×

حقوق بشر دوستانه در آتش جهل و کینه

حقوق بشر دوستانه در آتش جهل و کینه

حقوق بشر دوستانه در آتش جهل و کینه

حقوق-بشر-دوستانه-در-آتش-جهل-و-کینه

دکتر محمود یوسف‌وند استاد دانشگاه عباداله بابایی کارشناس ارشد حقوق بین‌الملل

اشاره: «حقوق بشر دوستانه در آتش جهل و کینه» عنوان مقاله‌ای است که بخش اول آن در شماره قبلی صفحه حقوقی اطلاعات چاپ شد. بخش دوم و آخر این مقاله را می‌خوانیم.

این آیه و سایر آیات به صراحت مشعر بر این واقعیتند که بین دو گروه نظامی و غیرنظامی می‌بایست تفکیک صورت بگیرد.

در این آئین آسمانی است که برای اولین بار حمایت از کودکان، زنان، سالخوردگان و سایر افراد نیازمند به حمایت صورت گرفت که قرنها بعد در کنوانسیونهای بین‌المللی تحت حمایت حقوق بشردوستانه این مقررات مورد توجه قرار گرفت.

بنابر آموزه‌های حقوق بشردوستانه اسلامی، افراد و جمعیت غیرنظامی از مصونیت عمومی در مقابل خطر مخاصمات و عملیات نظامی برخوردارند. حمایت عمومی از غیرنظامیان به این معناست که هرگونه حملات بی‌هدف و کور جهت از بین بردن جمعیت غیرنظامی و با ایجاد رعب و وحشت در میان آنان به شدت ممنوع می‌باشد. چنانچه طبق شواهد تاریخی حضرت علی (علیه‌السلام) در جنگها از حمله به کودکان و خانواده‌ها که مصداق واقعی غیرنظامیان محسوب می‌شوند، به شدت ممانعت می‌کردند. «و کان یحمل مره بعد مره و یدخل فی غمارهم و یقول‌ الله الله فی‌الحرم و الذریه»12 و در موارد متعددی نیز در سفارشاتشان به فرماندهان سپاه اسلام، از ارتکاب این‌گونه اقدامات به شدت نهی می‌کردند. چنانچه به یکی از فرماندهان، در هنگام اعزام به جبهه شام می‌فرمایند: «جز با کسی که با تو می‌جنگد وارد جنگ مشو».

لذا مصونیت افرادی که در مخاصمات مسلحانه شرکت ندارند، از قواعد بنیادین و لازم الاجرا در نظام حقوقی اسلام می‌باشد و مورد سفارش پیامبر(صلی الله علیه و آله) و سایر خلفای ایشان نیز قرار گرفته است.

در آموزه‌های حقوق بشر دوستانه اسلامی کشتن کودکان نهی شده است، این نهی در سفارشات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و خلفای اسلامی به فرماندهان سپاه اسلام عازم نبرد، به وضوح دیده می‌شود.13 برای نمونه، در حدیثی امام صادق(علیه‌السلام) از پدرش نقل می‌کند که پیامبر(ص) فرمودند: « با مشرکان بجنگید، اما پیران و کودکانشان را مورد تعرض قرار ندهید»14

در یکی از خدا حافظی‌ها، امام حسین(ع) فرزند شیرخوار خود را جهت سیراب کردنش به سوی دشمن آورد و از آنها تقاضای آب برای فرزند شیرخوار خود کرد، ولی سپاه عمربن‌سعد به فرزند شش ماهه او رحم نکرد و با هدف تیر قراردادنش، وی را در آغوش پدر غرقه به خون کرد. امام حسین علیه السلام بدن غرقه به خون علی‌اصغر علیه‌السلام را به خیمه برگرداند و بار دیگر به مبارزه پرداخت. (لهوف سید بن طاووس، ص،150)

آتش زدن خیمه‌ها و غارت اموال

در حقوق بشر دوستانه اسلامی، تکلیف به تفاوت قائل شدن بین اهداف نظامی غیرنظامی به وضوح آمرانه است و استثنایی ندارد. ابوبکر دستور داده بود که نخلیات را نابود نکنید، خانه یا گندمزار را نسوزانید، درختان میوه را نبرید و احشام را نکشید، مگر این که در اثر گرسنگی مجبور به این کار شوید و هرگز به صومعه‌ها آسیب نرسانید.15

بنابراین «نباید فراموش کرد که در اسلام تخریب به قصد تهدید مجاز نیست. در حقیقت حمله غیرموجه به اهداف نظامی نوعی تجاوز و تخطی است که از سوی خداوند متعال منع شده و چنین عملی در حقیقت سرپیچی از فرمان الهی است که (امرت لاعدل بینکم… خداوند مرا به عدالت توصیه فرموده است).»16

