×

وجاهت

همه چیز درباره " وجاهت "

وجاهت

با سلام و احترام من دو سال پیش طبق دادنامه ای که قسمتی از آن را در پایان مینویسم، از همسرم جدا شدم و یک ماه پیش مجددا ازدواج کردم. همسر سابقم با استناد به این ماده حقوقی که "شوهر کردن مادر باعث سقوط حضانت از مادر می شود" دادخواست سرپرستی دختر 5 ساله ام را داده در صورتیکه ما زمان طلاق طبق دادنامه توافق کردیم که سرپرستی دایم دخترمان با من باشد. حتی در وکالتنامه ی طلاق که من داشتم، قبول یا رد سرپرستی فرزند به اختیار من گذاشته شده بود. در سایت "امور حقوقی مجلس" هم خواندم که وقتی در زمان طلاق طبق توافق و موافقت زوج، سرپرستی به مادر داده شود، با ازدواج مادر ، سرپرستی فرزند تغییر نمیکند. سوال من اینه که با تفاسیر بالا آیا همسر سابقم میتونه دخترم رو بگیره؟ و اگه با توجه به توافق انجام شده در زمان طلاق ، پدر نمیتونه فقط به دلیل شوهر کردن مادر ، بچه رو بگیره، با استناد به چه بند قانونی هستش؟ متاسفانه وکلای شهر ما برداشتشون از ماده قانونی سقوط حضانت اینه که در هر صورت با ازدواج مادر ،پدر میتونه سرپرستی رو از مادر بگیره. واسه همین به دنبال بند قانونی میگردم. قسمتی از دادنامه: راجع به مهریه مقرر گردید از تعداد 474 سکه تمام بهار آزادی، تعداد نود سکه با پیش پرداخت ده سکه سکه تمام بهار و ماهیانه نیم سکه در ابتدای هر ماه از طرف زوج به زوجه پرداخت شود. در خصوص سرپرستی دایمی فرزند دختر با توجه به وکالتنامه مزبور و موافقت زوج به زوجه داده شد. نفقه آینده فرزند به میزان 2900000 ریال به صورت ماهیانه تعیین گردید و .....

باتوجه به سوال مطروحه ,خاطرنشان می سازد ,طبق ماده 1170قانون مدنی اگر مادر در مدتی که حضانت با اوست شوهر کند ,حق حضانت با پدر است لیکن با توجه به حکومت ماده 45قانون جدید حمایت خانواده

مشاهده پاسخ کامل

با سلام، آیا وجود یک سند عادی (دستنویس روی کاغذ معمولی) مبنی بر واگذاری یک ملک به فرزند با این شرط که اجاره آن ملک تا زمان حیات پدر متعلق به پدر است در صورت وجود تنها یک شاهد که وی نیز از نزدیکان فرزند مدعی است، وجاهت دارد؟ آیا سایر وراث (با توجه به فوت پدر) میتوانند اقدامی نمایند؟ چون با توجه به شواهد موجود (عدم بیان چنین موضوعی از سوی پدر، اقدام پدر برای فروش آن ملک و دادن قول آن ملک به یکی از فرزندان در حضور چند شاهد و نیز ناراحت بودن پدر از فرزند مدعی) این دست نویس بشدت مورد تردید ماست. روال قانون در این گونه مسایل چیست؟

در این خصوص این نوشته می تواند نوعی عقد صلح باشد و به موجب قانون ثبت عقد صلح باید رسمی باشد . واگر نوشته ای غیر رسمی باشد اول باید

