×

اجور

همه چیز درباره " اجور "

اجور

سلام یکی از خانومهای همسایه ما به اتهام معاونت در قتل شوهرش دستگیر شده و چون با قاتل شوهرش و یکی دو نفر دیگه رابطه نامشروع داشته قاضی به هر دلیل یکم پرونده رو بسط داده و به واسطه چند تا پیامکی که بین من و ایشون رد و بدل شده با من هم تماس گرفتن از دادسرا منتهی گفتن که احتمالش ضعیفه احضاریه بدیم اما برا اطلاع بیشتر فعلا ادرس و .. میگیریم. رابطه من که متاهلم با این خانوم در حد چندتا پیامک بوده و هیچ اتفاق دیگه ای بین ما نیفتاده. پیامکا بعضا مضمون ناجور داشته اما تو خود پیامکها هم مشخصه که ما رابطه ای غیر از این پیامکا نداریم. سئوال من اینه که اگر احیانا احضار شدم چی بگم و چیکار کنم که خبطی که متاسفانه ایشون کردن و دامن ما رو هم گرفته برام سو سابقه نشه. این از بابت این که حکم بدی برام صادر نشه پاسخ بدین و اگر حکمی صادر بشه چون من دانشجوی دکتری هستم و کارمند دولتم آیا برای شغلم و تحصیلم مشکلی ایجاد میشه؟ دامنه اثر این حکم چی میتونه باشه؟ مثلا برا انتقال از یک سازمان به سازمان دیگه استخدام هیئت علمی و ...تاثیر داره تاسیس کسب و کار غیر دولتی و .. چی؟ در کل لطفا راهنماییم کنید چه کنم که این قضیه که متاسفانه در هر سطحی بوده اشباهه ختم بخیر بشه؟ و این که ایا قاضی به تمام پیامکای من دسترسی خواهد داشت یا فقط به ان چیزی که بین من و اون خانوم رد و بدل شده؟ و ایا دسترسی به متن پیامکها برا قاضی مقدوره یا فقط زمان و تعداد پیامک و ...؟ بسیار بسیار ممنون میشم پاسخ بدین

در مورد اتهام قتل قطعا اگر دلیل دیگری نباشد هیچ حکمی علیه شما صادر نخواهد شد چون قاتل و معاون مشخص است . اما در مورد