در هنگام مخاصمات مسلحانه طبق تعالیم حقوق بشر دوستانه اسلامی اموال خصوصی در مالکیت صاحبان آنها باقی می‌ماند مگر اینکه این اموال ماهیت غیرنظامی بودن خود را از دست بدهند. مستند شرعی عدم تعرض به اموال غیرنظامی آیات قرآن کریم «(اعرافر56) و تأکیدات فراوان پیامبر اکرم(ص) در تعرض به این اموال می‌باشد.چنانچه پیامبر به لشکریانی که عازم جنگ بودند توصیه می‌کرد: «خانه‌ها را خراب نکنید و درختان را قطع نکنید» و یا می‌فرمودند: «از ما نیست کسی که غارت کند و یا حتی تهدید به غارت کند»17

حضرت علی(ع) در سفارشاتشان در یکی از جنگها می‌فرمایند: «مال آنها را به یغما نبرید، به جز اموالی که در ارتش آنها به دست شما می‌افتد نظیر سلاح و حیوان، ما بقی همه متعلق به وراث آنان است که طبق مقررات ارث اسلامی میان آنها تقسیم گردد.»18 در فرمان دیگری حضرت علی(ع) به یکی از فرماندهانش به نام جاریه بن قدامه دستور دادند:« بر زخمیان متاز، چهارپایان را به تصرف خود در نیاور، هر چند تو و سربازانت پیاده باشید. صاحبان آنها را از آبشان محروم نکنید و جز اضافه آب آنها را، آن هم از روی رضایت خاطر نیاشامید.»19 در حالی که از جنایتهای سپاه عمر بن سعد، آتش زدن خیمه‌های امام حسین(ع) و اهل بیت او در روز عاشورا بود. پس از آنکه امام به شهادت رسید، کوفیان به غارت خیمه‌ها پرداختند، زنها را از خیمه‌ها بیرون آوردند، سپس خیمه‌ها را به آتش کشیدند. اهل حرم، گریان و پابرهنه در دشت پراکنده شدند و به اسارت در آمدند. امام سجاد(ع) در ترسیم آن صحنه فرموده است: به خدا قسم هرگاه به عمه‌ها و خواهرانم نگاه می‌کنم اشک در چشمانم می‌دود و به یاد فرار آنها در روز عاشورا از خیمه‌ای به خیمه دیگر و از پناهگاهی به پناهگاه دیگر می‌افتم، که آن گروه فریاد می‌زدند: خانه ظالمان را بسوزانید! این آتش، امتداد همان آتش زدنی بود که پس از رحلت پیامبر، واقع شد و آتش کینه‌هایی بود که از بنی‌هاشم و اهل بیت در سینه‌ها داشتند. به یاد این حادثه، در مراسم عاشورا در برخی مناطق رسم است که خیمه‌هایی به نشان خیام اهل بیت برپا می‌کنند، ظهر عاشورا به آتش می‌کشند، تا احیاگر یاد آن ستمی باشد که روز عاشورا بر خاندان رسالت رفت.

سپاه عمر بن سعد، به ویژه دسته نابکار شمر، پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام به خیمه‌های آن حضرت یورش برده و خیمه‌ها را غارت کردند و چهارپایان، لباس‌ها، صندوق‌ها، اسلحه‌ها و خوراکی‌ها را به یغما بردند. آنان، حتی حریم اهل بیت علیه‌السلام را مراعات نکردند و زیور و لباس‌های زنان را از آن‌ها ستاندند، به طوری که زنان اهل بیت علیه‌السلام به عمربن سعد پناهنده شده و از شدت جنایت کاری شمر و گروه نابکارش شکایت کردند و عمربن سعد به ظاهر، دستور داد که از غارت خیمه‌ها دست بردارند.20 از حمید بن مسلم روایت شد: به اتفاق شمر بن ذی الجوشن و گروهی ازپیادگان، از خیمه‌ها گذشتیم تا به علی‌بن الحسین علیه السلام رسیدیم که از شدت بیماری از هوش رفته بود. همراهان شمر گفتند: که این بیمار را هم بکشیم؟ من گفتم: سبحان الله چه بی‌رحم مردمید شما. آیا این کودک ناتوان را هم می‌خواهید بکشید؟ همین بیماری که بر او عارض شده، او را کافی است. به هر طریقی بود آنان را از کشتن علی‌بن‌الحسین علیه‌السلام بازداشتم. ولی آن بی‌رحم‌ها پوستی را که آن حضرت بر آن خفته بود بکشیدند و به یغما بردند.21

بریدن سر امام حسین(ع) و تاختن اسب بر پیکر آنان

روایات وارده درباره نهی از مثله کردن در منابع شیعی و سنی فراوان است از جمله:

حضرت علی (ع) فرموده است: «… الله الله فی‌الجهاد باموالکم و انفسکم و السنتکم فی السبیل … و لا یمثل بالرجل فانی سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله یقول ایاکم و المثله و لو بالکلب العقور.»

