×

ابطال معامله

همه چیز درباره " ابطال معامله "

ابطال معامله

با سلام -بنده یک واحد آپارتمان از شخصی خریداری نموده و مبایعه نامه با کد رهگیری در دفتر مشاور املاک تنظیم گردید و بغیر از حدود 30 درصد مبلغ که مقرر گردیده هنگام تنظیم سند توسط بنده پرداخت گردد مابقی وجه آپارتمان به فروشنده پرداخت گردیده .روز گذشته شخصی به درب آپارتمان خریداری شده بنده مراجعه و ادعا نمود که همان ملک را از شخصی که دارای وکالت بلا عزل از مالک اصلی است خریداری نموده و مبایعه نامه ایشان نیز قبل از تاریخ مبایعه نامه بنده تنظیم گردیده .موضوع را با فروشنده مطرح نمودم که ایشان اعلام نمودند بعد از ثبت وکالت بلاعزل ایشان طی توافقی مکتوب با حضور و امضای یک شاهد ایشان را فقط مجاز به اخذ وام از بانکها و موسسات اعتباری با استفاده از سند ملک نموده ام (توافقنامه رویت گردید) و ایشان حق فروش نداشته اند .لطفا بفرمایید در حال حاضر تکلیف بنده چه میباشد و چه کاری باید صورت پذیرد . با تشکر

به هر حال آن شخص به ثالثی وکالت داده اینکه طی قرارداد عادی اختیارات وکیل را محدود کرده نیاز به رسیدگی دارد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام شخصی ملک کلنگی را از شخص دیگری با تنظیم مبایع نامه خرید ولی در روز محضر فروشنده حاضر نشد و خریدار با گرفتن عدم حضور شکایت حقوقی الزام به تنظیم سند فروشنده را مطرح نمود.در حین دادرسی واستعلام گرفته شده از ثبت مشخص شد مالک ملک رابه افراد دیگر بصورت قطعی فروخته وسند زده است وافراد اخیر نیز با گرفتن جواز ساخت چند اپارتمان ساخته واپارتمانها را به افراد دیگری قطعی فروخته اند این اتفاقا ت در طول زمان بوده و پرونده شاکی نیز در شعبات مختلف مشغول رسیدگی از طرف دیگر شاکی بدلیل مسافرت خارج از کشوردر همان سالهای اولیه ملک را با مبایع نامه به بنده فروخت و بنده یک وکالت بلا عزل هم از شاکی گرفتم که بتوانم هم کار های حقوقی را پی بگیرم وهم بعد از اتمام کار بتوانم ملک را به نام خود کنم.نتیجه پیگیریهای اینجانب منجر به صدور رای قطعی مبنی بر ابطال معامله فروشنده با خریداران دوم و الزام فروشنده به تنظیم سند به نام شاکی گردید.اما به دلیل تغییر ماهیت ملک از کلنگی به اپارتمان این حکم قابل اجرا نبود لذا اینجانب دادخواست دیگری مبنی بر ابطال اسناد اپارتمانها وبرگرداندن ملک به شاکی اولیه مطرح نمودم.در طول این دادرسی خواندگان مطرح نمودن که شاکی اولیه ملک را به بنده فروخته وزمان شکایت وصدور رای قطعی به نفع او سمتی نداشته است. دادگاه شاکی اولیه را برای بیان توضیح احضار نمود ولی شاکی حضور نیافت ودادگاه رد دادخواست صادرکرد. لذا اینجانب دادخواست دیگری بر علیه شاکی اول و مالک اول وکلیه خریداران بعدی ومالکین اپارتمانها با ارایه مبایع نامه خود ورای قطعی صادره به نفع شاکی اولیه مبنی بر ابطال اسناد اپارتمانها والزام به تنظیم سند ملک به نام خود مطرح نمودم. در این مرحله نیز مالک اولیه وخریداران بعدی ومالکین اپارتمانها مجددا مطرح نمودن که چون شاکی اولیه در زمان طرح شکایت وگرفتن رای قطعی ملک را با مبایع نامه به بنده فروخته سمتی نداشته وبدین ترتیب شکایت بنده را مجددا زیر سوال برده اند .ایا این موضوع دوباره به ضرر من خواهد بود و ایا راهی و دفاعیه ای به منظور خنثی نمودن این موضوع وجود دارد که بعد از سالها دوندگی و..... اینجانب به حق خود برسم.تسریع در پاسخ موجب امتنان خواهد بود. با تشکر

