیدگی به پرونده به چه صورتی است؟ دوم آنکه آیا حتماً مدتی زندانی می شوم یا آنکه راهی برای اجتناب از زندان وجود دارد؟ دوره زندان چقدر زمان می برد؟ سوم انکه با توجه به مهریه بالای 750 سکه ای و حقوق 700 هزارتومانی بنده و اقساط 200 هزارتومان بنده به بانکها، معمولاً اقساط مهریه و پرداخت اولیه آن چقدر تعیین می شود؟ بنده جز یک منزل آپارتمانی معمولی و خودر پراید اموال دیگری ندارم. آیا کل مهریه ولو بیش از 50 سال زمان ببرد باید پرداخت شود؟ لطفاً راجع به نحوه رسیدگی به پرونده هر آنچه لازم می دانید توضیح بفرمایید. از لطف حضرتعالی بسیار سپاسگذارم.
- با سلام خدمت شما و تشکر از زحمات بسیار گرانقدرتون اینجانب یک سئوال از حضورتان دارم و خواهشمندم در صورت امکان در اسرع وقت پاسخ آن را ارسال فرمایید. حدود 9 ماه قبل در یکی از شرکت های سرمایه گذاری هرمی خارجی با تبلیغ سران مجموعه مبلغ 14 میلیون تومان سرمایه گذاری نمودم، در ابتدا سران این مجموعه عنوان نمودند این شرکت درصد سود بالایی به شما می دهد و هر زمان که بخواهید می توانید سرمایه خود را برداشت نمایید، اینجانب حماقت کرده و مبلغ مذکور را در اختیار ایشان قرار دادم تا سرمایه گذاری صورت پذیرد، اینکه بنده اشتباه کردم هیچ شکی نیست ولی پس از گذشت 9 ماه هیچ یک از وعده های سران مجموعه عملی نشده و اکنون اینجانب نه سود و نه اصل سرمایه را می توانم برداشت کنم سئوال اینجاست آیا اینجانب می توانم از طریق حقوقی بر علیه کسانی که این کار را برای اینجانب به دروغ معرفی نموده و سرمایه بنده را دریافت نموده اند شکایت کنم و آیا امیدی به بازگشت سرمایه اینجانب از طریق قانون وجوددارد لازم به ذکر اینجانب هیچ مدرک کاغذی غیر از شاهدان عینی و سایت این شرکت که جلوی بازگشت سرمایه را گرفته است ندارم از شما خواهش میکنم با توجه به اینکه زندگی اینجانب با رفتن این سرمایه در حال فروپاشی است و بنده نیز از نظر روحی مدتهاست در شرایط بدی هستم و بارها نیز دچار حمله قلبی شده ام کمک کنید و اینجانب را راهنمایی بفرمایید افرادی که سرمایه اینجانب را دریافت و حساب افتتاح کرده اند در دسترس می باشند و در دفتری مشغول به کار هستند با تشکر از راهنمایی های شما
- مرجع تسلیم اخطاریه وآراء صادره علیه کارمندان اداره کیست؟امورحقوقی اداره یا کارگزینی(مستدل ونقادانه)
- همسرم فرزند طلاق و عصبی و پرخاشگر است همین موضوع سبب شد تا من و ایشان چهار سال زندگی مشترک جنجالی داشته باشیم. اکنون همسرم با شارژ روحی توسط دایی خویش قصد دارد مهریه خود را که شامل 750 سکه بهار آزادی است به اجرا بگذارد. 1- آیا ایشان می توانند خودرو پراید و تنها واحد آپارتمانی محل سکونتم ( این آپارتمان در حومه تهران و 90 متری است) را که در زمان مجردی خریده ام توقیف کنند؟ 2- در مدت زمانی که ایشان مشغول کارهای اداری مربوط به اجرای مهریه هستند بنده چه کار قانونی مفیدی می توانم انجام دهم؟ خواهشمندم راهنماییم کنید. (توضیح آنکه بنده مهندس یکی از ارگان های دولتی هستم و درامد نسبتاً خوبی دارم و همسرم به لحاظ مالی هیچ گاه در مضیقه نبوده اند)
