×

خرده جنایت های زن و شوهری

خرده جنایت های زن و شوهری

طبق قوانین مدنی و خانواده در ایران، زنان حق طلاق ندارند

خرده-جنایت-های-زن-و-شوهری

طبق قوانین مدنی و خانواده در ایران، زنان حق طلاق ندارند

مغفول ماندن حمایت از زنان آسیب دیده و به تنگنا رسیده از زندگی مشترک همچنان قربانی می‌گیرد

هیچ انسانی با ژن مجرمانه به دنیا نمی‌آید و هیچ ازدواجی بر مبنای درگیری، اختلاف و طلاق واقع نمی‌شود

بعداز اقدام شوهر به ازدواج دایم یا موقت، چهره دوست داشتنی شوهر برای زن تبدیل به چهره‌ای خیانتکار و بی‌وفا می‌شود

زنی که قربانی خشونت مدام همسرش است، او را فردی ظالم و شکنجه‌گر تلقی کرده و در بسیاری موارد، آرزوی مرگ او را می‌کند

زنی که احساس می‌کند مقررات قانونی حقوق او را نادیده گرفته‌اند، عامل تاثیر گذاری در انتقام شخصی وبرنامه برای قتل نسبت به همسر است

با جشن و پایکوبی آغاز می‌شود اما زندگی زناشویی همیشه به شیرینی بریدن کیک، بله گرفتن با ناز و پوشیدن لباس سپید دنباله‌دار، نیست.

آمار بالای طلاق، خود زبان‌گویای نابسامانی‌ها در زندگی خانوادگی قشر عظیمی‌از ایرانیان است.

نابسامانی‌های بر آمده از خشونت اجتماعی، بدرفتاری و خشونت کلامی و فیزیکی، اعتیاد و روابط پنهانی و...که نتیجه اش گاهی طلاق عاطفی، گاهی طلاق واقعی و گاهی نیز قتل همسر است.

در این بین در چند سال اخیر، شوهرکشی نیز حجم قابل توجهی از جنایات خانوادگی را به خود اختصاص داده است.

شوهرکشی جرمی روبه افزایش است و زنانی که دست به این نوع جنایت می‌زنند، دربیشتر موارد در ناتوانی برای جدایی از همسر، با یکدیگر مشترک هستند.

زن ،حق طلاق ندارد

طبق قوانین مدنی و خانواده در ایران، زنان حق طلاق ندارند مگر با احراز برخی شروط که زمان عقد تعیین شده‌اند.

البته همه موارد شوهرکشی، ناتوانی در گرفتن طلاق نیست واز درگیری های آنی و دعواهای سطحی گرفته تا وجود یک رابطه نامشروع و دلدادگی‌های غیرقانونی، ممکن است عامل بروز این جنایات باشند.

حسین اصغر‌زاده، قاضی دادگاه در بیان انگیزه وقوع جنایت همسر کشی معتقد است: انگیزه و علل این دست قتل‌ها از دو جهت قابل بررسی است.

دسته اول، بحث قتل‌های اتفاقی که در پی خشونت موجود در خانواده‌ها به وجود می‌آید که در بسیاری اوقات یک درگیری ساده و به دنبال آن یک ضرب و جرح و زد و خورد عادی و بدون هیچ انگیزه قبلی اتفاق می‌افتد که متهم هیچ‌گاه حتی به فکرش نیز نمی‌رسیده این درگیری ممکن است منتهی به قتل شود.

در این دست درگیری‌ها، آلت قتاله همان وسایل خانه است مانند چاقو و قیچی و اجسامی که درهنگام یک درگیری خانگی پرتاب می‌شود یا از آن به عنوان جسم سخت و نوک تیز برای آسیب رساندن به مقتول استفاده می‌شود.

در دسته دوم، ما با قتل‌هایی مواجه هستیم که با طرح نقشه قبلی و با انگیزه‌های روشن به مرحله اجرا می‌رسند. این دست قتل‌ها در پی رابطه نامشروع همسر و افشا شدن آن نزد دیگری اتفاق می‌افتند.