مشاهده پاسخ کامل

سلام من خانمی هستم مالک یک ساختمان 3 واحدی که خود به همراه پسرم در یکی از آنها ساکنم و در یکی از واحدها هم پسر دیگرم و خانواده اش. واحد سوم را نیز سال پیش توسط یک مشاور املاک به مرد جوانی (به همراه همسرش) یک ساله اجاره دادم (به همراه مبلغی به عنوان ودیعه). چکی هم بابت پشتوانه اجاره نامه یک سال از مستأجر دریافت کرده ایم. تا پایان مدت قرارداد مشکلی نداشتیم. پس از آن قرارداد را با افزایش مبلغ اجاره برای یک سال دیگر در همان بنگاه قبلی تمدید کردیم. توضیح اینکه این بنگاه متأسفانه ابتدا امضاء را بر روی 3 نسخه قرارداد دریافت می کند و پس از پر کردن فرم های قرارداد (و اخذ حق دلالی) نسخ دو طرف اجاره را تحویل می دهد! قرارداد سفید تمدید مذکور (به جز مبلغ جدید اجاره که قید شد) به امضاء من و پسرم (به عنوان شاهد) رسید. مستأجر هم امضاء کرد، ولی در این قرارداد جای یک امضاء خالی ماند (این بار او تنها به بنگاه آمده بود، بر خلاف قرارداد قبل که با همسرش بود و به عنوان شاهد دوم امضاء کرده بود.). قبل از اتمام مدت اجاره قبلی، اختلافاتی بین من و مستأجر پیش آمده بود که بیان آن به اصل موضوع ربطی ندارد و باعث اطاله این نوشته می شود، ولی به هر حال به حدی نبود که من نخواهم قرارداد را تمدید کنم. پس از تمدید قرارداد، مستأجر با سوء استفاده بسیار شدید از اختلافات مذکور، به جز ماه اول، در ماه های بعد از پرداخت اجاره خودداری نمود و گفت که می خواهد واحد را تحویل دهد و مبلغ این چند ماه را با ودیعه تهاتر نماید. از طرف دیگر برای دادن چک جدیدی بابت پشتوانه اجاره یک سال به بنگاه (جهت تحویل به ما، با پس دادن چک پشتوانه سال قبل) هم خودداری نمود. بنگاه هم به این بهانه نسخ قرارداد هیچ یک (از جمله نسخه متعلق به من) را تحویل نداده است. البته بنگاه توقع دریافت حق دلالی از دو طرف را هم برای این کار داشت (و دارد) که فعلاً هیچ یک پرداخت نشده است. البته خود من هم به دلیل همان اختلافات شدت یافته از سوی مستأجر پس از تمدید قرارداد، هیچ تمایلی به ماندن وی نداشتم، اما به خاطر قرارداد حاضر بودم تا انتهای مدت قرارداد صبر کنم. ضمن این که ودیعه وی هم اصلاً بایستی همزمان با تخلیه به او داده می شد و ربطی به اجاره ماهیانه نداشت. به علاوه در اجاره نامه قید شده که به ازاء هر روز تأخیر در پرداخت اجاره ماهیانه، مبلغ مشخصی به عنوان خسارت بایستی به مؤجر پرداخت شود. و بالاخره مبالغ مربوط به بدهی قبوض برق، تلفن، گاز و آب او هم که باقی می ماند. با این ترتیب وی مبلغی هم بدهکار می شود. البته آن موقع من برای اینکه زودتر از شر او خلاص شوم، اصراری بر دریافت مبلغ دیگری از او نداشتم. به هر حال وی بیست روزی مانده به پایان اتمام مبلغ ودیعه (فقط در برابر اجاره های معوقه، بدون احتساب سایر موارد از جمله خسارت تأخیر) واحد را تخلیه کرد، بدون اینکه واحد را به من تحویل داده و من بتوانم وضعیت واحد را از نظر عدم تخریب ببینم و بررسی کنم و یا تسویه حسابی صورت گیرد (که وی طبعاً بدهکار هم می شد). ضمناً او قبل از آن، بدون اطلاع به من اقدام به تعویض قفل واحد نموده بود. پس از آن من نیز چون دیگر هیچ اطمینانی به وی نداشتم، و با توجه به دسترسی آسان به سایر واحدها پس از ورود به ساختمان، اقدام به تعویض قفل در اصلی ساختمان کرده ام، البته وی پس از تخلیه واحد که نزدیک به یک ماه از آن می گذرد دیگر هیچ مراجعه ای نکرده یا تماسی نگرفته است. تنها تماس های من هم با او مشخصاً از طریق کسی است که می گوید عمویش است (گویا پدر و مادرش سالها پیش از دنیا رفته اند). عموی وی دو هفته پیش، پس از تماس های ما جهت تعیین تکلیف به بنگاه مراجعه نمود و برای تحویل واحد خواهان بازپرداخت کل مبلغ ودیعه بود! ضمن اینکه در تماس تلفنی قبلی، با استناد به اینکه ورود من به واحد تخلیه شده «تصرف عدوانی» است (!) به من گفته بود که حق ورود به واحد تخلیه شده را ندارم! به نظر می رسد قصد مستأجر، بیشتر اذیت کردن است یا فکر می کند که با تحت فشار گذاشتن من می تواند به نوعی اخاذی کند، یا لااقل حتی لفظاً هم مبلغی را که به من بدهکار می شود (و گفتم که حاضرم از آن بگذرم) مطرح نکنم. هر چند حالا با این نحوه عمل بسیار نامناسب او به نظر می رسد جایی برای بخشش مبلغ مذکور باقی نمی ماند. با مراجعه ای که به شورای حل اختلاف داشتم، گفتند ابتدا باید مبلغ ودیعه را به حسابی بریزم تا پس از صدور حکم اقدام شود. اما من با این تصور که دیگر ودیعه را می توانم خرج کنم، قسمتی از آن را خرج کرده بودم، ولی بیش از نیمی از آن باقی است. البته چک پشتوانه قرارداد قبلی (و قرارداد قبلی) هم نزدم هست، ولی بیش از یک سال از تاریخ مندرج در آن می گذرد. بنگاه همچنان از دادن قرارداد جدید خودداری می کند ولی با توجه به این که در جریان امور است، حاضر به همکاری با من است. قبل از تعویض قفل در اصلی با بنگاه در مورد این کار مشورت کرده بودم (ولی هنوز انجام تعویض قفل مذکور را نه به مستأجر و نه به بنگاه اطلاع نداده ام). ممنون می شوم مرا جهت اقدامات لازم جهت تحویل گرفتن قانونی واحد و تسویه حساب با مستأجر راهنمایی فرمایید. با احترام