- باعرض سلام وادب.جناب اقای خسروی وتشکرازراهنمایی جنابعالی پیرو سوال قبلی درمورد رای دادگاه تجدیدنظر که به استناد یک معاوضه نامه صوری رای دادگاه بدوی رانقض ومبایعه نامه بنده را ابطال نموده بنده درفرصت یکماه ازصدوررای تجدیدنظر استفاده ومدارک خودرابدلیل خلاف بین وشرع بودن رای به مدیر کل دادگستری اصفهان ومعاونت قوه قضاییه شخصا ارجاع داده ام ولی باگذشت 7 ماه هنوزاقدامی نشده لذابنده علیه شهود معاوضه نامه صوری که تجدیدنظر به استناد همین نوشته رای صادرنموده شکایت کیفری بعنوان شهادت کذب داده ام وچون درمعاوضه نامه فی مابین فروشنده بنده وماقبل یک چک بعنوان پرداخت بخشی ازمعوض رد وبدل شده وشماره چک نیز درنوشته درج گردیده بازپرسی تاریخ تحویل چک مذکور راازبانک مربوطه استعلام وطبق استعلام بانک 3 ماه بعداز تاریخ تنظیم معاوضه نامه مشتری چک درج شده درمعاوضه نامه رادریافت نموده ( تارخ تنظیم نوشته 10/8/87 ) ( تاریخ تحویل دسته چک 13/11/87 انهم اخرین برگ دسته چک) وبازپرسی کیفری کل پرونده راجهت رویت ازدادگاه حقوقی تقاضانموده ایابنده میتوانم به استناد همین استعلام بانک که حکایت ازغیرواقعی بودن معاوضه نامه میباشد ورای تجدیدنظرمستند به همین نوشته میباشد دادخواست اعاده دادرسی نمایم سوال دیگر ایافروشنده ماقبل میتواند به استناد رای قطعی تجدیدنظر که مبایعه نامه بنده رافسخ اعلام داشته علیه بنده دادخواست خلع یدمنزل راازبنده بخواهد ( ایشان هیچگونه مالکیت رسمی نسبت به منزل که درتصرف بنده میباشد ندارد ) واحدی ازوراث صاحب سند ملک مزبور تعهد محضری دررابطه باانتقال سند فقط به بنده داده وایشان هیچ مدرکی غیر ازرای فوق ندارد حتی اصل قولنامه خریدایشان که ظهرانرا به فروشنده بنده واگذار نموده وپایه خرید بنده میباشد نزداینجانب است باکمال تشکر
- باسلام وعرض ادب پیرو سوال قبلی که فرموده ایدمبهم میباشد موضوع بقرارذیل بیان میگردد : بنده درتاریخ 25/10/87 یکباب منزل مسکونی رادرمشاوراملاک طبق مبایعه نامه ازاقای ( ب ) خریداری که هنگام خرید فروشنده ماقبل منزل اقای (د ) نیزحاضروذیل مبایعه نامه بنده راامضاء نموده درتاریخ 15/2/88 منزل راتخلیه وتحویل بنده دادند جهت انتقال سندچون سندملک بصورت مشاع بود ومالک نیزفوت کرده بود درتاریخ 1/4/88 احدی ازوراث صاحب سند رابه دفترخانه اوردنند وتعهدمحضری به بنده دادکه درگرفتن سند ازطریق ماده 147 نهایت همکاری رابنماید چندروزبعدفروشنده ماقبل اقای ( د) بدلیل مسال خانوادگی ازفروش منزل پشیمان وبافروشنده بنده تبانی وباراهنمایی یک وکیل باهم یک معاوضه نامه ای به تاریخ 10/8/87 ( مقدم برمبایعه نامه بنده ) وبادرج شرط بی مدت و2 نفر هم بعنوان شهودذیل انراامضا میکنند تابتوانند یک رابطه حقوقی ایجاد ومبایعه نامه بنده رافسخ کنند سپس وکیل فروشنده ماقبل به استناد این نوشته غیرواقعی علیه بنده دادخواست فسخ مینماید دادگاه بدوی طی 2 جلسه رسیدگی واظهارات متناقض شهود معاوضه نامه معاوضه نامه تنظیمی بین فروشندگان راصوری ورای به رددعوی خواهان مینماید دادگاه تجدیدنظر که باوکیل فروشندگان رابطه فامیلی داشت درحداقل زمان ( 20 روز ) نسبت به پرونده اظهار نظر و به استناد نوشته صوری رای بدوی رانقض ومبایعه نامه بنده رافسخ اعلام میدارد درهمین زمان بنده علیه وکیل فوق به کانون وکلاشکایت وچون ایشان شاکی زیادداشت ازشغل وکالت تعلیق گردید به هرحال باتوجه به مشکلات اعاده دادرسی بنده راراهنمایی بفرمایید چه اقدامی میتوانم انجام دهم ضمنا منزل درتصرف بنده وبدهی ندارم باکمال تشکروامتنان