مشاهده پاسخ کامل

فردی هستم که در رشته مهندسی نقشه برداری دارای پروانه پایه یک از سازمان نظام مهندسی ساختمان می باشم . اما متاسفانه در شهر محل کار خود با فعالیت افراد فاقد صلاحیت در انجام خدمات مهندسی مواجه هستم که قائل به هیچگونه صلاحیت فنی و حتی اخلاق حرفه ای نیستند . در رابطه با فعالیت افراد فاقد صلاحیت در انجام خدمات مهندسی ذکر این نکته کافی است که این افراد از آنجا که فاقد هرگونه صلاحیت فنی و حرفه ای هستند ، بعضاً با دریافت مبالغ اندک و البته گاهی هم مبالغی بیشتر ، خارج از تعرفه ها و حق الزحمه های مصوب ، صرفاً با اتکا به داشتن تجهیزات نقشه برداری ، به فعالیت می پردازند ، که این موضوع به نابسامانی در بازار کار ، و سلب اعتماد مردم به بنده و امثال بنده با پروانه به اشتغال مهندسی و با مسئولیت حقوقی و کیفری مشخص ( به دلیل انجام فعالیت مهندسی مطابق با ضوابط و آیین نامه ها و تعرفه های مشخص ) ، و در نهایت ضرر و زیان ، منجر می گردد . این افراد که فاقد هرگونه مدرک حرفه ای و غیر مرتبط می باشند ، حتی با تأسیس دفتر ، متأسفانه با حمایت برخی افراد شاغل در ادارات همچون شهرداری و اداره ثبت و بعضاً دادگاه و ... به کار خود وجاهت قانونی می دهند و به اصطلاح " ککشان هم نمی گزد " . لذا خواهشمند است بنده را از نقطه نظر حقوقی با دلایل قوی ، مستدل و محکمه پسند جهت جلوگیری از فعالیت اینگونه افراد ، هم به شکل درون سازمانی و هم جهت مراجعه به دادگاه ، راهنمایی بفرمایید. با احترام

وفق قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان،پروانه اشتغال به کار مهندسی در درجات مختلف برای متقاضیان با ضوابط خاصی صادر میشود که شرح کامل آن در قانون مذکور آمده است و اگر افراد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام یکی از ساکنین آپارتمان ما (که مالک هم هست) چندی پیش اعلام کرد که پیچ چرخهای ماشینش که در تعطیلات نوروز در خانه پارک بوده شل شده و با اعلام به پلیس 110 و تهیه صورتجلسه و گواهی تعمیرگاه که پیچها عمدا شل شده به ما مظنون است و چندین بار حتی در حضور مامور پلیس 110 به ما گفت شما قصد کشتن مرا دارید، البته شکایتش به جایی نرسید. در همان زمان ما از دادیار یادسرا در حضور پدر فرد یاد شده درخواست مجوز نصب دوربین کردیم که ایشان گفت نیازی به مجوز قضایی ندارد و با توافق اکثریت ساکنان می توانید دوربین نصب کنید و پدر همسایه ما هم همانجا در حضور دادیار گفت مخالفتی ندارد (ولی مدرک کتبی در این خصوص وجود ندارد و تنها چیزی که هست برگه درخواست ما برای نصب دوربین است). ما دوربین را نصب کردیم، ولی یک ماه بعد ایشان به طرق مختلف نارضایتی اش را ابراز کرد و دیروز وکیلش یک اظهارنامه علیه همه ما فرستاده که نصب دوربین در خارج از فضای اختصاصی منازل شما برخلاف قانون است و با اصول 22 و 25 قانون اساسی مغایرت دارد و مطابق موادمتعدد جرایم رایانه ای جرم محسوب می شود و تهدید کرده که اگر ظرف دو روز دوربین جمع نشود بر علیه کلیه مالکین در مراجع قضایی طرح دعوی به عمل می آید. با توجه به اینکه فضای پارکینگ حریم خصوصی کسی نیست که نصب دوربین در آن مصداق جرایم رایانه ای باشد می خواستم بدانم آیا واقعا نصب دوربین در مشاعات آپارتمان با تصویب مالکان سه واحد از مجموع 4 واحد خلاف قانون هست یا نه و اگر هست کدام ماده از کدام قانون صریحاً اعلام می کند این کار غیرقانونی است؟ با سپاس

باسمه تعالی کاربر محترم- سلام علیکم- سوال مطروحه شما از موارد اختلافی فی مابین همکاران و رویه قضایی می باشد موافقین این امر معتقدند نصب دوربین در مشاعات یک مجتمع مسکونی در راستای حفظ مشاعات و استفاده بهینه از آن می باشد و

مشاهده پاسخ کامل

یکی از بستگان من که شوهرش مستمرّی بگیر سازمان تامین اجتماعی بوده ، اخیراً برای بر قراری حقوق وظیفۀ همسر خود به شعبۀ تامین اجتماعی شوهر مرحومش مراجعه ، امّا در آنجا از بر قراری حقوق وظیفه برای وی بعنوان تنها ورثۀ قانونی مستمرّی بگبر شوهرش بدین علّت که شوهرش " خود کشی کرده است " خود داری کرده اند. آیا از نظر قانونی چنین امتناعی وجاهت دارد ؟ و اگر ندارد با استناد به چه مادۀ قانونی دیگری ایشان می تواند برقراری حقوق وظیفۀ خود را در خواست نماید؟ لازم به ذکر است که نه تنها در ثبت ازدواج شرعی و قانونی ایشان اشکالی وجود دارد ، نه وی ازدواج مجدد نموده و نه ورثۀ دیگری هست.

