×

نظریه مشورتی

نظریه مشورتی

نظر آن مـرجع را در خصوص نحوه اقدام دادسرا در مورد پرونده‌های مربوط به حوادث رانندگی که مقصر حادثه متواری بوده یا شناسایی نشده است، اعلام کنید

نظریه-مشورتی

نظر آن مـرجع را در خصوص نحوه اقدام دادسرا در مورد پرونده‌های مربوط به حوادث رانندگی که مقصر حادثه متواری بوده یا شناسایی نشده است، اعلام کنید.

توضیح اینکه در این خصوص دو نظر بین همکاران وجود دارد. تعدادی از قضات معتقدند در این‌گونه موارد مصدوم یا اولیای دم با اخذ گواهی از دادسرا مبنی بر عدم امکان شناسایی یا دستگیری متهم باید جهت مطالبه دیه مبادرت به تقدیم دادخواست به طرفیت صندوق تأمین خسارت‌های بدنی موضوع ماده 10 قانون بیمه اجباری دارندگان وسایل نقلیه در مقابل شخص ثالث در دادگاه حقوقی کند و پرونده مطروحه در دادسرا نیز تا شناسایی یا دستگیری مقصر حادثه مفتوح باشد. نظر دوم آن است که در این خصوص دادسرا مکلف است با تهیه گزارش از روند تحقیقات و اقدامات انجام‌شده و تأکید بر عدم شناسایی و دسترسی به مقصر حادثه به لحاظ اینکه امکان صدور هیچ گونه قرار نهایی خصوصاً در مواردی که مقصر حادثه شناسایی نشده است وجود ندارد، با ارسال پرونده به دادگاه جزایی، صدور حکم بر محکومیت صندوق مارالذکر را درخواست کند و دادگاه جزایی نیز با دعوت از نماینده صندوق بدون نیاز به تقدیم دادخواست از ناحیه مصدوم یا اولیای دم به موضوع مطالبه دیه رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند.

چنانچه در حادثه رانندگی منجر به صدمه بدنی غیرعمدی راننده مقصر ناشناس متواری شود، مطابق ماده 10 قانون اصلاح قانون بیمه اجباری سال 1387 پرداخت خسارت بدنی اشخاص ثالث به عهده صندوق تأمین خسارت‌های بدنی است که اشخاص ثالث زیان‌دیده مستنداً به ماده 14 همان قانون حق دارند با ارایه مدارک لازم از جمله گزارش افسر کاردان تصادفات راهنمایی و رانندگی یا پلیس راه برای دریافت خسـارت مستقیماً به صندوق مذکور مراجعه کنند و نیازی به صدور حکم دادگاه ندارد. دادسرا یا دادگاه می‌توانند زیان‌دیده یا اولیای دم را جـهت دریافت دیه به صندوق یادشده دلالت کنند و در این خصوص دادسرا به غیر از این، تکلیف دیگری ندارد؛ اما در رابطه با جنبه عمومی جرم، تا معرفی و دستگیری متهم، پرونده در دادسرا مفتوح می‌ماند و صدور قرار منع تعقیب به علت ناشناس بودن راننده مقصر، وجهه قانونی ندارد.

با عنایت به تبصره 3 ماده 25 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 که در مورد عفو، از تاریخ عفو تا انقضای مواعد مشروحه، محکومیت را دارای آثار تبعی دانسته اما ماده 98 همان قانون عفو را زایل‌کننده آثار محکومیت دانسته است، آیا از تاریخ عفو هیچ‌گونه اثری بر محکومیت مترتب نیست و گواهی عدم سوء پیشینه باید صادر شود یا اینکه در موارد مشمول ماده 25 در صورت برخورداری از عفو آثار تبعی محکومیت تا انقضای موارد مذکوره به قوت خود باقی است؟

با توجه به اینکه در ماده 97 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 قید شده است که عفو عمومی، اجرای مجازات را موقوف و آثار محکومیت را نیز زایل کرده و ماده 98 نیز بلافاصله در تکمیل آن حکم، بر این موضوع تأکید می‌کند، لذا به قرینه مزبور منظور از عفو مندرج در ماده 98، عفو عمومی است و عفو پیش‌بینی‌شده در تبصره 3 ماده 25 که در کنار آزادی مشروط قید شده، شامل عفو خصوصی محکومان است.

اگر یکی از اصحاب دعوا به علت مسافرت ضروری، صرفاً تقاضای تجدید جلسه کند، بدون اینکه مهلت برای معرفی وکیل بخواهد، آیا دادگاه می‌تواند جلسه رسیدگی را تجدید کند؟ چه نوع مسافرتی مصداق مسافرت ضروری است؟

با توجه به اینکه هدف قانونگذار در تصویب ماده 106 قانون آیین‌ دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی، جلوگیری از طولانی شدن دادرسی بوده و اصل بر عدم امکان تجدید جلسه دادرسی اسـت، بنابراین موارد یادشده در ماده 106 و نیز استعلام را باید تفسیر مضـیق کرد و این حکم را نباید به موارد تردید تسری داد. تشخیص ضروری یا غیرضروری بودن مسافرت موضوع بند 3 استعلام نیز بر عهده قاضی دادگاه است و در هر حال تجدید جلسه بدون درخواست اعطای مهلت برای تعیین وکیل قابل اجابت نیست.

منبع : روزنامه حمایت

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.