چنانچه رای برابطال معامله اخذ شده باشد بنابراین به تبع ابطال معامله هرگونه تغییر وتحول در ملک متنازع فیه بلااثربوده اگرچه آپارتمانهای

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام من و همسرم فروردین ماه امسال عقد کردیم و دو هفته پیش خانمم بدلیل مسائلی پیش پاافتاده که محکمه پسند نیست گفت که باید از هم جدا شویم. با توجه به این تهدید من پنج شنبه گذشته(91/4/1) یک دستگاه آپارتمان متعلق به خودم را که 90 متری بود با حضور در دفتر مشاور املاک به مبلغ 60 میلیون تومان فروختم که با حضور در دفتر خانه ثبت گردید.و مقرر گردید برگه خلاصه معامله را از دفتر خانه دریافت و جهت دریافت سند به اداره ثبت ببرم. 1-با توجه به اینکه سند در تاریخ 91/4/1 در دفتر خانه ثبت شده است . و هیچ احضاریه ای از دادگاه در خصوص طرح شکایت خانمم در خصوص اجرای مهریه بدستم نرسیده است آیا می تواند در آینده این واحد آپارتمان را ضبط نماید یا معامله را فسخ نماید. 2-آیا بعدا می توانند مرا بعنوان فرار از پرداخت مهریه خانمم محاکمه نمایند. 3-با توجه به امضای طرفین در دفتر خانه آیا انجام معامله خاتمه یافته تلقی می شود و می توانم در خلال دعوای خانمم دنبال سند رسمی از اداره ثبت اسناد و املاک باشم. 4-سه سال پیش 13/5 میلیون تومان به حساب تعاونی مسکن اداره واریز کردم که قرار شد زمینی ویلایی تهیه و بعدا اقدام به ساخت آن نمایند فعلا زمین خریداری و تفکیک شده است. (ولی هنوز تحویل نشده و بابت آن سندی ندارم ) با توجه به اینکه در حال حاضر وام 25 میلیون تومانی با بهره 4% هم از اداره گرفته شده قرار است بازپرداخت آن چند ماه دیگر آغاز شود. من طبق فرمایش شما می بایستی وجوهات پرداختی به تعاونی مسکن اداره را تا قبل از دریافت احضاریه دادگاه (به شکایت خانمم) دریافت نمایم . لذا بدلیل اینکه این زمین با توجه به ساخت آن مزایایی برایم در پی خواهد داشت و از طرفی برای فروش (طی قانونی که تعاونی مسکن گذاشته است فروش آن فقط برای همکاران میسر است. بدین صورت که خریدار کلیه مبلغ را بحساب تعاونی واریز و تعاونی مبلغ را بصورت چک به اینجانب پرداخت می نماید.) اگر فرد معتمدی را در اداره پیدا کنم و 13/5 بحسابش بریزم تا او به حساب تعاونی واریز و تعاونی بمن چک بدهد . حال سئوال بنده اینست چگونه می توانم تضمینی از خریدار بگیرم که زیر قولش نزند . ایا باید توافق نامه ای را به امضای طرفین برسانیم یا در دفتر خانه به ثبت برسانیم . مفاد این توافق نامه چگونه باید باشد.آیا بعدا پس از یکسال دیگر علاوه بر مبلغ 13/5 با توجه به اینکه مبالغ دیگری هم پرداخت می نمایم ممکن است بعدا خریدار بدلیل مزیت های آن زیر قولش بزند آیا این توافق نامه را می توان در دادگاه مطرح نمود. بسیار متشکرم

1. معامله به قصد فراراز دین هم جنبه کیفری دارد هم جنبه حقوقی . اگر ازجنبه حقوقی شکایت شود باید صوری بودن معامله را به اثبات برساند تا