نکته جالب در قتل هایی که در دسته دوم رخ می‌دهند، این است که زن با کمک یک مرد دیگر شوهر خود را می‌کشد. در حقیقت قاتل، مردی دیگر است و زن به جرم معاونت در قتل به زندان محکوم می‌شود.

وقتی گفته می‌شود مسائل فراوانی در خانواده‌ها منجربه اختلافات شدید میان زوجین و به دنبال آن همسرکشی می‌شود، باید به عوامل مختلفی چون مسائل جنسی و خیانت، کمرنگ شدن نقش اعتقادات دربرخی خانواده‌ها، پایین آمدن آستانه تحمل زوجین و کاهش روحیه گذشت و فداکاری و درک متقابل میان آن‌ها، تعصب مرد‌ها، بدرفتاری زوجین و اعتیاد اشاره کرد.

البته به گفته اصغر‌زاده در قتل‌هایی که پس از افشای رابطه نامشروع همسر به وقوع می‌پیوندند، واکنش آقایان و زنان متفاوت است وهنگامی که اتهام رابطه نامشروع متوجه خانم باشد، بیشتر اوقات منجر به قتل می‌شود.

چراکه واکنش زنان به مساله خیانت متفاوت است. حال آنکه مردان به‌دلیل مساله تعصب و آبرو به جای اثبات جرم و حل مساله، به آخرین راه و بد‌ترین راه که‌‌ همان قتل است، روی می‌آورند.

قتل سه شوهر

البته زنانی نیز هستند که به تنهایی و بانقشه قبلی مرتکب قتل همسر خود می شوند؛ یکی از این موارد، پرونده ای است که 29 شهریور سال جاری در دادگاه کیفری استان فارس به‌آن رسیدگی شد و در آن متهم زنی بود که سه‌بار ازدواج کرده و هر سه شوهر خود را به قتل رسانده بود. به گزارش ایلنا، رسیدگی به این پرونده ازسال قبل و به‌دنبال کشف جسدی دریک خودروی پژو206 رها شده درحوالی فلکه گلسرخ شیراز آغاز شد.کارآگاهان با حضور در محل پی بردند جسد متعلق به مرد جوانی است که درجریان جنایت مرموزی کشته شده است.

به نظر می رسید عامل جنایت، پس از کشتن این مرد، جسد را در خودرو قرار داده و پس از رها کردن آن پا به فرار گذاشته است. تحقیقات برای شناسایی هویت قربانی و عامل این جنایت شروع شده بود و سرانجام این زن در جریان بازجویی‌های تخصصی راز قتل شوهرش را فاش کرد و گفت: همسرش را با تزریق آمپول هوا کشته است.

این زن وقتی در برابر کارآگاهان قرار گرفت، جزییات جنایت را شرح داد و گفت«: از مدت‌ها قبل با همسرم اختلاف داشتم و همیشه با یکدیگر درگیر بودیم.البته این مرد، همسر سوم من بود و چند بار می‌خواستم از او طلاق بگیرم اما راضی نمی‌شد. به همین‌دلیل نقشه قتلش را طراحی کردم و شبانه با تزریق آمپول هوا، او را کشتم . بعد جسدش را درون خودرواش در گوشه خیابان رها کردم».

در جلسه دادگاه، قضات از جنایت های دیگر او پرده برداشتند و مشخص شد این زن در 17 سالگی به دلیل وضعیت نامناسب خانوادگی به عقد مردی که چند سال از خودش بزرگ‌تر بوده، درآمده و چندی بعد وی را به قتل رسانده و مرگ او را طبیعی جلوه داده است.

مدتی بعد از این جنایت او با مرد دیگری ازدواج کرده و این بار نیز به دلیل اختلافات بسیار زناشویی، شوهر دومش را به قتل رسانده و به دلیل مهارتی که در این کار داشته، هیچ ردی برجای نگذاشته ‌است. به‌این ترتیب قتل این مرد را نیز مرگ عادی جلوه داده بود اما با قتل همسر سومش، تمام ماجراها فاش شد.