خدا را در جهاد به اموال و جانها و زبانهایتان در نظر بگیرید …. و نباید شخصی را مثله کنید زیرا من شنیدم رسول خدا (ص) می‌فرمود از مثله کردن بپرهیزید هر چند با سگ گزنده.

از طریق اهل سنت نیز روایاتی در این‌باره گزارش شده از جمله:

سنن‌الترمذی عن سلیمان بن یزید عن ابیه قال کان رسول‌الله(ص) اذا بعث امیرا علی جیش اوصاه… فقال… و لاتمثلوا و لاتقتلوا ولیدا.

رسول خدا (ص) هرگاه فرماندهی را به سوی لشگری می‌فرستاد او را وصیت می‌کرد سپس می‌فرمود نباید مثله کنید و نوزادیرا بکشید.

همچنین در منابع روایی شیعی و سنی روایاتی مبنی بر نهی شدید از زجرکشی دشمن هر چند در جنگ باشند وارد شده است،‌ از جمله: امام ‌صادق(ع) فرموده است رسول خدا (ص) هرگز شخصی را زجرکش نکرده است.

تاختن اسب بر پیکر شهیدان

عمر بن سعد خطاب به سپاه خود گفت: چه کسانی آمادگی تاختن اسب بر کشتگان را دارند؟ ده نفر از آنان اعلام آمادگی کردند که از آن جمله بودند: اسحاق بن حیاه حضرمی، احبش بن مرثد و اسید بن مالک. این عده پس از نعل بندی اسبان خویش بر پیکر شهیدان کربلا، ‌از جمله اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام اسب تاختند و پیکرهای پر از جراحت و بی‌سر شهیدان را در هم شکستند22٫ این گروه وقتی برگشتند، نزد عبیدالله بن زیاد برای گرفتن جایزه خیانت و جنایت خویش، از کار خود چنین تعریف کردند: ما کسانیم که بر بدن حسین و یارانش اسب را‌ندیم به حدی که استخوانهای سینه آنان را در زیر سم ستوران چون آرد نرم کردیم! عبیدالله بن زیاد، اعتنایی به آن‌ها نکرد و دستور داد که جایزه اندکی به آنها بدهند.

نتیجه‌گیری

سیره و سنت نبوی در کنار اخبار و روایاتی که از ائمه معصوم(ع) و نیز خلفای راشدین درخصوص آیین و احکام جنگ وارد شده است، همگی حکایت از این اصل مهم در اسلام دارد که در آیین الهی اسلام با تأکید خاصی بر چگونگی هدایت امر جنگ و چگونگی تعامل سپاه اسلام با دشمن صورت گرفته است. طبق آیات و روایات، ‌افراد سپاه اسلام از مثله کردن کشتگان سپاه دشمن و نیز از به قتل رساندن زنان،‌ پیرمردان، کودکان و نیز افراد معلول نهی شده‌اند. زمانیکه حضرت امام حسین(ع) در روز عاشورا تمام یارانش را از دست داده و در گودال قتلگاه با تیر دژخیمان زمان به زمین افتادند رساترین منشور حقوق بشردوستانه را برای همه زمانها و مکانها صادر کردند منشوری خونین که رساتر از آن صادر نشده بود. جهان تا آنزمان چنین منشوری به رسایی آن به خود ندیده بود امام حسین(ع) آنسان که از ذوالجناح بر زمین افتادند به لشکر یزیدیان رو کرده و می‌فرمایند: « من با شما می‌جنگم و شما با من اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید اگر دین ندارید و از روز قیامت نمی‌ترسید لااقّل در زندگی دنیاتان آزاد مرد باشید،‌ و اگر خود را عرب می‌پندارید به نیاکان خود بیندیشیدو با غیرنظامیان کاری نداشته باشید که این برخلاف حقوق بشر می‌باشد.»

————-

پی نویس:

12ـ ابن شهر، آشوب، مناقب آل ابی طالب، المطبعه‌الحیدریه، 1376 هـ، ج2، ص363

13ـ علامه حلی، وسائل الشیعه، دار احیاء التراث العربی، بیروت، باب15،ج11،ص43،ح2

14ـ پیشین، باب18،ص48

15ـ بیهقی، احمدبن حسین‌بن علی، السنن الکبری، دارالفکر، بیروت، بی تا، ج9،ص85

16ـ شوری(42)، آیه15٫

17ـ الهندی، احسان، احکام الحرب و السلام فی دوله السلام، دار النمیر، دمشق،1413ه، چاپ اول، ص184

18ـ محمودی، محمدباقر، نهج‌السعاده فی مستدرک نهج‌البلاغه، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت،1396ه، چاپ اول، ج1، ص314

19ـ ابی یعقوب، احمد بن، تاریخ الیعقوبی، موسسه نشر فرهنگ اهل بیت، قم، ج2، ص200

20ـ الارشاد، ص468

21ـ منتهی الامال، ج1، ص399

22ـ الارشاد، ‌ص469 و معالم‌المدرستین، ج 3، ص 169

منبع : اطلاعات

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.