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و عرض خسته نباشید. اینجانب در تاریخ هشتم فروردین ماه 91 با دختر خانمی عقد نمودم. تا اینکه پس از آن چند روز پیش ایشان با ابراز برخی مشکلات و بهانه تراشی ها و بیان انتظارات پیش پا افتاده که از نظر ایشان خیلی اهمیت دارد .خواستار جدایی شد. پس از پرس و جو متوجه شدم که ایشان بدنبال اجرای حکم مهریه می باشد.ضمن اینکه ایشان دیگر باکره نیستند.و هنوز مراسم عروسی انجام نشده است. (قرار بر این بود که شهریور ماه سالجاری انجام بشود.) در این بین روز پنج شنبه هفته گذشته مبالغ پولی موجود در حسابهای بانکی خودم را که بالغ بر پنجاه میلیون تومان بود را به حساب مادرم انتقال دادم . بمن پیشنهاد شده بود که هیچ مبالغ پولی را در حسابهای خودت قرار نده. و اگرملکی داری آنرا به نام مادرت صادر کن . تا بعدا با ارائه فیش حقوقی و میزان خالص دریافتی و انجام تعهدات از طرف تو دادگاه مبلغی را بابت پرداخت مهریه از حقوقت کسر کند. سئوال1 –با توجه به اینکه تا حالا ابلاغی از دادگاه مبنی بر حضور من در دادگاه بدستم نرسیده آیا شاکی در طی مراحل قانونی مهریه می تواند خواهان استرداد وجه انتقال داده بشود. در ادامه من آپارتمانی(90 متری) را در سال 87 با دریافت وام 18 میلیونی بانک مسکن خریداری نمودم. که هم اکنون در آن سکونت دارم. و از فروردین ماه سال 88 ماهانه 230 هزار تومان پرداخت می نمایم .(بابت دریافت وام 18 میلیون تومانی می بایست مبلغ 32 میلیون تومان را در اقساط 230 هزار تومانی پرداخت نمایم. 1- آیا شاکی پس از معرفی اموال در دادگاه آیا می تواند حکم توقیف آپارتمان را بگیرد؟ 2- آیا اگر توانست این حکم توقیف را بگیرد. می تواند من را از آپارتمانم بیرون کند.؟ 3- آیا می توانم آنرا به یکی از بستگان نزدیک (مادرم) انتقال دهم ؟ بعدا آیا شاکی بعدا می تواند آنرا فسخ نماید. و من را بعنوان فرار از دیون(پرداخت مهریه) مورد پیگرد قانونی قرار دهد؟ 4- آیا فروش آپارتمان بصورتی که الان مرسوم است . بصورت وکالتی قابل فسخ خواهد بود. 5- از یکی از کارمندان دفتر خانه بمن گفتند که اگر می خواهی خیالت راحت شود. قانونی در بانک مسکن هست که طبق این قانون اگر خریدار 10 درصد از مانده میزان باز پرداخت را که حدود سه میلیون تومان برای من می شود را پرداخت نماید .بانک سند را به نام خریدار صادر می کند و دیگر امکان بازگرداندن آن وجود ندارد . اگر چنین امکانی وجود دارد اقدامات احتیاطی حقوقی از نظر شما چیست. 6- تعاونی مسکن اداره اقدام به خریداری زمینی ویلایی در سه سال قبل نمود که بابت آن حدود 15 میلیون تومان از کارمندان دریافت کرد. پس از تقسیم زمین قرار شد تا سه چهار روز دیگر اسامی افراد برای دریافت یک وام 30 میلیون تومانی و یک وام مسکن روستایی اعلام شود که بعدا آنرا در اقساط پرداخت نمائیم.ساخت آن از یکماه دیگر آغاز خواهد شد و یکسال مراحل ساخت آن بطول خواهد انجامید. تاکنون سند یا مدرکی دال بر دریافت زمین بمن داده نشده است و فقط مبلغ 15 میلیون تومان فیش پرداختی و رسید آن نزد خودم مانده است. بنظر شما آیا شاکی می تواند خواهان دریافت و ضبط زمین مربوطه گردد.ضمنا طبق قانونی که تعاونی مسکن اعلام کرده قرار نیست تا مدتی پس از ساخت صاحبان زمین ها آنرا به خریداران غیر کارمند و اشخاص دیگر بفروشند. 7- و پیشنهاد آخر که بمن شد اینکه ضمن انجام مورد 5 و انتقال سند آپارتمان بنام مادرم. سفته ای امضا شده بمبلغ حدودا 30 میلیون تومان را به مادر تحویل دهم که ایشان بتواند آنرا در دادگاه طر کرده و پس از طی مراحلی با توجه به عدم تمکن مالی و نداشتن اموال آنرا از حقوقم بصورت اقساط کسر نمایند. با توجه به این موارد میزان خالص حقوق دریافتی پایین آمده و دادگاه مبلغ کمتری را بابت دریافت مهریه شاکی از حقوقم کسر می نماید.آیا همچنین امکانی وجود دارد؟و اگر وجود دارد اقدامت احتیاطی حقوقی آن چیست؟