پاسخ داده شد

مشاهده پاسخ کامل

باسلام. بنده درسال 89 طبق بیع نامه درنمایشگاه یک کامیون را ازشخصی خریداری که مبلغ 65 ملیون تومان وجه نقد ومبلغ 45 ملیون تومان طی یک چک بدون تاریخ دادم که دربیعنامه مبلغ فوق وشماره چک قید شده - پس از گذشت 2 ماه ازمعامله بدستور مقامات قضایی کامیون خریداری شده توقیف گردید . پس ازبررسی مشخص شد فروشنده فوق کامیون را بصورت اجاره به شرط تملیک ازشرکت لیزینگ ایران تحویل گرفته ومدت یکسال اقساط انرا پرداخت نکرده و بدین جهت توقیف شد. ومعلوم گردید فروشنده درزمان تنظیم بیع نامه مالک اصلی نبوده . حال فروشنده چک بدون تاریخ بنده را با درج تاریخ وگرفتن گواهی برگشت ازبانک با ارایه دادخواست وجه انرا مطالبه نموده که دادگاه به طرفیت بنده قرار تامین خواسته معادل وجه چک را صادر که بنده در زمان اعتراض باعنوان کردن مطالب فوق نسبت به قرارصادره اعتراض نمودم . حالیه یکهفته مانده به موعد رسیدگی دادخواست ایشان برای مطالبه وجه چک بدون تاریخ اینجانب . لطفا بنده را راهنمایی و پیشنهادتان را دراین خصوص اعلام فرمایید . تاموعد رسیدگی جلسه اول اقدام نمایم . با کمال تشکر

فروش اتومبیل بصورت لیزینگ به دو شیوه می باشد 1- در هنگام فروش ، اتومبیل رسما بنام خریدار می گردد و در واقع خریدار صرفا وام دریافت نموده که پرداخت آن در تاریخ سررسید از طریق بانک عامل صورت می پذیرد. در این صورت مالک

مشاهده پاسخ کامل

با سلام بنده حدود 5 ماه قبل اتومبیل خود را بصورت قولنامه ای به یکی از همکاران فروختم و در قبال اون یک فقره چک درافت کردم. مبلغ قراداد در قولنامه 6 میلیون تومان درج گردید و مبلغ 5 میلیون و 700 هزار ریال چک بانکی از ایشان دریافت کردم ولی چون ایشان از همکاران بنده بود و نسبت به ایشان آشنایی داشتم در قرارداد هیچ اشاره ای به 300 هزارتومان باقیمانده نکردم و قرار شد بعداً نقداً تحویل بگیرم. از طرف دیگر شفاهاً قرار شد که هزینه سند به پای خریدار باشد اما باز هم بدلیل آشنایی در قولنامه هیچ اشاره ای به آن نکردم. در قرارداد هیچ اشاره ای به حضور در دفترخانه برای ثبت سند نشد. به خریدار وکالت فک رهن پلاک دادم تا تعویض پلاک انجام دهد؛ که انجام شد. همچنین خریدار مایل است اتومبیل بنده را بصورت قولنامه ای نگه داری کند تا در آینده به شخص دیگری بفروشد. اما مشکل از اینجا آغاز شد که همکارم (خریدار) از پرداخت مابه التفاوت (300 تومان) طفره رفته و مایل به پرداخت آن نیست و بعد از گذشت 5 ماه میگوید که هزینه سند بپای فروشنده است. حال سوال بنده این است که چطور میتوانم 300 تومان باقیمانده را پس بگیرم و هزینه سند را ندهم؟ همچنین میخواستم بدانم که از آنجایی که هنوز سند بنام بنده است اگر خریدار اتومبیل بنده را به فروش بگذارد آیا بنده مکلف به پرداخت هزینه سند میشوم یا اینکه طبق قولنامه مالک قانونی خریدار است و خریدار باید آن را پرداخت کند؟ و سوال آخر اینکه وجاهت قانونی قولنامه چقدر است؟ آیا در صورتی که من هزینه سند را ندهم خریدار میتواند معامله ای را که 5 ماه قبل انجام شده بود را بهم بزند و طلب پولش را کند؟ اگر اینطور است پس تکلیف کاهش ارزش خودرو و استهلاک آن در این مدت چه میشود؟ باتشکر محسن سلحشور