قتل با هدف رهایی

قتل چند همسر توسط یک زن، کمی عجیب به‌نظر می‌رسد اما شوهرکشی دیگر جرم نادری نیست زیرا انگیزه وقوع این جنایات بسیار پررنگ‌تر از سابق شده‌است. زمان بسیاری از دورانی که اختلافات خانوادگی با پا در میانی بزرگ‌ترهای فامیل حل می‌شد، نگذشته است اما این‌روزها هر تنش و مشکلی یا به دادگاه خانواده ختم می‌شود یا ممکن است پیش زمینه بروز یک قتل باشد.

در این بین دکتر علی نجفی توانا معتقد است: وقتی یک زن به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر حاضر به ادامه زندگی با شوهرش نیست، به محض آشنایی با فردی که در اغلب موارد نیز جنس مخالف است و او را شنونده خوبی برای حرف‌ها و درددل‌هایش می‌بیند، با کمی ابراز محبت و مهربانی از سوی مرد بیگانه به طرف او جلب می‌شود و زمینه قتل همسر به همین راحتی فراهم می‌شود.

به گفته این وکیل پایه یک دادگستری، زن برای رهایی از اسارتگاه شوهر و رسیدن به محبت مرد بیگانه، حاضر به انجام هر کاری است؛حال اگر در این میان شوهر حاضر به طلاق همسرش نباشد، در واقع به قتل خود کمک کرده است. چون زن با قتل شوهرش سعی در از میان برداشتن این سد دارد.

براساس این گزارش، ناتوانی در طلاق، خود یکی از عوامل مهم در افزایش آمار شوهر کشی است؛ هرچند نباید از دلایل و انگیزه‌های دیگر غافل شد اما فضای قانونی برای حمایت از زنان آسیب دیده می‌تواند از انتخاب آخرین راه رهایی از یک زندگی اسفناک پیشگیری کند.

در سال‌های اخیر بارها بحث حمایت از زنان و خانواده مطرح شده‌است و قانون حمایت از خانواده نیز به همین‌منظور تدوین و ابلاغ شد اما مغفول ماندن حمایت از زنان آسیب دیده و به تنگنا رسیده از زندگی مشترک همچنان قربانی می‌گیرد و گویی قتل شوهر، تنها راه حل این زنان برای جدایی از زندگی مشترک است؛ در حالی که شناسایی و کمک قانونی و روانی به این زنان، خود می‌تواند عامل مهمی در کاهش چنین جرایمی قلمداد شود.

شوهرکشی، جنایتی برای رهایی از زندگی مشترک

محسن شاهین/ وکیل دادگستری

متاسفانه موضوعی که این روزها به عنوان معضلی اجتماعی پدیدار شده است و در صورت بی توجهی می‌تواند وضعیت حاد و خطرناکی در جامعه ایجاد کند،وقوع جنایت همسر کشی است. چرایی وقوع این قتل‌ها مثل همه جرایم دیگر و پدیده‌های اجتماعی، نیازمند واکاوی و جمع آوری اطلاعات از وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی ،سیاسی و... مرتکب، بزه‌دیده و جامعه ‌است . هیچ انسانی با ژن مجرمانه به دنیا نمی‌آید و هیچ ازدواجی بر مبنای درگیری، اختلاف و طلاق واقع نمی‌شود ولی شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... موقعیتی را فراهم می‌کند که باعث ایجاد بحران‌های خطرناک در خانواده می‌شود.علل و عوامل همسر کشی متعدد است ولی به نظر مهم‌ترین آن، اختلال‌های عاطفی و خیانت است و به‌صورت قتل‌های بدون سبق تصمیم و در حین درگیری و با سبق تصمیم و با انگیزه انتقام‌گیری واقع می‌شود. زنانی دست به قتل همسران‌شان می‌زنند که با آنان احساس خوشبختی و رضایت در زندگی نمی‌کنند و در این وضعیت یا به تنهایی یا به کمک مرد دیگری، دست به این جنایت می‌زنند .زنی که قربانی خشونت مدام همسرش است، او را فردی ظالم و شکنجه‌گر تلقی کرده و در بسیاری موارد، آرزوی مرگ او را می‌کند. در چنین وضعیتی ممکن است آشنایی با مرد دیگری که شنونده خوبی برای صحبت‌های زن است و با او به مهربانی رفتار می‌کند، بتواند به عنوان یک عامل پویا در جنایت عمل کند. پس از وابستگی، زن حاضر است هر اقدامی را برای رسیدن به او انجام دهد. در مواردی که مرد حاضر به طلاق همسرش نمی‌شود، زن با همدستی شخص سوم، نقشه قتل شوهر را طراحی می‌کند و با قتل شوهر سعی می‌کند این سد را از میان راه بردارد؛ البته قوانین و مقررات حقوق خانواده نیز نقش بسیار تاثیرگذاری درایجاد این وضع در زنان دارند. زنی که قانون را مرد محور تلقی ‌کرده و احساس می‌کند مقررات قانونی، حقوق او را نادیده گرفته‌اند، خود می‌تواند عامل تاثیر گذاری در انتقام شخصی وبرنامه برای قتل نسبت به همسر باشد .