برای اقدام قانونی جهت تحویل ملک ابتدا شما به قرارداد نیاز دارید بنابراین توصیه میشود ابتدا نظر بنگاهدار را برای تحویل نسخه مربوط به شما جلب نمایید. سپس همزمان دو دادخواست

مشاهده پاسخ کامل

با مستاجرم در شورای حل اختلاف سازش کردیم تا در تاریخ 92/03/30 ملک را تخلیه نماید .مراحل قانونی از طریق اجرای احکام دنبال شد .دادورز تعیین شد و به من برای 92/04/25 وقت داده تا برای تخلیه به همراه او به محل مستاجرم رفته و حکم تخلیه را اجرا کنیم.آیا برای این مدت یعنی 25 روزی که مستاجر اضافه بر تاریخ توافقی تخلیه ملک مرا تصرف کرده می توانم تقاضای مطالبه اجرت المثل کنم؟ توضیح : کلیه اجور معوقه تا تاریخ 92/03/30 توسط قاضی شورای حل اختلاف تعیین شده و از پول پیش مستاجر نزد من کسر و مابقی را من به حساب دادسرا واریز کرده ام . بحث بر سر این 25 روزی است که اجرای حکم بدلیل بوروکراسی رایج در دادگاهها حکم تخلیه به طول انجامیده و در حال حضر هنوز مستاجر من ساکن در ملک من است (امروز : 92/04/22) و من کلی متضرر شده ام و ملکم هم هنوز در اختیار مستاجر است.

مشاهده پاسخ کامل

من به همراه دخترم مدت یازده سال است در خانه ای زندگی میکنیم که دو دانگ ان توسط دولت مصادره شده .صاحب ان (دایی همسرم)سیاسی بوده و سال 60 اعدام شده.همسر و فرزندانش از ایران فرار کردند.همسرم این ملک رادوازده سال پیش از دایی دیگرش رهن کرد و ما در ان ساکن شدیم.چون صاحب ملک و وراث نبودندقراردادی بسته نشد.همسرم دو سال بعد فوت کرد و دایی قصد داشت من و دخترم را بدون دادن ودیعه از خانه بیرون کند.ولی من گفتم تا ودیعه ی ما را عودت نداده من از خانه بیرون نمیروم.کار به دادگاه کشیدو پسر مرحوم صاحب خانه به ایران باز گشت و انحسار وراثت کرد و با ارائه ی صند ملک و برگه ی انحسار وراثت و و ...دادگاه را به نفع خود پیش برد.در این مدت من هیچ اجاره ای نداده ام اما تمام سهم مخارج باز سازی ان را در ساختمان پرداخته ام .مثلا پرداخت اقساط فاضلاب.(ساختمان یک اپارتمان چهار طبقه است که همه ی همسایه ها در این مدت تغییراتی در کل ان داده اند)صاحب ملک با اوردن یک کارشناس مبلغ زیادی برای پرداخت جریمه ی کرایه های معوقه به دادگاه ارائه داده.از طرفی هم از سوی دولت برای مشخص شدن تکلیف ان دو دانگ مصادره شده به انها اخطار داد.حال سوال من این است .ایا در صورتی که انها هنوز برای خرید دو دانگ از دولت اقدام نکرده باشند.من میتوانم اقدام به خرید ان کنم و ادعا کنم که من در سهم خودم زندگی کردم و ایا به نظر شما این کار وضع من را بد تر نمیکند؟