بطور کلی به نظر من بهترین راه این است که به نحوی با همسرتان مذاکره کنید تا با دریافت مبلغی بابت مهریه ونه همه ان طلاق توافقی انجام شود. درصورتی که این پیشنهاد مورد قبول همسرتان قرارنگرفت

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و احترام من با دو شخص به صورت شراکتی زمینی را سه نفری خریدیم و قبل از خرید سهم هر یک و ساخت آپارتمان توافق شد ولی به خاطر اعتماد بینمون چیزی کتبی نشد. ولی بعد از مدتی دو شریک بر خلاف میل باطنی من تصمیم به کاهش سهم بنده و فروش قسمتی از زمین شدند . آیا این موضوع که باعث متضرضر شدن بنده میشود از نظر حقوقی درست است. توضیح اینکه هنوز سند زمین به نام ما نخورده است.

با درود دوست عزیز شما در پرسش خود روشن نکرده اید که زمین خریداری شده که به موجب مبایعه نامه عادی است اسم شما هم به عنوان یکی از خریداران در قرارداد خرید مشارکتی زمین درج شده است یا خیر؟اما به طور کلی در خصوص سوال شما باید گفت در "مواد 22، 47 و48 قانون ثبت اسناد واملاک "ثبت شرکت نامه به طور کلی الزامی شناخته شده است و ضمانت اجرای آن هم عدم پذیرش "سند عادی" در مراجع قضایی و ادارات است. اما وجود مواد فوق هیچ گاه مانع از آن نمی باشد که در دادگاه دلایل و مدارکی را که ممکن است برای اثبات انجام معامله ابراز می گردد پذیرفته نشود.بنابراین شما می توانید با ارائه دلایلی(مانند 2 شاهد ) دادخواست اثبات مالکیت نسبت به حصه خود به طرفیت شرکاء به دادگاه تقدیم نمایید ضمن آن هم می توانید درخواست ابطال معامله فضولی(اگر بیش از سهم خود فروخته باشند) ویا در غیر این صورت الزام شرکاء به پرداخت حصه از سهم فروخته شده را بنمایند.پیروز باشید

مشاهده پاسخ کامل

باسلام بنده منزلی راطبق مبایعه نامه خریداری وپس از تحویل منزل فروشنده اینجانب بافروشنده قبلی که باهم قرابت سببی نزدیک دارند به خاطر فراراز انتقال سندمنزل به بنده که برایشان اظهارنامه فرستادم باتوسل به اعمال متقلبانه اقدام به نوشتن قرارداد معاوضه صوری باشرط فسخ وتاریخ انرا قبل ازمبایعه نامه بنده قیدکرده اند وضمن اقامه دعوی باهدف فسخ معامله بنده دادگاه بدوی قرارداد نامبردگان را صوری ورد دعوی نمود ولی تجدیدنظر رای بدوی رانقض وحکم به ابطال قراردا معاوضه به لحاظ شرط بی مدت ونهایتا حکم به ابطال معامله بنده ( عقد صحیح وقانونی ) نمود حال نامبردگان به استناد رای تجدیدنظر استرداد مبیع را مطالبه نموده اند ودراین زمان نیز بنده موفق به گرفتن رای شهادت کذب شاهدین که دردادگاه بدوی بطورکذب شهادت به نفع طرفین طرفین قرارداد معاوضه داده اند شدم واستعلامی نیز ازبانک اخیرا گفته شده که گواهی به غیرواقعی بودن تاریخ صدر قراردا معاوضه را دارد واین مدارک اخیرا تحویل دادگاهی که طرفین قراردادصوری خواهان مبیع شده اند گردیده ودادگاه متوجه غیرواقعی بودن قراردادمعاوضه وحکم وضعی تجدیدنظر شده لذا اینجانب دراینموقع ایا میتوانم دادخواست خسارت ازنامبردگان را درهمین دادگاه اراء دهم لطفا غیر ازدادخواست اعاده دادرسی ( چون رای شهادت کذب تجدیدنظر رفته ) چه اقدامی میتوانم انجام دهم بدلیل اینکه مالکین قبلی بایکعمل و قرارداد صوری موفق به گرفتن رای نامشروع شده اند وضرر زیانباری به بنده وارد کرده اند باکمال سپاس وتشکر