با سلام عرفا هزینه انتقال سند بر عهده فروشنده است و شما هزینه انتقال سند را باید یک بار، پرداخت نمایید چه انتقال

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و ادب و احترام خدمت وکبل محترم به استحضار عالی میرساند: در مورخه 10/10/88 یک فقره آپارتمان از فامیل خود (پسر داییم ) به قیمت 290.000.00 میلیون تومان خریدم. ایشان را 30 سال بود ندیده بودم . از آنجاییکه در تهران دنبال آپارتمان می گشتم توسط فامیل دیگر به این پسر دایی که آپارتمانی برای فروش داشت معرفی شدم . ایشان (پسردایی یا فروشنده آپارتمان) مورد معامله را به رویت اینجانب رساند. اظهار داشت به به لحاظ فامیلی و قوم خویشی آپارتمان مورد معامله را با تخفیف زیاد و زیر قیمت روز به شما می‌فروشیم . در معامله فی‌مابین نیز اصلا ‌نوشته‌های چاپی مبایعه‌نامه ملاک عمل نبوده، بلکه فقط سخن شفاهی و دوستانه ملاک تنظیم آن مبایعه نامه بوده است. بر همین اساس اینجانب قولنامه را سفید و چند روز قبل از تنظیم آن به همراه شاهد عینی امضاء نمودم و از مفاهیم حقوقی چاپ شده در مبایعه‌نامه مذکور اطلاعی نداشتم. (همچنین مبایعه‌نامه چاپ شده توسط فروشنده و در منزل شخصی‌اش و در جمع خانوادگی ایشان نوشته شده بود - مشاور املاک هیچ دخالتی نداشت) در قولنامه بصورت چاپی « اسقاط خیارات خصوصا خیار غبن فاحش » ذکر شده بود و بنده کاملا از مفاهیم آن بی اطلاع بودم. برای پرداخت کل ثمن معامله، یک قطعه زمین ویلای واقع در اندیشه 3 را با حداقل پانزده میلیون زیر قیمت فروختم و 60.000.000 میلیون تومان حاصل از فروش زمین بعنوان بیانه و ثمن اولیه معامله به ایشان دادم. برای بقیه ثمن معامله که 230.000.000میلیون تومان بود ، از طرف فروشنده پنج ماه به من مهلت داده شد تا پس از فروش منزل ویلایی خود در اندیشه فاز3، آن را پرداخت نمایم. (‌لازم به ذکر است هیچ ضرر و زیانی به لحاظ فامیلی در مبایعه نامه ذکر نشده بود.) . بعداز گذشت مدت فوق ملک اینجانب فروخته نشد و مبایعه نامه فسخ گردید. از ایشان خواستم ثمن اولیه معامله‌ را بازگرداند. ایشان اظهار داشتند که آن مبلغ را خرج کرده‌اند. باز هم با چرب زبانی فروشنده مجددا توافق شد که برای دو ماه دیگر مبایعه تمدید شود تا شاید منزل ویلایی‌ام فروخته گردد. اما پس از گذشت آن دو ماه نیز منزلم فروخته نشد. دو باره مبایعه نامه با اتمام مهلتش فسخ گردید . باز از ایشان مطالبه بیانه خود را نمودم و ایشان باز هم به دروغ گفتند که خرج نموه است. بعد از چند روز پس از اتمام آخرین مهلت مبایعه نامه، منزلم ویلایی‌ام با قیمت کمتر از انتظار فروخته شد ( حداقل 80.000.000 م ت زیر قیمت روز ). پس از آن ایشان متوجه فروش شد و دوباره با ابراز صمیمیت فامیلی و چرب زانی توافق بنده را جلب نمود و اظهار داشت به همان قیمت اولیه مبایعه نامه حاضر است مجددا تمدید نماید. چون ایشان ودیعه را معلوم نبود کی پس خواهد داد بناچار و با دلگرمی به گفته های ایشان مبایعه نامه را تمدید نمودیم. (شایان ذکر است از ابتدای تنظیم مبایعه نامه و طی مراحل چند ماهه آن و تا تمدید نهایی و پس از آن به لحاظ فامیلی و اعتماد سازی کاذب ایشان ،‌بنده هیچ تحقیق و بررسی نسبت به مورد