خرید اموال مصادره شده تشریفات خاص خود چون به مزایده گذاشته شدن آن و شرکت هر فرد متقاضی اعمم از مالکین مشاعی -یا سما و هر فرد دیگر خواهد بود لذا شما

مشاهده پاسخ کامل

با سلام واحترام در سال 1346 مرحوم پدرمان مغازه ای را که بصورت استیجاری در تصرف داشته است با مستاجر مغازه ای دیگر معاوضه مینماید که دو مستاجرمعاوضه نامه کتبی ردوبدل نموده و موجود میباشد. نیز پدرمان مبلغ 1500 تومان به آن مستاجر پرداخت کرده است و برای این پرداخت سندی کتبی موجود نمیباشد ولی کسیکه واسطه جابجایی بوده است بهمراه چند نفر دیگرحاضر به شهادت در موردپرداخت این وجه میباشند. نیز مرحوم پدرمان در همان موقع با مالک وقت قرارداد کتبی اجاره تنظیم مینماید که در این قرارداد ، اشاره ای به معاوضه یا پرداخت وجه به مستاجر قبلی نشده است و فقط در آن مبلغ اجاره و مدت اجاره تا 2 سال ذکر شده است ومالک، اجازه واگذاری به غیر را نداده است.این قرارداد بر اساس مستندات قانونی همچنان پابرجاست. با فوت موجر در سال 1350مالکیت مغازه به ورثه میرسد . نیزمرحوم پدرمان تا سال 1381در قید حیات بوده است و بی وقفه و به تنهایی در مغازه به کسب اشتغال داشته است . بعد از فوت پدرمان تا کنون ، مغازه بصورت اجاره همچنان در تصرف ما وراثش میباشد. در سال 1375 برادرمان مالکیت 3 دانگ از همین مغازه را از احدی از وراث موجر میخرد ولی در سال 1385 بر اساس درخواست شخصیکه مالک 3 دانگ دیگر بوده است و رای دادگاه ، کل مالکیت مغازه بعلت عدم قابلیت افراز به مزایده گذاشته میشود که مالک 3 دانگ دیگر ، در مزایده برنده و این 3 دانگ را نیز تصاحب نموده و مالک تمام ششدانگ میگردد وسپس تمام ششدانگ را به شخص دیگری بفروش میرساند. حال ما (وراث مستاجر) ادعای سرقفلی نسبت به تمام ششدانگ یا سه دانگ را داریم. لطفاراهنمایی فرمایید ودر صورت مستحق بودنمان اقدامات لازم را توضیح دهید. با کمال تشکر

دوست محترم مالکیت موجر نسبت به اعیانی است و (منافع یا سرقفلی امری مجزا است )و در صورت عدم پرداخت سرقفلی و تقاضای تخلیه علیه مستاجر یا صاحب سرقفلی با بودن شرایط قانونی

مشاهده پاسخ کامل

تعرفه-دستمزد-کارشناسان-رسمی-دادگستری

تعرفه دستمزد کارشناسان رسمی دادگستری

تعرفه-دستمزد-کارشناسان-رسمی-دادگستری

تعرفه دستمزد کارشناسان رسمی دادگستری

تعرفه-دستمزد-کارشناسان-رسمی-دادگستری

تعرفه دستمزد کارشناسان رسمی دادگستری

تعرفه-دستمزد-کارشناسان-رسمی-دادگستری

تعرفه دستمزد کارشناسان رسمی دادگستری

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.