چنانچه شما بتوانید از دادگاه حکم قطعی مبنی بر اثبات جعل یا حیله وتقلب اخذ نمائید از تاریخ ابلاغ حکم قطعی می توانید به استناد ماده 429 قانون آئین دادرسی مدنی تقاضای اعاده دادرسی نمائید

مشاهده پاسخ کامل

با سلام . اینجانب در سال 84 به علت درگیر یو بدخلقی شوهرم با حکم استرداد جهیزیه از منزل آنها بیرون آمده . با توجه ب این که شوهر بنده دارای بیماری روانی بود و ما از سال 81 برای درمان به چندین پزشک مراجعه کردیم و به علت دخالت های مادر شوهرم ایشان حاضر به درمان مستمر نشدند. در فروردین 85 با فرستادن اظهارنامه به منزلشان مطالبه مهریه کردم و چون خودشان در منزل نبودند خواهرشان تحویل گرفتند . از سال 85 من خودم منزل اجاره کردم و با دخترم زندگی می کردیم . شوهرم هر بار با التماس و گریه زاری سر زندگی می امد و حاضر به تهیه مسکن هم نبود . و از سال 88 ترک منزل کرده و پس از به جریان انداختن پرونده طلاق و مراجعه به پزشکی قانونی ثابت شد که ایشان دارای بیماری اسکیزوفرنیا همرا ه با سوءظن و بدبینی شدید می باشد و دادگاه نیز باتوجه به این نکته و وقوع عسر وحرج حکم طلاق و حضانت دختر 7 ساله به من را صادر کرد که پس از رفتن به دادگاههای تجدید نظر نیز حکم قطعیت یافت . شوهر من دارای ارث از پدر خود می باشد و وضع مالی خانوادگی خوبی دارد من پس از دریاففت نظر پزشک قانونی دادخواست مهریه به شورای حل اختلاف دادم و 250 سکه و 100 مثقال طلا را خواستم ( سال 85 اظهارنامه داده بودم ) و مبلغ 6 میلیون تومان پول نقد و 5/1 میلیون تومان نقره و سفر حج را هنوز مطالبه نکرده ام . شوهرم تقاضای اعسار داده است و در سال 86 به مادرش وکالت داده و ایشان هم سه دانگ از آپارتمان شوهرم را در تهران به نام خود کرده است و 1.5 دانگ هم از منزل محل سکونتش را در اصفهان توقیف نموده ام . حال سوالم این است آیا می توان با توجه به اینکه ما از سال 84 درگیر ی دادگاهی داشته ایم و اظهار نامه هم داده ام معامله آپارتمان فرار از دین تلقی و باطل شود و آیا می توان ما بقی مهریه را مطالبه و عطف به پرونده جاری مهریه در شورای حل اختلاف نمود .

با سلام / به موجب ماده 218اصلاحی قانون مدنی معامله به قصد فرار از دین در صورتی که صوری باشد قابل ابطال است / این یعنی اگر معامله به قصد فرار از دین باشد ولی صوری نباشد

مشاهده پاسخ کامل

با سلا و عرض ادب .بنده در سال 82 سه دانگ از زمینی را که قبلا خریداری کرده بودم با یک قراداد عادی که 6نفر شاهد نیز آن را امضائ نمودند به برادرم فروختم ودر متن قرارداد توافق کردیم کار بنا را بصورت مشارکتی در دو طبقه ادامه دهیم و پس از پایان کار ساختمان و اخذ مجوز از شهرداری بنده بصورت رسمی و در دفتر خانه 3 دانگ ایشان را به نام خودشان سند بزنم که کار ساختمان چند ماه پیش به اتمام رسید و گواهی پایان کار را از شهر داری گرفتیم در این فا صله بنده با همسرم اختلاف پیدا کردم (ایشان نمی خواستند 3 دانگ برادرم را به ایشان بدهم) و چون ترسیدم مهریه را به اجراء بگذارند قبل از درخواست تامین خواسته و طلب مهریه موفق شدم حق برادرم را به صورت رسمی بنام ایشان سند بزنم(در متن قرار داد ملزم به این کار بودم)و همسرم فقط سه دانگ بنده را توقیف کردند حال دادخواست ابطال معامله به قصد فرار از پرداخت دین داده اند حال سوال من این است 1- قرارداد سال 82 ما از نظر دادگاه قابل قبول است(با توجه به آنکه شاهدان حاظر به شهادت هستند) 2-آیا سه دانگ برادرم نبز توقیف می شود 3- با توجه به آنکه مال و اموال دیگری ندارم آیا می توانم 3 دانگی را که مال خودم می باشد آزاد کنم و مهریه را قسطی بپردازم.