معامله انجام ندادم.) بعد از آن بقیه ثمن پرداخت شد و ثبت سند و تحویل آپارتمان خریداری شده انجام شد. بلحاظ اینکه منزل ویلایی خود را 80.000.000 زیر قیمت داده بودم با این ادله که فروشنده (پسر دایی) نیز مورد معامله را بدلیل فامیلی و بنا بر اظهاراتشان تقریبا 80.000.000 م ت به من ارزان تر از قیمت بازار داده است تا به پول نقد برسد. در ازای آن 80.000.000 م ت کسرس از بقیه ثمن معامله ، ایشان یک فقره چک از بنده دریافت نمود. اینجانب تصمیم به اجاره دادن آپارتمان خریده شده گرفتم . اقدام به چاب آگهی نمودم . در میان، در ارتباط با املاکان و مشتریان متوجه غبن فاحش و تدلیس و عیب آپارتمان خریده شده شدم. فروشنده آپارتمان مذکور را به قیمت نزدیک به متری 1.200.000 هزار تومان به بنده فروخته بود،‌در حالی که در زمان چاپ آگهی تحقیق بعمل آمد و مشخص شد که قیمت مورد معامله مذکور از قرار متری 800.000 هزار تومان است. (از هیچ یک از موارد مورد اشاره آگاهی نداشتم). بی درنگ پس از متوجه شدن مسایل مذکور را با فروشنده مطرح نمودم و خواستار فسخ معامله شدم. اما ایشان مخالفت نمود. ناچار با وکیل مشورت نمودم . بدستور وکیل درخواست تامین دلیل با جلب نظر کاشناس نمودم . کارشناس پس از بررسی عنوان تصرفات مشاعی توسط فروشنده و همچنین قیمت حدکثری مورد معامله را از قرار متری 900.000.000 هزار تومان اعلام نمود. همچنین طبق نظر کارشناس قضایی، ایشان در مشاعات تصرف نموده بود که از نظر شهردای و دیگر همسایگان مشکل ساز گردید. بعداز آن یک اظهاریه جهت فسخ مبایعه نامه برای فروشنده ارسال نمودم. با توجه به توضیحان فوق خواهشمنم مرا راهنمایی نمایید. سوال: 1- چگونه میوانم مطلب اسقاط کافه خیارات چاپی در مبایعه نامه را باطل کنم؟ 2- آیا فروشنده میتواند چک را برگشت زده و توقیف اموال یا زندانی نماید؟ 3- چطور میشود جلوی توقیف اموال و وصول چک را گرفت ؟ 4- از چه راهایی میتوان فروشنده را محکوم و مبایعه نامه را فسخ نمایم و یا اختلاف قیمت غبن فاحش را کسر نمایم؟ 5- آیا میتوان مورد معامله را سریع به نام دیگری انتقال دهم تا فروشنده نتواند توقیف نماید؟ 6- و .... لطفا هر سوال یا راه دیگری که امکان دارد برایم بنویسید؟

با سلام /اگر ضمن عقد خارج لازم مثل بیع اسقاط کافه خیارات شود این شرط مطلق و نامحدود تفسیر نمی شود و استثنائاتی دارد یعنی ماده

مشاهده پاسخ کامل

پس از صدور حکم دادگاه بدوی شهرداری با استناد به همین توافقنامه که هنوز به تصویب شورای شهر نرسیده است تقاضای تجدیدنظرخواهی از دادنامه بدوی را نموده و متاسفانه دادگاه تجدیدنظر با استناد به همین توافقنامه ید شهرداری را مأذونه دانسته و نسبت به نقض دادنامه بدوی اقدام نموده و اینجانب را ملزم به اجرای توافقنامه دانسته است. حالیه نظر به اینکه شهرداری با استناد به اینکه شورای شهر توافقنامه را تصویب نمی نماید از انجام تعهدات ضمن توافقنامه فرار میکند اینجانب باید چه دعوایی و علیه چه کسانی مطرح نمایم در ضمن ملک کاملا در تصرف شهرداری درامده است .

با سلام چنانچه در توافق نامه شما ملک خود را به شهرداری واگذار نموده باشید طرح دعوی

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.