بحث دیگری که می‌تواند در این اقدام موثر باشد، ازدواج دایم یا موقت همسر است. برخی زنان این اقدام شوهرشان برای‌شان غیرقابل تصور است. این دسته از افراد، شوهر را تنها برای خود می‌خواهند و علاقه ندارند زندگی و عشق خود را با زن دیگری تقسیم کنند. بنابراین بعد از اقدام شوهر به ازدواج دایم یا موقت، چهره دوست داشتنی شوهر برای زن تبدیل به چهره‌ای خیانتکار و بی‌وفا می‌شود. در این وضعیت زن برای انتقام از شوهر خود به جست و جو و یافتن مرد دیگری بر می‌آید که در وضعیت بحرانی‌اش از این فرد برای قتل همسرش، کمک و همکاری ‌بگیرد. متاسفانه این نوع رفتار امروزه در جامعه ما بسیار زیاد شده و بی توجهی به آن بسیار خطرناک خواهد بود . البته در مواقعی زنان خویشتن‌دار به جای این اقدام، تقاضای طلاق می‌کنند. برخی دیگر نیز دست به خودکشی می‌زنند. البته عوامل دیگر مثل اعتیاد مرد یا زن، مخالفت مرد با طلاق، مشکلات اقتصادی و وجود مشکل در روابط جنسی «که با توجه به فرهنگ جامعه به جای درمان آن، راه‌های غیر متعارف و غیرشرعی و قانونی را انتخاب می‌کنند و متاسفانه بسیار شایع شده»، از دیگر انگیزه‏های‌ قتل مردان به دست همسرشان است.

برابر مقررات قانون مجازات اسلامی، جنایت می‌تواند بر نفس، عضو یا منفعت واقع شود و به‌صورت عمدی، شبه عمدی و خطای محض قابل تحقق باشد.

با توجه به دلایل اصلی همسر کشی، تحقق مشارکت در قتل عمد با قصد قتل با رفتار نوعا کشنده و نسبت به قربانی خاص یا وضعیت زمانی و مکانی خاص بیشتر است.

برای پیشگیری از این نوع جنایات فعال شدن یک بخش،سازمان یا دستگاه کافی نیست، بلکه توجه همه‌جانبه و شروع آموزش از دوران کودکی را می‌طلبد، رفتارهای امروز افراد آموخته‌های دیروز آن‌ها ست .

نهاد خانواده، جامعه، قوانین مربوط به روابط زوجین‌و... در کنار یکدیگر با یک سیاست جنایی مبتنی بر آینده نگری نسبت به پدیده مجرمانه می تواند معضلات فرهنگی و اجتماعی این نوع رفتارها را کاهش داده و اجازه ورود آن‌ها را به مرحله مجرمانه ندهد .

منبع : روزنامه قانون

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.