به موجب مواد 217 و 218 و 218 مکرر قانون مدنی :هر گاه معلوم شود معامله با قصد فرار از دین به طور صوری انجام شده آن معامله باطل است.چون به دلالت ماده 219 قانون مدنی

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام و ارادت و بی نهایت سپاسگزار از سایت بسیار خوب و مفیدی که فراهم نموده اید. یک سوال از محضر حضرتعالی دارم و اگر منت گذاشته و پاسخ آن را فوراً ارسال بفرمایید، بسیار ممنون و سپاسگزار خواهم شد: بنده در تاریخ 9/11/86 یک قطعه زمین اوقافی را طی مبایعه نامه ای نزد مشاور املاک خریداری نمودم که در آن هیچ تاریخی برای تنظیم اجاره نامه اوقاف قید نشده بود ولی خسارت تاخیر به ازای هر روز به صورت مبلغ نقدی مشخص شده بود. اکنون که در تاریخ 1/10/88 هستیم متاسفانه به دلیل مشکلاتی که فروشنده با اداره اوقاف جهت تفکیک زمین بدون کسب اجازه از اوقاف و متولی و تنظیم اجاره نامه برای خریداران قطعات برخورد نموده هنوز هیچگونه اجاره نامه ای را تنظیم ننموده است و پیگیر کارهای اداری خویش جهت جلب رضایت اداره اوقاف است. هرچند که بنده شکایتی را علیه فروشنده تنظیم نموده و طی آن خواستار فسخ قرارداد به دلیل وجود معارض قانونی گشته ام ولی موفق نشده ام، چرا که دادگاه فضولی بودن معامله و بالطبع استناد بنده به ماده 253 قانون مدنی را رد کرده و ابطال معامله را نمی پذیرد. سوال بنده اینست که در این شرایط ،طبق کدام ماده قانونی حق با فروشنده یا خریدار است و این زمان برای تنظیم اجاره نامه تا کی می تواند ادامه یابد؟ و در صورت حل مشکل و جلب موافقت اداره اوقاف برای تنظیم سند، میزان خسارت تاخیر، بر اساس مبایعه نامه موجود، از چه زمانی محاسبه می گردد؟ در ادامه سؤال، آیا بیع مال وقف که در بین مردم رایج است و منوط به نظارت استصوابی اداره اوقا است جزء معاملات فضولی است یا خیر؟ چون استدلالی وجود دارد که می گوید دراین خرید و فروش منافع ملک فروخته می شود نه مالکیت آن و این منافع در اختیار و مالکیت شخص بوده و طبق ماده 960 قانون مدنی نمی تواند از کسی سلب شود. با سپاس فراوان

با عرض سلام:سوال کاملا مجمل نارسا و نامفهوم است.پاسخ به سوال مستلزم روشن بودن آن میباشد.به هرحال آنچه از سوال مطرح شده فهمیده میشود آنست که تعهد به اجاره منافع ملک موقوفه صورت گرفته. اگر این تعهد ازناحیه متولی وذیسمت قانونی باشد چون

مشاهده پاسخ کامل

سلام من زمینی را با شخصی بصورت وکالتی خریداری نمودم پس از آن متوجه شدیم که به چند نفر دیگر بعد از ما مجدد فروخته شده؛ شریک من مبایعه نامه ایی بدون ذکر نام من تنظیم نموده و با استفاده از آن به دادگاه شکایت کرده و تقاضای ابطال معامله برای خریداران بعدی نموده است. با توجه به این که شریک من در دادخواستش به دادگاه ادعای 6 دانگ کرده و من وکالت نامه ی بلا عزل برای 3 دانگ زمین دارم آیا حقی از اینجانب ضایع خواهد شد.

با سلام. حتماً اطلاع دارید که وکالتنامه، نمی تواند به تنهایی اثبات مالکیت کند.بل در مواردی نادر، ممکن است

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.